نام پژوهشگر: فرشته بختیاری

بررسی تأثیر میکروارگانیسم ها بر رئولوژی و کارایی سیستم های پلیمری در عملیات ازدیاد برداشت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان 1388
  مهران فضیلتی   مهین شفیعی

ازدیاد برداشت نفت به روش میکروبی یکی از روش هایی است که با توجه به مزیت های قابل توجهش در سال های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این روش از خواص میکروارگانیسم ها و همچنین محصولات تولید شده توسط آن ها در جهت بهبود ازدیاد برداشت نفت استفاده شده است. ازدیاد برداشت نفت با استفاده از سیستم های پلیمر نیز از روش های متداول در صنعت نفت می باشد. روش تزریق سیستم های پلیمری معمولا برای افزایش گرانروی سیال جابجاکننده نفت مورد استفاده قرار گرفته و یکی از خواص اساسی و تعیین کننده محلول های پلیمری، رئولوژی می باشد که باید مورد توجه قرار گرفته شود. در این تحقیق سعی شده است بر روی ترکیب دو روش فوق (روش های میکروبی و تزریق محلول پلیمری) و همچنین رئولوژی محلول پلیمری مطالعه انجام شود. به این ترتیب که محلول های پلیمری با غلظت های مختلف در مجاورت نوعی میکروارگانیسم برای مدت زمان های متفاوت قرار داده شد و تغییر حاصل در رئولوژی محلول پلیمری مورد مطالعه قرار گرفت. پس از تجزیه و تحلیل نتایج، شواهد حاکی از رشد و تاثیرگذاری میکروارگانیسم ها در محلول های پلیمری بود. تنها شدت و میزان این تغییرات در محلول های ساخته شده از پلیمرهای مختلف، تفاوت داشت. به منظور آشکارسازی فرآیند تزریق موثرترین نمونه برای ازدیاد برداشت نفت، محلول مورد نظر با دبی مشخص به داخل یک میکرومدل شیشه ای همگن تزریق و آشکارسازی شد.

لیچینگ مس از غبار کوره های مجتمع مس سرچشمه با استفاده از باکتری های ترموفیل معتدل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده فنی و مهندسی 1389
  مریم حوایج   فرشته بختیاری

فناوری زیستی به عنوان روش جدیدی در استحصال فلزات از جایگاه ویژه ای در صنایع متالورژی برخوردار است. مزایای زیست محیطی و قابلیت استفاده از آن برای کانی های کم عیار از ویژگی های عمده آن می باشد. غبار تولید شده در کارخانه ذوب مجتمع مس سرچشمه با وزنی معادل 50 تن در روز و متوسط عیار مس 36 درصد بدون هیچ تغییری پس از اختلاط با کنسانتره دوباره به سامانه برگردانده می شود. هدف از این تحقیق، بررسی فروشویی زیستی مس غبار کوره های ذوب مجتمع مس سرچشمه با استفاده از باکتری های ترموفیل معتدل جداسازی شده از معدن مس سرچشمه است. در این راستا لیچینگ شیمیایی مورد توجه و تاثیر آن بر کارایی بیولیچینگ بررسی شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که حداکثر بازیابی مس در فرایند لیچینگ شیمیایی وابسته به نوع عامل لیچینگ و درصد جامد پالپ حداکثر 6/77 درصد می باشد و واکنش های لیچینگ شیمیایی از درجه یک تبعیت دارند. نتایج بیولیچینگ پسماند لیچینگ شیمیایی در ظروف لرزان حاکی از بازیابی حداکثر 4/92 درصد مس در مدت زمان 28 روز می باشد. واکنش های بیولیچینگ از درجه صفر تبعیت می کند.

