نام پژوهشگر: عبدالله سیف
حسینعلی نیکویی نوش آبادی عبدالله سیف
در دوران چهارم یا کواترنر ،سیاره زمین شاهد تغییرات وسیع اقلیمی بوده است ،بطوریکه این تغییرات باعث پیدایش قلمروهای ژئومورفیک وسیع و گوناگونی در سطح جهان شده است. نواحی ساحلی که تحت تاثیر فرایندهای حاکم هر دو محیط (آب و خشکی)قرار دارند به شکل بارزتری متاثر از این تغییرات شده و فرمهای گسترده ای جدیدی را تجربه نموده اند. نمود این فرایندها که با تغییر متناوب سطح اساس آبهای آزاد دوران چهارم ،همراه با فرایندهای دیگر ،تغییرات وسیع مرفولوژلیک در طول سواحل دنیا و به تبع آن در سواحل کشورمان را سبب شده است که در طول نوار ساحلی شمال و جنوب کشور به وسیله آثار به جا مانده ،قابل لمس و شناسایی است.یکی از این سواحل که تغییرات متعددی را تجربه نموده و در آن انواع عوارض مشاهده می شود ، ساحل دریای عمان در جنوب شرقی کشورمان می باشدکه علاوه بر تغییرات اقلیمی ،تغییرات زمین ساختی را نیز تجربه نموده است که آثار آن به صورت دریابارها ،خورها،خلیج های نعل اسبی شکل،گلفشانهای ساحلی ،اشکال فرسایشی قارچی شکل و ستون های دریایی و همچنین سواحل بالا آمده ،چهره متفاوتی را از سایر مناطق ساحلی کشور به نمایش گذاشته است .این ساحل ضمن آنکه قسمتی از مرز آبی کشور (به طول 680 کیلومتر) را تشکیل می دهد،از نظر سوق الجیشی و ژئوپولتیک نیز برای کشورمان دارای اهمیت بوده و معبر کشورمان با آبهای آزاد دنیا می باشد. امروزه طراحی برنامه های توسعه و پیشرفت، احداث تأسیسات زیربنایی و بهره برداری صحیح از منابع طبیعی، استفاده بهینه از زمین، حفظ محیط زیست،کاهش میزان خسارات ناشی از بلایای طبیعی و بسیاری از مسائل حیاتی دیگر بدون انجام مطالعات و سیر تحولات منطقه به خصوص در دوران چهارم ممکن نمی باشد و عدم توجه به تغییرات صورت گرفته در این دوره، مسایل و مشکلات جدیدی را در زمینه اجرای طرح های عمرانی پدید خواهد آورد ؛ ضمن آنکه تغییرات خصوصا تغییرات اقلیمی در قرون اخیر با شتاب بیشتری در سطح جهان در حال انجام است. با توجه به موارد ذکر شده، پژوهش در این منطقه از کشور به دلیل فعالیت مستمر عوامل فرمزا از نظر ژئومورفولوژی و با توجه به اهمیتهای گوناگون اقتصادی ،اجتماعی ،نظامی و... از نظر ژئوپلتیکی و به منظور حفظ سرمایه های کشور در سطوح ملی و منطقه ای، ضروری می نماید. در این پژوهش با استفاده از تکنیکهای gis و بهره گیری از روشهای سنجش از دور و همچنین تهیه نقشه ژئومورفولوژی با استفاده از لایه های مختلف تهیه شده از منطقه شامل تکتونیک ،زمین شناسی،هیدرولوژی و غیره سعی شده تا ضمن بررسی تغییرات صورت گرفته در طول نوار ساحلی عمان ،نقش این عوامل و حوضه گسترش و نفوذ آنها ، گام موثری در راستای برنامه های مدیریت ساحلی برداشته شود. کلمات کلیدی: تغییرات ائوستاتیکی، تکتونیک دوره کواترنر، سواحل بالا آمده، پهنه های جزرومدی.
نساء ابراهیمیان عبدالله سیف
با پیشرفت گسترده ای که در مبحث سنجش از دور صورت گرفته است فن آوری های نوین به گونه های مختلف وارد عرصه گردیده ویاریگر محققین و متخصصان در زمینه های مختلف علوم زمین بوده است.یکی از این موارد،استفاده از تصاویر ماهواره ای در شناسایی،بارزسازی تغییرات و به نمایش درآوردن تغییرات در سطح زمین می باشد سنجش از دور به عنوان ابزاری توانا جهت مطالعه محیط های مختلف است با توجه به ساده بودن،سریع بودن وانجام پژوهش های با ارزش در طی سال های اخیر این تکنیک به طور موفقی به کار گرفته شده است منطقه مورد مطالعه ما در این تحقیق پلایای طبس در شمال شرق استان یزد با مساحتی 1091 کیلومتر در بخش شرقی کشورمان می باشد..بررسی تغییرات عوارض ژئومورفیکی منطقه مورد مطالعه با استناد به شواهد و مدارک موجود از طریق مشاهده غیر مستقیم و عملیات میدانی انجام گرفته است.مشاهدات غیر مستقیم مبتنی بر استفاده از تصاویر ماهواره ای در 2 بازه زمانی قدیم وجدید(1975و2007)می باشد.بخش وسیعی از عوارض ژئومورفیکی پلایای طبس که مطالعه آنها از طریق تصاویر ماهواره ای چند زمانه امکانپذیر بوده مربوط به دوره های قبلی کواترنر می باشند.در این بررسی جهت ارزیابی و تحلیل داده ها ابتدا تصاویر ماهواره ای منطقه مطالعاتی در محیط نرم افزار با استفاده از روش های مختلف بارزسازی پردازش شدند و با تکیه بر فن سنجش از دور به شناسایی و تفکیک و بارزسازی عوارض ژئومورفیکی پرداختیم. نتایج مطالعه تغییرات 32 ساله نشان می دهد که در بین عوارض عمده ژئومورفیکی پلایای طبس اراضی بدلندی،تپه های ماسه ای دارای تغییر می باشند در این میان مرز پلایا در شمال شرق پلایا،تغییرات نسبتا شدیدتری داشته است همچنین تغییرات شاخص پوشش گیاهی و کاربری اراضی در منطقه نیز در این دوره 32 ساله تغییر چشمگیری را نشان می دهد.مقایسه تصاویر ماهواره ای سال های 1975 و 2007 و همچنین بازدید های میدانی،افزایش تدریجی قلمرو پلایا در پهنه های تحت تصرف انسان طی سال های اخیر را نشان می دهند.
