نام پژوهشگر: فرزام یمینی فرد

لرزه خیزی و لرزه زمین ساخت لبه جنوبی البرز مرکزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله - پژوهشکده زلزله شناسی 1392
  امین عباسی   محمدرضا عباسی

منطقه البرز در شمال سرزمین ایران، کمربند کوه زایی فعال با درازای تقریبی 600 کیلومتر از کوه های تالش در غرب تا کپه داغ در شرق، دارای پهنای بین 60 تا 120 کیلومتر و در حاشیه جنوبی حوضه خزر جنوبی قرار گرفته است. فشردگی البرز در پهنه هم گرایی عربی- اوراسیا و در بین صفحه کوچک ایران مرکزی از جنوب و صفحه اوراسیا از شمال، سبب جنبش های کنونی در این منطقه گردیده است. لرزه خیزی و وجود ساختارهای گسلی پیرامون تهران بزرگ، اهمیت فوق العاده و انگیزه توجه به پژوهش های زمین لرزه ای به منظور کاهش و یا کنترل تلفات انسانی و خسارات زیان بار این پدیده می باشد. منطقه پیرامون گسل مشا و شرق تهران از مراکز تجمع زمین لرزه های دستگاهی اخیر می باشد. بنابر ضرورت توسعه دانش زمین لرزه و شناخت ویژگی های آن در این منطقه، لرزه خیزی و لرزه زمین ساخت پهنه خاوری دامنه جنوبی البرز مرکزی شامل گستره در برگیرنده شهر تهران تا شرق فیروزکوه، شمال ایوانکی تا دامنه جنوبی آتشفشان دماوند مورد بحث و بررسی قرارگرفته است. روش کار ثبت و پردازش زمین لرزه ها در یک شبکه لرزه نگاری متراکم محلی نصب شده موقت شامل 48 ایستگاه، جمع آوری و پردازش داده های بیش از30 ایستگاه لرزه نگاری دائمی موجود در منطقه به مدت 4 تا 6 ماه از اواخر خرداد تا آبان ماه سال 1385(ژوئن تا نوامبر2006 میلادی) بوده است. با تعیین محل دقیق 553 خرد زمین لرزه ثبت شده در دسته داده های قابل اعتماد و دارای خطای مکان یابی رو مرکز و کانون 2 تا کمتر از 3 کیلومتر، مدل ساختار سرعتی پوسته بالایی به روش برگردان یک بعدی داده های مربوط به زمان رسید امواج پوسته ای بدست آمد. محیط لرزه ای گسل های مشا، آیینه ورزان، پارچین، سرخه و لرزه خیزی ساختارهای آنتی البرز بررسی شد. 46 ساز و کار کانونی با کیفیت بسیار بالا و بالا (a وb) برای رویدادهای دارای بیش از 8 پلاریته محاسبه و مقاطع لرزه ای با دقت در تعیین محل و خطای عمق حدود 2 کیلومتر با روش تعیین مکان تفاوت دوگانه ترسیم گردید. بررسی هندسه ساختارها نشان داد که شیب گسل های فعال به طور عمده به سمت شمال و در طول جغرافیایی عمود بر روند کلی ساختارها از شمال به جنوب، از شیب این گسل ها کاسته می شود. رژیم لرزه زمین ساختی منطقه و مکانیسم گسلش سازگار با الگوی ترافشاری به همراه تقسیم شدگی محلی لغزش تفسیر گردید. - ساختمان پوسته بالایی در 4 لایه به ضخامت 3، 4، 9 و 8 کیلومتر و سرعت موجp 4/5، 8/5، 1/6 و 25/6 کیلومتر بر ثانیه به ترتیب برای این لایه ها از سطح تا عمق پوسته بدست آمد. جنس این لایه ها با توجه به سرعت موج و شواهد زمین شناحتی در مورد لایه اول و دوم به لایه های رسوبی و در مورد لایه های سوم و چهارم به پوسته بلورین بالایی (upper crystalline crust) مربوط می باشد.

