نام پژوهشگر: علی عبدالهی
پویان دربانی علی عبدالهی
مقدمه:سرطان پستان شایعترین بدخیمی زنان در سراسر دنیاست بطوریکه30% از کل سرطانها و 15% از مرگهای ناشی ازسرطان در میان زنان مربوط به آن است. در ایران سرطان پستان 21/4% از کل موارد گزارش شده سرطان را تشکیل میدهد. میزان خام بروز سرطان پستان در ایران معادل 22/4در هر 100000 زن برآورد شده و دادههای موجود حکایت ازآن دارد که بیماری در ایران روند افزایشی در پیش گرفته و از سال 1378 به بعد مقام اول رادر بین سرطانهای ثبت شده درکشور دارد . بیان مسئله :تشخیص به موقع،عوامل خطر متعدد مربوط به پستان مانند انداره حجم پستان و نیز آرئول ،مطالعات ناچیز در ایران تعیین ارتباط رنگ آرئول با سرطان پستان و نوع آن ،تعیین ارتباط رنگ و سایز آرئول با سرطان پستان و نوع آن ریسک فاکتورها در سرطان پستان :سن بالا (بالاتر از 35 سال) ،سطح بالای فاکتور رشد شبه انسولینی در خون زنان قبل از منوپوز (insulinlike growth factor) ،سطح بالای استروژن در خون زنان قبل از منوپوز ،سابقه سرطان پستان در فامیل (بستگان درجه یک) ،سابقه? قبلی ابتلا به سرطان پستان و یا برخی موارد غیر طبیعی دیگر در بافت پستان ،افزایش مواجهه زنان با هورمون استروژن که در شرایط زیر رخ می دهد: بروز اولین دوره قاعدگی قبل از ?? سالگی ، یائسگی بعد از ?? سالگی ،استفاده از درمان جایگزینی هورمون با استروژن ، اضافه وزن و چاقی خصوصاً بعد از یائسگی ،مصرف الکل ،زندگی بی تحرک و فعالیت بدنی کم،ابتلا به سرطانهای دیگر، رژیم بد غذایی (مصرف زیاد چربی و گوشت)،ابتلا به بیماریهای خوشخیم پستان ،شخصیت مضطرب روش انجام مطالعه :80 نفر در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند که اطلاعات دموگرافیک و سوابق بیماری های آنها در پرسشنامه ای که به همین منظور طراحی شده (چک لیست) وارد شد افراد مورد معاینه و ارزیابی از نظر اندازه و رنگ آرئول پستان قرار گرفته و نتیجه معاینات آنها در فرم چک لیست ثبت شد.همین چک لیست از افراد عادی نیز اخذ شده و داده های جمع آوری شده برای تجزیه و تحلیل وارد نرم افزار spss گردیدند.در افراد مبتلا به سرطان نوع سرطان بوسیله آزمایشات بافت شناختی مورد بررسی قرارگرفته و نوع آن مشخص گردید .چگونگی تجزیه و تحلیل داده ها آنالیز اطلاعات توسط نرم افزار آماری spssانجام شد(نسخه نوزدهم). برای متغیر های کیفی فراوانی در صد فراوانی و برای متغیرهای کمی میانگین و انحراف معیار محاسبه شد. برای مقایسه اندازه و رنگ آرئول پستان در دو گروه از آزمودنی ها از آزمون t مستقل و خی دو و برای آزمون روابط از v کرامر و ضریب ایتا استفاده شد. تحلیل داده ها مرحله توصیفی ، مرحله استنباطی (از آزمون تی برای گروه های مستقل جهت آزمون تفاوت میانگین بین دو گروه در متغیر سایز آرئول استفاده گردید (به دلیل فاصله ای بودن مقیاس اندازه گیری) ، و از آزمون خی دو برای آزمون تفاوت بین دو گروه در متغیر رنگ آرئول استفاده شد (به دلیل اسمی بودن مقیاس اندازه گیری). بحث و نتیجه گیری :رنگ آرئول در دو گروه بیمار و عادی به طور معنی داری متفاوت است ،سایز آرئول در دو گروه بیمار و عادی تفاوت معنی داری ندارد ، بین رنگ آرئول و نوع سرطان رابطه معنادار وجود دارد ، بین سایز رآرئول و نوع سرطان رابطه معنادار وجود ندارد ، مقایسه نتایج به دست آمده از این پژوهش با مطالعه هیلیرو همکاران در آمریکا انجام دادند و نتایج آن در سال 2011 منتشر شد،و چنین نتیجه گرفت که رنگ پوست با تاثیر بر روی گیرنده های استروژنی سبب تغییر در ریسک ایجاد سرطان پستان در بین نژادهای مختلف می شود هماهنگی داشت . همچنین نتایج این تحقیق با مطالعه ای که کوریان و همکاران در آمریکا انجام دادند و نتایج آن در سال 2010 منتشر شدو اعلام گردید که رنگ تیره تر پوست سبب افزایش ابتلا به سرطان پستان می گردد و پیش آگهی بدتری به دنبال دارد همخوانی کامل داشت . هیچ رابطه معناداری بین اندازه آرئول و نوع سرطان مشاهده نگردید این موضوع می تواند به خاطر پراکندگی زیاد سایز آرئول باشد به هر حال در تحقیقات داخلی و خارجی نیز رابطه معناداری یافت نشده است.
