نام پژوهشگر: غلامحسین زرگری نژاد

ریشه ها و مبانی فکری اندرزنامه نویسی سیاسی در دو قرن اول هجری
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - پژوهشکده ادبیات 1389
  افسانه شیرعلی زاده کلخوران   غلامحسین زرگری نژاد

رساله حاضر که با عنوان «ریشه ها و مبانی فکری اندرزنامه نویسی سیاسی در دو قرن اول هجری» تدوین و نگارش شده است، به بررسی جریان فکری اندرزنامه نویسی سیاسی در ایران عصر خلفای دو قرن اول هجری و نتایج حاصل از آن می پردازد. پرسش هایی که پیش روی پژوهشگر قرار گرفته به این شرح است که: «منحنی ریشه ها و مبانی فکری اندرزنامه نویسی سیاسی در نمودار جریان اندرزنامه نویسی سیاسی دو قرن اول هجری شامل چه عناصر فکری می شده، و علت استمرار و نتایج حاصل از جریان یاد شده چه بود؟». فرضیه اصلی تحقیق حاضر عبارت است از این که «تداوم حضور بداوت (بیابانگردان عرب) در ایران دو قرن اول هجری و نیاز خلفا، به ویژه خلفای عباسی، به الگوی مدیریت سیاسی ایرانیان و آشنایان به آن از یک سو و ایجاد تعادل در رفتار سیاسی صاحبان قدرت از سوی دیگر، موجب شد که همان دستاوردهای نظری و عملی ایران پیش از اسلام، در قالب جریان فکری اندرزنامه نویسی، مورد بازخوانی، بازنویسی و باز تولید قرار گیرد و به حیات خود ادامه دهد»؛ در ضمن، مبانی فکری این جریان سیاسی را «عدالت، امنیت، حفظ نظام کاستی طبقات اجتماعی، سلطنت یا خلافت، وزارت، عقلانیت، و توأمانی دین و دولت» شکل می داده است. این رساله بر مبنای روش تحقیق تاریخی صورت گرفته است. شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای بوده، که به صورت مطالعه تطبیقی به توصیف داده ها انجام گردیده است. یافته های اساسی تحقیق حاضر عبارتند از: ?- استمرار حضور بدویان عرب در ایران زمین نه تنها موجب تداوم جریان فکری اندرزنامه نویسی سیاسی در دو قرن اول هجری شد بلکه همان عامل یاد شده مهمترین علت انحطاط و زوال فرهنگی و تمدنی ایران زمین گردید. ?- اندیشه «توأمانی دین و دولت» نه تنها به وحدت ملی و استبداد توأمان سیاسی و دینی منجر گردید، بلکه دین به صورت ابزاری برای سرکوب مخالفان و منتقدان حکومت در آمد. ?- مفهوم «عدالت» از نگاه گروه های حاکم جامعه به برقراری امنیت و حفظ نظام کاستی طبقات اجتماعی محدود گردید و این در حالی بود که گروه های محکوم جامعه، دادستانی و رعیت نوازی را شاخصه های عدل برمی شمردند. 4- مبانی فکری جریان اندرزنامه نویسی سیاسی را نیز مفاهیمی همچون «سلطنت، امنیت، عدالت، وزارت، عقلانیت، توأمانی دین و دولت، و حفظ نظام کاستی طبقات اجتماعی» شکل می داده اند.

بررسی تحولات سیاسی و اجتماعی کرمان از برآمدن کریم خان زند تا استقرار حاکمیت آقا محمد خان قاجار (1163-1209 هـ.ق)
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  فاطمه علوی نصر   غلامحسین زرگری نژاد