بررسی جذب سطحی فنول، فرمالین، یونهای سرب و کادمیوم بر روی انواع نانورس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان 1390
  راضیه بخشنده   فرشته بختیاری

ورود فاضلابهای صنعتی حاوی مواد آلی و فلزات سنگین به آبهای سطحی، زیرزمینی و تخلیه در فاضلابهای شهری موجب آلودگی آب و محیط زیست می شود. جذب سطحی یکی از روشهای حذف آلودگی می باشد که در صورت استفاده از جاذبهای ارزان قیمت، از نظر اقتصادی حائز اهمیت است. رس ها یکی از این جاذبها می باشندکه به علت داشتن ساختار لایه ای با ضخامتی در حد نانو، به نانورس معروفند. یک نمونه رسی معروف بنتونیت می باشد که در ساختارآن علاوه بر مونت موریلنیت به عنوان کانی اصلی، کانی های رسی دیگری مانند کائولینیت و ایلیت و کانی های غیر رسی مانند کلسیت، کوارتز، کریستوبالیت و هماتیت وجود دارد. در این تحقیق جذب فنول، فرمالین، سرب و کادمیوم بر روی انواع نانورس مورد مطالعه قرار گرفته است. در ابتدا یک نمونه بنتونیت از معدن خیرآباد و دو نمونه نانورس خارجی با نامهایcloisite na+ و cloisite 15a جهت مقایسه تهیه شدند. بر روی نمونه بنتونیتی مراحل خالص سازی ، آلی کردن و فعال سازی انجام شده است. پراش اشعه ایکس، آنالیز شیمیایی و ظرفیت تعویض کاتیونی جهت شناسایی نمونه ها استفاده شد. اثر عواملی مانند تغییر دما، زمان تماس، غلظت و ph اولیه در این فرآیند بررسی شد. نتایج نشان داد که فرمالین روی هیچ کدام از نمونه ها جذب نشد. همچنین جذب فنول بر روی نمونه آلی شده بهتر از نمونه خالص شده و نمونه خالص شده بهتر از نمونه طبیعی می باشد. فنول بر روی رس فعال شده جذب نشد نشد. جذب یونهای کادمیوم بر روی نمونه فعال شده بیشتر از نمونه طبیعی بود این در حالیست که جذب یونهای سرب بر روی نمونه طبیعی بهتر از نمونه فعال شده بود. جذب یونهای سرب و کادمیوم با آلی کردن خاک کاهش یافته و در مجموع نمونه خالص شده و cloisite na+ جذب بالاتر یونهای سرب و کادمیوم را نسبت به نمونه های دیگر دارا می باشند. داده های آزمایشگاهی با ایزوترم های لانگمیر و فرندلیچ مطابقت داده شدند و مشاهده گردید که جذب تعادلی بر ایزوترم لانگمیر مطابقت دارد. داده های سینتیکی به منظور تعیین ثابت سرعت با مدلهای سینتیکی شبه درجه اول و شبه درجه دوم مطابقت داده شدند و در نهایت تطابق خوبی بین داده های آزمایشگاهی و مدل شبه درجه دوم مشاهده گردید. مقادیر خواص ترمودینامیکی مانند انرژی آزادگیبس، آنتالپی وآنتروپی فرآیند نشان دهنده خود به خودی بودن عملیات جذب بود و نشان داد که جذب فنول واکنش گرماگیر و در مورد یونهای سرب و کادمیوم واکنش گرمازا بود.

بررسی حرکت ذرات لجن و غلظت تیواوره در سلول الکترولیز مجتمع مس سرچشمه به کمک دینامیک سیالات محاسباتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده فنی و مهندسی 1390
  محسن دامن افشان   فرشته بختیاری

