نام پژوهشگر: سکینه محمدعلیزاده چرندابی

تأثیر رازک بر نشانه های زودرس یائسگی: یک کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده
thesis دانشگاه علوم پزشکی تبریز - دانشکده پرستاری و مامایی 1392
  ویدا آغه میری   سکینه محمدعلیزاده چرندابی

مقدمه: یکی از درمان های پیشنهاد شده برای عوارض زودرس یائسگی، هورمون درمانی می باشد که به دلیل عوارض جانبی و خطرات باعث نگرانی پزشکان و بیماران شده است. امروزه درمان یائسگی با فیتواستروژن ها مورد توجه قرار گرفته و تحقیقاتی در این زمینه انجام شده است. رازک یکی از گیاهانی است که حاوی ترکیبات فیتواستروژنی می باشد ولی تا به حال تأثیر آن بر نشانه های زودرس یائسگی مورد بررسی قرار نگرفته است، لذا مطالعه ی حاضر با هدف تعیین اثر رازک بر نشانه های زودرس یائسگی در شهر تبریز در سال 92-1391 انجام شده است. مواد و روش ها: این مطالعه بالینی تصادفی دوسوکوربر روی 60 زن پری منوپوز و 60 زن پست منوپوز انجام گرفته است. داده ها با استفاده از پرسشنامه گرین و چک لیست ثبت تعداد گرگرفتگی روزانه قبل از مداخله، 4، 8 و 12 هفته بعد از مداخله جمع آوری شد. نمونه ها از طریق بلوک بندی تصادفی سهمیه ای بر اساس وضعیت یائسگی به دو گروه دریافت کننده رازک و دریافت کننده پلاسبو با نسبت تخصیص 1:1 تقسیم شدند. به گروه مداخله 500 میلی گرم قرص رازک و گروه کنترل 500 میلی گرم پلاسبو روزانه به مدت 90 روز تجویز شد. از آمار توصیفی و آمار تحلیلی شامل ancova برای آنالیز داده ها استفاده شد. یافته ها: هیچ افت نمونه ای در دو گروه تا پایان مداخله وجود نداشت. میانگین نمره کلی گرین به طور معناداری در گروه رازک در پایان هفته 4 (8/9- تا 11/1- , 95% confidence interval,0/10- :adjusted difference)، هفته 8 (17/1- تا 20/1- ,18/6-) و هفته 12 پس از مداخله (21/6- تا 25/1-, 23/4-) کمتر از گروه پلاسبو بود. گروه مداخله همچنین بهبود چشمگیری را در تمامی ابعاد مقیاس گرین (نشانه های روانی، جسمانی، وازوموتور و جنسی) در مقایسه با گروه کنترل نشان داد (001/0>p). تعداد گرگرفتگی در هفته به طور معناداری در گروه رازک در طی هفته 4 (7/1- تا 9/8- ,8/4-)؛ هفته 8(14/9- تا 19/3- ,17/1-) و هفته 12 پس از مداخله (21/1- تا 26/4- ,23/8-) کمتر از گروه پلاسبو بود. در گروه پری منوپوز، میانگین نمره کلی گرین به طور معناداری در گروه رازک در پایان هفته چهارم (6/9- تا 9/7- ،8/3-)،هفته هشتم (12/7- تا 16/5- ،14/6-) و هفته دوازدهم پس از مداخله (16/0- تا 20/5-, 18/2-) کمتر از گروه پلاسبو بود. همچنین تعداد گرگرفتگی در هفته به طور معناداری در گروه رازک در طی هفته چهارم (0/7- تا 10/3- , 8/8-)، هفته هشتم (13/9- تا 20/0- , 17/0-) و هفته دوازدهم پس از مداخله (18/0- تا 25/9- ،22/0-) کمتر از گروه پلاسبو بود. در گروه پست منوپوز نیز میانگین نمره کلی گرین به طور معناداری در گروه رازک در پایان هفته چهارم (9/9- تا 13/6-,7/11-)، هفته هشتم (21/7- تا 25/5- ,23/6-) و هفته دوازدهم پس از مداخله(28/1- تا 31/7- , 29/9-) کمتر از گروه پلاسبو بود. همچنین تعداد گرگرفتگی در هفته به طور معناداری در گروه رازک در طی هفته چهارم (5/6- تا 9/2-, 7/4-)، هفته هشتم (13/2- تا 18/9- , 16/1-) و هفته دوازدهم پس از مداخله (21/5- تا 27/4- , 24/5-)کمتر از گروه پلاسبو بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، مصرف قرص گیاهی رازک به میزان 500 میلی گرم روزانه به مدت 4، 8 و 12 هفته در کاهش تعداد گرگرفتگی و نشانه های زودرس یائسگی تأثیر چشمگیری داشته است، بنابراین با توجه به سادگی استفاده و پذیرش بالای روش و عدم گزارش عارضه جانبی در این مطالعه، می توان مصرف متعادل این داروی گیاهی را در این گروه از افراد توصیه نمود تا از این طریق بتوان کیفیت زندگی و میزان کارآیی زنان را در این برحه از زندگی ارتقاء بخشید.

