نام پژوهشگر: ناصر لطیفی

شبیه سازی رشد و نمو گندم با مدلcropsyst در شرایط محیطی استان گلستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی گنبد 1388
  علی دستمالچی   ناصر لطیفی

از مدل های شبیه سازی گیاهان زراعی در کشاورزی استفاده می شود. هدف این مطالعه ارزیابی مدل شبیه سازی cropsyst-گندم برای پیش بینی نمو، رشد و عملکرد ارقام گندم استان گلستان بود. برای این منظور از داده های آزمایش های مزرعه ای مختلف برای چهار رقم گندم کوهدشت، شیرودی، تجن و زاگرس که از ارقام مورد استفاده در استان گلستان هستند، استفاده گردید. توانایی مدل در شبیه سازی مراحل فنولوژیک روز تا گرده افشانی، روز تا رسیدگی، تولید ماده خشک در گرده افشانی و رسیدگی، شاخص سطح برگ در گرده افشانی، تجمع نیتروژن در گرده افشانی و رسیدگی و عملکرد دانه مورد ارزیابی قرار گرفت. جذر میانگین مربعات خطا (rmse) برای روز تا گرده افشانی و روز تا رسیدگی 2/5 و 5/9 روز بود که به ترتیب 6/4 و 4/6 درصد میانگین می باشد. مقدار rmse برای شاخص سطح برگ در گرده افشانی 2/1 مترمربع بر مترمربع به دست آمد که 9/20 درصد میانگین است. برای عملکرد دانه rmse برابر 551 کیلوگرم در هکتار بود که 2/13 درصد میانگین عملکرد است. برای سایر ویژگی های نمو و رشد نیز پیش بینی های مدل مناسب بودند. همچنین از مدل cropsyst برای شبیه سازی واکنش نمو، رشد و عملکرد این ارقام به تاریخ کاشت استفاده گردید. نتایج حاصل از ارزیابی مدل قابل قبول بود، بطوریکه روندی که مقادیر مشاهده شده و شبیه سازی شده روز تا گرده افشانی و روز تا رسیدگی فیزیولوژیک در واکنش به تاریخ کاشت دنبال می کنند بسیار مشابه می باشند، از طرفی اختلافات بین مقادیر مشاهده شده و شبیه سازی شده روز تا مراحل مختلف فنولوژیک در تمامی تاریخ های کاشت غیر معنی دار بود. همان طور که داده های آزمایشی نشان می دهند، با تاخیر در کاشت از عملکرد دانه کاسته می شود که چنین واکنشی در عملکرد شبیه سازی شده نیز مشاهده می شود. جذر میانگین مربعات خطا (rmse) برای عملکرد دانه در تمام تاریخ های کاشت و برای ارقام کوهدشت، تجن و زاگرس به ترتیب 295، 345 و 274 کیلوگرم در هکتار بود که به ترتیب 7/8، 6/10 و 9/8 درصد میانگین می باشد. نتیجه اینکه، علی رغم اختلافات مطلق بین مقادیر مشاهده شده و شبیه سازی شده، مدل cropsyst-گندم می تواند واکنش نمو، رشد و عملکرد ارقام مورد استفاده در استان گلستان به تاریخ کاشت را به خوبی شبیه سازی کند.

شبیه سازی رشد و نمو گندم با مدل cropsyst در شرایط محیطی استان گلستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی گنبد 1388
  علی دستمالچی   ناصر لطیفی

