نام پژوهشگر: علیرضا آقایوسفی
رویا بالازاده مرتضی ترخان
موضوع پژوهش حاضر ، اثر بخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر سلامت عمومی و پرخاشگری زنان می باشد . جهت بررسی این موضوع ، دو فرضیه اصلی در نظر گرفته شد که عبارتند از : 1- زنان پرخاشگری که آموزش مهارت های اجتماعی را دریافت کرده اند در مقایسه با زنان پرخاشگری که آموزش مهارت های اجتماعی را دریافت نکرده اند ، پرخاشگری آنها بیشتر کاهش می یابد . 2- زنانی که آموزش مهارت های اجتماعی را دریافت کرده اند در مقایسه با زنانی که آموزش مهارت های اجتماعی را دریافت نکرده اند از سلامت عمومی بالاتری برخوردارند . جامعه آماری این پژوهش متشکل از 150 نفر کارآموز زن اداره فنی و حرفه ای شهرستان رشت در دامنه سنی 20 تا 35 سال می باشد که از بین آنها 30 نفر که سلامت عمومی پایین و پرخاشگری بالا داشتند به طور تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی نیز در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند . گروه آزمایش مهارت های اجتماعی را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای فرا گرفتند در حالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی ندیدند . روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است و طرح تحقیق آن ، طرح دو گروهی با پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل می باشد . ابزار اندازه گیری این پژوهش ، پرسشنامه سلامت عمومی گلد برگ و پرسشنامه پرخاشگری اهواز بود . در این پژوهش از شاخص های آمار توصیفی ( جدول – نمودار – میانگین – واریانس ) و برای تائید فرضیه ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد . نتایج تحقیق نشان داد ، فرضیه های اصلی تایید شدند ، بدین صورت که پس از آموزش مهارت های اجتماعی به گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل که آموزش نداشتند ، پرخاشگری آنها بیشتر کاهش یافته است .همچنین آموزش مهارت های اجتماعی به گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل که آموزشی نداشتند ، موجب افزایش سلامت عمومی آنها شد .
الهه صادقی علیرضا آقایوسفی
موضوعی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت عبارت است از : مقایسه اثر بخشی درمان شناختی ـ رفتاری و تلفیق درمان شناختی ـ رفتاری و دارو درمانی بر روی استرس و تاب آوری زنان خیانت دیده می باشد . به منظور بررسی موضوع فوق شش فرضیه تدارک دیده شد . به منظور آزمون فرضیه ها از بین زنانی که به علت خیانت همسر خود به مرکز مشاوره رهنما طی 4 ماه رجوع نمودند ، با استفاده از آزمون استرس مارگهام و تاب آوری کانر و دیویدسون 30 نفر از زنانی را که استرس بالا و تاب آوری پائینی داشتند انتخاب و به دو گروه 15 نفری تقسیم شدند . 15 نفر هم درمان شناختی ـ رفتاری و هم دارو درمانی دریافت کردند و 15 نفر دیگر فقط درمان شناختی ـ رفتاری را دریافت نمودند . پس از دریافت روشهای درمانی ، استرس و تاب آوری آزمودنی ها مجددا مورد سنجش و داده های خام از طریق شاخص های توصیفی و استنباطی با استفاده از برنامه آماری spss مورد پردازش قرار گرفت . آزمون t همبسته ، چهار فرضیه اول را مورد تائید قرار داد. به عبارت دیگر آزمون t همبسته برای چهار فرضیه اول نشان داد ، هم درمان شناختی ـ رفتاری و هم تلفیق درمان شناختی ـ رفتاری و دارو درمانی موجب کاهش استرس و افزایش تاب آوری زنان خیانت دیده گردید . هم چنین آزمون تحلیل کوواریانس برای فرضیه ششم نشان داد ، تلفیق درمان شناختی ـ رفتاری و دارو درمانی در مقایسه با درمان شناختی ـ رفتاری بیشتر موجب کاهش استرس زنان خیانت دیده گردید . اما آزمون t مقایسه میانگین های مستقل با نمرات افتراقی نشان داد ، تلفیق درمان شناختی ـ رفتاری و دارو درمانی در مقایسه با درمان شناختی ـ رفتاری بیشتر موجب افزایش تاب آوری زنان خیانت دیده نگردیده است .
محمدرضا کشاورزفرد بهمن زندی
از آنجا که تقریباً تمامی تلاشهای علمی در راستای در کسب آسودگی و آرامش بشر انجام می¬شود، و در این میان مباحث روانشناختی از بنیادی¬ترین پژوهشهای ساختاری در نیل به این هدف می¬باشد لذا پرداختن به مسائل درونی انسان و زوایای ذهنی و روحی وی می¬تواند به عنوان راهگشا در مسیر مذکور به حساب آید. از سویی دیگر مقوله نام مقوله¬ای است که هر انسان به شکلی خاص از آن بهره می¬برد. گاه از نام خود لذت برده، مایه مباهات و افتخار و در نهایت موفقیت وی شده و گاه نه تنها از نام خود راضی نیست بلکه شاید بطور غیرمستقیم در ناکامی¬های وی دخیل باشد. یعنی یکی از عوامل احتمالی ناکامی یا موفقیت خویش- که ناشی از احساس ارزشمندی و رضایت از خود است (خودپنداره)- را در نام خود بجوید. نام مقوله¬ای است زبانشناختی که ریشه در فرهنگ خانواده و اجتماع دارد و خودپنداره مقوله¬ای است روانشناختی که ریشه در ذهن و اندیشه فرد می¬دواند و بررسی ارتباط احتمالی این دو مقوله گذاریست در آگاه ساختن افراد از گامهای نخستین آنان در موفقیت یا ناکامی فردی و به تبع آن توفیقات یا شکستهای اجتماعی که این نیز به نوبه خود در ساختن جامعه¬ای پویا و پایا و دارای عزت نفس قوی بی¬شک مؤثر است. جامعه¬ای با مشخصات فوق جامعه¬ای است ایده¬آل، متمدن و مقتدر. مسلماً در چنین جامعه¬ای از ناهنجاریهایی چون بی¬ثباتی اجتماعی، تزلزلهای شخصیتی، تقلیدهای کورکورانه و معضلاتی چون اعتیاد و بی¬اعتمادی نسبت به یکدیگر خبری نیست. اینگونه تصورات ما را بر آن می¬دارد تا به مقوله نام که شاید به عنوان روزمره¬ترین رخداد فردی تلقی شود نگاهی عمیق¬تر ارائه دهیم. با عنایت به ضرورت تحقیق که در در سطور قبل گفته شد، بر آنیم تا با آگاهی دادن و هشیار کردن والدین و جامعه، ایشان را از اهمیت نام منتخب برای فرزندان در سطح خانواده و گزینش اسامی و القاب مستعار برای دوستان و نزدیکان- که به نوعی بر آنها تأثیرگذاریم- در سطح اجتماعی، مطلع سازیم و در استفاده از این فرصت گامهای اولیه بالندگی و موفقیت را در فرد و جامعه بپرورانیم و در نگاهی فراگیرتر جوانانی با خودپنداره قویتر و مثبت¬تر را به جامعه تحویل نماییم و اجتماعی بسازیم عاری از سرخوردگی، تزلزل شخصیت، بی¬هویتی و ...
