نام پژوهشگر: محمدرضا اردلان

بررسی رابطه بین هوش هیجانی با راهبردهای مدیریت تعارض بین مدیران مدارس متوسطه شهر کرج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  سمیرا روزبهانی   سیروس قنبری

موضوع تعارض شغلی در حرفه مدیریت از اهمیت ویژه ای برخوردار است و از این رو، مدیران مدارس باید چگونگی مدیریت تعارض را به طور اثر بخشی فرا بگیرند. توسعه مهارتها و توانایی های مرتبط با هوش هیجانی و دانستن چگونگی مدیریت تعارض برای هم? مدیران ضروری است. میزان هوش هیجانی مدیران می تواند عامل مهمی در شناسایی تعارضات و اتخاذ راهبرد مناسب برای مدیریت تعارض در سازمان باشد. در این پژوهش رابطه هوش هیجانی با راهبردهای مدیریت تعارض مدیران بررسی شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مدیران مدارس دولتی شهر کرج بود که با استفاده از شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبی تعداد 97 نفر(55 نفر زن و 42 مرد) از مدیران دبیرستانهای دولتی شهر کرج در پژوهش شرکت کردند و از آنها خواسته شد به پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ و پرسشنامه راهبردهای مدیریت تعارض رابینز پاسخ دهند. روایی ابزارها از طریق روایی محتوایی و پایایی آنها از طریق آلفای کرونباخ تعیین شد که میزان پایایی پرسشنامه هوش هیجانی 84/0 و همچنین پایایی پرسشنامه راهبردهای مدیریت تعارض رابینز 79/0 مشخص شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. برای تحلیل داده ها از فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و ضریب همبستگی پیرسون، آزمون tو تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد. یافته ها نشان داد هوش هیجانی همبستگی مثبت و معناداری با راهبرد راه حل گرایی (r=0/373) دارد .رابطه هوش هیجانی و راهبرد عدم مقابله معنادار نبود. بین هیچ یک از زیر مقیاس های هوش هیجانی مدیران و سبک تعارض عدم مقابله آنان نیز رابطه معناداری مشاهده نشد. همچنین بین هیچ یک از زیرمقیاس های هوش هیجانی مدیران و سبک تعارض کنترل آنان رابطه معناداری مشاهده نشد .بین میزان هوش هیجانی مدیران به لحاظ متغیرهای دموگرافیک (جنسیت، سن، مدرک تحصیلی) تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین بین راهبردهای مدیریت تعارض مدیران مورد مطالعه به لحاظ سن، جنس و میزان تحصیلات تنها در سبک راه حل گرایی، مدیران زن بیشتر از مدیران مرد از سبک راه حل گرایی استفاده می کردند و مدیران گروه سنی بین 31 تا 40 بیشتر از سایر گروه های سنی دارای سبک راه حل گرایی بالاتری بودند، در سایر موارد تفاوت معناداری مشاهده نشد.

بررسی رابطه بین مهارت های سه گانه مدیران گروه های آموزشی دانشگاه بوعلی سینا و فرهنگ سازمانی از دید اعضای هیئت علمی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  منیژه نصیریان   فخرالسادات نصیری

هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین مهارت های سه گانه مدیران گروههای آموزشی و فرهنگ سازمانی دانشگاه بوعلی سینا از دید اعضای هیئت علمی است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش مورد نظر عبارت است از کلیه اعضای هئیت علمی دانشگاه بوعلی سینای همدان که تعداد کل آنها 370 نفر شامل 9 دانشکده می باشد. (331 عضو هیئت علمی مرد و 39 نفر عضو هیئت علمی زن).تعداد نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 189نفر(21 نفر زن و 168نفر مرد) برآورد شد، که به شکل تصادفی طبقه ای نسبتی تعیین و انتخاب گردید.ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی بر گرفته از مدل رابینز که دارای هفت مولفه ی خلاقیت، توجه به نتایج ،توجه به افراد، سبک رهبری،توجه به جزییات،سازش با پدیده تعارض و ثبات و پایداری می باشد و پرسشنامه محقق ساخته مهارت های سه گانه مدیران که برگرفته از مدل رابرت کاتز و دارای سه مولفه مهارت انسانی ،مهارت ادراکی و مهارت فنی می باشد ،بود که پایایی پرسشنامه فرهنگ سازمانی 93/0 و پرسشنامه مهارت های سه گانه 98/0 از طریق آلفای کرونباخ بدست آمد .بر ای تجزیه و تحلیل از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی مناسب استفاده شد. در بخش یافته های توصیفی مواردی مانند فراوانی و درصد فراوانی اطلاعات جمعیت شناختی نمونه مورد مطالعه (مدیران گروه های آموزشی و نمونه اعضای هیأت علمی) ارائه و در بخش یافته های استنباطی از آزمون t تک گروهی برای بررسی سوالات تحقیق و از آزمون های t برای گروههای مستقل، همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یکطرفه (anova) برای بررسی فرضیه های پژوهش استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده از ضریب همبستگی پیرسون در خصوص رابطه مهارت های سه گانه مدیران و وضعیت فرهنگ سازمانی از نظر اعضای هیأت علمی می توان بیان داشت که بین مهارت انسانی و فرهنگ سازمانی مدیران رابطه مثبت و معناداری در سطح 99% مشاهده شد زیرا (039/0=p و 292/0 = r)، همچنین بین مهارت ادراکی مدیران و فرهنگ سازمانی نیز رابطه معنادار و مثبت مشاهده شد زیرا (003/0=p و406/0 = r)، و نیز بین مهارت فنی مدیران و فرهنگ سازمانی رابطه مثبت و معنادار مشاهده شد زیرا (050/0=p و 341/0 = r). بنابراین به طور کلی با 95% اطمینان نتیجه گرفته شد که بین مهارت های سه گانه مدیران و فرهنگ سازمانی دانشگاه بوعلی سینا رابطه معنادار و مثبت وجود دارد؛ به عبارتی با افزایش فرهنگ سازمانی، مهارتهای سه گانه مدیران افزایش و بالعکس با کاهش فرهنگ سازمانی، مهارت های سه گانه مدیران کاهش می یابد.

رابطه بین خلاقیت وهوش هیجانی مدیران با میزان کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده در مدارس راهنمایی و متوسطه دولتی شهر اراک درسال تحصیلی 91-1390
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  ایمان کریمی   سیروس قنبری

هدف این پژوهش بررسی رابط? بین خلاقیت و هوش هیجانی مدیران با میزان کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده درمدارس راهنمایی و متوسطه دولتی است.روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است ، جامعه آماری پژوهش را کلیه مدیران مدارس راهنمایی و متوسطه دولتی ناحیه یک ودو شهر اراک در سال تحصیلی 91-90 می دهد که تعداد آنها 227 نفر است و براساس جدول کرجسی و مورگان وبا استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی 144 مدیر انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنام? محقق ساخته خلاقیت با 29 سوال،پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی با 33 سوال و پرسشنام? محقق ساخته کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده با 37 سوال استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها مورد تأیید اساتید رشته مدیریت قرار گرفت. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ، 84% برای پرسشنام? خلاقیت،63% برای پرسشنام? هوش هیجانی و 93% برای پرسشنام? سازمان یادگیرنده به محاسبه شد. داده های پژوهش در دو سطح آمار توصیفی(فراوانی ، درصد ، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی ( ضریب همبستگی، آزمون t ، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون چند متغیره) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته ها نشان داد که?وضعیت?خلاقیت و هوش هیجان?مدیران?مدارس بالاتر از حد متوسط قرار دارد وهمچنین میزان کاربست?مولفه های?سازمان?یادگیرنده?در?مدارس مورد مطالعه?بالاتر از حد متوسط می?باشد? بین میزان خلاقیت مدیران و کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده همبستگی مثبت و معنادار (224/.= r ) در سطح 01/. = a وجود دارد همچنین میزان خلاقیت مدیران با مولفه های آرمان مشترک ، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی همبستگی مثبت و معنادار دارد.اما بین خلاقیت مدیران با دو مولف? دیگر سازمان یادگیرنده (قابلیت شخصی و الگوهای ذهنی ) رابطه معنادارمشاهده نشد. بین هوش هیجانی مدیران و کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده همبستگی مثبت و معنادار (225/.= r ) در سطح 01/. = a وجود دارد همچنین بین هوش هیجانی مدیران با الگوهای ذهنی ،آرمان مشترک و تفکر سیستمی همبستگی مثبت و معناداروجود دارد اما بین هوش هیجانی مدیران با دو مولف? دیگر سازمان یادگیرنده (قابلیت شخصی و یادگیری تیمی ) رابطه معنادارمشاهده نشد. در ضمن نتایج تحقیق نشان داد متغیر هوش هیجانی مدیران 044/0 و متغیرهای هوش هیجانی و خلاقیت مدیران باهم 079/. میزان کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده را تبیین می کنند.