ابوذر کارگر عبدالله سیف
کویر سیرجان یکی ازمهمترین چاله های استان کرمان میباشد این کویر با وسعتی برابر 1625 کیلومترمربع از بزرگترین کویرهای حوضه آبخیز اصفهان است که در فرورفتگی مثلثی شکلی واقع درجنوب غربی شهر سیرجان قرارگرفته است. هدف در این پژوهش شناسایی، تفکیک و طبقه بندی واحدهای فرمی پلایای سیرجان بر اساس نظریه سلسله مراتبی با تکیه بر تکنیک سنجش از دور و gis است. جهت دستیابی به این هدف از داده های irs هندوستان و تصاویر mr sid که فرمتی از تصاویر ماهواره ای etm+ می باشد، استفاده شده است. اطلاعات جانبی شامل نقشه های 50000 :1 و 250000 :1، نقشه های زمین شناسی 100000 :1 و 250000 :1 و بازدید میدانی از منطقه مطالعاتی است. نرم افزارهای مورد استفاده جهت پردازش تصاویر و تهیه لایه های اطلاعاتی er mapper،arc gisو global mapperاست. عملیات مربوط به سنجش از دور شامل وارد سازی داده ها، انجام روش های مختلف بارز سازی(بزرگنمایی، فیلتر، ساخت ترکیبات رنگی و بهبود کنتراست) و آنالیز داده ها شامل طبقه بندی واحدهای فرمی در منطقه است. در محیط نرم افزارهای gisو global mapper به تهیه لایه های اطلاعاتی از قبیل تهیه نقشه شیب از dem منطقه و تهیه لایه های موضوعی مورد نیاز برای ترسیم نقشه ژئومورفولوژی پلایای سیرجان می باشد. طبق نتایج به دست آمده، بر اساس نظریه سلسله مراتبی منطقه مطالعاتی از سه منظر ارتفاعات، دشت سر و پلایا تشکیل شده است. منظر پلایا دارای سه واحد فرمی زمین نما به نام سطوح گلی، سطوح ماسه ای و سطوح نمکی است. همچنین ژئوفورم های منطقه نیز در هر سه واحد کوهستان، دشت سر و پلایا متاثر از فرم و جایگاه زمین ساختی منطقه به وجود آمده اند که ژئوفورم های واحد پلایا دارای فرم های منحصر به فردی هستند که نقش تعیین کننده ای در منطقه دارند و همچنین فرم های موجود در واحد دشت سر و کوهستان نیز به خوبی شناسایی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و نهایتاً اقدام به تهیه نقشه ژئومورفولوژی منطقه بر اساس لایه های اطلاعاتی موجود گردید.
محمود درگویی عبدالله سیف
سواحل به عنوان یکی از قلمروهای ژئوموفولوژیکی پویا و مهم دنیا محسوب می شوند. از آنجایی که این مناطق حد واسط خشکی و دریا تلقی می شوند، نقش مهمی در شکل گیری اشکال ژئومورفیک دارند. چنین پهنه ای متأثر از حاکمیت فرایندهای دریایی و خشکی بوده و مدیریت ساحلی را تحت تأثیر قرار می دهند. منطقه مورد مطالعه در این پژوهش، سواحل شمالی خلیج فارس از بوشهر تا بندرعباس را در بر می گیرد. در این پژوهش با استناد به آنالیز و پردازش تصاویر ماهواره ای irs و عملیات میدانی و تکنیک های آماری، پس از بررسی میدانی و شناسایی 9 سایت مختلف ساحلی، تصاویر ماهواره ای مربوطه مورد پردازش قرار گرفت. این 9 سایت عبارت بودند از: 1- سایت شبه جزیره بوشهر دارای ساحل گلی و جزر و مدی، 2- سایت طاقدیس و دلتای مند دارای ساحل صخره ای، دلتایی و ماسه ای، 3- سایت ساحل صخره ای کنگان دارای ساحل صخره ای بلند و انسان ساخت، 4- سایت خلیج نایبند دارای ساحل صخره ای و تا حدودی مانگرویی، 5- سایت بندر مقام دارای ساحل صخره ای، 6- سایت دماغه چیروییه دارای ساحل صخره ای و زمین ساخت نمک، 7- سایت شوره زار مهرگان دارای ساحل صخره ای و زمین ساخت نمک، 8- سایت دلتای مهران و جنگل های مانگرو ساحل صخره ای، دلتایی و مانگرویی، 9- سایت دلتای کل و بندر عباس دارای ساحل دلتایی، انسان ساخت و زمین ساخت نمک. با تجزیه و تحلیل آمار جزر و مد، مبادرت به ترسیم نمودارهای جزر و مد گردید. بررسی نمودارهای جزر و مد و فرایندهای حاکم بر آن، حاکی از آن است که ارتفاع مد از سمت غرب به شرق روند افزایشی دارد. قلمرو این سواحل در کواترنر بدنبال تغییرات استاتیکی آبهای آزاد و خلیج فارس چندین بار دستخوش تغییر گردیده است. همچنین با بررسی های میدانی و تجزیه و تحلیل نقشه ها و فرایندهای تأثیرگذار بر ژئومورفولوژی سواحل مورد مطالعه، به این نتیجه رسیدیم که علاوه بر تآثیر گذاری فرایندهای خشکی و دریا نظیر رودخانه ها، جزر و مد و امواج، به علت جایگاه تکتونیکی منطقه و لرزه خیز بودن و فعال بودن گسل ها، تکتونیک نقش مهمی را در فرم زایی و شکل گیری ژئومورفولوژی سواحل شمالی خلیج فارس ایفا می کند. با تجزیه و تحلیل تصاویر ماهواره ای در این سایتها، به این نتیجه رسیدیم که تصاویر ماهواره ای منبع مطمئنی برای ردیابی فرم های ساحلی می باشند. قرارگیری تأسیسات و سازه های دریایی و همچنین منطقه ویژه پارس، مثل عسلویه در قلمرو سواحل و نقش استراتژیک و اقتصادی آنها، ضرورت شناسایی این قلمروهای ژئومورفولوژی ساحلی و فرایندهای تأثیرگذار بر آنها را می طلبد و کمک شایانی به مدیریت ساحلی نموده و از خسارت و زیان های حاصله، جلوگیری خواهد نمود. کلمات کلیدی: ژئومورفولوژی ساحلی، تصاویر ماهواره ای irs، فرایند جزر و مد، تغییرات استاتیکی خلیج فارس، تکتونیک، گنبد نمکی، کواترنر، مدیریت ساحلی.
