نام پژوهشگر: هما زنجانی زاده اعزازی
مهدی آرمان طاهری مه دخت پورخالقی چترودی
چکیده : در این تحقیق ، تعاملات عاشق و معشوق را در صد غزل از غزلیّات مولوی ، بر اساس روش تحلیل انتقادی گفتمان بررسی کرده ایم . هدف این تحقیق ، تجزیّه و تحلیل تعاملات عاشق و معشوق مطابق روش تحلیل انتقادی گفتمانی تئون اِی ون دایک و تحلیل اجتماعی آن ها مطابق الگوی اریک فروم است . به همین منظور ابتدا تعاملات عاشق و معشوق را بر طبق الگوی اریک فروم دسته بندی کرده ، سپس با ترسیم جداول و نمودارهایی از تعاملات عاشق و معشوق به نتیجه گیری از یافته های تحقیق پرداخته ایم. پس از تجزیه ی تعاملات بر اساس الگوی اریک فروم ، دو دسته تعامل مشخّص گردید: 1- تعاملاتی که در آن ها عاشق چیزی را نثار معشوق می کند 2- تعاملاتی که در آن ها عاشق به دنبال دریافت چیزی از معشوق است . همچنین ، مطابق روش تحلیل انتقادی گفتمانی ون دایک مشخّص گردید که پنج سازه ی اصلی زیر بنای غزلیّات مولوی و تعاملات عاشق و معشوق را تشکیل می دهند : نثار عشق ، ادب خدمت ، تمجید از معشوق و تقاضای عشق و وصال از او . آمار و تحلیل یافته های تحقیق نشان داد که تمجید و تعریف ازمعشوق و تقاضای عشق و عنایت از او ، بیشترین فراوانی را دارند . عاشق و معشوق مطابق تعریف و الگوی فروم از عشق ، موفّق و متعادل عمل کرده اند و عاشق در رسیدن به وصال و اتّحاد با معشوق به هدف خود نائل آمده است .
الهام محمدی هما زنجانی زاده اعزازی
این پژوهش برای دستیابی به الگوهای مصرف موسیقی بین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد و عوامل اجتماعی موثر بر سلیقه موسیقایی آنان صورت گرفت. سلیقه، طبق نظر بوردیو ظرفیت یا توانایی به کارگیری گروهی از اشیا یا اعمال، به صورت مادی و نمادین و به معنای مجموعه ای از ترجیحات متمایز کننده تعریف شد. در بخش میانی نظری، سه دیدگاه طبقاتی بوردیو، دیدگاه مصرف فرهنگی ریچارد پیترسون و دیگاه انگیزش شناختی مورد بحث قرار گرفت و بر اساس این دیدگاه ها و با توجه به این که تحقیقات پیرامون سلیقه موسیقایی بر انجام روش های کیفی و در نظر گرفتن عاملیت توجه خاصی نشان می دهند تلاش کردیم با روش کیفی و انجام مصاحبه عمیق، سلیقه موسیقایی را در بین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد ارزیابی کنیم. بدین منظور تیپ های متفاوتی از طرفداران سبک های شاخص موسیقی انتخاب و مصاحبه با آنان انجام شد. برجسته ترین نتایج پژوهش این بود که سلیقه موسیقایی در بین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد به عنوان ابزاری برای ایجاد تمایز فرهنگی طبقاتی به کار نمی رود و مکانیسم های دیگری بر روی ذایقه موسیقایی فرد اثر می گذارد. اثرپذیری از گروه مرجع، کاربرد موسیقی به عنوان ابزاری برای گریز از شرایط خاص یا مقابله با آن یا به عبارتی ابزار مقاومت و اعتراض، ابزاری برای ایجاد تمایز افقی و اعلام پیام هویتی، تاثیر فراگیریی ساز خاص و جهت گیری قومی از جمله مهمترین عواملی بود که در این پژوهش به عنوان عامل موثر بر سلیقه موسیقایی فرد آشکار شد.