سارا صادقی علی عبدالهی
هدف: این مطالعه به منظور بررسی همبستگی اندازه تومور و درگیری لنف نودهای زیر بغلی با پیش آگهی بیماران مبتلا به سرطان پستان جراحی شده بیمارستان شهدای تجریش طی 10 سال اخیر انجام شده است. روش مطالعه: 100 نفر وارد مطالعه شدند که مبتلا به سرطان پستان بودند و اندازه تومور و درگیری عقده های لنفاوی در افراد مشخص گردید و پیش آگهی آنها نیز (عود، متاستاز و مرگ بعنوان پیش آگهی نامطلوب محسوب شدند)بررسی شدوارتباط این سه فاکتوربا یکدیگر بررسی شد. یافته ها: میانگین سایز تومور 45 میلی متر بود. 7/86 درصد از کسانی که درگیری لنفاوی داشتند و 60 درصد از کسانی که درگیری لنفاوی نداشتند، پیش آگهی نامطلوب داشتند که اختلاف آماری معناداری را نشان می داد (p=0.029). نتیجه گیری: در مجموع بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه و مقایسه آنها با سایر مطالعات انجام شده در این زمینه چنین استنباط می گردد که درگیری عقده های لنفاوی سبب پیش آگهی نامطلوب در مبتلایان به سرطان پستان می شود؛ اما تعداد عقده های لنفاوی درگیر و نیز اندازه تومور تأثیری در این زمینه ندارد.
علی قاسمی علی عبدالهی
هدف: در این مطالعه به بررسی ارتباط قد و وزن با سرطان سینه در 10 بیمارستان منتخب شهر تهران در سال های 78 الی 88 پرداختیم. روش مطالعه: در این مطالعه توصیفی – تحلیلی مقطعی، 400 نفر از مراجعین به 10 بیمارستان منتخب شهر تهران شامل از سال 78 تا 88 در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند که این افراد به دو دسته 200 تایی با و بدون سرطان پستان تقسیم بندی شدند. یافته ها: میانگین قد مبتلایان به سرطان پستان 6/165 سانتیمتر و افراد گروه شاهد 4/186 سانتیمتر بود که اختلاف آماری معناداری را نشان می داد (p < 0.0001). میانگین وزن مبتلایان به سرطان پستان 9/82 کیلوگرم و افراد گروه شاهد 2/65 کیلوگرم بود که اختلاف آماری معناداری را نشان می داد (p < 0.0001). نتیجه گیری: در مجموع بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه و مقایسه آنها با سایر مطالعات انجام شده در این زمینه چنین استنباط می گردد که قد کوتاهتر و نیز وزن بالاتر دو عامل مهم موثر در ایجاد سرطان پستان هستند.