اوضاع ایران در زمان زندیه، یعنی اواخر قرن دوازدهم شرایط به نسبه آرامی را پشت سر میگذاشت به طوریکه از اوضاع آشفته زمان نادری و به خصوص فجایع این دوره تا حدودی دور شده بود و در چنین شرایطی بود که فردی از خاندان زندیه اوضاع ناامن و آشفته دوره نادری را به نفع مردم تغییر داد. مسأله اساسی این تحقیق شناسایی و یافتن عوامل و متغیرهای اثرگذار درونی و بیرونی بر تحولات کرمان از برآمدن زندیه تا استقرار حاکمیت آقامحمدخان قاجار است. به بیان دیگر مسأله اصلی تحقیق حاضر این است که چرا و چگونه، در دور? خانات زند، امنیت و آرامش به کرمان بازگشت و تداوم پیدا کرد؟ فرضیه رساله حاضر بر این اصل استوار است که تصمیمات حاکمان شهر کرمان در این دوره و تاثیر پذیرفتن از فرامین حاکمان زند، توانسته است اوضاع این ایالت را نسبت به دوره های پیش از خود رو به بهبود برساند. این تحقیق بر اساس روش تاریخی(توصیفی- تحلیلی) صورت پذیرفته است و شیوه جمع آوری اطلاعات در تحقیق مبتنی بر گردآوری داده ها از منابع دست اول و تنظیم آن به روش تاریخی با رویکرد توصیفی و تحلیلی است و بر این اساس بر طبق معمول گردآوری اطلاعات صورت گرفته است. و بر این اساس طبق روال معمول ابتدا گردآوری مطالب تاریخی صورت گرفته است. یافته های اساسی تحقیق حاضر این است که وضعیت سیاسی- اجتماعی ایالت کرمان از زوال حکومت صفویه تا سقوط زندیه تحت تاثیر نقش مواصلاتی این ایالت با منطقه سوق الجیشی قندهار در طول دوره افاغنه و افشاریه و موقعیت جغرافیایی این ایالت در همجواری با پایتخت زندیان بود. در دوره حکومت کریم خان زند به دلیل هم جواری ایالت کرمان با فارس و با توجه به تلاش کریم خان بر ایجاد امنیت و آسایش، وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی این ایالت رو به بهبود رفت اما در دوره جانشینان کریم خان، مجدداً این ایالت تحت تاثیر درگیری های داخلی رو به زوال رفت و در نهایت در دوره لطفعلی خان زند، در مسیر زوال و تخریب قرار گرفت.

بررسی نظریه شهریار آرمانی بر پایه منابع اساطیری و متون نخستین قرون اسلامی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده تاریخ 1383
  صادق حیدری نیا   غلامحسین زرگری نژاد

چکیده ندارد.

نقش ایستارهای قبیله ای اعراب در گرایش های فرقه ای و مذهبی ایشان در دوران امویان (با تکیه بر تشیع و خارجی گری)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  محمدرضا ابراهیمی   غلامحسین زرگری نژاد

چکیده ندارد.

خرید و فروش و تجارت برده در ایران عصر قاجار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1387
  نرگس علیپور   غلامحسین زرگری نژاد

چکیده ندارد.

مقایسه ی نظرات و عملکرد آخوند خراسانی و امام خمینی در مورد مواضع و نقش فقها در انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1387
  محمد علیزاده   محسن بهشتی سرشت

چکیده ندارد.

تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی همدان از ورود اسلام تا پایان قرن سوم هجری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1379
  مراد جلیلوند   غلامحسین زرگری نژاد

در این پژوهش تاریخ همدان در سه قرن اول هجری بررسی می شود. سرزمین همدان در آستانه ورود اسلام کم و بیش یکی از نواحی مهم و مورد توجه بوده است و پس از ورود و استقرار اسلام نیز همچنان در قلمرو خلافت اسلامی یکی از نواحی بسیار مهم بشمار می رفت . در آغاز فتوح، حملات مسلمین پس از فتح الفتوح نهاوند، متوجه سرزمین همدان گردید. فرایند فتح و اوضاع سیاسی، اداری، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی این سرزمین در سه قرن اول هجری شایسته بررسی است .

تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دوره مجلس چهاردهم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1380
  حیدر آتش پیکر   غلامحسین زرگری نژاد