از مدل های شبیه سازی گیاهان زراعی در کشاورزی استفاده می شود. هدف این مطالعه ارزیابی مدل شبیه سازی cropsyst-گندم برای پیش بینی نمو، رشد و عملکرد ارقام گندم استان گلستان بود. برای این منظور از داده های آزمایش های مزرعه ای مختلف برای چهار رقم گندم کوهدشت، شیرودی، تجن و زاگرس که از ارقام مورد استفاده در استان گلستان هستند، استفاده گردید. توانایی مدل در شبیه سازی مراحل فنولوژیک روز تا گرده افشانی، روز تا رسیدگی، تولید ماده خشک در گرده افشانی و رسیدگی، شاخص سطح برگ در گرده افشانی، تجمع نیتروژن در گرده افشانی و رسیدگی و عملکرد دانه مورد ارزیابی قرار گرفت. جذر میانگین مربعات خطا (rmse) برای روز تا گرده افشانی و روز تا رسیدگی 2/5 و 5/9 روز بود که به ترتیب 6/4 و 4/6 درصد میانگین می باشد. مقدار rmse برای شاخص سطح برگ در گرده افشانی 2/1 مترمربع بر مترمربع به دست آمد که 9/20 درصد میانگین است. برای عملکرد دانه rmse برابر 551 کیلوگرم در هکتار بود که 2/13 درصد میانگین عملکرد است. برای سایر ویژگی های نمو و رشد نیز پیش بینی های مدل مناسب بودند. همچنین از مدل cropsyst برای شبیه سازی واکنش نمو، رشد و عملکرد این ارقام به تاریخ کاشت استفاده گردید. نتایج حاصل از ارزیابی مدل قابل قبول بود، بطوریکه روندی که مقادیر مشاهده شده و شبیه سازی شده روز تا گرده افشانی و روز تا رسیدگی فیزیولوژیک در واکنش به تاریخ کاشت دنبال می کنند بسیار مشابه می باشند، از طرفی اختلافات بین مقادیر مشاهده شده و شبیه سازی شده روز تا مراحل مختلف فنولوژیک در تمامی تاریخ های کاشت غیر معنی دار بود. همان طور که داده های آزمایشی نشان می دهند، با تاخیر در کاشت از عملکرد دانه کاسته می شود که چنین واکنشی در عملکرد شبیه سازی شده نیز مشاهده می شود. جذر میانگین مربعات خطا (rmse) برای عملکرد دانه در تمام تاریخ های کاشت و برای ارقام کوهدشت، تجن و زاگرس به ترتیب 295، 345 و 274 کیلوگرم در هکتار بود که به ترتیب 7/8، 6/10 و 9/8 درصد میانگین می باشد. نتیجه اینکه، علی رغم اختلافات مطلق بین مقادیر مشاهده شده و شبیه سازی شده، مدل cropsyst-گندم می تواند واکنش نمو، رشد و عملکرد ارقام مورد استفاده در استان گلستان به تاریخ کاشت را به خوبی شبیه سازی کند.

بررسی اثر تراکم بر کارایی مصرف نور و نیتروژن در ارقام جدید و قدیم گندم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی گنبد 1389
  محبوبه زاهد   ناصر لطیفی