مریم مرادی علی عبدالهی
هدف: این مطالعه به منظور بررسی اثر داروهای شیمی درمانی متعاقب عمل سرطان پستان بر روی سیستم بینایی بوسیله تکنیک پتانسیل برانگیخته از بینایی (vep) در بیماران مراجعه کننده به کلینیک قدس طی سالهای 90-89 انجام شده است. روش مطالعه: در این مطالعه مقطعی، 50 خانم بدون وجود سابقه اختلال بینایی و تشنج وارد مطالعه شدند که شامل 25 نفر در فاز بعد از شیمی درمانی پس از جراحی سرطان پستان بودند و 25 نفر بیماری نداشتند و بعنوان گروه شاهد بودند. بیماران در گرفتن داروی دوکسوروبیسین مشترک بودند. طول مدت شیمی درمانی بین 6 تا 8 ماه و سه هفته پیاپی بوده است. دو گروه تحت vep قرار گرفتند و نتایج به دست آمده در دو گروه مقایسه شدند. یافته ها: میانگین amplitude در گروه مورد 64/3 و در گروه شاهد 8/6 میکروولت بود که اختلاف آماری معناداری را نشان می داد (p=0.0001). میانگین latency در گروه مورد 48/85 و در گروه شاهد 68/86 میلی سکند بود که اختلاف آماری معناداری را نشان نمی داد (p=0.563). نتیجه گیری: در مجموع بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه و مقایسه آنها با سایر مطالعات انجام شده در این زمینه چنین استنباط می شود که کاهش ولتاژ مهمترین تغییر ثبت شده در vep در مبتلایان به سرطان پستان در فاز بعد از شیمی درمانی adjuvant می باشد و فاز تأخیری چندان تغییر نمی یابد.
حسین تاج آبادی فراهانی علی عبدالهی
هدف: در این مطالعه به بررسی میزان شیوع کنسر کولورکتال در بیمارستان بوعلی از سال 1379-1389 و ارتباط آن با سن، جنس و ژنتیک پرداختیم. روش مطالعه: این مطالعه به صورت یک مطالعه مشاهده ای (observational) از نوع توصیفی-تحلیلی (descriptive-analytical) مقطعی (cross-sectional) انجام شده است. جمعیت مورد بررسی شامل 400 نفر از بیماران مراجعه کننده به بیمارستان بوعلی از سال 1379-1389 بود که آنها را با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده (simple random) انتخاب نمودیم. یافته ها: در مجموع از بین 40000 پرونده مورد بررسی، 400 مورد مبتلا به کانسر پستان بودند که به عبارتی برابر با 1 درصد می باشد و جنسیت مذکر، درگیری با ضخامت کامل و نیز درگیری عقده های لنفاوی سبب بدتر شدن پیش آگهی بیمار می شوند. نتیجه گیری: در مجموع بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه و مقایسه آنها با سایر مطالعات انجام شده در این زمینه چنین استنباط می شود که با توجه به مولتی فاکتوریال بودن کانسرهای کولورکتال باید اقدام به شناسایی عوامل موثر بر روی بروز آن نمود تا با کنترل آنها بتوان اقدامات موثری در جهت کاهش میزان فراوانی این کانسر انجام داد.
راشا احمدی علی عبدالهی
هدف: در این مطالعه به بررسی ارتباط ki-67 با stage سرطان سینه در بیمارستان بوعلی طی سالهای 90-1389 پرداختیم. روش مطالعه: در این مطالعه توصیفی – تحلیلی مقطعی، 144 نفر از مراجعین به بیمارستان بوعلی از سال 89 تا 90 مورد بررسی قرار گرفتند که به صورت در دسترس انتخاب و وارد مطالعه شدند. یافته ها: ki-67 در 9/81 درصد از بیماران مثبت بود. stageتومور در 4/26 درصد یک، در 2/47 درصد دو و در 4/26 درصد سه بود. توزیع فراوانی نتایج ki-67 بر اساس stage تومور در بیماران تفاوت آماری معناداری نداشت (p > 0.05). نتیجه گیری: در مجموع بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه و مقایسه آنها با سایر مطالعات انجام شده در این زمینه چنین استنباط می گردد که ki-67 در بیش از 80 درصد بیماران مبتلا به سرطان سینه مثبت است؛ ولی ارتباطی با stage سرطان سینه ندارد.
