نام پژوهشگر: محمدعلی گذشتی
سوسن امیری محمدعلی گذشتی
چکیده مطالعه ی فعل های مرکب وپیشوندی درمرصادالعباد وگلستان ،جوامع الحکایات، گامی است برای شناخت قواعد ناظربرساخت فعل های مرکب وپیشوندی درقرن هفتم وارزیابی ساختار آنها درمقایسه با اظهار نظرهای متفاوتی که دستورنویسان دراین زمینه داشته اند. یکی ازویژگی های زبان ، زایایی یا خلاقّیت آن است. خلاقیت زبان را ازجنبه های گوناگون می توان بررسی کرد. درفارسی امروز، دیگرفعل ساده ساخته نمی شود؛ یعنی نمی توان به طورعادی ازاسم یاصفت، فعل ساخت. شمارفعلهای ساده ای که زایایی دارندوازگذشته به ما رسیده بسیار اندک است وازاین شمار اندک بسیاری ازآنها درحال ازبین رفتن ومتروک شدن هستند وجای خود را به فعل های مرکب می دهند ولی از فعل های مرکب نمی توان مشتق به دست آورد. زبان فارسی به ساختن فعل های مرکب گرایش دارد.با توجه به نتایج بدست آمده فعل مرکب کنایی ، مرکب پیشوندی، فعل مرکب پویا (ازحیث دیرندگی ومیرندگی )وفعل مرکب با فعلیارکهن، درگلستان بیشتر ازمرصادالعباد وجوامع الحکایات به چشم می خورد . کلید واژه زبان ، دستورزبان ،فعل پیشوندی ، فعل مرکب ، گلستان ، جوامع الحکایات ، مرصادالعباد
مریم جعفریان جلودار منیره احمدسلطانی
ادبیات روستایی، شاخه ای از ادبیات اقلیمی است که ریشه در زبان، آداب و آیین، مذهب، تاریخ، جغرافیا، اقتصاد و فرهنگ یک منطقه ی خاص دارد و شاخصه های آن ها را نشان می دهد، بنابراین در نقد و تحلیل آثاری که رنگ و بوی روستایی به خود گرفته اند، ضروری است که این شاخصه ها مورد بررسی قرار گیرند ، از این رو در پژوهش حاضر سعی شده است که از این زاویه به رمان جای خالی سلوچ(محمود دولت آبادی)، سووشون (سیمین دانشور) و داستان یک شهر(احمد محمود) پرداخته شود. هدف اصلی این پژوهش، بررسی اصلی ترین شاخصه های ادبیات روستایی و ارزیابی آماری این رمان های یادشده است . بررسی این سه رمان نشان می دهد که نویسندگان آنها به خوبی شاخصه های روستایی منطقه ی شمال شرق و جنوب را بیان کرده اند، و از نظر آماری در بیان ویژگی-های جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی موفق بو ده اند.
میترا محمدی منیره احمد سلطانی
ادبیات اقلیمی ، نوعی از ادبیات است که ریشه در زبان، آداب و آیین ، مذهب ، تاریخ ، جغرافیا ، اقتصاد و فرهنگ یک منطقه ی خاص دارد و شاخصه های آن ها را نشان می دهد ، بنابراین در نقد و تحلیل آثاری که رنگ و بوی اقلیمی به خود گرفته اند ، ضروری است که این شاخصه ها مورد بررسی قرار گیرند ، از این رو در پژوهش حاضر سعی شده است که از این زاویه و نقطه نظر به آثار احمد محمود و منیرو روانی پور ( از نویسندگان بومی نویس ایران ) پرداخته شود . هدف اصلی این پژوهش ، بررسی اصلی ترین شاخصه های ادبیات اقلیمی و ارزیابی آماری آثار دو نویسنده ی یادشده است . بررسی آثار این دو نویسنده نشان می دهد که هر دو نویسنده به خوبی شاخصه های اقلیمی منطقه ی جنوب را بیان کرده اند ، اما احمد محمود از نظر آماری در بیان ویژگی های جغرافیایی ، فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی برتر از منیرو روانی پور است . کلیدواژه ها : ادبیات اقلیمی ، شاخصه های ادبیات اقلیمی ، احمد محمود ، منیرو روانی پور ، عناصر داستان.