بررسی رابطه بین یگانگی(تنایب)فرد- سازمان وویژگیهای شخصیتی با سلامت سازمانی کارکنان دانشگاه کردستان درسال تحصیلی 90-91
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  علی نظری   محمدرضا اردلان

هدف این پژوهش بررسی رابطه بین یگانگی فرد- سازمان و ویژگیهای شخصیتی کارکنان با سلامت سازمانی دانشگاه کردستان بوده است.روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است ، جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان (رسمی،پیمانی ،قراردادی) غیرهیات علمی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 91-90 تشکیل می دهد که تعداد آنها 202نفربوده اند. با ا ستفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد133 نفر نمونه انتخاب شدند.ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنام? یگانگی فرد- سازمان ترجمه وتنظیمی اردلان(1391) با 45 سوال، پرسشنامه شخصیتی نئو با 60 سوال و پرسشنام? سلامت سازمانی هوی وهمکاران با 44 سوال بود که روایی ابزارها از طریق روایی محتوایی وضریب پایایی با استفاده از فرمول کرونباخ برای پرسشنام? یگانگی فرد- سازمان96/0 برای پرسشنام? شخصیتی نئو 85/0 و برای پرسشنام? سلامت سازمانی87/0 به دست آمدوهرسه پرسشنامه براساس طیف لیکرت تنظیم شده اند.پس از توزیع و جمع آوری پرسشنامه ها برای تجزیه وتحلیل اطلاعات وداده ها از روش آمارتوصیفی شامل فراوانی ، درصد ، میانگین و انحراف معیار،نموداروجدول و همچنین از آماراستنباطی نظیرضریب همبستگی پیرسون، آزمون t ، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون چند متغیره با نرم افزارspss استفاده گردید. یافته ها ی پژوهش حاکی از آن است که بین یگانگی فرد – سازمان و یژگی های شخصیتی کارکنان با سلامت سازمانی رابطه مثبت ومعنی دار وجود دارد. درضمن نتایج تحقیق نشان می دهد دانشگاه کردستان از نظر میزان یگانگی فرد- سازمان، ویژگیهای شخصیتی کارکنان وسلامت سازمانی پایین تر از حد متوسط است. و مولفه های معیارهای سازمانی یگانگی فرد- سازمان و برون گرایی پیش بینی کننده بهتری برای سلامت سازمانی می باشند.

بررسی رابطه بین اعتماد سازمانی و نوآوری سازمانی مدارس متوسطه دولتی آموزش و پرورش شهر گیلانغرب از دیدگاه دبیران در سال تحصیلی1392-1391
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  جهانگیر پرناک   محمدرضا اردلان

با توجه به نقش اعتماد سازمانی در نوآوری سازمانی، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین اعتماد سازمانی و نوآوری سازمانی دبیران مدارس متوسطه دولتی آموزش وپرورش شهر گیلانغرب انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دبیران شاغل در مدارس متوسطه دولتی شهر گیلانغرب در سال تحصیلی 92-1391 که تعداد آنها 165نفر(93 دبیر مرد و 72دبیر زن ) بوده است که از میان این تعداد بر اساس فرمول کوکران نمونه ای به حجم 116 آزمودنی ( 65 دبیر مرد و 51 دبیر زن ) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب گردیده. به منظور گردآوری داده ها از دو پرسشنامه اعتماد سازمانی ( الونن و همکاران 2008) با 49 سوال و نوآوری سازمانی ( ونگ و آمد 2004) با 12 سوال استفاده شده است. روایی پرسشنامه ها بر اساس روایی محتوایی و پایایی آن ها نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ ( اعتماد سازمانی 96/0 ) و( نوآوری سازمانی95/0)محاسبه گردیده است.هردو پرسشنامه براساس طیف لیکرت تنظیم گردیده.برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی شامل: فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، نمودار و جدول از روشهای آمار استنباطی نظیر آزمون t مستقل، t تک گروهی، آزمون کالموگروف – اسمیرونوف، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک طرفه، رگرسیون چند متغیره و از نرم افزار spss استفاده شده است. نتیجه آزمون همبستگی پیرسون حاکی از همبستگی مثبت و بالا بین تمام ابعاد اعتماد سازمانی و ابعاد نوآوری سازمانی(به استثنای نوآوری رفتاری) بود با توجه به همبستگی به دست آمده(730/0=r) و سطح معناداری (000/0=p) با احتمال 99% بین میزان اعتماد سازمانی و نوآوری سازمانی دبیران رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتیجه حاصل از رگرسیون خطی چندگانه نیز نشان داد که از طریق اعتماد نهادی می توان نوآوری سازمانی دبیران را پیش بینی کرد. نتایج آزمونt برای گروههای مستقل نشان داد میزان اعتماد سازمانی دبیران زن(53/3) بیشتر از میانگین اعتماد سازمانی دبیران مرد (20/3) است و این تفاوت در سطح 1% معنادار است.

