نام پژوهشگر: احمد گلی
زینب صمدپور قراملکی احمد گلی
سیاوش پاکترین قهرمان شاهنامه است که در حدود سه هزار سال پیش از زردتشت می زیست و ما شاهد حضور وی در اوستا ـ قدیمی ترین اثری که از قهرمانان حماسی سخن گفته است ـ هستیم. در متون پهلوی نظیر بندهش و مینوی خرد نیز از نسبت فرزندی وی به کیکاووس و همچنین ساخت گنگ دژ وداستان نامادریش سودابه، البته بسیار محدود سخن گفته شده است. بعد از اسلام فردوسی در شاهکار خود، شاهنامه، بخش قابل توجهی ازتاریخ دوره پهلوانی را به وی اختصاص داده و داستان سودابه و سیاوش و گذر وی از آتش و کشته شدن مظلومانه اش در توران را به تصویر کشیده است. اسطوره سیاوش تأثیر جادویی بر ادبیات فارسی نهاده است و همواره یکی از تلمیحات دلنشینی بوده است که شاعران برای ابراز عواطف خویش از آن سود جسته اند. از جمله این موارد می توان به کاربرد 1.ترکیب «خون سیاوش» اشاره کرد که به تدریج در اثر وفور کاربرد در ادب فارسی مترادف می و باده قرار گرفته است. 2. داستان گذر سیاوش از آتش که احیا کننده آزمایش «ور» در ایران باستان بوده است. 3.سوگ او که گاه آنرا با توجه به «جابجایی اساطیر» با سوگ امام حسین(ع) پیوند داده اند. 4. لحن«کین سیاوش» که توسط نوازنده و موسیقی دان بزرگ دوره ساسانی، باربد به وی اختصاص داده شده است.
ابوالفضل قدیمی پور احمد گلی
شکار مهمّ ترین عامل برای بقای حیات انسان نخستین بود، امّا با گذر زمان و تحوّل در زندگی بشر اغراض دیگری نظیر تفریح و سرگرمی با آن توأم شد. آنچه از آثار ادبی فارسی در این زمینه بر می آید، بیانگر این نکته است که شکار نزد ایرانیان متمدّن همواره از آیین های تفریحی، تفنّنی و ورزشی بوده و به طبقه ی شاهان، بزرگان، درباریان و پهلوانان اختصاص داشته است، حال آن که در نزد سایر اقوام تا مدّت ها از ضرورت های ادامه ی زندگی به شمار می رفته است. در شعر فارسی بیشتر، قصاید مدحی و مثنوی های حماسی ـ غنایی عرصه ی طبع آزمایی شاعران در سرودن شعر شکار است. شالوده ی شعر یا متن نخجیرگانی شامل وصف زمان، مکان و چگونگی شکار، وصف ابزار، توصیف حیوانات شکاری، توصیف شکارچی و بیان نتیجه ی شکار است. تعداد معدودی از شاعران و نویسندگان ادب فارسی در آثار خود تصویر کاملی از این موضوع ارائه داده اند و دیگر شاعران آن را دست مایه ی مضمون پردازی ها و تصویر آفرینی های تغزّلی، حکمی، انسانی و عرفانی خود قرار داده اند. نثرهای تاریخی، داستانی و ادبی فارسی از دیگر عرصه های خلق موضوع شکار بوده است. این رساله کوششی است در باز نمایاندن موضوع شکار با تمامی ملزومات آن در کامل ترین نمونه های ادبی از این موضوع از آغاز تا دوره ی معاصر. کلمات کلیدی: شکار، ملزومات آن، ادبیات فارسی.
الهه هژبر حیدر قلی زاده
چکیده : نور یکی از پرکاربردترین کلمات کلیدی در شعر و ادب فارسی و نیز در فلسفه و حکمت ایرانی و اسلامی است. امتزاج معانی فلسفی و عرفانی نور با ادبیّات فارسی رنگ و جلای تازه یی بدان بخشیده است. در شعر فارسی هنگام بحث از نور، تمام مظاهر مربوط به نور و روشنی، حرارت و گرما و حتی امور متضاد با آن چون ظلمت و تاریکی مورد بررسی قرار می گیرد، چرا که ظلمت نبود و عدم نور است و به مجرّد ظهور و طلوع نور بکلّی نابود می گردد. نور با وجود اینکه از یک سو با روشنی مرتبط است از سوی دیگر واجد حرارت و گرمی نیز می باشد. بطور مثال آتش از یک سو باعث نورافشانی و از سوی دیگر گرمازا است بنابراین در هنگام بررسی نور و مشتقات آن، مظاهر و ابزار و افعال مرتبط با گرما و حرارت نیز مورد مداقّه قرار می گیرد. شاعران فارسیگو نور و مشتقات آن را از دو جنبه شعری ـ ادبی و عرفانی تصویرسازی کرده اند. عمدتاً سعدی و صائب در غزلیات از جنبه شعری و ادبی بدین موضوع نگریسته اند و حال آنکه نگرش عرفانی به نور بیشتر در آثار عطار، حافظ و مولانا دارای بسامد بوده است که در میان شاعران مولانا سرآمد تمام آنها و نورگراترین شاعر بوده است. مولانا گویی عاشق نور و آفتاب و شاعر آفتاب و مدّاح خورشید است و این امر در دیوان کبیر بارز و بازغ است. در میان مداخل و ابزار و افعال نوری آتش، آفتاب، نور، صبح، آیینه، شمع، سوختن و فنا از پربسامدترین مداخل و در بحث از تصاویر شعری و معنایی نیز باده، رخ، دل، عشق، معشوق، درخشش، روشنی و گرما پرکاربردترین تصاویر بوده اند و چون در ورای تمام اندیشه های اغلب شعرا هرچه را که بشکافیم به عشق می رسیم بدین سبب عشق و معشوق دلکش ترین تصاویر را به خود اختصاص داده اند. معشوق ازلی چونان آفتابی درخشان است که به علت اشتداد نور از دیدگان محجوب است و نور ذات خود را بر مراتب هستی ساری کرده و در عین مستوری به پرتو ذات، ذرات هستی را منوّر و با فیض عام خود عاشقان را هستی بخشیده و آنان را به فیض انوار، ملبّس گردانیده است و دل سنگ و خار? آنان را به لعل گری، لعل گرانبها کرده تا شایسته جلوه گاه رخ و آیین? تمام نمای حسن خویش نماید و وجود خام عاشقان را به نور حرارت عشق پخته و وجود ذرّه سان آنها را به آستانه کبریایی خویش برساند. خداوند نور کل است و هر فروغی پرتوی از نور اوست و هر وجودی به فراخور استعداد و ظرفیت وجودیش، انوار او را ظهور می دهد و گویی که تمام کائنات نور واحدند که وقتی به اصل آنها مراجعه شود به یک نور واحد منتهی می شوند یعنی نور آسمانها و زمین : الله. نور یکی از پرکاربردترین کلمات کلیدی در شعر و ادب فارسی و نیز در فلسفه و حکمت ایرانی و اسلامی است. امتزاج معانی فلسفی و عرفانی نور با ادبیّات فارسی رنگ و جلای تازه یی بدان بخشیده است. در شعر فارسی هنگام بحث از نور، تمام مظاهر مربوط به نور و روشنی، حرارت و گرما و حتی امور متضاد با آن چون ظلمت و تاریکی مورد بررسی قرار می گیرد، چرا که ظلمت نبود و عدم نور است و به مجرّد ظهور و طلوع نور بکلّی نابود می گردد. نور با وجود اینکه از یک سو با روشنی مرتبط است از سوی دیگر واجد حرارت و گرمی نیز می باشد. بطور مثال آتش از یک سو باعث نورافشانی و از سوی دیگر گرمازا است بنابراین در هنگام بررسی نور و مشتقات آن، مظاهر و ابزار و افعال مرتبط با گرما و حرارت نیز مورد مداقّه قرار می گیرد.
لیلا خجسته ناصر علیزاده
مهدی اخوان ثالث یکی از برجسته ترین شاعران معاصر ادبیات ماست در کنار آثار ارزشمند ادبی از قبیل شعر و داستان، تحقیقات قابل توجهی در زمینه های مختلف شعر و نقد نیز انجام داده است. دو اثر مهم « بدعتها و بدایع نیما » و « عطا و لقای نیما » از جمله این پژوهش هاست. در این کتاب ها مباحث و نکات مختلفی در رابطه با موضوعات ادبی از قبیل هنر، شاعر، موسیقی و ... مطرح شده است. گذشته از آثار مستقل مذکور نکات قابل توجهی نیز در زمینه های مختلف ادبی در مقالات، کتاب ها، خاطرات و یادنامه ها از او به چشم می خورد. در این پایان نامه سعی شده است که مجموعه این مباحث تحت عنوان « نظریه های ادبی مهدی اخوان ثالث » جمع آوری شود. پایان نامه در هشت فصل به ترتیب با عناوین زندگی مهدی اخوان ثالث، هنر، شعر، شاعر، زبان شعر، شعرنو، موسیقی شعر و نقد و انتقاد تنظیم شده است که می تواند پاسخگوی سئوالات ادب دوستان در رابطه با نظریات ادبی این شاعر ارجمند باشد.
سعیده اشرفی کوشک احمد گلی
مثل و تمثیل یکی از مهم ترین انواع ادبی است که جایگاه والایی را در ادبیات فارسی به خود اختصاص داده است. مثل، مثال و تمثیل در ادب فارسی به تبعیت از زبان عربی اغلب به جای یکدیگر به کار رفته اند و هر یک نامی جدا و خاص خود را دارند از این رو با پیچیدگی و گره خوردگی خاصی در ادب فارسی روبه رو هستند. این نوع ادبی در ادبیات انگلیسی به چهار بخش مستقلِ فابل، پارابل، تمثیلات رمزی «allegory» و ضرب المثل تقسیم شده و از لحاظ ساختار و محتوا مورد بررسی قرار گرفته است که این نوع تمثیلات در ادب فارسی جایگاه و کاربرد ویژه ای دارد. تمثیل می تواند شکل کوتاه یا گسترده داشته باشد و از آنجایی که در مباحث بلاغی فارسی و عربی از خانواده ی استعاره و یا تشبیه است از یک یا چند جمله فراتر نمی رود. شکل کوتاه تمثیل که در بلاغت اسلامی مطرح است شامل: تشبیه تمثیلی، اسلوب معادله، ارسال المثل و استعاره ی تمثیلیه است که به آن تمثیل توصیفی نیز می گویند. شکل گسترده ی تمثیل، شامل تمثیل هایی است که شکل داستانی دارند و این نوع، بیشتر در بلاغت فرنگی مطرح است و به آن تمثیل روایی گویند؛ لذا برای اینکه اصطلاح تمثیل با سایر شکل های ادبی مختلط نشود بهتر است اصطلاح «تمثیل» را فقط برای «تمثیل داستانی» یعنی حکایت یا قصه ای که دلالت ثانوی آن اهمیت دارد به کار ببریم و بقیه را با اصطلاح خاص خود بشناسیم. نتایج کلی حاکی از آن است که در ادبیات فارسی برای بیان بعضی نکات اخلاقی و همچنین رساندن بعضی مفاهیم عرفانی و عقاید دینی از تمثیل داستانی به عنوان بهترین ابزار برای انتقال معانی بهره جسته اند. در آثار ارزشمندی چون: مثنوی مولوی، منطق الطیر عطار، سلامان و ابسال جامی و ... در ادب فارسی، تمامی انواع تمثیل- توصیفی و روایی- جایگاه و کاربرد خاص خود را دارد.
