نام پژوهشگر: میترا حبیبی
جواد اولادغفاری علی یدقار
چکیده برنامه ریزی فرآیندی است علمی که در طول زمان نحوه به ثمر رسیدن این فرآیند را نشان می دهد. ارزیابی برنامه ریزی های اجرا شده همواره کاستی های این فرآیند را نشان می دهد. بررسی و ارزیابی اثرات یک مگاپروژه و اینکه یک مگاپروژه در راستای چه فاکتورها و شاخص هایی اثرگذار است و مقیاس این اثرات چیست یکی از عمده چالشهای استقرار آن مگاپروژه می تواند باشد. نمونه پارس جنوبی یکی از موارد به تحقق پیوسته این مگاپروژه هاست. در این پژوهش بر مفاهیم توسعه، توسعه پایدار، منطقه، برونزایی منطقه و حرکت آن به سوی توسعه درون زا، ارزیابی اثرات و مدل خوشه های صنعتی به عنوان روشی برای درون زایی و پایداری از طریق اقتصاد کوچک مقیاس تأکید شده است. مطالعه موردپژوهی به طور خلاصه شامل معرفی میدان گازی پارس جنوبی و متاپروژه های پشتیبان آن می باشد. اثرات این مگاپروژه در پنج بخش 1- تاثیرات اقتصادی، 2- تاثیرات اجتماعی و فرهنگی، 3- تاثیرات کالبدی، 4- تاثیرات سیاسی و امنیتی و 5- تاثیرات زیست محیطی بررسی گردیده و در هرمورد مقیاس و نوع تأثیرات موجود و بالقوه بیان شده است. در انتها راهبردهای منتج از این تأثیرات در هفت بند 1- راهبردهای اجتماعی، 2- راهبردهای اقتصادی، 3- راهبردهای فرهنگی، 4- مدیریتی، 5- کالبدی، 6- راهبردهای خدماتی و 7- راهبردهای زیرساختی، طبقه بندی شده است. واژه های کلیدی توسعه، پارس جنوبی، ارزیابی اثرات، مگاپروژه
لادن ملکی میترا حبیبی
با بروز بحران های متعدد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی ، کالبدی و زیست محیطی در شهرهای بزرگ دنیا در نیمه دوم قرن بیستم که ناشی از رشد شتابان شهرنشینی وعدم ارائه طرح و برنامه مناسب بود، کیفیت محیط در محلات شهری تنزل یافت. به همین دلیل ، در دهه های اخیر نظریات متعددی در خصوص بهبود کیفیت محلات ارائه شده است که از میان آنها می توان به نظریه توسعه پایدار اشاره نمود. هدف اصلی این نظریه در سطح محلی، ایجاد محیط مطلوب و پایدار برای زندگی ساکنین حال و آینده می باشد.شاخص های تعریف شده برای یک محله پایدار بسیار متنوع است. بر این اساس، تحقیق حاضر با روشی کمی و کیفی و رویکرد تحلیلی و تجربه ای بر اساس برداشت های میدانی و مطالعات کتابخانه ای نشان می دهد که یک محله پایدار به تفکیک ابعاد زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی و کالبدی،چه ویژگی هایی دارد و برای درک بهتر موضوع، میزان پایداری محله چیذر تهران به عنوان نمونه موردی بر اساس نظرات ساکنین و محقق و با استفاده از روش تحلیل نرخ رضایت – اهمیت، مورد ارزیابی قرار می گیرد و در انتها با استفاده از اصول پایداری محله، راهکارهایی برای ارتقای کیفیت محله چیذر ارائه می شود. نتایج نشان می دهد که علی رغم کیفیت پایین در برخی معیارها، محله چیذر نسبتا یک محله پایدار است.