ژولیا عزتی علیرضا آقایوسفی
بررسی رابطه ی هوش معنوی با افسردگی و تاثیر مقابله درمانگری بر هوش معنوی و افسردگی موضوع تحقیق حاضر است.پژوهش دو قسمت دارد:قسمت اول اعتبارسنجی مقیاس هوش معنوی است.و قسمت دوم شکامل بکارگیری روش مقابله درمانگری،برای بررسی رابطه ی افسردگی و میزان هوش معنوی می باشد،که از روش تجربی(طرح پیش آزمون-پس آزمون)استفاده شد. برای قسمت اول پژوهش، طی مراحلی213 دانشجوی پیام نور واحد تهران و سماپران انتخاب شدند.نتیجه ی تحلیل عوامل،با استفاده از تحلیل مولفه های اصلی و چرخش واریماکس پنج قلمرو بدست آمد.همین نتایج نشان دادند که پنج قلمرو019/58درصد از تغییرات کل را تبیین می کند.با استفاده از آلفای کرونباخ،سطح آلفای آن 89/0 بدست آمد که از پابابب مطلوبی برخودار می باشد. برای قسمت دوم پژوهش،30نفر از مراجعین پایگاه سلامت اجتماعی انتخاب شدند. پس از تکمیل پرسشنامه های هوش معنوی، راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن، و فرم کوتاه افسردگی بک(دارای نمره افسردگی متوسط تا شدید)،در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. طی 8جلسه آموزش راهبردهاو بکارگیری مقابله درمانگری،مجددا مورد آزمون های فوق الذکر قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که مقابله درمانگری موجب تغییر بکارگیری راهبردهای مقابله ای شده(دوری جویی و گریز-اجتناب)، ولی تغییری در میزان هوش معنوی در افراد افسرده ایجاد نگردید.
نوشین تقی نژاد احمد علیپور
این پژوهش درجهت بررسی تاثیر یازهای رایانه ای پرخاشگرانه و غیرپرخاشگرانه بر خلاقیت و خودپنداره نوجوانان دختر و پسر شهرستان بندرعباس در سال تحصیلی88-1387 انجام شده است.طرح تحقیق در این پژوهش از جمله طرحهای نیمه آزمایشی به روش پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل و نمونه آماری شامل 60آزمودنی (40نفر گروه آزمایشی و 20نفر گروه گواه) می باشد.ابزار اندازه گیری شامل پرسش نامه خلاقیت عابدی و پرسش نامه خودپنداره آهلووالیااست . بازیهای کامپیوتری مورد استفاده در این پژوهش ،بازی رایانه ای خیر و شر و بازی فیفا می باشد. بازیکنان این بازیها را در طول یکماه و بمدت هشت جلسه ،هرجلسه 30دقیه انجام دادند و سپس خلاقیت و خودپنداره آزمودنیها اندازه گیری شده است.تحلیل آماری داده ها در سطح معناداری ???? p> نشان داد که : خلاقیت در پسران و دختران فرق دارد بدینصورت که انعطاف پذیری دختران از پسران بیشتر است .خودپنداره در دختران و پسران متفاوت است به این معنی که مولفه شادی در دختران از پسران بیشتر است . بین دختران و پسران در تاثیر بازیهای رایانه ای بر خودپنداره تفاوت وجود دارد یعنی در مولفه های رفتار،وضعیت عقلائی و تحصیلی، شهرت و شادی متفاوت اند بدینصورت که بعد از انجام بازی رایانه ای رفتار در دختران افزایش و در پسران کاهش یافته است .وضعیت عقلائی و تحصیلی در دختران و پسران افزایش یافته است.شهرت در پسران افزایش و در دختران کاهش یافته است .شادی در دختران کاهش یافته است.بین درآمد خانواده و تحصیلات پدر با خودپنداره فرزندان رابطه معناداری وجود دارد. بین تعداد فرزندان و خلاقیت رابطه معناداری وجود دارد.
فریبا طاهری علیرضا آقایوسفی
اثر بخشی مقابله درمانگری بر اضطراب زنان باردار دکتر علیرضا آقایوسفی 1، دکتر فرهاد شقاقی 1، فریبا طاهری 2 بارداری یک دوره زمانی زمینه ساز بحرانهای روانشناختی، زیست شناختی و دگرگونی عاطفی محسوب می شود که با شیوع بالای اختلالات اضطرابی همراه است و با وجود شیوع بیشتر اضطراب نسبت به افسردگی در این دوران ، به مراتب کمتر از افسردگی مورد توجه قرار گرفته است (بروکینگتن 3، مکدونالد و وینسکات ، 2006 ). اضطراب بارداری از فاکتورهای مهم حاملگی است که بطور بالقوه دارای دلالتهای کوتاه مدت و بلندمدت مهمی برای ( بهزیستی مادر و نوزاد وی می باشد(گلین 4، دانکل-اسکاتر، هابل و ساندمن، 2008 پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی مقابله درمانگری بر کنترل اضطراب حالتی و صفت اضطراب زنان نخست باردار شهر زنجان صورت گرفت. برای جمع آوری داده ها تعداد 60 نفر از زنان باردار دارای سطوح بالاتر اضطراب غربال و در دو گروه (آزمایش و گواه) قرار گرفتند. از آزمودنیها خواسته شد که به پرسشنامه های راههای مقابله ای لازاروس-فولکمن و اضطراب حالت- صفت اشپیل برگر پاسخ دهند. سپس گروه آزمایش در طی 9 جلسه مهارتهای مقابله ای خود را شناسایی و اصلاح نمودند.و 2 جلسه نیز برای همسران آنان آموزش حمایتی و مهارت ارتباطی برگزار شد. بعد از جلسات نیزبعد از یک ماه هر دو گروه مجدداً به پرسشنامه های فوق پاسخ دادند . برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و روش های آماری تحلیل واریانس یکراهه و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که: -1 شرکت در جلسات مقابله درمانی به طور معنی د اری اضطراب حالت و صفت زنان باردار را بهبود می بخشد. -2 اجرای مقابله درمانی مهارتهای مقابله ای آزمودنیها را در مواجهه با موقعیت های تنش افزایش می دهد. -3 زنان باردار دارای سن متوسط نسبت به زنان جوانتر و مسن تر از روشهای مقابله ای کارآمدتری بهره می گیرند. واژه های کلیدی: مقابله درمانی، اضطراب بارداری، اضطراب حالت- صفت، زنان نخست باردار
زهره رحیمی احمد حیدری پهلویان
