نام پژوهشگر: علی اصغر خلاقی
امیر نظری محمد غفرانی
هدف از این تحقیق بررسی چگونگی ارتباط موجود میان هنرستان در رشته صنایع چوب و صنعت چوب در ایران است. سوال های مطرح شده در این پژوهش عبارتند از: سوال 1: « ارتباط بین برنامه درسی رشته صنایع چوب و صنعت چوب در ایران چگونه است؟» سوال 2: « ارتباط میان هنرجویان رشته صنایع چوب و صنعت چوب در ایران چگونه است؟» سوال 3: « ارتباط میان هنرآموزان رشته صنایع چوب و صنعت چوب در ایران چگونه است؟» سوال 4: « ارتباط میان تجهیزات کارگاهی رشته صنایع چوب و صنعت چوب در ایران چگونه است؟» در این تحقیق از پرسشنامه به عنوان ابزار گردآوری داده ها استفاده شد. پرسشنامه های چهارگانه در میان چهارگروه هنرآموز، هنرجو، مدیر هنرستان و مدیر کارخانه توزیع شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها و پردازش داده های خام، خروجی های مورد نیاز در جداول مربوطه ثبت شد. میانگین کلی نظرات چهار گروه به پرسش های تحقیق به ترتیب سوال 6/2، 6/2، 58/2، 48/2 می باشد. از نظر هر چهار گروه ارتباط کمی بین برنامه درسی و صنعت چوب وجود دارد. این بدین معنی است که از صاحبان صنعت در برنامه ریزی درسی رشته صنایع چوب هنرستان ها تا کنون به خوبی استفاده نشده است. ارتباط ضعیفی میان هنرجویان و صنعت چوب وجود دارد. هنرجویان از بازدید نمایشگاه های تخصصی صنایع چوب و کارخانه محروم هستند و کارآموزی خود را در یک واحد صنفی سنتی می گذرانند. ارتباط کمی میان هنرآموزان رشته صنایع چوب هنرستان و صنعت چوب وجود دارد. به دلیل عدم وجود یک ارتباط قانونمند بین هنرستان و صنعت نمی توان به ارتباطات پراکنده که هنرآموزان به طورغیر رسمی با صنعت دارند تکیه کرده و بر اساس آن برنامه ریزی نمود. با توجه به این که نتایج حاصل از پرسشنامه ها گواهی بر این مدعاست که همین ارتباطات ضعیف نیز تأثیرات مثبتی در کیفیت تدریس هنرآموزان در هنرستان داشته است. ارتباط کمی میان تجهیزات رشته صنایع چوب هنرستان و صنعت چوب وجود دارد. دولت امکانات به روز کردن تجهیزات کارگاهی هنرستانها را در حد مطلوب نداشته و این کار منطقی نیز به نظر نمی رسد. با توجه به این که حاصل این آموزش را صنعت مورد بهره برداری قرار خواهد داد، از این رو صنعت باید در این سرمایه گذاری پاپیش گذاشته و خود را دخیل بدانند.