لیلی بشیری غلامرضا حقیقت نایینی
افزایش سریع وسعت شهرها نسبت به نرخ افزایش جمعیت آن ها در نیم قرن اخیر، مفهوم "پراکنش شهری" را به یک مفهوم مرجع و فراگیر تبدیل نموده است. دغدغه های ناشی از مسئله پراکنش شهری و گسترش افقی شهرها موجب شده است تا کشورهای مختلف در سراسر جهان به اتخاذ تمهیداتی جهت مهار این بحران اقدام کنند. زمینه های این تمهیدات شامل سیاست های بلندمرتبه سازی، انبوه سازی، تغییر قوانین مالیاتی، وضع قوانین و مقررات استفاده بهینه از زمین و در رأس آنها سیاست های افزایش تراکم جمعیتی و ساختمانی بوده است. اتخاذ راهکارهای جدید به شکل گیری اصطلاحات جدیدی نظیر متراکم سازی شهری، شهر پایدار، شهر فشرده، و رشد هوشمند منجر شده است. تحقیق حاضر تلاش می کند با به کارگیری اصول رشد هوشمند و بررسی و تدوین چارچوب نظری تعیین تراکم مسکونی، به شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر تعیین تراکم مسکونی پرداخته و با ارائه راهکارهای مناسب، زمینه ای برای هدایت منطقی گسترش بافت های شهری را فراهم آورد. شهر تهران یکی از شهرهای کشور است که رشد سریع مساحت را نسبت به رشد جمعیت خود تجربه کرده، چنانکه می توان الگوی رشد پراکنده یا گسترش افقی بی رویه را برای آن متصور بود. منطقه 22 شهر تهران به عنوان بزرگترین و وسیع ترین توسعه شهری متصل به این شهر که دارای شهرک های پراکنده و زمین های وسیع خالی از ساخت و ساز شهری است به عنوان نمونه موردی این تحقیق انتخاب شده است. در این تحقیق ابتدا به بررسی نظریات و تجربیات مرتبط با بحث تراکم شهری پرداخته و چارچوب نظری مورد استفاده معرفی می شود. در ادامه با شناخت خصوصیات محدوده مورد مطالعه، انتخاب متغیرهای موثر در تراکم مسکونی و انجام تحلیل عاملی، و رجوع به اصول و راهبردهای رشد هوشمند در رابطه با تراکم شهری، الگوی تعیین تراکم مسکونی برای منطقه 22 تعریف می شود. در این راستا با استفاده از سنجه های تراکم حاصل از بررسی مباحث نظری و پژوهش های انجام شده، و با انجام تحلیل عاملی و تطبیق نتایج حاصل از آن با اصول و راهبردهای رشد هوشمند، در نهایت شش عامل تراکم جمعیتی، تراکم ساختمانی، میزان فشردگی بافت مسکونی (نحوه پخشایش قطعات مسکونی)، موقعیت و میزان خدمات عمومی، وضعیت شبکه معابر و پیاده راه ها، و وجود فضاهای سبز و باز، به عنوان عوامل تبیین کننده الگوی تراکم مسکونی در منطقه 22 معرفی شده اند. در انتها نیز نواحی چهارگانه این منطقه براساس الگوی تعریف شده مورد ارزیابی قرار گرفته اند. در این ارتباط بررسی نواحی چهارگانه این منطقه بر اساس الگوی تعریف شده، نشان می دهد که از نظر الگوی تراکم، ناحیه چهار بیشترین و ناحیه سه کمترین انطباق را با اصول رشد هوشمند دارا می باشد.
نسیم بزرگمهر میترا حبیبی
"اسپرال" یا "پراکندگی" به معنای رشد سریع و پراکنده نواحی متروپل و حتی شهرهای کوچک است که در برخی موارد تا نواحی روستایی یا مرز ده، وسعت یافته اند. امروزه شهرهای بسیاری در سطح جهان وجود دارند که در اثر رشد پراکنده، منابع طبیعی و فضاهای باز و سبز خود را مورد بهره برداری نادرست قرار داده اند و به این ترتیب نه تنها شرایط زندگی را برای ساکنان فعلی خود دشوار و نامطلوب نموده اند، بلکه شانس نسل های آینده برای برخورداری از منابع شهر را نیز به شدت تقلیل داده اند. این رشد که پیامدهای منفی زیادی در زمینه های زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی دارد، در شهرهای ایران نیز مشاهده می شود. یکی از شهرهایی که با مشکل رشد بی رویه ی افقی مواجه بوده، شهر کرج است. این شهر تا سال 1345 سیمای یک باغشهر را داشته لیکن با رشد مهاجرت، تخریب باغات و اراضی سبز از سویی و انتقال آب کشاورزی به تهران، خشکیده شدن باغات و سربرآوردن محلات جدید شهری، ساخت و ساز غیر اصولی در امتداد جاده مواصلاتی تهران به قزوین و اتصال منظومه های چندگانه پیرامون در حاشیه شهر کرج، تبدیل به کرج امروزی شده است. از جمله چالش های اساسی این شهر، توسعه ی فیزیکی آن بوده که موجب تخریب و از بین رفتن باغات و اراضی کشاورزی و افزایش هزینه خدمات شهری شده است. از دیگر مشکلات آن، ساخت و سازهای پراکنده، ازدحام ترافیک، از دست رفتن هویت و ویژگی های اجتماعی محلات، آلودگی ها، از بین رفتن چشم اندازهای طبیعی، پایین آمدن کیفیت زندگی و ... است. یکی از راه هایی که برای مقابله با چنین رشد نابسامانی در دنیا مطرح شده، بهره گیری از الگوی "رشد هوشمند" در تهیه طرح های توسعه شهر است. رشد هوشمند که در نقطه تقابل پراکندگی قرار دارد؛ با تمرکز بر تجدید حیات شهری و گسترش گزینه های حمل و نقل عمومی به دنبال ایجاد جوامعی است که مردم به زندگی در آن رغبت نشان دهند. این تحقیق که با هدف ارزیابی طرح پیشنهادی توسعه شهر کرج بر مبنای معیارهای رشد هوشمند، تهیه شده؛ به ارزیابی و تعیین اولویت های برنامه ریزی در طرح تفصیلی شهر کرج با هدف بهره گیری از اصول رشد هوشمند، پرداخته است. به منظور ارزیابی طرح مذکور، در مرحله تعیین ضرایب اهمیت معیارها و زیرمعیارها، از تکینک ahp و در مرحله تعیین میزان توجه طرح به هر یک از زیرمعیارها و در نتیجه تعیین اولویت های برنامه ریزی بر اساس معیارهای رشد هوشمند، از روش رتبه بندی ساده (امتیازات صفر تا هفت)، استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که طرح مذکور 84/52 درصد نمره از کل را کسب نموده و به عبارت دیگر طرح تفصیلی شهر کرج با رویکرد رشد هوشمند انطباق نسبی دارد؛ البته برخی از معیارها و زیرمعیارها قوت و ضعف بیشتری را در مقایسه با رویکرد رشد هوشمند نشان داده اند که به تناسب آنها نیز، اولویت های برنامه ریزی مشخص شده است. عمده ترین موضوعاتی که در طرح مذکور نیازمند تأکید بیشتر است مربوط به مسائلی از قبیل نظارت بر اجرای طرح، دسترسی مساوی به اطلاعات و جلب مشارکت اجتماعی در تهیه طرح است که اکثراً ریشه در نظام تهیه طرح های توسعه شهری در ایران دارد.
