نام پژوهشگر: احمد پیروزمند
فاطمه جعفری آزاد محمد نیاکان
سرطان سرویکس به عنوان یکی از بدخیمی های رایج دستگاه تناسلی زنان است و درصد بالایی از زنان در کشورهای در حال پیشرفت به آن مبتلا هستند. ویروس های پاپیلومای انسانی پر خطر مخصوصا نوع 16 ، با تولید انکوپروتئین های e6 و e7 قادر به سرطانی کردن سلول های ناحیه دهانه رحم هستند. ویروس پاپیلومای انسانی وقتی با عوامل خطر دیگری از جمله مصرف دخانیات، مصرف قرص های ضد بارداری، ازدواج در سنین پایین و ... همراه باشد شانس ابتلا به سرطان دهانه رحم را در فرد بالا می برد. مطالعه حاضر در نظر دارد میزان شیوع hpv16را در زنان ایرانی را تشخیص دهد. مواد و روش ها: 69 مورد بلوک پارافینی بر اساس نتایج پاتولوژی شامل موارد سرطان سرویکس از بخش پاتولوژی بیمارستان های امام خمینی، میرزاکوچک خان و پارس تهران جمع آوری و جهت استخراج dna و شناسایی hpv16 ، با استفاده از روش pcr مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج: از 69 مورد نمونه با استفاده از پرایمر اختصاصی hpv16e7، 35 مورد (51%) آلوده به ویروس hpv16 بودند. اکثر خانم های مبتلا به سرطان سرویکس در گروه سنی 41-50 ، مصرف کنندگان قرص ضد بارداری و سن ازدواج کمتر از 18 سال بودند. نتیجه گیری: نتایج حاصله نشان داد hpv16 به عنوان مهم ترین ژنوتیپ در ایجاد سرطان سرویکس در ایران است که در برنامه های واکسیناسیون باید مورد توجه قرار گیرد. به علاوه غربالگری ویروس پاپیلومای انسانی مخصوصا تیپ 16 در تمامی موارد سرطان گردن رحم به روش pcr قابل توصیه می باشد.
محسن اکبرزاده کمال حداد
در این تحقیق کد محاسباتی دراگن به منظور شبیه سازی محاسبات تهی شدن سوخت در راکتور vver-1000 استفاده شده است. ابتدا کد دراگن برای اجرا، بر روی سیستم عامل ویندوز پیاده سازی گردید و کتابخانه های مورد نیاز آن، شامل iaea وdragon تهیه شده و سپس صحت سنجی این کد با استفاده از مسائل استاندارد تحلیلی به عمل آمد. پس از آن مجتمع های مختلف سوخت راکتور vver-1000 در کد دراگن پیاده سازی گشته و محاسبات تهی شدن بررسی گردیده است. نتایج صحت سنجی کد با نتایج قبلی حاصل از محاسبات با روشهای متفاوت مقایسه گردید و صحت مدلسازی کد تایید گردید. همچنین نتایج تهی شدن سوخت راکتور vver-1000 با مقادیر موجود در fsar مقایسه و دقت کد در محاسبات مصرف سوخت بررسی گردیده است.
سید میلاد موسوی کمال حداد
استفاده از سوخت هیدریدی در رآکتور به عنوان سوخت هسته ای، منجر به کاهش چشمگیر دمای سوخت و به تبع آن کاهش انتشار گازهای حاصل از شکافت که خود منجر به کاهش تورم ایجاد شده در سوخت در زمان کار آن می شود. در این تحقیق فاصله بین سوخت و غلاف بوسیله فلز مذاب پر شده و از برنامه mcnpx 2.6 به منظور محاسبه discharge burn-up استفاده گردید. دو نوع سوخت هسته ای اکسیدی و هیدریدی در دو نوع رآکتور با میله های سوخت استوانه ای و حلقوی بارگذاری شده و در مجموع برای چهار نوع رآکتور متفاوت محاسبات انجام شده است. خروجی های حاصل با نتایج کدهای wims و citation برای سوخت-های معمولی uo2و fsar نیروگاه بوشهر مقایسه و صحت سنجی انجام گردید. همچنین دانسیته اتمی محصولات شکافت اعم از اکتنید و غیر اکتنید که دارای اهمیت در مباحث دینامیک رآکتور می باشند نیز محاسبه شده است. این نتایج حاکی از آن است که با وجود کمتر بودن چگالی اورانیوم در سوخت هیدریدی discharge burn-up بیشتری نسبت به سوخت معمولی uo2 دارد وbu برای سوخت های هیدریدی پس از مدت زمان 65 روز تحت تابش قرار گرفتن سوخت به مقدار mwd/kg u 3000 می رسد.