علی آزادمنش احمد حسنی رنجبر
چکیده تعالی فرهنگی هر جامعه، در گرو شناخت صحیح دستاوردهای گوناگون و آثار فرهنگی و میراث های مادی و معنوی پیشینیان و برقراری ارتباط آگاهانه با آن آثار است. منظومه های حماسی دینی جایگاه ارزنده ای به عنوان گنجینه های مذهبی، دینی و اجتماعی از دیرباز در آثار ادبی ما داشته اند. شأن والای این قبیل حماسه ها در روحیه دینی و دین پروری ملت مسلمان و شیعی ما همواره در طول ازمنه بر کسی پوشیده نیست. پس با توجه به اهمیت فرهنگی، دینی و اجتماعی این منظومه ها، تلاش وافر تا یکی دیگر از این مکتوبات خطی از کنج عزلت و گمنامی رخ بنماید و ارزش عظیم کار سراینده آن به جامعه ادبی کشور، معرفی گردد. کتاب «مظفرنامه» با «سبعه ابحر» سروده میرزا محمد ابراهیم، متخلص به ساغر اصفهانی از شاعران پر کار عصر قاجاری است که چهار نسخه خطی از اثر وی به دست آمده است. این منظومه دینی در بیان مناقب، معجزات، مدابح و مرائی چهارده معصوم (ع) می باشد. این رساله با هدف تصحیح، مقابله و ارائه صورتی منقح از اثر ساغر اصفهانی صورت پذیرفته است در مقدمه ای نسبتاً مفصل که بر این تصحیح نوشته شد، ضمن معرفی اثر، بیان احوال سراینده، آثار و خصایص سبکی، در مورد سیر تحول حماسه های ملی به حماسه های تاریخی و مذهبی و منظومه های حماسی دینی ایران تا زمان شاعر، سخن رفته است، و در پایان تعلیقات، نتیجه گیری و پیشنهادات و منابع آمده است. واژگان کلیدی: نسخ خطی، سبک شناسی، ساغر اصفهانی، مظفرنامه (=سبعه ابحر) ، منظومه دینی
مهدی فتحی محمدعلی گذشتی
برخلاف نظر عامه که ادبیات فارسی را مشتی شعر و لختی حماسه می پندارند؛ زبان و ادبیات فارسی به دلیل ظرفیت بالای خود از یک سو و عدم تمایز علوم به شکل امروزین از سویی دیگر، محملی برای انتقال آموزه های علمی مختلف بوده است. در زبان و ادبیات فارسی، بسیارند کتبی که در زمره کتب ادبی محسوب می شوند امّا محتوای علمی دارند و این به دلیل آن است که نویسندگان کتب، تصمیم داشته اند برای ماندگاری اثر خود از ظرفیت بلند ادبیات فارسی سود برند. در بررسی این موضوع بروشنی مشخص می شود متون ادبیات فارسی، مشحون از مفاهیم و مطالبی است که امروزه هریک با تقسیم به شاخه هایی و با نگاهی تخصصی به عنوان یک رشته مستقل مطرح اند و با عناوین خاص خود، موضوعات مختلف علمی و آموزشی را شامل می شوند؛ بنابراین با این فرض که زبان و ادبیات فارسی محمل انتقال آموزه های بی شماری در حوزه علوم انسانی است؛ شایسته است نگاهی دوباره به نقش زبان و ادبیات فارسی در علوم انسانی بخصوص علومی که امروزه دستآورد غرب محسوب می شوند انداخته شوند. این تحقیق نگاهی کوتاه به موضوع فرهنگ شهروندی در ادبیات فارسی و به تبع آن موضوعاتی نظیر « شهر و شهروندی و آیین حکومت شهری » و نیز « آداب و فرهنگ شهر نشینی » دارد و به روش توصیفی- تاریخی در پی آن است تا مختصراً ضمن تبیین جایگاه و نقش زبان و ادبیات فارسی به عنوان پایه و محمل انتقال فرهنگ اجتماعی ایران و بررسی نگاه جامعه ایرانی به "فرهنگ شهروندی" آن گونه که در آثار ادبی جلوه نموده است گامی کوچک در تغییر داوری ها و پیشداواری ها در مورد زبان و ادبیات فارسی بردارد.