تاثیر دو روش آموزشی نرم افزار رایانه ای و کتابچه آموزشی بر آگاهی، نگرش و عملکرد دختران نوجوان در زمینه بهداشت بلوغ: یک کارآزمایی تصادفی کنترل شده
thesis دانشگاه علوم پزشکی تبریز - دانشکده پرستاری و مامایی 1393
  سیما ساقی   سکینه محمدعلیزاده چرندابی

نوجوانی یک دوره بحرانی است و بیش از هر زمان دیگر نیاز به آموزش دارد. بدلیل تمایل امروزه نوجوانان به استفاده از روش های نوین آموزشی مبتنی بر کامپیوتر، این مطالعه با هدف تعیین تاثیر دو روش آموزشی شامل نرم افزار رایانه ای و کتابچه آموزشی بر آگاهی، نگرش و عملکرد دختران صورت گرفت. مواد و روش ها: این کارآزمایی بر روی621 دختر نوجوانی که قاعدگی را تجربه کرده بودند و مشغول به تحصیل در مدارس راهنمایی شهر تبریز بودند، در سال 1392 اجرا گردید. 21 مدرسه ای که بر اساس نمره عملکرد پیش آزمون دانش آموزان، بطور تصادفی انتخاب شدند به هفت دسته تقسیم شدند، هر دسته سه مدرسه را در بر گرفت سپس هر کدام از مدارس در هر دسته به طور تصادفی به گروه های نرم افزار، کتابچه و بدون مداخله تخصیص داده شدند. آموزش ها شامل بهداشت جسمی، قاعدگی، تغذیه، ورزش و روان بودند. آگاهی، نگرش و عملکرد با استفاده از پرسشنامه های خودگزارشی در دو مرحله قبل و یک ماه بعد از مداخله اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه، پیرسون، تی مستقل، کای دو و مدل خطی با کنترل مقادیر پایه و اثر خوشه آنالیز شدند. یافته ها: تفاوتی بین دو گروه مداخله و کنترل در موارد مشخصات دموگرافیک، قبل از مداخله وجود نداشت. نمره آگاهی پس از مداخله در گروه نرم افزار بطور معناداری در مقایسه با گروه های کتابچه و بدون مداخله بالاتر بود. نمره نگرش بعد از مداخله در گروه کتابچه در مقایسه با گروه نرم افزار ارتقا اندک معناداری را نشان داد، اما تفاوت معناداری بین گروه نرم افزار با گروه کنترل وجود نداشت. تفاوت معناداری در مورد نمره عملکرد بین نرم افزار با گروه کتابچه و بدون مداخله وجود نداشت. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان می دهد که می توان جهت ارتقاء آگاهی دختران نوجوان درباره بهداشت بلوغ از روش نرم افزار رایانه ای استفاده نمود، البته با توجه به محدودیت های مطالعه و فقدان تأثیر نرم افزار بر نگرش و عملکرد نوجوانان و تاثیر اندک کتابچه در ارتقای نگرش آنها، انجام مطالعات بیشتری در این زمینه توصیه می گردد. واژگان کلیدی: آگاهی، نگرش، عملکرد، بهداشت بلوغ، دختران نوجوان، نرم افزار رایانه ای، کتابچه، آموزش

تأثیر بسته آموزشی بر سبک زندگی مادران نخست زا در دوران پس از زایمان: یک کارآزمایی تصادفی کنترل شده
thesis دانشگاه علوم پزشکی تبریز - دانشکده پرستاری و مامایی 1393
  فرزانه خدابنده   مهین کمالی فرد