کشور ایران به علت موقعیت خاص و استراتژیک خود، در طول تاریخ همواره مورد توجه قدرتهای جهانی قرار داشته است . در قرن بیستم با کشف و بهره برداری از ذخایر عظیم نفت ، این توجه دو چندان شد. از طرف دیگر ایران از اقلیتهای گوناگون قومی و مذهبی تشکیل شده است . در طی قرن بیستم و به ویژه پس از شهریور 1320 قدرتهای بزرگ از وجود تفاوتهای نژادی ، زبان و مذهبی و همچنین ضعف حکومت مرکزی استفاده کردند و با سیاسی کردن این تفاوتها ، جنبشهای تجزیه طلبانه ای را در ایران ایجاد کردند. انگلستان و آمریکا ، پس از اشغال ایران و در بحبوحه جنگ دوم جهانی مسئله کسب امتیاز نفت شمال را مطرح کردند . دولت شوروی نیز برای جلوگیری از نفوذ این دو کشور در شمال ایران ، که آنرا حیاط خلوت خود می دانست ، و دور کردن خطر از مرزهای جنوبی خود ، در صدد کسب این امتیاز بردرآمد. اما مجلس ایران با تصویب قانونی ، واگذاری هر گونه امتیاز نفت را تا پایان جنگ ممنوع کرد. شوروی که به زعم خود، دولت ایران در روابط با این کشور در مقایسه با غرب تبعیض قائل می شد، از این تصمیم خشمگین شد و پس از پایان جنگ دوم جهانی از تخلیه ایران در موعد مقرر خودداری کرد. این کشور در راستای سیاستهای سنتی خود، مبنی بر حفاظت مرزهای جنوبی ، گسترش ایدئولوژی کمونیسم ، کسب امتیازات مختلف به زور و شاید هم دسترسی به چاههای نفت و آبهای گرم ، دست به ایجاد دو جنبش تجزیه طلبانه در آذربایجان و کردستان زد. مقارن با این تحولات عشایر جنوب نیز به تحریک انگلیسها، دربار و قوام دست به شورش زدند تا بهانه ای برای سرکوب جنبشهای شمالی فراهم گردد. سرانجام با تلاشهای سازمان ملل متحد، ابتکارات قوام و فشار دولت امریکا ، شورویها ایران را تخلیه کردند و نیروهای حکومت مرکزی بساط جنبشهای تجزیه طلب را بر چیدند. مجلس پانزدهم نیز توافقنامه قوام - ساچیکف در باره تشکیل شرکت مختلط نفت ایران و شوروی را رد کردند.

بررسی نقش سیاسی و فرهنگی خاندان قائم مقام فراهانی (قائم مقام اول و دوم)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1381
  مهدی امیدواری   غلامحسین زرگری نژاد

خاندان قائم مقام فراهانی، از جمله خاندانهای معروف اداری و دیوانی ایران در دوره قاجاریه محسوب می شوند. میرزا عیسی قائم مقام (قائم مقام اول) و میرزا ابوالقاسم قائم مقام (قائم مقام دوم) در دوران حکومت و پادشاهی فتحعلیشاه و محمدشاه قاجار ، در عرصه ها و زمینه های گوناگون سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی ، تحولات و اصلاحات مهمی را به ثمر رساندند. این رساله به بررسی این مسائل می پردازد که عوامل اصلی ظهور و رشد خاندان قائم مقام چه بوده است؟آیا عوامل اصلی افول و زوال آنان فقط عوامل داخلی و درونی جامعه ایران بوده است یا اینکه عوامل خارجی نیز در سقوط آنان دخالت داشته است؟

علل توسعه یافتگی اقتصاد ایران در دوره قاجار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1379
  مرتضی دهقان نژاد   غلامحسین زرگری نژاد

حکومت قاجار در عصر ناصری در شرایطی که کشورهای عمده مغرب زمین در عرصه اقتصادی سیاست صدور سرمایه به کشورهای توسعه نیافته را گسترش می دادند، گرفتار بحرانهای جدی اقتصادی گردید و در قلمرو اقتصاد زراعی و تجاری و صنعتی از توسعه بازماند. در باب این واقعیت و تبیین ریشه های آن از دیرباز، نظریه های متعددی عرضه شده است. ماهیت کارشکن دولت قاجار و ناتوانی دستگاه حکومتی از معرفت به واقعیات اقتصادی و زمینه های توسعه کشور، نبودن بستر فرهنگی مناسب (فرهنگ کارشکن) و دنیازگریزی اجتماعی و سرانجام تسلیم پذیری حکومت تا حدی در مقابل سیاستهای استعماری روسیه و انگلستان از جمله عوامل اصلی بازماندن اقتصاد کشور از روند توسعه طبیعی بوده است. سیر تحولات اقتصادی و مطالعه دستگاههای ایران در عصر قاجار خصوصا عصر ناصری نشان می دهد که در طول این دوران، همواره تالیف و ترکیب و امتزاج عناصر و عوامل مذکور باعث می شدند تا اقدامات محدود دولتی در زمینه توسعه اقتصادی عقیم بماند و برخی از اقشار اجتماعی کشور، نظیر بازرگانان نیز که انگیزه های قابل توجهی برای تحرک بخشیدن به اوضاع اقتصادی را داشتند نه تنها از حمایت حکومت برخوردار نشوند، بلکه افزون بر مواجهه با کارشکنی های دولت، در مقابل سیاستهای استعماری کشورهای روسیه و انگلستان نیز ناتوان از مقاومت بمانند. گسترش آمار ورشکستگی ها، انحطاط صنایع سنتی داخلی، تبدیل اقتصاد محدود تجاری به اقتصاد زراعی و از جمله نمادها و علائم آشکار بن بست اقتصادی کشور و گسترش موانع توسعه نیافتگی است.