پریسا مردانلو سعید الله قره بگلو
امیرخسرو دهلوی، در قرن هفتم هجری، در آغوش پدری بزرگ شد که اگرچه خود، بی سواد بود، اما تمام همتش را صرف تحصیل سه پسرش نمود که کوچکترین آن ها بعدها بزرگترین شاعر پارسی گوی هند شد. تحقیق حاضر به بررسی دیوان اشعار امیر می پردازد تا توانایی های او را در جنبه های مختلف شعری به تصویر بکشد. امیر غزلسرایی توانا بود. ذکاوت، آشنایی با موسیقی خراسانی و هندی، استعداد درخشان او در آوازخوانی و آهنگسازی، در تلطیف ذوق و پرورش طبع او تأثیر بسزایی داشت، تا جایی که او را در سرزمین خود به عزت و احترام فراوان رسانید. اما از آن جا که در ایران، به عنوان شاعری مقلد (جوابگوی پنج گنج نظامی) شناخته شده، از بخت بد چندان مورد توجه بزرگان و پژوهشگران امروزی علم و ادب قرار نگرفته است. بنابراین دیوان اشعار او جزو آثاری است که تا کنون عملاً تحقیق جامعی بر آن انجام نشده است. در این تحقیق سعی بر این بوده است که با بررسی محور اصلی اشعار، جنبه های غنایی، اجتماعی و ویژگی های سبکی، چهره این شاعر تا حدی برای خواهندگان شناخته شود. از سوی دیگر ارتباط امیر با موسیقی و تأثیر آن در اشعار وی، تأثر امیر از شعرای پیشین و تأثیر او بر شاعران پس از خود، نیز مورد بررسی قرار گرفته است. ضمناً سعی شده با توجه به قدرت امیر در غزلسرایی و تسلط وی به ویژه بر صنایع بدیع لفظی و معنوی ( و در مرحله بعد، بیان و معانی) و استخراج شواهد این گونه موارد با بسامد بالا، راه پژوهش های بعدی در این دیوان تا حدی هموار شود. اگرچه نشانه های سبکی دیوان امیر بیشتر با ویژگی های سبک عراقی مطابقت دارد اما سبک زیبای هندی پیش از آن که به ابتذال و تکلف برسد، رد پایی زیبا از خود در اشعار امیر بر جای گذاشته است. پژوهش های اساسی در این اثر بزرگ، نکات بسیاری در مورد چگونگی آغاز و ادامه سبک هندی مشخص می سازد و ناگفته هایی از زیبایی های زبان فارسی را در گذشته های دور، به خصوص در فراسوی مرزهای ایران عزیز، هویدا می نماید.
صالح جباری قره گل حسین صدقی
چکیده تشبیه به واقع بیان مشارکت دو چیز به وسیله ی الفاظ و کلماتی ، در وصفی از اوصاف است. شاعر برحسب فکر و ذوق خود، برای تقویت و آرایش کلام، آنچه را می بیند به چیزی مانند می کند. اندام های انسان در شعر شاعران دوره ی سبک عراقی از جمله: سنایی، انوری، جمال الدّین اصفهانی، خاقانی، نظامی، عطّار، مولوی، عراقی، سعدی، خواجو و حافظ انعکاس چشمگیری یافته و وسیله ای برای هنرنمایی و تصویر آفرینی و بیان نگرش های محیط اجتماعی و زندگی و تجارب شاعر شده است . شعرا به نوعی کوشیده اند بین اعضای انسان با عناصر طبیعی و اشیا ارتباطی ایجاد کرده، شباهت های آنها را بیان کنند؛ چنان که در نظر شاعر چشم محبوب مثل چشم آهو و گل نرگس؛ ابرو مثل کمان؛ زلف چون افعی و بنفشه؛ و قد مانند سرو جلوه می نماید و تصاویر زیبایی خلق می شود. از میان اندام های انسانی دل با توّجه به استعمال زیاد آن در دیوان شاعران بیشترین سهم مشبه به ها را به خود اختصاص داده است. این مطلب مبیّن آن است که شعرا توّجه ویژه ای به این اندام داشته اند. عارفان اغلب از طریق دل با خدا ارتباط برقرار می کنند و در مراحل سلوک خود بر تهذیب آن اصرار می ورزند، پس این اندام انسانی بر ذهن شاعر بیشترین اثر را گذاشته است. در ابیات و اشعار داستانی نیز عاشق از دل و جان، معشوق را دوست دارد و معشوق نیز خواهان دلی پاک از اوست؛ بدین جهت عمده ی توجّه شاعران ادبیّات غنایی هم به دل معطوف بوده است. بعد از دل، تن انسان به دلیل کلّی بودن مضمون مورد توجّه شاعران بوده است؛ حتّی در نگاه به معشوق اوّل زیبایی و تناسب اندام او را مدّ نظر قرار داده اند؛ بعد چشم و زلف و نظایر آن. چشم و زلف اندام های دیگر هستند که در معرض دید شاعر قرار گرفته اند. چشم، مهمّ ترین عضو ارتباطی بین انسان هاست و زلفِ دراز معشوق، اندامی است که غالباً زن و مرد را از هم متمایز می کند. در این پایان نامه کوشش شده است تا اندام های انسانی براساس مشبّه به ها مورد مطالعه و تبیین و تحلیل قرار گیرد و وجه تشابه آنها با شواهد مکفی بیان گردد. کلمات کلیدی: اندام ، انسان ، مشبه به ها، شعر فارسی، سبک عراقی .
نازنین باباییان احمد گلی
رویکرد بینامتنی یکی از مباحث مهم و مورد توجّه نظریه پردازان معاصر در حوزه ی نقد ادبی است. بر اساس این رویکرد، متون مختلف از دیرباز با یک دیگر در تعامل بوده و تحت تاثیر آثار پیش از خود آفریده شده اند. هیچ متنی، جریانی یا اندیشه ای به طور دفعی و بدون گذشته ایجاد نمی شود از این رو هیچ اثر مستقلی را نمی توان یافت که از تاثیرپذیری و ورابط بینامتنی به دور بوده باشد. از جمله متونی که در این زمینه قابل بررسی است، اشعار نیمایوشیج است که تحت تاثیر اشعار شاعران پیش از خود سروده شده و هم چنین به نوبه ی خود بر شعر شاعران هم عصر و پس از خود تاثیر گذاشته است. پژوهش حاضر کوششی است جهت بررسی تاثیرپذیری نیما از شاعران قبل از خود مانند خیام، نظامی و سعدی و هم چنین بررسی تاثیرگذاری نیما بر شاعران معاصر و بعد از خود مانند شهریار، شاملو، اخوان و هوشنگ ابتهاج. در این پژوهش کوشش شده است تا تاثّر نیما از شاعران کلاسیک شعر فارسی پیش گفته در حوزه های مختلف زبانی، بیانی و مضمون تا آن جا که مقدور و در توان نگارنده بوده نشان داده شود و به همین شیوه، تاثیر گذاری نیما بر شعر چهار شاعر معاصر نیز بررسی شود. واژگان کلیدی: نیما، خیام، نظامی، سعدی، شهریار، اخوان، شاملو، هوشنگ ابتهاج
زینب رشیدی شادباد احمد گلی
از جمله رایج ترین مباحث نقد ادبی معاصر، نقد بینامتنیّت (intertextuality) است که در آن به بررسی کیفیّت و کمّیّت تأثّر و اقتباس شعرا و سخنوران متأخّر از متقدّم پرداخته می شود. پژوهش بینامتنیّتی یکی از شیوه-های مدرن تحقیق در آثار و بویژه متون ادبی به شمار می آید که به مخـالفت با «یکـتایی آثار هـنری» برمـی خیزد و اعلام می دارد که هیچ اثری مستقل از اثر دیگر نیست. تعیین میزان کمیّت و کیفیّت تأثیر و تأثّرات شاعران و نویسندگان از یکدیگر به وسیله علم سبک شناسی آشکار و روشن می گردد. تحقیق در آثار ادبی از این منظر، می تواند به خواننده در تأویل و تفسیر متون، درک بهتر شعر شاعران و نیز در تشخیص سبک شخصی آنان کمک قابل توجّهی نماید. صائب، معروفترین شاعر سبک هندی، از جمله شعرایی است که به اقتفا از شاعران پیشین و معاصر خود شعر سروده و از این میان، به مولانا بیش از دیگران اردات داشته است. در این رساله پنجاه غزل از صائب با پنجاه غزل از مولوی مورد مطالعه، تحلیل و مقایسه سبک شناختی قرار گرفته و سعی شده است تا با بررسی این صد غزل از دو شاعر بزرگ و صاحب سبک از دو دوره متفاوت عراقی و هندی، کیفیّت استقبال و محاکات صائب از عارف روم در سطوح زبانی، ادبی و فکری بیان شود. به امید آنکه این پژوهش پاسخگوی گوشه ای از مشکلات دو دیوان حجیم از این دو سخنور بزرگ باشد. واژه های کلیدی: صائب، مولوی، بینامتنیّت (تأثیر و تأثّر)، سبک شناسی.
آمنه جاوید احمد گلی
تصویر، غنی ترین جلوه ی زیباشناسی در شعر هر ملّت است و آن حاصل نوعی تجربه است که اغلب با زمینه های عاطفی همراه است. ناقدان معاصر به تفصیل از گره خوردگی عاطفه و تخیّل در شعر سخن گفته اند. بهترین ابزار شناخت یک شاعر، شعر و خیال اوست، چرا که شعر هر شاعر بیش از هر چیز گویای هستی پیچیده و متناقض درون شاعر است. حوزه های تصویری شاعرانه ی نیما از نظر عناصر اصلی با حوزه ی شعر قدما تفاوت اصلی و اساسی دارد. از آنجایی که نیما شعر را نوعی زیستن می داند و در اعتقاد او شاعر کسی است که چکیده ی زمان خود باشد، نیز در بینش او صورت نو برای بیان معانی کهنه مناسب نیست، لذا نیما با توجه به اوضاع خفقان آلود اجتماع در راستای پرداختن به صور خیال سنّتی از زبان رمزی و نمادین جهت عرضه ی اندیشه های نوین خود در شعر سود می جوید. این صورت خیالی وجه متمایز شعر او با کلام مخیّل قدماست. بعد از کاربرد فراوان و چشمگیر سمبل های شخصی در مقایسه با اشعار کلاسیک به لحاظ کاربرد و کمّیّت، تشبیهات او که اغلب برگرفته از پدیده های طبیعت پیرامون او هستند بیشترین صورتِ خیالِ به کار رفته در شعر او را تشکیل می دهند. در این تحقیق صور خیال نیما از دیدگاه عناصر سازنده ی آن ها و این که این عناصر چه مایه از محیط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بهره مند است و چه مایه از طبیعت، اقلیم و محیط پیرامون نشأت گرفته، مورد بررسی قرار می گیرد. غرض از انجام این پژوهش شناسایی روند تحوّل تصویر در شعر معاصر، خصوصاً نوآوری نیما در این عرصه نسبت به شعر سنّتی است که این تحقیق نشان می دهد شعر نوی معاصر در زمینه ی نوآوری تصویر، روندی پرشتاب تر و پویاتر از شعر سنّتی داشته است.