زهره باقرزاده علیرضا عصاره
چکیده هدف از این پژوهش ، مطالعه تطبیقی برنامه درسی آموزش فنی و حرفه ای دوره متوسطه کشورهای ژاپن ، آلمان ، انگلستان و آمریکا با ایران است. اهداف ویژه تحقیق نیز بر اساس متغیرهای تحقیق شامل توصیف و مقایسه عناصر برنامه درسی آموزش فنی و حرفه ای( اهداف ، فرایند یاددهی – یادگیری ، شیوه های ارزشیابی وشایستگیهای معلمان آموزش فنی و حرفه ای) دوره متوسطه ا ست. این مطالعه از نوع پژوهشهای توصیفی – تحلیلی است و محقق با استفاده از روش جرج بردی ، به سوالات تحقیق پاسخ داده است .نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد کشورهای منتخب در اهداف جهت گیری جامعه شناسانه نسبت به اشتغال و در آمدزایی در مقایسه با ایران داشته و نسبت به فرهنگ سازی در خصوص تحصیل این نوع آموزشها مخصوصاً دوره متوسطه بدلیل در دسترس بودن ، تأکید کرده اند. در بخش عاطفی به ایجاد اعتماد بنفس در دانش آموزان توجه داشته اند و مهمتر از همه به ارتقاء صلاحیتهای آنان اندیشیده اند. اما در ایران چه بسا در تدوین اهداف مشکلاتی مشاهده شده است، در خصوص وصول به اشتغال، فرهنگ سازی و شناسایی استعدادها و هدایت آنها هم ناموفق بوده است. فرایند یاددهی – یادگیری در ایران شواهدی دال بر ماندن دررویکردهای سنتی گذشته را نشان میدهد. رویکرد حاکم در طراحی برنامه های درسی نیز ، مدرسه محوری است. آنچه در رویکردهای برنامه درسی آموزش فنی و حرفه ای کشورهای منتخب دیده میشود ، شایستگی محوری و استفاده از روش حل مسئله و مشارکتی و ترکیبی در فرایند تدریس است. طبق نظر هکر، آبلی و پروفسور رینالدریوایز مگر میشود در آموزشی که با واژه ای بنام عمل آمیخته است، این موارد را نادیده گرفت ؟ در روشهای ارزشیابی رویکرد توسعه ارزشیابی آموزش های فنی و حرفه ای در آمریکا و بتبع آن کشورهای دیگر را به سمت توجه به نقش معلم در فرایند ارزشیابی و پررنگ شدن نقش حمایت کننده تا نظارت کننده و همچنین مستمر بودن آن،کشاند. در ایران ابزارهای ارزشیابی مانندکشورهای دیگر است ، ولی ضریب تأثیر امتحان تئوری بیشتر است. در ثانی ارزیابی در کشورهای موفق توسط هیأت ممتحنین، اما در ایران توسط معلم انجام میپذیرد. در خصوص تربیت معلمان رویکردهای مبتنی بر شایستگی در کشورهای منتخب بجز ایران قابل مشاهده است. این رویکرد به جذب معلمان با شایستگیهای فنی ، اجتماعی و یادگیری نظر دارد اما ایران ، هنوز برای استخدام اینگونه معلمان تصمیم نگرفته است. تجربه کاری یکی از شرطهای اساسی در این رویکرد است که در ایران برای استخدام نیز ضروری نیست. در برنامه های درسی تربیت معلم ایران سهم آموزشهای نظری بیشتر است، بطور کلی سه فاز مطرح شده برای ارتقاء شایستگیهای معلمان فنی ( قبل از ورود ، استخدام، ضمن خدمت )، در کشورهای منتخب قابل توجه است . در پایان هم با توجه به یافته های تحقیق پیشنهاداتی برای بهبود برنامه درسی آموزش فنی و حرفه ای در کشور داده شده است. واژه های کلیدی: برنامه درسی ، آموزش فنی و حرفه ای دوره متوسطه ، بررسی تطبیقی
زهره باقرزاده علیرضا عصاره
چکیده هدف از این پژوهش ، مطالعه تطبیقی برنامه درسی آموزش فنی و حرفه ای دوره متوسطه کشورهای ژاپن ، آلمان ، انگلستان و آمریکا با ایران است. اهداف ویژه تحقیق نیز بر اساس متغیرهای تحقیق شامل توصیف و مقایسه عناصر برنامه درسی آموزش فنی و حرفه ای( اهداف ، فرایند یاددهی – یادگیری ، شیوه های ارزشیابی وشایستگیهای معلمان آموزش فنی و حرفه ای) دوره متوسطه ا ست. این مطالعه از نوع پژوهشهای توصیفی – تحلیلی است و محقق با استفاده از روش جرج بردی ، به سوالات تحقیق پاسخ داده است .نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد کشورهای منتخب در اهداف جهت گیری جامعه شناسانه نسبت به اشتغال و در آمدزایی در مقایسه با ایران داشته و نسبت به فرهنگ سازی در خصوص تحصیل این نوع آموزشها مخصوصاً دوره متوسطه بدلیل در دسترس بودن ، تأکید کرده اند. در بخش عاطفی به ایجاد اعتماد بنفس در دانش آموزان توجه داشته اند و مهمتر از همه به ارتقاء صلاحیتهای آنان اندیشیده اند. اما در ایران چه بسا در تدوین اهداف مشکلاتی مشاهده شده است، در خصوص وصول به اشتغال، فرهنگ سازی و شناسایی استعدادها و هدایت آنها هم ناموفق بوده است. فرایند یاددهی – یادگیری در ایران شواهدی دال بر ماندن دررویکردهای سنتی گذشته را نشان میدهد. رویکرد حاکم در طراحی برنامه های درسی نیز ، مدرسه محوری است. آنچه در رویکردهای برنامه درسی آموزش فنی و حرفه ای کشورهای منتخب دیده میشود ، شایستگی محوری و استفاده از روش حل مسئله و مشارکتی و ترکیبی در فرایند تدریس است. طبق نظر هکر، آبلی و پروفسور رینالدریوایز مگر میشود در آموزشی که با واژه ای بنام عمل آمیخته است، این موارد را نادیده گرفت ؟ در روشهای ارزشیابی رویکرد توسعه ارزشیابی آموزش های فنی و حرفه ای در آمریکا و بتبع آن کشورهای دیگر را به سمت توجه به نقش معلم در فرایند ارزشیابی و پررنگ شدن نقش حمایت کننده تا نظارت کننده و همچنین مستمر بودن آن،کشاند. در ایران ابزارهای ارزشیابی مانندکشورهای دیگر است ، ولی ضریب تأثیر امتحان تئوری بیشتر است. در ثانی ارزیابی در کشورهای موفق توسط هیأت ممتحنین، اما در ایران توسط معلم انجام میپذیرد. در خصوص تربیت معلمان رویکردهای مبتنی بر شایستگی در کشورهای منتخب بجز ایران قابل مشاهده است. این رویکرد به جذب معلمان با شایستگیهای فنی ، اجتماعی و یادگیری نظر دارد اما ایران ، هنوز برای استخدام اینگونه معلمان تصمیم نگرفته است. تجربه کاری یکی از شرطهای اساسی در این رویکرد است که در ایران برای استخدام نیز ضروری نیست. در برنامه های درسی تربیت معلم ایران سهم آموزشهای نظری بیشتر است، بطور کلی سه فاز مطرح شده برای ارتقاء شایستگیهای معلمان فنی ( قبل از ورود ، استخدام، ضمن خدمت )، در کشورهای منتخب قابل توجه است . در پایان هم با توجه به یافته های تحقیق پیشنهاداتی برای بهبود برنامه درسی آموزش فنی و حرفه ای در کشور داده شده است. واژه های کلیدی: برنامه درسی ، آموزش فنی و حرفه ای دوره متوسطه ، بررسی تطبیقی
عادله ابراهیمی خارکشی محمد غفرانی
هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل سهیم در اثربخشی مسابقات ملی مهارت مرتبط با صنایع چوب در یازدهمین دوره مسابقات ملی مهارت (مرداد 1389 )می باشد. تحقیق از نوع توصیفی (پیمایشی)بوده و از روش نمونه گیری سرشماری استفاده گردید. جامعه و نمونه آماری شامل 511 نفر برگزیده استانی ( 37 نفر رشته صنایع چوب)،424 نفر کارشناس همراه (38 نفر رشته صنایع چوب) و 26 نفرکارشناس مسئول می باشد. ابزار تحقیق مورد استفاده، سوالات طرح شده به صورت پرسشنامه های کمی وکیفی و مصاحبه مستقیم با مسئولین برگزاری مسابقات می باشد. سوالات کمی بر اساس مقیاس لیکرت به سه گروه کلی عوامل درونی، بیرونی و پیامدهای مسابقات تقسیم شدند. داده های بدست آمده توسط نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که میزان تأثیرگذاری علاقه به مهارت آموزی، توانایی فردی و استعداد درونی و انگیزه کارآموز مهمترین عامل درونی موفقیت در کسب مقام می باشد. تجهیزات آموزشی مراکز آموزش فنی و حرفه ای در موفقیت مسابقات ملی مهارت مهمترین عامل بیرونی شناخته شد و بررسی پیامدهای مسابقات نشان داد که میزان تطابق دوره های مهارت آموزی استانی با مسابقات ملی مهارت در حدود زیادی رعایت می گردد. همچنین میزان انتقال تجارب کارشناسان اعزامی به مسابقات جهانی به مربیان و رقابت کنندگان در ادوار گذشته در حد کمی بوده است.