سعیده عرب زاده کمال حداد
اهمیت تعریف و به کارگیری برنامه ی origen2 برای راکتور تحقیقاتی تهران شامل موارد ذیل می باشد: 1- تحلیل محاسبات مصرف سوخت که کارکرد اصلی برنامه ی origen2 می باشد . 2- تحلیل پرتودهی یا فعالسازی مواد 3- مدیریت سوخت قلب راکتور 4- تطبیق پذیری برنامه ی origen2 با استفاده از سری داده های جدید در این راستا ابتدا مطالعات اولیه راکتور trr (tehran research reactor ) انجام گرفته و نوع سوخت و ایزوتوپهای مهمی که هنگام بهره برداری تولید می شوند شناسایی میگردند. پس از آن با استفاده از کد mcnpx اقدام به تولید سطح مقطع مورد نیاز نموده. در ادامه محاسبات مصرف سوخت را با کد origen2برای راکتور تحقیقاتی تهران با داده های سطح مقطع و نتایج محاسبات کتابخانه قبلی و کد mcnpx مورد مقایسه قرار داده . در نهایت ملاحظه می شود که کتابخانه ی تعیین شده برای راکتور trr به خوبی و با دقت mcnpx محاسبات فرسایش سوخت را انجام می دهد .بنابراین با داشتن شرایط موجود در راکتور می توان محاسبات فرسایش سوخت را با کد origen2 با دقت و سرعت بیشتری به انجام رسانید .
سید علی صدرزاده روح الامینی سید محمد جواد مرتضوی
امروزه گسترش روزافزون استفاده از انرژی برق و نیز توسعه استفاده از تکنولوژی های دارای میدان های الکترومغناطیسی، عامه مردم را هر چه بیشتر نگران عواقب بیولوژیک احتمالی ناشی از این میدان ها کرده است. با توجه به اینکه توجیه مکانیسم اثر میدان های الکترومغناطیسی بر موجودات زنده بسیار پیچیده است، می توان چنین اظهار نمود که میدان های الکترومغناطیسی ابتدا در موجود زنده ایجاد تغییرات فیزیکی-شیمیایی می نماید. از جمله این اثرات فیزیکی- شیمیایی مهم می توان به تأثیرگذاری آن ها به جهت گیری و جابجایی ترکیبات دو قطبی و یونی اشاره نمود. از میان امواج الکترو مغناطیسی امواج با فرکانس های بسیار کم چون در محدوده امواج مغزی هستند در نتیجه تاثیر بیشتری در عملکرد انسان ها دارند. در این تحقیق به منظور تاثیر امواج الکترومغناطیس فرکانس پایین در طولانی مدت بر روی پارامتر های خونی انسانها، 126 نفر از کارکنان شاغل در پست های فشار قوی با سطح ولتاژ های متفاوت که به دلیل شرایط شغلی در معرض امواج هستند بعنوان نمونه و 79 نفر از کارکنان همان مجموعه که در بخش اداری مشغول به کار با شرایط یکسان کاری بعنوان شاهد با سوابق کاری متفاوت انتخاب نمودیم. سپس با استفاده از نرم افزار spss به بررسی و تاثیر گذاری این امواج برروی پارامتر های خونی این اشخاص پرداخته شده است. در ابتدا امواج الکتریکی و مغناطیسی کلیه پست های انتخاب شده، در جریان های متفاوت اندازه گیری شد که متوسط میانگین وزنی مواجهه شغلی برای میدان مغناطیسی tµ56/30 و برای میدان الکتریکی v?m 15/3 بدست آمد. نتایج بدست آمده از تحلیل داده های آماری بین دو گروه بیشتر بودن متوسط wbc, mchc, platelets, rdwc به ترتیب به میزان 8، 3، 7و 2 درصد و کمتر بودن متوسط hemoglobin, hct, mch, mcv به ترتیب به میزان 2، 4، 7 و 3 درصد افراد نمونه نسبت به شاهد بود. افزایش wbc و rdwc و کاهش hct mcv, و mch نشان دهنده در معرض کم خونی بودن گروه نمونه است. البته بهتر است اثبات این موضوع با آزمایشات تکمیلی و تکرار بیشتر تایید شود.