فرآیند پالایش الکتریکی برای تولید مس خالص، در مقیاس صنعتی، در گروه های بزرگ سلول الکترولیز انجام می شود. مس خالص، برای مثال در رساناها مورد نیاز است؛ جایی که مقادیر اندک ناخالصی رسانایی الکتریکی را کاهش می دهد. تیواوره یکی از مهم ترین افزودنی های آلی است که در فرآیند الکترولیز استفاده می شود. این ماده لایه مس ته نشین شده روی کاتد را هموار و محکم کرده و کیفیت کاتد را بهبود می بخشد؛ بنابراین از اتصال کوتاه بین الکترود ها جلوگیری می کند. در این مطالعه حرکت ذرات لجن و غلظت تیواوره در سلول الکترولیز مجتمع مس سرچشمه به کمک دینامیک سیالات محاسباتی شبیه سازی شد. الکترولیز در سلول با الکترودهایی که در مقابل یکدیگر قرار گرفته اند و به ترتیب دارای چشمه و چاه برای یون مس هستند، انجام می شود. گرادیان ایجاد شده در غلظت مس باعث ایجاد نیروی شناوری و تولید جابجایی طبیعی می گردد. معادلات انتقال یون مس هم زمان با معادلات ناویر- استوکس به کمک نرم افزار cfx-12 حل شد. برای محاسبه تلاطم جریان از مدل k–? استفاده شد. مسیر حرکت ذرات لجن به وسیله حل لاگرانژی معادله حرکت که شامل نیروهای دراگ، شناوری و نفوذ توربالنسی است، ارزیابی شد. با تغییر دبی الکترولیت قطری که در آن، ذره در کف سلول ته نشین می شود، تعیین شد. همچنین اثر دبی الکترولیت، دانسیته جریان و فاصله الکترودها بر توزیع غلظت تیواوره بررسی شد. نتایج نشان داد که با افزایش دبی الکترولیت، دانسیته جریان و فاصله الکترودها، غلظت تیواوره بین الکترودها افزایش می یابد.

بررسی عوامل موثر بر تولید اتانول از پودر آب پنیر توسط مخمر کلوی ورومایسس مارکسیانوس بااستفاده از طراحی آزمایش
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده مهندسی شیمی 1390
  سید حمید رضا طباطبایی   فرشته بختیاری

آب پنیر محصول جانبی اصلی صنایع لبنی است که غنی از ترکیبات با ارزش غذایی بالا مانند لاکتوز بوده و به دلیل بار آلودگی زیاد، باعث آلودگی شدید محیط زیست می شود. از طرف دیگر در قرن حاضر به دلیل کمبود منابع انرژی، تولید اتانول به عنوان یک سوخت پاک اهمیت یافته است. در این تحقیق عوامل موثر و تاثیر متقابل آنها بر تولید اتانول از محلول پودر آب پنیر با استفاده از مخمرکلوی ورومایسس مارکسیانوس توسط طراحی آزمایش مورد مطالعه قرار گرفته است. برای این کار 4 فاکتور ph در دو سطح 7 و 3، دما در ?c 40 و ?c 30، غلظت پودر آب پنیر در w/v? 12 و w/v? 5 و غلظت میکروارگانیسم تلقیحی در mg/l 1000 و mg/l 200 مورد بررسی قرار گرفت. همچنین غلظت دو نمک کلرید آمونیم و پتاسیم دی هیدروژن فسفات به عنوان منبع نیتروژن و فسفر در محیط کشت به ترتیب در سطح های g/l 4، g/l 2 و g/l 2، g/l 1 در نظر گرفته شدند. ابتدا توسط روش پلاکت- برمن مشاهده گردید که فقط چهار عامل ph، دما، غلظت پودر آب پنیر و غلظت میکروارگانیسم تلقیحی بر تولید اتانول موثر هستند و غلظت نمکهای محیط کشت تاثیری بر میزان تولید اتانول ندارند. سپس با استفاده از روش باکس- بنکن تاثیر متقابل این عوامل بررسی و شرایط بهینه بصورت ph حدود 5، دمای ?c 35، غلظت پودر آب پنیر w/v? 12 و غلظت میکروارگانیسم تلقیحی mg/l 1000 بدست آمد. در ادامه به منظور مقایسه بین بهترین شرایط بدست آمده در حالت ناپیوسته و خوراک دهی شده این نتیجه حاصل شد که میزان اتاتول بدست آمده دراین روشها به ترتیب g/l 5/53 وg/l 5/58 بود که حالت نیمه پیوسته نسبت به حالت ناپیوسته یک افزایش 2/11 %را نشان می دهد

امکان سنجی بیوسنتز نانوذرات سولفید روی و بررسی شرایط رشد قارچ فوزاریوم اگزیسپورم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده فنی 1391
  سعید میرزاده   فرشته بختیاری