کمال سحاب اسدی ضمیر محمدعلی گذشتی
چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): اهداف: اهداف این پژوهش عبارت است از: مطالعه ی میزان پایبندی روزنامه ی ایران به اصول ویرایش زبان فارسی؛ برداشتن گامی هرچند کوچک، به منظور تهیه ی منبعی که بتواند مبنایی برای رعایت قوانین ویرایشی زبان فارسی در روزنامه ها و مجله ها باشد؛ معرفی شاخص های درست نویسی و روان نویسی در مطبوعات. روش های اجرا: روش این پژوهش اسنادی(کتابخانه ای) است و در کنار آن مطالعات میدانی نیز برای جمع آوری داده ها در بایگانی روزنامه ی ایران انجام شده است. خلاصه: پژوهش حاضر با استناد به منابع معتبر نگارشی و ویرایشی موجود، مباحث نظری و اصول نگارش و ویرایش زبان فارسی را بیان کرده و سپس با تمرکز بر روزنامه «ایران» و بررسی نوشتار آن، براساس این اصول تعریف شده، خطاهای نگارشی آن را در سالهای 1373، 76، 80 ، 84 ،88 و90 در دو بخش « نقد ویرایش صوری روزنامه ایران» و « نقد ویرایش زبانی، بلاغی و دستوری روزنامه ایران» مشخص کرده و صورت درست آنها را نیز آورده است. بدین گونه هر روزنامه نگار و ویراستار مطبوعاتی می تواند با مراجعه به این پژوهش و خواندن نمونه فراوانی از خطاهای نگارشی رایج در روزنامه ها و نشریات، از تکرار این خطاها در نوشته خود پرهیزکند. برخی از نتایج پژوهش: 1. با این که ظواهر نشان می دهد توجه به اصول نگارشی و ویرایشی زبان فارسی مدنظر متولیان روزنامه ی ایران است، در عمل رعایت این اصول جز در بخش کوچکی از ویرایش صوری اتفاق نمی افتد. 2. به نظر می رسد متولیان روزنامه ی ایران، ویرایش را در تلاش برای اصلاح غلط های تایپی و املایی خلاصه کرده اند؛ به طوری که خواننده در حین مطالعه ی روزنامه با غلط های املایی و تایپی بسیار کمی مواجه می شود. 3. تنها توجه ملموس روزنامه به ویرایش زبانی، تلاش اغراق آمیز برای کاربست واژه های فارسی یا عربی به جای واژه های غربی در سال های آغازین روزنامه است که این تلاش نیز در همان سال های آغازین رها می شود و ادامه نمی یابد. البته، اگر این تلاش به صورت متعادل تر و منطقی تری ادامه می یافت، شاید از نفوذ سرسام آور واژه های غربی به نوشته های این روزنامه جلوگیری می کرد. 4. به نظر می رسد تراکم مطالب، فرصت اندک و شتاب در آماده کردن نوشته ها برای چاپ، از عوامل اصلی بی توجهی به اصول نگارشی و ویرایشی زبان فارسی در روزنامه ی موضوع پژوهش باشد. 5. تغییر در هیئت تحریریه یا مدیریت روزنامه، در افزایش توجه روزنامه به اصول نگارشی و ویرایشی موثر نبوده است، جز در سال 76 که با تغییر مدیریت روزنامه، ستون «زبان فارسی، ویرایش و پالایش» نیز از صفحه ی آخر روزنامه حذف شد و ستونی نیز با این موضوع به جای آن جایگزین نشد و بدین گونه نماد توجه روزنامه به اصول نگارشی و ویرایشی از روزنامه رخت بربست؛ 6. گذشت زمان در افزایش توجه روزنامه به اصول نگارشی و ویرایشی چندان تأثیری نداشته است، جز توجهی که در نگارش املای همزه، جدانویسی و پیوسته نویسی برخی از واژه ها و اعمال نیم فاصله در موارد لازم در سال های آخر مورد نظر پژوهش احساس می شود.
