نام پژوهشگر: رسول وطن دوست
لاله رهبر بروجردی رسول وطن دوست
استخوان های تاریخی یکی از ابزار تحقیق انسان شناسان و باستان شناسان به شمار می آیند . این مواد تاریخی که ترکیبی از مواد معدنی و ارگانیک هستند ، زمانی که از حفاری های باستان شناسی بدست می آیند ، باید به خوبی حفظ و نگهداری شوند تا تغییرات احتمالی در ماهیت فیزیکی و شیمیایی آنها به وجود نیاید . گوهرتپه از محوطه های باستان شناسی شرق استان مازندران است که انسان شناسان با آن هم کاری دارند . بنابراین حفظ استخوان های انسانی ، از دغدغه های گوهرتپه است . در پاسخ به این ضرورت ، با انتخاب موضوع « مرمت و حفاظت استخوان های عصر آهن گوهر تپه » ؛ نخست به صورت جامع به حفاظت استخوان از حفاری تا انبارداری پرداخته شد . سپس با بررسی استخوان های گوهر تپه و شرایط نگهداری آنها، تمامی عوامل مخرب در گوهرتپه را مطرح و بر اساس اولویت ، آسیب نگاری شدند . به فرجام ، پیشنهادهای لازم به منظور حذف عوامل آسیب رسان ارائه شدند . هم چنین معرفی استحکام بخش هایی که در آزمایشهای لازم ممکن است ایجاد خطا کنند و به ساختار استخوان آسیب وارد کنند ، معرفی شدند .
مژگان بهشتی فر رسول وطن دوست
عدم توجه به کنترل شرایط محیطی، نحوهی نادرست نگهداری و همچنین قدمت، نفاست و فنآوری خاص تولید دو عدد تابلو پردهی معرق قاجاری متعلق به موزههای آئینه و روشنایی یزد و مردمشناسی مجموعهی کاخ گلستان تهران، زمینه را برای مطالعات جامع و گستردهای فراهم نمود. در بخش فنشناسی، فرآیند و تحول فنآوری در تولید تابلو پردههای معرق و خصوصیات مهم آن مورد بررسی قرار گرفته است. اقدامات انجام گرفته جهت شناسایی و بررسی فنی پردهها، شامل این موارد میباشد: تهیهی مدارک تصویری از بخشهای مختلف بافته، بررسی ترتیب چیدمان لایههای تشکیلدهندهی پرده، مطالعات هنری- تاریخی و ترکیببندی طرح و رنگ آنها، بررسی دقیق و تفکیک نقوش و نوع دوختهای بهکار رفته در رودوزی به همراه تکنیک دوخت آنها، بررسیهای فنی بافت، نمونهبرداری از الیاف پارچهی زمینه و رودوزی و تزئینات بهکار رفته در پردهی معرق موزهی مردمشناسی، جهت شناسایی و مطالعات فنی الیاف و تزئینات فلزی و بررسی آسیبهای وارده به اثر. مطالعات انجامشده بر روی نمونهها شامل مطالعات میکروسکوپی (میکروسکوپ dino-lite و الکترونی روبشی sem) جهت بررسیهای فنی و ریختشناسی، کشت بیولوژیک و آنالیز edax جهت شناسایی جنسیت تزئینات و الیاف فلزی میباشد. ارزش هنری و تاریخی این دو پرده را تکنیک اجرایی منحصر به فرد آنها چندین برابر میکند. ضمن آن که این دو پرده به همراه دو اثر دیگر موجود در همان موزهها که به صورت جفت تولید شدهاند، تنها تابلو پردههایی میباشند که پیکر انسان (فتحعلیشاه و شاهزادهی قاجاری) را با تکنیک قلابدوزی به شیوهی معرق ساده به تصویر میکشد. پردهی معرق موزهی مردمشناسی به دلیل دارا بودن تزئینات فلزی گلابتون (نقره مطلا)، تزئینات پولکدوزی (نقره و مس)، منجوقدوزی و آئینهدوزی و همچنین ظرافت و پرکار بودن رودوزی (قلابدوزی) بهکار رفته بر روی زمینه، دارای ارزش بیشتری میباشد. ضمن آن که تعلق این اثر به سفارشدهندهی آن (عزت نساء همسر فتحعلیشاه) و به تصویر کشیدن پیکر فتحعلیشاه قاجار، به ارزش و نفاست آن میافزاید. همچنین جهت شناسایی عوامل آسیبرسان به پردهها، به بررسی تأثیر ساختار معماری موزهها در روند تخریب بافتهها و تأثیر شرایط محیطی و پیامدهای ناشی از این عوامل پرداخته شده است. برای این منظور، میزان رطوبت نسبی و درجهی حرارت موزهها در بازههای زمانی معین، پایش گردیده است. هدف از این پایش، سنجش میزان درجهی حرارت و رطوبت نسبی در محیط موزهها، با میزان استاندارد و در نهایت، تعیین عوامل آسیبرسان بر پردههای مطالعاتی بوده است. نتایج مطالعات نشان میدهد که بیشترین آسیبها در اثر شرایط نامناسب نگهداری امکان بروز پیدا کردهاند. همچنین پایش محیطی موزهها مشخص نمود که برخی از پارامترها در حد استاندارد نمیباشند، به گونهای که این شرایط، در بلند مدت منجر به آسیبهای جدی در بافتهها خواهد شد.