هدف از این پژوهش تعیین تفاوت سطح کیفیت زندگی ،رگه های شخصیتی وراهبردهای مقابله ای بیماران دیالیزی و صرعی و مردم عادی شهر همدان بوده است . روش انجام تحقیق ، از نوع توصیفی تحلیلی بوده است. بیماران دیالیزی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر همدان که 135نفر و بیماران صرعی مراجعه کننده به مرکز درمانی فرشچیان شهر همدان که 246 نفر را شامل می شدند. نمونه آماری در این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران تعیین شده است.حجم نمونه برای بیماران دیالیزی 100 نفر و برای بیماران صرعی 150 نفر و برای افراد عادی نیز 150 نفر تعیین شده است . رگه های شخصیت از طریق پرسشنامه شخصیت نئو فرم کوتاه 60 سئوالی، راهبردهای مقابله ای با پرسشنامه فولکمن ولازاروس و سطح کیفیت زندگی توسط پرسشنامه فرم کوتاه sf-36 سنجش می گردد . در بخش یافته های توصیفی با استفاده از آماره های فراوانی و پراکندگی به توصیف یافته های پژوهش پرداخته ایم. در بخش استنباطی نیز با بهره گیری از آزمون های همبستگی پیرسون، آماره f وتوکی و رگرسیون فرضیه های تحقیق را مورد آزمون قرار داده ایم . نتایج نشان داده است که افراد عادی از کیفیت زندگی کل بیشتری نسبت به گروه بیماران برخوردار هستند. در متغیر برون گرایی و راهبردهای خود مهاری ، حل مسئله و باز آورد مثبت افراد عادی نمره بیشتری را نسبت به هر دو گروه دریافت نموده اند .در شاخص روان رنجورخویی ، گشودگی به تجربه ووجدانی بودن بیماران صرعی نمره بیشتری را به خود اختصاص داده اند.در شاخص دوری جویی بیماران دیالیزی نمره بیشتری را نسبت به هردو گروه دریافت نموده اند.رابطه کیفیت زندگی و روان رنجورخویی معکوس و معنی دار و با بازآورد مثبت مستقیم و معنی دار بدست آمده است. سهم ویژگی های شخصیتی و راهبردهای مقابله ای با برهم کنش آنها بر یکدیگر که با تحلیل رگرسیون محاسبه گردیده است در تبیین کیفیت زندگی برای دیالیزی ها از همه بیشتر و برای افراد عادی از همه کمتر است.
گلاره مطیعی علیرضا آقایوسفی
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر مقابله درمانگری براحساس تنهایی، ناامیدی و راهبردهای مقابله ای زنان نابارور در کرمانشاه است. جامعه آماری پژوهش شامل زنان نابارور مراجعه کننده به کلینیک نازایی دکتر چوبساز می باشد. سپس به صورت روش نمونه گیری داوطلبانه 40 نفر از خانمهای نابارور به صورت داوطلبانه از نمونه در دسترس انتخاب شدند و با گمارش تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در مرحله پیش آزمون خانمهای نابارور (دو گروه) به مقیاس های احساس تنهایی، ناامیدی بک، افسردگی بک (فرم کوتاه، جهت تعیین روایی مقیاس احساس تنهایی و ناامیدی) و پرسشنامه را هبردهای مقابله ای فولکمن- لازاوس پاسخ دادند. در مرحله بعدی، تنها گروه آزمایش طی 8 جلسه(120 دقیقه ای)، تحت مقابله درمانی قرار گرفتند. پس از اتمام جلسات درمانی هر دو گروه آزمایش و کنترل(به طور همزمان) در مرحله پس آزمون و پی گیری(بعد از 4 هفته از اتمام جلسات) با مقیاس هایی که ذکرشد به غیر از مقیاس بک مورد آزمون قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss، با روش تحلیل واریانس، اندازه گیری مکرر، استفاده شد. نتایج فرضیات پژوهش به شرح ذیل می باشد. - اثر مقابله در مانگری بر روی احساس تنهایی وناامیدی معنی دار بوده و سبب کاهش احساس تنهایی و ناامیدی زنان نابارور در کرمانشاه می شود. - مقابله درمانگری سبب کاهش انزوا، نداشتن فردی صمیمی و افزایش اجتماعی بودن، نداشتن احساس تنهایی زنان نابارور در کرمانشاه می شود. - مقابله در مانگری سبب کاهش نگرش منفی نسبت به آینده، بدبینی، عدم برنامه ریزی در مورد آینده، انتظار شکست زنان نابارور در کرمانشاه می شود. اثر مقابله در مانگری بر روی عدم ثبات فکری زنان نابارور معنی دار نبود. - مقابله در مانگری سبب افزایش کاربرد راهبردهای مقابله خویشتن داری، جستجوی حمایت اجتماعی، مسئولیت پذیری، حل مدبرانه مسئله، باز برآورد مثبت و کاهش کاربرد راهبرد گریز و اجتناب در زنان نابارور در کرمانشاه می شود. اثر مقابله درمانگری بر روی مقابله رویاروی گر و دوری جویی معنی دار نبود. در نهایت ارائه خدمات روان شناسی جهت نتیجه گیری بهتر از درمان و سلامت روان شناختی زنان نابارور ضروری می باشد.
مرضیه رحمانیان علیرضا آقایوسفی
زندگی زناشویی یکی از جهانی ترین نهادهای بشری است که از دو فرد با خصایص متفاوت تشکیل شده است . همین امر باعث می شود که بسیاری از زوج ها دچار تعارض و خشونت گردند به طوری که خشونت خانگی در حال تبدیل به مسئله ی دلهره آوری شده است و زنان بطور آشکار و پنهان اشکال عمده ی آزار در شبکه ارتباطی خانواده را تجربه می کنند . خشونت خانگی علاوه بر آسیب های جسمی منجر به علائم روان شناختی همچون افسردگی و عزت نفس پایین می شود . یکی از متغیرهایی که نقش تعیین کننده ای در وقوع نشانه های افسردگی و ناامیدی در این زنان دارد میزان کارایی راهبردهای مقابله است . پژوهش حاضر به بررسی تأثیر درمان مقابله درمانگری در کاهش اثرات سوء خشونت خانگی می پردازد بدین منظور از میان 40 نفر از زنان مراجعه کننده به کلانتری های 16 گانه شهر اصفهان در خواست شد تا در این پژوهش همکاری کننده و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند سپس هر دو گروه به پرسشنامه های جمعیت شناختی ، شدت سوء استفاده ، پرسشنامه افسردگی بک ، پرسشنامه ناامیدی بک ، پرسشنامه راههای مقابله ای به عنوان پیش آزمون پاسخ دادند و پس از انجام مداخلات درمانی نیز همین پرسشنامه ها به عنوان پس آزمون اجرا گردید .