به منظور بررسی اثر تراکم بر کارایی مصرف نور و نیتروژن در ارقام جدید و قدیم گندم، آزمایشی در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گرگان گرگان طی سال زراعی 87-1386 اجرا گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی با تیمار های تراکم در سه سطح (150، 262 و 375 بوته در متر مربع) و سه رقم گندم ( فلات، تجن و مروارید به ترتیب به عنوان نماینده ای از ارقام قدیمی، متداول و جدید در منطقه)در 4 تکرار انجام شد. پارامتر های اندازه گیری شده شامل عملکرد دانه، اجزای عملکرد، ضریب خاموشی نور، کارایی مصرف نور، کارایی مصرف نیتروژن، کارایی جذب نیتروژن، کارایی بهره وری نیتروژن، شاخص برداشت نیتروژن و درصد پروتئین دانه بود. نتایج نشان داد که افزایش تراکم به کاهش تعداد دانه در سنبله و تعداد پنجه بارور در بوته و افزایش عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت منجر می شود. حداکثر مقادیر عملکرد دانه (5204 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد بیولوژیک (87/12619 کیلوگرم در هکتار) و شاخص برداشت (33/41 درصد) برای رقم n-81-18 بدست آمد که به عنوان رقم جدید در منطقه معرفی شد. همچنین میزان ضریب خاموشی نور اندازه گیری شده در مراحل ساقه رفتن، آبستن، ظهور سنبله و گرده افشانی تحت تاثیر تراکم و رقم قرار نگرفت اما تراکم و رقم بر میزان کارایی مصرف نیتروژن تاثیر گذار بود و تنها تراکم بر کارایی مصرف نور تاثیر گذار بود. بدین ترتیب بالاترین میزان کارایی مصرف نیتروژن و کارایی مصرف نور مربوط به n-81-18 در تراکم 375 بوته در متر مربع برآورد شد. بهترین شاخص های نیتروژن در تراکم 375 بوته در متر مربع مشاهده شد و رقم n-81-18 دارای بالاترین کارایی مصرف نیتروژن (02/28 کیلوگرم در کیلوگرم)، کارایی بهره وری نیتروژن (21/41 کیلوگرم در کیلوگرم) و شاخص برداشت نیتروژن (99/68) و پایین ترین کارایی جذب نیتروژن (68/0 کیلوگرم در کیلوگرم) بود. همچنین ثابت شد که دو جزء کارایی مصرف نیتروژن (کارایی جذب نیتروژن و کارایی بهره وری نیتروژن) دارای مشارکت یکسان در کارایی مصرف نیتروژن نمی باشند. در این مورد به نظر می رسد که مشارکت کارایی بهره وری نیتروژن بیشتر از کارایی جذب نیتروژن برای تمام ارقام بود. بنابراین پیشنهاد می شود برای تعیین مناسب ترین تراکم به منظور افزایش دستیابی به حداکثر کارایی عوامل موثر بر رشد گیاه، علاوه بر عملکرد دانه، شاخص های کارایی نیتروژن، کارایی مصرف نور و ضریب خاموشی نور نیز در نظر گرفته شود. واژه های کلیدی: گندم، عملکرد دانه، تراکم بوته، کارایی مصرف نور و کارایی مصرف نیتروژن

تأثیرفاصله ردیف و ژنوتیپ بر روی عملکرد ساقه اصلی و شاخه در سویا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1389
  اسماعیل گل چین   ناصر لطیفی

با توجه به اینکه اطلاعات کمی درباره تفاوت ارقام در توانایی برای تخصیص عملکرد دانه بین ساقه اصلی و شاخه در واکنش به فواصل مختلف کاشت وجود دارد، آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان طی سال زراعی 1388 اجرا گردید. فاکتور اول شامل سه رقم (ویلیامز، دی پی ایکس و سحر) و فاکتور دوم شامل چهار فاصله کاشت (20، 45، 70 و 95 سانتیمتر) بود. در این آزمایش عملکرد دانه در واحد سطح، ارتفاع بوته، تعداد گره در ساقه اصلی، تعداد شاخه در بوته، عملکرد بیولوژیک، اجزای عملکرد (تعداد غلاف، تعداد دانه در غلاف و وزن هزار دانه) در ساقه و شاخه و عملکرد دانه اندازه گیری شدند. نتایج تجزیه واریانس داده ها حاکی از اثر معنی دار رقم بر کلیه صفات مورد بررسی بود علاوه براین فاصله ردیف به طور معنی داری بر روی همه صفات زراعی بجز تعداد گره در ساقه اصلی، وزن هزار دانه و تعداد دانه در غلاف ساقه و شاخه تاثیر گذاشت. در کلیه ارقام با افزایش فاصله بین ردیف از سهم ساقه اصلی در عملکرد دانه کاسته شد و برسهم شاخه ها افزوده شد به گونه ای که بیشترین سهم ساقه اصلی در عملکرد دانه (24/97 درصد) و کمترین سهم شاخه در عملکرد دانه (66/2 درصد) در رقم ویلیامز و درفاصله بین ردیف20 سانتیمتر بدست آمد و همچنین کمترین سهم ساقه اصلی در عملکرد دانه (11/55 درصد) و بیشترین سهم شاخه (89/44درصد) در عملکرد دانه در رقم سحر و در فاصله بین ردیف 95 سانتیمتر بدست آمد. در بررسی روابط همبستگی، در کلیه ارقام ÷عملکرد ساقه همبستگی مثبت و معنی داری با عملکرد کل دانه داشت بطوریکه عملکرد ساقه بیشترین نقش را در تغییرات عملکرد کل دانه داشت و افزایش در میزان عملکرد ساقه اصلی منجر به کاهش میزان عملکرد شاخه شد. بطور کلی در این بررسی هر چند که در کلیه ارقام با افزایش فواصل کاشت بر تعداد شاخه در بوته و سهم شاخه از عملکرد کل دانه افزوده شد اما افزایش سهم شاخه نتوانست کاهش عملکرد ناشی از کاهش تعداد بوته در واحد سطح را جبران کند بطوریکه بیشترین عملکرد دانه در واحد سطح در فاصله بین ردیف 20 سانتیمتر بدست آمد و رقم ویلیامز به علت قابلیت شاخه زنی کمتر و تخصیص بیبشتر مواد فتوسنتزی به ساقه، داشتن تعداد غلاف، تعداد دانه در غلاف و وزن هزار دانه بیشتر در ساقه و همچنین زودرس بودن، دارای بیشترین عملکرد دانه (08/4827 کیلوگرم در هکتار) در کشت تابستانه بود. واژه های کلیدی: ارقام سویا، فاصله بین ردیف، ساقه اصلی، شاخه، عملکرد دانه

