نام پژوهشگر: مهناز مظاهری اسدی
لیلا حسین سعیدی مهناز مظاهری اسدی
هدف از این تحقیق، تولید نانوبیوسورفکتانت رامنولیپید با استفاده از باکتری سودوموناس آئروجینوزا mm1011 بوده است که از کلکسیون میکروارگانیسم های عفونی و صنعتی ایران (پژوهشگاه بیوتکنولوژی، سازمان پژوهش های علمی و صنعتی ایران، ptcc) تهیه شد. درابتدا بیوسورفکتانت رامنولیپید تولیدشده، و شناسایی آن با استفاده از هیمولیز اریتروسیت های خون گوسفند، کاهش کشش سطحی آب مقطر و کشش بین سطحی نفت خام و نیز توانایی امولسیفیکاسیون نفت خام صورت پذیرفت. تولید نانوبیوسورفکتانت نیز با استفاده از روش هموژناسیون در فشار بالا و قرارگرفتن در معرض فشارهای مختلف (600، 900، 1200 و 1500 بار)، در 3 مرحله انجام شد. در این تحقیق، از روش های آزمایشگاهی استفاده شد و درنهایت نتایج تجربی با روابط تئوری و آماری مقایسه گردید و به منظور بررسی اثر فرمولاسیون و متغیرهای تشکیل بر خواص امولسیون، از طرح فاکتوریل استفاده شد. تعیین اندازه قطرات و توزیع اندازه قطرات با استفاده از روش های پراکنش نوری لیزری و توسط دستگاه lls sem 633، در 23 درجه سانتیگراد، 8/632 nm و زاویه پراکنش 90 درجه و نیز با استفاده از تصاویر میکروسکوپی تهیه شده توسط leica gallen lll microscope، نشان داد که هموژناسیون قادر به تولید نانوسورفکتانتی به قطر 4/631 nm می-باشد. عموماً در فشار متوسط 900 بار، شرایط بهینه ایجاد می شود اما فشار بیشتر منجر به انعقاد قطرات شده به گونه ای که در فشار 1500 بار، قطرات بسیار درشت تری حاصل می-گردد. بررسی پایداری نانوسورفکتانت های تولید شده با استفاده از اندازه گیری جذب و توسط اسپکتروفوتومتر spectrodirect rs232 نشان داد، بیوسورفکتانت رامنولیپید دارای پایداری طولانی مدت (بیش از یک سال) بوده است. همچنین، نانوبیوسورفکتانت تولیدشده در فشارهای 600، 900 و 1200 بار نیز در این مدت پایدار بوده اند که این پایداری، در فشار 900 بار، بیش ازسایر فشارها بوده است. بررسی اثر هموژناسیون بر کاهش کشش سطحی و بین سطحی توسط دستگاه تنسیومتر (kruss gmbh) و با استفاده از روش du nouy ring method و نیز افزایش توانایی امولسیفیکاسیون نشان داد که با کاهش اندازه قطرات رامنولیپید، مساحت سطح لیپوفیل افزایش یافته است ولی، این افزایش سطح و نیز میزان سورفکتانت، به اندازه ای نبوده است که بتواند کشش بین سطحی و در نتیجه انعقاد قطرات را به وضوح کاهش دهد. بنابراین ممکن است برای تولید امولسیون ریز، مقدار بسیار زیادی سورفکتانت مورد نیاز باشد.