تعیین ضخامت پوسته در منطقه زاگرس شرقی با استفاده از تحلیل توابع گیرنده و پاشندگی امواج سطحی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله - پژوهشکده زلزله شناسی 1391
  محمد حسنپور صدقی   محمد مختاری

در این رساله ضخامت پوسته در منطقه زاگرس شرقی، به عبارتی دیگر بخش انتهایی زاگرس و غرب سیستم گسلی زندان – میناب – پالامی که در اصل بیشتر تغییر شکلهای مربوط به زون انتقالی بین فرورانش مکران و زاگرس را شامل می باشد مورد مطالعه قرار گرفته است. در این مطالعه از داده های 248 زلزله دور لرز در فواصل 35 تا 95 درجه ثبت شده در 32 ایستگاه لرزه نگاری باند کوتاه شبکه موقت نصب شده در منطقه شمال بندر عباس از تاریخ 1/3/2006 تا 14/6/2006 و همچنین از 473 زلزله دور لرز ثبت شده در ایستگاه دائمی bnds از تاریخ 25/6/2004 تا 30/3/2010 استفاده گردید. برای تعیین ساختار پوسته در این منطقه از فاز تبدیلی ps زمین لرزه های دور لرز استفاده شد و پس از محاسبه توابع گیرنده در حوزه زمان به روش تکرار لیگوریا و آمون (1999)، ضخامت پوسته در زیر هر ایستگاه با دو روش مهاجرت توابع گیرنده و وارون سازی همزمان توابع گیرنده و منحنیهای پاشندگی سرعت گروه امواج سطحی، تعیین گردیده و علاوه بر آن تغییرات مشاهده شده با داده های آنومالی بوگه منطقه و نیز باقی مانده نسبی زمانهای رسید موج p امواج دور لرز مقایسه و تحلیل بعمل آمد. در منطقه مورد مطالعه ما متوسط ضخامت پوسته 45 کیلومتر و شواهدی از ضخیم شدگی پوسته در مجاورت زون برخوردی دیده نشد که می تواند ناشی از موقعیت گذر برخورد زاگرس به فرورانش مکران در این ناحیه باشد. در بخشهای مرکزی پروفیل یعنی بین گسل زاگرس مرتفع یا hzf و گسل تراست اصلی زاگرس یا mzrf، پوسته در حدود 1±5 کیلومتر نازکتر از بخشهای دیگر است. این کاهش ضخامت پوسته میتواند ناشی از تغییرات ژئودینامیکی آن از قبیل تغییرات رژیم کششی و فشارشی در منطقه در طول زمان مختلف در پوسته باشد. تغییرات قابل مشاهده در ضخامت پوسته در بخشهای مختلف زون برخوردی زاگرس، می تواند نتیجه سرعتهای همگرائی متفاوت و یا تفاوت سازوکار تغییر شکل در آنها باشد.

مطالعه تغییرات پارامترb پس لرزه های زمین لرزه 6 آذر 84 قشم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی کرمان - دانشکده علوم زمین 1390
  سارا بهپور   مجید شاهپسندزاده

پارامتر مقدار b به عنوان یکی از پارامترهای بسیار متداول در مطالعات زلزله شناسی مقیاس مناسبی از نرخ لرزه خیزی یک منطقه به دست می دهد. پارامتر b که از رابطه گوتنبرگ –ریشتر (logn=a-bm) به دست می آید معرف شیب نمودار فراوانی– بزرگای زمین لرزه هاست. تغییرات مکانی ضریب b به عنوان ابزار زلزله شناسی جهت سنجش تنش در یک زون گسلی مطرح می باشد و در مواردی زونهای با مقادیر کم این ضریب با اسپریتیهای شناسایی شده با دیگر روشها یا محل وقوع زمین لرزه های بعدی همخوانی خوبی نشان داده است. جستجوی ارتباط بین ناهنجاریها با تغییرات فیزیکی ساختار و تغییرات میدان تنش مانند وجود اسپیریتی هدف اصلی این تحقیق می باشد. آنچه در این مطالعه مورد توجه قرار گرفته است، نقشه تغییرات مقدار b در جزیره قشم است. برای پردازش و تهیه نقشه پارامتر b از برنامه zmap 6/0 که تحت نرم افزار matlab اجرا می گردد، استفاده شده است. هدف اصلی از این مطالعه به تصویر کشیدن تغییرات مکانی ضریب b و بررسی ارتباط آنها با اسپریتی ها و زمین لرزه های دیگر رخداده در منطقه پس از زمین لرزه 6 آذر 1384 بویژه زمین لرزه سال 1387 می باشد. نتیجه حاصل از نقشه تغییرات پارامتر b در جزیره قشم (بازه1/12/2005 تا 52006/2/2) بیانگر آن است که در بازه زمانی مورد نظر بخش مرکزی پسلرزه ها در نزدیکی رومرکز آن زمین لرزه تنش کمتری را نشان می دهند. بخش شرقی پسلرزه ها نیز منطقه ای با مقادیر بیشتر b را نشان می دهد و بخش غربی منطقه پسلرزه ها مقدار کم پارامتر b را نشان می دهد که می تواند ناشی از تجمع تنش بیشتر در این منطقه باشد. با فرض تغییرات مکانی مشاهده شده در ضریب b به علت تغییرات مقدار تنش در منطقه پسلرزه ها، منطقه با مقدار زیاد ضریب b می تواند محلی باشد که بیشترین افت تنش در اثر زمین لرزه اصلی در آن اتفاق افتاده باشد.