رامین صادقی نژاد احمد گلی
در تذکره ها، تاریخ ادبیّات ها، شروح و مقدّم? آثار مربوط به سنائی و خاقانی، به تاثیر و تاثّر این دو شاعر، با عبارات تکراری و مشابه اشاره شده است. این اشارات، اغلب کُلّی گویی هایی بی فایده و غیر قابل استفاده اند که عملاً، پرده از چند و چون، دامنه ، میزان و کیفیّت این تاثیر و تاثّر ها، برنمی دارند. برای روشن کردن این موضوع، مقیاس و میزانی لازم است تا شعر سنائی با شعر خاقانی، سنجیده و درستی یا نادرستی این سخنان، روشن شود. یکی از راه های سنجش این موضوع، بررسی سبک شناختی دو اثر در سه سطح: زبانی، ادبی و فکری است که دکتر« سیروس شمیسا » در کتاب وزین « کلیّات سبک شناسی »، مطرح کرده اند . در این پژوهش شعر سنائی و خاقانی را، از نظر سبک شناختی، در دو مقیاس خُرده سبک شناختی ( بررسی پاره ای از اشعار سنائی با اشعارخاقانی )، در سه سطح زبانی، ادبی و فکری و در مقیاس کلان شناختی ( بررسی آثار عمد? دو شاعر، یعنی دیوان های سنائی و خاقانی، « حدیقه الحقیقه » سنائی و « تحفه العراقین » خاقانی)، از نظر مضامین مشترک؛ بررسیده ایم و ضمن صحّه گذاشتن بر آراء مُتقدّمان مبنی بر تاثّر خاقانی از سنائی، بر این نکته تاکید کرده ایم که خاقانی با وجود تاثّر از سنائی، هیچگاه در حدّ یک شاعر مُقلّد صرف باقی نمانده و به مدد قوّ? نبوغ وابتکار خویش، تا سطح یک شاعر مُبدع و مضمون آفرین، خود را ارتقاء داده است.
اسماعیل سحرخیز ناصر علیزاده
غزل، این عروس قالب های شعر فارسی، در سیر هزارساله ی خود، همواره مورد توجه و دقت نظر شاعران فارسی زبان بوده است. رمز و راز پایاییِ غزالِ غزل را در پهنه ی ادب پارسی، باید در قدرت سازش پذیری با مقاطع تاریخی، محتوا، موسیقی، زبان خاص، ساختار ویژه و ایجاز در حد اعجاز آن جستجو کرد. این قالب، گاه محل قرارهای عاشقانه، گاه واسطه ی پایکوبی و سیر معنوی و پرواز انسان در خلسه ی بی نهایت ملکوت و گاه محل تضارب آرای اجتماعی بوده است.غزل پس از انقلاب -نیمه ی دیگر غزل معاصر- با اکسیژن تازه، نفس عمیقی کشید.این درخت تنومند، در حرکت آغازین خود، در دهه ی شصت، توفنده ترین پیام های سال های اولیه ی پیروزی انقلاب و به دنبال آن فضای پرالتهاب جنگ را در خود انعکاس داد و به همین سبب، به غزل فکر معروف شد.پس از فروکش کردنِ تب و تاب جنگ، فضای یأس و اعتراض غزل را فراگرفت.سپس، شاعران جوان دهه ی هفتاد، در اثر آشنایی با نظریه های ادبی رایج در غرب، بی سابقه ترین ابداعات فرمی و زبانی را به تبعیت از قالب های آزاد، درغزل رقم زدند.پس از آزمودن شیوه های گوناگون متفاوط نویسی؟!، عطش ساختارشکنی، در دهه ی هشتاد تاحدودی تعدیل شد و غزل به ثبات تقریبی دست یافت.عمده ترین تحولات در غزل این سه دهه، به حوزه ی زبان مربوط می شد و به لحاظ محتوا، درخشش چندانی نداشت.چهره های شاخصی نظیر: سیمین بهبهانی، شاعر وزن های بلند، هوشنگ ابتهاج و حسین منزوی، عاشقانه سرایان مشهور، محمدعلی بهمنی، قیصر امین پور، شاعران فضاهای تغزلی، نصرالله مردانی، شاعر حماسه، علیرضا قزوه و محمدکاظم کاظمی، شاعران اعتراض، محمدسعید میرزایی و سید مهدی موسوی، شاعران پیشرو در غزل فرم، با سرودن غزل-های بی شمار، که هرکدام حاصل تأمل در جنبه های گوناگون زندگی انسان امروز بود، این ایده را بر سر زبان ها نهادند که در عصر آهن و پولاد هنوز هم می توان غزل سرود.در این پایان نامه برآنیم که خط سیر دقیق نوآوری-ها و فراروی ها را در این قالب دیرینه نشان دهیم و به تحلیل آن بپردازیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
فاطمه معنوی احمد گلی
چکیده دیوان شاعران پارسی گوی بخصوص شاعران قرن ششم سرشار از آگاهی های گوناگون در زمینه ی دانش های مختلف از جمله: طب، نجوم، ریاضیات، منطق و...است و شعر انوری شاعر بزرگ قرن ششم و نماینده ی بلامنازع سبک بینابین از این نظر بسیارغنی و پربار است. او در دیوان خود برای بیان عقاید، باورها، سنت ها و احوال و افکار مردمان عصر خود از انواع اشارت بهره جسته است و تلمیحات او بیانگر آگاهی او نسبت به قرآن، احادیث، داستان-های پیامبران، اساطیر ایرانی و شخصیتهای ملی و... می باشد. که در اشعارش توانسته است به خوبی از آنها استفاده کند، به گونه ای که از لابه لای آنها می توان به بسیاری از نکات و دقایق علمی، ادبی، اجتماعی و طرز زندگی و عادات و رسوم و تخیلات و اندیشه های مردمان عصر او آگاهی حاصل کرد. پس از مطالعه ی دیوان انوری اشارات و تلمیحات آن به دقت استخراج و به صورت فرهنگ واره ای تدوین گردید درضمن با مراجعه به منابع مربوط شرح و توضیح لازم برای هر یک از عناصر مورد نظر آورده شد. کلید واژه: دیوان انوری، اشارات، تلمیحات
نسیم صارمی رحمان مشتاق مهر
چکیده تصوف سفر پیوسته انسان است. سفر انسان از درون به بیرون واز بیرون به درون. سالک همواره در جستجوی خداست واین طلب و درد بر حیرت و سر گشتگی اش می افزاید.گاه آفاق و اقطار عالم را سرخوشانه می پیماید و گاه سردر زانو فرو می گیرد و عزلت می گزیند. اما در هر دو حال در درونش غوغایی بر پاست واز آنجا که فاصله میان ظاهر و باطن هیچ است سالک می تواند دو سفر را تو در تو د اشته باشد. در قرآن کریم آفاق و انفس به عنوان محل ظهور و تجلی نشانه های پروردگار معرفی شده است و مشایخ و بزرگان صوفیه از دو نوع سیر در انسان یاد می کنند یکی سیر در آفاق و پهنه گیتی است که با قدم پیموده می شود و سیر در شهرها و بیابانها ودریاها و جنگلهاست و دیگر سیر در انفس ودر درون که با قلب انجام می گیرد و در ظاهر گامی پیموده نمیشود ولی سالک مراتب روحانی را طی می کند و از حالی به حالی و از مقامی به مقامی منتقل می شود واز توبه و انابت شروع می کند و تا فنا و اتصال و شهود حق تعالی بالا می رود.از سیر آفاقی به سفر زمینی و سفر گل و سیاحت و ... تعبیر می شود واز سیر انفسی به سیر باطنی و سفر دل و سفر آسمان و ... تعبیر می شود که هر دوی این سیر و سفر اغراض و آداب و نتایجی در پی دارد و در این رساله سعی شده است که نظرات مشایخ صوفیه در مورد اهمیت این دو سفر در تعالی روحی انسان کشف وعرضه شود. واژگان کلیدی : تصوف . سیر . آفاق . انفس . متون عرفانی منثور . مقام
لیلا رضایی یدالله نصراللهی
«آشنایی زدایی» یکی از اصطلاحات ادبی است که اول بار در مکتب صورت گرایانِ (فرمالیست- های) روس مطرح شد. بنا بر این نظریه، وظیف? شاعر و یا هنرمند این است که با غریبه ساختن مفاهیم آشنا و افزودن بر دشواری، مدت زمان درک خواننده را طولانی تر کرده و لحظ? ادراک را به تعویق بیندازد، بدین سان باعث ایجاد لذت و ذوق ادبی گردد «آشنایی زدایی» یکی از وجوه رستاخیز کلمات در محور زبان شناسی است. بدین معنی که کلمات در زبان روزمره، طوری به کار می روند که عادی و مرده اند و توجه ما را جلب نمی کنند، ولی در شعر، این مردگان زندگی می یابند و هنر شاعر در این است که به این کلمات مرده جان می بخشد و علاوه بر ایجاد شعریت در کلام خود، باعث لذت ادبی مخاطب می شود. پس آشنایی زدایی یعنی غریبه و متفاوت کردن آنچه تا به حال در نظر مخاطب آشنا و طبیعی بوده است و در دو حوزه بحث می شود: 1- حوز? واژگان 2- حوز? نحو و دستور زبان. اگر شاعر در شعر کلمات غیر معمول و نامتداول به کار برده باشد به گونه ای که خلاف انتظار خواننده است، آشنایی زدایی واژگانی به کار بسته است. اگر شاعر، ساختار دستوری زبان را بر هم بزند و اجزای جمله را جابجا کند، در نحو زبان دخل و تصرف کرده است؛ یعنی آشنایی زدایی در حوز? نحو صورت گرفته است. هنجارگریزی یکی از موثرترین روش های برجستگی زبان و آشنایی زدایی در شعر است که بسیاری از شاعران از آن بهره برده اند. در شعر معاصر، نیما نقش زیادی در پایه ریزی این هنجارگریـزی ها داشته است و پیروان وی نیز از این روش بسیار استفاده کرده اند.
سیمین رجبی عصر سعید قره بگلو
دل از پر بسامدترین مفاهیم در شعر فارسی، خاصه شعر عرفانی است. بینش عرفا نسبت به دل به عنوان وسیله تحصیل معرفت سبب شده که از تامل برانگیزترین تعلقات انسانی به شمار آید و در اشعار عارفانه فارسی جایگاه ویژه ای به خود اختصاص دهد. منابع قرآنی، فلسفی نیز پر اهمیت بودن آن را مورد تایید قرار داده اند و در ادب فارسی از جنبه های شعری و ادبی و عرفانی، مد نظر اغلب شاعران قرار گرفته و شعرا تصویرسازی های بی نظیر متعددی با آن انجام داده اند. شاعران اهل معرفت، به دل و مترادفات آن عمدتا از جنبه عرفانی نگریسته و آن را معدن کشف انوار ربوبی و مرکز تحول انسان و حرکت او از بودن به شدن دانسته اند. در این پایان نامه دل و تعاریف، توصیفات، تعابیر و تناسبات، تاثیرات و تاثرات آن بررسی شده و مواردی چون جام جهان نمابودن دل، جایگاه مکاشفه و مشاهده بودن، فرمانروا بودن دل، فزون بودن دل از گستره زمان و مکان، تعبیر دل به خراب آباد، تعبیر به آینه، تناسب دل و آتش، دل و زلف، دل و صدق، دل و عشق، دل و نفس، دل و باده و .. مورد مداقّه قرار گرفته است. در میان ماخذ عرفانی، قلب، صدر، فواد، سینه، به عنوان مفاهیم مترادف دل پرکاربردترین بوده اند و واژگانی چون عشق، آتش، آه ، نور، زلف، عرش، متناسب ترین و مرتبط ترین مفاهیم با واژه دل هستند و زیباترین تصاویر شعر عرفانی را به خود اختصاص داده اند و سبب آفرینش زیباترین تصاویر شعر عارفانه شده اند. با عنایت به موارد ذکر شده و موارد متعدد دیگر در این پژوهش، صور شعری دل در امهات متون منظوم عرفانی مورد بررسی قرار گرفته است. کلید واژه: دل، قلب، عشق، معرفت، صور شعری، شعر عارفانه
ملیحه طاحونی احمد گلی
منظومه های بزمی و عاشقانه، بارزترین جلوه های ادبیات غنایی است. این پژوهش به بررسی ساختار داستانی و سبکی مثنوی های غنایی معروف در سه دوره ی خراسانی(منظومه بیژن و منیژه، ویس و رامین)، عراقی(لیلی و مجنون، یوسف و زلیخا)و هندی(نل و دمن، محمود و ایاز)، بر اساس شگردهای داستان نویسی معاصر می پردازد. این پژوهش، ضمن بررسی عناصر این ساختار، به جستجوی ویژگیهای این منظومه ها پرداخته و با ارائه شواهدی، به این نتیجه دست یافته است که داستانها از ساختاری پیوسته و نظام مند، مبنی بر شروع از وضعیت پایدار و تغییر وضعیت به سوی موقعیت پایداری متفاوت با وضعیت نخست، پیروی می کند و در آن تمامی عناصر در خدمت پیشبرد داستان به کار گرفته شده اند و طرحی مبتنی بر روابط علّی، به آنها از آغاز تا پایان استحکام بخشیده است.