کامبیز کرمی مهناز مظاهری اسدی
حذف جیوه در باکتری های مقاوم به آن از طریق احیای جیوه از فرم یونی به عنصری با واسطه آنزیمی رخ می دهد همچنین احیای جیوه از ترکیبات آلی نیز با کمک آنزیم خاص خود صورت می گیرد. در پژوهش حاضر توانایی باکتری های جداسازی شده از آب و رسوب خور موسی در منطقه ماهشهر و مجاورت پتروشیمی بندر امام خمینی، برای مقاومت به جیوه مورد آزمون قرار گرفت. پس از کشت و خالص سازی باکتری ها در محیط swna، جداسازی dna باکتری ها صورت گرفت. تعداد 9 گونه باکتری شامل پنج باکتری گرم مثبت bacillus cereus, bacillus coagulans exiguobacterium sp. at1b, staphylococcus aureus و micrococcus luteus به همراه چهار باکتری گرم منفی pseudomonas fluorescens, pseudomonas sp., vibrio vulnificus و vibrio parahaemolyticus حاصل پژوهش حاضر بودند که بر اساس روش تعیین تواالی 16s rdna مورد شناسایی قرار گرفتند. و پس از تعیین حداقل غلظت بازدارنده(mic)، در معرض غلظت یکسان کلرید جیوه به میزان ppm10 قرار داده شدند. میزان جیوه در محیط کشت طی 12 ساعت برای غلظت ppm10 و 72 ساعت برای غلظت ppm 100 مورد سنجش متوالی قرار گرفت. دو باکتری bacillus cereus و pseudomonas flourescens به عنوان مقاوم ترین باکتری ها با mic به ترتیب 450 و ppm 400 معرفی گردیدند. سه گونه باکتری در genbank ثبت و برای آنها accession number دریافت گردید. گونه های exiguobacterium sp.at1b و v. vulnificus برای اولین بار از خلیج فارس گزارش گردید. مناسب ترین گونه برای جذب جیوه در مقیاس صنعتی، باکتری pseudomonas flourescens می باشد.
مریم دارابی محمد حیدریان
نفت خام ترکیب پیچیده ای است که اساساً از هیدرو کربن های پارافینی، نفتنی و آروماتیکی با نقطه ی جوش وسیعی تشکیل شده است و به طور طبیعی قابل استفاده نمی باشد. صنعت پالایش با بهره گیری از روش های تفکیک و تبدیل هیدروکربن ها، نفت خام را به محصولات قابل استفاده تبدیل می کند. افزایش فرآورده های سنگین نفتی از جمله ته مانده ی برج تقطیر در خلأ، و از طرفی افزایش تقاضا برای محصولات با ارزش بالای نفتی مانند بنزین و محصولات میانی برج تقطیر بیش از پیش نظر ها را به سمت تبدیل برش های با وزن مولکولی بالای این ترکیبات به سوخت های پالایش شده و ترکیبات پتروشیمیائی، جلب کرده است. در حال حاضر برای سبک سازی ته مانده ی برج تقطیر در خلأ از روش های فیزیکی و شیمیایی استفاده می شود، که همراه با مصرف بالای انرژی و ضایعات برای محیط زیست می باشد، در حالی که تیمار بیولوژیک می تواند به عنوان روش دوستدار محیط زیست و با مصرف کمتر انرژی مورد بررسی قرار گیرد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی اثر افزایش سطح تماس ته مانده ی برج تقطیر در خلأ در فاز آبی به وسیله ی پراکندگی مکانیکی ، روی رشد میکروبی در فرمانتور حبابدار می باشد. به این منظور، از یک مخلوط میکروبی بومی با قابلیت مصرف ته مانده ی برج تقطیر در خلأ به عنوان تنها منبع کربن استفاده شد. بر اساس نتایج این پژوهش با افزایش زمان هموژناسیون، مقدار کمتری از ته مانده ی برج تقطیر در خلأ، در محیط کشت حاوی نمک های معدنی حل می شود، و اندازه ی ذرات آن افزایش پیدا می کند. هموژناسیون نمونه ی حاوی 1% ته مانده ی برج تقطیر در خلأ در دمایc °40 تأثیر منفی بر رشد میکروبی داشت. نمونه ی حاوی 5% ته مانده ی برج تقطیر در خلأ برای فرمانتاسیون در دمایc °30 استفاده شد، و 57% کاهش در ویسکوزیته ی آن در اثر فرآیند سبک سازی بیولوژیک دیده شد. در حالی که هموژناسیون تأثیر معناداری روی کاهش ویسکوزیته نداشت.
