نام پژوهشگر: زهره علیزاده

بررسی مولکولی ارتباط اسمولایت های پرولین و گلایسین بتائین با تحمل شوری گیاه هالوفیت آلوروپوس لگوپویدس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1398
  زهره علیزاده   محمد علی ملبوبی

چکیده تنش شوری یک معضل جهانی به ویژه در نواحی خشک و نیمه خشک است و حل آن برای بقاء و امنیت غذایی انسان ها ضروری است. آلوروپوس لگوپویدس (aeluropus lagopoides) ‏از خویشاوندان هالوفیت گندمیان و از تیره پوآسه ‏است که در خاک‏های بسیار شور و در نواحی خشک و نیمه خشک رشد و نمو می‏کند. شاخص‏های متعددی در گیاهان تحت تیمار با غلظت‏های مختلف نمک و همچنین اثر مدت زمان تنش شوری 600 میلی مولار سدیم کلراید در کشت هیدروپونیک آن مورد بررسی قرار گرفت. بیان دو ژن پیرولین 5 کربوکسیلات سنتتاز (p5cs) و بتائین آلدهید دهیدروژناز (badh) نیز در شرایط مختلف با روش rt-pcr نیمه کمی بررسی گردید. گرچه که آلوروپوس لگوپویدس یک هالوفیت اختیاری می باشد ولی در مقایسه طول ریشه، اندام هوایی و گیاه کامل و تحت تیمارهای مختلف مشخص شد که بیشترین طول در تیمار 300 میلی مولار سدیم کلراید مشاهده می شود و مقادیر این شاخص ها در غلظت های بیشتر و کمتر از آن کاهش می یابند. نتایج تجزیه واریانس نشان می‏داد انباشتگی سدیم در غلظت های پایین و متوسط سدیم کلراید در اندام های هوایی از ریشه ها کمتر بوده اما در غلظت های بالای نمک افزایش می یابد. اما محتوای پتاسیم در اندام های هوایی بجز در تیمار های شاهد و 450 میلی مولار سدیم کلراید، در دیگر تیمارها ثابت باقی می ماند. در ریشه ها محتوای سدیم و پتاسیم با افزایش سدیم کلراید محیط کشت کاهش می یافتند. به نظر می رسد که پرولین وگلایسین بتائین نیز در شوری های مختلف نقش های متفاوتی در آلوروپوس لگوپویدس دارند. در غلظت های پایین سدیم کلراید محیط (300-0 میلی مولار)؛در مقایسه با اسمولایت های کاتیونی مقدار آنها برای تنظیم اسمزی تام بسیار ناچیز است و حضور آنها برای محافظت اسمزی آنزیم های سیتوزولی می باشد زیرا توزیع آنها در ریشه و اندام های هوایی متناسب با مقدار سدیم می باشد. نتایج این تحقیق نشان می دهند که بین انباشتگی پرولین و گلایسین بتائین و بیان ژن های دخیل در بیوسنتز آنها نه در غلظت های مختلف سدیم کلراید و نه در زمان های مختلف تیمار 600 میلی مولار آن در آلوروپوس لگوپویدس مطابقتی وجود ندارد. البته همبستگی بین محتوای سدیم اندام های هوایی و انباشتگی پرولین و گلایسین بتائین مشاهده شد. به نظر می رسد این گیاه هالوفیت اختیاری برای سازگاری با شوری اسمولایت های معدنی و آلی را در زمان و بافت مناسب انباشته می نماید.

پارامترهای زیستی دو جمعیت شته ی جالیز (aphis gossypii glover (hom.: aphididae روی ارقام مختلف فلفل دلمه ای capsicum annuum l
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - دانشکده کشاورزی 1392
  زهره علیزاده   مصطفی حقانی

