نام پژوهشگر: مهنوش عبدالله میلانی

بررسی عوامل موثر بر تامین مالی در صندوق های بیمه ای تامین اجتماعی مطالعه موردی: بررسی اثر تورم بر منابع و مصارف سازمان تامین اجتماعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده اقتصاد 1388
  رسول رییس جعفری مطلق   محمد ستاریفر

تامین اجتماعی از دیرباز به عنوان یک نهاد غیر رسمی در جوامع مختلف وجود داشته است و تامین خدمات تامین اجتماعی بوسیله نهادهایی چون خانواده،کلیسا یا مسجد و افراد نیکوکار فراهم می شد.پس از انقلاب صنعتی و تحولات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بوجود آمده در اروپا و تغییرات در رابطه بین کارگر و کارفرما، اولین اشکال خدمات تامین اجتماعی در دنیا به صورت یک نهاد رسمی شکل گرفت و از جنگ جهانی اول در مقاوله نامه های بین المللی به عنوان وظیفه دولت ها مورد تاکید واقع شد.امروزه تامین اجتماعی به سه حوزه بیمه ای، امدادی و حمایتی تقسیم می شود که هر یک از این حوزه ها ترتیبات نهادی و جمعیت مخاطب خاص خود را دارد. تمرکز ما در این پایان نامه بر حوزه بیمه ای است و با بررسی انواع صندوق های بیمه ای تامین اجتماعی، صندوق های بیمه ای با رویکرد اجتماعی-اقتصادی مورد تاکید قرار می گیرد در این پایان نامه با استفاده از نگرش نهادگرایانه "ویلیامسون" به بررسی متغیرهای تاثیرگذار بر منابع و مصارف صندوق های بیمه ای پرداختیم و نشان دادیم که این عوامل در چهار سطح نهادهای غیر رسمی، نهادهای رسمی، مسئله اجرا، پیامدها و نتایج ، امکان تاثیر بر منابع و مصارف صندوق های بیمه ای را دارد و سپس با استفاده از روش های آماری و ریاضی نشان دادیم که چگونه ممکن است تورم بر منابع و مصارف یک صندوق بیمه ای تاثیر داشته باشد. در ادامه به بررسی سازمان تامین اجتماعی در ایران پرداختیم و نشان دادیم که تورم بر منابع و مصارف این سازمان در طول سال های پس از انقلاب تاثیر منفی داشته است که با توجه به چارچوب مورد بحث ویلیامسون تاثیر آن به دلیل ناکارآمدی نهادهای غیر رسمی، عدم ثبات و کارآمدی در نهادهای رسمی و مهمتر از همه، مسائل و مشکلات اجرا در ایران و در نهایت متغیرهایی همچون نرخ رشد جمعیت و بیکاری و تورم در کشور بوده است.آنچه که یافته های این پایان نامه به ما نشان می دهد آن است که همبستگی قوی میان سطوح مختلف چارچوب نهادی ویلیامسون و کارآمدی عملکرد صندوق های بیمه ای وجود دارد. به این نحو که اگر طالب کارآمدی در صندوق های بیمه ای هستیم می باید به کارآمد کردن 4سطح مورد بحث ویلیامسون بپردازیم

بررسی عوامل موثر بر تامین مالی در صندوق های بیمه ای تامین اجتماعی (مطالعه موردی:بررسی اثر تورم بر منابع و مصارف سازمان تامین اجتماعی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده اقتصاد 1388
  رسول رییس جعفری مطلق   محمد ستاریفر

امروزه تامین اجتماعی به سه حوزه بیمه ای، امدادی و حمایتی تقسیم می شود که هر یک از این حوزه ها ترتیبات نهادی و جمعیت مخاطب خاص خود را دارد. تمرکز ما در این پایان نامه بر حوزه بیمه ای است و با بررسی انواع صندوق های بیمه ای تامین اجتماعی، صندوق های بیمه ای با رویکرد اجتماعی-اقتصادی مورد تاکید قرار می گیرد در این پایان نامه با استفاده از نگرش نهادگرایانه "ویلیامسون" به بررسی متغیرهای تاثیرگذار بر منابع و مصارف صندوق های بیمه ای پرداختیم و نشان دادیم که این عوامل در چهار سطح نهادهای غیر رسمی، نهادهای رسمی، مسئله اجرا، پیامدها و نتایج ، امکان تاثیر بر منابع و مصارف صندوق های بیمه ای را دارد و سپس با استفاده از روش های آماری و ریاضی نشان دادیم که چگونه ممکن است تورم بر منابع و مصارف یک صندوق بیمه ای تاثیر داشته باشد. در ادامه به بررسی سازمان تامین اجتماعی در ایران پرداختیم و نشان دادیم که تورم بر منابع و مصارف این سازمان در طول سال های پس از انقلاب تاثیر منفی داشته است که با توجه به چارچوب مورد بحث ویلیامسون تاثیر آن به دلیل ناکارآمدی نهادهای غیر رسمی، عدم ثبات و کارآمدی در نهادهای رسمی و مهمتر از همه، مسائل و مشکلات اجرا در ایران و در نهایت متغیرهایی همچون نرخ رشد جمعیت و بیکاری و تورم در کشور بوده است. آنچه که یافته های این پایان نامه به ما نشان می دهد آن است که همبستگی قوی میان سطوح مختلف چارچوب نهادی ویلیامسون و کارآمدی عملکرد صندوق های بیمه ای وجود دارد. به این نحو که اگر طالب کارآمدی در صندوق های بیمه ای هستیم می باید به کارآمد کردن 4سطح مورد بحث ویلیامسون بپردازیم.