حسنعلی عباس پور اسفدن احمد حسنی رنجبر هرمز آبادی
اگر چه از اولین بار از واژه ی «یوتوپیا» تامس مور نویسنده و فیلسوف انگلیسی استفاده کرده است ولی بشر از دیرباز در برابر ناکامی ها، بیدادگری ها، ناهمواری های زندگی سعی کرده بر بال اندیشه سوار شده طرح یک شهر آرمانی را تصویر کند. انگیزه ی او از بیان این شهر خیالی این بوده از که از دردها و رنج های خود بکاهد و معایب و محاسن جوامع را بازگو نماید در شاهنامه فردوسی نیز جلوه های از این شهر آرمانی دیده می شود که در این پژوهش نمونه های از این جلوه ها در داستان سیاوش و حکومت شاهان دوره ی اساطیری، پهلوانی و تاریخی شاهنامه از جمله جمشید، فریدون، کیخسرو و ... پرداخته شده است منش های اهریمنی و اهورایی در شاهنامه و تحلیل چند داستان از دیگر موضوعات این پژوهش هستند.
بهروز رومیانی محمدعلی گذشتی
تغزل، که ابتدا بخشی از قالب قصیده به شمار می رفته است، بیانگر مکنونات قلبی شاعر / عاشق نسبت به معشوق بوده است. پس از استقلال قالب غزل از قصیده، مبحث تغزل با غزل تلفیق یافت. این رویه تا انقلاب مشروطه ادامه یافت. همراه با شکل گیری جریان های سیاسی در رویدادها اجتماعی، شعر پارسی به مسیر تازه ای هدایت شد که امروزه، شعر معاصر نامیده می شود. مهمترین وجه مشخصه ی آن، توجه به مضامین اجتماعی است که عمدتاً تحت تأثیر مکاتب ادبی غرب شکل گرفته است. تغزل نیز که دارای ریشه های بسیار کهن در ادب پارسی است، از این تأثیر بی نصیب نمانده است. با این حال باید به این نکته توجه داشت که شیوه ی طرح تغزل در شعر هر شاعر، وابسته به تأثیر پذیری او از جریان و مکتب ادبی خاصی است. در همین راستا، تغزل در اشعار نیما، صبغه ی رمانتیک دارد. این رویه در شعر شاملو، با طرح معشوق آگاه و اجتماعی در شعر پارسی، به سمت مکتب رئالیسم متمایل می شود. در شعر اخوان نیز، کما بیش می توان ردپای رئالیسم را ملاحظه کرد؛ با این توضیح افزوده که معشوق شاملو، متعالی است و نمادی از مبارزان اجتماعی است، در حالی که معشوق اخوان، صرفاً به خاطر جنسیت مورد ستایش قرار می گیرد. در شعر فروغ فرخزاد، با توجه به تحول بنیادینی که در شعر او مشاهده می شود، می توان تصویری دوگانه از معشوق ملاحظه کرد؛ در سه دفتر نخستین، معشوقی رمانتیک، که صرفاً از این نظر حائز اهمیت است که برای نخستین بار در شعر زنانه، صراحتاً از معشوق مذکر سخن به میان می آید و در دوره ی دوم، می توان معشوق متعالی مذکر را مشاهده کرد که در نوع خود بدیع است. در شعر سهراب سپهری، با توجه به گرایش سهراب به مکتب سوررئالیسم و عرفان شرق که همسانی های غیرقابل انکاری دارند، معشوق آسمانی با نگرشی جدید مطرح شده است. بنابراین، آن گونه که ملاحظه می شود، درشعر معاصر برخلاف شعر سنتی که هر شاعر پیرو سبک زمانه است؛ شاهد استیلای نگرش فردی بر شعر هستیم. از این رو است که هر شاعر، بر اساس مکتبی که به آن وابسته است، معشوق خود را ترسیم کرده است.