مریم فرهنگی محمد غفرانی
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان پاسخگویی برنامه درسی رشته صنایع چوب در هنرستانها به نیازهای بخش صنعت در استان تهران انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل هنرآموزان، هنرجویان، برنامه ریزان درسی در رشته صنایع چوب و مدیران و سرپرستان صنایع چوب در استان تهران می باشد. نمونه آماری شامل تمام هنرآموزان، هنرجویان سال سوم و برنامه ریزان(شامل اعضای کمیسیون تخصصی تألیف کتب درسی) و 50 نفر از صاحبان صنعت چوب است که به روش تصادفی انتخاب شده اند. برای سنجش میزان انطباق برنامه درسی با نیازهای صنعت از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج نشان می دهد که دیدگاه متولیان آموزش درباه میزان انطباق برنامه درسی رشته صنایع چوب با نیازهای صنعت دارای پراکندگی و تفاوتهای فاحشی می باشد .طوریکه از نظر برنامه ریزان درسی محتوای کتابهای درسی از انطباق قابل قبول و زیادی با نیازهای صنعت برخوردار است، در حالیکه از نظر هنرآموزان و هنرجویان این انطباق در حد متوسطی می باشد. صاحبان صنعت نیز این همخوانی و انطباق را در حد متوسط می دانند. محتوای برخی کتب مانند تکنولوژی سازه های چوبی، مبانی تکنولوژی برق صنعتی نسبت به بازنگری و بررسی مجدد در اولویت اول قرار دارند و برخی دیگر مانند خواص فیزیکی و مکانیکی چوب، خشک کردن و نگهداری چوب، محاسبات فنی1و2و3، رسم فنی عمومی و تخصصی از همخوانی بیشتری با نیازهای صنعت برخوردارند. سایر کتب بایستی در اولویت بازنگری دوم قرار گیرند.
نبی ولی زاده علی اصغر خلاقی
بین میزان پرداخت منصفانه حقوق و مزایا به معلمان شهرستان دیواندره با تعهد سازمانی آنان در سطح معنی داری (000/0=sig) ، به میزان (49/0 r=) با هم رابطه دارند و نوع همبستگی در بین دو متغیر مذکور، از نوع مستقیم(مثبت) می باشد. در نتیجه نتایج می توان گفت که میزان پرداخت منصفانه حقوق و مزایا به معلمان، تعهد سازمانی آنان، را تحت تأثیر قرار می دهد و از دیدگاه معلمان هر چه پرداخت حقوق و مزایا منصفانه تر باشد، تعهد سازمانی آنان، به طرف مثبت سیر می کند. بنابراین فرضیه به صورت موقتی تأیید می شود. 5-2-2 در سطح معنی داری (000/0=sig) ، متغیرهای میزان ایمن و بهداشتی بودن محیط کاری معلمان و تعهد سازمانی آنان به میزان (44/0 r=) با هم رابطه دارند؛ در نتیجه مطابق با این نتایج می توان گفت که میزان ایمن و بهداشتی بودن محیط کاری معلمان، میزان تعهد سازمانی آنان را تحت تأثیر قرار می دهد و هر چه محیط کاری معلمان ایمن و بهداشتی تر باشد، تعهد سازمانی آنان به طرف مثبت سیر می کند. بنابراین فرضیه به صورت موقتی تأیید می شود. 5-2-3 بین میزان تأمین فرصت رشد وامنیت مداوم برای معلمان با میزان تعهد سازمانی آنان در سطح معنی داری (000/0=sig)، به میزان (45/0 r=) با هم رابطه دارند. پس نتیجه کلی این است که هر چه که میزان تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم برای معلمان بیشتر باشد به همان اندازه تعهد سازمانی آنها بیشتر می شود. نوع همبستگی بین دو متغیر مذکور خطی بوده یعنی هر دو توأمان افزایش یا کاهش می یابند. بنابراین فرضیه اصلی