حمید قیومی محمدی نورایر تومانیان
چکیده: حوضه آبی زاینده رود در ایران مرکزی، جزو حوضه های دیرینه و مهم می باشد که از دیرباز پذیرای فعالیت های گسترده اقتصادی و مدنی بوده و درحال حاضر نیز یکی از قطب های مهم جاذب جمعیت، فعالیت و تمدن ایران محسوب می گردد. دیرپائی، جرم تمدنی و ماندگاری مدنیت تاریخی اصفهان، مویدشاخص بودن و متفاوت بودن ویژگی های حوضه مزبور با حوضه های همجوار بوده و ضرورت کالبد شکافی های ژئومورفیک– پدولوژیک آنرا آشکار می سازد. حوضه مزبور بعنوان یکی از شواهد جغرافیای دیرینه ویک آرشیو معتبر طبیعی– مدنی دربین محیط های ریخت زایش کواترنر محسوب میگردد. همجواری و تاثیرپذیری حوضه مزبور با محیط ریخت زایش بزرگ زاگرس در غرب، محیط ریخت زایش کرکس در شمال و با ژئوفرم مهم کویر در شرق حوضه، ویژگیهای منحصر بفردی بدان داده که درکمتر حوضه ای می توان سراغ گرفت. وجود یک رودخانه دائمی ، با پادگانه های آبرفتی، این تمایز را پر رنگ تر نموده است. روش تحقیق توصیفی، تجربی، تحلیل محتوا، اسنادی و تاریخی با عملیات گسترده میدانی و آزمایشگاهی بوده و این پژوهش در راستای تکمیل و بررسی تاریخ طبیعی و جغرافیای دیرینه زاینده رود درکواترنر، به مسائل زیر پرداخته است: - تعریف معیاری خاک شناختی– زمین ریخت شناختی برای تبیین افتراق ها و یا تشابهات سطوح ژئومورفیک در قالب تفکیک حوضه گاوخونی به 23 فضای مورفوژنیک – پدوژنیک متمایز. - نقشه برداری خاک و زمین ریخت و تحدید پادگانه های آبرفتی با لحاظ کردن شواهد مورفوژنیک – پدوژنیک. - تدقیق و شفاف ترکردن سن مواد و نهشته های رسوبی پادگانه های آبرفتی زاینده رود در ارتباط با قدمت مدنیت اصفهان. - بررسی ویژگیها و رابطه تاریخ طبیعی حوضه با تاریخ حوزه مدنی آن. ارتباط متقابل فضاهای مورفوژنیک– پدوژنیک حوضه ها با بسترهای زیستی و مدنیت ها، وتاثیراتی که تغییرات اقلیمی و طبیعی در نوع معیشت و مهاجرتها داشته اند، و از همه مهمتر رابطه پویائی و دیرپائی مدنیت ها با ویژگی های جغرافیای طبیعی حوضه ها مورد توجه پژوهشگران علوم جغرافیائی می باشد. بعلاوه تعاملاتی که فرآیندهای درهم تنیده، توآمان و همزمان جغرافیای طبیعی (شکلزا، خاکساز، آبخیز) در شکل دهی فضائی حوضه ها داشته و دارند، معیارها و شاخص های ارزشمندی برای جغرافیدانان و دیرینه شناسان میباشد تا از طریق آن، رمز و رازهای پنهان و آشکار بین تاریخ طبیعی حوضه ها و جغرافیای انسانی را دریابند، و نقش فرآیندهای ژئومورفیک– پدولوژیک را در شکوفائی و پایداری تمدنهای بزرگ آشکار سازند. نتایج این تحقیق موید آنست که: زیست بوم زاینده رود را تکتونیک و اقلیم ایجاد نموده، اما فرهنگ آنرا آباد ساخته است. سوء مدیریت نیز می تواند آنرا به انحطاط بکشاند. بر اساس تمایزات و تفرق هائی که پنج عامل مهم شکلزا و خاکساز ایجاد نموده اند، در محیط ریخت زایش گاوخونی، سه زیر محیط ریختی (سرآب=آبخیز، میانه حوضه=آبگیر، و پایاب حوضه =آبریز) و23 فضای مورفوژنیک – پدوژنیک با تفاوت های مشخص، بهمراه 12چاله قدیمی بررسی وشناسائی شده است. نتایج نشان می دهد که فرمانروای تغییرات درحوضه زاینده رود، تکتونیک و فرآیندهای زمین ساخت بوده و در سطوح بعد سایر عوامل از قبیل اقلیم مشارکت داشته اند. تاریخچه تحولات طبیعی زاینده رود بسیار پویا و دینامیک، جالب و شگفت انگیز، پیچیده و پرابهام و دائما در حال تغییر می باشد. بدون شک تاریخ طبیعی این حوضه با تاریخ فرازافزائی و حیات زاگرس بهم گره خورده است. رودخانه زاینده رود معبری آبی است که در حدفاصل فرازمین زاگرس و فروزمین گاوخونی معنی می