پروانه دلاور محمدعلی گذشتی
تحلیل سبک شناختی ، کشف و بررسی صورتها و تمایزات اثرادبی است از رهگذر بررسی بسامدهای بالا یا نوآوریهای زبانی و ادبی و کاربردشناسیِ ادبی در واقع اعمال کردنِ نظریه ی کاربردشناسی به متون ادبی است. کاربردشناسی را بررسی کاربرد زبان و ارتباط آن با کاربران و تأویل کنندگانش و بررسی معنای مقصود زبان تعریف کرده اند یعنی مطالعه ی معنای غیر قابل رویت که از طریق بافت، تعبیر می شود. در این پژوهش، نگارنده، شیوه ی کاربردشناسی را به عنوان دانشی جهت تحلیلِ سبک شناختیِ لایه ی ایدئولوژیکِ شعر و ارجاعِ برجستگی های ادبی و زبانیِ شعر احمد شاملو به آن، به عنوان عامل برون بافتی، مدّ نظر قرارداده و تحقق یا عدم تحقق اصول همکاری گرایس را بررسی کرده است. احمد شاملو(1379-1304 ش.) از چهره های مشخص وصاحب سبک شعر معاصر است که تعهد به انسان، ویژگی اصلی شعر اوست. در این پژوهش، برجستگی های سبک ساز لایه ی زبانی شعر او با بهره مندی از آمیختگی لحن رسمی و کهن و عامیانه و برجستگی هایی در صرف و?نحو و وسعت دایره ی واژگانی در سایه ی ایدئولوژی، نمایانده شده است. در لایه ی بلاغی شعرِ او، عوامل برون بافتی، موجد صورخیالی مبتنی بر نماد و اسطوره و متناقض نما شده است و لحن هجوآمیز شاعر به تناسب حال و مقام از اطناب و ایجاز هنری و طنز، بهره برده است. مبالغه و مفاخره و تمثیل ، واکنش های هنری شاملو به غفلت اجتماعی است و اوضاعِ یأس بار جامعه و تنهایی ، منجر به جاندارانگاریِ فراگیر، گشته است. یکی دیگر از عمده ترین وجوهِ برجستگی سبکیِ شعرهای احمد شاملو ، خروج از هنجارهای سنتیِ موسیقیِ شعر (وزن عروضی و قافیه ی سنتی) و تمهیداتِ موسیقی در شعر سپید (یا شعر منثور) است . ساختارها و رخدادهای کلامی ، اساساً ماهیتی گفتمانی و ایدئولوژیک دارند. از مهمترین مولفه های لایه ی ایدئولوژی که در سطوح مختلف سبک و کلام (واژگانی ، بلاغی و آوایی) در شعر شاملو نمود دارند : انسان گرایی، گفتمانِ سوسیالیزم، بزرگداشتِ مبارزان، گفتمانِ دموکراسی (مفاهیمِ آزادی خواهی و عدالت جویی) و گفتمانِ دین است.
