نام پژوهشگر: محمد صالحی راد
محمد صالحی راد حسین رفیع
چکیده: امروزه پدیدهی تروریسم یکی از پیچیدهترین معضلهای امنیتی در جهان است. در حالی که، ادراکات متفاوتی نسبت به آن وجود دارد و از دید برخی پدیدهای زشت و منفور به حساب میآید، برخی دیگر آن را به نام جهاد و مبارزه با ظلم تحسین میکنند. تروریسم، پس از جنگ سرد فضایی را آفرید که مبارزه با آن به نوعی جای خود را به مبارزهطلبی بین ابرقدرتها در دوران جنگ سرد داده است. در این میان، سازمان القاعده به عنوان یک گروه بنیادگرای اسلامی که زمینههای شکلگیری آن متکی بر برخی مبانی فکری و تاریخی در بین بعضی فرق اسلامی است، در عصر حاضر سر از دل بحران اشغال افغانستان برآورده و برخی مجاهدان مسلمان که علیه اشغالگری شوروی سابق جنگیده بودند نوک پیکان حملهی خود را متوجه غرب و دولتهای تحت نفوذ آن در خاورمیانهاسلامی کردند. سازمان القاعده با هدف بیرون راندن کافران غربی از کشورهای مسلمان و ایجاد حکومتی اسلامی در این کشورها شکل گرفت. این سازمان از بدو شکلگیری در سال 1988، به اقدامات افراطگرایانهی تروریستی علیه منافع و اهداف غربی و نیز در کشورهای اسلامی خاورمیانه علیه دولتها، گروهها و مذاهب غیرهمفکر خود دست زده و تا کنون این پروسه را تداوم بخشیده است. این پژوهش در صدد بوده است با استفاده از روشهای توصیفی-تحلیلی و بهرهگیری از منابع کتابخانهای، تاثیر اقدامات تروریستی القاعده بر روابط درون منطقهای در خاورمیانه و نیز روابط خاورمیانهاسلامی با غرب را در چارچوب دادههای نظری مورد واکاوی و تجزیه و تحلیل قرار دهد. یافتههای پژوهش گواه آن است که افراطگرایی القاعده ضمن این که به فضای بدبینی و تنش در روابط بین دولتها، ملل و مذاهب اسلامی در منطقه دامن زده، به نوعی با ترسیم چهرهای منفی از اسلام، فضای بدبینی بین جهان اسلام و دنیای غرب و تنش در روابط متقابل را تشدید نموده است. واژگان کلیدی: القاعده، تروریسم جهانی، فرقهگرایی، خاورمیانهاسلامی، غرب.