مرضیه سید موسوی مجید صفاری نیا
پژوهش حاضر با هدف بررسی مسایل و مشکلات زنان شاغل، پیرامون مسایل خانوادگی انجام شد. این پژوهش یک پژوهش علّی ـ مقایسهای است که به بررسی اثرات تعدد نقش و اشتغال زنان بر خانواده و عملکرد آن میپردازد. در واقع این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که اشتغال زنان چه تأثیراتی بر عملکرد خانوادگی آنان خواهد گذاشت؟ به همین منظور پژوهش بر روی زنان شاغل متأهل انجام شد و برای مقایسهی نتایج، گروهی از زنان غیرشاغل نیز مورد مطالعه قرار گرفتند. حجم گروه نمونه 130 نفر است که شامل 72 زن شاغل و 58 زن غیرشاغل است که از بین زنان متأهل شهر قم انتخاب شدند. روش نمونهگیری برای گروه شاغلین، خوشهای و برای گروه غیرشاغلین، اتفاقی در دسترس است.برای سنجش عملکرد خانواده از مقیاس عملکرد خانواده (ffs) و برای سنجش میزان تعدد نقش زنان از پرسشنامهی محقق ساختهی تعدد نقش که توسط پژوهشگر ساخته شده استفاده شده است.دادههای پژوهش با استفاده از آزمونهای من ـ ویتنی (u)، ویلکاکسون (w)، z، ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی به وسیلهی نرم افزار spss به دست آمده است. نتایج به دست آمده نشان داد که اشتغال زنان باعث افزایش و بهبود عملکرد خانوادگی آنها میشود، امّا در نتایج فرعی به دست آمده مشاهده میشود که اشتغال زنان بیشتر در ابعاد اجتماعی و فرهنگی عملکرد خانواده اثر مثبت میگذارد و باعث رشد و شکوفایی خانواده در این ابعاد میشود ولی در مورد ابعاد درونی خانواده، روابط بین افراد خانواده و همچنین ویژگیهای روان شناختی خانواده، اشتغال زن بیشتر دارای اثرات منفی است.
روشنک زلال علیرضا آقایوسفی
از مسائل مهمی که مبتلایان به بیماری های جسمی مزمن با آن روبرو هستند، مشکلات روحی و روانی نظیر افسردگی می باشد. در کل 10-5 درصد از بیماران جسمی در مراقبت های اولیه درمان از افسردگی اساسی رنج می برند. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی اثر بخشی شناخت درمانی در بیماران جذامی افسرده می باشد . این پژوهش مطالعه شبه آزمایشی، دوگروهی و در 3 مرحله است که روی 32 بیمار زن و مرد مبتلا به جذام انجام گرفته است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه افسردگی بک و پرسش نامه افکار خودکار( آقا یوسفی 2004) بود که قبل، بعد و یک ماه بعد از مداخله جهت تکمیل به افراد ارائه شد. مداخله روان درمانی با گروه آزمون به صورت جلسات گروهی با طول عمر 20 جلسه و فراوانی یک بار در هفته و به مدت دو ساعت انجام شد. در تجزیه تحلیل این پژوهش، از تحلیل واریانس با اندازه های مکرر و تحلیل کوواریانس و آزمون t استفاده گردیده است.نتایج یافته ها نشان داد که میزان افسردگی مبتلایان جذامی افسرده بعد و یک ماه بعد از مداخله کاهش قابل توجهی درمقایسه با قبل از مداخله داشته است و در گروه آزمایش، نمرات به صورت معنا دار کاهش یافت.
مرضیه یوسفی نژاد علیرضا آقایوسفی
تاثیر استرس بر سطح قند خون مسآله پیچیده است اما ارتباط آن با سطح قند خون یا کنترل دیابت مشخص شده است هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر آ موزش مهارتهای مقابله با تنیدگی بر سبک زندگی ، کیفیت زندگی و کنترل قند خون بیماران دیابتی نوع دو مراجعه کننده به بیمارستان شریعتی می باشد. مواد و روش ها : نمونه مورد بررسی شامل 60 نفراز هر دو جنس 60-40 ساله از بین مراجعه کننده به بیمارستان شریعتی می باشد. نمونه گیری در دسترس داوطلبانه در دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل میباشند پرسشنامه ها شامل : سبک زندگی استرالیا، کیفیت زندگی مقیاس استرس ادراک شده و آزمایش هموگلوبین گلیکوزیله که به صورت پیش آزمون ،پس آزمون و پیگیری تکمیل و ثبت شده است.. آموزش مهارتهای مقابله با تنیدگی در10 جلسه در گروه آزمایش برگزار گردید. یافته ها:پس از جمع آوری اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل و از روش های آماری ،میانگین، آزمون t،تحلیل کواریانس، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرراستفاده شد.. نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، آموزش گروهی بر کیفیت زندگی در آزمودنیها با اندازه تاثیر 003/0 ودر قند خون برابربا 009/0 میباشد که بنابر این شواهد ،آموزش مهارتهای مقابله ای برکیفیت زندگی، سبک زندگی و کنترل قند خون بیماران دیابت نوع دو تاثیر نداشته اما منجربه افزایش دانش بیمار درزمینه سبک زندگی و کاهش استرس درآزمودنیهای مورد مطالعه می شود. در یافته های جانبی با توجه به نتایج و براساس آماره آزمون t، میزان t حاصله در مولفه های زندگی سالم ، میزان استرس و کیفیت زندگی t جدول بحرانی(04/2) بادرجه آزادی 20کوچکتر است ولذا تفاوت میانگین نمرات در بین مرحله پس آزمون با پیگیری معنی دار نیست (05/0 p>) ؛بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارتهای مقابله ای با تغییردر مولفه های زندگی سالم، میزان استرس و کیفیت زندگی در طول زمان از پایداری نسبی برخوردار می باشد. واژگان کلیدی: تنیدگی، کیفیت زندگی، سبک زندگی، دیابت ملیتوس
منا جاسمی زرگانی علیرضا آقایوسفی
مقدمه :پژوهش حاضر مقایسه روش شناخت درمانی گروهی مایکل فری (1999) و درمان هفت مرحله ای (فورتین بری و موری، 2005) در بهبود افسردگی دختران دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی است. روش: این مطالعه نیمه تجربی روی 33 دانشجوی19 تا26ساله که به روش نمونه گیری در دسترس بر اساس پرسشنامه افسردگی بک ،افسرده تشخیص داده شده بودند انجام شد. مداخله های درمان برای گروه مایکل فری 12 جلسه وبرای گروه درمان هفت مرحله ای در 9 جلسه به مدت 45 روز اجرا شد ،. در جلسات سوم، هفتم و پایانی آموزش دانشجویان هر سه گروه به آزمون dass نیزجهت بررسی روند بهبودی پاسخ دادند. تحلیل داده های خام با استفاده از 16spss و اجرای آزمون های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر ومقایسه های زوجی( توکی) انجام گرفت. یافته ها: بین اثربخشی روش شناخت درمانی گروهی مایکل فری و درمان هفت مرحله ای فورتین بری وموری در بهبود افسردگی دانشجویان تفاوت معنی دار مشاهده نشد. اما هر دو روش درمانی به طور معناداری نمر? افسردگی آزمونی ها را نسبت به گروه کنترل کاهش دارند. نتیجه گیری: مشاهدات حاضر موید تأثیر هر دو روش شناخت درمانی گروهی مایکل فری و درمان هفت مرحله ای فورتین بری وموری در بهبود افسردگی است.
