نام پژوهشگر: محمد گنجی
محمد گنجی جمیل جعفری
آن چه درنیمه نخست سده 2ق/8 م نمودار شد واز آن به جریان به اصطلاح میهن پرستانه "شعوبی" یاد می شود، در حقیقت نتیجه رفتارتعصب آمیزاعراب از یک سو وتمایلات قدرت طلبانه اشرافیت ایرانی و حس استقلال طلبی آنها از دیگر سو و بهره برداری سوء مخالفین اسلام از این دو پدیده می باشد. هواداران شعوبیه علیه فشارهای سیاسی ومعنوی عربها مبارزه می کردند و برای احیای سنتهای ایرانی تلاش می کردند. اگرچه آتش شعوبیت در بین ایرانیان از اواخر قرن چهارم هجری رو به خاموشی گرایید، با این حال از آن زمان همواره شعله هایی از زیر خاکستر آن آگاهانه یا ناآگاهانه از جانب عده ای مغرضانه یا بی غرض برانگیخته شده است و در سده اخیر شاهد برآمدن احساساتی نوپدید هستیم که محققان عرب و ایرانی از میان اسنادی ظاهراً شعوبی در سده های اولیه اسلامی به نسل جدید منتقل کرده اند و حاصل آن رویارویی و جبهه گیری ایرانی و عرب علیه یکدیگر بوده است. براستی چه اتفاقی دراین بین افتاده است که میان دو ملت همسایه و همکیش، خندقی چنین ژرف پدید آمده است که حتی دانشمندان و روشنفکران آنها نیز به صرف نام و نشانشان، مقابل هم قرار می گیرند، سخنان درست همدیگر را می آلایند و از انصاف و عقل دور می شوند. اکثر پیش قضاوتهای این افراد مستند به چند بیت شعر از اشعار شاعران شعوبی ایرانی می باشد. این عامل ما را بر آن داشت تا با بررسی اشعار شعوبی، بیهوده و بی اساس بودن این نزاعات را بنمایانیم. این تحقیق که به بررسی ادبیات شعری شعوبیه پرداخته است از چهار فصل تشکیل شده است. فصل اول آن کلیات تحقیق می باشد شامل؛ مقدمه، طرح مسئله، سوالات تحقیق، پیشینه و ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، شیوه انجام تحقیق و بیان جامعه آماری. فصل دوم تاریخچه ای از پیدایش تفکر شعوبی و ذکر فعالیتهای آنها در تقابل با اعراب و سرانجام آن و فصل سوم که به تجزیه و تحلیل ادبیات شعری شعوبیه در دو بخش شاخصه های شعری شعوبیه و تأثیرات برآمده از این تفکر در شعر عربی پرداخته شده است.
رزگار مرادویسی وحید قاسمی
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی بین جنسیت و مصرف فرهنگی، به بررسی تمایزات جنسیتی در مصرف کالاهای فرهنگی و نحوه گذراندن اوقات فراغت در بین دانش آموزان دبیرستانی و دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه های شهر مریوان پرداخته است. پژوهش حاضر در پی آن است تا دریابد جنسیت چه تاثیری بر مصرف کالاهای فرهنگی و نحوه گذراندن اوقات فراغت دارد. به همین منظور تلاش شده است که رابطه جنسیت با مصرف انواع فیلم، میزان مصرف فیلم، مصرف انواع کتاب، میزان مصرف کتاب، مصرف انواع موسیقی، میزان مصرف موسیقی و چگونگی گذراندن اوقات فراغت مورد سنجش و بررسی قرار دهد. در این تحقیق از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه ی آماری این پژوهش کل دانش آموزان دبیرستانی و دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه های پیام نور مرکز مریوان و دانشگاه آزاد اسلامی واحد مریوان می باشند. حجم نمونه تعداد 357 نفر از دانش آموزان و 352 نفر از دانشجویان می باشد که از طریق شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله-ای و طبقه ای انتخاب شده اند. در فصل مربوط به تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های کای اسکوایر، تی مستقل و ضریب اتا استفاده گردیده است. به طور کلی نتایج حاصل از آزمون فرضیه های نشان می دهد که بین چند نوع از فیلم ها (اکشن، جنایی، تاریخی، درام، رمانتیک، مستند و خانوادگی) و جنسیت رابطه معناداری وجود دارد و بین چند نوع دیگر (ترسناک، تخیلی، علمی- تخیلی، کمدی و انیمیشن) با جنسیت رابطه معناداری وجود ندارد. بین جنسیت و میزان مصرف فیلم رابطه معناداری وجود ندارد، بین جنسیت و مصرف چند نوع از کتاب ها (رمان، شعر، روانشناسی، فلسفی، تاریخی و کمک آموزشی) رابطه معناداری وجود دارد و بین چند نوع دیگر کتاب (هنری، اجتماعی- سیاسی، دینی و علوم طبیعی) و جنسیت رابطه معناداری وجود ندارد، بین جنسیت و میزان مصرف کتاب رابطه معناداری وجود دارد، بین جنسیت و مصرف چند نوع از موسیقی ها (سنتی فارسی، پاپ مجاز فارسی، رپ مجاز فارسی و رپ کردی) رابطه معناداری وجود دارد و بین چند نوع دیگر (پاپ غیر مجاز فارسی، رپ غیر مجاز فارسی، سنتی کردی، فولکلور کردی و پاپ کردی) موسیقی و جنسیت رابطه معناداری وجود ندارد، بین جنسیت و میزان مصرف موسیقی رابطه معناداری وجود ندارد و بین جنسیت و نحوه گذراندن اوقات فراغت رابطه معناداری وجود ندارد. واژه های کلیدی: جنسیت، سبک زندگی، مصرف فرهنگی، کالاهای فرهنگی، اوقات فراغت.
مولود هاشمی سید علی هاشمیان فر
ظهور جامعه مصرفی به واسطه فزونی کالاهای مادی از یک سو و دموکراتیزه شدن مصرف و عمومیت یافتن آن از سوی دیگر، به انتخابی شدن زندگی روزمره می انجامد و همین امر نشان دهنده اهمیت روزافزون سبک زندگی در جامعه معاصر می باشد؛ سبک زندگی نتیجه همه گزینش ها، ترجیحات و رفتارهایی است که فرد در ارتباط با کالاهای مادی و فرهنگی انجام می دهد. عامل مذهب نقش مهمی در گزینش سبک زندگی دارد. دین نه تنها مردم را نسبت به برخی از سبک های زندگی در قیاس با سبک های زندگی دیگر ترغیب می نماید بلکه می تواند تاثیر قابل ملاحظه ای در کنترل فرهنگ مصرفی و سبک های زندگی مصرفی داشته باشد. در جامعه ایران علاوه بر دینداری، متغیر عرفی شدن نیز بسیار حائز اهمیت است چرا که افراد به ویژه جوانان، متاثر از فرآیند نواندیشی و نوگرایی هستند و به برداشت های شخصی از دین در رفتارشان استناد می کنند. این که سبک زندگی تحت تاثیر چه متغیرهای اجتماعی- فرهنگی قابل تبیین است؟ و نیز آیا می توان از شکل گیری سبک زندگی عرفی شده در میان جوانان سخن گفت یا خیر، دو سوال اساسی تحقیق حاضر را تشکیل می دهند. هدف پژوهش حاضر بررسی نمودهای عرفی شدن دین در سبک زندگی جوانان شهر اصفهان است، که از نظر کنترل شرایط پژوهش یک بررسی پیمایشی، از نظر وسعت، پهنانگر و از نظر زمانی، مقطعی و نمونه گیری آن سهمیه ای چندمرحله ای است که بر اساس فرمول کوکران،385 نفر می باشد. در تحلیل آماری این پژوهش از شیوه های آمار توصیفی و شاخص های آمار استنباطی و هم چنین مدل معادله ساختاری استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون چند متغیره نشان داد که متغیرهای مستقل 33 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کرده اند که بر اساس اولویت عبارتند از: تغایرنقش ها، فردگرایی و تغییر ارزش ها.