مریم محفوظیان میترا حبیبی
امروزه با توجه به رشد سریع جمعیت و شهرنشینی و به دنبال آن زوال محیط های شهری در جهان و به خصوص در کشورهای در حال توسعه فشارهای زیادی به محیط های شهری وارد شده و این امر باعث افت کیفیت زندگی در محیط مسکونی گردیده است. از آن جا که افزایش رضایتمندی یکی از جنبه های ارتقاء کیفیت زندگی ساکنان است، ایجاد یک محیط با کیفیت، به منظور تأمین حس رفاه و رضایتمندی در ساکنان، امری ضروری می باشد. از طرف دیگر، کیفیت زندگی در محیط های سکونتی شهری و از جمله شهرهای ایران، با انواع مخاطراتی که باعث کاهش رضایت ساکنان می شوند، مواجه می باشد. بنابراین با توجه به وجود برخی چالش ها و لزوم توجه به مقوله رضایتمندی ساکنان شهرها به منظور بهبود کیفیت زندگی آن ها، این موضوع اهمیت دوچندان می یابد و در صورت عدم توجه به این مسأله کاهش تدریجی کیفیت زندگی در محلات و نیز کاهش رضایتمندی مردم را به دنبال خواهد داشت. این پژوهش با شناسایی عوامل ارتقاء کیفیت زندگی در محلات شهری سعی دارد مشخص کند که آیا با اعمال این عوامل می توان به میزان رضایتمندی سکونتی مطلوب دست یافت. همچنین پیشنهاد شده که در محله ده ونک به عنوان مورد پژوهی، برای دستیابی به کیفیت زندگی برتر، باید در زمینه های مسکن، حمل و نقل عمومی، فضاهای باز و سبز و... مداخلاتی صورت گرفته و راهکارهایی برای بهبود آن ها ارائه گردد. از این رو هدف کلی از پژوهش حاضر سنجش و بومی سازی شاخص های کیفیت زندگی در محله ده ونک و ارائه راهکارهایی برای ارتقای کیفیت زندگی بیان شده است. مبانی نظری تحقیق و عوامل موثر بر رضایتمندی سکونتی از نظریات محققان مختلف نظیر آمریگو و آراگونس، بیکر، بونایتو، آدریانس و... استخراج گردیده است. مدل رضایتمندی به عنوان پایه هایی برای ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی در قالب 4 بعد کالبدی- فضایی، اجتماعی- اقتصادی، عملکردی- خدماتی و ادراکی طراحی شده است. روش تحقیق تحلیلی- توصیفی بوده و جهت ارزیابی نهایی و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و روش های آماری نظیر میانگین، ضریب همبستگی اسپیرمن و برای ارائه راهکارها از تکنیک سوات استفاده می شود. شیوه جمع آوری اطلاعات میدانی از طریق برداشت عینی محقق و مصاحبه با مسئولین و پر کردن پرسشنامه می باشد. ارزیابی ها و نتایج تحلیل نشان می دهد که رضایتمندی کلی ساکنان از محله ده ونک در حد متوسط است. بیشترین رضایتمندی از معیارهای روابط همسایگی بالا در بین ساکنان، متراژ واحد مسکونی، حس تعلق خاطر به محله و... بیان شده است. همچنین براساس تحقیق مشخص شد که از بین ویژگی های فردی، متغیرهای جنسیت، شغل، تحصیلات و تعداد خانوار بر روی رضایتمندی سکونتی تأثیرگذار هستند.