مطالعه تضعیف امواج لرزه ای در جنوب شرق زاگرس
thesis 0 1391
  سمانه برنبویی   مجید شاه پسندزاده

در این پژوهش، ضریب کیفیت امواج کدا به روش تک پراکنش به عقب (آکی و چوئت، 1975) در هفت باند فرکانسی 1-2، 2-4، 3-6، 4-8، 6-12، 8-16، 12-24 هرتز به ترتیب با فرکانس های مرکزی 5/1، 3، 5/4، 6 9 12 و 16 هرتز در نواحی قشم و شمال هرمزگان برآورد شده است. برای این منظور از داده های زمین لرزه های ثبت شده توسط ایستگاه های موقت پژوهشگاه بین الملی زلزله شناسی و مهندسی زلزله که طی ماه های مارس تا ژوئیه سال 2006 در منطقه شمال هرمزگان و طی ماه های دسامبر 2005 تا مارس 2006 در منطقه قشم که دارای نسبت سیگنال به نویز بزرگتر 3 و مسافت رومرکزی کمتر از 100 کیلومتر بوده اند، استفاده گردید. مقدار ضریب کیفیت بدست آمده بر اساس این داده ها برای منطقه شمال هرمزگان حدود 71 و برای منطقه قشم حدود 85 بدست آمد. در هر دو منطقه مقدار ضریب کیفیت بدست آمده کمتر از 200 هرتز می باشد که این امر نشان دهنده این است که نواحی مورد مطالعه علاوه بر اینکه از نظر زمین ساختی و لرزه-خیزی کاملاً فعال است، دارای کاهیدگی و ناهمگنی بالایی نیز می باشد که این نتایج با ساختار رسوبی- تکتونیکی و وجود گنبدهای نمکی در نواحی هرمزگان و قشم مطابقت دارد. در ناحیه هرمزگان می توان بر اساس مقادیر ضریب کیفیت بدست آمده سه زون را معرفی نمود که در ارتباط نزدیکی با سختارهای زمین-شناسی و تکتونیکی هستند: 1) بخش مربوط به ایران مرکزی با ضریب کیفیت متوسط، 2) بخش مربوط به زون گذر زاگرس تراست- ایران مرکزی، با مقدار شریب کیفیت پایین و 3) بخش دور از زون گذر به سمت جنوب غربی منطقه هرمزگان با ضریب کیفیت بالا. در نتایج بدست آمده از این پژوهش به خوبی می توان روند گنبدهای نمکی و دیگر ساختارهای زمین شناسی را مورد پی جویی قرار داد بالاخص در ناحیه قشم که داده های با ضریب کیفیت بالا بر روی گنبدهای نمکی نهان واقع شده اند و این می تواند دلیلی بر وجود این گنبدهای نمکی باشد. همچنین در این نتایج می توان به حضور سازند گازدار در زیر ایستگاه های قشم نیز اشاره نمود که نتایج برخی از ایستگاه ها را مورد تأثیر قرار داده است.

امکان سنجی استفاده از چشمه های لرزه ای طبیعی برای شناسایی موقعیت مخازن هیدروکربوری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی کرمان - پژوهشکده علوم 1391
  محسن راستی   مجید شاه پسندزاده