در سال های اخیر استفاده از روش های بیولوژیکی برای تولید نانوذرات مورد توجه محققین قرار گرفته است. این روش ها خیلی از مشکلاتی که روش های فیزیکی و شیمیایی از جمله تولید محصولات جانبی سمی، مصرف بالای انرژی، مسائل محیط زیستی داشتند را حل کرد. در این تحقیق، از قارچ فوزاریوم اگزیسپورم به عنوان میکروارگانیسم و محلول سولفات روی به عنوان منبع یون های روی برای تولید برون سلولی نانوذرات سولفید روی استفاده شد. در ابتدا بر روی رشد قارچ در محیط کشت های مختلف مطالعه شد و بعضی از فاکتورهای موثر بر رشد مانند ph و زمان کافی جهت رشد حداکثری مورد بررسی قرار گرفت. پس از تولید بیومس قارچ، 10 گرم از آن به محلول سولفات روی با غلظت های مختلف اضافه شد و در شیکر انکوباتور گرماگذاری گردید. پس از اتمام واکنش، از روش های مختلفی مانند فرآیند سانتریفوژ، استفاده از آب ژاول و حرارت دهی، برای جدا کردن ترشحات سلولی از نانوذرات استفاده شد. برای شناسایی و تعیین مشخصات نانوذرات سولفید روی از آنالیزهای مختلف از جمله اسپکتروسکوپی فرابنفش-مرئی و فلورسانس، طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه، تفرق اشعه ایکس، کاهش وزن حرارتی و کالوریمتری روبشی دیفرانسیلی و میکروسکوپ الکترونی عبوری کمک گرفته شد. نتیجه آزمایشات مختلف نشان داد که در دمای 27 درجه سانتیگراد، ph 5/5 و زمان گرماگذاری 48 ساعت، قارچ بیشترین میزان رشد را داشت. ضمنا مشاهده گردید که نانوذرات تولید شده، نانوذرات سولفید روی با مورفولوژی کروی بود و برای غلظت اولیه 003/0 مولار سولفات روی دارای اندازه متوسط 42 نانومتر بودند.

مطالعه ی حذف یون سولفات و یون های مس و نیکل توسط نانو ذرات هیدروکسید کلسیم سنتز شده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده فنی 1391
  زهرا میرغیاثی   فرشته بختیاری

در این تحقیق نانوذرات هیدروکسیدکلسیم به روش ساده رسوب شیمیایی از ترکیب کلریدکلسیم 5/0 مولار و هیدروکسیدسدیم با غلظت های 5/0، 1 و 2 مولار در c?80 و بدون استفاده از حلال آلی بدست آمد. نانوذرات تولید شده توسط طیف سنجی مادون قرمز فوریه (ftir)، آنالیز پراش پرتو ایکس (xrd)، میکروسکوپ الکترون روبشی(sem) و آنالیز bet خصوصیت سنجی شد. نانوذرات دارای ساختار هگزاگونال با قطر قاعده ی بترتیب 132، 137 و 144 نانومتر، ضخامت 32، 30 و 27 نانومتر و سطح ویژه یm2/g 45/10، 06/14 و 30/19 در غلظت های 5/0، 1 و 2 مولار هیدروکسیدسدیم بودند. سپس امکان حذف یون سولفات و فلزات سنگین مس و نیکل توسط نانوذرات ca(oh)2 به روش آزمایشات ناپیوسته بررسی شد. اثر فاکتورهای مختلف نظیر ph، دما، زمان تماس، میزان جاذب و غلظت اولیه یون حل شونده بر میزان حذف یون های حل شونده ارزیابی شد. حذف یون سولفات توسط این نانوذرات بعد از گذشت زمان 1 ساعت به تعادل رسید. بیشترین میزان حذف یون سولفات در ph 2 و دمای c?20 با 1/0 گرم نانوپودر هیدروکسیدکلسیم در غلظت های mg/l5000، 10000 و 15000بترتیب 5/40، 30 و 7/14 درصد بود. داده های سینتیکی حذف یون سولفات بخوبی با معادله شبه درجه دوم تطابق داشتند. در بررسی ایزوترم داده های تعادلی قبل از غلظت اشباع سولفات کلسیم (2100 میلی گرم بر لیتر) بخوبی با ایزوترم فرندلیچ تطابق داشتند (9968/0r2=) و ثوابت k و n برای این داده ها بترتیب 199/0 و 18/1 بود. در آزمایشات جذب یون های فلزی مس و نیکل، جذب در ph بالاتر از 4 به بیشترین مقدار خود رسید و زمان لازم برای رسیدن به تعادل 30 دقیقه بود. میزان جذب برای هر دو فلز مس و نیکل در غلظت mg/l 50 و 100 با 01/0 گرم جاذب، 100 درصد و در غلظت های mg/l 150 و 200 برای مس بترتیب 100و 7/92 درصد و برای نیکل 9/99 و 9/73 درصد بود. در بررسی سینتیک نمونه های 150 و 200 میلی گرم برلیتر، داده ها تطابق خوبی با معادله ی شبه درجه دو داشتند. در بررسی ایزوترم یون های مس و نیکل داده ها بخوبی با ایزوترم جذبی لانگمویر تطابق داشتند و ظرفیت جذب ماکزیمم(qm) برای یون های فلزی مس و نیکل بترتیب mg/g 33/833 و 28/714 بود. برطبق نتایج در شرایط یکسان، امکان جذب فلز مس توسط نانوذرات هیدروکسیدکلسیم بیشتر از نیکل بود.