ارزیابی تنوع زیستی مکانی در زیستگاه های کشاورزی استان خراسان شمالی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1390
  قربانعلی رسام   ناصر لطیفی

وجود جامعه ای متنوع از موجودات زنده برای پایدارسازی بوم نظام های کشاورزی ضروری است. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر تیمارهایی شامل تغییر در کاربری اراضی، گیاه زراعی، شیوه مدیریت زراعی و اقلیم بر اجزای تنوع زیستی اکوسیستم به انجام رسید. تأثیر اقلیم بر اجزای تنوع زیستی با در نظر گرفتن دو مکان در استان خراسان شمالی شامل شیروان با اقلیمی نیمه خشک و جاجرم با اقلیمی خشک ارزیابی گردید. چهار زیستگاه شامل مراتع طبیعی، مزارع یونجه، مزارع کم نهاده گندم و مزارع پرنهاده گندم برای اعمال سایر تیمارها دیگر انتخاب شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آنالیز تقابل و روش های چندمتغیره انجام گرفت. نتایج نشان داد که با تغییر کاربری مرتع به کشاورزی در شیروان و جاجرم تنوع گیاهی به ترتیب با افزایش و کاهش مواجه است. به کارگیری مدیریت کم نهاده نسبت به مدیریت پرنهاده گندم سبب افزایش تنوع گیاهی و تغییر در ترکیب جامعه گیاهی گردید. نتایج حاصله برای تنوع ماکروفون خاک نشان داد که زیستگاه کشاورزی در قیاس با زیستگاه مرتعی به تقویت فراوانی ماکروفون های خاک انجامیده است. در تیمار نوع محصول نیز عمده ماکروفون های خاک سکونت در زیستگاه یونجه را به زیستگاه گندم ترجیح دادند. با وجود تشابه در شاخص های عددی تنوع، ترکیب متفاوتی از ماکروفون های خاک در نظام های کم نهاده و پرنهاده گندم شکل گرفت. آنالیز داده های میکروبی مشخص نمود که متغیّرهای میکروبی خاک واکنش مثبتی به تغییر کاربری مرتع به کاربری کشاورزی نشان می دهند. فعالیت و اندازه جامعه میکروبی خاک در یونجه نسبت به گندم از افزایش قابل تأملی برخوردار بود. مدیریت پرنهاده گندم در مقایسه با مدیریت کم نهاده منجر به تنزّل فعالیت و اندازه جامعه میکروبی خاک شد. وضعیت تمامی اجزای تنوع زیستی در منطقه نیمه خشک شیروان به واسطه برخورداری از اقلیمی مساعد به مراتب مطلوب تر از منطقه خشک جاجرم بود. تردد دام در مراتع شیروان و خشکی شدید مراتع جاجرم عامل بسیاری از اختلافات در تنوع زیستی بین کاربری کشاورزی و مرتعی شناخته شد. بهبود تنوع زیستی در زیستگاه یونجه با عدم مصرف نهاده های شیمیایی، ممانعت از تخریب خاک و افزایش کمیّت و کیفیّت بقایای ورودی به خاک ارتباط داشت. نشان داده شد که مصرف علف کش ها، افزودن فراوان کودهای شیمیایی به خاک و تشدید عملیات خاک ورزی مهم ترین عواملی هستند که سبب تضعیف تنوع زیستی در مدیریت پرنهاده نسبت به مدیریت کم نهاده گندم می شوند.