سیده معصومه حجازی احمد گلی
چکیده موسیقی شعر، از ارکان مهم شعر محسوب میشود و مهمترین نقش را در زیباسازی شعر ایفا میکند. یکی از مختصات سبکی غزلیات شمس، موسیقایی بودن آن است. در میان شاهکارهای شعر فارسی، غزلیات مولانا جلال- الدین، از حیث موسیقی بینظیر است و این امر از آشنایی او با موسیقی و عروض فارسی و غزلگویی در محافل سماع نشأت میگیرد. غزلهای او آینهای است برای نشان دادن هیجانها و بیقراریهای او. مولانا دچار عواطف و احساسات روحی ناآرامی است و تنها موسیقی است که قدرت بیان و انتقال عواطف و احساسات او را دارد و کلمات و واژگان را یارای آن نیست، به همین دلیل در دیوان او موسیقی بر معنا سبقت دارد. در این رساله، انواع موسیقی شعر دیوان کبیر، بر محور موسیقی بیرونی (وزن شعر)، موسیقی کناری (قافیه و ردیف)، موسیقی درونی (انواع صنایع بدیع لفظی)، موسیقی معنوی (انواع صنایع بدیع معنوی) بررسی شده است که به نوبهی خود گامی در سبکشناسی غزلیات مولوی بهشمار میآید. واژگان کلیدی: مولوی، غزلیات شمس، موسیقی، موسیقیبیرونی، کناری، درونی، معنوی ج
سریه عبدوی نسب رحمان مشتاق مهر
مولانا از دوران کودکی اش تحت تربیت و ارشاد پدرش بود. مطالعه آثار بهاءولد و مولانا از تأثیر پدر بر پسر حکایت می کند. مولانا بسیاری از موضوعات عارفانه ای مانند: طلب، جذبه حق، لطیف بودن دادو ستد با خداوند، عشق، حج و غیره از پدرش وام گرفته است. علاوه بر مفاهیم و محتوای آثارش، مولانا مجالس سبعه را هم به سبک و روش معارف پدرش تألیف نموده است. و معارف بهاءولد سالهای متمادی کتاب دستی و مرجع مولانا بوده؛ و او مانند پدر بتدریس و موعظه می پرداخت تا اینکه شمسی از تبریز طلوع کرد و مولانا از درس و وعظ دست شست. بعد از وفات بهاءولد، جلال الدّین تحت هدایت و راهنمایی محقّق ترمذی قرار گرفت و بعد ار مدت نه سال مجاهده و تعلیم در محضر پیرش علاوه بر تسلط به علم کلام و عرفان نظری، تصوّف عملی را نیز از استادش فرا گرفت. و راه ناتمامی را که توفیق نشده بود با هدایت و رهبری پدر بپیماید با ارشادات استادش طی کرد و بعد از چندی عبادت و ریاضت به کمال رسید. مولانا در مضامینی چون: لفظ و معنی پوست و مغز، معنی قرآن ز قرآن پرس و بس ، روزه و مواردی از این قبیل. از مرشدش تأثیر پذیرفته است. مولانا از سویدای دل با ابوحامد امام محمّد غزّالی پیوندی محکم و ناگسستنی دارد و بسیاری از مفاهیم ومضامین اخلاقی و عرفانی موجود در آثارش را از غزّالی اخذ کرده و یا با او همگامی کرده است.مانند: تشبیه خدا به شیر، منع موجب حرص در آدمی،رابطه متاقبل حرص و قناعت، عشق شرکت سوز است و مواردی از این قبیل. بسیاری از قصص و تمثیلاتی که مولانا از غزّالی گرفته و در آثارش بالاخص در مثنوی بکار برده یا عین حکایت را گرفته و بدون هیچ تغییری آورده مانند حکایت «گریختن عیسی در غار» و یا اینکه چون مولانا شاعری اهل تأویل و عارفی باطن گراست بمنظور تجلّی شاعرانه و القای آسان مضامین عارفانه؛ یا جای شخصیت های حکایت را تغییر داده مانند قصه «مری کردن چینیان و رومیان در علم نقاشی و صورتگری». و یا اینکه اصل حکایت را گرفته و معنای جدید خلق می کند مانند حکایت «عایشه و ضریر نابینا». با وجود اشتراکات فراوان مضمونی میان مولانا و غزّالی نکته مهمی که باید بدان توجه نمود این است که هر دو عارف اند امّا مولانا عارفیست عاشق و غزّالی عارفیست خائف. سخن مولانا بالاخص در غزلیات شمس سرشار از شور و عشق و وجد و مستی است ولی غزّالی عارفیست که از سراپایِ سخنش خوف و حذر و احتیاط موج می زند با وجود این تفاوت مولانا از تصوّف خوفی غزّالی هم متأثّر شده؛ مثلاً مولانا در مورد خداوند می گوید: تــو مگـــو مـا را بــدان شــه بـار نیست بـا کـــریمان کـــــارها دشــــوار نیست (م1،221) ولی وقتی غزّالی گونه سخن می گوید: ای رفـــــیقان راهـــــها را بـست یــــار آهــــــوی لنگــــیم و او شــیر شکـــار جــز کــه تســلیم و رضـا کــو چــاره ای در کـــف شــیر نـــری خــون خواره ای (م6، 577-576) غزّالی هر که در چنگال شیر افتاد و وی شیر را بشناسد، وی را به هیچ علاج حاجت نبوَد تا بترسد، بلکه عین خوف گردد. و هر که خدای – تعالی – را به کمال و جلال و قدرت و بی نیازی از خلق بشناخت، و خود را به بیچارگی و در ماندگی بشناخت، خویشتن را بحقیقت در چنگال شیر بدید.(کیمیای سعادت،ج2،ص410-409) از میان آثار منثور، فیه ما فیه و آثار منظوم، مثنوی نسبت به دیگر آثار مولانا، تأثیرپذیری او را از این بزرگان بوضوح نمایان می سازد.
رشید اسدی ولیلو احمد گلی
چکیده: مجیرالدین بیلقانی یکی از فحول شاعران مکتب ارّان و شاگرد خاقانیست. دیوان پنج هزار بیتی وی مشحون از قصاید جزیل، غزلیات لطیف و قطعات، رباعیات و ترکیب بندهایی است که به وضوح و روشنی معانی ممتازند. ملمعات او نیز گذشته از تبحر ، از تسلط او بر زبان و ادب عرب حکایت می کند.گرچه وی از نظر قوت زبان و هنربیان بر بیشتر سخنگویان عصر خود برتری دارد ولی وجود شاعران برجسته ای چون خاقانی و نظامی و توجه بیش از اندازه بر اشعار آنها سبب شده، چنان گرد و غبار گمنامی بر دیوان و شعر پربار او بنشیند که حتی اکثر اهل ادب نیز از ارزشهای ادبی، اجتماعی، تاریخی و ... آنها بیخبرند. اولین تصحیح موجود از دیوان مجیر توسط دکتر آبادی صورت گرفته است. گرچه در تذکره ها و کتابهای تاریخی تا حدودی در معرفی مجیر و شعر او مطالبی نوشته اند ولی دکتر آبادی با این کار، بزرگترین قدم را در این عرصه برداشت. همین تصحیح خود آغازی بود تا تحقیقات جامعی در اشعار مجیر و معرفی دقیق ارزشهای آن صورت گیرد. اگرچه در بعضی حوزه ها، چون صور خیال، تلمیحات و طبییّات دیوان مجیر تحقیقاتی، در سطح رساله کارشناسی ارشد صورت گرفته ولی اینها هرگز نخواهند توانست آنچنان که شایسته و بایسته است، ارزش و جایگاه واقعی اشعار مجیر را نشان دهند به همین دلیل لازم است در سایر جنبه های محتوایی و هنری این دیوان تحقیقات جامعتری صورت گیرد. در این رساله سعی بر این است، ضمن معرفی جامع مجیر، فراز و نشیبهای زندگی وی نیز در آیینهشعر خویش بررسی شود تا زاویه های ناشناخته شخصیت مجیر به مخاطب نمایان گردد. همچنین در مورد ویژگی اشعار مجیر و تصحیح دیوان او نکاتی به عنوان مقدمه بحث ذکر شده است. بررسی اشارات تاریخی و ممدوحان مجیر نیز می تواند در شناختن ارزش مطالعات تاریخی دیوان او مفید باشد و به همین دلیل درفصلی نیز به این بحث پرداخته شده است. در فصل دیگری از این تحقیق، پیوند شعری مجیر با گذشتگان و همعصران و تأثیرپذیری از آنها و تأثیرگذاری بر آیندگان، بررسی و جایگاه اصلی وی در ادبیات فارسی تبیین شده است. برای نمایاندن ارزش اخلاقی دیوان مجیر، فصلی نیز به این مبحث اختصاص داده شده است. اما جامعترین فصل این رساله در بیان جنبه-های ادبی دیوان مجیر است. در بخش نخست این فصل با بررسی موسیقی شعر مجیر،گذشته از تبیین ارزشهای هنری دیوان، استادی و تبحر مجیر نیز در نظام مندی موسیقیایی اشعارش نشان داده شده است. بخش دیگر این فصل، تحقیق و بررسی اجمالی سبک اشعار مجیر است. کلمات کلیدی: مجیرالدین، دیوان، شعر، موسیقی شعر، سبک مقدمه: به جرأت می توان گفت که قرن ششم یکی از پربارترین دوره های تاریخ ادب فارسیست. خراسان، اصفهان، و ارّان از مراکز اصلی شعر و ادب در این عصر به شمار می روند. شعر شاعران ارّانی به دلیل مختصات خاص زبانی، فکری و ادبی که داشت سبکی جدگانه تلقی می شد که اکنون به سبک آذربایجانی معروف است. از شاخصترین چهره های این مکتب می توان به ابوالعلای گنجوی، فلکی-شروانی، خاقانی شروانی، مجیرالدین بیلقانی و نظامی گنجوی اشاره کرد. از میان این شاعران، خاقانی و نظامی، به دلیل اصالت در شیوه سخن یا به واسطه وسعت تخیّل و روش خاص در اندیشه به عنوان اشخاص محوری، قرار گرفته و شاعران هم عصر و بعد از آنها به شیوه سخن-پردازی این بزرگان رغبت نموده و در طریقه آنها شعر سروده اند. یکی از مقلدان بلافاصله خاقانی را، شاعر هم مکتب او مجیرالدین بیلقانی دانسته اند. این ادعا می تواند هم درست باشد و هم نادرست، در معارضاتی که خاقانی و مجیر با یکدیگر داشته اند همدیگر را دزد معانی خود معرفی می کنند، گرچه درقیاس کلی، شعر مجیر هرگز بر پایه هنر خاقانی نمی رسد ولی این بدان معنا نیست که وی صِرف یک مقلد بوده و ابتکاری در سروده هایش نمی توان سراغ گرفت و مضامین و معانی شعری خاقانی را در اشعار خود منعکس می کند،شاید بر عکس خاقانی از او تقلید کرده است ولی به دلیل استعداد ذاتی و تسلط وافی توانسته است از مجیر فراتر رفته و به سخن خویش تشخص دهد. در هر صورت مجیر شاید که در پله های پایینتر از خاقانی قرار گرفته است ولی به علت جودت قریحه و لطافت طبع،بر بسیاری شاعران هم مکتب خود برتری دارد. پیشینه تحقیق: متأسفانه عدم توجه به شعر چنین شاعرانی سبب شده که ارزشهای آنهاناشناخته بماند. برای نشان دادن ارزشهای ادبی، اجتماعی، تاریخی، علمی