امکان سنجی استفاده از پوشش ریز ذرات اکسیدهای فلزی با استفاده از تکنولوژی رسوب گذاری الکتریکی، جهت کنترل خوردگی میکروبی فاضلابروهای بتنی مسلح
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده فنی 1392
  زهرا خادم مدرسی   فرشته بختیاری

در این تحقیق جهت کنترل خوردگی میکروبی فاضلابروهای بتنی، اکسید مس یک ظرفیتی(i) بعنوان عامل ضد باکتریایی بر سطح بتن مسلح رسوب گذاری الکتریکی شد. یکی از اهداف تحقیق بهینه سازی ترکیب شیمیایی محلول الکترولیت رسوب گذاری بود، لذا سه محلول قلیایی لاکتات مس دو ظرفیتی 1، 2 و 3 با غلظت های سولفات مس به ترتیب 6 /0و 4/0 مولار با اسید لاکتیک 3 مولار و سولفات مس 1/0 مولار با اسید لاکتیک 75/0 مولار تهیه شد. طبق نتایج آنالیز جذب اتمی، تفاوت درصد وزنی مس رسوب گذاری شده در محلول های مختلف قابل ملاحظه نبود. همچنین پودر رسوب گذاری شده توسط آنالیزهای تفرق اشعه ی ایکس و طیف-سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه مورد شناسایی قرار گرفت و نتایج، تشکیل ذرات اکسید مس یک ظرفیتی (i) بر سطح بتن مسلح را نشان داد. در ادامه با اندازه گیری تغییرات ph، کدورت و شمارش باکتریایی، مشخصه ضد باکتریایی اکسید مس رسوب گذاری شده بر گونه ی خاص باکتری اسیدی تیوباسیلوس تیواکسیدانس مورد بررسی قرار گرفت. میانگین تأثیر ضد باکتریایی رسوب ایجاد شده توسط محلول های 1، 2 و 3 نسبت به نمونه ی فاقد رسوب، بر رشد این گونه ی باکتری به ترتیب 75%، و 74% و 55% محاسبه شد.