به صورت موقتی تأیید می شود. 5-2-4 میزان قانون گرایی در سازمان و تعهد سازمانی معلمان شهرستان دیواندره در سطح معنی داری (000/0=sig)، به میزان (49/0 r=) با هم رابطه دارند و نوع همبستگی در بین دو متغیر مذکور، از نوع مستقیم (مثبت) می باشد. در نتیجه نتایج می توان گفت که میزان قانون گرایی در سازمان، تعهد سازمانی معلمان را تحت تأثیر قرار می دهد و هر چه میزان قانون گرایی در سازمان بیشتر باشد، تعهد سازمانی معلمان به طرف مثبت سیر می کند. بنابراین فرضیه به صورت موقتی تأیید می شود. 5-2-5 میزان یکپارچگی و انسجام اجتماعی معلمان با میزان تعهد سازمانی آنان با توجه به سطح معنی داری (000/0sig =) همبستگی معنی داری دارد، پس نتیجه کلی این است که هر چه میزان یکپارچگی و انسجام اجتماعی در بین معلمان بیشتر باشد به همان اندازه تعهد سازمانی آنان بیشتر می شود. (29/0=r) بنابراین فرضیه به صورت موقتی تأیید می شود. 5-2-6 بین فضای کلی زندگی معلمان با میزان تعهد سازمانی آنان، همبستگی معنی داری ندارد، در نتیجه مطابق با نتایج می توان گفت که از دیدگاه معلمان، فضای کلی مناسب زندگی ، تعهد سازمانی آنان را تحت تأثیر قرار نمی دهد(2/0sig = ، 0. 7 r=) بنابراین مدارک کافی برای رد موقتی فرضیه اصلی و تأیید فرض صفردر این مطالعه وجود دارد. 5-2-7 بین میزان وابستگی اجتماعی زندگی کاری معلمان و تعهد سازمانی آنان در سطح معنی داری (000/0=sig) ، به میزان (5/0 r=) با هم رابطه دارند. در نتیجه مطابق با این نتایج می توان گفت که میزان وابستگی اجتماعی زندگی کاری معلمان ، تعهد سازمانی آنان را تحت تأثیر قرار می دهد و هر چه این وابستگی بیشتر باشد، تعهد سازمانی به طرف مثبت سیر می کند. بنابراین فرضیه به صورت موقتی تأیید می شود. 5-2-8 امکان توسعه قابلیت های فردی برای معلمان با تعهد سازمانی آنان همبستگی معنی داری دارد، چرا که سطح معنی داری بدست آمده (000/0sig =)کمتر از آلفای تحقیق (05/0=?) می باشد، پس نتیجه کلی این است که هر چه امکان توسعه قابلیت های فردی برای معلمان بیشتر باشد به همان اندازه میزان تعهد سازمانی آنها بیشتر می شود، نوع همبستگی بین دو متغیر مذکور خطی بوده یعنی هر دو توأمان افزایش یا کاهش می یابند؛ بنابراین فرضیه به صورت موقتی تأیید می شود. 9-2- بین کیفیت زندگی کاری معلمان شهرستان دیواندره با تعهد سازمانی آنان همبستگی معنی داری دارد(000/0sig ، 55/0=r )، پس نتیجه کلی این است که هر چه کیفیت زندگی کاری معلمان بهتر باشد به همان اندازه تعهد سازمانی آنها بیشتر می شود. نوع همبستگی بین دو متغیر مذکور خطی بوده یعنی هر دو توأمان افزایش یا کاهش می یابند، شدت همبستگی بین دو متغیر در سطح نسبتاً قوی قرار دارد (0. 55=r )، بنابراین فرضیه اصلی تحقیق مورد تأیید قرار می گیرد، به این مفهوم که تغییرات در میزان کیفیت زندگی کاری معلمان شهرستان دیواندره باعث ایجاد نوسان در متغیر وابسته (تعهد سازمانی) خواهد بود. یعنی هر چه میزان کیفیت زندگی کاری معلمان بهتر باشد، تعهد سازمانی آنان به طرف مثبت سیر می کند این یافته با نتایج پژوهش های آنتونی (1983) و (رمضانی ، 1385) همخوانی داشته و نتایج آن ها را تأیید می کند.