الهام شفایی مقدم محسن نیازی
به عقیده بسیاری از جامعه شناسان، جنسیت شاید یگانه ویژگی مهمی است که به طور اساسی تعیین کننده ادراکات، نگرش ها، رفتارها و منزلت افراد در جامعه بوده و خود نیز به شدت تحت تأثیر یادگیری اجتماعی و فرهنگی شکل می گیرد. هر یک از مقولات مرد یا زن بودن مبتنی بر یکسری تصورات و پیش فرض هایی درباره نگرش ها و رفتارهای مناسب مردانه و یا زنانه (طرحواره های جنسیتی) است که در فرهنگ هر جامعه-ای تعاریف ویژه و متفاوتی می یابند. در این تحقیق سعی شده است تا با تلفیقی از نظریه های نقش، طرحواره جنسیتی، یادگیری اجتماعی و جامعه پذیری جنسیتی به تحلیل و تبیین عوامل موثر بر نگرش به طرحواره های جنسیتی نقش زنان پرداخته شود. این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه جمع آوری گردیده است. اعتبار و روایی مقیاس های تحقیق با توجه به نتایج ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه زنان بالای 15 سال منطقه کاشان در سال 1390 می باشند که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 400 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیده اند. یافته های توصیفی پژوهش حاکی از آن است که هر چند بخش قابل توجهی از پاسخگویان دارای دیدگاه-های برابری گرا هستند، در عین حال در برخی زمینه ها دیدگاه های سنتی تقسیم نقش های جنسیتی هنوز پابرجاست. بررسی رابطه ی متغیرهای زمینه ای و برابری گرایی جنسیتی نشان داد که رابطه ی متغیرهای سن، وضعیت تأهل، پایگاه اجتماعی و تحصیلات والدین در جهت مورد انتظار بود. یعنی به میزانی که این متغیرها افراد را در معرض موقعیت ها و افکار جدید قرار می دهند برابری گرایی جنسیتی را در آنها تقویت می کنند. همچنین مشخص گردید که عوامل خانوادگی شامل سبک های تربیتی والدین و نوع جامعه پذیری در خانواده و متغیرهای نگرشی یعنی دینداری، سنت گرایی و تقدیرگرایی و مصرف رسانه ای بر گرایش پاسخگویان به برابری جنسیتی موثر می باشد. بیشترین تأثیر بر برابری گرایی جنسیتی مربوط به متغیر شیوه تربیتی مقتدرانه والدین است که دارای 0.157=? می باشد. در مرتبه دوم تأثیرگذاری، باید از متغیر تقدیرگرایی با دارا بودن 0.151-=? نام برد. رتبه سوم تأثیرگذاری مربوط به متغیر سنت گرایی و پس از آن متغیر جامعه پذیری به ترتیب با 0.146- و 0.109-=? می باشد. در نهایت، متغیر دینداری با میزان 0.100-=? کمترین اثرگذاری منفی را در بین متغیرهای مورد بررسی داشته است.
محبوبه خدمتکار علی یزدخواستی
هدف این پژوهش بررسی میزان هوش هیجانی دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان آران و بیدگل به منظور ارائه ی الگوی برنامه ریزی درسی هوش هیجانی می باشد.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهر آران و بیدگل در سال تحصیلی 91-90 و نمونه آماری شامل 300 نفر (160 دختر و 140 پسر) از کلیه رشته ها انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها ، پرسشنامه هوش هیجانی بار- ان و مصاحبه بوده است. برای تحلیل داده ها از آزمون t و fاستفاده شد. براساس نتایج پژوهش میزان هوش هیجانی دانش آموزان درحد متوسط است. بین هوش هیجانی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنادار وجود دارد ، به طوری که میزان هوش هیجانی پسران بیشتر از دختران است.(55/2دربرابر59/2) میزان هوش هیجانی در بین رشته های مختلف تحصیلی متفاوت بوده ورشته های فنی دارای بالاترین میانگین هستند.(60/2دربرابر50/2) از دیگر یافته های پژوهش تفاوت میزان هوش هیجانی برحسب شرکت و عدم شرکت در کلاس های فوق برنامه می باشد، دانش آموزانی که در کلاس های فوق برنامه شرکت می کنند از هوش هیجانی بالاتری برخوردارند .(69/2دربرابر55/2) همچنین بین میزان هوش هیجانی دانش آموزان برحسب تحصیلات پدر و مادر تفاوت معنادار وجود نداشت.در پایان پژوهشگر باتوجه به نتایج به دست آمده و مصاحبه های انجام شده با مشاوران مدارس به طراحی الگویی در زمینه آموزش هوش هیجانی پرداخته است.
مژگان مومن بالا گفشه محمد امینی
در این پژوهش با توجه به نوع بیان فرضیه ها و روشهای جمع آوری داده ها و اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها از روش تحقیق توصیفی – پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دوره متوسطه ( رشته های ریاضی ، علوم تجربی و علوم انسانی) شهرستان رشت (34224 نفر) می باشد. لذا به روش نمونه گیری تصادفی تعداد 500 نفر انتخاب شدند. در این پژوهش محقق برای پاسخ به سئوالات تحقیق با راهنمایی اساتید محترم راهنما و مشاور اقدام به طراحی پرسشنامه ای مشتمل بر 40 سئوال در زمینه 4 مهارت فراشناختی (برنامه ریزی ، نظارت ، ارزشیابی و خود نظم دهی )نموده است. ضریب آلفای کرونباخ برای تعیین پایایی پرسشنامه برای مهارتهای چهارگانه به ترتیب 752/. ، 757/. ، 711/. ،781/. و برای کل پرسشنامه برابر 829/. می باشد. نتایج تحقیق به قرار زیر است :1-: دانش آموزان دختر در مهارت نظارت و کنترل دارای بیشترین عملکرد و در مهارت ارزشیابی دارای کمترین عملکرد می باشند. 2- دانش آموزان پسر در مهارت برنامه ریزی دارای بیشترین عملکرد ودر مهارت ارزشیابی دارای کمترین عملکرد می باشند. 3- میان دانش آموزان پسر و دختر در زمینه برنامه درسی تجربه شده مهارتهای فراشناختی تفاوت معنی داری وجود ندارد .4- بین دانش آموزان پایه اول و دوم دبیرستان با دانش آموزان پایه چهارم (پیش دانشگاهی ) در زمینه برنامه درسی تجربه شده مهارتهای فراشناختی تفاوت معنی داری وجود دارد اما این تفاوت در بین دانش آموزان پایه سوم با سایر پایه های تحصیلی معنی دار نمی باشد.5- بین دانش آموزان رشته تحصیلی تجربی با دانش آموزان رشته های تحصیلی علوم انسانی و عمومی تفاوت معنی دار وجود دارد ولی بین دانش آموزان رشته تحصیلی ریاضی با دانش آموزان سایر رشته های تحصیلی این تفاوت معنی دار نمی باشد.