بررسی اثر تراکم بوته بر عملکرد و اجزای عملکرد دو رقم سورگم دانه ای در کرج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی 1391
  قربان خدابین   سراله گالشی

از آنجایی که شناخت عوامل به زراعی موثر میتواند گامی اساسی در افزایش عملکرد دانه باشد لذا به منظور بررسی اثر تراکم بوته بر عملکرد و اجزای عملکرد دو رقم سورگوم دانهای آزمایشی در سال 1388 در یک مزرعه شخصی در شمال غربی کرج اجرا گردید. در این آزمایش دو رقم (پیام و کیمیا) و چهار سطح تراکم (100، 150، 200و 250 هزار بوته در هکتار) به صورت آزمایش فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند و صفات ارتفاع بوته، قطر ساقه، طول پانیکول، عملکرد دانه در بوته، اجزای عملکرد (تعداد پانیکول در مترمربع، تعداد دانه در پانیکول و وزن هزار دانه)، عملکرد دانه در واحد سطح، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت اندازه گیری شدند. نتاج تجزیه واریانس نشان داد که ارقام مورد مطالعه از نظر تمامی صفات به استثنای شاخص برداشت و تعداد پانیکول در مترمربع اختلاف معنی‎داری دارند. بالاترین عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه در واحد سطح، عملکرد دانه در بوته، تعداد دانه در پانیکول، طول پانیکول، ارتفاع بوته و قطر ساقه در رقم کیمیا و بالاترین وزن هزار دانه در رقم پیام مشاهده شد. اثر تراکم بوته بر روی ارتفاع بوته، قطر ساقه، تعداد پانیکو ل در مترمربع، طول پانیکول، تعداد دانه در پانیکول، وزن هزار دانه، عملکرد دانه در بوته، عملکرد دانه در واحد سطح و عملکرد بیولوژیکی معنی‎دار بود. با افزایش تراکم عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، ارتفاع بوته و تعداد پانیکول در مترمربع افزایش یافت به طوری که، بیشترین عملکرد دانه به میزان 01/7924 کیلوگرم در هکتار در تراکم کاشت 250 هزار بوته در هکتار بدست آمد. افزایش تراکم باعث کاهش قطر ساقه، طول پانیکول، تعداد دانه در پانیکول و وزن هزار دانه شد ولی روی شاخص برداشت تأثیر نداشت. همچنین اثر متقابل رقم و تراکم بر روی هیچ یک از صفات مورد مطالعه معنی‎دار نبود. با توجه به نتایج این آزمایش برای دستیابی به حداکثر عملکرد دانه میتوان از رقم کیمیا با تراکم 250 هزار بوته در هکتار استفاده کرد.

بررسی اثرات فاکتور های تنش شوری و تاریخ کاشت بر رشد و نمو و عملکرد دانه در گیاه سیاهدانه (nigella sativa l.)
thesis موسسه آموزش عالی غیردولتی بهاران - دانشکده کشاورزی 1393
  ادیب کاکائی   ناصر لطیفی