بیشترین پوره زایی کل جمعیت شیراز 59/44 پوره روی رقم مارکوزا و کمترین مقدار 78/32 پوره روی رقم کاریسما بود، در صورتی که بیشترین پوره زایی کل جمعیت یاسوج 42/33 پوره روی رقم کاریسما و کمترین مقدار 33/10 پوره روی رقم ورگاسا به دست آمد. جدول زندگی عامل مهمی در تجزیه و تحلیل احتمال بقاء و مرگ و میر در افراد جمعیت است. طبق نتایج این مطالعه، کمترین و بیشترین میزان مرگ و میر مراحل نابالغ جمعیت شیراز به ترتیب 6% روی رقم pax-rgh و 37% روی رقم کاریسما بود و در جمعیت یاسوج نیز به ترتیب 37% روی رقم کادیا و 78% روی رقم مارکوزا تعیین شد. بر این اساس، نرخ مرگ و میر در جمعیت یاسوج به طور معنی داری بیشتر از جمعیت شیراز بوده است. علاوه بر این، بیشترین و کمترین امید به زندگی شته ی جالیز جمعیت شیراز در نخستین روز زندگی به ترتیب 90/17 روز روی رقم مارکوزا و 58/10 روز روی رقم کاریسما بود و در جمعیت یاسوج نیز به ترتیب 47/10 روز روی رقم کادیا و 02/6 روز روی رقم pax-rgh برآورد شد. به منظور محاسبه ی خطای استاندارد پارامترهای رشد جمعیت از روش جک نایف استفاده شد. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) روی ارقام مختلف فلفل دلمه ای در جمعیت شیراز از 331/0 بر روز روی رقم کاریسما الی 355/0 بر روز روی رقم pax-rgh و در جمعیت یاسوج از 215/0 بر روز روی رقم مارکوزا الی 306/0 بر روز روی رقم کادیا متفاوت بود. در مجموع نرخ ذاتی افزایش جمعیت شیراز بیشتر از جمعیت یاسوج بوده است. بیشترین و کمترین نرخ متناهی افزایش جمعیت (?) در جمعیت شیراز به ترتیب 427/1 بر روز روی رقم pax-rgh و 391/1 بر روز روی رقم کاریسما بود و در جمعیت یاسوج به ترتیب 357/1 بر روز روی رقم کادیا و 236/1 بر روز روی رقم مارکوزا برآورد گردید. بیشترین و کمترین مدت زمان لازم برای دو برابر شدن جمعیت (dt) در جمعیت شیراز به ترتیب 05/2 روز روی رقم کاریسما و 94/1 روز روی رقم کادیا بود و در جمعیت یاسوج به ترتیب 02/3 روز روی رقم مارکوزا و 17/2 روز روی رقم کاریسما برآورد گردید. نرخ خالص تولید مثل (r0) شته ی جالیز جمعیت شیراز روی ارقام مختلف (کاریسما، کادیا، ورگاسا، مارکوزا و pax rgh) به ترتیب 79/25، 91/32، 12/41، 56/32 و 46/41 نتاج ماده و جمعیت یاسوج به ترتیب 62/22، 43/19، 20/7، 60/6 و 75/5 نتاج ماده برآورد شد. بیشترین و کمترین نرخ ناخالص تولید مثل (grr) شته ی جالیز جمعیت شیراز به ترتیب 53/61 روی رقم مارکوزا و 42/41 نتاج ماده روی رقم کاریسما به دست آمد و روی جمعیت یاسوج به ترتیب 24/39 روی رقم کاریسما و 01/11 نتاج ماده روی رقم ورگاسا برآورد شد. در مجموع، نتایج بررسی ما می تواند اطلاعات با ارزشی در مدیریت تلفیقی شته ی جالیز در گلخانه فراهم آورد.

جایگاه خوابنامه های دوره قاجار در وقایع نگاری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  زهره علیزاده   زهرا علیزاده بیرجندی