اسماء عسکری کویری محمد گنجی
پژوهش حاضردر جهت شناخت فرهنگ عمومی بین شهروندان 15-69 ساله ی آران و بیدگلی در سال (91-1390) انجام شده است از64709 نفر به عنوان جامعه ی آماری،382 نفر به عنوان نمونه به روش سهمیه ای انتخاب که از این تعداد پرسش نامه ی توزیع شده،360 عدد پاسخ داده شده است. طبق نتایج برگرفته از پرسش نامه ها و مصاحبه با مسئولین فرهنگی ادارات شهرستان می توان گفت: شهروندان آرانی وبیدگلی معتقدند اگر چه مردم بر برخی ارزش ها مثل وجدان کاری،توجه به خانواده و فرزندان، هویت ملی همچنان پایبند هستند و آنها را ارزشمند می شمارند اما امروزه پایبندی به ارزش های اخلاقی مثل صداقت، امانت داری، اعتماد اجتماعی و... نسبت به گذشته افول کرده است و جوانان از وجود نابرابری ،پارتی بازی،کمبود امکانات خدماتی و رفاهی خانواده ها ناراضی هستند و مجموعه ی این عوامل موجب شده که جوانان آینده را در هاله ای از ابهام نگاه کنند و از جدیت و هرگونه تلاشی جهت پیشرفت در آینده خودداری کنند و نسبت به آینده احساس یاس و ناامیدی داشته باشند. همچنین پایبندی به ارزش های سیاسی و مشارکت اجتماعی در میان شهروندان آران و بیدگلی کاهش یافته است و این افول ارزشی در میان مردان نسبت به زنان بیشتر است. طبق مصاحبه های انجام شده نیز می توان گفت بسته بودن فضای فیزیکی و جغرافیایی شهر موجب شده که شناخت شهروندان نسبت به سایر اقوام،اقلیت ها و فرهنگ ها محدود باشد و همین عامل ارتباطات فرهنگی و اجتماعی مردم شهرستان را بسیار کاهش می دهد و در فرایند اجتماعی شدن شهروندان مشکل آفرین است و نشاط اجتماعی و مناسبات مردم را تحت تاثیر قرار می دهد و همین امر موجب شده مردم در نگرش خود نسبت به دیگران دید منفی تری داشته باشند و یک نوع تجزیه ی فرهنگی (بدبینی نسبت به دیگران) در شهر آران و بیدگل مشاهده شود و در واقع همین نگرش منفی نسبت به یکدیگر می تواند نقش مهمی در کاهش اعتماد و مشارکت اجتماعی داشته باشد.
اعظم ولایتی نجف آبادی محسن نیازی
نقش تلویزیون به عنوان فراگیرترین رسانه ملی در ارتقاء هویت های فرهنگی جامعه و به ویژه در افزایش هویت دینی شهروندان مورد توجه و تأکید قرار گرفته است. در این ارتباط، بسیاری از اندیشمندان علوم ارتباطات و صاحبنظران علوم دینی بر نقش تلویزیون در نشر ، اشاعه و تعمیق فرهنگ و هویت دینی تأکید داشته اند. به طور کلی، هدف رسانه دینی و برنامه های دینی تلویزیون، آگاهی بخشی مبانی دینی به شهروندان با استفاده از روش های اطلاع رسانی و تبلیغ به منظور ارتقاء هویت دینی می باشد. بر این مبنا، تلویزیون جمهوری اسلامی ایران با هدف تعمیق و ارتقای معرفت دینی شهروندان، خود را از پایگاه دینی تعریف و رسالت تبلیغی خویش را بر آن استوار نموده است. با توجه به موارد فوق، هدف اساسی این پژوهش، بررسی رابطه بین برنامه های دینی تلویزیون و هویت دینی شهروندان در جامعه آماری مورد مطالعه می باشد. این پژوهش از نوع مطالعه پیمایشی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه توأم با مصاحبه جمع آوری گردیده است. میزان هویت دینی به عنوان متغیر وابسته تحقیق با استفاده از مدل دینداری گلارک و استارک در پنج بعد اعتقادی، مناسکی، عاطفی، شناختی و پیامدی با استفاده از 47 گویه در قالب طیف لیکرت مورد سنجش قرار گرفته است. اعتبار و روایی مقیاس هویت دینی با توجه به نتایج آزمون آلفای کرونباج 93/0 درصد مورد تایید قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق کلیه شهروندان واقع در سنین 65-16 سال شهر اصفهان در سال 1390 می باشد. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، تعداد420 نفر به انتخاب نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای تصادفی انتخاب و بررسی شده اند.یافته های تحقیق همبستگی بین متغیر برنامه های دینی تلویزیون و میزان هویت دینی شهروندان را نشان می دهد. نتایج فعالیت آماری مربوط با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون، همبستگی بین متغیرهای میزان مشاهده انواع برنامه های دینی تلویزیون و نوع نگرش به برنامه های دینی تلویزیون با میزان هویت دینی (608/0و674/0 r= ) در سطح اطمینان 99 درصد را مورد تأیید قرار می دهد.همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه، اثرات متغیرهای فوق بر میزان هویت دینی را به ترتیب با 46 و 39 درصد نشان داده است.
قدرت ستارنزاد محسن نیازی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سرمایه فرهنگی آموزش شهروندی زنان مناطق شمال و جنوب تهران انجام شده است. این پزوهش از نوع کاربردی و با روش تحقیق کمی انجام شده است. جامعه آماری، شامل زنان شش منطقه از تهران می باشد که سه منطقه در شمال و سه منطقه در جنوب مورد بررسی قرار گرفت.در هر منطقه حدود 43 نفر و در مجموع 260 نفر در این پزوهش بررس شدند. برای تعیین جامعه آماری 260 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای، تصادفی و خوشه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایای 89% بوده است. پرسشنامه با مقیاس پنج نمره ای لیکرت (کاملاً موافقم تا کاملاً مخالفم) تهیه گردیده است. جهت بررسی یافته های این پوهش از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل نشان داد که بین سرمایه فرهنگی و آموزش شهروندی همبستگی وجود دارد و همچنین زنان مناطق شمال نسبت مناطق جنوب از سرمایه فرهنگی بالا برخوردار هستند.
معصومه دلفان محسن نیازی
این پژوهش، با هدف تبیین عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر احساس امنیت در بین زنان شهرستان خرم آباد مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجا که اختلال در امنیت پیامد و بازتاب های نگران کننده ای دارد و از طرف دیگر، بی تردید در ایجاد امنیت و احساس امنیت عوامل گوناگونی دخالت دارد، در این پژوهش به بررسی برخی از این عوامل پرداخته شده است. داده ها ونتایج به کار گرفته شده در این پژوهش از روش « پیمایشی» استفاده شده است. جامعه آماری آن را زنان و دختران بالای 18 سال ساکن در شهر و چند روستا شهرستان خرم آباد تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 425 نفر تعیین شده است. در این پژوهش، روش نمونه گیری تلفیقی از شیوه نمونه تصادفی ساده توأم با روش نمونه گیری خوشه-ای انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه توأم با مصاحبه بود که روایی و پایایی آن در مرحله مقدماتی مورد بررسی و تآیید قرار گرفت. همچنین روش تجزبه و تحلیل داده ها بر اساس آمار توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفت. در تحلیل رابطه متغیرهای مستقل تحقیق و مقایسه روابط بین آن ها با متغیر وابسته از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون t و همچنینی تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته های آزمون آماری نشان داد که بین احساس امنیت با متغیرهای زمینه ای تحصیلات، شغل و محل سکونت رابطه معنا داری وجود دارد. و همچنین رابطه معنادار بین متغیرهای اجتماعی و فرهنگی( سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی، رسانه جمعی و امکانات فرهنگی) با مقوله احساس امنیت زنان در شهرستان خرم آباد را نشان داده است. نتایج آزمون t تفاوت مهنا دار بین احساس امنیت در بین زنان مناطق شهری و روستایی را در سطح 95 درصد نشان داده است.
