نام پژوهشگر: مهدی غیاثوند
مهدی غیاثوند محمد علی اژه ای
فیزیکی انگاری پیشینی و پسینی در فیزیکی انگاشتن جهان و بطور خاص ذهن یا نفس، با یکدیگر همرأی هستند و فیزیکی انگاری را در مقام رهیافتی مابعدالطبیعی در باب تعیین ماهیت ذهن، حالات ذهنی و ویژگی های ذهنی تأیید می-کنند. محل نزاع و اختلاف میان این دو تلقی در این نکته نهفته است که آیا صدق فیزیکی انگاری وابسته به بطور پیشین شناخت پذیر بودن برخی حقایق خاص هست یا نه. حامیان یکی از این دو تلقی _ یعنی فیزیکی انگاران پیشینی _ تأکیدشان بر لزوم این وابستگی است و دسته مقابل منکر آن است. هدف این رساله صورتبندی نقدی است بر فیزیکی انگاری بر مبنای واکاوی این اختلاف. نگارنده در مورد مسئله وابستگی صدق فیزیکی انگاری به بطور پیشینی شناخت پذیر بودن برخی حقایق خاص نظیر حقایق آگاهی پدیداری با فیزیکی انگاران پیشینی موافق است و استدلال خواهد کرد که وجود رابطه استلزامی از هر دو نوع آن _ استلزام دلالت شناختی و استلزام شناختی _میان امر فیزیکی و ذهنی برای صدق فیزیکی انگاری ضروری است و از این روی با آنها همراه است، اما با این تفاوت که امکان یک چنین شناختی را منتفی می داند و دستکم امکان روابط استلزامی از نوع معرفتی آن را مورد انکار قرار داده و از این مسیر راه صورتبندی نقد خود و تلاش برای نشان دادن کذب فیزیکی انگاری را طی خواهد کرد.