بهاره شهسواری فرح حبیب
در کنار بسیاری از علوم و دانش های مطرح کاهش دهنده آسیب در زمان بحران، دانش شهرسازی را می توان از جمله علوم و دانش های موثری دانست که جامع? گسترده تری را تحت پوشش خود قرار می دهد. در واقع دانش شهرسازی به علت نقش کلیدی در فرآیند توسع? کالبدی شهر و شکل دهی به ابعاد کمی و کیفی توسعه می تواند در مقیاس کلان عامل موثری به منظور تجهیز و توانمندسازی سکونتگاه های شهری در برابر شرایط ناشی از بحران های ناگزیر طبیعی یا بحران های ناشی از عوامل انسانی به حساب آید. یکی از مسائل مورد توجه امروز کلان شهر تهران، کمبود فضاهای باز قابل استفاده در مواقع بحران است. به طوریکه تناسب لازم میان سطح فضای ساخته شده، تراکم ساختمانی و فضای باز قابل استفاده در مواقع بحران وجود ندارد. بدیهی است فضاهای باز شهری را می توان در مواقع بحران به عنوان پایگاه های امدادرسانی نیروهای عمل کننده و نیز در صورت امکان برای اسکان های بزرگ، اضطراری و اسکان موقت مورد بهره برداری قرار داد. هدف از این پژوهش بررسی نقش فضاهای باز شهری پایدار به عنوان فضاهای مفصلی و یا به عبارتی فضاهای تنفس، به منظور کاهش آسیب پذیری بافت شهری در برابر مواقع بحران (زلزله) باتکیه بر اصول مدیریت بحران در محله تجریش می باشد. برای انجام این پژوهش، از روش تحقیق کیفی با رویکرد توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. همچنین استفاده از بررسی تجارب جهانی فضاهای باز شهری در مدیریت بحران و نمونه های مشابه و در پی ارائه راهکار و الگوی طراحی فضای باز شهری با این رویکرد می باشد. محله تجریش به دلیل قرارگیری در محور گسل مشاء - فشم در معرض خطر نسبی زلزله قرار دارد.لذا به دلیل بافت فشرده و متراکم در این منطقه لزوم وجود فضاهای باز که در مواقع بحران پاسخگو بوده و همچنین قابل استفاده به عنوان فضای شهری در مواقع غیر بحرانی نیز باشند احساس می شود.در این پژوهش پس از مطالعه اصول و مبانی فضاهای باز شهری، پایداری و مدیریت بحران به مکان یابی و ارائه الگوی طراحی فضاهای باز پایدار در مواقع بحران با توجه به شاخص های حاصل از مطالعات مذکور در محله تجریش می پردازد.
ملیحه کروخی میترا حبیبی
ظهور و تولد هر کدام از نظریه های برنامه ریزی شهری متناسب با زمان ، مکان و مشکلاتی است که هر کدام از این جوامع مبدأ، با آن رو در رو بوده اند. توجه به این عوامل در کاربرد این نظریه ها در مشکلات شهری کشورهای دیگر می تواند به کاهش معضلات و مشکلاتی از همان گونه بیانجامد و از تکرار اشتباهات و هزینه های بیشتر جلوگیری نماید. از جمله مشکلات کشور ما، اثرات طرح های بزرگ شهری همچون طرح های نوسازی و بهسازی بر گروه هایی از مردم در سال های گذشته می باشد. فن گرایی، کالبد گرایی و بویژه اعیان گرایی در این طرح ها و نادیده گرفتن گروه های کم قدرت شهری به نوعی عدالت این طرح ها را به زیر سوال برده است! نظریه برنامه ریزی وکالتی(حمایتی) که در دهه 70 توسط پل دیویدووف مطرح شد از جمله نظریه هایی است که به این گروه ها توجه می کند. این تحقیق ابتدا به بررسی نه اصل اساسی مطرح شده در این نظریه پرداخته و سپس با استفاده از معیارهای استخراج شده از این اصول به ارزیابی طرح نوسازی وبهسازی اطراف حرم امام رضا (ع) در مشهد جهت سنجش میزان در نظر گرفتن نیاز های دوگروه زائران و ساکنان می پردازد.بعلاوه در بخشی دیگر به بررسی و تحلیل تمامی برنامه ریزانی که به نحوی در تهیه یا اجرای طرح تأثیر داشته اند می پردازد. در ادامه تحلیل داده های آماری استخراج شده از پرسشنامه ها با نرم افزار spss صورت گرفت و از ارزیابی طرح مشخص شد ماهیت سیاسی برنامه ریزی و مسئولیت پذیری اجتماعی درمسئولان مورد پذیرش و سیاست منافع عمومی اجرا می شود و تمایل به برابری اجتماعی است، گزینه های جایگزین مناسب نه دراجرای طرح و نه برای ساکنان وجود نداشته و قبول مشارکت و نیز آموزش، از سوی مسئولین درسطوح ابتدایی قرار دارد و گرچه برنامه ریز هنجارگراست اما به علت درک متفاوت از عدالت به نفع طبقه محروم فعالیت نمی کند.
ابوالفضل رحمتی میترا حبیبی
تحقیق حاضر با روش کمی و کیفی و رویکرد تحلیلی و تجربی بوده و از جنبه هدف، کاربردی می باشد. شیوه جمع آوری اطلاعات میدانی بر پایه مشاهدات محقق، مصاحبه و تکمیل پرسش نامه از ساکنان و مسئولان بوده است. برای درک بهتر موضوع، میزان پایداری ساختار کالبدی و اجتماعی محله ده ونک به عنوان مطالعه موردی، بر اساس دیدگاه های ساکنان، نظرات متخصصین و با استفاده از روش تحلیل نرخ رضایت – اهمیت، مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که علی رغم پایین بودن میزان پایداری در برخی از شاخص های مرتبط، در مجموع ده ونک از ساختار کالبدی – اجتماعی نسبتاً پایداری برخوردار است.