فاطمه احسانی راد محمد گنجی
امروزه مقول? مشارکت از مفاهیم عمده و اصلی توسعه پایدار، به شمار می رود. مدیران و برنامه ریزان شهری همواره سعی کرده اند تا با جلب مشارکت های مردم به اهداف خود در زمینه اجرای طرح ها و برنامه ها به بهترین نحو ممکن نائل آیند. پژوهش حاضر در راستای همین هدف به بررسی عوامل موثر در زمین? مشارکت مردم در امورخیریه به ویژه وقف پرداخته و سعی کرده که با شناسایی برخی عوامل مهم و موثر مسئولین شهری را برای تقویت این عوامل تأثیرگذار بر مشارکت در امورخیریه تشویق نماید. نوع روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش، روش توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری در این تحقیق کلی? افراد 34 سال به بالای شهرستان کاشان هستند که به شیوه غیراحتمالی و سهمیه ای در ناحیه های تعیین شده مورد بررسی قرار گرفته اند. ابزار سنجش در این تحقیق پرسشنامه بوده و برای رواییِ ابزار سنجش از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. همچنین روش های تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس آمار توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش رابطه معنادار بین متغیرهای دین داری، عدالت خواهی، همبستگی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، تعلق و تعهد شهروندی با مشارکت در امورخیریه را نشان داده است. به این معنی که هر چه این عوامل در بین مردم قوی تر باشد، مشارکت مردم در نیکوکاری نیز بیش تر می شود. همچنین ضرایب رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که از میان عوامل شناخته شده، متغیرهای عوامل معنوی، روحیه عدالت خواهی و انسجام اجتماعی بهترین تبیین کنند? تغیرات متغیر مشارکت در امورخیریه هستند و از بین این سه متغیر نیز روحیه عدالت خواهی بیش ترین تأثیر مستقیم را بر مشارکت در امورخیریه دارد.
زهرا آقاعلیان دستجردی سعید قماشی
چکیده: دیدگاه های گوناگون، تبیین های متفاوتی از علل وقوع جرم در جامعه ارائه داده اند. دیدگاه های زیست شناختی و روان شناختی دلیل کج روی و جرم را در ساختمان فیزیکی و تجربیات دوران کودکی می دانند. در حالی که مکاتب جامعه شناختی، ساختارهای اجتماعی نابرابر، کاهش سطح همبستگی هنجاری، عدم وجود منابع حمایت اجتماعی و کاهش سرمایه اجتماعی را علت اصلی افزایش جرایم در جوامع در حال توسعه می دانند. پژوهش ها نشان می دهد که افزایش سطح بی اعتمادی باعث کاهش سطح همکاری و تعاملات صحیح اجتماعی و افزایش جرم می شود، در حالی که سرمایه اجتماعی، جامعه پذیری مثبت کودکان و نوجوانان را رقم می زند و تضادهای شخصی و اجتماعی را قابل تحمل می سازد و این تضادها را به طور مسالمت آمیزی حل می کند. بنابراین شناخت مکانیسم و چگونگی تأثیر سرمایه اجتماعی در پیشگیری از وقوع جرم از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این پژوهش با استفاده از سرمایه اجتماعی در سه نهاد خانواده، مدرسه و محله، رابطه بین سرمایه اجتماعی و جرم و نقش سرمایه اجتماعی این نهادها در پیشگیری از جرم بررسی شده است. هم چنین تأثیر مشارکت و اعتماد اجتماعی در پیشگیری از جرم مورد تحلیل قرار گرفت. نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی است که جهت انجام آن از روش کتابخانه ای استفاده شد. دستاوردهای این پژوهش نشان می دهد: سرمایه اجتماعی خانواده که شامل روابط صمیمی بین کودک و والدین و مدت زمانی است که اعضای خانواده با هم سپری می کنند و هم چنین سرمایه اجتماعی مدرسه و میزان توانایی معلمان در ارائه یک الگوی مثبت و آموزش هنجارها، همگی در جامعه پذیر نمودن هرچه بیش تر کودک و نوجوان و در نتیجه کمک به پیشگیری از جرم مفید خواهد بود. از سرمایه اجتماعی محله هم می توان در اداره امور محله و پیشگیری از جرم استفاده نمود. در خصوص مشارکت و ارتباط آن با پیشگیری از جرم نیز تمرکز بر مشارکت هرچه بیش تر شهروندان در اداره محیط شهری و استفاده از ظرفیت بالقوه آنان در مدیریت مسائل اجتماعی و زمینه هایی که منجر به بزهکاری می شود، در قالب نهادهای مردمی می باشد. با افزایش اعتماد در بین شبکه های اجتماعی هم، می توان روحیه تسامح، پذیرش بیگانگان و بازشناسی تفاوت های اجتماعی را به صورت معقول بین کنشگران اجتماعی گسترش داد و موجبات اجتماعی پیشگیری از جرم را فراهم آورد. در مجموع سرمایه اجتماعی می تواند از هزینه های بخش رسمی به مقدار قابل توجهی بکاهد و ابزار مناسبی برای پیشگیری از جرم به شمار رود.
فاطه زارع غیاث آبادی شراره مهدی زاده
پژوهش حاضر در تلاش است ضمن مرور رویکردهای مختلف درباره ی شادی با اتخاذ رویکردی جامعه شناختی به بررسی و مطالعه ی رابطه ی بین استفاده از رسانه و میزان شادی بپردازد. روش پژوهش از نوع پیمایش است و جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه جوانان 18 تا 29 ساله شهر تهران می باشد که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 384 پرسش نامه در شهر تهران به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای توزیع شد. سوال اساسی در این نوشتار این است که میزان و نحوه ی استفاده از رسانه های جمعی (تلویزیون و ماهواره) چه تاثیری بر شادی جوانان دارد؟ به منظور پاسخگویی به سوال فوق، فرضیاتی تنظیم و در جامعه آماری مورد آزمون قرار گرفتند. به طور کلی برخی از مهم ترین نتایج این پژوهش بدین شرح است: با توجه به محتوای برنامه های تلویزیون می توان گفت که برنامه های خبری آموزشی مانند اخبار، برنامه های علمی،سیاسی، اجتماعی و ...در مقایسه با برنامه های سرگرم کننده از قبیل فیلم و سریال، موسیقی، آهنگ و...همبستگی قوی تری با افزایش شادی جوانان دارند. در پژوهش حاضر سرمایه اجتماعی، دینداری وسرمایه فرهنگی به عنوان متغیرهای میانجی در نظرگرفته شدند. طبق یافته های این پژوهش با افزایش سرمایه اجتماعی، دینداری و سرمایه فرهنگی، شادی جوانان افزایش می یابد و در این میان مقوله ی دینداری مهم ترین عامل در ایجاد و تقویت شادی جوانان مورد مطالعه می باشد. با توجه به تحلیل مسیر می توان نتیجه گرفت که برنامه های خبری آموزشی ماهواره (از قبیل برنامه های خبری، آموزشی، سیاسی- اجتماعی و...) به طور غیرمستقیم از طریق کاهش دینداری،تاثیر منفی بر شادی دارد.
زهرا اسلامی برزکی محمد گنجی
شهروندی به عنوان یک پدید? اجتماعی مدرن از مولفه های محوری نظام های سیاسی دموکراتیک و شاخصی کلیدی برای نشان دادن تحقق دموکراسی در یک جامعه مدرن است.شهروندی نیازمند یک احساس مستقیم از عضویت اجتماعی بر اساس وفاداری به مدنیتی است؛ که یک دارایی عمومی محسوب می شود. یک جامعه سیاسی سالم به شهروندان فعال نیاز دارد و شهروندی فعال نیازمند وجود احساس شهروندی است. پژوهش حاضر در راستای کمک به تحقق احساس شهروندی پس از مطالعه مفهوم احساس شهروندی با استفاده از نظریه های گوناگون، به بررسی وضعیت احساس شهروندی و نقش عوامل اجتماعی وفرهنگی در میزان آن در بین شهروندان شهر کاشان پرداخته است. حجم نمونه این پژوهش 318 نفر بوده است. این بررسی با شیوه پیمایشی مبتنی بر پرسش نامه صورت پذیرفته است و برای رواییِ ابزار سنجش از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. همچنین روش های تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس آمار توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده میزان احساس شهروندی شهروندان کاشانی در سطح متوسط است. عوامل موثرِ شناخته شده در این تحقیق عبارتند از سرمای? فرهنگی و سرمای? اجتماعی، یافته های پژوهش رابطه معنادار بین میزان احساس شهروندی و سرمای? اجتماعی و سرمای? فرهنگی را نشان داده است. به این معنی که هرچه قدر میزان سرمای? اجتماعی و سرمای? فرهنگی در میان شهروندان بیشتر باشد میزان احساس شهروندی نیز بیشتر خواهد بود.همچنین ضرایب رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که سرمای? اجتماعی تبیین کنند? تغییرات احساس شهروندی است .