زمینه و هدف: داشتن سبک زندگی سالم اهمیت ویژه ای در دوران پس از زایمان دارد و آموزش مناسب سبک زندگی می تواند نقش مهمی در ارتقای سلامت مادر و فرزند او داشته باشد. این پژوهش با هدف تعیین تأثیر بسته آموزشی بر سبک زندگی مادران نخست زا در دوران پس از زایمان انجام گرفت. مواد و روش ها: در این کارآزمایی، 220 مادر نخست زای بستری در بخش پس از زایمان با روش بلوک بندی تصادفی به دو گروه مداخله (112 نفر) و کنترل (108 نفر) تخصیص داده شدند. برای گروه مداخله، آموزش و مشاوره به صورت چهره به چهره، تلفنی، کتابچه و پیامک (هم برای مادران و هم برای پدران) ارائه شد و گروه کنترل فقط آموزش روتین بخش پس از زایمان در زمینه شیردهی صحیح و مراقبت از بخیه ها را دریافت کردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های مشخصات فردی- اجتماعی، آگاهی و باور، رفتارهای مرتبط با سلامت، بسامد خوراک (ffq)، فرم کوتاه پرسشنامه بین المللی فعالیت فیزیکی (ipaq) و چک لیست مشکلات سلامتی در روز ترخیص، دو و شش هفته پس از زایمان جمع آوری شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای مجذور کای، تی مستقل، آزمون دقیق فیشر، مجذور کای روند، مدل خطی عمومی، رگرسیون لجستیک و من ویتنی یو استفاده گردید. 0/05>p معنی دار در نظر گرفته شد. یافته ها: تفاوتی بین دو گروه مداخله و کنترل از نظر مشخصات فردی- اجتماعی (به جز تحصیلات زن، تحصیلات و شغل همسر) و همچنین میانگین نمره آگاهی و باور، فراوانی مشکلات سلامتی در دوران بارداری، قبل از انجام مداخله وجود نداشت. بین دو گروه از نظر وضعیت فعالیت فیزیکی (0/121=p) و تغذیه، شش هفته پس از زایمان تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد به جز در زمینه زیر گروه شیر و لبنیات که مادران گروه آموزش در مقایسه با گروه کنترل مصرف بیشتری داشتند (0/041=p). علاوه براین آموزش باعث بهبود معنی دار برخی رفتارهای بهداشتی مادران نخست زای گروه مداخله از جمله اولین روز شروع مسواک زدن، قرار گرفتن زیر نور مستقیم خورشید، تهویه اتاق، تعداد دفعات تهویه منزل (طی 2 هفته اول)، گرم نگه داشتن خود، نحوه انجام کار منزل و مصرف قرص آهن نسبت به گروه کنترل شد. با کنترل متغیرهای تحصیلات زن، تحصیلات و شغل همسر و نمره آگاهی و باور قبل از مداخله، تفاوت نمره آگاهی و باور پس از مداخله بین دو گروه معنی دار بود (0/001>p). نمره آگاهی [(20/2تا 14/3) 17/2 :(فاصله اطمینان 95%) اختلاف میانگین تعدیل یافته] و باور [(32/2 تا 25/2) 28/7 :(فاصله اطمینان 95%) اختلاف میانگین تعدیل یافته] در گروه آموزش در پایان هفته ششم پس از زایمان بطور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود. همچنین بسته آموزشی سبک زندگی توانست شانس ابتلا به مشکلات سلامتی شامل یبوست، هموروئید، زخم مقعد، درد شکم، سردرد، درد محل بخیه ها، عفونت محل بخیه ها و مشکلات خواب را بیش از 50% در مادران گروه آموزش در مقایسه با مادران گروه کنترل (مرجع) در طی هفته دوم پس از زایمان کاهش دهد و نیز شانس ابتلا به یبوست، هموروئید، زخم مقعد، سرماخوردگی و تب، کمردرد، گرفتگی پا، درد شکم، سردرد، درد پستان، شقاق نوک پستان، درد محل بخیه ها، عفونت محل بخیه ها، مشکلات خواب، ضعف یا خستگی، غم و ناراحتی و عفونت زنان را بیش از 50% در مادران گروه آموزش در مقایسه با مادران گروه کنترل (مرجع) در طی هفته ششم پس از زایمان کاهش دهد. نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان می دهد که بسته آموزشی سبک زندگی توانست در بهبود آگاهی و باور نسبت به سبک زندگی سالم پس از زایمان، بهبود رفتارهای مرتبط با سلامت و کاهش فراوانی مشکلات سلامتی پس از زایمان مادران نخست زا تاثیر مثبت داشته باشد اما در بهبود فعالیت فیزیکی و وضعیت تغذیه ای مادران نخست زا تأثیری نداشت.