و... دیوان مجیر لازم است تحقیقی جامع بر روی اشعار وی صورت گیرد، در کتابهای تاریخی و ادبی گذشته، مطالب متناقض فراوانی در مورد مجیر و شعر او نوشته شده است و همین مطالب با همین تناقضات حتی در زمان ما نیز تکرار می شوند. تنها کار مفیدی که در زمینه اشعار مجیر صورت گرفته رساله دکترا محمد آبادی باویلی تحت عنوان« تصحیح و تعلیق دیوان مجیرالدین بیلقانی»است. بعد از این کار که در اواخر دهه پنجاه صورت گرفت و به صورت کتاب منتشر شد، تا آنجا که ما اطلاع داریم تا دهه هشتاد، کار مستقلی در این زمینه صورت نگرفته است. از نیمه دوم دهه هشتاد، نوعی توجه از جانب دانشگاه تبریز و تربیت معلم آذربایجان به اشعار این شاعر ارّانی، صورت گرفته و پایان نامه هایی، در سطح کارشناسی ارشد، در راستای تبیین ارزشهای هنری و محتوایی دیوان مجیر نوشته شده، به خصوص گروه زبان و ادبیات دانشگاه تربیت معلم آذربایجان در این زمینه پیشتاز بوده است. «صور خیال در شعر مجیرالدین بیلقانی» در دانشگاه تربیت معلم آذربایجان؛ سال 1386 و « بررسی بیان در قصاید مجیرالدین بیلقانی»در دانشگاه تبریز؛ سال 1388، از جمله رساله های مستقل در این زمینه هستند. در پایان نامه های« بررسی سبک شناختی تلمیحات در دیوانهای عنصری، بیلقانی و وحشی بافقی»و «طبییّات در شعر فارسی از آغاز تا قرن هفتم»که در گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت معلم آذربایجان؛ سال 1386 نوشته شده ، تلمیحات و طبییّات دیوان مجیر مورد بررسی قرار گرفته است. در مقالاتی نیز به جنبه هایی از شعر و زندگی مجیر پرداخته شده است که در نوع خود ارزشمند هستند. دکتر حسین باستانی راد، در مقاله ای شعری از مجیر را بررسی کرده که در حبس سروده است. در این مقاله مهمترین قسمت زندگی مجیر، که در هیچ تذکره ای به آن اشاره نشده تبیین شده است. در مقاله دیگری تحت عنوان « رد پای استاد در اشعار مجیر» که توسط محمد ابراهیم ایرج پور نوشته شده، به کیفیت تأثیر پذیری مجیر از اشعار استادش، خاقانی، پرداخته شده است. روش کار : جهت شناختن و شناساندن سایر جوانب هنری و محتوایی اشعار مجیر، لازم بود دیوان او با دیدگاه جامعتری مورد بررسی قرار گیرد، تصویب این رساله تحت عنوان« تحقیق در دیوان مجیر» باز توجه و عنایت دیگری بود از طرف گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت معلم آذربایجان، به این شاعر پرمایه ارّانی. پس از تصویب موضوع این پایان نامه به راهنمایی استاد محترم دکتر احمد گلی، دیوان مجیر تهیه و تک تک ابیات چندین بار به دقت مورد مطالعه قرار گرفت. ابتدا به علت اینکه اولین بار بود اشعار مجیر را می خواندم، کمی دچار مشکل می شدم ولی بعد از مطالعه چندین باره کل دیوان وفهم اشعار ، شروع به استخراج نمونه ها کرده و بعد از اتمام یادداشت برداری از دیوان، مطالعه کتب مرتبط با موضوع و فیش برداری از آنها را آغاز کردم و سپس با نظر و تائید استاد راهنما، رساله در پنج فصل به ترتیب زیر تدوین و تنظیم شد: فصل اول: کلیّات فصل دوم: ارزش دیوان مجیر از لحاظ مطالعات تاریخی فصل سوم: مجیر و شاعران دیگر فصل چهارم: پندهای اخلاقی دیوان مجیر فصل پنجم: جنبه های ادبی دیوان مجیر همانطور که ذکر گردید کارهای ارزشمندی در بعضی جنبه های دیوان مجیر صورت گرفته و ما جهت پرهیز از تکرار سعی خواهیم کرد تا حد امکان از ورود به این بحثها خودداری کنیم. در مواردی که احساس شود بیان مسائل فوق بر ارزش محتوایی رساله افزون می کند، بعد از مختصری به پایان نامه های مذکور ارجاع داده خواهد شد. در فصل نخستین این پایان نامه، ضمن معرفی جامع مجیر، فراز و نشیبهای زندگی وی نیز در آیینه شعر خویش بررسی می شود تا زاویه های ناشناخته شخصیت مجیر به مخاطب نمایان گردد. نتیجه حاصله این است که نوشته تذکره ها گذشته از ناقص بودن گاهی متناقض و همراه با افسانه-پردازی هستند و بهترین معرف مجیر اشعار اوست که در آن بسیاری از جزئیات و زوایای پنهان زندگیش نشان داده-شده است.همچنین در مورد ویژگی اشعار مجیر و تصحیح دیوان او نکاتی به عنوان مقدمه بحث ذکر شده است. بیشتر اشعار مجیر در مدح و زهد سروده شده و ویژگی عمومی آنها مشحون بودنشانبه اصطلاحات علومگوناگون است. وجود اشعاری از مجیر در کتب دیگر و عدم ثبت آنها در تصحیح موجود نشان می دهد، این تصحیح نسخه کاملی نیست. عدم شماره گذاری صحیح اشعار خصوصاً قصاید و ترکیب بندها از مشکلات دیگر این تصحیح است. در فصل دوم این پایان نامه سعی شده است ارزش دیوان مجیر از لحاظ مطالعات تاریخی مورد بررسی قرار گیرد.بعد از توضیح مختصری در مورد اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر مجیر،ممدوحان و اشعاری که مجیر در مدح آنها سروده معرفی و بررسی می شوند. گرچه بسیاری از ممدوحان وی افراد شناخته شده تاریخی هستند ولی تعدادی نیز هستند که یا ناشناخته اند ویا شناسایی آنها ملزم به کنکاش دقیق در کتابهای تاریخی است. در بخش دیگر این فصل، اشارات مجیر به اتفاقات تاریخی عصر خویش مورد بررسی قرار گرفته است. بعضی از این اتفاقات در کتابهای معتبر تاریخی ثبت است ولی بعضی-تا آنجا که ما جستجو کردیم- در هیچ یک از این تواریخ نیامده است، و همین می تواند در مطالعات تاریخی قرن ششم خصوصاً تاریخ اتابکان آذربایجان مفید باشد. بعد از بررسی ارزش اشعار مجیر در مطالعات تاریخی، پیوند شعری مجیر با گذشتگان و همعصران و تأثیرپذیری از آنها و تأثیرگذاری بر آیندگان، بررسی و جایگاه اصلی وی در ادبیات فارسی تبیین شده است. در اثنای این فصل گذشته از تأثیر و تأثر، ارتباط مجیر با شاعران دیگرنیز مورد توجه قرار گرفته و ثابت شده که مجیر با اکثر شاعران همعصر خود مراوده و مکاتبه داشته، مدحها، جوابها و هجوهایی که در میان مجیر وبرخی شاعران جریان داشته و در دواوین ثبت است، مهر تأییدی بر این مدعاست. علاوه بر این اشعار مشترکی در دیوان مجیر و برخی شاعران وجود دارد که تشخیص گوینده اصلی حتی با قراین سبکی نیز سخت می نماید؛ در میان کیفیت تأثیر و تأثّرها، این اشعار نیز بررسی شده اند. در فصل چهارم این رساله به محتوای اخلاقی اشعار پرداخته و ارزش اخلاقی دیوان مجیر نمایانده شده است. بیشتر پندهای اخلاقی مجیر در اشعار موسوم به زهدیات و مواعظ وی مطرح شده ولی در اثنای سایر اشعار نیز گاهی می توان موضوعات اخلاقی را دید. مجیر گذشته از توصیه های اخلاقی مبتنی بر مشرب زاهدانه، از اوضاع نابسامان جامعه و ظلم امیران، غافل نبوده به همین علت، بدون هیچ پروایی آنان را بر عدالت ترغیب و از ظلم بر حذر داشته است. در فصل پنجم این تحقیق جنبه های ادبی دیوان مجیر مورد کنکاش قرار گرفته است. بخش اول این فصل بررسی موسیقی شعر مجیر است. نخست تحت عنوان موسیقی در شعر مجیر، ارتباط مجیر با موسیقی و انعکاس اصطلاحات آن در شعر وی تبیین شده و در قسمتهای بعدی ابتدا به صورت آماری اوزان و بحرهای کاربردی دیوان مجیر تحلیل و بررسی شده تا تنوع موسیقی بیرونی در آن نشان داده شود. سپس تحت عنوان موسیقی کناری، با استفاده از جداول مختلف غناء و تنوع این جنبه از موسیقی شعر مجیر تبیین شده است. ابتدا قرار بر این بود تا صنایع بدیع لفظی و معنوی دیوان مجیر بررسی شود سپس جهت علمی بودن بحث تصمیم گرفته شد این صنایع از لحاظ نقش موسیقیایی تحت عناوین موسیقی درونی و معنوی تحلیل شوند ، به همین جهت، قسمتهای دیگر این مبحث را به موسیقی درونی و معنوی اختصاص داده ایم. در کل بررسی موسیقی شعر مجیر نشان می دهد که وی با هنرمندی و توان بالای خود از تمام قوه های هنری که در افزایش بار موسیقیایی شعرش تأثیر گذار بوده، به بهترین نحو بهره برده است. تنوع اوزان، قوافی و ردیفها همچنین سازماندهی مناسب صنایع لفظی و معنوی بدیع، همگی در نظاممندی موسیقی شعر او نقش موثری ایفا کرده اند. بخش دیگر این فصل، به بررسی سبک شعر مجیر اختصاص دارد. بررسی سبک شعر مجیر از لحاظ سطح زبانی در سه قسمت مختصات آوایی، لغوی و نحوی صورت گرفته است. از لحاظ مختصات آوایی یا موسیقیایی خلاصه ای از موارد بررسی شده در موسیقی شعر، همراه با موارد جدید ذکر شده است. در مختصات لغوی و نحوی موارد پر بسامد اجمالاً مورد بررسی قرار گرفته اند. سطح فکری اشعار مجیر گذشته از کلیات در سایر بخشها نیز بررسی شده بود به همین دلیل به خلاصه ای از آنها بسنده شد. سطح ادبی نیز هم در قسمتهایی از این رساله و هم در رساله های دیگر که در مورد صور خیال اشعار مجیر نوشته شده اند، به تفصیل بررسی شده است و ما به دلیل اهمیت موضوع خلاصه ای از نتایج آن مباحث را در این قسمت ذکر کرده ایم. نتیجه هر فصل گرچه در پایان آن ذکر شده ولی در انتها نتیجه گیری کلی نیز ذکر گردیده است. با اینهمه همچنان راه برای تحقیق و بررسی اشعار این شاعر خوش قریحه ارانی باز است و امید است با توجه بیشتر اساتید و دانشجویان ادبیات به اشعار چنین شاعرانی، ورقهای زرین دیگری در تاریخ ادبیات فارسی برای آیندگان نمایان شود.