حذف آلودگی های نفتی از خاک و کنده های حفاری آلوده شده به گل پایه روغنی به روش ترکیبی میکروبی و ازناسیون
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده فنی 1392
  امیر بابایی قره باغ   علی برادر خوش فطرت

هدف از این تحقیق بررسی حذف آلودگی های موجود در کنده های حفاری ناشی از گل روغنی با استفاده از فرایند ترکیبی ازناسیون و میکروبی پس از انتقال آلودگی به فاز آب بود. این آزمایش ها بر روی کنده های حفاری آلوده شده در یکی از مناطق مورد حفاری غرب کشور انجام گردید. جهت انتقال نسبی آلودگی از فاز جامد به فاز مایع و همچنین سوسپانسیون نمودن نمونه ها از آب استفاده شد. طی یک ساعت توسط فرایند اختلاط میزان آلودگی منتقل شده، به حالت پایدار در حدود mg/l88 رسید و جهت کاهش باقیمانده آلودگی های موجود در کنده ها و انتقال آن به فاز مایع، از ازن استفاده شد. قسمت اعظم آلودگی موجود در کنده ها توسط ازن اکسید گردید و مقداری نیز به آب منتقل شد که cod آب را از mg/l88 بهmg/l 5393 رساند. پس از پاک شدن تقریبی کنده ها از آلودگی، جهت کاهش آلودگی های منتقل شده به آب از ازن استفاده شد و cod را از mg/l 5393 به mg/l1116 کاهش داد. برای کاهش بیشتر آلودگی های موجود در آب از باکتری هایی که از خاک آلوده جداسازی شده بودند استفاده شد و در داخل راکتور با کنترل ph،میزان هوادهی و نحوه اختلاط این آلودگی ها ازmg/l 1116 تا mg/l 157 کاهش یافت. برای سنجش میزان آلودگی منتقل شده به آب آنالیز cod و سنجش آلودگی کنده های حفاری آنالیز ft-ir و roc انجام شد که نتایج نشان داد اکسیداسیون توانسته آلودگی های موجود در کنده ها را تا میزان 79% و آلودگی موجود در آب را تا 86% کاهش دهد.

سنتز نانوکامپوزیت کربن فعال مغناطیسی در دمای محیط و کاربرد آن در جذب رنگ های آلی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده فنی 1392
  فاتح توکلی   فرشته بختیاری

کربن فعال پودری به عنوان یک جاذب با توانایی بالای جذب، کاربرد های وسیعی در زمینه تصفیه آب و پساب های صنعتی دارد. اما به علت کوچک بودن اندازه ذراتش همواره محدودیت هایی در پایان عملیات جذب و جداسازی دارد. در این تحقیق از 2 نانو کامپوزیت کربن فعال مغناطیسی که با دو روش متفاوت سنتز شدند و برای حذف مواد رنگی آلی متیلن بلو و متیل اورانژ استفاده شد. ابتدا اثر ph ، مقدار جاذب، زمان تماس و غلطت اولیه رنگ روی میزان جذب بررسی شد و سپس سینتیک و ایزوترم جذب مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس نتایج آزمایشات، سینتیک جذب هر دو رنگ بر روی کربن فعال مغناطیسی از مدل شبه درجه 2 و ایزوترم آن از مدل لانگمویر تبعیت کردند. نتایج نشان دادند کربن فعال مغناطیسی می¬تواند رنگ¬ها را جذب کند و همچنین می¬توان جاذب را از محلول در مدت زمانی کوتاه با آهن ربا جدا کرد که این روش می¬تواند جایگزینی مناسب برای روش¬های پرهزینه و وقت¬گیری نظیر فیلتراسیون و سانتریفیوژ باشد. در پایان کربن فعال مغناطیسی اشباع شده توسط متیل اورانژ، با استفاده از آب اکسیژنه و خواص کاتالیزوری نانو ذرات مغناطیسی برای مصرف چند باره احیا شد و نتایج آزمایشات نشان داد که پس از بازیابی جاذب، جذب رنگ مجددا با درصد بالایی انجام شد.

بررسی عملکرد آنزیم سلولاز تثبیت شده بر حامل های حاوی کیتوسان و نانولوله های کربنی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده مهندسی شیمی 1393
  لیلا حسن زاده شورابی   فیروزه دانافر