محمد رضا کاشی پز حسن رنگریز
در راستای تأثیر فناوری اطلاعات در تحول صنایع و حوزه های کاری در کشورهای مختلف، بازار سرمایه نیز از این امر مستثنی نبوده و چه بسا سریع تر از سایر حوزه ها دست خوش تحولات فناوری قرار گرفته است. به دنبال سیر تحول نحوه ی انجام معاملات در بازار سرمایه ی ایران، دسترسی مستقیم به بازار به عنوان ابزاری فناورانه در تحول معاملات الکترونیکی و بقای این حلقه ی تکامل نقش بسزایی را ایفا می نماید. آنچه که اهمیت به کارگیری این ابزار را مشخص می کند مشکلات ناشی از خلأ وجود آن است. معرفی دسترسی مستقیم به بازار و یافتن و پیشنهاد راهکاری مناسب جهت پیاده سازی آن در بازار سرمایه ایران، موضوعی است که تحقیق پیش رو به آن می پردازد. سوالاتی که تحقیق در صدد پاسخ به آن است عبارت است از: چه عواملی در پیاده سازی دسترسی مستقیم به بازار در بازار سرمایه ایران حائز اهمیت می باشند؟ کدام گروه از عوامل در پیاده سازی این ابزار در بازار سرمایه ایران دارای اهمیت بیشتری می باشند؟ راهکار عملیاتی مناسب به منظور پیاده سازی آن چه می باشد؟ برای پیاده سازی و به کارگیری دسترسی مستقیم به بازار در ایران باید عوامل مختلفی که در امکان پیاده سازی آن موثرند استخراج و پالایش شده و سپس اولویت بندی شوند. با بررسی ابعاد مختلف دسترسی مستقیم به بازار و اقدامات صورت گرفته در مراجع ذی ربط بین المللی و کشورهایی که این ابزار را به کار گرفته اند، بر اساس مدل¬های اندازه گیری آمادگی الکترونیکی جهت استقرار تجارت الکترونیک، عوامل مختلفی که به نحوی بر پیاده سازی دسترسی مستقیم به بازار دخیل هستند استخراج شده و پس از تطبیق با نهادهای دخیل بازار سرمایه در شش زیرگروه فنی/زیرساختی، حقوقی، فرهنگی/آموزشی، اقتصادی، سازمانی/اجتماعی و مدیریت ریسک، طبقه بندی گردید؛ سپس در قالب پرسشنامه جهت وزن دهی در میان متخصصین امر در نهادهای فعال در بازار سرمایه که به نحوی در پیاده سازی، اجرا و یا استفاده از دسترسی مستقیم به بازار به عنوان جامعه آماری دخیل هستند توزیع گردید. پس از تجمیع نظرات ابتدا توسط تحلیل عاملی با حذف موارد نامرتبط از میان متغیرها، آن ها را در عواملی با همبستگی بالا خلاصه کرده و سپس توسط آزمون تاکسونومی این عوامل رتبه بندی و در چهار اولویت طبقه بندی شدند. دلیل استفاده از تحلیل عاملی قبل از آزمون تاکسونومی، علاوه بر حذف موارد نامرتبط در ابتدای امر، تلخیص آن ها در عوامل کمتری می باشد، به گونه ای که در ذیل هر عامل مواردی با همبستگی بالا جمع بندی خواهند شد و در نتیجه ورودی آزمون تاکسونومی ساده تر شده و به دنبال آن نتایج شفاف و قابل تحلیل خواهد بود. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که اولویت اول در بین چهار اولویت شامل گروهی از مسائل زیرمجموعه ی حوزه های فنی/زیرساختی، مدیریت ریسک، فرهنگی/آموزشی و اقتصادی است. جزئیات ذیل هر اولویت به تفصیل در فصل پنج آمده است. این اولویت ها چارچوب نوع مواجهه با چگونگی پیاده سازی دسترسی مستقیم به بازار را برای نخستین بار مشخص و شفاف می سازد. پیشنهاد می شود برای پیاده سازی دسترسی مستقیم به بازار، رویکرد برنامه ریزی استراتژیک بر اساس چهار اولویت استخراج شده اتخاذ شود به نحوی که عوامل موجود در هر اولویت پس از به نتیجه رسیدن اولویت قبلی مورد بررسی و اجرا قرار گیرد. اما عوامل ذیل هر اولویت بر اساس ماهیت¬شان باید در کنار همدیگر بررسی شوند.