مهدی نیکخواه ممان مهناز مظاهری اسدی
در این تحقیق امکان تولید اسیدسیتریک از ضایعات خرما شامل شیره و تفاله خرما، با استفاده از سوش آسپرژیلوس نایجر (ptcc 5010) مورد بررسی قرار گرفت . در ابتدا نمونه هایی از شیره و تفاله خشک شده خرما، از یک واحد تولیدی شیره و سرکه خرما تهیه شد و ترکیب شیمیایی آنها از نظر مقدار پروتئین، قند، رطوبت و خاکستر مورد آنالیز قرار گرفت . در ادامه، برخی از عوامل مهم در فرآیند تخمیر در 2 بخش تخمیر غوطه ور، بر روی شیره خرما (57 درصد قند) و تخمیر بستر جامد، بر روی پود تفاله خرما (37 درصد قند) مورد مطالعه قرار گرفت . عوامل به صورت مستقل از هم بررسی گردید و نتایج حاصل از هر آزمایش نیز به صورت جداگانه مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت . برای به دست آوردن میزان تلقیح مناسب ، درصدهای مختلف تلقیح از محیط پیش کشت (حاوی 2x108 اسپور) به محیط کشت اصلی بررسی شد. که با توجه به راندمان تولید اسیدسیتریک ، میزان تلقیح 8 تا 12 درصد (معادل 250-350 پلت ) برای شیره خرما و میزان تلقیح 8 تا 10 درصد (معادل 250-300 پلت ) برای تفاله خرما تعیین گردید. تیمار اولیه بر روی شیره خرما با دو ماده فروسیانید پتاسیم و تری کلسیم فسفات در غظتهای مختلف به صورت جداگانه آزمایش شد که تری کلسیم فسفات در سطح 1/5 درصد (w/v) و فروسیانید پتاسیم در غلظت 0/25 گرم در لیتر بیشترین مقدار تولید اسیدستیریک را نشان دادند. در پودر تفاله خرما نیز تیمارسازی اولیه با فروسیانید پتاسیم انجام شد که بهترین نتیجه در محدوده غلظت 0/25 تا 0/75 گرم در کیلوگرم به دست آمد. آزمایشات برای تعیین ph اپیتیم نشان داد که در شیره خرما محدوده ph بین 4/5 تا 6 و در تفاله خرما محدوده ph بین 4/4 تا 5/5 بالاترین راندمان تولید اسیدسیتریک را دارا است . در بهینه سازی منبع ازت برای شیره خرما از سولفات آمونیوم استفاده شد که مقدار 1/5 تا 2 گرم در لیتر به عنوان غلظت اپتیم تعیین گردید. در ادامه برای بالا بردن راندمان تولید اسیدسیتریک ، اثر متانول نیز مورد بررسی قرار گرفت . در شیره خرما، متانول در سطح 2 درصد (v/v) و در تفاله خرما در سطح 4 درصد (v/w)، بهترین نتایج را نشان دادند. با توجه به داده های حاصل از آزمایشات بهینه سازی، ماگزیمم تولید اسیدسیتریک در یک دوره تخمیر 8 روزه، برای شیره خرما (سیستم غوطه ور) حدود 73/5 گرم در لیتر و برای تفاله خرما (سیستم بستر جامد) 156/4 گرم در کیلوگرم به دست آمد. راندمان تولید نیز بر حسب مقدار قند مصرفی برای شیره و تفاله خرما به ترتیب 70/2 و 81/5 درصد تعیین شد. در نهایت با توجه به اهمیت زیاد عوامل فروسیانید پتاسیم و متانول در افزایش راندمان تولید اسیدسیتریک در فرایند غوطه وری، اثرات متقابل این دو عامل به طور همزمان و به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی بررسی شد. نتایج بدست آمده ضمن تایید اثر متقابل معنی دار بین دو عامل فروسیانید پتاسیم و متانول، نشان داد که بهترین راندمان تولید اسیدسیتریک در محدوده غلظت 0/3 گرم در لیتر فروسیانید پتاسیم و 2 درصد متانول حاصل شده است .
شاهین عزیز محمد مهناز مظاهری اسدی
این تحقیق بر روی جذب میکروبی یون فلزی کروم موجود در پساب آبکاری کارخانه ایران دوچرخ انجام گردیده است . که در آن از سوش rhizopus arrhizus استفاده گردیده است . در این روش از توده سلولی بعنوان یک جاذب استفاده می شود.