حسین مبینی فریبا قرایی
طراحی شهری به عنوان فعالیتی نو ظهور در جهانی که کیفیت ها اسیر کمیت ها شده بودند، سر برآورد. تا جامعه را از طریق ارتقاء کیفیت های از دست رفته، به کمال خود نزدیک سازد. تحقق این امر در گرو شناخت اهداف و روش های دستیابی به آن بود. لذا برنامه های آموزشی متعددی برای تحقق اهداف مورد انتظار این رشته، در سراسر دنیا پیشنهاد شدند. طراحی شهری در ایران هم در جامعه علمی و هم حرفه ای به عنوان دو بازوی لازم برای تحصیل به اهداف آن؛ قدر ومنزلتی ویژه یافته است. با این حال میزان هماهنگی میان تئوری و عمل طراحی شهری در ایران، مورد سوال این تحقیق بود. به این منظور با بررسی اسناد نظری و شناخت اهداف مفروض برای این رشته از نظر صاحبان اندیشه در این رشته، به ارزیابی میزان هماهنگی اولویت این اهداف در جامعه حرفه ای و پروژه های طراحی شهری ایران، و موضوعات مطروحه در کارگاه های طراحی شهری به عنوان مهمترین شیوه آماده سازی دانشجویان برای عمل طراحی شهری در دانشگاه ها، پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان از هماهنگی در بعضی موارد و ناهمخوانی در بعضی دیگر بود. به گونه ای که در هر دو جامعه حرفه ای و علمی نیاز به اصلاح رویکردها و شیوه های موجود، اجتناب ناپذیر است. نتایج نشان میدهد جامعه حرفه ای در موارد بسیاری درک درستی از ماهیت طراحی شهری ندارد و نظام آموزشی نیز مسیر درستی را برای رفع این نقصان بر نداشته است. میتوان گفت نظام آموزشی در ایران نتوانسته است خلأ های نظری این رشته را پوشش دهد و از ابهام در مفاهیم آن متناسب با ویژگی های بومی گام موثری بردارد. این تحقیق با مشخص کردن جایگاه فعلی جامعه علمی و حرفه ای، راه را برای کاهش ناهماهنگی های موجود، وارتقاء طراحی شهری در ایران روشن تر مینماید.
مریم رحمانی میترا حبیبی
بافت تاریخی شهرها آثار گرانبهایی است که فرهنگ و دانش شهرسازی و معماری بومی کشور را در خود دارد. امروزه بخش قدیمی شهرهای ما در آستانه حذف شدن از زمینه و سیمای شهرها قرار دارد و با انهدام و فرسودگی آن ها شهرهای جدید و فرهنگ های جدید شهرسازی با تمام مشکلات خود جایگزین آن می گردند. عرصه های تاریخی شهرمهمترین مبنادرترسیم محورهای توسعه شهری پایداربوده و نقطه شروع ومبداحرکت شهربه سوی آینده ای پایدارمیباشند. از این رو? شناخت وبررسی محورها و شاخص های پایداری دربافتهای تاریخی?تلاش در جهت ارتقاءآنها متناسب باشیوه زندگی وامکانات تکنولوژی امروزوبهره گیری ازآنهادرمسیرتوسعه شهری پایدار،تداوم جریان پایداری را برای شهرمیسرمی سازد. همچنین به منظوررسیدن به توازن شهری،عرصه های تاریخی بایدبتوانندمتناسب باسایرمحدوده های شهری وبه فراخورنقش و جایگاهی که درشهرپذیرامیشوند،توسعه یابند. این امرلزوم بازگرداندن حیات وپویایی به عرصه های تاریخی شهررادرمسیر توسعه شهری پایدارنشان میدهد چرا که فرآیندپایداری بی اتکاءبه گذشته شهروحیات وپویایی عرصه های تاریخی آن حاصل نمیشود. هدف این مطالعه تدوین مهمترین عوامل و راهبردهای تأثیرگذار بر ارتقای پایداری محله های تاریخی است. در این مطالعه سعی شده است تا با بررسی تعاریف? نظریات? منشورهای جهانی مرمت شهری? روش ها و رویکردهای مداخله در بافت های تاریخی و بررسی تجربیات جهانی موفق ارتقای پایداری محلات تاریخی? عوامل و راهبردهای مهم تأثیرگذار بر ارتقای پایداری بافت های تاریخی و محله ها تدوین گردد. این پژوهش از نوع کیفی بوده و الگوی مفهومی آن بر اساس روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مطالعات میدانی و کتابخانه ای به دست آمده است. بررسی های انجام شده نشان می دهد که عوامل اصلی در ارتقای پایداری محله تاریخی عوامل کالبدی-فضایی -عملکردی? اقتصادی? اجتماعی-فرهنگی? زیست محیطی و مدیریتی- اجرایی بوده و توجه همزمان به آنها در فرآیند طرح ضروری می باشد. بررسی تجارب جهانی نیز موید آن است که،اگرحفظ،نگهداری وباززنده سازی عرصه های تاریخی شهر،درجهت حفاظت،حمایت وارتقاءارزشهای کالبدی،اجتماعی،فرهنگی،زیستمحیطی،... آنهاباشد،هم باعث پویایی وحیات دوباره این عرصه هاشده وهم به حل مسائل شهرامروزکمک کرده وگامی موثردرمسیرتوسعه شهری پایدارخواهدبود. در این تحقیق با توجه به شناخت و تحلیل ابعاد فوق الذکر در محله شنب غازان? راهکارها و سیاستهایی در جهت ارتقای پایداری این محله تاریخی پیشنهاد شده است.