فلات ایران به عنوان منشا و خاستگاه بسیاری از گیاهان دارویی معرفی شده است و با توجه به نیاز صنایع دارویی، غذایی، آرایشی و بهداشتی به گیاهان دارویی به عنوان مواد اولیه تولیدات صنایع مذکور و همچنین گسترش کشت گیاهان دارویی در کشور ما انجام تحقیقات و مطالعات بیشتری لازم است. آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار به صورت گلدانی در مزرعه سرتخشی محله گرگان طی سال زراعی 1392 اجرا گردید. فاکتور اول شامل سطوح شوری در 4 سطح (0، 30، 60 و 90 میلی مولار) و فاکتور دوم شامل چهار تاریخ کاشت (اواسط اسفند ماه، اوایل فرودین ماه، اواخر فرودین ماه و اواسط اردیبهشت ماه) و اثرات متقابل آنها بر روی خصوصیات رشدی گیاه سیاهدانه مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایش ارتفاع بوته، تعداد ساقه فرعی، قطر ساقه، وزن ریشه، طول ریشه، وزن کل بوته، تعداد گل، تعداد کاپیتول، قطر کاپتول، تعداد دانه در کاپیتول، وزن دانه در کاپیتول، وزن کاپیتول و وزن هزار دانه، درصد روغن، سدیم و پتاسیم اندازه گیری شدند. نتایج تجزیه واریانس داده ها حاکی از اثر معنی داری تیمارهای سطوح تنش شوری و تاریخ کاشت به تنهایی بر کلیه صفات مورد بررسی بود. نتایج مقایسه میانگین ها نشان داد بیشترین ارتفاع بوته، تعداد ساقه فرعی میزان وزن ریشه و وزن کل بوته مربوط به تیمار شاهد و قطر ساقه و طول ریشه مربوط به تیمار 60 میلی مولار تنش شوری بود. بیشترین میزان تعداد گل در بوته مربوط به سطح شوری 90 میلی مولار و بیشترین قطر کاپیتول، تعداد دانه در کاپیتول، وزن دانه در کاپیتول و تعداد کاپیتول مربوط به تیمار شاهد بود. بیشترین میزان وزن کاپیتول مربوط به تیمار تنش شوری 30 میلی مولار بود. همچنین بیشترین میزان وزن هزار دانه مربوط به تیمار شاهد بود. همچنین بیشترین درصد روغن مربوط به تیمار شاهد و بیشترین میزان سدیم و پتاسیم مربوط به سطح شوری 90 میلی مولار بود. از نظر تاریخ کاشت بیشترین میزان ارتفاع بوته، تعداد ساقه فرعی، قطر ساقه، وزن ریشه، طول ریشه و وزن کل بوته مربوط به تاریخ کاشت اواسط اسفندماه بود. بیشترین میزان تعداد گل در بوته، قطر کاپیتول، تعداد دانه در کاپیتول وزن دانه در کاپیتول، وزن کاپیتول و وزن هزار دانه مربوط به تاریخ کاشت اواسط اسفندماه بود. همچنین بیشترین میزان درصد روغن، میزان سدیم و پتاسیم مربوط به تاریخ کاشت اواسط اسفندماه بود. در نهایت نتایج نشان داد که کاشت زود هنگام (اواسط اسفند ماه) روی اکثر خصوصیات مورد بررسی اثر مثبت دارد و کاشت با تاخیر باعث کاهش عملکرد و اجزای عملکرد شد.

تعیین حساس ترین مرحله فنولوژیکی و تغییرات فیزیولوژیک جو بدون پوشینه (hordeum vulgare l.)تحت شرایط تنش شوری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1388
  ریحانه شهیدی   ناصر لطیفی

چکیده ندارد.