یابد و حوضه ای را در طول این مسیر زهکشی می نماید. زاینده رود رودخانه ای دیرینه با آب شیرین، کارست منشاء، دائمی، سرگردان، تکتونیزه، مئاندری، نامتقارن، برون شارنده، شکلزا، خاکساز، همسان ساز خاکها، بیگانه با محیط، حیات آفرین، تمدن ساز و مورد تهدید می باشد. بررسی های دیرینه شناسی نشان می دهد که بیشتر پلایاها و چاله های حوضه در دوره های مرطوب و بارانی کواترنر، لاگون و یا محیط های آبی بسته ای بوده اند و آثاری از گاستروپدهای آب شیرین، آستروکد و کاروفیت درآنها بدست آمده است که موید اقلیم متفاوت، شرایط مرطوبتر واکولوژی متمایزی می باشد.کرانه های ساحلی قدیم گاوخونی، قبل از سه مرحله پسروی در ترازهای ارتفاعی1560، 1513 و1470 متر بوده و در حال حاضر نیز در ارتفاع 1450متر قرار دارد. بنابراین طی سه مرحله پسروی، دریاچه دیرینه گاوخونی 110 متر ترازکاهی ارتفاعی و آبی داشته است. پادگانه های سه گانه تراس آبرفتی زاینده رود (زمین نمای جدید) به لحاظ قدمت معطوف به هولوسن می باشند. بر اساس آزمایشات سن یابی مطلق که به روش ترمولومینسانس انجام گرفته، سن پادگانه اول در عمق 12 متری و در اطشاران 520± 7100 سال، و در جلال آباد و در عمق 2 متری200± 3650 سال؛ برای پادگانه دوم و در محل هویه درچه 350 ± 2680 سال می باشد. براساس سن یابی و نیز مطالعه 140 ترانشه رسوب و پروفیل خاک در بخش تراکمی حوضه، دور هولوسن زاینده رود به سه بازه زمانی هولوسن پیشین تا 4000سال گذشته، هولوسن میانی تا 300 سال اخیر، و هولوسن پسین تا 50 سال اخیر تقسیم بندی و پیشنهاد شد. ضمنا به نظر می رسد از حدود 100-50 سال قبل تاکنون، عصر جدیدی در حوضه آغاز شده که وجه مشخصه آن تفوق و پیشی گرفتن فرآیندهای بشرساخت بر فرآیندهای طبیعی در شکلزائی و خاک سازی منطقه می باشد به گونه ای که همه مولفه های زیست بوم را تحت تاثیر قرار داده است. این رویدادهای عمدتا تعادل شکنانه بشرساخت، توازن طبیعی و پایداری حوضه را نشانه رفته و برخی مبانی و موازین اکولوژیک آنرا به شدت تهدید می نماید. این عصر جدید آنتروپوسن نام گرفته، و بررسی بیشتر و تائید آنرا به جامعه جغرافیائی و انجمن ژئومورفولوژی کشور پیشنهاد مینمائیم. خرده سفال های موجود در پادگانه اول آبرفتی در محل کوی گلستان، دارای سن 350±5550 سال می باشند و موید آنست که حدود 6 هزار سال قبل دراصفهان، کارگاه های سفال پزی فعال بوده است. قرائن نشان می دهد که هسته های مدنی اولیه دراصفهان وجود داشته که با سایر هسته های مدنی کشور و جهان در ارتباط بوده اند. الگوی توزیع فضائی کانون های مدنی زاینده رود تابع آب و آبرفت، و عوامل فضائی"خاک نماها"ست (زمین ریخت شناختی و ژئوپدولوژیک)، که در این آرایش فضائی بیش از همه، تعامل و حسن همجواری فضاهای مورفوژنیک- پدوژنیک با سیستم های مجاور (ژئوفرم های زاگرس، مرغاب، تراس های آبرفتی زاینده رود، کرکس،و...)، هموار بودن، کارست منشاء بودن زاینده-رود، برون شارنده بودن رودخانه، حاصلخیزی خاکها و وجود یک لایه درشت دانه و ضخیم بستر رود به عنوان زهکش طبیعی ریزحوضه ها تاثیرگذار بوده است. این الگوی فضائی توزیع سکونتگاه و استقرار،"الگوی مارگون" نامیده می-شودکه متفاوت از الگوهای سکونتگاهی سواحل و مخروط افکنه ها، بر مبنای توانمندی ها و ویژگی های هندسی، تاریخی و دینامیکی تاثیرگذارترین لندفرم حوضه (پادگانه های آبرفتی) و ویژگی های هیدروژئومورفیک معبرآبی زاینده رود صورت گرفته است. واژگان کلیدی: جغرافیای دیرینه، حوضه آبی زاینده رود، تالاب گاوخونی، فضای مورفوژنیک- پدوژنیک، مدنیت اصفهان، خاک، کواترنر.