رضا کریمیان علی اصغر خلاقی
چکیده: هدف پژوهش حاضر بررسی میزان توجه به مولفه های شخصی کارآفرینی در اجرای عناصر برنامه های درسی در دانشکده های مختلف دانشگاه شهید رجایی از دیدگاه اساتید و دانشجویان می باشد. این پژوهش در پی پاسخ به این سئوال است که تا چه اندازهدر اجرای عناصر برنامه های درسی شامل اهداف، محتوا، روش تدریس، مواد آموزشی و ارزشیابی به مولفه های شخصی کارآفرینی توجه می شود؟ جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 3725 دانشجو و 174نفر استاد می باشد که در سال تحصیلی 89-88 در این دانشگاه مشغول فعالیت بوده اند. روش نمونه گیری این پژوهش تصادفی ساده بوده و با توجه حجم جامعه آماری هر دانشکده با استفاده از جدول مورگان و کرجسی حجم نمونه تعیین شده است. ابزار مورد استفاده این تحقیق پرسشنامه می باشد و از پرسشنامه محقق ساخته برای بررسی دیدگاه دانشجویان با الفای کرانباخ 84/0 و برای بررسی دیدگاه اساتید هم از پرسشنامه محقق ساخته با الفای کرانباخ 78/0 استفاده گردید که روایی آن به تأیید متخصصان امر و اساتید راهنما و مشاور رسیده استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش از روشهای آمار توصیفی توزیع فراوانی، درصد و میانگین و آمار استنباطی واریانس و t مستقل برای مقایسه دیدگاه دانشجویان و اساتید استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که از دیدگاه اساتید دانشگاه شهید رجایی در اهداف برنامه های درسی به مولفه های شخصی کارآفرینی در حد کمی توجه شده است و در سایر عناصر برنامه های درسی یعنی در محتوا، روش تدریس، موادآموزشی و ارزشیابی برنامه های درسی به مولفه های شخصی کارآفرینی توجه شده است. همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد که از دیدگاه دانشجویان دانشگاه شهید رجایی در محتوای برنامه های درسی به مولفه های شخصی کارآفرینی توجه شده است ولی در سایر عناصر برنامه های درسی یعنی در اهداف، روش تدریس، مواد آموزشی و ارزشیابی برنامه های درسی مولفه های شخصی کارآفرینی در حد کمی توجه شده است.
بتول اسکندری غلامعلی احمدی
هدف پژوهش حاضر ارزشیابی میزان کاربردی بودن کتابهای راهنمای معلم علوم ابتدایی از دیدگاه معلمان ابتدایی شهرستان ساری می باشد. بدین منظور ابتدا با توجه به عناصر برنامه درسی پنج جلد از کتابهای راهنمای معلم علوم دوره ابتدایی با استفاده از فرم های تحلیل محتوا بررسی شد و سپس با استفاده از نظر سنجی از معلمان مورد سنجش قرار گرفت. روش این تحقیق توصیفی تحلیلی، توصیفی- پیمایشی است و جامعه ی آماری این پژوهش شامل دو بخش می باشد. الف) کلیه ی کتابهای راهنمای معلم علوم دوره ی ابتدایی که در این مورد حجم جامعه با نمونه برابر است. ب) کلیه معلمان ابتدایی شهرستان ساری که 1330 نفر می باشد که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 300 نفر به صورت تصادفی انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها، الف) استفاده از فرمهای تحلیل محتوا که روایی فرمها از طریق بررسی روایی محتوایی مورد ارزیابی قرار گرفته است. و پایایی نیز از طریق فرمول اسکات 93/0 به دست آمد. ب) استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته برای نظرسنجی معلمان که دارای 8 مولفه ی اصلی و 53 مولفه ی فرعی می باشد. روایی آن از طریق بررسی روایی محتوایی مورد ارزیابی قرار گرفته است و پایایی نیز از طریق محاسبه ی ضریب آلفا در اجرای نهایی90/0 به دست آمد. الف) برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از تحلیل محتوا از شاخص های آمار توصیفی، فراوانی و درصد فراوانی استفاده گردید. ب) برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از نظرسنجی از شاخص های آمار توصیفی، فراوانی، درصد، میانگین، میانه، انحراف معیار و واریانس و آمار استنباطی، آزمون کالموگراف اسمیرنوف در سطح خطای 05/ انجام پذیرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که محتوای این کتابها از نظر توجه به مبانی فلسفی برنامه درسی علوم، ارائه ی روشهای تدریس، ارائه روشهای ارزشیابی پیشرفت تحصیلی به معلمان در حد مطلوبی قرار دارد. اما میزان توجه به اهداف و رویکردهای برنامه درسی علوم، پیش نیازهای آموزش علوم، ارائه ی فرصتهای یاددهی- یادگیری، استفاده از فناوری در آموزش و ارائه ی منابع برای دانش افزایی معلمان و دانش آموزان در حد مطلوبی قرار ندارد و نیاز به اصلاح دارد.