فرشته علی پورشجاعی میترا حبیبی
فضاهای عمومی مهمترین وسیله در جهت تقویت جامعه¬ی مدنی به عنوان عرصه¬ی مشارکت تمامی گروه¬ها اعم از زنان و مردان،هستند و زنان نیز به عنوان نیمی از استفاده¬کنندگان فضاهای عمومی همانند مردان بایستی بتوانند به راحتی از فضاهای شهری استفاده کرده و درآن احساس آرامش داشته¬ باشند. باتوجه به اینکه الگوهای رفتاری زنان و مردان و درک آن¬ها از محیط متفاوت است، نیازها و انتظارات متفاوتی نیز از فضای عمومی دارند، عدم توجه به این تفاوت¬ها موجب کمرنگ¬تر شدن حضور زنان در فضاهای شهری می¬شود. ایجاد فضاهای ویژه¬ی بانوان(با تاکید بر بوستان زنان)در سطح کلانشهر تهران و برخی از شهرهای بزرگ یکی از رویکردهای جدید برای تامین رضایت و امنیت بیشتر زنان در فضاهای شهری است که با توسل به جداسازی زنان و مردان در فضاهای عمومی و ایجاد تسهیلات و خدمات اختصاصی سعی در رفع نیازهای زنان و کاهش محدودیت-های آنان دارد. ازآنجا که ایجاد فضاهای ویژه¬ی زنان هزینه¬ی اجتماعی و اقتصادی بسیاری درپی دارد، بررسی این فضاها در میزان پاسخگویی به نیازهای زنان ضروری به نظر می¬رسد. هدف از نوشتار پیش¬رو سنجش میزان پاسخگویی فضاهای عمومی ویژه¬ی زنان به نیازهای آنان و ارزیابی این فضاها در مقایسه با دیگرفضاهای عمومی می¬باشد. جهت نیل به این هدف پس از مطالعه¬ی مفاهیم فضای عمومی موفق، نیازها و محدودیت¬های زنان در فضای عمومی، معیارهای فضای عمومی موفق در سازگاری با نیازهای زنان در ابعاد مختلف تدوین شده است. برای سنجش این معیارها یک فضای عمومی ویژه بانوان(بوستان بهشت مادران) و یک فضای عمومی همه¬شمول (پارک آب¬و¬آتش) مورد بررسی قرار گرفته¬اند. بدین منظور از تحلیل کیفی (تحلیل محتوا) و کمی(آمارتوصیفی با استفاده از نرم¬افزار spss و excel) بهره گرفته-شده¬است. نتایج پژوهش حاکی از آنست که علی¬رغم اهداف اعلام شده از ایجاد این فضاها و نیز نقش منطقه¬ای بوستان بهشت مادران، این بوستان در مقیاس محلی عمل کرده و به فضایی کارکردی جهت فعالیت¬های ورزش و سلامت زنان با آزادی در پوشش تقلیل یافته است.
صدرا مت میر میترا حبیبی
امنیت از جمله نیازها و پیش شرط های اساسی هر جامعه ای جهت رشد و دستیابی به توسعه پایدار می باشد. مسئله عدم احساس امنیت و آمار بالای جرم و جنایت یکی از مهمترین معضلات موجود در بافتهای فرسوده شهری است که تأثیر مستقیمی بر تشدید میزان فرسودگی در این محدوده ها دارد. بنابراین پیشگیری از وقوع جرم در بافت های فرسوده شهری اهمیت زیادی دارد. در پژوهش حاضر تأثیر نوسازی صورت گرفته در بافتهای فرسوده بر میزان وقوع حرائم به عنوان هدف اصلی انتخاب شده و در این راستا با استفاده از آمار سرشماری ها و مطالعات میدانی و استفاده از تکنیک پرسشنامه عوامل کالبدی و غیر کالبدی موثر بر وقوع جرم در محدوده بافت فرسوده محله خواجه نظام واقع در منطقه 7 شهر تهران مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که علی رغم اینکه تغییرات کالبدی منتج از نوسازی در برخی زمینه ها همچون بهبود کیفیت نورپردازی ها در شب و افزایش کیفیت ساختمان ها در راستای پیشگیری از جرم بوده، ولی میزان وقوع جرم در بافت های فرسوده پس از اجرای نوسازی ها روندی افزایشی داشته که دلیل این موضوع تغییرات ساختار اجتماعی در راستای کاهش نظارت اجتماعی ناشی از ورود افراد جدید به بافت های فرسوده تحت تأثیر نوسازی ها و همچنین برخی تغییرات کالبدی در زمینه هایی همچون افزایش فضاهای گم و بدون دفاع می باشد.