وحیده نیکونام طوسی فریبا سیدان
یکی از پدیده های اجتماعی جامعه ی معاصر ایران در حوزه ی روابط بین شخصی، پدیده ی روابط زنان متاهل با مردان بعد از ازدواج است. این پژوهش با هدف بررسی و شناخت نگرش دانشجویان و بررسی رابطه ی عوامل اجتماعی با نگرش به این روابط انجام شده است. جامعه نمونه 384 نفر دانشجوی دختر از دانشگاه های شهرستان مشهد بوده و پژوهش به روش پیمایشی صورت گرفته است. ابزارگرد آوری اطلاعات پرسشنامه بوده وتجزیه و تحلیل داده های آماری، با استفاده از نرم افزار spss انجام شده است. با بهره گیری از نظریه ی تغییرات نگرشی و ارزشی رونالد اینگلهارت و گیدنز، یافته های پژوهش نشان داد میانگین شاخص نگرش به روابط 39/2، پایبندی مذهبی 26/3، نگرش خانواده 78/2، سبک زندگی 29/3 است و نگرش دختران نسبت به پدیده مذکور مثبت است. نتایج بررسی تأثیر همزمان متغیرهای مستقل بر روی متغیر وابسته با استفاده از آزمون رگرسیون، نشان داد این متغیرها 32 درصد واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند. یعنی به میزان 32 درصد می توانند تغییرات آن را پیش بینی کنند. از سوی دیگر معنادار بودن آزمون آنالیز واریانس این رگرسیون نیز نشان می دهد، مدل رگرسیونی مناسب بوده و برازش دارد. آنچنان که مشخص است، متغیر پایبندی به دین 24/0- ، نگرش خانواده 20/0 و سبک زندگی 19/0، بر روی متغیر وابسته تأثیر معنادار دارند.
فاطمه السادات سبیلیان هما زنجانی زاده اعزازی
هدف و زمینه: این پژوهش با هدف بررسی الگوی حل مسأله در خانواده کودکان مبتلا به سرطان و عوامل موثر بر این الگو در خانواده های دارای فرزند سرطانی در مشهد صورت گرفت. روش: عدم شناسایی کامل عوامل موثر بر الگوی مقابله خانواده ها سبب شد تا با رویکرد کیفی و اجرای مصاحبه های عمیق، این الگو مورد ارزیابی واقع شود. در این راستا والدین کودکان سرطانی از بین مراجعه کنندگان به مطب پزشک فوق تخصص هماتولوژی اطفال انتخاب و با آنان مصاحبه صورت گرفت. نتیجه: نتایج این پژوهش نشان می دهد که مهمترین عامل موثر بر موفقیت الگوی حل مسأله و مقابله درست خانواده با سرطان کودکشان، سرمایه اجتماعی آنان است. سن اعضای خانواده، سرمایه اقتصادی خانواده، سرمایه فرهنگی خانواده، نوع و مرحله سرطان و ... از جمله عوامل دیگری هستند که مقابله درست خانواده را به ارمغان می آورند.
فریال اسماعیلی یزدی هما زنجانی زاده اعزازی
از آنجائیکه در اکثرجوامع امروزی اساس خانواده متشکل از یک زن و یک مرد می باشد، این باور وجود دارد که زنان و مردان پا به پای هم و در کنار هم خانواده را می سازند. به دنبال این باور، تصور رایج برآن است که تصمیم گیری در امور مختلف خانواده نیز باید به صورتی بین همسران تقسیم شود که هر یک از زوجین درمورد این تصمیم گیری ها سهمی برابر با دیگری داشته باشد و در واقع تقسیم عادلانه قد رت در خانواده برقرار باشد. براین اساس این سوال مطرح می شود که آیاد در جامعه ما و به طور خاص در شهر مشهد این تعادل موازنه قدرت در خانواده ها برقرار است یا خیر. از آنجا که سرپرست اکثر خانواده های ایرانی مردان هستند و به نظر می آید تصمیم گیرنده اصلی در امور خانواده مردان باشند، سهم زنان در این امر بیش از مردان مورد سوال بود. از این رو این پژوهش به «سنجش میزان قدرت تصمیم گیری زنان در خانواده و عوامل موثر بر آن پرداخته و در قالب این موضوع به این نتیجه رسیده است که زنان در خانواده تصمیم گیرنده اصلی نیستند ولی نظر آنها در تصمیم گیری ها موثر است و در مجموع میزان قدرت تصمیم گیری زنان در خانواده در جامعه آماری این پژوهش (شهر مشهد) متوسط بدست آمد و برخلاف فرض اولیه که ویژگی های فردی زنان را موثرترین عامل در این زمینه تلقی می کرد، آنچه بیش از هر عاملی تعیین کننده سطح قدرت زنان در خانواده شناخته شد، میزان اعتقاد زوجین به کلیشه های جنسیتی و باورهای قالبی در مورد زنان می باشد.
زهره محمدنیایی بایگی محمود شارع پور
چکیده ندارد.
محمدعلی جوان برگ هما زنجانی زاده اعزازی
چکیده ندارد.
نجمه منوچهری راوری هما زنجانی زاده اعزازی
چکیده ندارد.
آزاده نارنجی ثانی هما زنجانی زاده اعزازی
چکیده ندارد.