امین حیدریان اسداله بابایی فرد
این پژوهش به بررسی میزان تأثیر اینترنت بر هویت چند فرهنگی در میان دانشجویان دانشگاه های دولتی و علوم پزشکی کاشان می¬پردازد. هدف اصلیِ پژوهش حاضر، مطالعه ی نظری و تجربیِ ارتباط میان اینترنت و هویت چند فرهنگی است که برای دست یابی به آن، نظریه ی ارتباطات رسانه ای و هویت چند فرهنگیِ استوارت هال و نظریه ی اینترنت و جامعه ی شبکه ای مانوئل کاستلز استفاده شده است. به علاوه جهت تکمیل چهارچوب نظری از نظریه ی سرمایه ی فرهنگیِ پی یِر بوردیو نیز بهره گرفته شده است. در واقع، فرض اصلی ما عبارت است از اینکه اینترنت، به عنوان موثرترین فن آوریِ نوین ارتباطی، می تواند پیامدهای متفاوت و متنوعی برای هویت فرهنگیِ کاربران خود داشته باشد. به طوری که هویت فرهنگیِ آن ها را از حالتی یگانه و ثابت به حالتی چندگانه و متغیر بدل می سازد. در این میان، سرمایه ی فرهنگیِ کاربران اینترنت نیز می تواند تقشی کلیدی در تغییرات هویت فرهنگیِ آنان داشته باشد. در بخش تجربیِ این پژوهش از روش پیمایش اجتماعی، استفاده شده است. جامعه آماری مورد بررسی نیز شامل 9540 نفر از دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه¬های دولتی و علوم پزشکیِ کاشان در سال تحصیلی 93-92 می¬باشد که از این میان تعداد 380 نفر، با استفاده از فرمول کوکران، به عنوان حجم نمونه ی آماری انتخاب شده است. نتایج آزمون فرضیات این پژوهش نشان می دهند که بین مدت و میزان استفاده از اینترنت، مهارت در بهره گیری از اینترنت، استفاده از سایت های علمیِ اینترنت، استفاده از سایت های هنریِ اینترنت، خرید اینترنتیِ کالاهای فرهنگی، گسترش شبکه های اجتماعیِ مجازی و سرمایه ی فرهنگی با هویت چند فرهنگی ارتباط معنادار و مستقیم وجود دارد. اما بین متغیر پایگاه اقتصادی - اجتماعی و هویت چند فرهنگی رابطه ی معناداری مشاهده نشده است. هم چنین، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی و تحلیل مسیر تأثیر مستقیمِ متغیرهای گسترش شبکه های اجتماعیِ مجازی، استفاده از سایت های هنریِ اینترنت و مدت و میزان استفاده از اینترنت را نشان می دهند.
حبیب اله شکری نیا سعید قماشی
مواد مخدر و قاچاق آن که مرزهای کشور ما را با سرعت زیادی در می نوردد، در مسیرعبور خود ضربات مهلکی را بر بدنه ی کشور بر جای می گذارد. اینکه چرا در کشور ما، بخش قابل توجهی از شبکه انتقال مواد مخدر را افرادی با تابعیت ایرانی انجام می دهند و اینکه چرا حجم گسترده ای از قاچاق مواد مخدر از شرق کشور را مرتکبینی از غرب کشور انجام می دهند، سبب شد تا با بررسی کمی و کیفی یک جامعه آماری نمونه از شهر کرمانشاه و حومه آن، از طریق مطالعه پرونده های قضایی و مرتکبین این پرونده ها، به یافتن پاسخ به پرسش پیش گفته نزدیک شویم. با نگاهی به فراوانی نسبتاً بالای برخی متغیر های مربوط به انگاره های دینی و فرهنگی و اجتماعی،روابط معناداری در ارتباط با ارتکاب قاچاق مواد مخدر بدست آمده است. هرچند که ردپای فقر و بیکاری را در بین این مرتکبین به وضوح می توان دید، اما بنظر می رسد فرهنگ حاکم بر برخی از مناطق حوزه غربی کشور، سایر علل و عوامل را تحت الشعاع خود قرارر داده است.در این راستا، باید با شناخت و درک صحیح چنین حوزه های فرهنگی، خللاء های آن را شناسایی و با ترسیم و سازماندهی نگرشی نوین و مطلوب، نسبت به بازنگاری فرهنگی متین و پویا، تلاش نمود.
علیرضا ملک پور شهرکی محمد گنجی
با توجه به تأثیرات و پیامدهای مثبت و منفی فناوری های نوین(اینترنت و ماهواره)، به عنوان یک پدیده نوین در اجتماعات انسانی تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش این فناوری های نوین ارتباطی در از هم گسیختگی خانوادگی و بخصوص پدیده طلاق(قانونی و عاطفی) در خانواده های ایرانی و به خصوص شهرستان شهرکرد انجام گرفته است. در این تحقیق سعی شده است تا با تلفیقی از نظریات پیرامون اینترنت و ماهواره، همچنین طلاق اعم از قانونی و عاطفی به تحلیل و تبیین عوامل موثر بر استفاده از این فناوری ها در از هم گسیختگی خانوادگی توجه خاصی مبذول شود. این مطالعه از نوع پیمایش بوده و پرسشنامه تحقیق با توجه به نتایج ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه خانواده های ساکن در شهرستان شهرکرد، در سال 1392 می باشد که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد، 329 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. در حالیکه امروزه بیشتر ازدواج ها با عشق صورت می گیرد و هر دو طرف قصد دارند به یکدیگر و تعهداتشان در مقابل هم احترام بگذارند، اما در طول زمان مسائلی پیش می آید که میتواند بر جدایی، یا یک زندگی مشترک بدون احساس، عشق و همراهی منجر شود. علی رغم کوشش همسران، بسیاری از پیوند های زناشویی عاشقانه به طلاق رسمی منجر می شود. در بعضی مواقع نیز برای نرسیدن به مرحله جدایی رسمی و بیشتر بخاطر وجود بچه ها در خانواده، به طلاق عاطفی منجر می شود. رگرسیون خطی ساده بین از هم گسیختگی خانوادگی و عوامل موثر بر آن نشان می دهد که ضریب تعیین یا همان درصدی از متغیر وابسته که توسط متغیر مستقل تبیین می شود در این تحقیق برابر با (598/.=2r)، می باشد. ضرایب بتا یا همان ضرایب استاندارد شده بر اساس فرضیات تحقیق به شرح زیر در از هم گسیختگی خانوادگی موثر بوده اند: ضریب بتا در گرایش به غرب برابر است با 518/.، ضریب بتا در استفاده از فناوری های ارتباطی نوین برابر است با 240/.، ضریب بتا در تضعیف ارزشها برابر است با 112/. که بر از هم گسیختگی خانوادگی موثر بوده اند.