مژگان انتظاری نجف ابادی عبدالله سیف
زمین لغزش به تنهایی بلیه طبیعی به شمار نمی آید بلکه این پدیده ناشی ازتبعات بلایای دیگر است، لذا شناخت آن نسبت به شناخت عوامل مربوط به بلایای دیگر متفاوت است. معمولا در مطالعه زمین لغزه ها عواملی مانند جنس اراضی، ریزش های جوی، تغییر شیب، زمین لرزه، فوران آتشفشان ها، نوسانات آب های زیرزمینی و علل انسانی در قالب مدل های مختلف مورد بررسی قرار می گیرند. اگر چه عوامل فوق می توانند سهم عمده ای در بروز این پدیده داشته باشند ولی شرط لازم وکافی برای تکوین چنین پدیده هایی زمینه تاریخی بستر اراضی است که فرایندهای شکل زای خاصی را تجربه کرده اند. درمورد توزیع و پراکندگی لغزش ها و علل وقوع آنها در استان اصفهان مطالعات جامعی انجام گرفته است. ولی در این پژوهش وقوع این پدیده از جنبه دیگری مورد بررسی قرار گرفته و سعی شده است رابطه اقلیم اختری و تأثیری که این پدیده در تحریک ناپایداری ها داشته است بر ملا شود به طوری که می توان نتیجه گرفت که توزیع این پدیده معطوف به رخدادهای اقلیمی از یک سو و فرایندهای شکل زای تاریخی از سوی دیگر است. بر اساس یکی از روش های پهنه بندی زمین ریختی- اقلیمی استان اصفهان را می توان، به دو ناحیه متفاوت برودتی و حرارتی طبقه بندی نمودکه هر یک از این نواحی دارای ویژگی های ژئومرفیک خاصی است وتاثیرات مستقیم وغیر مستقیم بر وقوع زمین لغزش ها دارند. به منظور بررسی این تاثیرات با استفاده از نرم افزار9.3 arc gis نقشه پراکندگی زمین لغزش های اصلی استان از یک سو و سیستم های شکل زا از سوی دیگر تهیه، و با تحلیل مکانی این دو مجموعه رابطه مجاورتی آنها با استفاده از روش های آماری – مکانی، ارزیابی شده است. نتایج این تحقیقات نشان داد که قسمت اصلی زمین لغزش های استان اصفهان درمرز ترمودینامیکی چاله های حرارتی و برودتی به وقوع پیوسته اند و تأثیر اقلیم اختری در وقوع این پدیده بیشتر از عوامل زمینی می باشد.
محمود سلطانیان عبدالله سیف
ویژگیهای ژئومورفولوژیکی عوارض نواحی خشک حاصل پویایی و تحول پذیری خاص آنهاست . بنابراین شناخت پارامترهای موثر در تشکیل و تحول این عوارض و پایداری آنها از جمله موضوعات بسیار مهم و اساسی می باشد. یکی از اشکال مهم ژئومورفیک پلایا می باشد. پلایاها در کل به اشکال ژئومورفیک و فرو رفته و محصوری گفته می شود که در مناطق بیابانی با چهره های ویژه یافت می شود. پلایا یا دریاچه های حوضه های انتهایی ضرورتا سطحی مسطح با حداقل ناهمواری داشته و به طور متعدد در نواحی خشک و نیمه خشک دنیا یافت می شوند. کویر لوت به صورت دریایی از شن و ریگ و خاک فراوان است که باید آن را به عنوان خشک ترین و شدیدترین پهنه های کویری فلات ایران بیان داشت. می توان گفت در چاله منزوی لوت شرایطی وهم انگیز و حیرت آور با تمام قدرت و ابهت خودنمایی می کند، همه چیز در این چاله پهناور خاموش و مرده به نظر می رسد. پدیده های ژئومورفولوژیکی این پهنه نشاندهنده نوسانات اقلیمی و به تبعیت آن نوسان در چرخه شکل زایی این دشت در بستر زمان می باشند، این نوسانات سبب گردیده که محیط بکر و دست نخورده آن بهترین مکان برای شناخت ویژگیهای ژئومورفولوژی نواحی خشک و حتی نوسانات اقلیمی باشد. از طرفی این عوارض طبیعی با یک سیستم مدیریتی مناسب می توانند گردشگران زیادی را جذب کرده و عاملی جهت توسعه اقتصادی و اجتماعی آن باشند. لوت با مساحتی بیش از 160000 کیلومتر مربع یکی از بزرگترین پلایاهای ایران است که در شرق کشور واقع شده است. هدف در این پژوهش شناسایی، تفکیک و طبقه بندی واحدهای فرمی پلایای لوت بر اساس نظریه سلسله مراتبی با تکیه بر تکنیک سنجش از دور و gis است. جهت دستیابی به این هدف از اطلاعات زیادی استفاده شده که عبارتند از: تصاویر ماهواره ای etm+، نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی، و مهمتر از همه استفاده از داده های مدل رقومی زمین dem با دقت 30 متری. پس از تعیین محدوده مطالعاتی با استفاده از داده های موجود اقدام به تهیه نقشه های مختلفی گردید تا دید بهتری نسبت به منطقه ایجاد گردد. بر اساس نتایج به دست آمده، با توجه به نظریه سلسله مراتبی منطقه مطالعاتی از سه منظر ارتفاعات، دشت سر و پلایا تشکیل شده است. از مهمترین عوارض شناسایی شده در منظر دشت سر می توان به وجود بیش از 435 مخروط افکنه اشاره کرد. از جمله ژئوفرمهای شناسایی شده در منطقه مطالعاتی می توان به نبکا، کلوت، تپه ماسه ای، دشت ریگی، تپه شاهد، پلیگون های نمکی، گسل، شوره زار اشاره کرد. همچنین ژئوفرم های منطقه نیز در هر سه واحد کوهستان، دشت سر و پلایا متاثر از فرم و جایگاه زمین ساختی منطقه به وجود آمده اند که ژئوفرم های واحد پلایا دارای فرم های منحصر به فردی هستند که نقش تعیین کننده ای در منطقه دارند. پس از تهیه نقشه های موجود نهایتاً نقشه ژئومورفولوژی منطقه مطالعاتی تهیه گردید که به خوبی می تواند واقعیت های ژئومورفولوژی منطقه را نمایش دهد.