با رشد جمعیت و نیازبیشتر به محصولات غذایی ، دارویی و سوخت ، استفاده از منابع زیستی جهت تولید این گونه محصولات اهمیت ویژه ای پیدا کرده است. سلولز به عنوان فراوان ترین منبع تجدیدپذیر جهت تولید محصولات مختلف موردتوجه جوامع علمی و صنعتی قرار گرفته است. در میان روش های موجود، هیدرولیز آنزیمی به جهت سازگاری با محیط زیست ارجحیت دارد. محدودیت توسعه این روش به دلیل هزینه¬های گزاف آنزیم سلولاز از طریق تثبیت آنزیم بر حامل مناسب رفع می گردد. از میان حامل های مختلف،کیتوسان پلیمری زیست سازگار و زیست تخریب پذیر است که بستری مناسب برای تثبیت آنزیم به ¬شمار می آید. ثابت شده حضور نانولوله های کربنی بر جذب بیشتر آنزیم موثر است. در این تحقیق مقادیر بهینه پارامترهای موثر بر فعالیت آنزیم سلولاز تثبیت شده بر کامپوزیت کیتوسان و نانولوله های کربنی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور مقدارآنزیم و فعالیت آن بر روی بستر کیتوسان و کامپوزیت کیتوسان-نانولوله های کربنی تعیین و با هم مقایسه شد. فعالیت سلولاز تثبیت شده در دمای 44درجه سانتیگراد 6 =ph و زمان تثبیت 15 ساعت و نسبت 025/0% نانولوله های کربنی در بستر، 72% فعالیت آنزیم آزاد بود. در حالی که فعالیت آنزیم سلولاز بر بستر کیتوسان بدون نانولولههای کربنی 54% فعالیت آنزیم آزاد بود. مقدار جذب آنزیم بر کامپوزیت کیتوسان و نانولوله های کربنی تقریبا دو برابر مقدارآنزیم بر بستر بدون نانولوله های کربنی بود. پایداری نگهداری آنزیم پس از تثبیت نسبت به حالت آزاد بیشتر شد. فعالیت آنزیم تثبیت شده پس از 30 روز نگهداری در یخچال 84% فعالیت اولیه آنزیم تثبیت شده بود و فعالیت آنزیم آزاد70% فعالیت اولیه آنزیم آزاد بود.

امکان سنجی حذف فنل توسط نانو ذرات مغناطیسی اکسید آهن نشانده شده روی کربن فعال
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده فنی 1393
  احسان محققی دره رنجی   فرشته بختیاری

فنل و ترکیبات فنلی به عنوان آلوده کنندههای محیط زیست می باشند. حذف فنل از پساب صنایع دارای اهمیت بسیار زیادی برای حفظ محیط زیست میباشد. در این تحقیق جذب سطحی فنل روی کربن فعال پوشیده شده با نانو ذرات مغناطیسی در ph های بین 2 تا 11، غلظت های اولیه مختلف در محدوده 50 تا 300 میلی گرم در لیتر، زمان های تماس بین 10 تا 60 دقیقه و همچنین میزان جاذب در محدوده 5/0 تا 3 گرم در لیتر مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان داد که ph مناسب 11=ph و زمان تماس لازم برای رسیدن به تعادل 30 دقیقه می باشد. همچنین با افزایش میزان جاذب از 5/0 تا 3 گرم در لیتر میزان جذب از 74 درصد به 95 درصد افزایش می یابد. با کاهش غلظت اولیه فنل از 300 میلی گرم در لیتر به 50 میلی گرم در لیتر، درصد جذب 5/22 درصد افزایش می یابد. در بررسی سینتیک جذب، داده های تجربی به خوبی با معادله سینتیکی شبه درجه دو برازش داده شدند. ایزوترم جذب لانگمویر بعنوان ایزوترم جذب مناسب بدست آمد. نتایج نشان داد که کربن فعال پوشیده شده با نانو ذرات مغناطیسی اکسید آهن نسبت به کربن فعال معمولی از نظر جذب فنل تفاوت زیادی ندارد اما از نظر جداسازی جاذب از محلول بدلیل خاصیت مغناطیسی که دارد گزینه مناسبی است تا به عنوان جاذب برای جذب فنل در محلول های آبی مورد استفاده قرار گیرد.