بررسی و تحلیل تجزیه شدت انرژی در صنایع کارخانه ای ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده اقتصاد 1389
  هدیه تجلی   اسفندیار جهانگرد

هدف از این تحقیق تجزیه شدت انرژی در صنایع کارخانه ای ایران است. تجزیه شدت انرژی به دو اثر ساختاری و اثر شدت بخشی در کل صنعت و صنایع 9گانه ایران با استفاده از شاخص لاسپیرز و شاخص میانگین حسابی دیویژیا انجام می شود. بدین منظور از داده های مرکز آمار ایران برای کارگاه های صنعتی 10 نفر کارکن و بیشتر طی دوره 1374 تا 1386 شده است. اثر ساختار اثر ناشی از تغییر در ترکیب ارزش افزوده فعالیت صنعتی است و اثر شدت بعنوان اثر ناشی از تغییر در شدت خالص انرژی، ابزار مناسبی برای اندازه گیری کارایی انرژی از شدت انرژی کل است. نتایج نشان می دهد در کل صنعت اثر شدت بخشی نسبت به اثر ساختار سهم بیشتری در تغییرات اثر کل دارد. در بیشتر صنایع نیز اثر شدت بخشی از اثر ساختار تأثیرگذارتر بوده و در برخی موارد نیز هر دو اثر ، موثر بوده اند. در بیشتر موارد اثر شدت بخشی در جهت کاهش شدت انرژی حرکت کرده است.

نقش آموزش بر ارزش افزوده بخش صنعت در ایران طی سالهای 1386 - 1374
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده اقتصاد 1389
  علی ویسی   تیمور محمدی

امروزه فرایند تولید بسیاری از کالاها به صورت مکانیزه و صنعتی صورت می پذیرد و برای تولید کالاها از ماشین آلات و تجهیزات و همچنین دانش فنی مربوط به آنها استفاده می شود. از الزامات اساسی برای تولید کالاهای صنعتی دسترسی به نیروی کار متخصص و آموزش دیده و کارآزموده می باشد. این نیروی کار آموزش دیده توانایی استفاده از دانش فنی موجود را برای تولید کالاهای صنعتی، داشته و قادر است سطح تولیدات را افزایش دهد. امروزه سرمایه گذاری برای آموزش نیروی کار یک عامل کلیدی در فرایند رشد و توسعه محسوب می شود در حالی که پیش از این تنها عوامل کلیدی در رشد و توسعه نیروی کار و سرمایه فیزیکی معرفی می شدند. در تحقیق فوق که جهت بررسی اثر آموزش بر ارزش افزوده بخش صنعت طی دوره 1374 الی 1386 صورت گرفته، با استفاده از داده های ترکیبی مشخص شد که یک درصد افزایش در سرمایه فیزیکی 14/0 درصد، یک درصد افزایش در نیروی کار موثر (hl) 8/0 درصد و یک درصد افزایش در سرمایه انسانی باعث افزایش 15/0 درصدی ارزش افزوده بخش صنعت می شود. همچنین یک درصد افزایش در سرمایه فیزیکی 08/0 درصد، یک درصد افزایش در نیروی کار موثر (hl) 57/0 درصد و یک درصد افزایش در سرمایه انسانی باعث افزایش 21/0 درصدی ارزش افزوده صنایع کاربر می شود. در ارتباط با صنایع سرمایه بر یک درصد افزایش در سرمایه فیزیکی 14/0 درصد، یک درصد افزایش در نیروی کار موثر (hl) 93/0 درصد و یک درصد افزایش در سرمایه انسانی باعث افزایش 31/0 درصدی ارزش افزوده این صنایع می شود. نتایج این تحقیق نشان داد که اثرگذاری آموزش بر ارزش افزوده بخش صنعت مثبت و معنادار بوده و این اثر گذاری در صنایع سرمایه بر بیشتر از صنایع کاربر می باشد.