فیروزه خادم حقیقت مهناز مظاهری اسدی
حضور گوگرد در سوخت های فسیلی (نفت و زغال سنگ) در خوردگی لوازم و دستگاههای تولید و پالایش سهیم است و احتراق این سوختها منتهی به انتشار دی اکسید گوگرد در اتمسفر شده که خود بارش اسیدی را به دنبال دارد که تهدیدی بزرگ برای محیط زیست است . گوگرد معدنی در این سوختها می تواند با تیمارهای فیزیکی و شیمیایی و حتی میکروبی برطرف شود اما گوگردی که بطور کووالان به ترکیبات آلی این سوختها متصل است ، به راحتی زدوده نمی شود و روشهایی که برای این منظور بکار می روند بسیار پرهزینه اند. اخیرا تجزیه میکروبی ترکیبات آلی گوگردی را به سوی پتانسیل کاربرد آنها در گوگردزدایی سوختهای فسیلی معطوف کرده است . گوگردزدایی میکروبی می تواند یک تکنولوژی پیشرفته را برای زدودن گوگرد آلی از سوختهای فسیلی قبل از احتراق فراهم نماید. مزیت فرآیند گوگردزدایی زیستی با استفاده از میکروارگانیسمها و یا آنزیمها علاوه بر هزینه کم، اینست که تحت شرایط ملایم و بی خطرتری انجام می پذیرد. بعلاوه بطور کلی پروسه های زیستی از نظر مواد اولیه مورد استفاده خود (سوبستراها) اختصاصی هستند که می تواند روش راحتتری برای تیمار اجزای نفت خام باشند که دارای تعداد معدودی ترکیبات آلی گوگردی هستند و از اینرو به دیگر ترکیبات آن صدمه نزنند. سوختهای فسیلی حاوی ساختارهای گوگردی مشابهی هستند که در این میان دی بنزو تایوفن (dbt) بیشترین توجه را در تحقیقات اخیر سولفورزدایی زیستی به خود جلب کرده است . dbt ترکیب الگوی پذیرفته شده ای است و نماینده ساختارهای تایوفنی می باشد که درصد بالایی از ترکیبات آلی گوگردی سوختهای فسیلی را شامل می شوند. از طرف دیگر dbt جزء گروهی از ترکیبات سخت یعنی ترکیبات چند حلقه ای گوگرددار نامتجانس (pashs) است که از نگرانیهای محیط از نظر تجمع بیولوژیک و تجزیه ناپذیری می باشند. در این پژوهش سعی در جداسازی باکتریهای بومی ایران شد که بتوانند بطور اختصاصی گوگرد را از مواد آلی استخراج نمایند. نمونه های خاک آلوده به نفت از هفت منطقه استفاده شد و با روشهای "دسترسی زیستی به گوگرد" و "آزمون گیبس " یک گونه باکتریایی که قادر به گوگردزدایی از dbt بود جدا شد. با استفاده از روشهای شناسائی موجود این سویه جزء جنس رودوکوکوس شناخته شد که به نام رودوکوکوس سویه fmf خوانده شد. این سویه میکروبی می تواند دارای پتانسیلی برای گوگردزدایی از سوختهای فسیلی بخصوص نفت خام در مقیاس بالا باشد.
فرزانه برزآبادی فراهانی مهناز مظاهری اسدی
اسپیرولینا یک جلبک سبز آبی تک رشته ای حقیقی است که در دوران گذشته توسط مردمان مکزیک و آفریقای مرکزی مورد استفاده غذایی قرار گرفته است گونه های گوناگون اسپیرولینا یک توزیع نسبتا وسیعی در آبهای کم عقم و قلیایی دارند (بویژه آبهای دریای خزر که لب شورد است). این موجودات برای اولین بار از دریای خزر جداسازی گشتند. ما برای نمونه برداری از ظروف شیشه ای و پلاستیکی (براساس روشهای استاندارد) استفاده نمودیم. این ظروف (شستشو شده با اسید) در محلهای خزه ای و لجنی آبها مورد استفاده قرار گرفتند. حساس ترین مرحله در این تحقیق جداسازی و خالص سازی اسپیرولینا در دریای خزر بود. مشکل مهم در خالص سازی در ارتباط با همزیستی بین اسپیرولینا و دو کروکوکال مختلف می بود حذف اسیلاتوریا نیازمند به ph بالاتر به حدی که افزایش آن به محدوده قلیایی نزدیک شود این ph روی کروکوکالها موثر نبود آنها همان رفتار اسپیرولینا را در ph قلیایی نشان دادند. در این روش از پیپست پاستور، تابش uv و محیطهای کشت مختلف استفاده شد. در نهایت اسپیرولینا خالص شد. بسیاری از گونه های جداسازی شده که شکل رشته ای دارند. متشکل از سلولهای استوانه ای، غیر منشعب و فرم مارپیچ هستند. این رشته دارای حرکت لغزشی در طول سطح خارجی مارپیچ می باشد. آن فاقد هتروسپست . به غیر از گونه های جداسازی شده، اسپرولینا ماگزیما (spirulina masima) فعالیت بهتری را نشان داد. آن دارای 50-60 میکرون قطر و 80 میکرون قطر مارپیچ و 4-6 میکرون ابعاد سلولها می باشد. محتوای پروتئینی اسپرولینا ماگزیما 53-60 درصد وزن خشک در انتها پنجمین روز از رشد تخمین زده شد.