توجه به صداهای طبیعی زمین در هر زمان و به کار بردن اطلاعات جمع آوری شده می تواند ساختارها و اطلاعات سنگ شناسی مرتبط با اعماق زمین را برای ما فراهم آورد. توموگرافی لرزه ای چشمه طبیعی کار شده در این پایان نامه به منظور امکان سنجی شناسایی مخازن هیدروکربوری در منطقه قشم استان هرمزگان مورد استفاده قرار گرفته است. هدف این مطالعه به کار بردن زمان رسید امواج لرزه ای p و s از پسلرزه های زمین لرزه برای به دست آوردن سرعت های سه بعدی vp و vs و همچنین نسبت آن یعنی vp/vs و ارتباط آن با ساختارهای زیر سطحی بویژه مخازن موجود در منطقه می باشد. در کل، در طول 3 ماه داده برداری 2617 پسلرزه از 17 ایستگاه لرزه نگاری موقت پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله، ثبت و تعیین محل گردید که برای به دست آوردن پارامترهای بالا از آنها استفاده شد. داده ها شامل زلزله هایی با بزرگای 1 تا 4 در مقیاس ریشتر بودند. نتایج حاصل از این توموگرافی حاکی از حضور بی هنجاری های سرعتی قابل ملاحظه ای ناشی از ساختارهای زمین شناسی و لرزه زمین ساختی در این منطقه است. این بی هنجاری های پرسرعت بر روی تاقدیس های لافت و سوزا قرار گرفته اند که می تواند با مخازن هیدروکربور موجود در منطقه در ارتباط باشند. شبکه بندی بهینه و سایر پارامترهای تنظیم با انجام آزمایش های مصنوعی تخمین زده شده اند.

کابرد نوفه های محیطی برای شناسایی ساختار حوضه های رسوبی با استفاده از تکنیک همبستگی متقابل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله - پژوهشکده زلزله شناسی 1391
  مژگان نوروزی   حمید زعفرانی

چکیده ندارد.

مطالعه لرزه خیزی و لرزه زمین ساخت در گستره گرمسار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله - پژوهشکده زلزله شناسی 1391
  سیدمالک مومنی   محمد تاتار

