نام پژوهشگر: غلامحیدر ابراهیمبای سلامی
غلامحیدر ابراهیمبای سلامی مسعود چلبی
ازنظر جامعه شناسی "توسعه" واقعیتی است اجتماعی و اقتصادی که از مجموعهء کنشهای عقلانی و منطقی افراد جامعه حاصل شده است . و آموزش و پرورش اولین و مناسبترین اقدام و راهبردی است که بوسیلهء آن می توان به عقلانی کردن اعمال و بهینه کردن رفتار انسانها پرداخت . دراین پژوهش با عنایت به تئوری فوق و تئوری "توسعه منابع انسانی "، نقش سطوح سه گانه آموزش رسمی (ابتدایی، متوسطه و عالی) در تبیین تحولات و پیشرفت کمی و کیفی مهمترین شاخصهای توسعه مورد بررسی قرار گرفته است . در چارچوب تئوریک و مدل تحلیلی پژوهش مفهوم توسعهء اقتصادی - اجتماعی به ابعاد سه گانهء "رشد اقتصادی " با شاخصهای ساخت تولید و درآمد سرانه (gnp)، " توزیع درآمدها" با شاخصهای ضریب جینی کشورها و سهم اقشار فقیر و ثروتمند از درآمد ملی و "تغییرات جمعیتی" با شاخصهایی نظیر نرخ کل باروری (tfr) و نرخ رشد متوسط سالیانهء جمعیت محدود گردیده است . این تحقیق با روش "تطبیقی - طولی" و با استفاده از تحلیل ثانویهء داده ها به انجام رسیده است .تطبیق و مقایسه داده ها برای 100 کشور جهان که بیش از یک میلیون نفر جمعیت داشته اند و درگروههای کشورهای کم درآمد، کشورهای با درآمد متوسط، کشورهای پیشرفته و کشورهای منتخب به انجام رسیده است . مقطع زمانی پژوهش دودههءمهم توسعه یعنی فاصلهء سالهای 1965 تا 1990 را دربرگرفته است . و داده های آماری با شیوه های تحلیل رگرسیون چند متغیری بااستفاده از متغیر کنترلی و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق چنین نشان می دهد که هرچه بر کمیت و کیفیت سطوح سه گانه آموزش رسمی بویژه آموزش متوسطه در جوامع مختلف افزوده گردیده است رشد اقتصادی بیشتر شده است ، نابرابری در توزیع درآمدها کاهش یافته است و تغییرات جمعیتی مناسب پدید آمده است . بنابراین اهتمام به سطوح مختلف آموزش رسمی به اقتضای اهمیت و ضرورت آنها در هر جامعه از بهترین و موثرترین راهبردهایی است که زمینه ایجاد " توسعه پایدار" را فراهم می سازد و جمع بین رشد اقتصادی و عدالت اجتماعی را ممکن می گرداند.