محمدرضا جهانگیری مهناز مظاهری اسدی
از آنجا که پساب کارخانه های نساجی، سهم عمده ای در آلودگی محیط زیست دارند، رنگ زدایی این پساب گامی اساسی در جهت کاهش آلودگی محیط زیست و در نتیجه حفظ زنجیره های حیات به شمار می رود. در این تحقیق تلاش شده است تا با استفاده از یک سویهء قارچ aspergillus niger عمل رنگبری بر روی پساب کارخانهء نساجی انجام شود. سویهء مورد نظر آبزی است و از خلیج گرگان جدا شده است . برای این انتخاب و آزمایش توسط آن دلایل ویژه ای وجود دارد، نخست بررسی تصفیهء پساب صنایع نساجی توسط میکروارگانیسم ها (قارچ) و مقایسهء بازده آن با روشهای دیگر تصفیه، دوم بررسی توانایی قارچ فوق در امر رنگبری و سوم تعقیب این فرضیه که برای پاکسازی محیط زیست از آلوده کننده ها، باید عناصری را در محیط زیست شناسایی نموده و آنها را پرورش داد که بدون دخالت ورود یک عنصر بیگانه و بهم خوردن تعادل زیست بومی، این مهم انجام پذیرد. به همین منظور، قارچ aspergillus niger بر روی نمونه هایی از پساب کارخانهء نساجی جهان چیت کرج، کشت داده شد. عمل کشت در یک بیوراکتورایرلیفت به قطر 10 cm که به صورت ناپیوسته عمل می کند، صورت گرفت . در آن سرعت هوادهی، میزان تلقیح، ph خوراک ، حذف موادمغذی از محیط کشت اولیه و دمای خوراک بررسی گردید. نتایج حاصله، مشخص نمود که با افزایش سرعت ظاهری گاز تا 0/17 متر بر ثانیه، بر مقدار بیومس تولیدی افزوده شده و بیش از آن تغییری در مقدار بیومس حاصل نمی گردد. با افزایش میزان تلقیح تا 10 درصد حجمی از پساب ، درصد حذف رنگ افزایش یافته و پس از آن ثابت باقی می ماند. با کنترل ph در ph6 نیز می توان بازدهی عمل رنگبری را به حداکثر مقدار خود رسانید. با حذف مرحله به مرحلهء مواد مغذی از محیط کشت ، غلظت سوبسترای محدودکننده مشخص گردید. این مقدار برای گلوکز 5 گرم بر لیتر بدست آمد. با افزایش دما راندمان حذف رنگ افزایش یافت . بالاترین درصد رنگبری بین 25 تا 30 درجه سانتی گراد بویژه در 28 درجه سانتی گراد مشاهده گردید. با بررسی سینتیک رشد قارچ در شرایط بهینه، ضریب رشد آن 0/008hr بدست آمد. همچنین بررسی پدیدهء انتقال جرم در بیوراکتور نشان داد که چون فاکتور موثر برابر 0/78 می باشد، نفوذ مولکولی در پلتهای میسلیومی تاثیر چندانی در پدیدهء انتقال نداشته و بالک سیال در برابر انتقال جرم محدودکننده می باشد. بررسی پدیده حذف رنگ مشخص نمود که درصد بالایی از رنگ توسط جذب بیولوژیکی جذب می گردد و مطالعهء همدمای جذبی بیومس قارچی نشان داد که اطلاعات آزمایشگاهی بدست آمده با مدل فرندلیچ مطابقت بیشتری دارند. برای پیاده نمودن این سیستم در یک بیوراکتور پیوسته محاسباتی برای تعیین تعداد واحدهای انتقال (ntol) و ارتفاعی از برج پرشده که معادل با یک واحد انتقال عمل می کند (htol) صورت گرفت و مشخص شد که به ازای دبی پساب خروجی از کارخانه جهان چیت کرج، بیوراکتوری با قطر 20 سانتی متر و ارتفاعی معادل 3/5 متر نیاز است تا راندمان حذف رنگ به استانداردهای مورد نظر برسد.