سارا فاتحی عبدالله سیف
چکیده: پدیده بیابان زایی در دهه های اخیر با رشد روز افزون جمعیت در جهان، به دلیل ایجاد موانعی که زندگی ساکنین مناطق مستعد بیابان زایی را تهدید می کند، مخصوصاً در مناطق خشک، به عنوان خطری طبیعی مطرح گردیده است. طبق تحقیقات انجام یافته توسط فائو و یونپ در سال 2001، بیش از یکصد کشور جهان و بیش از 33 درصد از مراتع در مناطق خشک به همراه 47 درصد از اراضی کشاورزی دیم حاشیه ی مناطق خشک، در معرض تخریب هستند. در این تحقیق، به منظور ارزیابی کمی روند بیابان زایی و تهیه نقشه آن در دشت جرقویه سفلی با سطح معادل 82329.46 هکتار که بخشی از منطقه تالاب گاوخونی در محدوده ی سگزی در جنوب شرقی شهرستان اصفهان است، مدلی منطقه ای بر اساس روش کار مدالوس ارائه شده است. روش کار مدالوس، روشی کاربردی برای ارزیابی وضعیت فعلی بیابان زایی و برآورد خطر آن محسوب می شود. این مدل در اکثر کشورهای خاورمیانه و کشورهای اروپایی برای ارزیابی بیابان زایی به کار گرفته شده است و نتایج بسیار مثبتی نیز نشان داده است. در این مدل با توجه به روش امتیازدهی به معیارها و شاخص ها و همین طور استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در تلفیق لایه ها، علاوه بر افزایش دقت و سرعت آن در ارزیابی و تهیه نقشه بیابان زایی، خطای کارشناسی نیز وجود ندارد. در مرحله اول، بر اساس تلفیق اطلاعات مربوط به نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی و بازدید صحرایی، منطقه مطالعاتی به 27 رخساره ژئومورفولوژی تفکیک گردید که هر رخساره به عنوان واحد اصلی ارزیابی بیابان زایی مد نظر گرفته شد. سپس به کمک مطالعات پایه و بررسی های صحرایی، شش معیار کیفی موثر در بیابان زایی منطقه، شامل خاک، اقلیم، پوشش گیاهی ،فرسایش آبی، فرسایش بادی و مدیریت، مشخص گردید. هر معیار شامل شاخص های متعددی است که آن را به لحاظ کیفی تعریف می کنند. این شاخص ها بر اساس میزان تأثیرشان بر فرایند بیابان زایی در هر واحد ژئومورفولوژی کمی شدند. برای هر شاخص امتیازی بین 1 تا 2 در نظر گرفته شد و امتیازدهی شاخص ها انجام گرفت. امتیاز هر معیار و امتیاز وضعیت بیابان زایی با محاسبه میانگین هندسی امتیازات حاصل گشته و وضعیت بیابان زایی برای هر واحد ژئومورفولوژی، در 4 کلاس مشتمل بر خفیف، متوسط، شدید و خیلی شدید طبقه بندی شد. در پایان نقشه وضعیت بیابان زایی توسط سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه گشت. بر اساس نتایج به دست آمده، 26/5 درصد از مساحت منطقه معادل 18/4511 هکتار در کلاس بیابان زایی شدید و 74/94 درصد از منطقه معادل 28/77818 در کلاس بیابان زایی بسیار شدید قرار دارد. دو معیار پوشش گیاهی و اقلیم، به ترتیب مهمترین عواملی هستند که فرایند بیابان زایی را در این منطقه موجب شده اند.