پوران یوسفی پور کرمانی محمدعلی گذشتی
ادبیات داستانی در ایران قدمتی دیرینه دارد. قصه¬ها و افسانه های عامیانه از دیرباز جنبه تفریح و سرگرمی داشته و گاهی سینه به سینه نقل می¬شده است و با پاره ای وقایع تاریخی در هم می¬آمیخته است. نو¬آوری و هنرنمایی های امیر خسرو دهلوی، شیرین و خسرو را به یکی از شاهکارهای عرصه¬ی ادبیات روایی کلاسیک تبدیل نموده است. این اثر ادبی که از نگاهی در شمار ادبیات داستانی قرار می¬گیرد دارای جلوه ها و زوایای هنری بسیاری است، که ضرورت تحقیق در آن به شدت احساس می شود.دراین رساله شیوه پژوهش تا حد زیادی مرهون نظریه¬های نقد ادبی اروپا و به ویژه نظرات ساختار گرایان روسی و فرانسوی و بیش از همه روایت شناسی تودوروف است. این پژوهش به شیوه¬ی کتابخانه¬ای (سند کاوی) انجام می¬پذیرد و یافته¬های به دست آمده به روش توصیفی و تحلیلی ارائه گردیده است. فصل نخست مواردی از قبیل: روش تحقیق و پیشینه¬ی آن، همچنین اهداف تحقیق و فرضیه¬ها را در برمی¬گیرد. فصل دوم به تاریخچه مطالعات ساختاری در ادبیات گذشته ایران و یونان، همچنین در ادبیات معاصر ایران و یونان، شرح مفاهیم ساختاری و طرح نظریات منتقدان روایت شناس می¬پردازد. فصل سوم که مهم ترین بخش این رساله است به پنج قسمت عمده تقسیم می¬شود: در قسمت نخست بررسی نوع روایی شیرین و خسرو، در قسمت دوم طرح شیرین و خسرو از نظر نوع پی¬رفت¬ها مشخص می¬شود. قسمت سوم ساختار دستور روایی اثر مورد بررسی قرار می¬گیرد. در قسمت چهارم انواع وجوه روایت در شیرین و خسرو تعیین می¬¬شود.قسمت پنجم نمود کلامی رادر برمی گیرد.
منیر عسگرنژاد محمدعلی گذشتی
هنر و ادبیات دو شکل از آفرینش است که از دیدگاه زیبایی شناسی به هم پیوسته اند. در نگرشی می توان ادبیات را هنر نامید، وقتی که اثر ادبی ویژگی های منحصر به فرد اثر هنری را با خود دارد، یعنی اثری که خلق شده و تکرارناپذیر است؛ چرا که ادبیات و هنر بیانگر احساسات و عواطف هنرمند است و احساس و عاطفه پدیده ای است که نمی توان آن را به راحتی بازگو و تکرار نمود. آفرینش هنری نوعی الهام است که با عقل و منطق درک نمی شود. زیبایی و جمال در هنرها یکسان است و هنر نقاشی، موسیقی و شعر رابطه ای تنگاتنگ دارند زیرا از روح انسان سرچشمه می گیرند و با ماده چندان ارتباطی ندارند. از لحاظ زیبایی شناسی، بینش و جهان بینی هنرمند هر رشته، در طول تاریح و فرهنگ هر سرزمین مورد تأمل بوده است. تأثیرپذیری و بهره جویی از مضامین خلق شده در رشته های ادبیات، نقاشی، معماری، موسیقی به همراهی حرکات نمایشی به علت گستره ی دید و جامعیت اندیشه و تکرار هنرمند و شاعر، اثر هنری را به بالاترین درجه ارتقاء می دهد. در این پژوهش، اثرپذیری هنرهای تصویری و تجسمی از شاهنامه ی فردوسی و خمسه ی نظامی مورد بررسی قرار می گیرد. هنرهای تصویری و تجسمی سده های شش تا یازده هجری قمری بررسی شده است و همچنین سعی خواهد شد به این پرسش پاسخ داده شود که اثرپذیری هنرهای تصویری و تجسمی از شاهنامه ی فردوسی و خمسه ی نظامی چگونه بوده است؟
لیلا الهیان محمدعلی گذشتی
مسأله این پژوهش، آن است که چه ابزارهایی در گلستان به خدمت گرفته شده که خوانندگان را در زمانها و مکانهای متفاوت و با زمینههای فرهنگی،اندیشگانی مختلف به خود جلب مینماید؛به دیگر سخن جنبههای زیبایی شناختی گلستان کدام است و آیا میتوان با استفاده از ابزارهای زبانشناختی و علوم بلاغی بر بنیاد علم زبانشناسی آنها را استخراج و دستهبندی کرد.به همین منظور تلاش شده ابتدا تمام زوایای نظریه انسجام هلیدی و حسن بررسی و همانندیها و تفاوتها ی آن با میراث بلاغی سنتّی ادبیات فارسی تبیین گردد؛ سپس به این وسیله عوامل انسجامی سبکساز در گلستان، پیکربندی بافتی و رویکرد غالب فرایندی در گلستان مشخص شده است. در نتیجه معلوم شد همه عوامل انسجام متن در گلستان حضور دارندامّا برخی به میزانی است که جزء ابزار نویسنده برای یگانه ساختن سبک خویش به شمار میآید.از میان عوامل انسجام واژگانی،تکرار و از میان عوامل انسجام دستوری، حذف بیشترین کاربرد را دارد.