دریتا معلمی علیرضا آقایوسفی
چکیده مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر برآورد اثر اصلاح باورهای جنسی بر میزان رضایت جنسی زنان خانه دار بود. چرا که باورهای غیر منطقی و ناکارآمد جنسی می تواند بر روی احساسات و رفتارهای جنسی تأثیر گذارد. اصلاح این باورها می تواند موجب شود تا زنان رضایت بیشتری از رابطه جنسی شان بدست آورند. مواد و روشها: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مراجعه کننده به خانه سلامت گفتگو واقع در منطقه 2 تهران طی خرداد ماه 1389 به تعداد 65 نفر بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. یعنی در خانه سلامت گفتگو اطلاعیه ای داده شد مبنی بر اینکه زنان متأهل ناراضی از روابط جنسی می توانند در کلاسهایی در این زمینه شرکت نمایند. به 35 زنی که اعلام آمادگی کردند فهرست باورهای ناکارآمد جنسی نوبر داده شد. سپس به30 زنی که حداقل به 5 مورد باور داشتند ، پرسشنامه رضایت جنسی لارسون داده شد. گروه طی 8 جلسه 2 ساعته هفتگی تحت دوره اصلاح باورهای جنسی قرار گرفتند. پس از اتمام جلسات در مرحله پس آزمون مجددا فهرست باورهای ناکارآمد نوبر و پرسشنامه رضایت جنسی لارسون به آزمودنی ها ارایه شد.به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، با بکار گیری نرم افزار spss از آزمون t همبسته استفاده شد. نتایج: نتایج این تحقیق نشان داد که اصلاح باورهای جنسی موجب افزایش رضایت جنسی در زنان خانه دار می شود. کلمات کلیدی: باورهای جنسی، رضایت جنسی.
زهرا طاهری علیرضا آقایوسفی
دانش آموزی دوران مهم وحساسی برای افراد می باشد . کلاس درس و محیط ، فضای آموزشی و ویژگی های شخصیتی او از مسائل بسیار مهمی است که با بازدهی و کارایی آنان رابطه دارد . و از آن جایی که هر فردی در زندگی خود زمانی دانش آموز بوده است ، تقریبا با مسایل مربوط به این دوران آشنا می باشد ، بنابراین تحقیق حاضر به بررسی اثر طراحی داخلی کلاس با و بدون مشارکت دانش آموزان بر کمرویی ، شادکامی و عملکرد تحصیلی آنان پرداخته است . گروه نمونه این مطالعه شامل 62 نفر از دانش آموز سال اول راهنمایی بود که از 2 مدرسه در شهر شیراز انتخاب شدند. این افراد به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از بین نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شیراز انتخاب شدند و سپس سه گروه را تشکیل دادند که 18 نفر در گروه اول ، گروهی که خود در طراحی کلاس سهیم بودند ،17 نفر در گروه دوم ، گروهی که کلاس به وسیله گیاهان آپارتمانی برای آنان طراحی شده و چیدمان صندلی ها به صورت دایره ای بود ، و 27 نفر هم در گروه کنترل قرار داشتند . آزمودنی در طی سه مرحله پیش آزمون ، پس آزمون و پیگیری به پرسشنامه های کمرویی چیک و باس ، شادکامی آکسفورد و سلامت روان پاسخ دادند . عملکرد تحصیلی آنان در طی این سه مرحله از میانگین سه درس ریاضی ، علوم تجربی و ادبیات محاسبه شد . نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که بین طراحی داخلی کلاس با کمرویی ، شادکامی ، سلامت روان و عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری وجود ندارد . همچنین نتایج نشان داد بین مشارکت و عدم مشارکت دانش آموزان در طراحی داخلی کلاس و کمرویی ، شادکامی ، سلامت روان و عملکرد تحصیلی رابطه معنی داری وجود ندارد . همچنین طراحی داخلی با هیچ یک از زیر مقیاس های سلامت روان رابطه معناداری نداشت. در این پژوهش زیر مقیاس بی خوابی و اضطراب تنها عاملی بود که در تمامی مراحل تغییراتی هم جهت با تحقیقات پیشین با طراحی داخلی محیط داشت. تحلیل مجدد داده ها بدون مرحله پیگیری، افزایش معنی دار شادکامی را در گروه های آزمایشی نشان داد ، همچنین طراحی داخلی و عدم مشارکت در طراحی کلاس بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان موثربود
محمد محمدی علیرضا آقایوسفی
هدف این پژوهش بررسی اثر افزایش خودکارآمدی ادراک شده بر مکان کنترل و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر دوره ی راهنمایی تحصیلی می باشد. طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری را 7.800 نفر دانش آموز پسر دوره ی راهنمایی ناحیه 2 قم در سال تحصیلی 90-89 تشکیل می دهد که نمونه به تعداد 30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل، بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید. نظریه شناختی-اجتماعی (sct) بندورا نشان داد افراد دارای باورهایی هستند که آنها را قادر می سازد تا درجه ای از کنترل را روی افکار، احساسات و فعالیت هایشان اعمال نمایند. بنابر اظهار بندورا، باورهای فرد می تواند مهم ترین عامل تعیین کننده رفتار وی باشد. مولفه های خود کارآمدی ادراک شده مطابق نظریه بندورا، شرر و همکاران، در گروه آزمایش آموزش داده شد. گردآوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه خودکارآمدی شرر وهمکاران، مقیاس منبع کنترل درونی-بیرونی راتر و پرسشنامه محقق ساخته 30 سوالی عملکرد تحصیلی بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر در سطح معنی داری 0.05? ? استفاده گردید. یافته ها نشان داد با آموزش افزایش خودکارآمدی، خودکارآمدی ادراک شده دانش آموزان افزایش یافته، سوگیری مکان کنترل آنان تغییر نداشته ولی عملکرد تحصیلی دانش آموزان پیشرفت نموده است. واژه های کلیدی: خودکارآمدی ادراک شده، مکان کنترل درونی- بیرونی، عملکرد تحصیلی، دانش آموزان دوره ی راهنمایی تحصیلی
شکوه شجاعت علیرضا آقایوسفی
در این پژوهش، اثربخشی مداخله ی روان نمایشگری در افزایش مهارتهای اجتماعی و کاهش پرخاشگری در خانه ی کودکان کمروی پیش دبستانی (7-5 ساله) شهر اصفهان، بررسی شد. با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای، از ناحیه ی 2 اصفهان و با استفاده از مقیاس مشکلات رفتاری کودکان (خرده مقیاس گوشه گیری و اضطراب)، از میان 167 کودک،20دختر و پسر انتخاب شدند و به صورت تصادفی و مساوی در دو گروه آزمایش وکنترل قرار گرفتند. برای این کودکان مقیاس درجه بندی مهارتهای اجتماعی (فرم مربی) (گرشام و الیوت،1990) و پرسشنامه ی پرخاشگری در خانه (فرم والدین) تکمیل شد. گروه آزمایش به مدت 5 هفته و هر هفته 2 بار در جلسات روان نمایشگری شرکت کردند. ارزیابی به وسیله ی دو مقیاس مذکور برای گروه آزمایش و کنترل، در پس آزمون و دو ماه بعد تکرار شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس وتحلیل واریانس با اندازه گیری مکررتحلیل گردید . نتایج نشان داد؛ این مداخله توانسته است در مهارتهای اجتماعی کودکان کمروی گروه آزمایش افزایش معنا داری ایجاد کند و این افزایش در نمره ی کل و دوخرده مقیاس مهارتهای اجتماعی (همکاری و قاطعیت) در طول زمان پایدار مانده است. در خرده مقیاس خویشتنداری، افزایش پدید آمده معنادار بوده، اما در طول زمان پایدار نمانده است. روان نمایشگری نتوانسته است در میزان پرخاشگری در خانه ی این کودکان کاهش معناداری ایجاد کند. اهمیت عملی یافته های پژوهش، در ارتباط با یافته های پیشین، در قلمروی درمانگری زودرس مورد بحث قرارگرفته است.