سید ابوالحسن نبوی احمد پیروزمند
توانایی تشخیص تغییرات زمانی جمعیت نوترونی در قلب یک راکتور هسته ای از اهمیت بالایی در ایمنی و کنترل راکتور های هسته ای برخوردار است که اغلب نیازمند حل و مدل سازی یک دستگاه معادلات دیفرانسیل با مشتقات جزئی خطی و غیر خطی با متغیر های وابسته به زمان و مکان می باشد. محاسبات مربوط به حل این معادلات در کامپیوتر های معمولی و حتی پیشرفته نیازمند توان محاسباتی بالا و زمان حل نسبتا طولانی خواهد بود. مکانیزم پردازش موازی اطلاعات در شبکه های عصبی سلولی باعث کاهش زمان پردازش داده ها می شود. با این وجود پیاده سازی این مدل به دلیل ساختار سری پردازشگر ها (cpu) توسط کامپیوترهای معمولی بهینه نمی باشد. یک راه حل نوین برای فائق آمدن بر این مشکل استفاده از سخت افزاری تحت عنوان "آرایه گیت های برنامه پذیر در محل"، fpga، می باشد. fpga ها دارای خصوصیات و مزایای زیادی نسبت به پردازشگر ها در کامپیوتر های معمولی می باشند که آنها را برای این تحقیق بسیار کارامد تر از کامپیوتر های معمولی می سازد. در این تحقیق سعی بر آن شده تا ابتدا معادلات دینامیک راکتور برای دو مسئله استاندارد دو بعدی همگن و غیر همگن با استفاده از تقریب-های اجزای محدود، بر اساس شبکه عصبی سلولی زمان-گسسته مدلسازی شود. مدل به دست آمده یک شبکه عصبی سلولی دو بعدی هفت لایه می باشد. پیاده سازی این مدل بر روی یک قطعه virtex 6، از شرکت xilinx با روند طراحی مبتنی بر hdl، با استفاده از زبان توصیف سخت افزار vhdl و نرم افزار ise انجام می شود. سپس نتایج به دست آمده از fpga که شامل دو مدل از اعمال راکتیویته پله و شیب است، با نتایج محاسبات matlab و نتایج مراجع مذکور مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج حاصل نشان-دهنده افزایش چشمگیر سرعت محاسبات با فاکتور حدود 200، و دقت بسیار خوب fpga می باشد.
محمدمهدی محمدی احمد پیروزمند
ضریب داپلر و ضریب راکتیویته حبابی برای راکتور گازی سریع زاینده محاسبه شده است. سوخت مورد استفاده در این نوع راکتور از نوع بلوکی بوده که از مواد رقیق کننده در ترکیب سوخت استفاده شده است. برای رقیق کننده های مختلف و دو نوع خنک کننده دی اکسید کربن و هلیوم ضرایب دمایی محاسبه شده اند. محاسبات با کمک کد mcnp 5.0 انجام شده است. از کد makxsf برای اعمال پهن شدگی داپلر استفاده شده است. در نهایت با مقایسه ضرایب دمایی گزینه ای برای ماده مناسب از دید نوترونیک (ایمنی) و همچنین خنک کننده مناسب تر برای به کار گیری در راکتور های گازی سریع نسل چهارم پیشنهاد شده است.