منیره حسینی میترا حبیبی
امروزه یادگیری، افزایش تعاملات و شبکههای اجتماعی، احساس تعلق و درک زیبائیها از جمله مواردی هستند که میتوان آنها را از پیامدهای بهرهمندی از فضاهای عمومی شهری به حساب آورد. بنابراین، فضاهای عمومی” برای همه“ به این معنا بوده که همگان بدور از محدودیتهای جنسی، سنی و... امکان دسترسی داشته، و از راحتی و آسایش کافی برخوردار باشند؛ لذا هر عاملی که باعث محرومیت و محدودیت برای گروهی از استفادهکنندگان از فضا شود عمومیت فضا را با تردید جدی روبرو میسازد. زنان نیز بعنوان نیمی از جمعیت شهرها بایستی امکان دسترسی عادلانه به فضاهای عمومی را داشته باشند. اما آنچه که حائز اهمیت فراوان است، تفاوت الگوهای رفتاری میان زنان و مردان است بطوریکه سبب شده است تا نیازهای زنان در فضاهای عمومی متفاوت از آنان باشد. پژوهش حاضر درصدد آن است که با هدف شناسایی نیازهای زنان منطبق با مولفههای فضاهای عمومی کارآمد و موفق الگوهای رفتاری آنان را در دو مرکز خرید شهر کابل بررسی و تفاوتهای رفتاری را تحت تأثیر شرایط اقتصادی متفاوت بیان کند. به این منظور در ابتدا مفاهیم رایج فضای عمومی، فضای عمومی شهری، مراکز خرید و نیازهای زنان از طریق مطالعات کتابخانهای بررسی و سپس ریشههای دیدگاهی تبعیض علیه زنان در شهر بیان شده است. در نهایت بر اساس مولفههای فضای عمومی موفق، معیارهای فضاهای عمومی مناسب با نیازهای زنان استخراج گردید. مولفههای استخراج شده از طریق پرسشنامه (200 عدد)، مشاهده و مصاحبه در هر دو فضای عمومی مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاصل از یافتهها در بخش تجزیه و تحلیل مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل فعالیتهای زنان (ضروری، انتخابی و اجتماعی) در دو مرکز خرید نشان میدهد، که در هر دو فضای مذکور انجام خریدهای ضروری هدف اصلی زنان برای حضور در فضای عمومی میباشد. بنابراین، انجام خریدهای ضروری فعالیتی بوده که بدور از تأثیر پذیرفتن از سطح اقتصادی زنان در این دو مرکز اتفاق میافتد. شرایط اقتصادی صرفاً بر روی نحوه انجام فعالیتهای اجتماعی و انتخابی اثرگذار بوده است.
نیلوفر گرامی میترا حبیبی
اهداف این تحقیق، بررسی چگونگی استفاده ی ساکنین سکونتگاه های غیررسمی از فضای شهری محله شان و نحوه ی انجام انواع فعالیت های ضروری، انتخابی و اجتماعی شان در فضای شهری و هم چنین بررسی قابلیت ها و محدودیت های درونی سکونتگاه های غیررسمی و کشف سرمایه های اجتماعی درونی آن ها می باشند. ضرورت های انجام این تحقیق نیز مشکلاتی است که در نتیجه ی نادیده گرفتن شیوه ی زندگی ساکنین سکونتگاه های غیررسمی در شهرها به وجود آمده است. سوال اصلی این تحقیق این است که قابلیت ها و محدودیت های سکونتگاه غیررسمی نمونه ی موردی در استفاده از فضای شهری شان چیست و ساکنین چگونه از فضای شهری شان استفاده می کنند؟ روش تحقیق از نوع تبیینی بوده و هم چنین یک تحقیق توصیفی به شمار می رود. تعداد 201 پرسشنامه ی سنجش مکان، نیز با توجه به جدول نمونه گیری مورگان با روش نمونه گیری احتمالی تصادفی ساده در محل توزیع با روش تحلیلی آماری spss تحلیل شده اند. نتایج حاکی از آن است که ساکنین بسیاری از فعالیت های ضروری شان را به دلیل محدودیت های داخل منزل و هم چنین میل به برقراری تعاملات اجتماعی، در فضای شهری محله شان انجام می دهند. چگونگی انجام فعالیت های انتخابی آنان نیز معمولأ به صورت گروهی صورت می گیرد. هم چنین فعالیت های اجتماعی در این فضا بسیار بالاست که نشان از میل بالای ساکنین به تعاملات اجتماعی دارد. بالا بودن میزان فعالیت های اجتماعی، به عنوان خروجی فعالیت های ضروری و انتخابی، نشان از عملکرد مناسب فعالیت های ضروری و انتخابی در فضای شهری دارد. در نتیجه، فضای شهری این سکونتگاه غیررسمی، علی رغم کمبودها و کاستی هایی که توسط نگارنده بررسی شده اند، در انجام فعالیت های شهری به درستی و به خوبی عمل می کند که دلیل آن بر اساس تحلیل های انجام شده، وجود سامانه های حمایتگر اجتماعی قوی میان ساکنین است. در کل، در این سکونتگاه ها، استفاده از فضای شهری به دلیل محدودیت ها و هم چنین توانمندی های اجتماعی و قابلیت هاشان، یک ضرورت اجتماعی برای بقا و نیاز محسوب می شود نه یک پدیده ی غیر قابل پیش بینی.