مریم سهرابی موید خسرو رستمی
با توجه به نیاز روز افزون کشور به اسید سیتریک و میزان واردات بالای این اسید تحقیقات زیادی در مورد تولید اسید سیتریک با استفاده از ماده خام اولیه ملارس و قارچ آسپرژیلوس نایجر انجام شده است و اکنون نیز تحقیقاتی در مورد جداسازی و خالص سازی اسید تولید شده به روش تخمیر در حال انجام است . روش کلاسیک استخراج اسید سیتریک به روش آهک زنی اسیدزنی معروف است که در طی آن با اضافه کردن آهک به محیط تخمیری سیترات کلسیم تشکیل می شود که رسوب حاصله در مرحله اسیدزنی با اضافه کردن اسید سولفوریک بیش از مقدار استوکیومتری تجزیه شده و سیترات آزاد می گردد و مزمان با آن رسوب سولفات کلسیم تشکیل می شود. یونهای سولفاتی که وارد واکنش تشکیل رسوب نشده اند باید از محیط خارج شوند. در این تحقیق برای جداکردن یونای سولفات از تعویض کننده آنیونی ضعیف amberlite ira-93 استفاده شده است . منحنی های جذب همدما و منحنی های عبور ناگهانی برای شرایط عملیاتی مختلف (تغییر دما، ارتفاع، سرعت ، قطر بستر و غلظت خوراک) رسم شده است و ضریب انتقال جرم در فاز مایع و در فاز جامد محاسبه شده است و ضریب انتقال جرم کلی برای هر یک از تغییرات ذکر شده محاسبه شده است . مقایسه ای بین آزمایشات انجام شده بر روی محلول ساختگی (حاوی اسید ستیرکی و اسید سولفوریک) با محلول واقعی بدست آمده از تخمیر انجام شده است . برای این مقایسه لازم بود آزمایشاتی نیز در مرحله اسیدزنی انجام شود که غلظت اسد سولفوریک مصرفی، درصد خشک وزن رسوب و دما در این مرحله بدست آمده است . محلول بدست آمده از مرحله اسیدزنی پس از رنگبری به عنوان خوراک بستر رزینی مورد استفاده قرار گرفته است . نتایج بدست آمده نشان می دهد که در مرحله اسیدزنی برای افزای بازده، باید اسید سولفوریک 98 درصد به سوسپانسیون 50 درصد وزنی سیترات کلسیم در دمای 80 درجه سانتی گراد اضافه گردد. در مرحله جذب روی بستر دمای بهینه 40 درجه سانتی گراد برای جذب حداقل سیترات و حداکثر سولفات بدست آمده است . همچنین برای کاهش جذب سیترات باید غلظت اسید سیتریک در خوراک ورودی در حدود 240 gl باشد. محاسبه ضرایب انتقال جرم در بستر نشان می دهد که ضریب انتقال جرم با افزایش ارتفاع و غلظت خوراک کاهش و با افزایش سرعت جریان ورودی، افزایش می یابد.
