نام پژوهشگر: نورالدین عظیمی

بررسی نقش سرمایه اجتماعی در توانمندسازی سکونتگاههای غیررسمی مطالعه موردی : محله استخر عینک رشت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده معماری و شهرسازی 1390
  فاطمه حق وردیان   محمد مسعود

به موازات رشد شهرنشینی در ایران، گسترش محلات فقیرنشین به ویژه سکونتگاههای غیررسمی از پدیده های فراگیر شهر معاصر بوده است. به لحاظ تاریخی جامعه ایرانی با ساختاری سنتی، در حالی وارد دوره معاصر شد که زمینه ها وتمهیدات لازم برای روبرو شدن با چالشهای نوین دنیای سرمایه داری را نداشت و در این میان نکته قابل توجه در زمینه ی مورد بحث، تثبیت بخش قابل توجهی از اسکانهای غیررسمی در سالهای اخیر است، با این وجود معدودی از این سکونتگاهها با گسست کالبدی از شهر، نوعی گسست اجتماعی و اقتصادی را نیز تجربه می کنند. پژوهش حاضر در صدد است که، به شناسایی راههای باز تولید سرمایه اجتماعی از قبیل شناسایی شبکه های اجتماعی، شیوه های اعتماد سازی، درگیرکردن ساکنان در انجام امور و افزایش آگاهی در بین ساکنان... در سکونتگاههای غیررسمی و در محله استخر عینک رشت پرداخته وراه حلهای علمی و واقع گرایانه برای افزایش کیفیت زندگی از طریق سرمایه اجتماعی در این نوع سکونتگاهها و در محله مورد مطالعه ارایه دهد. پرسشی که در پی پاسخ دادن به آن می باشیم، این است که: مولفه های اثرگذار بر باز تولید سرمایه اجتماعی کدامند وآیا می توان با تکیه بر سرمایه اجتماعی به توانمند سازی سکونتگاه های غیر رسمی موجود پرداخت؟در این راستا فرضیه اصلی که در پی اثبات آن در تحقیق پیش رو بر آمدیم از این قرار است که: بین سرمایه اجتماعی و توانمندسازی سکونت گاه های غیررسمی محله عینک رشت رابطه وجود دارد. این تحقیق به منظور دستیابی به اهداف خود و ماهیت آنچه که در پی شناخت و تحلیل آن است، یعنی سرمایه اجتماعی (دارایی های محله) رویکرد ژرفانگر و روش توصیفی- تحلیلی را بکار گرفته است. نوع تحقیق کاربردی می باشد و محدوده جغرافیایی پژوهش محله استخر عینک شهرستان رشت است. همچنین از روشهای کمی و کیفی و نرم افزارهای تحلیلی آماری مثل excel ، spss،... و نیز نرم افزارهای تولید نقشه نظیر arcgis استفاده شده است. راهبرد استفاده از سرمایه اجتماعی، برتوانمند سازی و بسیج تمامی امکانات بالقوه و منابع برای ایجاد بهبود مسکن جوامع فقیر تاکید دارد و به این گروه این فرصت را می دهد که شرایط خانه و محل زندگی خود را با توجه به الویت ها و نیاز های خود بهبود بخشند. در این راهبرد، دولت متعهد می گردد که تسهیلات مالی لازم را برای آنها فراهم کند این رهیافت که راهی برای حل مشکل فقر شهری است، با حمایت و تسهیل بخش عمومی و سازمانهای غیر دولتی و محلی، مشارکت فعال ساکنان را مد نظر دارد. واژگان کلیدی: سکونتگاههای غیررسمی، توانمندسازی، حاشیه نشینی شهری، سرمایه اجتماعی،رشت

سنجش عدم تعادل های فضایی در بین نواحی شهر رشت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  امید زینالپور   مجید یاسوری