تاثیر میدان مغناطیسی بر بیولیچینگ کنسانتره مس مجتمع مس سرچشمه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده فنی 1393
  اسما میرزازاده علی ابادی   فرشته بختیاری

بیولیچینگ به عنوان یک روش دوستدار محیط زیست برای استخراج مس جدیدا بسیار مورد توجه قرار گرفته است. سرعت پایین مشکل اصلی این فرایند است. یکی از روش های افزایش سرعت فرایند بیولیچینگ استفاده از میدان مغناطیس است. میدان مغناطیسی بر عملکرد باکتری های مختلف موثر است. از طرفی محققان ثابت کرده ناد که میدان مغناطیسی قوی قادر به تغغیر خواص فیزیکی آب از جمله کشش سطحی میگردد.

بررسی تاثیر یون کلراید بر سینتیک انحلال کانسنگ کم عیار کالکوپیریتی مجتمع مس سرچشمه جهت افزایش بازیابی مس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده فنی 1394
  مریم بنی عبدالیوسفی   فرشته بختیاری

کالکوپیریت مقاوم ترین کانی سولفیدی مس در برابر لیچینگ بوده و برای انحلال به یک عامل اکساینده نیاز دارد. یون کلر یکی از افزودنی های مهم در لیچینگ کالکوپیریت در محیط سولفاته می باشد و تاثیر قابل توجهی در افزایش انحلال کالکوپیریت دارد و افزایش آن تا مقادیر مشخصی باعث افزایش انحلال کالکوپیریت می شود. در این تحقیق تاثیر یون کلراید بر روی سینتیک لیچینگ کانسنگ کالکوپیریتی مجتمع مس سرچشمه مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش های بطری غلتان ، ظروف لرزان و لیچینگ ستونی بر روی خاک انجام شد. در آزمایش بطری غلتان مصرف اسید برای خاک سولفیدی پولورایز شده 06/49 کیلوگرم بر تن محاسبه شد. دما، ph و غلظت یون کلر (نمک های nacl، fecl3 و cucl2) به عنوان پارامتر های موثر در آزمایش های ظروف لرزان انتخاب شدند. نتایج نشان داد که با افزایش دما میزان بازیابی مس افزایش می یابد. افزایش غلظت کلر توسط هر سه نمک تا غلظت مشخصی، باعث افزایش بازیابی مس و افزایش بیشتر غلظت نمک باعث کاهش بازیابی می شود. ph تاثیر معکوس بر بازیابی مس دارد و با کاهش آن بازیابی افزایش می یابد. دما و ph مناسب برای هر سه نمک 75 درجه سانتیگراد و 5/1 بود در حالی که غلظت مناسب برای لیچینگ بیشتر مس نمک کلرید سدیم، کلرید آهن و کلرید مس به ترتیب 1، 05/0 و 5/0 مولار بدست آمد. بازیابی برای سه نمک در شرایط ذکر شده به ترتیب 90 ، 95 و 95 درصد است. در آزمایش ستونی یون کلر به صورت nacl به سیستم اضافه شد و بازیابی آن در غلظت 1 مولار نمک، دمای 50 درجه سانتیگراد و 5/1ph=، بعد از 90 روز به 46 درصد رسید. در مطالعات سینتیکی از مدل کنترل کننده واکنش شیمیایی، نفوذ از میان خاکستر و ترکیب این دو مدل استفاده شد. محاسبات نشان داد در آزمایش های بدون نمک و غلظت 2مولار نمک کلرید سدیم کنترل کننده فرایند، نفوذ از میان خاکستر و در غلظت 1 مولار نمک کلرید سدیم مدل کنترل کننده فرایند ترکیب دو مدل نفوذ از میان خاکستر و واکنش شیمیایی است. در آزمایشات انجام شده دو نمک کلرید آهن و کلرید مس مدل کنترل کننده واکنش شیمیایی بود. کلمات کلیدی: لیچینگ کالکوپیریت، یون کلر، کلرید سدیم، کلرید آهن، کلرید مس.

تعیین مدل سینتیکی فروشوئی زیستی مس موجود در غبار الکتروفیلترهای کارخانه ذوب مجتمع مس سرچشمه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان 1387
  فرشته بختیاری   مرتضی زیودار

چکیده ندارد.