فاطمه مهرپویا ناصر علیزاده
از قرن سیزدهم هجری ایرانیان در معرض جریان نوظهوری به نام فرهنگ غربی قرار گرفتند که به دلیل عدم آگاهی از پیامدهای پذیرش آن تحت تاثیر و نفوذ آن ،ریشه های بومی و سنتی خود را از دست دادند. پس از مشروطه و در پی انقلاب ادبی که در ایران صورت گرفت، عده ای از روشنفکران متوجه بحران هویتی که ملت ایران در آن گرفتار بود، شدند. بنابراین تلاش خود را جهت آگاه سازی مردم و نجات آنها معطوف نمودند. جمالزاده از نخستین کسانیست که در آثار داستانی خود به بیان این مساله در قالب نوین داستان کوتاه پرداخته است. پس از او صادق هدایت با گرایش شدید ناسیونالیستی خود، سعی بر آگاه سازی ملت ایران نمود. بزرگ علوی نیز در ادامه راه هدایت کوشید به معرفی عناصر بیگانه در فرهنگ اصیل فارسی بپردازد، و راهی را که جمالزاده آغاز کرده بود، آل احمد با نمودن راه حل های مقابله با جریان فرهنگ غربی به انجام رسانید. بررسی همه جانبه آثار این بزرگان نشان می دهد که وجه مشترک تلاش تمامی آنان تاکید برحفظ فرهنگ بومی و ملی با پناه بردن به گذشته و سنت بود که در آثار خود گاه به زبان طنز و زمانی به کنایه و گاه در پوششی از عتاب و انتقاد به بیان آن پرداخته اند.
احد زنده دل حسین صدقی
هنرمندان همواره در آثارشان متجلی می شوند، خاصه شعرا و نویسند گان، که آیینه ی هنرشان منعکس کننده ی احوال و شخصیت آنهاست. «عمادالدّین نسیمی» از شاعران عارف مسلک که در قرن نهم می زیست در نگاه کلی از دو منظر عرفانی و ادبی تحقیق و بررسی می باشد. او از پیروان حروفیه بوده ودارای مکتب خاص خود می باشد. نگرش او نیز مانند دیگر همفکران اوست که جهان ر ا به صورت حروف ترسیم کرده، و بر اساس آن به مسائل جهان می نگرند. عقیده غالب آنها چنین بود که معانی حقیقی حروف و کلمات قرآن بر آنها ظاهر شده است و در کل می توان گفت در این نحله ی عرفانی الوهیّت آخرین مرحله داستان نجات و هدایت بشر است که پیوسته تکرار و تجدید می شود . ساحه ی دیگر، همانا ساحت زبانی و ساختاری است که باید او را پیرو مکتب عراقی و بیشتر متمایل به سبک بینابین دانست. در مسایل ادبی بویژه بیان، او به تشبیه تمایل زیادی داشته، و درآرایه های بدیعی علاقه ی خود را به آوردن حسن تعلیل های دلپذیر نشان داده است، و چاشنی ایهام که دومین بسامد شعری عمادالدّین را تشکیل می دهد، همانا گیرایی سخنش را با توجه به قدرت شعری که دارد، از تک معنایی به چند معنایی رسانده است. در این پایان نامه کوشش شده است تا مجموعه ی اشعار عمادالدّین نسیمی از لحاظ ادبی و عرفانی مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد.
عباس باقی نژاد ناصر علیزاده
سمبولیسم ادبی در دو دهه ی پایانیِ قرن هیجدهم در غرب ظهور کرد و بخشی از مشخصه ها و مبانی آن، پس از مشروطیت به شعر فارسی راه یافت. با ظهور نیمایوشیج، سمبول پردازی و نمادگرایی به صورت یکی از جنبه ها و ارکان شعر نو در آمد و به تدریج، سمبولیسم شعر فارسی، ماهیت و ساختاری متناسب با دنیای فکری و شیوه های شعری شاعران نوپرداز پیدا کرد. نخستین دوره ی ظهور سمبولیسم در شعر نو فارسی دهه ی بیست است. پس از آن، وقوع کودتای 28 مرداد 1332در دهه ی سی و نیز ظهور شاعران صاحب سبک در حوزه ی شعر نو، جریان نمادپردازی و سمبولیسم شعری را در مسیر دیگری قرار داد و منجر به توسعه ی اشکال و ابعاد آن گردید. در این پژوهش، غیر از برخی شاعران تاثیر گذارِ معاصر که به طور مختصر محتوای سمبولیسم آنها تحلیل گردیده، از میان مطرح ترین شاعرانی که در طول چند دهه توانسته اند تشخصی نمادین در شعر خود به نمایش گذارند، ده شاعر، انتخاب و به معرفی شیوه ی شعری و تبیین جنبه های سمبولیسم آنها پرداخته شده است. شیوه ی بحث و روش تحلیل در این پژوهش، بر شاخصه ها و خصایص اصلی شعر و نگرش شاعران، تکیه و تاکید داشته و کیفیت سمبول سازی و شکل گیری بیان نمادین هر شاعر، متناسب با مشخصه های ذهنی و جهان بینی ویژه ی او مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. در تحلیل محتوای شعر نیمایوشیج، نگرش طبیعت گرایانه و وابستگی بسیار وی به زیست بوم خود، در کنار تعهد انسانی و اجتماعی وی مبنای کار است؛ سمبولیسم احمد شاملو در چارچوب تفکر انسان گرایانه و عصیان و اعتراض اجتماعی او بررسی و تحلیل گردیده؛ به شیوه ی نمادپردازی و محتوای سمبولیسم اخوان ثالث، بر اساس نگرش تاریخی و اساطیری و نیز ماهیت ایرانی شعر وی پرداخته شده؛ ابعاد و محتوای سمبولیسم نادرپور در حوزه ی بینش تغزلی و عواطف عشقی وی تبیین شده؛ سهراب سپهری و سمبولیسم خاص او مبتنی بر نگرش شهودی و عرفانی وی مورد تحلیل قرار گرفته؛ در بررسی نمادگرایی فرخزاد، نگرش زنانه و نگاه عاطفی و معترض او چارچوب تحلیل واقع شده؛ شیوه ی سمبول سازی و محتوای شعر رویایی از منظر فرمالیسم و در چارچوب ضوابط و الزامات شعر حجم، تبیین و تشریح گردیده؛ نمادگرایی و بیان نمادین شفیعی بر مبنای نگرش اسلامی، تاریخی و ملی وی تحلیل شده؛ در بررسی سمبولیسم صالحی، زمینه ی تحلیل، شعر گفتار و الزامات بیان محاوره است و نهایتا، اساس کار در تحلیل سمبولیسم امین پور، باورهای انقلابی و نگاه ارزشی وی می باشد.
کبری صداقت احمد گلی
آیین سوگواری هر ملّت و قومی بیانگر گوشه ای از فرهنگ و آداب و رسوم آن ملّت است و از این جهت شناخت و عرضه ی آن ها دارای اهمّیّت فراوانی می باشد. در این پژوهش سعی شده است با برّرسی و طبقه بندی آیین های سوگواری ذکر شده در متون منظوم حماسی به بیان آداب و آیین های سوگواری رایج در ایران باستان بپردازیم که برخی از آن ها در آثار شاعران حماسی هر دوره انعکاس یافته و جزو فرهنگ جامعه ی آن روزگار بوده است. سوگواری و عزاداری در گذشته دارای آیین ها و آداب خاصی بوده است که با گذشت زمان به تدریج دچار تغییر و دگرگونی هایی شده است، یا در مواردی به کلّی منسوخ شده است. نکته ی جالب توجّه این است که برخی از آیین های سوگواری کهن پس از گذشت سال ها همچنان در دوره-های بعد و حتّی تا دوره ی معاصر، اصالت خود را حفظ کرده اند و باقی مانده اند.
مریم کاظمی احمد گلی
از جمله مقوله های قابل توجّه در آثار ادبی، بازتاب و انعکاس مسائل مرتبط با آداب و رسوم و باورهای عامیانهء خاصّ ازدواج و عروسی در آثار شاعران و نویسندگان، علی الخصوص در دورهء کلاسیک است که کوشیده اند آن آداب و رسوم را در نوشته های خود، منعکس کنند. بنابراین این آیین ها بقا و دوام خود را بیشتر مدیون شعرا و نویسندگان هستند؛ هرچند آن ها در بعضی موارد، بخش هایی از آیین ها را نادیده گرفته اند ولی این بی توجّهی، سبب نابودی کامل این آداب و رسوم نشده است، بلکه در برخی موارد مردم سینه به سینه و به صورت شفاهی این رسوم و آیین ها را از یکدیگر یاد گرفته و به نسل های بعد، منتقل کرده اند. احتمالاً علّت دوام این آیین ها، به خاطر ایجاد حسّ شادی و خوشحالی در مردم، موقع برگزاری مراسم عروسی و منافات نداشتن با دین بوده است که باعث شده است مردم به عنوان اخلاق ، آداب و سنّت حسنه به آن ها توجّه کنند. هرچند بخشی از این آداب و رسوم به خاطر سستی در انتقال آن ها به دوران بعد، غبار فراموشی به خود گرفته است ولی با وجود این، در این رساله سعی شده است که آداب و رسوم و آیین های ازدواج و نیز لوازم مربوط به آن، از آغاز شیوه های آشنایی تا پیوند همیشگی، از لا به لای متون نظم و نثر ادب فارسی، از کهن ترین روزگاران تا آغاز مشروطیّت، استخراج و برای علاقه مندان ارائه گردد. این سنّت های به یادگار مانده از پیشینیان گاهی برای نسل امروز چنان شیرین و دلنشین است که خواننده با حسرت غمبار به آن ها می نگرد و آن آیین ها را میراث ارزشمند از دست رفته ای می داند که آرزوی بازخوانی و بازشناسی آن ها را دارد.
راضیه زاهدی احمد گلی
بررسی شعر فارسی در مورد زبان نگاه ، بیانگر این می باشد که زبان نگاه، یک زبان رمزی و اشارتی میان انسان ها است که در شرایط مختلف آن ها، با حرکات و سکنات چشم، با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. در دنیای شاعران، ارتباط عاشقان واقعی در بیشتر موارد با همین زبان صورت می گیرد. در واقع با اشتعال شعل? عشق در دل آن ها، زبان گفتار، قدرت خود را در گویایی، به چشم ها می دهد. ارتباط عمیق والدین با فرزندان نیز اغلب از طریق ارتباط چشمی صورت می گیرد. هم چنین افراد ناشنوا که از نعمت زبان گفتار محرومند، می توانند در کنار استفاده از انگشتان برای تفهیم منظور خود به دیگران، از زبان نگاه نیز یاری بگیرند. در واقع زبان نگاه می تواند زبان بی زبانی آن ها باشد و موجب تسهیل ارتباط آن ها، با افراد عادی جامعه، گردد . بررسی برخی از این پیوندها و تعدادی از کارکردهای مهمّ نگاه در آن ها، می-تواند، حدّاقل گوشه ای از قدرت فراموش شد? چشم و نگاه را برای ما یادآوری کند.