بتول السادات موسوی علیرضا آقایوسفی
پژوهش حاضر به مقایسه تحول تکنیک های مطالعه، افکار خودکار و عملکرد تحصیلی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور مرکز قمی پردازد. در این تحقیق 750 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور مرکز قم شرکت داشتند. تمام شرکت کنندگان به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند و همگی پرسشنامه روی آ وردها و مهارت های مطالعه دانشجویان assis (جونز، 2004) را تکمیل کرده و به آزمون افکار خودکار آقا یوسفی (2004) پاسخ دادند. یک آزمون رگرسیون چند متغیری خطی به روش گام به گام اجرا شد که در آن متغیر وابسته عملکرد تحصیلی (معدل نیمسال و کل دانشجو) و متغیر مستقل افکار خودکار، مهارت های مطالعه، سال ورودی، رشته تحصیلی، نحوه ورود، جنس و تأهل می باشند. در تحلیل آماری از شاخص های توصیفی و استنباطی شامل: جدول و بافت نگار توزیع فراوانی، میانگین، انحراف معیار، خطای معیار، واریانس در جامعه، تحلیل رگرسیون، روش دو نیمه کردن، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن و روش آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که دانشجویان دختر در مقایسه با دانشجویان پسر در موارد زیر برتری دارند : دانشجویان دختر دارای معدل نیمسال بالاتر و معدل کل بهتری داشتند و از نحوه مطالعه منظم بیش از دانشجویان پسر استفاده کردند همچنین دانشجویان دختر از شیوه مطالعه مدیریت زمان، بیشترین بهره و از خرده مقیاس هشیاری در برابر تقاضاهای تکلیف بیشترین استفاده را بردند و مابقی نتایج حاکی از این بود که دانشجویان مجرد در تمام موارد یاد شده بالا از دانشجویان متأهل عملکرد بهتری از خود نشان دادند. در مجموع می توان گفت که دانشجویان دختر در مقایسه با دانشجویان پسر و دانشجویان مجرد در مقایسه با دانشجویان متأهل در استفاده از تکنیک های مطالعه کار آمد تر بوده و عملکرد تحصیلی بهتری دارند.
مریم مامن پوش علیرضا آقایوسفی
چکیده صرع از فراگیرترین اختلالات مغزی است که در جوامع مختلف نیم تا یک درصد افراد جامعه را مبتلا میسازد . این بیماران علاوه بر تحمل عوارض مصرف داروهای ضد صرع در معرض بسیاری از فشار های اجتماعی و خانوادگی قرار دارند . هدف از انجام این پژوهش سنجش اثر مهارت آموزی بر کاهش تنیدگی وبهبود کیفیت زندگی افراد مصروع بود . این پژوهش از نوع آزمایشی است که بر روی 60 نفر از مصروعین عضو انجمن صرع شهر اصفهان انجام گرفت . آزمودنی ها بر حسب تصادف در دو گروه 30 نفره ی آزمایش و کنترل قرار گرفتند و آموزش و تمرین مهارت آموزی در هشت هفته ی دو ساعته اجرا شد . در این پژوهش از پروتکل مقابله درمانگری که توسط آقا یوسفی تهیه شده استفاده شده است . اساس نظری این فن بر کار های لازاروس و فولکمن استوار است . پیش و پس از اجرای آموزش و تمرین ، سه پرسشنامه ی مقابله ی لازاروس – فولکمن ، ابزار سنجشdepression , anxiety , stress scale ( dass ) ساخته ی لاوبوند و لاوبوند ( 1995 ) و نشانگر بهزیستی شخصی – شکل بزرگسالان کامینز ، توسط آزمودنی ها تکمیل شد . نتایج از طریق تحلیل کواریانس و با استفاده از نرم افزار spss نسخه هیجدهم محاسبه گردید . یافته های این پژوهش حاکی از آن بود که نمره کل تنیدگی در اثر مهارت آموزی که مبتنی بر فن مقابله درمانگری است ، در گروه آزمایش کاهش یافته است . نمره کل کیفیت زندگی در گروه آزمایش افزایش یافته است . روش مهارت آموزی ( مبتنی بر مقابله درمانگری ) بر مولفه های کیفیت زندگی شامل : استانداردها و شرایط زندگی ، تندرستی ، آنچه در زندگی بدست آوردید ، رابطه تان با دیگران ، احساس امنیت و آرامش ، احساس بستگی و عضویت در میان دیگران و امنیت در آینده ، مذهب و معنویت موثر بوده است . همچنین مهارت آموزی بر خرده مقیاس های راه های مقابله ای ( بجز دوری جویی ، خویشتن داری ، مسولیت پذیری ) در گروه آزمایش موثر بوده است . یافته های جانبی این پژوهش نشان میدهند ،همچنین مهارت آموزی ( مبتنی بر مقابله درمانگری ) نمره ی کل اضطراب و افسردگی را در گروه آزمایش کاهش داده است . واژه های کلیدی : مهارت آموزی ، مقابله درمانگری ، کیفیت زندگی ، تنیدگی ، صرع
فاطمه ترکمانی علیرضا آقایوسفی
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر فوری مراقبه گروهی بر غلظت ایمونوگلوبولین بزاقی و حالت های خلق افراد بود. جامعه این پژوهش، یوگا آموزان بودند که بطور تصادفی خوشه ای در دو گروه 15 نفره مراقبه و کنترل قرار گرفتند. در این مطالعه آزمایشی، هر دو گروه در سخنرانی 45 دقیقه ای در خصوص مراقبه شرکت کرده و آنگاه گروه آزمایشی، بصورت گروهی20 دقیقه مراقبه نمودند. بمنظور بررسی عامل ایمنوگلوبین بزاقی که یکی از عوامل سیستم ایمنی است، بزاق افراد دو گروه قبل و بعد از سخنرانی، پس از مراقبه و جهت تعقیب، 1 ساعت پس از مراقبه (و معادل آن در گروه کنترل) جمع-آوری شد و بمنظور بررسی حالات خلق آزمودنیها، در هر مرحله پرسشنامه خلق پاناس (1988) توسط افراد تکمیل گردید. نمونه های بزاقی با روش الایزا و داده های حاصل بکمک تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر بررسی شدند. داده های پرسش نامه خلق، بعلت رتبه ای بودن توسط آزمون فریدمن آنالیز شدند. نتایج نشان دادند غلظت siga در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل بطور معناداری تفاوت داشت (p<0.05). مقایسه حالات خلق در گروه آزمایشی نیز نشان داد که مراقبه بر 8 خلق از 20 خلق پرسشنامه پاناس (پنج عاطفه منفیِ زودرنجی- عصبانیت، تردید - نگرانی، درماندگی، اضطراب و دلواپسی – نگرانی و سه عاطفه مثبتِ فعال بودن، احساس قدرت و اشتیاق) تأثیر معناداری داشته است (p<0.05). نتیجه کلی این مطالعه نشان داد که انجام یک جلسه مراقبه گروهی تغییراتی در سیستم ایمنی ایجاد نموده و به بهبود حالات خلقی افراد کمک می کند.