بررسی اثرات حذف برگها پس از گلدهی بر عملکرد دانه گندم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1378
  محمود مالی   ناصر لطیفی

شیوع بیماریهای برگی گندم در مرحله تشکیل دانه در مزارع استان گلستان بعلت مساعد شدن شرایط جوی (گرما و رطوبت مناسب ) بسیار معمول است که تقاضای زارعین را برای سمپاشی افزایش داده است وجود نظرات بحث انگیز و گاه متناقض در خصوص چگونگی تاثیر برگها در مراحل مختلف پس از گلدهی روی عملکرد و مورد آلودگی محیط زیست باعث گردید، تاثیر بیماریهای برگی و کاهش سطح برگ پس از مرحله گلدهی از طریق قطع برگ شبیه سازی شود، در این ارتباط آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در سال 1377 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی عراقی محله به اجرا درآمد. مراحل حذف برگ در سه سطح (گلدهی، شیری شدن دانه، خمیری شدن دانه) و حذف برگها در هفت سطح (حذف 50 درصد برگ پرچم، حذف تمام برگ پرچم، حذف تمام برگها بجز برگ پرچم، حذف برگ پرچم+برگ ماقبل آن، حذف سه برگ انتهایی بوته، حذف کل برگهای بوته و عدم حذف برگها) بصورت فاکتوریل اعمال گردید. نتایج بررسی نشان می دهد که حذف برگها در مراحل اولیه تشکیل دانه (مرحله گلدهی و شیری شدن دانه) عملکرد بیولوژیک ، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و شاخص برداشت را در سطح آماری یک درصد تحت تاثیر قرار داده است . حذف برگها در مراحل گلدهی و شیری شدن دانه در مقایسه با حذف برگها در مرحله خمیری شدن دانه باعث کاهش عملکرد بیولوژیک ، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و شاخص برداشت بترتیب به مقدار 19 درصد، 13/8، 29/2 و 12/8 درصد شده است . حذف برگها نیز در سطح آماری یک درصد تاثیر معنی داری روی عملکرد بیولوژیک ، وزن هزار دانه و شاخص برداشت داشته است . حذف 50 درصد برگ پرچم تاثیری روی کاهش عملکرد بیولوژیک در مقایسه با شاهد (عدم حذف برگ ) نداشته است در حالیکه اعمال همین تیمار وزن هزار دانه، عملکرد دانه و شاخص برداشت را به ترتیب به میزان درصد، درصد و 6 درصد در مقایسه با شاهد (عدم حذف برگ ) کاهش داده است . تاثیر متقابل زمان حذف برگ و حذف برگ نیز ریو فاکتورهای اندازه گیری شده (عملکرد بیولوژیک ، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و شاخص برداشت ) در سطح آماری یک درصد معنی دار بود. مجموع مطالعات انجام شده ضرورت حفظ برگها بطور اعم و برگ پرچم بطور اخص را تا پایان مرحله، شیری شدن دانه نشان می دهد و بدیهی است هر گونه خسارتی به برگها بویژه برگ پرچم (توسط آفات و بیماریها) در مراحل گلدهی و شیری شدن دانه خسارت جبران ناپذیری را متوجه عملکرد اقتصادی گندم (رقم تجن) می کند.

بررسی تاثیر تراکم جمعیت چاودار بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1379
  محمدرضا هریوندی   ناصر لطیفی