طاهره محسن زاده محسن نیازی
این مطالعه، با تأکید بر عوامل اجتماعی و فرهنگی خیابانی شدن کودکان در شهر خرم آباد در سال 1391، این مسئله را مورد تحلیل قرار داده است. پدیده کودکان خیابانی به کودکان کمتر از 18 سال اطلاق می شود که برای ادامه ی بقاء مجبور به کار یا زندگی در خیابان، پارک ها و در سطح میادین شهرها هستند. خیابانی شدن کودکان و نوجوانان به هر علت و دلیلی باعث پیامدها و عواقب جبران ناپذیری برای کودک و به دنبال آن جامعه می شود؛ لذا برای کاهش و پیشگیری از این آسیب، سبب شناسی در مورد آن لازم و ضروری است. در این پژوهش، با استفاده از مطالعه پیمایشی، جمع آوری داده ها انجام شد. جامعه آماری در این مطالعه، از کلیه کودکان خیابانی، بین 7 تا 18سال ساکن شهر خرم آباد تشکیل شده بود. حجم نمونه در این بررسی، 120نفر از این کودکان بودند که با استفاده از فرمول کوکران تعیین شدند، بیشترین تعداد افراد جامعه مورد نظر، به طور تصادفی و سایر افراد حجم نمونه از کودکان نیز از کودکان بی سرپرست، تحت سرپرستی سازمان بهزیستی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه توأم با مصاحبه بود که روایی و پایایی آن در مرحله مقدماتی مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. همچنین روش تجزبه و تحلیل داده ها بر اساس آمار توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفت. در تحلیل رابطه متغیرهای مستقل تحقیق و مقایسه روابط بین آن ها با متغیر وابسته از آزمون t و از تحلیل رگرسیون استفاده شده و همبستگی پیرسون و آزمون است. یافته های آزمون آماری نشان داد که رابطه معنادار بین متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (فقر، حاشیه نشینی، ناسازگاری، طلاق، اعتیاد خانواده، عملکرد تحصیلی و جنسیت کودک خیابانی) و خیابانی شدن کودک وجود دارد. با توجه به یافته¬های این مطالعه و مطالعات مشابه در داخل و خارج از کشور می توان نتیجه گرفت به خیابان رو آوردن کودک و نوجوانان یک اختلال و یک انحراف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در سطح جهان می باشد که ناشی نظم اجتماعی نابرابر در جهان است و لذا در کنار شناخت پیکره معضلات و عوامل دخیل در به وجود آمدن آن، باید به سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های جهانی و منطقه ای هم توجه کرد. به عبارتی پیشگیری از این پدیده ها و معضلات مشابه، نیازمند یک مهندسی فرهنگی فراملی و منطقه ای است که بتوان از این طریق مانع افزایش آسیب ها شد.
مهدی خاکیان محسن نیازی
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی نقش برنامه¬های دینی تلویزیون بر هویت دینی شهروندان شهر قم است. این مطالعه از نوع مطالعه پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده¬های تحقیق از تکنیک پرسشنامه استفاده شده است. در این تحقیق کلیه شهروندان ساکن شهر قم جامعه آماری تحقیق را تشکیل می¬دهند و نتایج حاصل از این پژوهش به قرار زیر است: دینداری زیاد در بین زنان بیشتر از مردان است. به گونه¬ای که میزان دینداری زیاد در زنان از 69.9 درصد به 42.5 درصد در مردان کاهش یافته است. دینداری زیاد در بین متأهلین بیشتر از مجردین است. به گونه¬ای که میزان دینداری زیاد در متأهلین از 57.7 درصد به 41.7 درصد در مجردین کاهش یافته است. با افزایش میزان تماشای ماهواره دینداری کاهش می¬یابد. با افزایش میزان استفاده از رسانه، دینداری کاهش می¬یابد. با افزایش میزان تماشای برنامه¬های دینی تلویزیون دینداری افزایش می¬یابد. با افزایش میزان مشارکت ذهنی، دینداری افزایش می¬یابد. با افزایش میزان مشارکت اجتماعی، دینداری افزایش می-یابد. با افزایش میزان انسجام اجتماعی، دینداری افزایش می¬یابد. با افزایش میزان سرمایه اجتماعی، دینداری افزایش می¬یابد. با افزایش میزان نگرش مثبت به برنامه¬های تلویزیون، دینداری افزایش می¬یابد. با بهتر شدن پایگاه اقتصادی و اجتماعی، میزان دینداری نیز افزایش می¬یابد. بین داشتن و یا نداشتن شغل و میزان دینداری رابطه معنادار وجود ندارد. بین دینداری و میزان ساعات تماشای تلویزیون رابطه معنادار وجود ندارد. بین دینداری و نوع برنامه های ماهواره ای رابطه ی معنادار وجود ندارد. بین دینداری و نوع منبع آموزش دینی رابطه ی معنادار وجود ندارد بین مشارکت عینی و دینداری رابطه معنادار وجود ندارد. بین اعتماد اجتماعی و دینداری رابطه معنادار وجود ندارد. بین احساس امنیت و دینداری رابطه معنادار وجود ندارد. هر چه میزان مشاهده برنامه¬های تلویزیون، میزان تاٌثیر از برنامه¬های تلویزیون، نگرش مثبت به برنامه دینی تلویزیون، سرمایه اجتماعی و احساس امنیت در بین افراد بیشتر شود دینداری آنها نیز بیشتر خواهد بود.
فاطمه پامیلی بیدگلی محمد گنجی
امنیت، به مثابه یکی از پدیده های اساسی و بنیادین در زندگی اجتماعی و ازجمله نیازهای فردی و اجتماعی به شمار می رود. پیش فرض اساسی تحقیق حاضر نقش پلیس در تأمین و فراهم کردن امنیت است. عملکرد این نهاد امنیتی انتظامی به اشکال گوناگون در بخش های رسانه، خانواده، کاهش بروز جرایم و نگرش مطلوب مردم نسبت به پلیس می تواند در فرایند تولید و استمرار احساس امنیت شهروندان و مشارکت آن ها در ایجاد امنیت موثر باشد. در این تحقیق سعی شده است تا با تلفیقی ازنظریه های جامعه شناسی و مکاتب مربوط به این حوزه به تحلیل و تبیین نقش پلیس در تقویت مشارکت مردم در امنیت عمومی پرداخته شود. این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه جمع آوری گردیده است. اعتبار و روایی مقیاس های تحقیق با توجه به نتایج ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه افراد بالای 25 تا 64 سال شهرستان کاشان در سال1392می باشد که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 260 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیده اند. بررسی رابطه ی متغیرهای زمینه ای و مشارکت با پلیس در امنیت نشان داد که از بین این متغیرها، رابطه ی متغیر وضعیت تأهل معنادار و در جهت مورد انتظار بود. همچنین مشخص گردید که متغیر عملکرد پلیس در جهت تبلیغ از رسانه با دارا بودن0.23 ?= بیشترین تأثیر را بر مشارکت در امنیت دارد. در مرتبه دوم تأثیرگذاری، باید از متغیر عملکرد پلیس در جهت نگرش مردم نسبت به پلیس با دارا بودن 0.17?= نام برد. رتبه سوم تأثیرگذاری مربوط به متغیر عملکرد پلیس در کاهش جرایم با 0.15?=می باشد. در نهایت، متغیر عملکرد پلیس در جهت آموزش خانواده با 0.07?= کمترین اثرگذاری را در بین متغیرها داشته است.
زهره زین العابدینی عباس شکاری
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه سواد رایانه ای و سبک های تفکر در بین دانشجویان دانشگاه کاشان انجام شده است. نوع تحقیق از نظر روش، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشکده علوم انسانی، ادبیات و زبان های خارجی، علوم پایه، فنی مهندسی و معماری و هنر دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 93-92 به تعداد5370 نفر بود که از میان آنها تعداد 380 نفر با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای به عنوان نمونه انتخاب گردید. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد سواد رایانه ای با ضریب پایایی 98/0 و پرسشنامه استاندارد سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر با ضریب پایایی 90/0 استفاده شده است. داده های آماری با استفاده آزمون t تک نمونه ای، آزمون t مستقل، آزمون تحلیل واریانس، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و آزمون تعقیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میزان سواد رایانه ای دانشجویان بالاتر از حد متوسط است و بین سواد رایانه ای و سبک های تفکر همبستگی معنی دار وجود دارد. همچنین سواد رایانه ای و سبک های تفکر تحققی و ارزیابی دانشجویان دختر و پسر یکسان است ولی در سبک تفکر آفرینندگی دانشجویان پسر بالاتر از دختران قرار داشتند. همچنین نتایج نشان داد که بین سواد رایانه ای و سبک های تفکر دانشجویان دانشکده های مختلف تفاوت معناداری وجود دارد. در عین حال در هر سه سبک تفکر( آفرینندگی، تحققی و ارزیابی) میانگین دانشجویان دانشکده فنی مهندسی از همه بالاتر و میانگین دانشجویان دانشکده علوم انسانی پایین تر بود.