زهره طباطبایی رسول وطن دوست
هر اثر قابل حفاظتی دارای دو جنبه ملموس و نا ملموس است که هر کدام از این جنبه ها ارزش هایی از اثر حفاظتی را در بر دارند. بخشی از این ارزش ها، ارزش های هنری و زیبایی شناسی آثار است. ارزش های اثر هنری زمانی حفظ می شود که هر دو جنبه ملموس و ناملموس آن مورد توجه قرار گیرد. زمانی که اثر هنری صرفاً از جنبه ملموس بررسی شود جایگاه آن به یک شی تقلیل می یابد و این در حالی است که تفاوت اثر هنری با یک شی معمولی در جنبه های ناملموس آن است. برای حفظ ارزش های هنری و زیبایی شناسی نیاز است تا حفاظت گر درک و دریافت کاملی از اثر هنری بدست آورد. مرحله درک و دریافت اثر هنری خود یکی از مراحل کامل شدن اثر هنری است و حفاظت گر در این مرحله نقش مهمی دارد زیرا وی بر اساس درک و دریافتی که از اثر هنری دارد، تصمیمات حفاظتی خود را می گیرد و موجب می شود تا مخاطب درک و دریافت درست یا نادرستی از اثر هنری به دست آورد. درک و دریافت اثر هنری و یا تجربه هنری از جمله مباحثی است که در حوزه های مختلفی چون هرمنوتیک و همچنین فلسفه اسلامی به آن پرداخته شده است. در حوزه روان شناسی رشد نیز مدل های تجربه زیبایی شناختی طراحی شده است. تحقیق پیش رو با بررسی این پیشینه به دنبال این پرسش بنیادین است که چگونه می توان با در نظر گرفتن دیدگاه هرمنوتیک فلسفی گادامر و مبانی معرفت شناسی ملاصدرا مدلی جهت ارتقاء ادراک ارزش های زیبایی شناسی و هنری جهت حفظ میراث هنری طراحی نمود. به همین منظور در این تحقیق کوشش شد تا با بررسی دیدگاه گادامر و از طریق رهیافت های وی چون پیش فهم، فرایند دیالکتیک، خلق دوباره و فاصله زمانی و مبانی معرفت شناسی ملاصدرا از طریق مراتب ادراک، حرکت جوهری ، اتحاد عالم و معلوم و عشق و زیبایی و از طرف دیگر ارتباط این دیدگاه ها با دیدگاه های حفاظت مدلی طراحی شود که به ارتقاء ادراک ارزش های هنری و زیبایی شناسی و در راستای آن حفظ این ارزش ها کمک نماید. برای رسیدن به این هدف دو روش تحقیق انتخاب گردید. در گام نخست با روش استدلال منطقی اجزاء و عناصر مدل و روابط میان آن ها را از رهیافت های گادامر و ملاصدرا و نظریات حفاظت استخراج و استنباط نموده و در گام دوم با روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه به نظر سنجی از متخصصین حوزه حفاظت و پژوهش هنر پرداخت تا اجزاء مدل طراحی شده از دیدگاه آن ها تأیید گردد و میزان تأثیر این اجزاء در درک و دریافت ارزش های اثر هنری و فرایند حفاظت مورد نظر سنجی قرار گیرد. نتایج حاصل از این دو روش نشان داد که درک و دریافت اثر هنری پایه و اساس حفاظت است و رابطه تنگاتنگی میان فرایند ادراک اثر هنری و حفاظت وجود دارد. همچنین مدل مورد نظر بدین ترتیب مورد تأیید قرار گرفت که مشخص شد عناصر و اجزاء آن چون پیش فهم، فرایند دیالکتیک، شناخت مخاطب و فاصله زمانی در فرایند حفاظت از اولویت بالایی برخوردار هستند. تقویت هر کدام از عناصر موجب تقویت اجزاء دیگر مدل می شود و باعث ارتقاء درک و دریافت ارزش های هنری و زیباشناسی اثر در فرایند حفاظت شد.