خوابنامه¬ها، یکی از انواع متون ادبی هستند که به دو دسته¬ی 1- تعبیر خواب2- شرح یک خواب تقسیم می¬شوند. در این پایان¬نامه خوابنامه¬های نوع دوم مورد بررسی قرار می¬گیرند.شواهد خوابنامه¬نویسی در ادوار مختلف تاریخی یافت می¬شود. در دوره¬ی قاجار نیز خوابنامه¬هایی نگاشته شده که متضمن مضامین انتقادی، سیاسی و اجتماعی بوده¬اند. در میان این خوابنامه¬ها می¬توان به آثاری چون خلسه¬ی اعتماد-السطنه،رویای صادقه¬ی سید¬جمال¬الدین¬واعظ¬اصفهانی، ملک¬المتکلمین و مجد¬الاسلام¬کرمانی،مسالک-المحسنین طالبوف¬تبریزی، سیاحت¬نامه¬ی ابراهیم¬بیگاثرزین¬العابدین مراغه¬ای، یک کلمه¬ی مستشار¬الدوله-ی¬تبریزی، رویای¬عجیبه و مشاهد¬غریبه¬ی عبد¬الجواد نیشابوری، مجلس¬آسمانی عبد¬الرحیم الهی،رویای صادقه محمد حسن تاجر کاشانی و خواب شگفت از ملافتحعلی اصفهانیاشارهکرد. در هر یک از این خوابنامه¬ها، نویسنده با انتخاب سبکی خاص، مسائل اجتماعی-سیاسی زمان خویش را در قالب خواب بیان نموده و در لا¬به¬لای مباحث، افکار نو¬خواهانه و مشروطه¬خواهانه را نیز طرح کرده است. در پایان¬نامه¬ی حاضر تلاش شده است محتوای خوابنامه¬های دوره¬ی قاجار و همچنین اهداف نگارنده از رویکرد به قالب خوابنامه نویسی مورد بررسی قرار گیرد. روش مورد استفاده توصیفی-تحلیلی بوده و برای جمع¬آوری اطلاعات از منابع کتابخانه¬ی استفاده شده است. نتایج حاصل بررسی خوابنامه¬های عصر قاجاریه نشان می-دهد که نویسندگان این آثار با توجه به شرایط زمانی و به دلیل محدودیت¬هایی که در بیان صریح افکارشان داشته¬اند از این قالب بهره برده و آرای انتقادی و پیشنهادات اصلاحی خود را به تصویر کشیده-اند.

مطالعه آسیب اکسیداتیو و سیستم های دفاعی آنتیاکسیدانی در 6 رقم گندم تحت شرایط تنش خشکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  ازاده حسن زاده   علی ایزانلو

گندم و فرآوردههای آن به ویژه نان، اصلیترین منبع غذایی مردم بسیاری از کشورهای جهان را تشکیل میدهد. گیاهان اغلب از تنش خشکی رنج میبرند که میتواند منجر به تخریب غشای سلولی شود که ساختار و نقش غشاء را دچار اختلال میکند. تنش خشکی علت اصلی کاهش رشد گیاهان و عملکرد آنها در مناطق خشک و نیمهخشک محسوب میشود و موجب تحریک گیاه به یکسری پاسخهای دفاعی در سطوح مختلف مولکولی، سلولی و فیزیولوژیکی میشود. به منظور مطالعه فعالیت آنتیاکسیدانها در ارقام مختلف گندم تحت تنش خشکی، تحقیقی در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با فاکتور رقم در 6 سطح )روشن، کویر، شعله، طبسی، قدس و مهدوی( و فاکتور میزان آبیاری در 3 سطح ) 11 درصد ظرفیت زراعی، 57 درصد ظرفیت زراعی و 71 درصد ظرفیت زراعی( در سه تکرار انجام شد. صفات فیزیولوژیکی فعالیت آنتیاکسیدانها،تجمع پرولین، محتوای کارتنوئید، میزان کلروفیل برگ، محتوای نسبی آب و نیز صفات مورفولوژیکی ارتفاع، طول سنبله و عملکرد بیولوژیکی و عملکرد دانه مورد اندازهگیری قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس برای اثر رقم و تنش در برخی از صفات معنیدار شد و تنش را به جز در صفات محتوای نسبی آب و فعالیت آسکوربات پراکسیداز × عدم معنیداری اثرات متقابل رقم نشان داد. نتایج نشان داد که با افزایش تنش خشکی میزان فعالیت آنتیاکسیدانهای آنزیمی به ویژه آسکوربات پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز افزایش یافت، البته این افزایش با میزان تجمع کارتنوئید مرتبط بود. ارقام مقاوم نسبت به ارقام حساس به تنش خشکی از فعالیت بالای آنتیاکسیدانها برخوردار بودند، ولی افزایش فعالیت آنتیاکسیدانها دلیلی بر افزایش عملکرد دانه در ارقام مقاوم نسبت به ارقام حساس تحت تنش نبود. نتایج رگرسیون گام به گام موثرترین صفت را در افزایش عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی گیاه نشان داد، بنابراین برای افزایش عملکرد دانه باید به عملکرد بیولوژیکی توجه ویژهای شود.