زینب پروری آرانی محسن نیازی
شاخص امروزه پیشرفت یک اجتماع «کیفیت زندگی» است که در برگیرنده مهم ترین عواملی است که شرایط زندگی در جامعه و رفاه شخصی افراد را تعیین می کنند.می توان دغدغه دستیابی به فرم خوب شهری را از زمان شکل گیری اولین شهرها دانست و درگیری برای بهبود زندگی شهری را هم سن تاریخ شهرنشینی تخمین زد. سنجش کیفیت زندگی در جامعه ی نوین امروزی از عوامل مهمی است که مطابق با آن می توان کمبودها ونیازهای شهروندان مناطق مختلف شهری، چه مناطق فقیر نشین و چه مناطق ثروتمندنشین، را تشخیص داد و کمبودها و نیازها و امکانات لازم را از این طریق برای بهزیستی مادی و غیرمادی و ذهنی افراد فراهم کرد. در این تحقیق سعی شده است تا از بین عوامل مختلفی که بر کیفیت زندگی اثر دارند، سه عامل سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و دینداری مورد بررسی قرار گیرند. این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه جمع آوری گردیده است. اعتبار و روایی مقیاس های تحقیقبا توجه به نتایج ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه شهروندان 65-15 سال منطقه آران و بیدگل در سال 1392 می باشند که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 357 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیده اند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در بررسی رابطه متغیرهای زمینه ای و کیفیت زندگی، بین تحصیلات و پایگاه اقتصادی و اجتماعی شهروندان و کیفیت زندگی آن ها رابطه معنادار وجود دارد. ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی مثبت و معنی دار بین متغیرهای میزان سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و دینداری با کیفیت زندگی پاسخگویان را نشان می دهد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیونی به عمل آمده میزان تأثیر هر دو متغیر سرمایه اجتماعی و دینداری را به میزان 32/0 درصد نشان داده است.
زهرا فرقانی نوش آبادی محسن نیازی
هویت یکی از مفاهیم پیچیده در حوزه ی علوم انسانی و اجتماعی به شمار می رود. پدیده ای چندوجهی که از مناظر مختلف، مبانی و معانی گوناگونی را نمایان می سازد. در یک نگاه کلی می توان هویت را حاصل دیالکتیک نظام ذهنی و ساختار اجتماعی و فرهنگی قلمداد نمود. هویت فرهنگی یک از ابعاد اصلی ساختار هویت است. هویت فرهنگی افراد یک جامعه، الهام گرفته از ویژگی های محیط جغرافیایی، جهان بینی، خواست ها و آرزوها، غم های مشترک، احساسات و اعتقادات است که به افراد آن جامعه و آن ملت، تشخص و هویت فرهنگی متفاوت با دیگران می بخشد؛ بنابراین می توان گفت حفظ هویت فرهنگی، حفظ موجودیت و اعتبار آن جامعه و ملت را در سطح جهانی در برخواهد داشت. ازآنجاکه بخش اعظمی از هویت اکتسابی است و تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ساخته می شود، در این تحقیق سعی بر این شده است که به بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر هویت فرهنگی نوجوانان پرداخته شود. این تحقیق از نوع پیمایشی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه جمع آوری شده است. اعتبار و روایی مقیاس های تحقیق با توجه به نتایج ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل دختران دبیرستانی (پایه سوم و چهارم) شهر کاشان در سال تحصیلی 93- 92 می باشد که 160 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی، از بین مدارس دولتی و غیرانتقاعی انتخاب شدند. یافته های توصیفی نشان دهنده ی این است که هویت فرهنگی بخش قابل توجهی از دانش آموزان در حد بالایی است. بیشترین تأثیر بر هویت فرهنگی مربوط به شکاف نسلی است که دارای =-0.186? می باشد. شکاف نسلی به عنوان متغیر واسطه ای در این پژوهش عمل کرده است. بیشترین تأثیر بر شکاف نسلی مربوط به شیوه تربیتی استبدادی است که دارای =0.254? می باشد. در مرتبه دوم تأثیرگذاری، باید از متغیر شیوه تربیتی سهل گیر با دارا بودن =-0.252? نام برد. رتبه سوم تأثیرگذاری مربوط به متغیر شیوه تربیتی مقتدرانه است و پس از آن متغیر میزان استفاده از ماهواره به ترتیب با 0.225- و 0.217=? می باشد. در نهایت، متغیر جامعه پذیری از خانواده با میزان =-0.139? کمترین اثرگذاری منفی را در بین متغیرهای مورد بررسی داشته است.
فاطمه خبازی راوندی فریبرز صدیقی ارفعی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة هوش معنوی و شادکامی با مشارکت فرهنگی در بین دانشجویان دانشگاه کاشان انجام شده است. بدین منظور نمونه¬ای به حجم 400 نفر، به روش نمونه¬گیری طبقه¬ای از جامعة آماری مورد پژوهش (دانشجویان دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 92-91 به تعداد 5434 نفر) انتخاب گردید. این پژوهش از نوع پیمایشی بوده و برای جمع¬آوری داده¬ها از پرسشنامه استفاده شده است. به منظور جمع آوری داده¬ها از پرسشنامه¬ هوش معنوی عبدالله زاده و همکاران، پرسشنامه¬ شادکامی آکسفورد و پرسشنامه¬ مشارکت فرهنگی که توسط محقق و با نظر اساتید ساخته شد، استفاده گردید. داده¬ها با شاخص¬های آماری چون تحلیل واریانس و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج نشان داد که بین هوش معنوی و شادکامی رابطه مثبت و معنادار (0.56) وجود دارد. همچنین بین هوش معنوی و مشارکت فرهنگی نیز رابطه¬ی مثبت و معنادار (0.28) دیده می¬شود. از سوی دیگر بین شادکامی و مشارکت فرهنگی نیز رابطه مثبت و معنادار (0.32) مشاهده شد. نتایج رگرسیون نشان می¬دهد که متغیرهای مستقل (هوش معنوی و شادکامی)، حدود 0.13 از واریانس تغییرات متغیر وابسته (مشارکت فرهنگی) را پیش¬بینی می¬کنند. به طوری که میزان اثرگذاری شادکامی حدود 0.23 و هوش معنوی 0.18 است. بنابراین شادکامی اثر بیشتری نسبت به هوش معنوی دارد. یافته¬های پژوهش با نتایج پژوهش منظری توکلی و همکاران (1390)، گنجی (1388)، آقابابایی و همکاران (1390)، مرعشی و همکاران (1391)، آزموده و همکاران (1385)، به طور تلویحی و با پژوهش¬های یعقوبی (1389)، باب الحوائجی و همکاران (1390)، باقری و همکاران (1390)، رئیسی و همکاران (1392) هم¬خوانی دارد.