همتا دوست حسینی رسول وطن دوست
علم مواد چه در شناخت درست و عمیق مواد متشکله یک اثر منحصر به فرد تاریخی و چه در فرایند پاکسازی و مرمت و حفاظت جامع و همه جانبه از این آثار، نقش اساسی دارد.به خاطر ماهیت بین رشته ای چنین پژوهشی به ناچار متخصصان مختلفی از رشته های گوناگون علمی مخصوصا شیمی و فیزیک در این امر مشارکت دارند. امروزه نانو فن آوری که خود شاخه علمی نسبتا جوان و نوپایی است، کمتر ازیک قرن سابقه دارد و به کمک علم حفاظت آمده است تا نیازهای خاص این رشته علمی را به بهترین صورت تامین نماید.هدف اصلی این رساله، نخست شناخت و بررسی دقیق بنای مذکور از نظر تاریخی – معماری و همچنین معرفی مصالحی خاص و مناسب و به کارگیری شیوه های قابل اجرای حفاظت و مرمت و به طور خاص روش های جدید مانند محصولات نانو تکنولوژی جهت امر حفاظت و استحکام بخشی بنا.
سحر احمدی نژاد رسول وطن دوست
در این پایان نامه چالشها و فرصتهای تدوین طرح مدیریتی محوطه تاریخی خورهه بر اساس یک سیاست کلی نسبت به ارزشهای جهانشمول بالقوه این اثر مورد ارزیابی قرار گرفته و چگونگی نقش پذیری این ثروت فرهنگی و طبیعی (دارای قابلیت ویژه ثبت در فهرست میراث جهانی) در ارتقای حیات مادی و معنوی جامعه ذی نفعانش بررسی شده است. محوطه خورهه به عنوان تنها محوطه ی دوره ی اشکانی در ایران مرکزی دارای طرح شاخص معمارنه ای است که آن را از سایر آثار این دوره متمایز نموده است. عناصر شاخص بازمانده از این طرح خلاق، همچون دو ستون سنگی منحصربفرد پا برجای مانده و دارای سرستون های ایونیک آن که از دیرباز توجه جهانگردان و نخبگان محلی را به خود جلب نموده بود، در دهه های اخیر با سرعت بیشتری فرسایش یافته و از دیگر سوی فقدان برنامه مدون معرفی این مجموعه و زیرساخت های لازم برای گردشگری نیز به فراموشی و زوال تدریجی آن دامن زده است. این مهم در کنار سوابق اقدامات پراکنده انجام شده در جهت توان بخشی این محوطه ضرورت مطالعه ای جامع جهت پیشنهاد راهبردهای متنوع حقوقی، علمی و فنی، اداری و مالی مناسب و لازم برای شناسایی، حفاظت، معرفی و احیاء این محوطه را آشکار ساخته است. برای این منظور مطالعه حاضر بررسی میدانی و مستندات مکتوب را جهت دست یابی به نگرشی جامع نسبت به ارزشهای جهانشمول اثر و تدوین راهکارهای حفاظتی متناسب در سه بازه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت با هدف مشارکت بخشیدن هر چه بیشتر به ذی نفعان محلی و آموزش حفاظت فنی و حمایت فرهنگی را در قالب تجهیز یک مرکز آموزش ملی و منطقه ای مورد توجه قرار داده است. طراحی و تدوین برنامه مدیریتی منطقه خورهه از طریق شناسایی نقاط قوت و ضعف (عوامل درونی) محوطه و چشم انداز تاریخی منحصربفرد آن و تحلیل فرصت ها و تهدیدهای(عوامل بیرونی) متوجه آن انجام شده است. برای این منظور و تعیین اهداف و راهبردهای گوناگون از تحلیل مستندات، مصاحبه با نخبگان محلی و ملی در حوزه های گوناگون و همچنین پرسشگری و تحلیل محتوای اطلاعات مکتوب بهره برداری شده است. در هر مورد پس از تحلیل داده ها، راهبردهای لازم جهت تامین اهداف عملیاتی مشخص گردیده است. این برنامه در پنج مرحله تهیه شده است: 1.درک منطقه خورهه 2.ارزیابی اهمیت میراث فرهنگی 3.مشخص کردن مشکلات 4.گسترش سیاست های حفاظتی 5.توسعه طرح عملی اولویت دار. با شناسایی نیازها و کمبودهای محوطه و بر اساس اولویت های آن راهبردها در سه بخش انجام اقدامات درمانی تخصصی و فنی شامل: طرح مرمت اضطراری بقایای ستون های سنگی و آثار خشتی محوطه، اقدامات پیشگیرانه شامل بازنگری حریم، مکانیزه کردن حفاظت فیزیکی، ایجاد مسیر دفع آبهای ناشی از عوامل جوی، پایش محوطه، تامین فناوری و نیروی انسانی شامل آموزش مرمت به نیروهای جوان، تامین تکنولوژی لازم برای مرمت و ارتقای سطح معرفی و آموزش شامل نورپردازی، ایجاد مسیر بازدید، سیاست گذاری تبلیغات معرفی این محوطه باستانی به عنوان قطب منطقه ای در کنار گسترش همکاری با آموزش و پرورش و کانون های پرورش فکری در زمینه میراث فرهنگی و تاریخ اشکانی و تهیه سناریو بازدید جهت اجرای طرح راهنمای الکترونیکی و اقلام فرهنگی متناسب آن بر اساس سناریو بازدید بهینه مشخص شده است.