نام پژوهشگر: منوچهر توانگرریزی
زهرا جوانمردی عادل رفیعی
زبان پدیده¬¬¬ای است پویا و اجتماعی که همواره در حال تغییر است. یکی از فرایند¬های مهم در تغییرات زبانی، موضوع تغییر معنایی است. هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه¬ی روند تغییرات معنایی درمتون تبلیغاتی در روزنامه¬های دهه¬های چهل و هشتاد شمسی در ایران می¬باشد. نوع مطالعه در این پژوهش بر اساس هدفی که دنبال می¬¬کند توصیفی، تحلیلی می¬باشد. پیکره¬ی زبانی تحقیق را واژه¬های قاموسی موجود در متون تبلیغاتی روزنامه¬های کیهان و اطلاعات دهه¬ی چهل خورشیدی و واژه¬های موجود در متون تبلیغاتی روزنامه¬های کیهان، اطلاعات و خبر دهه¬ی هشتاد خورشیدی تشکیل می¬دهد. تعداد روزنامه¬های مورد استفاده در این پژوهش به طور کل 167 نسخه می باشد. صد و دوازده نسخه¬ی آن به دوره¬ی اول (سالهای 1340 تا 1349) و پنجاه و پنج نسخه¬ی دیگر به دوره¬ی دوم (سال های 1380 تا 1389) تعلق دارد. پس از انتخاب روزنامه های مورد بررسی واژه های قاموسی مشترک در دو گروه استخراج می شود تا پس از بررسی تغییرات معنایی رخ داده در آنها توصیف و دسته بندی شوند. از میان این عناصر فهرست واژگانی که به طور مشخص به خرید، فروش، ارائه یا درخواست خدمات و نیز استخدام مربوط می¬شود، تهیه ¬گردیده است. در این پژوهش جهت پی بردن به روند تغییرات معنایی و واژگانی واژه¬ها علاوه بر شم زبانی نگارنده، تعاریف ارائه شده برای واژ¬ه¬های مورد بررسی در دو فرهنگ فارسی دهخدا و فرهنگ بزرگ سخن استخراج می¬شود و با هم مقایسه می¬گردد. نتایج حاصل از تحلیل¬ داده¬¬ها نشان می¬دهد که از میان هفتاد و نه واژه¬ی استخراج شده از متون تبلیغاتی روزنامه¬های دهه¬ی چهل¬خورشیدی، چهل و سه واژه تحت فرایند جایگزینی واژگانی، نوزده واژه تحت فرایند تخصیص معنایی، چهار واژه تحت فرایند تخصیص معنایی و تنزل معنایی، هشت واژه تحت فرایند تنزل معنایی و جایگزینی واژگانی، دو واژه تحت فرایند حذف واژگانی ( منسوخ) و سه واژه تحت فرایند افزایش واژگانی قرار گرفته است.
حسن جلالی عباس اسلامی راسخ
چکیده ندارد.
منوچهر توانگرریزی
چکیده ندارد.
منوچهر توانگرریزی هرمز میلانیان
رساله حاضر ترجمه دو مقاله از کتاب "افق های نو در زبانشناسی" است . در مقاله اول که به قلم لاینز می باشد پس از مروری بر علم زبانشناسی، تجزیه زبانی و بطور کلی مشخصه زبانهای طبیعی، و دستور زایا به عنوان یکی از مهمترین تحولات در نظریه زبانشناسی جدید بررسی شده است . در مقاله دیگر ساختمان و نقش زبان از نظر هلیدی بررسی شده است . به نظر وی نقش های گوناگون زبان در ساختمان زبانی منعکس می گردند و این خود ماخذی جهت شناختن نقش های مفهومی و (نیز منطقی) ارتباطی و متنی است . استدلال در مورد مجردتر بود یا عمیق تر بودن یک نقش از نقش دیگر لزومی ندارد، چرا که هر سه آنها از نظر معنایی معتبر می باشند. بررسی این نقش ها به ما توانایی می بخشد تا الگوهای درونی زبان - و یا به عبارت دیگر امکانات انتخابی زیرنهفت [زیرساخت ] و تحقق ساختمانی آنها - را به تقاضاهائیکه در شرایط کاربرد عینی از آن داریم ربط دهیم . ما در مقام گوینده و شنونده و با استفاده از زبان هم با یکدیگر ارتباط برقرار می کنیم و هم بر یکدیگر تاثیر متقابل می گذاریم و گفتار را به عنوان یک شرط لازم برای این دو عمل می آفرینیم و آن را می شناسیم . عمل گفتار در اصل یک الگوی رفتاری پیچیده ای است که در اکثر موارد نقش های مفهومی و ارتباطی را به نحوی که هر کدام از برجستگی متغیری برخوردار باشند بهم می آمیزد. این مفاهیم بسیار کلی به نوبه خود شامل طبقه وسیعی از الگوهای مشخص تری می گردند که به جنبه های خلاق و تکراری زبان مربوط می شود.