نام پژوهشگر: محسن گل محمدیان

مقایسه هوش اخلاقی، فرهنگی و معنوی در زوجین سازگار و ناسازگار به منظور طراحی الگویی مبتنی بر ابعاد هوش وارزیابی اثربخشی آن بر افزایش سازگاری زناشویی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  محسن گل محمدیان   کیومرث فرحبخش

پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای ابعاد هوش فرهنگی، اخلاقی و معنوی در زوجین سازگار و ناسازگار به منظور طراحی و ارزیابی اثربخشی بسته آموزشی مبتنی ابعاد هوش می پردازد.پژوهش در دو بخش انجام شد. جامعه آماری بخش نخست شامل کلیه زوجین سازگار و ناسازگار کرمانشاه، شهرستان اسلام آباد غرب (زوجین سنین مختلف20تا 50 ساله) بود. بدین صورت با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی از هر زوج نشانی یک زوج را که تقریباً مانند خودشان بودند(به لحاظ تحصیلی، طول مدت ازدواج و ... و به زوج سازگار معروف باشند گرفته شد(تعداد 60 زوج سازگار). بخش دوم نمونه پژوهش شامل تعداد 20 زوج ناسازگار (از جامعه فوق یعنی جامعه زوجین مراجعه کننده به دادگاه خانواده و مراکز مشاوره)است. در بخش مداخله پژوهش (دوم) از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. در این بخش40 نفر(از هر دو گروه مردان و زنان) از جامعه مورد مطالعه را که در پرسشنامه سازگاری زناشویی نیز نمره بالاتری کسب کرده بودند به شیوه هدفمند و در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در چهار گروه 10 نفره آزمایشی و گواه زنان و مردان به صورت جداگانه گمارده شدند. برای دو گروه آزمایش(زنان و مردان ناسازگار) 10 جلسه درمان هوش محور(الگویی که براساس مقایسه در بخش نخست پژوهش و مطالعه مبانی نظری به صورت الگوی ترکیبی تدوین شد) به صورت جداگانه برگزار شد. در طی این مدت به دو گروه گواه زنان و مردان آموزشی داده نشد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه هوش فرهنگی(آنگ و همکاران،2004)، مقیاس سازگاری زناشویی دو طرفه اسپانیر(1976)، پرسشنامه هوش معنوی یکپارچه (isis) آمرام و درایر(2007) و پرسشنامه ی هوش اخلاقی(mci) لنیک و کیل (2005) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره و همچنین تحلیل کواریانس چند متغیر انجام شد. تحلیل داده ها در بخش دیگر نشان داد بین گروه های زنان سازگار و ناسازگار از نظر هوش معنوی، اخلاقی و فرهنگی تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین بین دو گروه مردان سازگار و ناسازگار از نظر ابعاد هوشی فوق تفاوت معنی دار بود. در بخش مداخله نتایج حاکی از اثربخشی آموزش ابعاد هوشی فوق بر سازگاری زناشویی و مولفه های آن(رضامندی دو نفره ،توافق دو نفره، همبستگی دو نفره، و ابراز محبت و عواطف در روابط دو نفره) در گروه آزمایش زنان بود. در بخش مردان نیز این آموزش موجب افزایش مولفه های میزان رضامندی، توافق، همبستگی و ابراز محبت دو نفره در مردان گروه آزمایش شده است، اما بین دو گروه از نظر خرده مقیاس های توافق و همبستگی دو نفره تفاوت معنی داری وجود ندارد.

رابطه کمال گرایی و حرمت خود با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دبیرستانی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه - دانشکده علوم انسانی 1393
  امین مهری   محسن گل محمدیان

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه کمال گرایی و حرمت به خود با پیشرفت تحصیلی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان بود که در سال تحصیلی 1392-1393 شهر اروندکنار در حال تحصیل بودند. حجم نمونه 160 نفر (80 نفر دختر و 80 نفر پسر) بود، که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از 2 پرسش نامه مقیاس کمال گرایی، عزت نفس کوپر اسمیت و معدل پایان ترم به عنوان ابزار سنجش پیشرفت تحصیلی استفاده شد. روش های به کار گرفته شده جهت تجزیه و تحلیل یافته ها عبارت بودند از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندگانه. یافته های پژوهش نشان داد که بین کمال گرایی و حرمت خود با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین یافته ها نشان داد که متغیرهای کمال گرایی و حرمت خود، باهم 28 درصد از واریانس متغیر ملاک یعنی پیشرفت تحصیلی را پیش بینی می کنند. دیگر نتایج نشان داد که متغیرهای کمال گرایی و حرمت خود پیش بینی معناداری از پیشرفت تحصیلی دارند. با توجه به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که پیشرفت تحصیلی به وسیله متغیرهای کمال گرایی و حرمت به خود قابل پیش بینی است.