سینا صلحی عبدالله سیف
چکیده شرایط کنونی یک پلایا نتیجه برآیند عوامل مختلف موثر در محدوده و خارج از پلایا می باشد و برای درک بهتر پدیده ها بررسی و ردیابی شرایطی که بر پلایا و ویژگی های آن گذشته از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. جهت تحلیل علمی جامع ویژگی های ژئومورفولوژیک یک پلایا استفاده ترکیبی از علوم و فنون مختلف ضروری می باشد، به عنوان مثال جهت دست یابی به تحلیل بهتر پدیده های ژئومورفولوژیک، استفاده اشتراکی از علوم زمین شناسی، اقلیم شناسی، هیدرولوژی، ریاضیات، آمار و رایانه لازم است. در شناخت پدیده های ژئومورفولوژیک یک تصور ذهنی مورفولوژیک که بتواند تحلیل و فرایند و تشخیص عارضه ها را آسان نماید ضروری می باشد. تصویر ذهنی مناسب 3 بعدی از عوارض ژئومورفولوژیک می تواند ژئومورفولوگ را در درک پدیده ها و عوارض زمین، بسیار یاری نماید. به منظور دستیابی به این تصویر ذهنی استفاده از فشردگی چشم انداز یکی از راههای مناسب محسوب می گردد. ساختار ذهنی یک انسان به گونه ای است که با فشردن یک چشم انداز تصویر مورفولوژیک بهتری در ذهن او ایجاد می گردد. یکی از راههای فشردگی چشم انداز اعمال پرسپکتیو می باشد. برای اعمال پرسپکتیو یا همان اثر فاصله بر اندازه از تصاویر ماهواره ای استفاده شده است. با استفاده از علم سنجش از دور و فشردگی چشم انداز و مناظر ژئومورفولوژی و با کمک مدلسازی مورفولوژیک، هیدرولوژیک و رادیولوژیک، نتایج بسیار خوبی به دست آمده است. یعنی با تقویت تصور و تفکر مورفولوژیک از تصاویر ماهواره ای و مدلسازی های مختلف امکان تشخیص و تحلیل شکل های مختلف زمین در یک نظام مختصات سه بعدی امکان پذیر گردیده است. در مسیر این پژوهش از پایگاه اطلاعات مکانی در برگیرنده تصاویر ماهواره ای etm+ ماهواره لندست7 تصاویر 3 باندی sid در ترکیب طیفی حقیقی، فایل رقومی ارتفاعی، نقشه های توپوگرافی در مقیاس های پوششی 1:50000 و 1:250000 و نقشه های زمین شناسی پوششی در مقیاس های 1:100000 و 1:250000 مورد استفاده قرار گرفته است. و با استفاده از سامانه های مختلف gis و rs به کمک نرم افزارهای مختلف globalmapper، surfer، didger، grapher، digem، envi، ermapper، arcgis نسبت به تشخیص، تفکیک و ترسیم عوارض ژئومورفیک و نهایتاً ترسیم نقشه ژئومورفولوژی منطقه اقدام گردید. با استفاده از مدلسازی هیدرولیکی حوضه ها و زیر حوضه های منطقه مورد مطالعه با دقت بیشتری( نسبت به روش دستی)، تفکیک گردیده است . همچنین با استفاده از مدلسازی تابش، میزان تابش بر سطوح ناهموار در بازه سالانه و روزهای خاص اعتدلین و انقلابین محاسبه شده است. در ادامه با استفاده از مدل های ژئومورفولوژی, عوارض ژئومورفولوژیک منطقه مورد مطالعه تشخیص و تفکیک گردیدند. و همچنین با به کارگیری علم سنجش از دور، عوارض ژئومورفولوژیکی شناسایی و بارزسازی گردیده است.
منیره لطفی عبدالله سیف
بررسی آثار یخچالی حال و گذشته از دو جنبه ی اقلیمی و ژئومورفولوژیکی حائز اهمیت است. در زمینه ی اقلیمی، آثار یخچالی می تواند در کنار داده های اقلیمی حال حاضر، کمک بزرگی در بازسازی اقلیمی دوره کواترنر و همچنین بررسی مبحث تغییر اقلیم باشد. در زمینه ی ژئومورفولوژیکی نیز شناسایی و بررسی آثار یخچالی حال و گذشته، می تواند کمک بزرگی در زمینه ی تجزیه و تحلیل و بررسی ژئومورفولوژیکی محدوده ی مطالعاتی باشد. هدف تحقیق حاضر نیز بررسی آثار یخچالی، تعیین سیستم های شکل زایی، تعیین برف مرز و محدوده ی گسترش یخچالی کواترنر پایانی در محدوده ی زاگرس شمالی (با تأکید بر کردستان) می باشد. در راستای موضوع و اهداف تحقیق، فرضیاتی مبنی بر: 1. پائین تر بودن خط تعادل آب و یخ در کردستان نسبت به سایر نقاط هم عرض خود در ایران، 2. پائین تر بودن برف مرز در دامنه های غربی زاگرس شمالی، به دلیل حجم بالاتر بارش و تغذیه ی بیشتر یخچال ها و 3. گسترش و فراوانی بیشتر لندفرم های یخچالی در دامنه های شمالی و غربی محدوده ی مطالعاتی؛ طراحی گردید. به منظور رسیدن به اهداف، بررسی فرضیات و پاسخگویی به سوالات تحقیق؛ از لایه های اطلاعاتی و روش های بررسی متعددی استفاده شد. داده ها و لایه های اطلاعاتی مورد استفاده در تحقیق حاضر عبارتند از : میانگین بارش 20 ساله ی 131 ایستگاه و میانگین دمای 20 ساله ی 53 ایستگاه مربوط به سازمان هواشناسی و وزارت نیرو در محدوده ی مطالعاتی، مدل رقومی ارتفاع (dem) مربوط به ماهواره ی aster، نقشه-ی شیب، نقشه ی جهت شیب، تصاویر ماهواره ا ی spot، تعداد 548 سیرک یخچالی در زاگرس شمالی (261 سیرک در کردستان) و نقشه های توپوگرافی50000/1. در تحقیق حاضر همچنین از روش های آماری رگرسیون خطی، ضریب همبستگی، ضریب تعیین، مد و آزمون کای دو، روش های درون یابی کریجینگ ساده و روش عکس مجذور فاصله و مدل-های تجربی رایت، ارتفاع کف سیرک پورتر، مدل اقلیمی