محمدجواد معتمدی محسن میرحسینی
هدف: این مطالعه به منظور بررسی میزان اثربخشی درمانهای مدیکال ضد انعقادی و ترمبولیتیک در بیماران مبتلا به ترومبوآمبولی ریوی در بیمارستانهای امام خمینی و مسیح دانشوری تهران از سال 1385 تا انتهای سال 1387 انجام شده است. روش مطالعه : این مطالعه به صورت یک کوهورت گذشته نگر انجام شده است. جمعیت مورد بررسی را بیماران مبتلا به ترومبوآمبولی ریوی در بیمارستانهای امام خمینی و مسیح دانشوری تهران از سال 1385 تا انتهای سال 1387 تشکیل می دادند. انتخاب نمونه ها به صورت تصادفی ساده از بین بیماران مذکور صورت گرفت. یافته ها: 6/63 درصد مذکر و 4/36 درصد مونت بودند. میانگین سنی بیماران مورد بررسی 5/51 سال بود. 5/95 درصد هپارین، 5/4 درصد lmwh، 5/95 درصد وارفارین و 5/54 درصد sk دریافت نمودند. 5/4 درصد تحت درمان جراحی قرار گرفتند و 1/6 درصد فیلتر ivc داشتند. 8/28 درصد در کمتر از یک ماه، 3/33 درصد بین 1 ماه تا 1 سال و 8/34 درصد بعد از یک سال فوت نمودند. میزان بقا در صورت وجود تاکی پنه، p.cp، r.jvp، نتایج سونوگرافی داپلر به نفع dvt و یا سایر اختلالات عروقی و سن بالا کاهش می یافت (p<0.05). نتیجه گیری : در انتها چنین استنباط می شود که با توجه به عدم تأثیر درمان ترومبولیتیک در مقایسه با درمان ضد انعقادی در بقای بیماران و همچنین وجود عوارض جانبی بیشتر در استفاده از این روش درمانی، روش درمانی ضد انعقادی به عنوان روش ارجح در درمان این بیماران توصیه میگردد.
پریسا مقدم یگانه علی عبدالهی
در این مطالعه به بررسی ارتباط نسبت چربی به عضلات و سرطان سینه در بیمارستان امام خمینی بین سالهای 85 تا 88 پرداختیم. روش مطالعه : این مطالعه به صورت یک بررسی مشاهده ای مورد – شاهدی انجام گرفته است. حجم نمونه مورد بررسی شامل 146 خانم بود که آنها را با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب کردیم و این افراد شامل دو گروه بودند که یک گروه 73 نفره مبتلا به سرطان پستان (گروه مورد) بودند و یک گروه 73 نفره بدون ابتلا به سرطان پستان (گروه شاهد) بودند. نتایج : نسبت چربی به عضلات (fmr) و سرطان سینه ارتباط آماری معناداری داشتند. اما سن ، گرید تومور، وضعیت درگیری عقده های لنفاوی، وضعیت گیرنده های استروژنی و پروژسترونی ، اندازه تومور و نیز تعداد عقده های لنفاوی درگیر ارتباطی با غیرطبیعی بودن fmr در گروه مورد نداشتند. نتیجه گیری : در مجموع بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه چنین استنباط می شود که بالا بودن fmr ریسک فاکتوری مستقل برای ابتلا به سرطان پستان محسوب می شود و لذا منطقی به نظر می رسد که با غربالگری های دوره ای در افرادی که دارای fmr بالا هستند ، سرطان پستان را در مراحل ابتدایی کشف نموده و از پیشرفت آن جلوگیری نمود.