رابطه باورهای غیرمنطقی، خودتنظیمی و تعلل ورزی با فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان
thesis دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه - دانشکده علوم انسانی 1393
  جلیل سعدیان   محسن گل محمدیان

هدف از انجام این پژوهش تعیین بررسی رابطه باورهای غیرمنطقی و خودتنظیمی با تعلل ورزی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان سال دوم متوسطه شهرستان سردشت می باشد که با استفاده از روش پژوهش توصیفی - همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوم متوسطه شهر سردشت بود که با استفاده از جدول مورگان 355 نفر تعیین، که به روش تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. ابزار گردوآوری در این پژوهش فرم کوتاه پرسشنامه ی خود- تنظیمی (ssrq) کری و دیگران (2004) پرسشنامه ی باورهای غیرمنطقی اهواز، تعلل ورزی توسط شوازر ، شمایتز و دیهل (2000)، فرسودگی تحصیلی توسط برسو، سالانووا و اسچفلی (2007) داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. در این پژوهش چهار فرضیه تدوین گردید که نتایج بدست آمده نشان داد: بین باورهای غیرمنطقی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان سال دوم متوسطه شهرستان سردشت رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. بین خودتنظیمی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان سال دوم متوسطه شهرستان سردشت رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. بین تعلل ورزی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان سال دوم متوسطه شهرستان سردشت رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. باورهای غیرمنطقی، خودتنظیمی و تعلل ورزی تبیین کننده مناسبی برای فرسودگی تحصیلی دانش آموزان سال دوم متوسطه شهرستان سردشت هستند.

اثربخشی درمان گروهی شناختی – رفتاری بر کفایت اجتماعی و شادکامی دانش آموزان دختر
thesis دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  زهره فربد   محسن گل محمدیان

هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی آموزش گروهی رویکرد شناختی - رفتاری در کفایت اجتماعی و شادکامی دانش آموزان دخترسال اول متوسطه شهر دزفول بود. روش پژوهش آزمایشی، با طرح تحقیق پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهرستان دزفول،در سال تحصیلی 93-94 بودند. نمونه پژوهش 40 نفر از کل دانش آموزان بودند که از طریق نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند ، ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه های کفایت اجتماعی فلنر(1990) و شادکامی آکسفورد (1989) بودند که به هر دو گروه آزمایش و گواه ارائه گردید و سپس گروه آزمایش ، با گروه درمانی شناختی رفتاری، به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای بصورت دو روز در هفته طی یک ماه، آموزش داده شد. براساس نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس، بین دو گروه از نظر عملکرد در پس آزمون، تفاوت معنا داری وجود دارد و گروه درمانی شناختی - رفتاری باعث افزایش کفایت اجتماعی و شادکامی دانش آموزان می شود.

رابطه ناگویی هیجانی،طرحواره های ناسازگار اولیه و تاب آوری با رضایت از زندگی در دانشجویان
thesis دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه - دانشکده علوم انسانی 1394
  زهرا پرنور   محسن گل محمدیان

در این پژوهش به رابطه بین ناگویی هیجانی،طرحواره های ناسازگار اولیه وتاب آوری بر رضایت از زندگی پرداخته شد.تا رابطه بین ناگویی هیجانی،طرحواره های ناسازگار اولیه و تاب آوری بر رضایت از زندگی افراد را بسنجیم.مراد از رضایت زندگی ،نگرش فرد ،ارزیابی عمومی نسبت به کلیت زندگی خود و یا برخی از جنبه های زندگی، مانند زندگی خانوادگی و تجربه آموزشی است. باتوجه به نتایج فرضیات موجود در پژوهش می توان گفت که هر کدام از متغیرها بر رضایت از زندگی تأثیر دارند و نتایج به دست آمده با نتایج تحقیقات دیگر که در این راستا انجام شده است همسو می باشد.بنابراین می توان با توجه و تلاش بیشتر افراد را از پایه نسبت به شناخت خود و درون خود و رفع نقایص تفکری و جایگزینی احساس و فکر بهتر آموزش داد و به سمت خود و هویتی بهتر و رضایت از زندگی بیشتر راهنمایی کرد.