سیدمحمد موسوی علیرضا عصاره
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر در انتخاب رشته های فنی و حرفه ای از سوی دانش آموزان پسر در استان سمنان صورت پذیرفته است. روش پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی ،پیمایشی است که جامعه آماری آن را کلیه هنرجویان پسر سال دوم و سوم هنرستان های کاردانش و فنی و حرفه ای استان سمنان تشکیل میدهد. با توجه به حجم وسیع جامعه، با استفاده از جدول مورگان ، نمونه ای 351 نفره به صورت تصادفی خوشه ای از میان هنرجویان هنرستانهای فنی و حرفه ای و کاردانش استان سمنان انتخاب گردید. ابزار پژوهش ، پرسشنامه محقق ساخته از نوع مقیاس پنج درجه ای لیکرت بوده که حاوی 30 سئوال جهت بررسی سئوالات دوازده گانه تحقیق می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین عوامل هدایت تحصیلی، گروه همسالان و احتمال قبولی آسانتر در دروس فنی و حرفه ای با گرایش به رشته های فنی و حرفه ای و کاردانش رابطه معناداری وجود دارد و بین سایر عوامل از قبیل نگرش خانواده ها، نظرات دبیران، امید به اشتغال، عدم ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر، محتوای دروس، نیاز جامعه، عوامل اقتصادی ،امکانات کارگاهی و علاقه به امورفنی با گرایش به رشته های فنی و حرفه ای رابطه معناداری به دست نیامد.
رویا صیفی علی اصغر خلاقی
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین تعهد سازمانی با عملکرد شغلی مدیران مدارس متوسطه شهرستان قدسبود. پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی مدیران مدارس آموزش و پرورش شهرستان قدس است که در سال تحصیلی 93- 1392 مشغول به فعالیت در مدارس بودند. نمونه گیری به روش سرشماری انجام شد.از پرسشنامه های تعهدسازمانیآلنومایر وعملکردشغلیپاترسوناستفاده شد.
فاطمه جمشیدی حسن آبادی علی اصغر خلاقی
در این دوره ها با توجه به میانگین متغیر نیاز آموزشی معلمان، معلمان برآورد می کنند که دوره های کوتاه مدت ضمن خدمت با نیازهای آنان متناسب بوده است و این تناسب بالاتر از حد متوسط می باشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی تناسب دوره های کوتاه مدت آموزش ضمن خدمت icdl با نیازهای آموزشی معلمان ابتدایی شهرستان اسلامشهر است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی است.
علی نصری فخرداود حسین رنگ آور
هدف از انجام این پژوهش تعیین میزان انطباق محتوای آموزش های دروس تخصصی رشته صنایع چوب هنرستانهای کاردانش با نیازهای صنعت در این رشته می باشد. جامعه آماری این پژوهش، هنرآموزان هنرستانهای کاردانش مجری رشته صنایع چوب و کارفرمایان، سرپرستان بخش و مدیران تولید صنایع چوب در استان خراسان رضوی می باشند. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش، حاکی از این بود که به طور کلی بین محتوای دروس تخصصی رشته صنایع چوب هنرستانهای کاردانش با نیازهای صنعت چوب از نظر صنعتگران و هنرآموزان بیشتر از حد متوسط انطباق وجود دارد.