امروزه فضای شهرها به عرصه ی تضادهای اجتماعی بدل شده اند و بر سر دستیابی به امکانات و منافع بیشتر، جدایی گزینی اجتماعی- اقتصادی را جایگزین جدایی گزینی های قومی- نژادی کرده است. بنابراین بحث نابرابری های فضایی در شهرها و لزوم برقراری عدالت اجتماعی در برخورداری کلیه ی شهروندان از خدمات عمومی به یکی از مباحث جدی پیش روی برنامه ریزان و مدیران شهری تبدیل شده است. هدف از این پژوهش بررسی نحوه توزیع فضایی خدمات عمومی در نواحی 8 گانه شهر رشت و ارتباط آن با پراکنش جمعیت در این نواحی بر اساس عدالت اجتماعی است. در این پژوهش با توجه به اهداف اصلی مدنظر که همانا شناسایی نحوه ی توزیع خدمات عمومی، مشخص نمودن میزان سرانه خدمات عمومی نواحی 8 گانه، تعیین میزان دسترسی شهروندان ساکن در این نواحی به خدمات عمومی انتخابی و سطح بندی این نواحی از نظر میزان برخورداری از این خدمات، می باشد، از مدل تاپسیس و تحلیل خوشه ای بمنظور سطح بندی نواحی و از ضریب اسپیرمن برای مقایسه رتبه جمعیت نواحی با رتبه خدمات آن استفاده شده است. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، میزان برخورداری نواحی مختلف از خدمات شهری بصورت یکسان نبوده و نواحی کم جمعیت در مقایسه با نواحی پرجمعیت به خدمات بیشتری در داخل محدوده خود دسترسی دارند که این نشان دهنده ارتباط منفی بالا بین توزیع خدمات و جمعیت در میان نواحی می باشد. بنابراین در زمینه توزیع خدمات عمومی در شهر رشت و در سطح نواحی آن، عدالت دسترسی رعایت نشده است. لذا توجه به این مسئله جهت حل مسائل شهر رشت و فراهم آوردن زمینه های توسعه پایدار شهری در این شهر، الزامی می باشد..

بررسی منطقه ای الگوهای شکل شهری و رشد فیزیکی شهرهای ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده هنر و معماری 1393
  سیدرضا آزاده   نادر زالی

به منظور شناخت بیشتر خصوصیات ساختار کالبدی نقاط شهری کشور، پژوهش حاضر اقدام به شناسایی الگوهای منطقه ای شکل شهری و نحوه گسترش فیزیکی آن در مناطق بین شهرهای کشور نمود. در این مطالعه شهرهای بالای 5000 نفر که تعداد آن ها بالغ بر 689 شهر می شد، مورد بررسی قرار گرفت. این مطاله دو موضوع مشخص را مورد بررسی قرار داد. یکی الگوهای منطقه ای کلان شکل شهر که در قالب پنج طرح شهری ارگانیک، شطرنجی، شعاعی، خطی و ترکیبی و دیگری الگوهای منطقه ای رشد فیزیکی شهری در قالب دو الگوی کلی پیوسته و ناپیوسته بررسی شد. بخش اصلی داده ها در ارتباط با شکل شهرها و نحوه توسعه فیزیکی آن ها از تصاویر گوگل (google earth pro) کسب گردیده و داده های جمعیتی و اطلاعات محیطی از نتایج سرشماری های عمومی کشور و منابع کتابخانه ای اخذ شده است. تحلیل های منطقه ای در زمینه الگوهای شکل شهری نشان می دهد که این الگوها عمدتاً در سه گروه از شهرهای با فرم ترکیبی، خطی و خطی ـ شطرنجی دسته بندی می شوند. در این چارچوب الگوی غالب شکل شهرها در مناطق البرز جنوبی، مرکزی، خوزستان و منطقه جنوب شرقی به شکل خطی ـ شطرنجی در مناطق آذربایجان، زاگرس، خراسان و فارس به صورت ترکیبی و در منطقه ساحل شمالی الگوی غالب شکل شهرها خطی می باشد. از لحاظ نحوه گسترش فیزیکی مناطق شهری به استثنای دو منطقه ساحل شمالی و جنوب شرقی که بیشتر دارای گسترش فیزیکی ناپیوسته هستند، بقیه مناطق کشور دارای الگوی گسترش فیزیکی پیوسته می باشند. نتیجه تحقیق حاضر همچنن نشان داد که در سطح مناطق یک نوع همگرایی بین شکل شهری با طرح غالب ارگانیک، شطرنجی، شعاعی و ترکیبی با نحوه گسترش فیزیکی پیوسته و شکل شهری با طرح غالب خطی با الگوی رشد فیزیکی ناپیوسته وجود دارد.

طراحی خیابان به عنوان فضای شهری مطلوب با تکیه بر حرکت پیاده در شهر (میدان عالی قاپو تا میدان ورزش اردبیل)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده فنی 1392
  فاطمه یداله زاده سرستی   مجید زارعی

انسان ابزاری نیست که تنها در مبدا و مقصد به کار گرفته شود. مسیر حرکت انسان، سهم مهمی در ساخت اندیشه و روح او دارد. حل موانع سرعت در حرکت انسان در شهر مدرن خواسته تدبیر نشده ای است که خود را بر هر نوع برنامه ریزی و مدیریت تحمیل می کند. در دنیایی که حضور فرد برای استراحت در خانه و برای تولید اقتصادی در محل کار ضرورت دارد، انسان تابعی از هدف تولید خواهد بود. ابزاری که برای بیشترین بهره اقتصادی باید در کمترین زمان به خانه برسد تا از حداکثر استراحت بهره مند شود و بتواند در کوتاهترین زمان در محل کار حاضر شود و به انجام وظیفه بپردازد. آمد و شد میان مقصدهای مختلف، بخش مهمی از فرایند رشد است که در برنامه ریزی ها به عنوان هزینه و ضرر سیستم به حساب می آید. در حالی که برنامه ریزی براساس توسعه فرصت های پیش بینی نشده را فراهم می آورد. تعامل اجتماعی، بستر ضروری رشد روح انسانی است. در نتیجه برنامه ریزی برای پیاده که آرامش و تعامل اجتماعی را در درون خود دارد، به اقدامی ضروری در مدیریت شهری بدل می شود. واژه های کلیدی: زندگی پیاده ، انسان ، شهر مدرن ،آرامش ، تعاملات اجتماعی ، مدیریت شهری