تاثیر کرم لاوندر با یا بدون شستشوی پا بر کیفیت خواب و اضطراب زنان باردار: یک کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده
thesis دانشگاه علوم پزشکی تبریز - دانشکده پرستاری و مامایی 1393
  فاطمه عفتی داریانی   مژگان میرغفوروند

مقدمه: اختلال خواب و مشکلات روانی یکی از شکایات شایع در دوران بارداری بوده و با عوارض نوزادی و زایمانی همراه است. استفاده عمومی از داروهای شیمیایی در درمان این مشکل مورد تائید نمی باشد. مطالعه حاضر به بررسی تاثیر کرم لاوندر با یا بدون شستشوی پا بر کیفیت خواب، اضطراب زنان باردار (پیامدهای اولیه) استرس، افسردگی، خستگی، طول بارداری و وزن هنگام تولد (پیامدهای ثانویه) پرداخته است. مواد و روش ها: در این کارآزمایی بالینی دو سوکور، 141 زن باردار 28-25 هفته به روش بلوک بندی تصادفی در یکی از سه گروه دریافت کننده کرم لاوندر و شستشوی پا، کرم لاوندر به تنهایی یا پلاسبو به میزان 2 گرم هر شب به مدت دو ماه قرار گرفتند. کیفیت خواب با استفاده از پرسشنامه شاخص کیفیت خواب پیتزبورگ (psqi: pittsburgh sleep quality index) و سطح اضطراب، افسردگی و استرس با استفاده از پرسشنامه dass-21 (depression, anxiety, stress) قبل از مداخله، 4 و 8 هفته پس از مداخله و خستگی با استفاده از پرسشنامه ارزیابی چند بعدی خستگی (maf: multidimensional assessment of fatigue) قبل از مداخله و 6 هفته پس از مداخله ارزیابی شد. از آزمون های کروسکال- والیس و مدل خطی عمومی برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج: امکان پیگیری سه نفر در هفته چهارم و چهار نفر در هفته هشتم وجود نداشت. در مقایسه با گروه پلاسبو ، نمره کلی کیفیت خواب هم در گروه کرم لاوندر و شستشوی پا در هفته 4 (8/1- تا 3/4- :, 95% confidence interval 1/3- :(adjusted difference و هفته 8 (4/1- تا 5/4- ،9/2-) و هم در گروه کرم لاوندر در هفته 4 (6/1- تا 7/4-, 5/3-( و هفته 8 (6/1- تا 7/4- ،1/3-) بطور معنی داری کمتر بود، ولی بین دو گروه مداخله تفاوت معنی داری وجود نداشت. در دو گروه شستشوی پا و کرم لاوندر و کرم لاوندر به تنهایی در مقایسه با پلاسبو نمره اضطراب در هفته 8 (1/0- تا 6/2- ،4/1-( و (4/0- تا 9/2- ،7/1-)، افسردگی (9/1- تا 6/4- ،2/3) و (0/1- تا 7/3- ، 4/2-) و استرس (5/1- تا 7/4- ،1/3-) و (1/1- تا 3/4- ،7/2-) بطور معنی داری کمتر از گروه پلاسبو بود. اما در هفته 4 نمره اضطراب در گروه کرم لاوندر به تنهایی (7/0- تا 9/3- ،3/2-) و استرس در هر دو گروه مداخله (5/0- تا 1/4- ،3/2-)، (1/0- تا 7/3- ،9/1-) کمتر از گروه پلاسبو بود. بین دو گروه مداخله در 4 و 8 هفته پس از شروع مداخله از نظر نمرات اضطراب، افسردگی و استرس تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت. بین سه گروه از نظر نمره خستگی قبل و 6 هفته پس از مداخله با وجود کاهش نمره کلی خستگی تفاوت معنی داری وجود نداشت. همچنین از نظر طول بارداری و وزن هنگام تولد تفاوت آماری بین سه گروه معنی دار نبود. نتیجه گیری: کرم لاوندر با یا بدون شستشوی پا میتواند در بهبود کیفیت خواب و کاهش سطح اضطراب، استرس و افسردگی زنان باردار موثر باشد.