مهدیه هاشمی گشتی محسن نیازی
هدف اصلی این تحقیق، بررسی، نقش رسانه ملی (تلویزیون) در ایجاد احساس امنیت ملی در میان شهروندان شهر رشت می باشد. این تحقیق از نوع پیمایش اجتماعی می باشد. جامعه آماری این تحقیق، شامل مطالعه موردی شهروندان شهر رشت در سال 1393-1392می باشد. که تعداد 280 نفر با استفاده از روش نمونه -گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم نمونه انتخاب شدند. پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ حدود 95/0 برآورد گردید. تجزیه وتحلیل داده ها بااستفاده از نرم افزار spss در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت. نتایج تحقیق با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی و معنی دار بین متغیر های اعتماد سیاسی و اعتماد اجتماعی، هویت اجتماعی، آگاهی سیاسی و اجتماعی با میزان احساس امنیت ملی شهروندان به ترتیب برابر با30/0،13/0،17/0، 13/0وr=0/16 در سطح اطمینان 99/0درصد را مورد تأیید قرار داده است. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان مداده است که آگاهی سیاسی و اجتماعی و انسجام اجتماعی با ضریب بنای(22/0) درصد تأثیر بیش تری بر میزان احساس امنیت ملی شهروندان دارد.
فهیمه نامورمقدم محسن نیازی
به دنبال عدم موفقیت سیاست های رشد و توسعه اقتصادی و بروز نارضایتی هایی در اجرای این سیاست ها، مباحث مربوط به رضایت از زندگی در بین اندیشمندان مختلف مطرح شد. رضایت از زندگی نوعی احساس مثبت فرد به زندگی اش می باشد که زاییده ی عواملی مانند : شرایط زندگی ، روابط حاکم بر زندگی و ثأثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی مختلفی است . پس می توان در یک منظر کلی بیان نمود که ، رضایت از زندگی احساسی روانی است که از عوامل اجتماعی نیز متأثر می باشد. از نظر اندیشمندان ، عوامل مختلفی میتوانند بر رضایت از زندگی افراد اثرگذار باشند که یکی از مهم ترین آنها شاخص های رفاه اجتماعی ( عدالت اجتماعی ، امنیت اجتماعی ، دستیابی به نیازهای طبیعی و دسترسی به امکانات آموزشی و فرهنگی ) جامعه می باشد
مینا کریمیان محمد گنجی
چکیده ندارد.
امین گودرزی محمد گنجی
چکیده پژوهش حاضر که باهدف بررسی عوامل اجتماعی ـ فرهنگی موثر بر خشونت خیابانی در بین شهروندان شهر بروجرد می باشد، از نظر نوع هدف بررسی کاربردی، از نظر وسعت پهنانگر، و از نظر زمانی یک بررسی مقطعی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش میدانی با استفاده از تکنیک پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد،جامعه آماری پژوهش شامل تمامی شهروندان شهر بروجرد می باشند، شیوه نمونه گیری به شکل تصادفی از نوع خوشه ایی چند مرحله ای می باشد، همچنین حجم نمونه در این تحقیق 235 نفر است. در پژوهش حاضر از نظریه دکتر چلبی به دلیل جامعیت و چند بعدی بودن و همچنین نظریات فشار ، انحراف فرهنگی، اکولوژی، محرومیت نسبی، یادگیری اجتماعی و نظریه خرده فرهنگی به عنوان نظریات منتخب در راستای تبیین خشونت خیابانی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که: بین فرصت های اجتماعی و سیاسی، فرصت های فرهنگی و سن، با خشونت خیابانی رابطه وجود دارد و جهت این رابطه منفی می باشد؛ همچنین بین انتظارات اجتماعی، تقدیرگرایی، احساس نابرابری، نیازهای (اجتماعی، سیاسی، شناختی و مادی)، ، جنس و اصالت با خشونت خیابانی رابطه وجود دارد و جهت این رابطه مثبت است. اما بین سنت گرایی، فرصت های مادی و وضعیت تأهل با خشونت خیابانی رابطه معناداری مشاهده نشد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان دهنده تأثیر گذاری متغیرهای تقدیرگرایی، جنس، تأهل، درآمد و انتظارات اجتماعی به شکل مستقیم و نوع جهت آن مثبت بر خشونت خیابانی می باشد؛ همچنین فرصت های اجتماعی به شکل مستقیم و نوع جهت آن منفی بر خشونت خیابانی تأثیرگذار است. کلمات کلیدی: خشونت خیابانی، عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی،
سحر آذرهوش فتیده اسداله بابایی فرد
چکیده با جهانی شدن، پخش رسانه ای و بهره گیری گروه های مختلف سنی از ابزارهای ارتباطی جهانی و همچنین کاهش اهمیت زمان و مکان، رسانه ها نقش عمده ای در فرآیند هویت سازی می توانند داشته باشند به همین دلیل است که پژوهشگران یکی از آثار عمومی فرآیند جهانی شدن ارتباطات را تضعیف اشکال ملی هویت فرهنگی می دانند. در این راستا این پژوهش به بررسی تاثیر برنامه های فارسی زبان ماهواره بر هویت فرهنگی دانشجویان (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن) می پردازد. به لحاظ نظری، جهت بررسی این رابطه تلفیقی از نظریات در حوزه پیامدهای هویتی رسانه به کار گرفته شده است .برای رسیدن به این هدف از دیدگاه نظریه پردازانی چون مک لوهان، هربرت شیلر، گیدنز، مسکویچ، لازارسفلد و مرتن، ملوین دیفلور، آلبرت باندورا، بلامر و کاتز، ژوزف کاپلا، بوردیو، مک کامبز و شاو، گربنر و کاستلز استفاده شده است. روش شناسی پژوهش، کمی پیمایشی بوده و از ابزار پرسش نامه جهت گردآوری اطلاعات در بین دانشجویان دانشگاه آزاد شهر تنکابن استفاده شده است. تعیین حجم نمونه بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران صورت گرفته حجم نمونه مورد بررسی 320 نفر است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در بررسی رابطه شاخص های، نوع استفاده از رسانه ، میزان جذابیت برنامه های فارسی زبان ماهواره، گرایش دینی دانشجویان و پایگاه اقتصادی دانشجویان رابطه وجود دارد و میزان استفاده از برنامه های فارسی زبان و انگیزه استفاده از برنامه های فارسی زبان ماهواره و سرمایه فرهنگی دانشجویان که از شاخص های تاثیر برنامه های فارسی زبان است در جامعه ی آماری با متغیر وابسته (هویت فرهنگی) رابطه وجود ندارد .همچنین، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی و تحلیل مسیر تاثیر مستقیم متغیرهای جذابیت و تنوع برنامه های ماهواره ای و میزان پایبندی به مناسک دینی را نشان می دهد. کلمات کلیدی :برنامه های ماهواره ، هویت فرهنگی ، جهانی شدن ، دانشجویان .
محمد گنجی رسول ربانی
چکیده ندارد.
محمد گنجی احمد جعفری صمیمی
بخش برنامه ریزی آموزش عالی از ارکان آموزش هر جامعه است که با تکیه بر نیازهای جامعه و آخرین دستاوردهای علمی و پژوهشی ، برای شکوفایی و باروری نیروی انسانی و تربیت نخبگان جامعه برنامه ریزی می کند. با توجه به این واقعیت که توسعه آموزش عالی در گرو توجه به احتیاجات آینده مملکت بوده و می تواند شاخص پیشرفت آموزش در کشور نیز باشد نباید از یاد برد که این امر می تواند توسعه کیفی آموزش را نیز تحت الشعاع قرار داده و از این زیاده بر نیازهای موجود یا احتیاجات آینده بازار اشتغال و یا غیر منطبق با نوع نیازها و تخصصهای مشخص فارغ التحصیلان تولید نماید و چنین واقعیتی موجب می شود که برنامه ریزان را برآن دارد که دست به برآورد این نیازها در طی برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بزنند. هدف تحقیق حاضر بررسی وضعیت دانش آموختگان دانشگاه مازندران است.نتایج نشان می دهد که استان مازندران در مقایسه با کل کشور در جذب نیروی متخصص در بخشهای مختلف اقتصادی کشور موفق بوده و توانسته زمینه اشتغالزایی آنان را فراهم آورد.
محمد گنجی
چکیده ندارد.