شناسایی عوامل کلیدی موثر بر توسعه نیافتگی و ارائه برنامه استراتژیک توسعه (مطالعه موردی: استان کهگیلویه و بویراحمد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده معماری و هنر 1394
  سید علی سجادی اصل   نورالدین عظیمی

برنامه های توسعه برای شکل دهی به ساخت اجتماعی واقعیت آینده کشورها انجام می شود. بخش بسیار مهم این برنامه، مربوط به توسع? منطقه ای است. از این نظر مهم است که هر منطقه با توجه به شرایط حاکم بر آن، از استعدادها و در عین حال محدودیت های برخوردار است که نیازمند برنام? خاص خود است. در شرایط کنونی جهان، دیگر نمی توان با اتکا به شیوه های مدیریت سنتی با بحران ها مقابله کرد و راه حل های عقلانی برای گذر از آن ها پیدا نمود. از این رو، بهره گیری از برنامه استرا تژیک به عنوان یک ضرورت برای کشورها و مناطق مطرح شده است. از آنجا که استان کهگیلویه و بویراحمد از زمان تشکیل تا حال با وجود اینکه دارای پتانسیل رشد و توسعه بوده است ولی به عنوان یک استان توسعه نیافته تلقی می شود، بنابراین هدف کلیدی این تحقیق شناسایی موانع اصلی توسعه این استان می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ روش از نوع تبینی و از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی، بر اساس ماهیت داده ها از نوع پژوهش های کیفی است و جامعه آماری آن شامل مدیران ارشد استان می باشد. برای جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز، از تلفیق دو روش اسنادی و دلفی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها، نرم افزار micmac و مدل swot و فرآیند تحلیل سلسه مراتبی (ahp) به کار گرفته شد. نتایج حاصل از این تحلیل با توجه به این که پژوهش حاضر از دو بخش کلی تشکیل شده است بیان گر دو نتیجه کاملا بارز می باشد. یکی این که در بخش اول پژوهش، 12 عامل به عنوان موانع اصلی توسعه استان شناخته شده که از این عوامل،6 عامل به عنوان ضعف مدیریت داخلی استان و 3 عامل به عنوان ضعف فرهنگی استان و 3 عامل به عنوان ضعف مدیریت کلان کشور مربوط می شود. با توجه به این موارد دلیل اصلی توسعه نیافتگی استان کهگیلویه و بویراحمد عوامل مدیریتی و فرهنگی می باشد. برای رفع این موانع راهبردهای پیشنهاد شده است. نتیجه مهم دیگر این که یافته های حاصل از بررسی وضع موجود استان نشان می دهد، برخورداری از منابع نفت و گاز و منابع معدنی فراوان، موقعیت جغرافیایی و ارتباطی مناسب بین منطقه ای، بارندگی سالانه مناسب و بهره مندی از منابع آبی زیاد به عنوان مهم ترین نقاط قوت استان و نبود کارخانجات و کارگاه های صنعتی و معدنی، ضعف شدید زیرساخت های لازم در مراکز شهری، ضعف شبکه های ارتباطی و عدم توجه به سکونتگاه های روستایی به عنوان مهم ترین نقاط ضعف استان شناخته شده است. قابلیت توسعه صنعتی و معدنی و صنایع تبدیلی و تکمیلی، امکان ایجاد مبادلات اقتصادی با بنادر حاشیه خلیج فارس، امکان توسعه فعالیت های باغداری، پرورش دام و پروش آبزیان به عنوان مهم ترین فرصت های استان و بیرون ماندن استان از فضای شبکه اقتصادی کشور، عدم شکل گیری ارتباط قوی بین سکونتگاه ها، سطح پایین فناوری و بهره وری، هدر رفت منابع آب های سطحی و نبود بستر امنیتی برای سرمایه گذاران به عنوان مهم ترین تهدیدهای استان شناخته شده است که برای این موارد، راهبردهای پیشنهاد شده است.

بررسی مسائل جمعیتی روستاهای استان یزد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1367
  نورالدین عظیمی

چکیده ندارد.