شهر گرمسار در در جنوبی ترین نقطه پیچ خوردگی نامتقارن شکل رشته کوه های البرز و در 100 کیلومتری جنوب خاور کلان شهر تهران واقع شده است. منطقه گرمسار در مرز دو ایالت لرزه زمین ساختی البرز مرکزی و ایران مرکزی قرار گرفته است. همگرایی عربی-اوراسیا به سوی شمال و چرخش ساعتگرد حوضه جنوبی خزر نسبت به اوراسیا سبب رژیم ترافشاری شمال شمال خاور-جنوب جنوب باختر در این منطقه شده و این جنبش ها روی گسل ها در غالب حرکات فشاری و امتداد لغز چپ گرد (با استثناهایی از حرکات نرمال) خود را آشکار نموده است. در این مطالعه لرزه خیزی و لرزه زمین ساخت منطقه گرمسار مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور از داده های شبکه لرزه نگاری متراکم محلی موقت شامل 15 ایستگاه کوتاه دوره که در ماه های اکتبر، نوامبر و دسامبر 2006 (مهر، آبان و آذر 1386) در منطقه نصب شد به همراه قرائت های شبکه لرزه نگاری متراکم محلی موقت نصب شده بر روی گسل مشا در بازه زمانی مشابه و داده های ایستگاه های شبکه های لرزه نگاری دائمی موجود در منطقه شامل شبکه لرزه نگاری کوتاه دوره موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران( )، شبکه لرزه نگاری باند پهن پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله ( ) و شبکه لرزه نگاری ستاد پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران( ) جهت بهبود کیفیت داده ها استفاده شده است. همچنین به منظور تفسیر بهتر لرزه زمین ساخت منطقه جهت تعیین سازوکار های کانونی زمین لرزه های کوچک منطقه اقدام به حل وارون تانسور ممان این رویداد ها به طریق مدل سازی فرکانس پایین شکل موج کامل رویدادها نمودیم و بدین منظور از داده های شبکه لرزه نگاری باند پهن پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله استفاده شده است. با تعیین محل دقیق زمین لرزه های ثبت شده در شبکه موقت و افزودن قرائت های رویداد های مشترک ثبت شده در ایستگاه های شبکه های مجاور که در بالا ذکر شد، غالب لرزه خیزی ها در بخش مرکزی و باختری گسل گرمسار مشاهده شد. نبود زمین لرزه ها در بخش شرقی گسل گرمسار به معنای فعال نبودن این بخش از گسل نمی باشد، بلکه به دلیل عدم پوشش شبکه لرزه نگاری محلی در این موقعیت است. همچنین با انتخاب رویداد های با کیفیت ثبت شده در شبکه لرزه نگاری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران ( ) با پوشش آزیموتی بیش از 180 درجه، ثبت در حداقل 5 ایستگاه و در دو کیفیت خطای باقیمانده زمانی کمتر از 5/0 یا 3/0 ثانیه و خطای مکان یابی در رومرکز و عمق در کیفیت های 2، 3 و 5 کیلومتر، اقدام به تعیین روند های لرزه خیز در منطقه نمودیم. سازوکار های کانونی بدست آمده در این مطالعه در دو دسته جای می گیرد. دسته اول: سازوکار های بدست آمده به روش قرائت پلاریته اولین رسید موج ثبت شده در شبکه محلی موقت نصب شده در ناحیه که جهت بهبود کیفیت سازوکار ها از قرائت های رویداد های مشترک ثبت شده در شبکه های مجاور موجود در منطقه نیز استفاده شده و حاصل آن 11 سازوکار با کیفیت عالی و 3 سازوکار با کیفیت متوسط در ناحیه بوده است. از این بین 9 سازوکار فشاری، 3 سازوکار امتداد لغز چپ گرد و 2 سازوکار نرمال بوده است. دوم: سازوکارهای حاصل از حل وارون تانسور ممان لرزه ای زمین لرزه های کوچک منطقه به روش مدل سازی فرکانس پایین شکل موج کامل این رویداد ها می باشد که حاصل آن 25 سازوکار با کیفیت عالی و 5 سازوکار با کیفیت متوسط می باشد. در نهایت با ترسیم نقشه های مقاطع عمقی عمود بر گسل های فعال و ارزیابی چگونگی توزیع خرد لرزه ها و سازوکار ها در عمق، اقدام به تفسیر نهایی خصوصیات لرزه خیزی و لرزه زمین ساختی منطقه نمودیم. بر این اساس در بخش مرکزی و باختری گسل گرمسار لرزه خیزی نسبتا زیادی مشاهده شد. ولی در مقطع عمقی زمین لرزه ها روی گسل گرمسار روند واضحی از شیب گسل مشاهده نشد و رویدادها غالبا پراکنده بوده اند. سازوکارهای کانونی به دست آمده در بخش مرکزی و باختری این گسل، مکانیسم فشاری را در این بخش ها نمایش می دهند. همچنین در بخش مرکزی گسل گرمسار، به خط شدگی سازوکارهای کانونی حل شده، کم و بیش شیب این بخش از گسل را به سوی شمال نشان می دهند و در سازوکارهای کانونی حل شده در بخش باختری گسل گرمسار، مولفه امتداد لغز نیز آشکار شده است. مقطع لرزه ای روی گسل شمال سمنان و تنها سازوکار کانونی بدست آمده روی این گسل به روش حل وارون تانسور ممان زمین لرزه رخ داده روی این گسل، شیب زیاد آن به سوی شمال باختر و مکانیسم فشاری همراه با مولفه امتداد لغز چپ گرد را روی آن نشان می دهد. سازوکار های کانونی بدست آمده از گسل فیروزکوه حرکات چپگرد و نرمال را روی این گسل نشان می دهند. همچنین در مقطع عمقی لرزه خیزی روی گسل فیروزکوه، زمین لرزه ها پراکنده بوده و روند مشخصی از صفحه گسل قابل مشاهده نمی باشد. اگرچه سازوکارهای کانونی به دست آمده، به خط شدگی با شیب به سوی جنوب خاور را نشان می دهند. دو سازوکار کانونی روی روند گسل مشا، حرکت غالب چپ گرد روی این گسل را تایید می کند. سازوکار کانونی واقع در بخش باختری گسل، هم خوانی کمتری با روند گسل مشا دارد. دو سازوکار کانونی بدست آمده روی گسل چاشم حرکت امتداد لغز چپ گرد غالب آن را نمایان می کند و شیب آن را تقریبا قائم معرفی می نماید. سازوکار های کانونی بدست آمده در شمال گسل های بنده سیاه و سیاه کوه، حرکات فشاری بخش شمالی ایران مرکزی را نمایان کرده است. سازوکار های کانونی امتداد لغز بدست آمده در بخش خاوری منطقه با ساختار های لرزه ای به نقشه در آمده این بخش از منطقه (همچون کوه گوگرد و کوه گچاب) ناهمخوان است و نشان از آغاز فعالیتی نو در این بخش دارد. لرزه خیزی مرتبط با جابه جایی های نمک در این مطالعه مشاهده نشده است.