اصغر برزی رحمان مشتاق مهر
آثار منثور عرفانی بخش عظیمی از متون ادب فارسی را به خود اختصاص داده و درخشان تر از آثار منظوم عرفانی به تعلیم و تربیت جویندگان معرفت پرداخته و در طول بیش از هزار سال برجسته ترین آثار ادبی را به یادگار نهاده و نقش عمده ای در اجتماع ایرانیان ایفا کرده است. از معروف ترین آثار نثر عرفانی هفتاد کتاب در سیزده نوع از این قرار در این جا مورد ارزیابی قرار گرفته است: 1- تفاسیر. 2- تذکره های عمومی. 3- تذکره های اختصاصی . 4- آثار عرفانی- تعلیمی. 5- متون عرفانی – غنایی. 6- کتب عرفانی- رمزی. 7- آثار عرفانی- فلسفی. 8- مقالات ها. 9- مجالس ها. 10- معارف ها. 11- مکتوبات ها. 12- فرهنگ ها. 13- شطحیّات. از این میان بخش سیزدهم تنها یک اثر شاخص را به خود اختصاص داده و در بخش چهارم بیست و یک کتاب بررسی شده است. موضوع اصلی این آثار عرفان عملی و نظری است و تقریباً نوع ادبی تمام کتب شناخته شده و احیاناً برخی آثار ناشناخته ی ادب عرفان در میان این هفتاد اثر بررسی شده و به اختصار به انواع ادبی، عرفانی و ساختار و حوزه های عاطفی آن ها اشارت رفته است. در این آثار تهذیب نفس عالی ترین مقیاس شناخت و عشق ارزنده ترین معیار در برابر تجربه های عقلی و طبیعی قلمداد شده است. در ارزیابی این کتاب ها تنها به شکل ظاهری و ساختاری اکتفا نشده، بلکه از جنبه های محتوایی آن ها نیز اختصاراً سخن رفته است. بر این اساس حوزه ی نوع ادبی یک اثر را در ساختار و محتوا لازم شمرده ایم و یادآوری نکات اخلاقی، اجتماعی، تاریخی و اخلاقی بعضی آثار را فراموش نکرده ایم. اغلب این کتب هفتادگانه از قرن دوّم تا قرن هشتم تألیف یافته اند. قبل از قرن دوّم اثر مدوّنی نمانده و بعد از قرن هشتم نیز کتاب تراز اوّلی تألیف نیافته و هر چه به روزگار ما نزدیک شده، به جز کتاب های عرفانی عصر صفویان که اغلب آن ها نیز به عربی است، جنبه های تقلیدی آن ها افزونی یافته است. ارزش های ادبی این آثار بر ارزش های دیگر رجحان دارد و ما سراغ آثاری رفته ایم که عرفا عرفان را با مظاهر هنری بیان کرده اند و در نفوس تأثیری نهاده اند و نه تنها به «چگونه گفتن» ها بلکه به «چه گفتن» ها هم نظر داشته اند و به لایه ی زیرین ساختار ها عنایت کرده اند. ما انواع ادبی را مجموعه ای از روحیّات نویسنده قلمداد نموده ایم. واحد اصلی تقسیم بندی کتاب به دو فصل کلّی تقسیم شده است، فصل نخست مشتمل بر مقدّمات و کلیّات و فصل دوّم مشتمل بر ارزیابی انواع ادبی متون عرفانی است.
مهدی مانیان بهروز کوشا
مصرف بالای انرژی و افزایش نگرانی های زیست محیطی در روش سنتی تولید آسفالت به نام مخلوط آسفالتی داغ منجر به ابداع تکنولوژی جدید تولید آسفالت به نام مخلوط آسفالتی گرم گردید. منطق این تکنولوژی، کاهش ویسکوزیته قیر و در نتیجه کاهش دمای تولید و اجرای مخلوط آسفالتی است. از جمله مهمترین مزایای این کاهش دما، کاهش مصرف انرژی و تولید آلاینده ها در زمان تولید و اجرا می باشد. در کنار مزایای زیاد ،به دلیل کاهش دمای تولید و در نتیجه عدم خشک شدن کامل مصالح، مقاومت مخلوط در برابر رطوبت کاهش می یابد. از دیگر سوی مطاعات وسیعی در سراسر دنیا به منظور به کارگیری سرباره در زمینه های مختلف صورت گرفته است. سرباره محصول جانبی کارخانجات تولید آهن و فولا دمی باشد. یکی از این زمینه ها استفاده از سرباره به عنوان جایگزین مصالح سنگی در مخلوط های آسفالتی می باشد. مطالعات نشان از تاثیر مثبت این ماده در خواص مکانیکی آسفالت و بهبود حساسیت رطوبتی آن دارد. در کنار این تاثیر مثبت، به دلیل ظرفیت گرمائی بالاتر سرباره نسبت به مصالح سنگی، انرژی مصرفی در پروسه تولید مخلوط آسفالتی سرباره ای بیش از مخلوط های آسفالتی ساخته شده با مصالح سنگی می باشد. هدف از این مطالعه، بررسی به کارگیری تکنولوژی wma در مخلوط های آسفالتی سرباره ای به منظور ساخت مخلوطی ابتکاری است که ضمن حفظ تاثیرات مثبت تکنولوژی wma و سرباره، معایب این دو نوع مخلوط آسفالتی را نداشته باشد. جهت به کارگیری تکنولوژِیwma از ماده افزودنی ساسوبیت در درصدهای 5/1 و5/2 (نسبت به وزن قیر) استفاده شده است. مصالح و مواد مورد استفاده دیگر یک نوع قیر خالص 70-60، و دو نوع مصالح سنگی و سرباره ای می باشد. آزمایشات ترتیب داده شده جهت بررسی عملکرد مخلوط های آسفالتی شامل آزمایشات مارشال، حساسیت رطوبتی، کشش غیر مستقیم، مدول برجهندگی، شیارشدگی و خزش دینامیکی می باشد. همچنین برای بررسی تاثیر ساسوبیت روی خواص قیر، آزمایش رئومتر برش دینامیکی انجام شد. تایج آزمایشات نشان می دهد که افزودن ساسوبیت یسکوزیته قیر را کاهش داده و منجر به کاهش دمای تولید مخلوط آسفالتی معمولی و سرباره ای به میزان 20 درجه سانتی گراد شده است. همچنین نتایج، عملکرد بهتر مخلوط آسفالتی گرم سرباره ای نسبت به مخلوط آسفالتی گرم (wma) را نشان می دهد. از دیگر نتایج، بهبود مقاومت مخلوط آسفالتی گرم سرباره ای در مقابل رطوبت و عملکرد بهتر مخلوط آسفالتی گرم سرباره ای در این زمینه نسبت به مخلوط آسفالتی گرم می باشد.
سمیه کیان مهر احمد گلی
در این پایان نامه دویست غزل از غزلهای دیوان حافظ از لحاظ اغراض و اهداف ثانویه جملات مورد بررسی قرار گرفته است. در علم معانی جملات به دو بخش خبری و انشایی تقیسم می گردد ، جملات انشایی نیز بر دو بخش: طلبی وغیر طلبی(امری ،استفهامی ،ندایی ونهی)دارد. عمده مباحث علم معانی موارد کار برد معانی ثانویه این نوع جملات است ؛ در علم معانی کلمه مهم نیست بلکه جمله اساس است.هر نوع جمله ای یک مفهوم ظاهری داردکه در دستور زبان از آن صحبت می کنند ،مثلاٌ جمله خبری ،خبر می دهد و با جمله پرسشی ،پرسش می کنند.اما در عرف و سنت های ادبی از این گونه جملات به مقتضای حالات مختلف برای مقاصد دیگری هم استفاده می شود ،که اطلاع از این کار بردها برای کسی که می خواهد موثر سخن بگویدضروری است. شعر حافظ در مقایسه با حجم عظیم شعر فارسی در انتقال اهداف و اغراض متعدد در ظرف تنگ کلمات مقامی خاص و بی نظیر دارد.در این مقاله سعی شده است از لحاظ علم معانی این ویژگی شعر حافظ نمایانده شود،و اهداف و اغراض شاعر که به طور غیر مستقیم به مخاطب منتقل می شود،مورد بررسی قرار گیرد.
سپیده فطورچی یدالله نصراللهی
آرمانشهر، جامعه و یا شهری است که همه چیز در آن در نهایت کمال و زیبایی است . ساکنین آن در کمال آرامش و شادی، و به دور از هرنوع کاستی و شرّ و بیماری زندگی می کنند . سابقه تفکردرباره آرمانشهر به قدمت وجود و حضور انسان است، زیرا از همان ابتدا که حضرت آدم از بهشت جاودانی رانده شد، حسرت زندگی در آن مکان را با خود به روی زمین آورد، و این تفکر، نسل به نسل در میان افراد بشر انتقال یافت . هر انسانی، آرزوی زیستن در بهترین محیط ها را همیشه در سر می پروراند و برای رسیدن به آن تلاش می کند . از این رو، این مفهوم، ذهن فلاسفه، متفکران و شاعران بزرگ جهان را نیز به خود مشغول داشته است. بسیاری از نام آوران تاریخ، به تصویرپردازی شهر آرمانی در آثارخود پرداخته اند، بسیاری از متفکران نیز به صورت آشکار و مستقیم به بیان ویژگی های شهر آرمانی خود نپرداخته اند، ولی با مطالعه آثارشان می توان به تصویری که ازجامعه مطلوب در ذهن دارند، پی برد . قابوسنامه و اخلاق ناصری، دو اثر ارزنده اخلاقی و تعلیمی هستند که نویسندگان آن دو با استناد به منابع دینی و فلسفی، طرحی ازجامعهآرمانی و مدینه فاضله را در اثر خود ترسیم نموده اند و آموزه های اخلاقی متعددی را به انسان ها در همهشرایط و همه زمان ها و مکان ها یادآور شده اند که با آگاهی و عمل بدان آموزه و تعلیمات، می توانند وضع جامعه خود را به شهری آرمانی بهره مند از خوشبختی و سعادت تبدیل کنند . و راه های رسیدن به خیر و نیکی و پرهیز از شر و بدی را به انسان نشان دهند، به همین جهت در خلال اثر خود و به خاطر نفس موضوع جامعه شناسی و اجتماعی و سیاسی، مباحث مفصل و مبسوطی به جامعه، طبقات مختلف، شیوه های رفتار و کردار، اختصاص داده اند که با تفصیل بیشتر در این رساله ذکر شده اند . این رساله، رساله ای بین رشته ای فلسفی، جامعه شناسی و تربیتی و ادبی ست که به روش توصیفی و تحلیلی طبقه بندی موضوعی به اثبات مباحث مورد نظر پرداخته است و علاوه برآن بیشتر از نقل مطالب اساسی، به تعریف تفصیلی مفاهیم و مصادیق نیز مبادرت ورزیده است .
مهری کاظمی احمد گلی
از جمله عناصر مهم و مضمون¬ساز در ادب منظوم فارسی، واژه و تعبیر آینه است. توجّه به آینه، کیفیت و چگونگی پیدایش آن، پیوندها و متعلقات مربوط به آینه، ترکیبات اسمی و فعلی ساخته شده با آینه و در نهایت، صور خیال مدّ نظر شعرا در پیوند با آینه در شعر تمامی شاعران به چشم می¬خورد. بیان نکاتی جالب و خواندنی از آینه که در اشعار شاعران به آن اشاره شده است، گاهی چنان مباحث شیرین و دلکش را رقم می¬زند که خواننده را به تحیّر وا می¬دارد. آفرینش مضمون از عنصر آینه در حوزه شعر عرفانی و اشعار شاعران سبک هندی از بسامد بالایی برخوردار است به طوریکه جمع کردن ابیاتی که در آن¬ها آینه به کار رفته است خود دیوان مستقلی به وجود می¬آورد. هرچند بعد از شاعران هندی، شاعران معاصر نیز توجّی ویژه به آینه کرده اند که این توجه، بیشتر در قالب درد دل خود را نمایان کرده است.