علی عبدالهی محمدرضا سائری
ﺳﺎﺧﺖ نانو کامپوزیت های ﻧﻮﯾﻦ با ﺧﻮاص ﻣﮑﺎﻧﯿﮑﯽ، ﺧﻮاص تخریب پذیری، ﺟﺬب آب و زیست فعالی ﺑﺮای ﮐﺎرﺑﺮد به عنوان مواد کاشت بدنی و همچنین کاربرد در ﻣﻬﻨﺪﺳﯽ ﺑﺎﻓﺖ اﺳﺘﺨﻮان رو ﺑﻪ ﮔﺴﺘﺮش است. ﺗﺎﮐﻨﻮن تلاش های ﺑﺴﯿﺎری ﺟﻬﺖ رﺳﯿﺪن ﺑﻪ ﺧﻮاص ﺑﻬﯿﻨﻪ انجام شده اﺳﺖ ﮐﻪ در اﯾﻦ راﺳﺘﺎ از ﻣﻮاد ﭘﻠﯿﻤﺮی و ﺳﺮاﻣﯿﮑﯽ زﯾﺴﺖ ﺳﺎزﮔﺎر و ﺗﺮﮐﯿﺐ آن هابه عنوان ﮐﺎﻣﭙﻮزﯾﺖ، ﺑﻬﺮه گرفته شده اﺳﺖ. در این تحقیق، داربست های متخلخل نانو کامپوزیتی از جنس پلیمر پلی(گلیسرول سبیکیت) به همراه نانو ذرات شیشه زیست فعال تهیه شد و به منظور بهبود خواص مکانیکی موردبررسی قرار گرفت. بدین منظورابتدا نانو ذرات شیشه¬ی زیست فعال توسط روش سل-ژل تهیه شد. سپس به منظور بهبود پراکندگی نانو ذرات و همچنین اتصال آن ها به فوم پلی یورتان و پلیمر زمینه، عملیات اصلاح سطحی نانو ذرات توسط عامل سیلانی زوجی انجام گرفت. در ادامه فوم پلی یورتان توسط مخلوط پلی گلیسرول سبیکیت– نانو ذرات شیشه زیست فعال پوشش داده شد. به منظور بررسی ساختار فازی و آنالیز کمی ذرات شیشه زیست فعال ساخته شده به ترتیب از آزمون پراش پرتوایکس(xrd) و فلورسانس پرتوایکس (xrf) استفاده گردید. ﺑﺮرﺳﯽ مورفولوژی، اندازه و توزیع اندازه تخلخل ها توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) صورت گرفته شد. ﺑﺮرﺳﯽ ﭘﺮاﮐﻨﺪﮔﯽ ذرات ﻧﺎﻧﻮﻣﺘﺮی شیشه زیست فعال ﻧﯿﺰ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﯿﮑﺮوﺳﮑﻮپ نیروی اتمی (afm) اﻧﺠﺎم گرفت. همچنین جهت بررسی فرایند اصلاح سطحی نانو ذرات شیشه زیست فعال از روش طیف سنجی تبدیل فوریه فروسرخ (ftir) نیز استفاده شد. در آخر زیست فعالی داربست تولیدشده با بررسی میزان توانایی آن در تشکیل دادن لایه¬هیدروکسی آپاتیت (ha) پس از غوطه وری در محلول شبیه سازی شده بدن موردبررسی قرار گرفت و جهت ارزیابی سطح داربست از آزمون¬ طیف سنجی توزیع انرژی پرتوایکس(edx) استفاده شد. بعلاوه جهت بررسی مکانیزیم تشکیل لایه¬هیدروکسی آپاتیت بر روی سطح داربست کامپوزیتی، ترکیب محلول قبل و بعد از آزمون غوطه وری با استفاده از طیف سنجی نشر اتمی پلاسمای جفت شده القایی(icp-oec) موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که داربست های زیستی محتوی 20 درصد وزنی نانو ذرات شیشه زیستی اصلاح شده، با دارا بودن نیازهای اساسی برای استفاده در مهندسی بافت استخوان ( 90% تخلخل و قطر حفره 600-200 میکرومتر)، از طریق پوشش دهی فوم پلی یورتان توسط مخلوط پلی(گلیسرول سبیکیت)- نانو ذرات شیشه زیست فعال با موفقیت ساخته شده اند. جزء پلیمری پوشش، بر ارتباط حفرات داربست و همچنین زیست فعالی نانو ذرات شیشه زیستی تأثیری نداشت. پوشش دهی فوم پلی یورتان به طور چشمگیری استحکام فشاری داربست را افزایش داد ( mpa 2/4 و حدود mpa 001/0 به ترتیب برای داربست پوشش داده شده و بدون پوشش). به نظر می رسد خواص به دست آمده برای کامپوزیت ساخته شده، می تواند این داربست را به عنوان کاندید نویدبخشی به منظور استفاده در مهندسی بافت استخوان مطرح نماید.
علی عبدالهی زهرا ریاحی زمین
چکیده ندارد.
شایسته اشرفی اصفهانی علی عبدالهی
چکیده ندارد.
مرجان سادات امین علی عبدالهی
چکیده ندارد.
الهام غریب علی عبدالهی
چکیده ندارد.
سانیا رحیمی علی عبدالهی
چکیده ندارد.
علی عبدالهی کامبیز بدیع
چکیده ندارد.
علی عبدالهی عباس حسنی
چکیده ندارد.
برژانت معینی جزنی علی عبدالهی
چکیده ندارد.