محمدحسین خسروی هما زنجانی زاده اعزازی
آنچه در این تحقیق ما به دنبال درک و یافتن آن بودیم، عوامل موثر بر الگوی مصرف فرهنگیان بود. بدین منظور ابتدا الگوی مصرف فرهنگیان را تعریف نمودیم: هنجارهای درونی شده مصرف بوسیله فرهنگیان، که در اینجا دبیران مقطع متوسطه آموزش و پرورش می باشند، الگوی مصرف آنها را شکل می دهد، بدین منظور ما ابتدا هنجارهای درونی شدهء مصرف فرهنگیان و سپس کانالهای مختلفی که این هنجارها را به دبیران منتقل می سازند را مورد بررسی قرار دادیم و علاوه بر آن به خود دبیران به عنوان بازیگران اجتماعی، که نقش اصلی را در تصمیم گیری برای انتخاب نوع رفتار مصرفی (الگوی رفتار و انتخاب آن) بر عهده دارند نیز توجه کرده ایم. بنابراین ابتدا سعی کردیم سه دسته از عوامل را به صورتی انتزاعی از یکدیگر مجزا نمائیم: -1 عوامل مربوط به فرد -2 عوامل اقتصادی -3 اوضاع و شرایط محیط اجتماعی و سپس به کمک نظریه های مختلفی که درباره این سه دسته از عوامل و تاثیر آنها بر رفتار فرد بیان شده بود، عوامل موثر بر رفتار مصرفی دبیران را پیدا کنیم. بدین منظور از نظریه های اقتصادی، روان شناسی و جامعه شناسی سود بردیم. مهمترین نظریه های مورد استفاده ما، نظریه تضادشناختی (ناهماهنگی شناختی) تئوری میدانی کرت لوین در روان شناسی، نظریه مطلوبیت نهائی (مکتب روانی) در اقتصاد و نظریه های پیربوردیو و ژان بودریلارد در جامعه شناسی بود. از میان کلیه عواملی که در مبحث تئوری بیان شد مشخص شد که، میانگین سن و سواد خانواده، سن و تحصیلات همسر، اهمیت دبیران به استانداردهای عمومی تعلیم و تربیت ، رضایت شغلی، تاهل، تعداد افراد خانواده، محافظه کاری، ارزشهای طبقه بالای جامعه، اشتغال زنان و جنسیت (زن یا مرد بودن) در تعیین نوع الگوی مصرف فرهنگیان (دبیران مدارس متوسطه شهر مشهد) تاثیر مستقیمی دارند. علاوه بر آن، کل درآمد خانواده، گرایش نسبت به طبقه متوسط و همچنین قضاوتی که فرد درباره خود می کند (خویشتن پنداری) در تعیین الگوی مصرف دبیران دخالت دارد (تصویر 6-68). نیتجه مهمی که از این تحقیق گرفته شد این است که دبیران مدارس متوسطه اکثرا برای خویش پایگاه نسبتا بالایی در جامعه جستجو می کنند. آنها از یک سو خود را متعلق به طبقه متوسط می دانند و از سوی دیگر گرایش زیادی به ارزشهای طبقه بالای جامعه از خود نشان می دهند. مهمترین الگوهای مصرفی که دبیران مدارس متوسطه در آموزش و پرورش شهر مشهد دارا می باشند.
مجید علیشاهی بجستانی هما زنجانی زاده اعزازی
هدف از این تحقیق بررسی میزان رضایت شغلی دبیران مرد آموزش و پرورش منطقهء بجستان و عوامل موثر بر آن بوده است . سنجش میزان رضایت با استفاده از یک مقیاس 18 گویه ای صورت گرفت و برای بررسی عوامل موثر از تئوری هرزبرگ و نیز مدل بازسازی شدهء آن توسط هوی و میسکل استفاده شد. اساس این نظریه تفکیک رضایت شغلی از ناخشنودی شغلی و عوامل موثر بر آن دو است . بدین ترتیب که عوامل انگیزشی (مسوولیت ، ترقی، قدردانی و ماهیت کار) بر رضایت شغلی، عوامل محیطی (رابطه با همکاران، مدیریت و سرپرستی، امنیت شغلی و شرایط کاری) بر نارضایتی از شغل و عوامل واسطه ای (حقوق و مزایا، احترام همکاران و روسا، فعالیت دانش آموزان، مقام و موقعیت) بر هر دو به یک نسبت تاثیر دارند. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه بود. جامعهء آماری، تمامی دبیران مرد آموزش و پرورش منطقهء بجستان (مقاطع راهنمایی و متوسطه) در سال تحصیلی 1375-1376 بوده و به علت محدودیت جامعه (حدود 110 نفر) از شیوه تمام شماری به جای نمونه گیری استفاده گردید. میانگین نمرهء رضایت شغلی از مجموع 90 نمره برابر 65 بود و طبق یک دسته بندی 32 درصد این افراد از شغل خود راضی، 58 درصد بی نظر و 10 درصد ناراضی بودند. از بین عوامل مختلف موثر، عامل انگیزشی بیش از همه موثر بوده، پس از آن سابقهء تدریس و نیز رضایت کلی فرد از زندگی ارتباط قابل ملاحظه ای با رضایت شغلی دبیران داشتند.