مطالعه تنوع اللی ژنهای کنترل کننده ورنالیزاسیون (vrn-1) و فتوپریود (ppd-1) درژنوتیپ‏های مختلف گندم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی 1393
  محسن نظری   محمد قادر قادری

بهاره سازی و فتوپریود نقش قابل توجهی در سازگاری جغرافیایی و عملکرد زراعی بالا و عملکرد بالقوه در غلات دارند. بنابراین اطلاع از وضعیت توزیع ژن های ورنالیزاسیون و فتوپریود برای درک بهتر سازگاری ژنوتیپ های مختلف گندم به محیط های گوناگون خیلی مهم است. اطلاع از تنوع اللی این ژن ¬ها به اصلاح گران نبات کمک می¬کند تا با بینش بهتری با استفاده از نشانگرهای مولکولی در برنامه های اصلاحی برای به حداکثر رساندن ترکیبات اللی برتر در بهبود ژنوتیپ های گندم اقدام نمایند. در این تحقیق 38 رقم گندم با استفاده از نشانگرهای مولکولی کارکردی برای ژنهای بهاره سازی vrn-1 و فتوپریود ppd1 مورد بررسی قرار گرفتند. در این تحقیق فراوانی الل های vrn-a1، vrn-a1a و vrn-a1b در مکان ژنی vrn-a1 به ترتیب 22/34، 15/63 و 63/2 درصد بود. در مکان ژنی vrn-d1، الل های vrn-d1 و vrn-d1 به ترتیب دارای فراوانی 94/78 و 06/21 درصد بودند. در مکان ژنی vrn-b1، بیشترین فراوانی اللی مربوط به vrn-b1a با 7/44 درصد بود، در حالیکه فراوانی الل های vrn-b1b، vrn-b1c و vrn-b1 در این مکان ژنی به ترتیب7/21، 4/18 و 8/15 درصد بود. تنوع اللی برای ژنهای فتوپریود نیز در جمعیت مورد مطالعه یافت شد. بطوریکه در مکان ژنی ppd-d1، فروانی الل های ppd-d1a و ppd-d1b به ترتیب 71 و 29 درصد بود. در مکان ژنی ppd-b1، 63/52 درصد ژنوتیپ ppd-b1a و 36/47 درصد ژنوتیپ ppd-b1b را نشان دادند. بطور کلی فراوانی الل ppd-d1a بیشتر از بقیه بود. نتایج تجزیه کلاستر با استفاده از روش دسته بندی upgma ژنوتیپ ها را در چهار گروه اصلی قرار داد. نتایج نشان می¬دهد که اکثر ارقام مورد مطالعه غیرحساس به فتوپریود بوده و همچنین دارای عادت رشدی بهاره می¬باشند.

بررسی نقش ژن های ناقل abc دخیل در جوانه زنی بذر گیاه خلر (lathyrus sativusn l.)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی 1393
  زکیه میر   مجید جامی الاحمدی