حبیب قاسمی مهناز مظاهری اسدی
جلبک دونالیلا یک جلبک تک سلولی، دارای دو تاژک هم طول از راسته ولوکالها می باشد و قدرت تحمل شوریهای بسیار بالایی را دارد. دونالیلا شرایط هیپراسموتیک را بوسیله تولید گلیسرول تحمل می نماید. در این تحقیق جهت تولید گلیسرول از دو نمونه دونالیلا جدا شده از کوه نمکدان قشم (نوع a) و دیگری از مرکز بیوتکنولوژی دریا در آمریکا (نوع b) استفاده شد. برای همه تیمارها از محیط کشت اصلاح شده جانسون با ph7/5 استفاده گردید. کلیه شرایط مورد نیاز برای تیمارهای مختلف به غیر از غلظت nacl ثابت نگه داشته شد. گلیسرول برای هر دو نمونه در غلظت های 0/5، 1، 1/5، 2، 2/5، 3 و 3/5 مولار nacl در روزهای هفتم رشد (فازلگاریتمی) و روز شانزدهم رشد (اواخر فازلگاریتمی) و روز بیست و پنجم رشد (فازسکون) اندازه گیری گردید. برای اندازه گیری گلیسرول از روش شیمیائی بعد از اکسیداسیون آن بوسیله پریودیت و تبدیل آن به دیول استفاده شد. در هر تیمار مقدار گلیسرول خارج سلولی و داخل سلولی به ازای یک سلول و کل تولید گلیسرول اندازه گیری گردید. حداکثر تولید در اواخر فازلگاریتمی یا اوائل فازسکون بود. یک رابطه خطی مستقیم بین غلظت nacl خارج سلولی و گلیسرول داخل سلولی به ازای یک سلول مشاهده شد. حداکثر تولید کل گلیسرول در دونالیلای نوع 453/9 b میکروگرم در میلی لیتر و در نوع 431/7 a میکروگرم در میلی لیتر بود. یک انطباق بین غلظت nacl لازم برای رشد بهینه نوع b و غلظت nacl لازم برای حداکثر تولید گلیسرول وجود داردو آن غلظت 1/5 مولار nacl می باشد ولی این انطباق در نوع a مشاهده نمی شود. بین غلظت nacl لازم برای حداکثر رشد و حداکثر تولید گلیسرول در نوع a به اندازه 1 مولار اختلاف وجود دارد. این امر نوع b را کاندیدای مناسبتری برای تولید گلیسرول می نماید. گلیسرول داخلی سلولی استحصال گردید.
حمید راشدی حمید جزایری
در دنیای امروز با پیشرفت چشمگیری که در زمینه تولید فرآورده های تخمیری با استفاده از علم بیوتکنولوژی صورت گرفته است تهیه و نگاهداری مواد خام و تغییر خواص تغذیه ای تحت تاثیر قرار گرفته است . که این روندهای تخمیری، حاصل حضور و فعالیت میکروارگانیسم ها در محیط عمل می باشد. کفیر یکی از نمونه هایی است که از تخمیر لاکتیک ، الکلی شیر و آب پنیر بدست می آید. بطوری که میکروارگانیسم های مولد کفیر در لایه های پلی ساکاریدی قرار دارند و همزیستی در قالب دانه های کفیر دارند. در ایران برای اولین بار در سالهای 1372-73 نسبت به جداسازی دانه های کفیر، خالص سازی و شناسایی سویه های میکروبی موجود در آنها بررسی و مطالعه بعمل آمد و سپس به دنبال آن از هر یک از سویه ها با نسبت های متفاوت کشت مایه تهیه شد و از کشت مایه های مذکور در تولید کفیر با کیفیت مطلوب (رنگ ، بو، طعم، اسیدیته، گاز کربنیک و غلظت) استفاده گردید. کلیه مطالعات فوق در خصوص تهیه کفیر از شیر انجام پذیرفته است در این پژوهش سعی گردیده است که در زمینه تولید نوشیدنی کفیر از آب پنیر مطالعاتی انجام پذیرد. تصمیم گرفته شد جهت تولید نوشیدنی مورد نظر با تغییر دادن شرایط دمای تخمیر، درصد تلقیح، دور همزن، حجم ظرف ، درجه حرارت پاستوریزاسیون مورد بررسی قرار گیرند و از نظر میزان اسیدیته مورد ارزشیابی واقع شدند و در نهایت خط تولید محصول مورد نظر جهت تولید 12000 بطری از نوشیدنی در روز طراحی گردیده و کلیه هزینه ها جهت تولید این محصول برآورد گردیده است .
نسرین صمدی فاطمه کمال
لوکونوستوک مزنتروئیدس یک نوع دکستران سوکراز محلول تولید می کند که سنتز دکسترانی با 95درصد پیوندهای در زنجیره اصلی و پیوندهای جانبی را کاتالیز می نماید.این دکستران محلول بوده و کاربردهای متعددی را در صنایع مختلف داروسازی و پزشکی به خود اختصاص داده است.