رابطه بین هوش سازمانی و هوش اخلاقی با سلامت سازمانی دانشگاه رازی کرمانشاه از دیدگاه اعضای هیأت علمی در سال تحصیلی 92 –1391
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  مهناز مرادی چهری   محمدرضا اردلان

هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین هوش سازمانی و هوش اخلاقی با سلامت سازمانی دانشگاه رازی کرمانشاه از دیدگاه اعضای هیأت علمی بود. این پژوهش از لحاظ انجام تحقیق، در زمر? پژوهش های کاربردی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه رازی در سال تحصیلی 92-91تشکیل می دهد که تعداد آنها 375 نفر (333 مرد و 42 زن) بود و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنام? هوش سازمانی آلبرشت( 2003)، هوش اخلاقی لنیک و کیل (2005) و سلامت سازمانی هوی و همکاران (1996) استفاده شده است. روایی محتوایی پرسشنامه ها مورد تأیید اساتید رشته مدیریت قرار گرفت. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ، 97/0 برای پرسشنام? هوش سازمانی،94/0 برای پرسشنام? هوش اخلاقی و 86/0 برای پرسشنام? سلامت سازمانی محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص های آمار توصیفی مانند (جدول، فراوانی، درصد، نمودار، میانگین و انحراف معیار) و روش های آمار استنباطی در حد (آزمون کالموگروف- اسمیرونوف، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t برای گروه های مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون چند متغیره) استفاده شده است. یافته ها نشان داد که وضعیت هوش سازمانی دانشگاه در حد متوسط (3) قرار دارد و همچنین میزان هوش اخلاقی و سلامت سازمانی دانشگاه بالاتر از حد متوسط (3) می باشد. بین هوش سازمانی و سلامت سازمانی از یک طرف و هوش اخلاقی و سلامت سازمانی از طرف دیگر رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که 216/0 از تغییرات سلامت سازمانی توسط مولفه مسئولیت پذیری هوش اخلاقی، 274/0 توسط مولفه چشم انداز استراتژیک هوش سازمانی و 30/0 توسط مولفه دلسوزی هوش اخلاقی تبیین می گردد.

تحلیل عددی جریان خون درون رگ کلیه و ناحیه شاخه ای آن و تاثیر گرفتگی روی رفتار جریان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده مهندسی مکانیک 1393
  احسان کوهی   سید اسماعیل رضوی

انسداد عروق کلیه یکی از مهم ترین عوامل مرگ ومیر و ایجاد عوارض دائمی در بدن می باشد که صلب شدن دیواره رگ یا بیماری آتروسکلروسیز عامل اصلی به وجود آمدن گرفتگی ها در رگ کلیه است. لذا هدف این پژوهش بررسی تأثیر سفت شدن دیواره رگ و همچنین وجود گرفتگی رگ کلیه روی جریان خون ورودی به ارتریول های کلیه از طریق مدل سازی فیزیکی است. در این مطالعه تلاش شده است تأثیر وجود گرفتگی در رگ کلیه بر مشخصه های جریان در پایین دست و همچنین تشخیص ناحیه های مستعد گرفتگی در حضور گرفتگی در ناحیه رگ کلیه موردبررسی قرار گیرد. هندسه و شرایط مرزی واقعی جهت مدل سازی استفاده شده است. خون سیالی نیوتنی و غیرنیوتنی فرض شده و نتایج به دست آمده باهم مقایسه شده اند. تأثیر سه نوع گرفتگی 30% خفیف، 50% متوسط و 70% شدید روی پارامترهای جریان مطالعه شده است. نقاط مستعد گرفتگی در هندسه بدون گرفتگی و باگرفتگی شناسایی شده و نتایج باهم مقایسه شده اند. نتایج نشان می دهد که در هندسه موردمطالعه تفاوت چندانی بین نیوتنی و غیر نیوتنی بودن خون وجود ندارد و می توان خون را سیال نیوتنی درنظر گرفت. بررسی نواحی مستعد گرفتگی نشان داد که قبل از اولین دوشاخگی و همچنین درون اولین شاخه ی فرعی بیشترین احتمال گرفتگی وجود دارد زیرا در این ناحیه ها تنش برشی بیشینه است. گرفتگی ها تأثیری روی نواحی مستعد گرفتگی ندارند اما هرچه درصد گرفتگی بیشتر باشد احتمال وجود گرفتگی در پایین دست بیشتر خواهد بود.

بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی با یگانگی فرد-سازمان در دانشگاههای دولتی غرب کشور(همدان، کرمانشاه و کردستان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1387
  محمدرضا اردلان   حسین مولوی

چکیده ندارد.