تعیین ساختار پوسته فوقانی در زاگرس شرقی (ایران) به روش توموگرافی محلی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله - پژوهشکده زلزله شناسی 1392
  زهرا محمدی پور   فرزام یمینی فرد

در این مطالعه با استفاده از زمان های رسید فاز p و s رویدادها ی منطقه ی شمال بندرعباس، ساختار فوقانی پوسته در شرقی ترین بخش زاگرس مورد مطالعه قرار گرفت. به این منظور از روش توموگرافی زلزله های محلی بهره بردیم. پردازش این داده ها با استفاده از کد لوتوس12 انجام و میزان صحت و اعتبار تصاویر توموگرافی نیز با استفاده از آزمایش های مصنوعی بررسی شد. مدل سرعت سه بعدی محاسبه شده و توزیع زمین لرزه ها در این مدل بیانگر وجود رو راندگی بخش های واقع در شمال شرق بر روی نواحی جنوب غرب در این منطقه می باشند. در بخش شرقی منطقه مورد مطالعه، ناحیه ی کم سرعتی مشاهده می شود که می تواند با زون گسلی زندان- میناب- پالامی در زون گذر زاگرس - مکران در ارتباط باشد.

بررسی زمین لرزه 5 فروردین 1385 فین با بزرگای گشتاوری 5/9 (mw=5.9) و تحلیل پس لرزه های آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله - پژوهشکده زلزله شناسی 1388
  حسین ایلاغی   فرزام یمینی فرد

در 25 مارس سال 2006 در ساعت (utc)7:29 و 10:59 به وقت محلی، زمین لرزه ای با بزرگای mw=5.7 در ناحیه فین در جنوب شرق کمربند چین خورده ساده زاگرس روی داد. این زمین لرزه توسط پس لرزه هایی در 9:55(mw=5.5)، 10:00(mw=5)، 11:02(mw=5) و 12:13(mw=4.9)، به وقت utc دنبال شد. هدف از این تحقیق، مطالعه پس لرزه های این زمین لرزه(ثبت شده توسط یک شبکه لرزه نگاری محلی نصب شده در منطقه) و تعیین ارتباط بین گسلش در عمق و چین خوردگی در سطح زمین، در ناحیه فین می باشد. پس از قرائت فازهای لرزه ای پس لرزه ها و تعیین محل آن ها با استفاده از 90 پس لرزه با دقت مناسب، ساختار سرعتی بخشی از پوسته را به دست آوردیم که نتایج بدست آمده حاکی از وجود دو ناپیوستگی در عمق های 12 و 18 کیلومتر بود و همچنین سرعت امواج تراکمی در لایه اول 65/5 کیلومتر بر ثانیه، لایه دوم 9/5 کیلومتر بر ثانیه و نیم فضا 25/6 کیلومتر بر ثانیه بدست آمد. در مرحله بعد با استفاده از مدل پوسته بدست آمده، پس لرزه ها را به روش اختلاف دوتایی، مجدداً تعیین محل نمودیم. فراوانی پس لرزه های انتخابی تعیین محل شده به روش ذکر شده، بر حسب عمق، نشان دهنده این است که زمین لرزه ها در این ناحیه در محدوده عمقی بین 5 تا 26 کیلومتر رخ می دهند. توزیع رومرکزی پس لرزه ها دارای روندی شرقی- غربی بوده، که تا حدودی حاکی از آن است که گسل مسبب زمین لرزه دارای امتداد شرقی-غربی است که حل سازوکارهای کانونی گزارش شده در کاتالوگ cmt و همچنین نتایج حاصل از مدل کردن امواج حجمی نیز موید این مطلب می باشد. مقطع عمقی در راستای شمال-جنوب نشان دهنده شیبی به سمت شمال برای صفحه گسل مسبب زمین لرزه فین می باشد. امتداد توزیع عمقی پس لرزه ها در سطح زمین با هیچ کدام از چین های شناخته شده در منطقه تلاقی ندارد؛ با استفاده از این موضوع نتیجه گرفتیم که در این منطقه ارتباط مستقیمی بین گسلش در عمق و چین خوردگی در سطح زمین وجود ندارد و همچنین پس لرزه ها از عمق 5 کیلومتر به پایین توزیع شده اند که می تواند مبنی بر این موضوع باشد که مارن های گورپی در بخش رسوبی بالایی مانع از رسیدن گسلش به سطح زمین شده اند.