انعام مروجی طبسی محمود گلزاری
هدف : بررسی ارتباط بین ویژگیهای شخصیتی - بهزیستی روانی مادران وشیوه های فرزند پروری آنان با عمل به باور های دینی دختران در شهر قم . روش : طرح تحقیق حاضر از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری مشتمل بر دو جامعه می باشد که متشکل از کلیه دانش آموزان دختر پایه تحصیلی اول تاسوم دبیرستان های دولتی شهر قم در سال تحصیلی 90-1389 و همچنین مادران این دانش آموزان است.بدین منظور364دانش آموز دختر به همراه مادرانشان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مورد بررسی قرار گرفتند.ابزارپژوهش،پرسشنامه شخصیت نئو(1985) ، شیوه های فرزند پروری دیانا باومریند(1972)، نشانگر بهزیستی شخصی مک کامینز(2006))برای مادران،وپرسشنامه عمل به باورهای دینی گلزاری(1377) برای دختران می باشد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی(میانگین،انحراف استاندارد) و همچنین آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین روان رنجور خویی و وشیوه فرزند پروری استبدادی مادران باعمل به باور های دینی دختران آنها در سطح(01/0p<)همبستگی منفی وجود دارد و بین مسئولیت پذیری ،شیوه تربیتی اقتداری، رضایت از امنیت در آینده ، معنویت و مجموع بهزیستی مادران در سطح (01/0p<) ،و رضایت کلی مادران از زندگی، دستاورد ها ، آرامش ، عضویت میان دیگران در سطح (05/0p<)، باعمل به باور های دینی دختران آنها، همبستگی مثبت وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس تحلیل رگرسیون، روان رنجور خویی وشیوه فرزند پروری استبدادی مادران،عمل به باور های دینی دختران آنها را به صورت منفی پیش بینی می کند .در حالی که مسئولیت پذیری ،شیوه فرزند پروری اقتداری ،امنیت در آینده و مذهب و معنویت مادران،عمل به باور های دینی دختران آنها را به صورت مثبت پیش بینی می کند. کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی، بهزیستی روانی، شیوه های فرزند پروری ، عمل به باورهای دینی.
لاله جهان بخت امیری علیرضا آقایوسفی
هدف: مطالعه حاضر با هدف تاثیر شناخت درمانی گروهی با رویکرد عقلانی – هیجانی – رفتاری الیس در کاهش بازخوردهای ضد اجتماعی و افکار خودکار منفی در میان زنان بزهکار 45-18 سال زندان رجایی شهر در سال 1388 انجام شد. روش: مطالعه از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود.جامعه آماری کلیه زنان 45-18 ساله زندان رجایی شهر بود که از بین ایشان به طور تصادفی سیستماتیک تعداد 30 نفر از زنان که سن 45-18 سال داشته و حداقل مدت 6 ماه اخیر در زندان حضور داشتند و در پرسشنامه کنترل افکار نمره در حد برش داشتند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل هر کدام 15 نفر قرار داده شد.سپس داده های پیش آزمون به وسیله دو پرسشنامه 16 عاملی کتل که توسط دادستان و کنترل افکار که توسط فتی و همکارانش درایران هنجاریابی شد، در هر دوگروه آزمایش و کنترل جمع آوری شد، و برای گروه آزمایش 15 جلسه مداخله شناخت درمانی گروهی در گروه های 15 نفره هر هفته یکبار و هر جلسه دو ساعت برگزار شد. و در نهایت مجددا هر دو پرسشنامه برای هر دو گروه اجرا شد، در واقع فاصله پیش آزمون و پس آزمون از هم حدود 4 ماه بود. تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس عاملی درمحیط نرم افزاری spssانجام شد. یافته ها: تحلیل داده ها در مقایسه دو گروه آزمایش وکنترل در مقیاس افکار خودکار و منفی نشان داد اگر چه میانگین نمرات افکار خودکار منفی در گروه آزمایش پس از مداخله کاهش یافته است اماازنظرآماری تفاوت معنی دار نداشتند.در آزمون کتل دربرخی ازعوامل مانندعاملg(خلق استوار-خلق نارس ووابسته )عاملi(حساسیت هیجانی –زمختی رشدیافتگی)مشاوره درمانی تاثیرگذاربوده ونمرات آزمودنی هادرگروه آزمایش ازلحاظ آماری تغییرات معنی داری داشته است که درسطح اطمینان 95/0معنادار بوده است، اما در سایر عوامل تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج:مداخله گروهی در بهبود بازخورد های ضد اجتماعی از قبیل کاهش خلق نارسو ناپخته، حساسیت هیجانی، موثر است.
المیرا محمدپور صدیق میرتقی گروسی فرشی
چکیده ندارد.
زهرا خسروی کبیر ولی الله موسوی
چکیده ندارد.
غلامرضا شوفریان یزدی علیرضا آقایوسفی
چکیده ندارد.
معصومه احسانی علیرضا آقایوسفی
چکیده ندارد.
ربابه عطایی فر فرهاد شقاقی
چکیده ندارد.
مهستا مصلایی علیرضا آقایوسفی
چکیده ندارد.
محمدعلی نصیری علیرضا آقایوسفی
چکیده ندارد.
فریده نجاری حسن زاده علیرضا آقایوسفی
چکیده ندارد.
زهرا ادب دوست احمد علیپور
چکیده ندارد.
ربابه حیدری علیرضا آقایوسفی
چکیده ندارد.