علی عزیزی احمد گلی
نظامی گنجوی یکی از شاعران بزرگ منظومه سرا است که خمسه اش همواره مورد توجه و تقلید شاعران بعد از خود بوده است به طوری که تا چند قرن بعد از وی نیز شاعران زیادی در تقلید از خمسه ی وی آثاری را خلق کرده اند.یکی از منظومه های بی نظیر وی ، لیلی و مجنون می باشد که آثار فراوانی در تقلید از این اثر سروده شده است.در این پایان نامه سعی بر آن بوده تا برخی از این آثار را از حیث ساختار و محتوا با شاهکار نظامی، سنجیده و تفاوت و تشابه آن ها نمودار گردد.
احمد گلی حسن زیاری
کاربرد پلیمر برای اصلاح خواص قیرهای مورد استفاده در روسازی راه در دهه های اخیر روبه افزایش است، بطوریکه متصدیان راهسازی با بکارگیری آنها و افزایش عمر راه ها، باعث افزایش عبور ترافیک (عمر بهره برداری) راه ها می شوند. بیشترین پلیمرهایی که برای اصلاح خواص قیرها کاربرد دارند، معمولا اصلاح کننده های پلیمری شامل: استایرن-بوتادین-استایرن (sbs) وپلیمرهای مشابه مانند: استایرن- بوتادین- رابر (sbr) ، اتیلن وینیل استات (eva) وپلی اتیلن (pe) می باشند. در این تحقیق اثر پلیمر sbs بر خصوصیات فیزیکی قیرها (درجه نفوذ، شاخص نفوذپذیری، نقطه نرمی و...) و آزمایش مارشال نمونه های آسفالتی (استقامت مارشال و روانی و...) وهمچنین وزن مخصوص آسفالت مورد بررسی قرار گرفته است. افزودن پلیمر sbs به قیر باعث افزایش نقطه نرمی و شاخص نفوذپذیری وکاهش درجه نفوذ و نقطه شکست فراس قیر می شود. همچنین افزودن پلیمر sbs به قیرهای استفاده شده برای تهیه آسفالت باعث بهبود مقاومت مارشال نمونه های آسفالتی و روانی آسفالت می شود، ولی تاثیر قابل توجهی بر وزن مخصوص آسفالت ندارد.
عذرا جهانی یدالله نصراللهی
شهریار از شاعران بنام و تاثیر گذار ادب معاصر ایران است که محققان و سخن سنجان شعر او را از منظرهای مختلف بحث و بررسی کرده اند. اندیشه و عاطفه، ستون فقرات و هسته اصلی شعر او را تشکیل می دهد. شعر شهریار را بحق باید پذیرفت و اذعان کرد که بسان آینه ای دردها، مشکلات، دغدغه ها و امید و فضایل عصر و روزگار خود را منعکس می کند. و از این منظر، اندیشه تجلی یافته در شعر او از جنبه های مختلف قابل بحث و بررسی است. و منظور از اندیشه و عاطفه، نظریه و تئوریهای اصلی و احساسات کلی است که شهریار با استناد به پشتوانه فکری، عقیدتی و جهان بینی خود عرضه می دارد. و از این نظر، می توان انواع اندیشه مذکور در شعر او، در بخشهای مختلف اجتماعی، اخلاقی، عرفانی، سیاسی و دینی به وضوح دید که در این پژوهش با توصیف و تحلیل و ذکر شاهد مثال شعری نقل شده اند. و در بخش عاطفه، سهم اعظم پایان نامه از آن عواطف عاشقانه و غنایی است. که شهریار به صورت تجربی از درد فراق و انتظار و اشتیاق و با تعبیرهای زیبای شعری بدان اشاره کرده است و عروج از عشق مجاز به عشق عرفانی و الهی نیز در شعر او از عواطف پرکاربردی است که در این پژوهش به منصه بحث گذاشته شده و در ضمن به عواطف دیگر منعکس در شعر او نیز پرداخته است. هرچند این امر را باید پذیرفت که تفکیک دقیق بین اندیشه و عاطفه، امری سخت و دشوار و تعیین دقیق حد و مرز آن امری ست غیر ممکن، ولی به ناگزیر این تحقیق تا حد امکان به صورت جدا و مستقل بدین موضوع پرداخته است و اگر تداخل و اشتراکی در بین آن دو دیده می شود، امری بوده به ناگزیر و برخاسته از این تداخل و درهم رفتگی این دو مقوله. روش تحقیق در این پایان نامه به روش توصیفی، تحلیلی و مقایسه ای بوده و در تدوین آن از شیوه های فیش برداری، اسنادی و کتابخانه ای بهره جسته ایم.
شیدا عیدی پور سعید قره بگلو
نقد و بررسی علمی آثار داستان نویسان بزرگ، سبب غنی شدن فرهنگ نقد و شناسایی می شود و درنهایت به پویایی و تکامل ادبیّات داستانی می انجامد؛ از اینرو در رساله حاضر، آثار داستانی «احمد محمود»، یکی از همان نویسندگان، مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است. بدین ترتیب که ابتدا نگارنده مباحث نقد نظری و عناصر داستان را مورد مطالعه قرار داده و پس از آشنایی کامل با آن مباحث و نظریّات، به نقد علمی داستانها در دو بُعد ساختاری و محتوایی پرداخته است. از تحقیق در آثار داستانی این نویسنده پر کار و موفّق، چنین بر می آید که وی از تکنیک داستان پردازی در حدّ معمول و طبیعی استفاده کرده و برخلاف بسیاری از نویسندگان دوره خود، در صناعات داستان نویسی، از هیچکدام از نویسندگان غربی متأثّر نشده است؛ به همین جهت داستانهایش به راحتی با توده های مردم ارتباط برقرار می کند. به نظر می رسد که شیوه مستقل داستان پردازیِ محمود، از مجموعه «زائری زیر باران» آغاز می شود و در رمان «مدار صفر درجه» به اوج کمال و پروردگی خود می رسد. «محمود» در خلق آثارش، بیشتر به عامل تجربه و مشاهده تکیه می کند و همین امر داستانهای او را در زمره آثار نویسندگان مکتب رئالیسم قرار می دهد. او در تمام داستانهایش به مفاهیمی چون عدالت اجتماعی، آزادی، امنیّت و ... می پردازد و در رمانهایش، دوره هایی از حیات تاریخی، اجتماعی و سیاسی مردم ایران را بازسازی می کند. در ضمن مهارت استادانه وی در به کار گیری عناصر مختلف بومی زادگاهش در داستانها، او را در ردیف برجسته ترین نویسندگان ادبیات اقلیمی ایران می نشاند.
ندا مطعم اصل حسین صدقی
موسیقی شعر از عوامل موثر و مهمی است که به شکل گیری ساختار شعر و تاثیرگذاری آن کمک می کند. شعر اساساً وسیله بیان و آیینه انعکاس احساسات درونی هر شاعر است که ابزار بیان این عواطف و احساسات، موسیقی شعر است و اوحدی برای تبیین عواطف، افکار، اندیشه ها و علایق و سلایق خود، از عوامل تاثیر گذاری موسیقی بهره گرفته است. در این رساله که هرچند گامی است کوچک برای آشنایی هر چه بهتر با عواطف، افکار و سبک اشعار اوحدی؛ کوشش شده است که موسیقی اشعار وی، از لحاظ موسیقی بیرونی، کناری، درونی و معنوی (وزن، قافیه و ردیف و نیز انواع آرایه های لفظی و معنوی) که هر کدام به نوعی در شکل گیری و تاثیرگذاری موسیقی شعر و نایل شدن شاعر به اهداف خود؛ یعنی نفوذ در دل ها و تحریک عواطف و احساسات، کمک می کنند؛ مورد بررسی و تبیین قرار گیرد.
مهدی مقدسیان احمد گلی
بدیهه سرایی، گونه ای از سخنوری است که در آن، شاعر یا خطیب بدون فرصت کافی برای تفکر، شعر یا خطابه ای را مطابق معیارها و موازین رایج و مقبول ادبی ایراد کند. هرچند نمونه هایی از اشعار تعلیمی و عاشقانه در اشعار بدیهه یافت می شود، رنگ غالب این دسته از اشعار، مدح است و به همین دلیل شعر بدیهه از فروع ادبیات غنائی محسوب می گردد. از تحقیقات صورت گرفته می توان استنباط نمود که اصلی ترین جایگاه و حامی بدیهه سرایی، دربارها و بارگاه حکومت ها و به ویژه دربار سامانیان، غزنویان، سلجوقیان، تیموریان، سلاطین گورکانی هند و قاجاریان بوده است.
محمد استادی ارزیل احمد گلی
چکیده ندارد.
شایسته اق اتابای احمد گلی
چکیده ندارد.
ماجد رهبر رحمان مشتاق مهر
چکیده ندارد.
علی اصغر مقنی حسین صدقی
چکیده ندارد.
محمد پارسایی گلزار احمد گلی
چکیده ندارد.
ناهیده مسلم نیا احمد گلی
چکیده ندارد.
نسرین سلیمانی خیرالدین میرنعمت اله موسوی
چکیده ندارد.
میترا حمیدی سیه سران رحمان مشتاق مهر
چکیده ندارد.
فاطمه یاقوتی احمد گلی
چکیده ندارد.
مریم محمّدزاده رحمان مشتاق مهر
آثار اغلب شعرا و نویسندگان برجسته ی ایرانی از گذشته تا امروز ، آیینه ی تمام نمای محیط و روزگار زندگی آنان بوده است ؛ چنـان که بـسیاری از آنان در تحـلیل و تـبیین دشـواریهای زندگی به مـراتب تیزبین تر و حسّـاس تر از سـایر دانشمندان اجتماعی بوده اند ؛ از خود مردم و در تـعامل با آنان بودند و در قبال مسایل و مشکلات جـامعه ، احساس مسـولیت می کردند ؛ در نتیجه با سـرودن اشعـار سیـاسی و اجـتماعی ، در بـرابـر نـاراستی هـا و کـجـروی های هیئت حاکمـه عـکس الـعمل نـشـان می دادند . در این رساله از چنین اشعاری سخن به میان آمده و کوشش شده است علاوه بر بررسی دیدگاه های سیاسی – اجتماعی و انتقادی شاعران از آغاز تا پایان دوره ی صفویه ، علل اوج و کاهش یافتن اشعار سیاسی در دوره های مختلف نیز مورد بررسی قرار گیرد . نتایج تحقیق حاکی از آن است که در طول این دوره ی ممتد ، شاعران از دو شیوه ی بیان مستقیم و غیر مستقیم برای بازگویی انتقادهای خود بهره جسته اند : 1 – شیوه ی مستقیم : در میان شعرایی که اشعار آنها مورد بررسی قرار گرفته است عطار و عبید زاکانی اصلاً از این شیوه استفاده نکرده اند . انوری در قالب هجو از آن بهره گرفته و ناصر خسرو ، خاقانی ، سیف فرغانی ، اوحدی ، صائب و غنی کشمیری با لحن آشکار و با شجاعت تمام به بیان انتقادات خود پرداخته اند . 2 - شیوه ی غیر مستقیم : گاهی نیز ترس از قتل و کشتار و چماق تکـفیر ، شاعران را وادار می ساخت که از طرق مختلف از این شیـوه بهره گیرند . در این میان سنایی و سعدی از زبان پنـد و انـدرز استفاده کرده اند ، مولانا حکایاتی از زبـان حیوانات نقل کرده ، نظامی و عطار حکایتهایی از زبان پـیران و مشایخ بیان نموده و عطار و ابن یمین انتقادهای خود را از زبان عقلای مجـانـین بیان کرده اند . علاوه بر این ، فردوسی ، مولانا ، سعدی و جامی با نقل حکایات تاریخی و تمثیلی و انوری ، نظامی ، عطار ، مولانا ، سعدی ، عبید و حافظ با استفاده از ابـزار طنـز در ایفای نقش تاریخی خود کوشیده اند .