فاطمه کاکاوند قلعه نویی محمدعلی گذشتی
مولانا جلالالدین محمد بلخی شاعر و عارف ایرانی در اثر عارفانه و تعلیمی خویش یعنی مثنوی معنوی در قالب حکایات و تمثیلهای دلنشین، تعالیم عارفانه خود را تبیین میکند. در این کتاب ارزشمند موضوعات مختلفی مورد بحث و بررسی واقع شده است. یکی از این موارد مسایل متنوع اجتماعی است که در مثنوی بازتاب یافته است و از آنجا که این کتاب اثری اجتماعی است، به برخی آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی میپردازد و راههای برونرفت از این آسیبها را پیشرو قرار میدهد. هدف این رساله بررسی آموزههای مثنوی در راستای کاهش و ترمیم آسیبهای اجتماعی دنیای معاصر است. روش کار در این رساله تحلیلی- توصیفی و به شیوه کتابخانهای است و بدین منظور مقالات و کتب بسیاری بررسی شده است و شواهد شعری مثنوی که با مسایل اجتماعی مرتبط می باشد، ذکر شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که میتوان آموزهها و تعالیم مثنوی را در کاهش و ترمیم آسیبهای اجتماعی دنیای معاصر به کار گرفت.
زهرابیگم محسنی پور کلهرودی اشرف شیبانی اقدم
مطالعات زبان شناختی در آغاز به نگرش انتزاعی از زبان محدود می شد، امّا در سال های اخیر، اعتقاد روزافزون به ناکارآمدی این روش منجر به توجه هر چه بیشتر زبان شناسان به کاربردشناسی به مثابه ی شاخه ای از علم زبان شناسی شده است. در کاربردشناسی مطالعه ی معنای مورد نظر نویسنده یا گوینده بر اساس بافت و موقعیت های خاص بیشتر مد نظر است تا معنای صورت های زبانی به کار رفته در متن . بر این اساس بررسی های کاربردشناسی متأثر از بافت و موقعیت های گفتاری است، که به تفسیر معنای مورد نظر در یک بافت خاص و همچنین چگونگی تأثیر بافت بر پاره گفت می پردازد. در این تحقیق سعی خواهد شد با تطبیق نظریه ی کنش گفتاری جان سرل، که نظریه ای جدید است، بر روی عبارات فعلی متنی کلاسیک با نام کلیله و دمنه، کارکرد این نظریه با انواع کنش ها و پیش انگاشت ها در عبارات فعلی و نقش آنها در ایجاد سبک فنی بررسی شود. این تحقیق متشکل از پنج فصل است. در فصل اول کلیات طرح شامل بیان مسئله، سوالات تحقیق ،تعاریف عملیاتی و کلیدواژه های تحقیق ارائه شده است. در فصل دوم مطالعات نظری درباره ی موضوعات تحقیق آورده شده است که مبنای مطالعات نظری در این خصوص کتب و مقالات علمی ـ پژوهشی و پایان نامه ها با موضوعات کلیله و دمنه و ویژگی های سبک فنی، تعاریفی از عبارات فعلی، مفاهیم سبک شناسی، کاربردشناسی زبان و انواع کنش های گفتاری بوده است. در فصل سوم متدولوژی تحقیق شامل روش تحقیق، جامعه ی آماری و ابزار گردآوری داده ها بیان شده است. در فصل چهارم، با توجه به موضوع تحقیق، انواع کنش های گفتاری و پیش انگاشت ها در عبارات فعلی کلیله و دمنه و نقش آنها در ایجاد سبک فنی در قالب جدول بررسی شده است. در فصل پنجم با ارائه ی نمودار و جدول توزیع فراوانی انواع کنش های گفتاری و پیش انگاشت ها به نتیجه گیری کلی پرداخته شده است.