افسانه سلیمی علی پولادی ریشهری
چکیده ندارد.
فرزانه صادقیان علیرضا آقایوسفی
چکیده ندارد.
سحر نوبخت فرد علیرضا آقایوسفی
پژوهش حاضر بر پایه نظریه شناختی با هدف بررسی تأثیر مقابله درمانگری بر افسردگی، افکار خودکار و بهزیستی شخصی دانشجویان انجام شده است. این تحقیق با بکارگیری طرح آزمایشی از نوع «پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل» اجرا شده است. برای انتخاب نمونه این پژوهش، با اجرای تست افسردگی بک افرادی را که به افسردگی متوسط تا شدید مبتلا بودند گزینش شدند. سپس از بین آنها 40 نفر را بطور تصادفی بر اساس نمره آزمون افسردگی بک همتا کرده و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. دانشجویان با بکارگیری آزمون¬های بک، افکار خودکار و مک کامینز ارزیابی شده¬اند. سپس گروه آزمایش به مدت ده جلسه تحت روش مقابله درمانگری قرار گرفت. پس از اتمام دوره درمانی هر دو گروه مجدداً مورد آزمونهای فوق قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون t مستقل، کوواریانس، تحلیل واریانس چند متغیری در اندازه گیریهای مکرر و t برای گروههای زوجی استفاده شده است. این پژوهش نشان داد که مقابله درمانگری، علائم افسردگی و افکار خودکار دانشجویان را کاهش داده و در افزایش بهزیستی شخصی آنان تأثیر داشته است.
ندا حسینیان احمد علیپور
چکیده هدف: این تحقیق با هدف بررسی رابطه سمت شکایات جسمانی وعلایم افسردگی در افراد راست دست و چپ دست انجام شده است.روش:در یک تحقیق علی-مقایسه ای ،20 1 دانشجوی دختربا میانگین سنی 24 سال و 5 ماه انتخاب شدندکه از این تعداد 60 نفر راست دست و 60 نفر چپ دست بوده اند. افراد چپ دست به شیوه در دسترس و افراد راست دست به صورت تصادفی از همان کلاسهایی که نمونه های چپ دست برگزیده شده بودند انتخاب گردیدند. دانشجویان راست دست و چپ دست به دو گروه افسرده و غیر افسرده تقسیم گردیدند.برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه افسردگی بک،پرسشنامه سلامت عمومی(ghq-28)،پرسشنامه دست برتری ادینبورگ و فرم ارزیابی سمت شکایات جسمانی محقق ساخته بهره گرفته شد.برای تحلیل داده ها از روش رگرسیون لجستیک دو جمله ای ،آزمون t و ضریب همبستگی پیزسون استفاده گردید.یافته ها:یافته ها نشان دادند که نمره نشانه های جسمانی افراد راست دست و چپ دست به طور معنی داری با شکایات جسمانی طرف چپ بدن رابطه دارند. همچنین این تحقیق نشان داد که تفاوت معنی داری بین نمره افسردگی و نمره نشانه های جسمانی افراد راست دست و افراد چپ دست وجود ندارد.اما تفاوت معناداری بین نمره اضطراب افراد راست دست و چپ دست وجود دارد به این معنا که افرادچپ دست نمره اضطراب بالاتری نسبت به افراد راست دست کسب کردند.بین نمره افسردگی آزمون بک وآزمون سلامت عمومی رابطه معناداری وجود دارد.همچنین بین نمره افسردگی و نمره نشانه های جسمانی در آزمون بک وآزمون سلامت عمومی رابطه وجود دارد.. نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالای شکایات جسمانی در طرف چپ بدن در دانشجویان راست دست و چپ دست افسرده می توان وجود این شکایات در سمت چپ بدن را به عنوان علامت افسردگی در نظر گرفت.همچنین نتایج این تحقیق حاکی از آن است که احتمالا نیمکره راست میتواند نقش اساسی در پردازش اطلاعات منفی از جمله درک درد در افسردگی در افراد راست دست و چپ دست داشته باشد.
مژگان قرچه علیرضا آقایوسفی
این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است که به منظور" بررسی تأثیر استفاده از روش خلق گردانی1 در کاهش میزان افسردگی سالمندان مقیم در سرای سالمندان ستایش کرج" انجام شده است. تعداد نمونه شامل 30 نفرزن و مرد سالمند ساکن درآسایشگاه ستایش می باشد که از این تعداد20 نفر به عنوان گروه نمونه و 10 نفر به عنوان گروه شاهد جهت مقایسه نتایج دسته بندی شدند. گروه مورد پژوهش از طریق تکمیل پرسشنامه افسردگی بک که توسط محقق طی مصاحبه بالینی با سالمندان دارای نمرات افسردگی بالایی بودند، انتخاب گردیدند. در مرحله بعدی با استفاده از آیین نامه درمانی 12 جلسه به مدت 4 هفته ( هرهفته سه جلسه یک و نیم ساعته) این افراد به صورت گروهی تحت مراحل درمان پیشنهادی قرار گرفتند و درنهایت مجدداً پرسشنامه افسردگی بک جهت بررسی تغییرات احتمالی نمرات افسردگی بعد از انجام آیین نامه درمانی توسط مصاحبه بالینی از سالمندان اخذ شد. همچنین جهت پیگیری ازنتایج حاصله و اطمینان از تأثیر طولانی مدت درمان 3 هفته بعد ازدرمان مجدداً پرسشنامه افسردگی از همه سالمندان گرفته شد. مشخص گردید میزان نمرات افسردگی درپس آزمون درگروه آزمایش دارای اختلاف معناداری با نمرات افسردگی پیش آزمون درگروه آزمایشی دارد و میزان نمرات افسردگی درمرحله پیگیری که سه هفته بعد از اتمام آیین نامه درمانی اخذشدازنمرات پس آزمون بالاتر و از نمرات پیش آزمون پایین تراست.( اختلاف نمرات پیش آزمون و پس آزمون هنوز در سطح معنادار می باشد). این امربیان کننده لزوم استمرار استفاده از روش درمانی محقق درطول مدت زمان بیشتر دررسیدن به نتایج پایدارترمی باشد. نهایتاً تأثیر آیین نامه پیشنهادی محقق راکه با استفاده ازخنده درمانی به همراه روش شناخت درمانگری بک و تیزدل برمیزان افسردگی سالمندان اجراگردیده را نشان می دهد و فرضیه این پژوهش راکه استفاده ازروش خلق گردانی در کاهش میزان افسردگی سالمندان موثر می باشد راتایید می نماید.
علیرضا آقایوسفی پریرخ دادستان
بررسی ویژگیهای شخصیتی و راههای مقابله ای دانشجویان دختر افسرده و مقایسه تاثیر"مقابله درمانگری" با "تنش زدایی تدریجی عضلانی " در این دانشجویان موضوع تحقیق حاضر است . نتایج نشان دادند که افسردگی متاثر از عوامل عمقی شخصیت و سپس عوامل سطحی و راههای مقابله ای است .