فرناز یزدخواستی مهشید شکوهی
از زمان های گذشته سواحل رودخانه ها دارای ارزش و اهمیت خاصی بوده و محل رشد و شکوفایی تمدن ها بوده است. امروزه نیز نقش و اهمیت کناره ی رودها و موقعیت استرانژیک آن به لحاظ مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاحتی و... آشکار است. همچنین سواحل رودخانه ها از جمله فضاهای شهری مهم و با ارزش شهرها بحساب می آید. رودخانه ها علاوه بر ارتقاء کیفیت محیط زیست باعث ایجاد کریدورهای طبیعی، فضاهای مناسب گردشگری، تفریحی و گذران اوقات فراغت و استقرار فعالیت های خدماتی و تفریحی عمومی می شود. امروزه طراحی و برنامه ریزی برای چنین فضاهایی بدون شناخت کافی از توان های محیطی و بهره گیری از ویژگی های محیط طبیعی شهرها صورت گرفته و مشکلاتی را نیز با خود به همراه داشته است. در جهت ایجاد توازن بین فضای انسان ساخت شهر و طبیعت که در آن ارتباط انسان با طبیعت مد نظر است می توان با برنامه ریزی صحیح و مدیریت مناسب به احیای محیط طبیعی در شهرها پرداخت. همچنین با بهره برداری و تقویت امکانات و فرصت ها و رفع محدودیت ها و تهدیدات و تبدیل آن ها به نقاط قوت در قالب اجرای طرح های راهبردی، به تجدید حیات و پیوند دوباره بین انسان و طبیعت نزدیک شد.
فرشید آرام فریبا قرائی
با توجه به رشد سریع جمعیت در شهرها و نیز گسترش بیش از پیش علم و فناوری و ارتباطات در دهه های اخیر، بیشتر ارتباطات مردم با یکدیگر در دنیای مجازی رخ می دهد و مردم کمتر از گذشته با محیط اطراف خود و ساکنین آن تعامل برقرار می کنند. با تأمل در دیرینه تاریخی ایران زمین، به -سهولت می توان نمونه هایی از ارتباط شهروندان با یکدیگر در فضای شهری را در بازارهای محلی-دوره ای همچون روز بازار ها به عنوان یکی از نهادهای مهم جامعه و محل تعاملات اجتماعی، در محلات-مراکز محله ای، مشاهده کرد. هدف این پژوهش ساماندهی این سنخ بازارها با رویکرد افزایش حضور ساکنین می باشد و مطالعات انجام گرفته بر مبنای روش توصیفی-پیمایشی، مطالعات اسنادی و میدانی، می باشد.
وحیده واحدی میترا حبیبی
توسعه ی پایدار که مشتمل بر ابعاد محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است، به معنای ارتقای کیفیت زندگی همراه با پشتیبانی از زیست بوم می باشد. در دهه های اخیر با توجه به روند جهانی سازی که هم سانی و یکنواختی شهرها را در پی داشته است، به مفهوم فرهنگ به عنوان بخش مهمی از فرآیند پایداری توجه شده است. تمرکز رویکرد پایداری فرهنگی، بر هویت فرهنگی و هدف آن تحقق تنوع فرهنگی می باشد. هر قوم با سبک زندگی و زیستگاه متعلق به خود، مظهری از تنوع فرهنگی است. از این رو استفاده از ویژگی های قومی در راستای توسعه ی پایدار، منجر به ایجاد هویت، تنوع و تعلق خاطر در فضای شهری می شود. هدف کلی پژوهش، ارتقای پایداری فرهنگی از طریق امکان سنجی استفاده از ویژگی های قوم کرد در طراحی فضاهای شهری در سنندج می باشد. در بازشناسی ویژگی های قومی، شناخت نظام های تکرار شونده و الگوهای فرهنگی ـ قومی، مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا ویژگی های قومی منطبق بر معیارهای پایداری که عبارتند از: محیط و شیوه ی زندگی، ادبیات، سنت ها و روش های قومی، پوشاک سنتی، غذاهای سنتی، صنایع دستی و موسیقی و رقص سنتی، معرفی شده اند. آن ها در موقعیت های مختلفی که تجلیات پویا و متنوع فرهنگی آن قوم را باز می نمایانند، مشاهده و شناسایی می شوند.
آرش منصف شکری میترا حبیبی
سرزند?ی فضاهای شهری یکی از کیفیاتی است که از دهه ?? میلادی به بعد از جانب شهرسازان مورد توجه قرار ?رفت. عوامل متنوعی بر سرزند?ی در فضاهای شهری تاثیر ?ذارند که یکی از این عوامل کیفیت لبه های خیابان ها می باشد. کیفیت لبه ها خود متاثر از عوامل و شاخص های دی?ری می باشد? در این تحقیق ? مولفه کالبد و امنیت و مدیریت و فعالیت و تعاملات اجتماعی به عنوان مولفه های تاثیر ?ذار مورد بررسی قرار ?رفتند که در نهایت مشخص ?ردید که مولفه فعالیت و تعاملات اجتماعی نسبت به مولفه های دی?ر تاثیر ?ذار ترند?