گیاه خلر متعلق به تیره لگومینوز می باشد و جزء گیاهان علوفه ای به شمار می آید. دوره رشد آن کوتاه بوده و بسیار متحمل به خشکی است؛ به علاوه خلر سازگار به فصول سرد و یخبندان می باشد. جوانه زنی یکی از مهمترین مراحل بحرانی در نمو گیاهان می باشد. جوانه زنی بذر جز صفت پیچیده ای است که توسط تعداد زیادی از ژن ها و عوامل محیطی کنترل می شود. lhcb نوسانات دوره ای منظم را نشان می دهد و به عنوان ساعات مولکولی در گیاهان شناخته شده است. ژن cts، abc ترانسپورتری ست که حمل و نقل مواد به پراکسی زوم در گیاهان را انجام می دهد. امروزه برای شناسایی عملکرد و نقش ژن ها در فرآیندهای زیستی، میزان بیان آنها در شرایط مختلف بررسی می گردد. بررسی بانک ژن نیز نشان می دهد که ژن های اندکی از گیاه خلر تعیین توالی گردیده اند. در این تحقیق نقش دو ژن lhcb و cts در جوانه زنی خلر مورد مطالعه قرار گرفت. بنابراین توالی ژن lhcb و cts شناسایی شده و پس از آن بیان رونوشت آنها در جوانه زنی بذور خلر مورد بررسی قرار گرفت. برای جداسازی این ژن ها آغازگرهای اختصاصی از گیاه نخودفرنگی و سویا براساس توالی ژن lhcb و cts در این دو گیاه طراحی شد. توالی جداشده ژن lhcb bp 601 طول دارد که 480 نوکلئوتید آن مربوط به نواحی اگزونی و بقیه مربوط به اینترون می باشد. منطقه شناسایی شده واجد دمین متصل شونده به کلرفیلa/b نیز هست. 3 توالی برای ژن cts جدا شده اما هیچ کدام abc ترانسپورتر نبوده اند. بذور خلر از توده ی بومی حسن آباد بیرجند تهیه شد. جوانه زنی 8 ساعت پس از آبنوشی شروع شد و در 24 ساعت به پایان رسید. در زمان های ??، ?? و ?? ساعت پس از آب نوشی نمونه برداشت شده و cdna ساخته شد. سپس با کمک آغازگرهای اختصاصی برای ژن های cts و lhcb، rt-pcr گذاشته شد. بیان ژن در همه مراحل انجام گردید اما بیان ژن در هیچ کدام از مراحل صورت نگرفت که نشان دهنده انتخاب زمان های نامناسب در این تحقیق بوده است.

بررسی مولکولی نقش کاتالاز و پراکسیداز در فرایند زوال بذر خلر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی 1393
  سعید شربتدار   زهره علیزاده

امروزه برای شناسایی عملکرد و نقش ژن ها در فرآیندهای زیستی، میزان بیان آنها در شرایط مختلف بررسی می گردد. از طرف دیگر توالی ژنومی و ژنی در تعداد محدودی از موجودات تعیین گردیده است. لذا توسعه روش هایی که بتوان با صرف هزینه و زمان کمتر توالی ژن ها را از گونه های جدید بدست آورد، ضروری بنظر می رسد. در این تحقیق توالی رونوشت ژن کاتالاز خلر با کمک آغازگرهای اختصاصی، بر اساس توالی رونوشت ژن کاتالاز نخود فرنگی جداسازی گردیده است. بدین منظور از داده های پایگاه اطلاعات زیستی ncbi و نرم افزارهای مختلف برای شناسایی و مقایسه توالی ها و طراحی آغازگر اختصاصی و همچنین rt-pcr برای تکثیر توالی استفاده شده است. توالی جداشده بخشی از ناحیه رمز دهنده رونوشت ژن کاتالاز می باشد که bp 773 طول دارد.

اثر لاکتوفرین و میدان مغناطیسی ثابت بر تراکم و استحکام استخوان در پیک مرحله تخمگذاری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  همایون محمودی   علی اصغر ساکی

نتایج این مطالعه نشان می دهد که میدان مغناطیسی 6 میکروتسلا باعث بهبود وزن تفریخ جوجه ها، افزایش اندازه صفحه رشد و افزایش طول استخوان ساق خواهد شد. در حال حاضر، توجه فزاینده ای به راحتی مرغهای تخمگذار در قفس وجود داشته و شکستگی استخوان یکی از جنبه های آن محسوب می شود. ضخامت استخوان قشری ساق می تواند یک متغیر مناسب برای ارزیابی وضعیت استخوانها باشد. وزن تخم مرغ پرندگان تیمار غلظت زیاد لاکتوفرین، به طور معنی داری از گروه کنترل بهتر بود. این مطالعه همچنین نشان داد که تزریق 5/67 میکروگرم از لاکتوفرین قبل از انکوباسیون به تخم مرغ مادران تخمگذار، می تواند باعث بهبود وضعیت استخوان مرغهای تخمگذار در سن 29 هفتگی شود، در حالیکه بر تفریخ اثر منفی نخواهد داشت.