پلتیر و روش فرنچ؛ به منظور مدل سازی های دمایی و بارشی حال و گذشته، تعیین خط برف مرز و خط تعادل آب و یخ در زمان حال و گذشته، مشخص کردن سیستم های شکل زایی و مناطق مورفوکلیماتیک و مورفودینامیک در کواترنر پایانی،در محدوده ی مطالعاتی استفاده شد. در ادامه با استفاده از لایه های اطلاعاتی تهیه شده، روش های آماری و مدل های تجربی مورد استفاده در تحقیق، به بررسی فرضیات تحقیق پرداخته شد. نتایج نشان داد که بر اساس روش رایت خط برف مرز در کواترنر پایانی در زاگرس شمالی و کردستان به ترتیب در سطح ارتفاعی 1787 متر و 1851 متر؛ و بر اساس روش ارتفاع کف سیرک پورتر، خط تعادل آب و یخ (ela) در زاگرس شمالی و کردستان به ترتیب در سطح ارتفاعی 1777 متر و 1837 متر قرار دارد، این نتایج نشان داد که خط برف مرز و خط تعادل آب ویخ در زاگرس شمالی و کردستان در مقایسه با سایر مناطق همجوار در ایران، سطوح ارتفاعی پائین تری را نشان می دهد. بر اساس مدل رگرسیون خطی بین دما و ارتفاع نیز، برف مرز کنونی (دمای صفر درجه) در محدوده ی مطالعاتی در ارتفاع 67/3413 متری قرار دارد. نتایج همچنین نشان داد که بر اساس نتایج آماره ی کای دو، توزیع فراوانی سیرک های یخچالی در جهات شیب مختلف معنادار می باشد، در محدوده ی زاگرس شمالی سیرک های یخچالی به ترتیب فراوانی از زیاد به کم، دارای جهات جنوب غرب، شمال شرق، شمال غرب، شرق، شمال، جنوب شرق، غرب و جنوب و در محدوده ی کردستان نیز سیرک های یخچالی به ترتیب فراوانی از زیاد به کم دارای جهات، شمال شرق، شمال غرب، جنوب-غرب، شمال، جنوب شرق، شرق، جنوب و غرب بوده اند. مقایسه ی دو نقشه ی درون یابی شده ی بارش کواترنر و ارتفاع کف سیرک های یخچالی نیز نشان داد که در محدوده ی مطالعاتی با حرکت از شرق به غرب بر مقدار بارش افزوده می شود و بطور همزمان ارتفاع کف سیرک های یخچالی پائین تر می آید و این امر موید تأثیر حجم بارش بر پائین آمدن ارتفاع کف سیرک های یخچالی در دامنه های غربی زاگرس شمالی می باشد. بر اساس مدل تجربی پلتیر نیز سیستم های شکل زایی، مناطق مورفوکلیماتیک و مورفودینامیک در زاگرس شمالی و کردستان شناسایی و حدود ارتفاعی آن مشخص شد. بر اساس مدل پلتیر حد پائینی طبقه ی یخچالی و مجاور یخچالی در کواترنر پایانی به ترتیب 2789 متر و 1953 متر و حد پائینی طبقه ی مجاور یخچالی در حال حاضر، ارتفاع 3247 متر برآورد گردید. بر اساس مدل فرنچ نیز حد پائینی طبقه ی مجاور یخچالی در حال حاضر و در کواترنر پایانی به ترتیب 2913 متر و 1287 متر برآورد گردید.
حسن محسنی زاده عبدالله سیف
چکیده یکی از مظاهر فرایندهایی فرسایش در مناطق خشک، فرسایش بادی است.همواری نسبی، فقر پوشش گیاهی، وزش بادهای غالب و وجود سازندهای سست آبرفتی مهمترین عوامل ایجاد کننده فرسایش بادی است. این شرایط در مناطق پست مرکزی و جلگه های ساحلی جنوب ایران وجود داشته و توده های ماسه ای حجیمی که در این مناطق به طور پراکنده تشکیل شده است، نتیجه حاکمیت همین شرایط است.آنچه مسلم است، ماسه های بادی همواره به عنوان یک مخاطره محیطی قلمداد شده اند. زیرا نقل و انتقال و تراکم آنها موجب تشکیل توده های ماسه ای شده و این پدیده تهدیدی برای فعالیت های انسانی استقرار یافته در پیرامون آنها به شمار می رود.تسلط شرایط خشک در طول دوره گرم سال در سطح جلگه خوزستان و وزش بادهای شدید با ماهیت گرم و خشک موجب حرکت ماسه های بادی در این منطقه می شود،لیکن تراکم و مورفولوژی خاص این اشکال به صورت توده های ارگ در نقاط خاصی دیده می شود و در سطح تمامی جلگه ساحلی فراگیر نیست.مسئله اصلی تحقیق، مطالعه گسترش تپه های ماسه ای منطقه دشت آزادگان طی دهه ی گذشته است. روش تحقیق بر مبنای مطالعات کتابخانه ای، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی،آمار هواشناسی بوده و عکس های لندست و بازدیدهای میدانی ابزار و داده های اصلی پژوهش را تشکیل می دهند. عکسهای لندست در نرم افزار gis10 و global maper تجزیه و تحلیل شده اند. واژگان کلیدی: تپه های ماسه ای،دشت آزادگان،فرسایش بادی،ریگ.
امیررضا زارعی عبدالله سیف
پلایای طشک و بختگان یکی ازمهمترین چاله های استان فارس میباشد این پلایا با وسعتی برابر 357468 هکتار از بزرگترین حوضه آبخیز فارس است که در 70 کیلومتری غرب شهرستان نی ریز فارس ودر حد فاصل شهرستان نی ریز ،استهبان ، شیراز و ارسنجان قرارگرفته است. هدف در این پژوهش شناسایی، تفکیک و طبقه بندی واحدهای فرمی پلایای طشک و بختگان بر اساس تکنیک سنجش از دور و gis است.
عبدالحکیم تقی زاده عبدالله سیف
چکیده ندارد.
مهناز بگجانی عبدالله سیف
چکیده ندارد.
عباسعلی ولی مسعود معیری
چکیده ندارد.
صاحب بهرامی عبدالله سیف
چکیده ندارد.
زهرا خسروی اصل عبدالله سیف
چکیده ندارد.
مصطفی خبازی مسعود معیری
چکیده ندارد.
اکرم سیفی چرمهینی عبدالله سیف
چکیده ندارد.