محسن سفری نیا فرشاد فقیهی
در این پژوهش طراحی نوترونیک یک سیستم خاموشی ثانویه با به کارگیری تانک آب سنگین در راکتورتحقیقاتی تهران با استفاده از کد mcnpx انجام شده است. در این پژوهش تانک آب سنگین به عنوان بازتابنده در اطراف قلب قرار داده شده است که با خالی شدن آب سنگین در داخل تانکی دیگر نقش سیستم خاموشی را دارد. همچنین علاوه براینکه به عنوان یک سیستم خاموشی ثانویه می تواند عمل کند، باعث افزایش بهره برداری راکتور برای مقاصد مختلف می شود. دو هدف مهم در انجام این پژوهش دنبال شده است، یکی نقش تانک آب سنگین به عنوان سیستم خاموشی راکتور که در صورت عمل نکردن سیستم اول وارد عمل شود و راکتور را زیربحرانی کند و دیگر اینکه به خاطر شار بالایی که در داخل تانک وجود دارد، تجهیزات پرتودهی در داخل تانک جایگذاری شود. تانک آب سنگین به شکل استوانه می باشد که مرکز آن به ابعاد قلب خالی است و محاسبات نوترونیک برای شعاع و ارتفاع های مختلف انجام شده و در نهایت مقدار بهینه ابعاد تانک انتخاب شده است. برای انجام محاسبات دو حالت کلی در نظر گرفته شده است. حالت اول برای محافظانه ترین حالت قلب یعنی قلب اولیه در حالت سرد که بیشترین راکتیویته اضافی دارد و همچنین فیدبک های دمایی هم وجود ندارد انجام شده است و حالت دوم مربوط به شرایط واقعی و عملیاتی کنونی راکتور تهران می باشد، یعنی برای حالت قلب با بارگذاری میزان مصرف سوخت %27.52 ، که درصد متوسط مصرف سوخت در حال حاضر راکتور تهران است. برای هر دو حالت، تجزیه و تحلیل پارامترهای نوترونیک و معیار های ایمنی و ملاحظات طراحی صورت گرفته است و باحالت بدون تانک مقایسه شده است و در نهایت قلب با تانک برای چیدمان های 5×6و 5×5و 5×4و 4×4 بررسی شده است که چیدمان 5×5 به دلیل شرایط عملکردی و بهره وری بهتر نسبت به دیگر چیدمان ها، بهترین گزینه می باشد.
فاطمه محمدحسنی احمد پیروزمند
تولید سطح مقطع های چندگروهی نوترون با استفاده از روش مونت کارلو به واسطه انعطاف پذیری آن در تعریف هندسه، قابلیت بالای محاسباتی و بهره گیری از سطح مقاطع انرژی پیوسته نسبت به کدهای شبکه ای قطعیتی، از دقت مضاعفی برخوردار است. به کارگیری روشی جدید برای تولید ثوابت گروهی نوترون از جمله سطح مقطع های ماکروسکوپیک، ماتریس پراکندگی، متوسط کسینوس زاویه پراکندگی و به تبع آن ضریب پخش، با استفاده از کد مونت کارلوی mcnpx برای کاربردهای ترابرد یا پخش، هدف اصلی این پایان نامه می باشد. ثوابت گروهی تولید شده منتج از فایل ptrac و پیاده سازی روش نسبت وزن به شار توسط مسائل استاندارد مختلف صحت سنجی شده است. روش مذکور برای تولید سطح مقطع های دوگروهی نوترون مورد استفاده درکد parcs برای آنالیز راکتور تحقیقاتی تهران به کار گرفته شده است. نتایج حاصل از شبیه سازی های انجام شده توسط کد parcs و مقایسه با کد mcnpx بیانگر دقت بالای سطح مقاطع تولیدی با استفاده از روش مونت کارلو می باشد.