امیر مهدوی هفشجانی پروین سلاجقه
شعر معاصر از ابعاد مختلفی قابل بررسی است که یکی از زمینه های مهم آن جنبه های ساختاری اش است. در دهۀ هفتاد با جریان های متفاوتی در زمینۀ شعر مواجه می شویم. برخی از این گروه ها در ادامۀ رویکرد سابق خود، به ارائۀ آثارشان پرداختند، بطور مثال در قالب های کلاسیک، شعر شاملویی و...، اما آنچه در میان این نظرگاه ها به صورت متفاوتی خود را نمودار ساخته بود، دیدگاه هایی بود که با توجه به سایر تجربه های شعری در دهه های پیش و با تأسی از رویکردهای نظری جدید در دنیای غرب و سیر تحول تجربه های شعری خود، به ایجاد تغییرات در ساختار شعری و همچنین دیدگاه های نظری خود اقدام کردند. با توجه به این دو جهت در بخش های نظری و عملی، اهداف این پژوهش نیز در دو قسمتِ تحلیلِ فرم و ساختار شعر، و همچنین دسته بندی و بررسیِ دیدگاه های شاعرانِ انتخابی شکل می گیرد. روش کار در بررسی اشعار با اتخاذ رویکردهای نقد نو و فرمالیسم روس انجام می شود. در تحلیل دیدگاه ها نیز علاوه بر تطابق دیدگاه های مختلف و رجوع به منابع مورد اشاره در نظرات ارائه شده، بر وجوه مختلفی که در اینگونه موضوعات مورد توجه بوده است تمرکز شده است. از جنبۀ دیگر نیز برخی دیدگاه هایِ شاعران منتخب، با رویکردهای فرمالیستی که مبنای این تحقیق است، مورد توجه قرار گرفته است. دلیل اصلی در اتخاذ این رویکرد، محوریت فرم و ساختارِ متن به عنوان موضوعی مشخص در ارائۀ تحقیقی عینی و علمی است. از نتایج بدست آمده می توان به موارد مختلفی اشاره نمود: با در نظر گرفتن تجربه های تازه و نوظهور در مواجهه با حجمِ ترجمۀ آثار نظری، می توان به تفاوت تحلیل ها و تفاسیر در رابطه با ترجمه های صورت گرفته اشاره نمود. توجه به تجربه های شعری در دوره های گذشته و نحوۀ اثرپذیری از آن نیز در همین راستا مورد ارزیابی قرار گرفته است. در ساختار و فرم اشعار نیز با برجسته سازی و بسامد تمهیدات و کارکردهای شعری مانند متناقض نما و طنز در سطح وسیعی مواجه ایم. عدم توجه به مضامین اجتماعی و دوری گزیدن از زبان های شعری غالب در دوره های گذشته نیز از ویژگی های شعر این دهه است. توجه گسترده به پیشنهادات نیما نیز در مرکز دیدگاه های ارائه شده است. البته در بررسی این مؤلفه ها با مواضع دیگری مانند ساده نویسی، شعر پست مدرن و ... نیز روبرو می شویم.
محمدعلی گذشتی
چکیده ندارد.