به منطور بررسی تاثیر تراکم جمعیت چاودار بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم آزمایشی در سال زراعی 77-78 در ایستگاه تحقیقات غلات سردسیری رخ تربت حیدریه وابسته به مرکز تحقیقات کشاورزی خراسان انجام شد. در این آزمایش تاثیر 5 سطح آلودگی چاودار شاهد (صفر درصد)، 10 درصد (25 بوته در متر مربع)، 20 درصد (50 بوته در متر مربع)، 30 درصد (75 بوته در متر مربع) و 40 درصد (100 بوته در متر مربع) در دو رقم گندم الموت و c-73-5 به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار بررسی شد. آزمایش نشان داد که با افزایش جمعیت چاودار (درصد آلودگی چاودار) ارتفاع گندم افزایش می یابد. صفاتی نظیر تعداد پنجه بارور، عملکرد بیولوژیکی تعداد دانه در سنبله فرعی، متوسط تعداد دانه در هر بوته، متوسط وزن تک دانه در سنبله ساقه اصلی و فرعی، وزن هزار دانه در سنبله ساقه اصلی و فرعی گندم با افزایش تراکم جمعیت چاودار به طور معنی داری کاهش می یابند ولی تعداد دانه در سنبله ساقه اصلی گندم تغییر معنی داری پیدا نمی کند. تعداد پنجه غیربارور گندم با افزایش تراکم جمعیت چاودار افزایش می یابد. عملکرد بیولوژیکی گندم درهر دو رقم الموت و c-73-5 کاهش می یابد به طوری که عملکرد بیولوژیکی رقم الموت در آلودگی 40 درصد چاودار (100 بوته چاودار متر مربع) حدود 21/9 درصد (2/89 تن در هکتار) نسبت به شاهد کاهش یافت . در حالی که عملکرد بیولوژیکی رقم c-73-5 حدود 22/2 درصد (2/91 تن در هکتار) نسبت به شاهد کاهش یافت . عملکرد دانه گندم نیز با افزایش تراکم جمعیت چاودار کاهش یافت . به طوری که عملکرد دانه گندم در آلودگی 40 درصد چاودار (100 بوته چاودار در متر مربع) حدود 52 درصد نسبت به شاهد کاهش یافت . عملکرد دانه در هر دو رقم الموت و c-73-5 با افزایش درصد آلودگی چاودار کاهش یافته است به طوری که وجود 100 بوته چاودار در متر مربع (تراکم 40 درصد آلودگی) باعث کاهش عملکرد رقم الموت به میزان 52/5 درصد (3/318 تن در هکتار) و c-73-5 به میزان 55/8 درصد (3/232 تن در هکتار) نسبت به شاهد می شود شاخص برداشت گندم نیز به شدت تحت تاثیر تراکم جمعیت چاودار کاهش می یابد به طوری که شاخص برداشت در رقم c-73-5 درصد و در رقم الموت به میزان 39/1 درصد در تراکم 40 درصد آلودگی چاودار (وجود 100 بوته چاودار در متر مربع) نسبت به شاهد کاهش یافته است .

بررسی اثر رقم و آرایش کاشت بر عملکرد و اجزای عملکرد گلرنگ تحت شرایط دیم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1377
  محسن قاسمی   ناصر لطیفی

به منظور بررسی اثر رقم و آرایش کاشت بر عملکرد و اجزای عملکرد در شرایط دیم آزمایشی در سال زراعی 1376-77 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده علوم زراعی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان انجام شد. این آزمایش بصورت فاکتوریل و در قالب بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار به اجرا درامد. فاکتورهای مورد بررسی رقم شامل چهار سطح (داراب 295، اراک 2811، زرقان 279 و لاین بی خار شماره 10) و آرایش کاشت شامل سه سطح {آرایش مربع (20×20 سانتیمتر)، آرایش لوزی (20×20 سانتیمتر)، آرایش مستطیل (فاصله ردیف 40 سانتی متر، فاصله روی ردیف 10 سانتیمتر)}، بود. در همه آرایشها تراکم در واحد سطح ثابت (25 بوته در مترمربع) بود. رقم اراک 2811 براساس زمان 50 درصد گلدهی زودرس ترین رقم بود که از نظر آماری اختلاف آن با سایر ارقام معنی دار بود. ارتفاع نهائی بوته، ارتفاع شاخه دهی و تعداد شاخه بارور نیز تحت تاثیر رقم واقع شد. لاین شماره 10 بیشترین ارتفاع بوته و تعداد شاخه فرعی را داشت و داراب 295 بیشترین ارتفاع شاخه دهی را داشت . رقم زرقان 279 کمترین ارتفاع بوته، ارتفاع شاخه دهی و تعداد شاخه بارور را تولید کرد. اثر رقم بر شاخص برداشت و شاخص برداشت طبق معنی دار شد. رقم زرقان 279 کمترین شاخص برداشت و شاخص برداشت طبق را داشت . اثر رقم بر شاخص سطح برگ و عملکرد بیولوژیک را تولید کرد. اثر رقم بر عملکرد معنی دار بود و رقم اراک 2811 و زرقان 279 بترتیب بیشترین عملکرد دانه (3746 کیلوگرم در هکتار) و کمترین عملکرد دانه (2305 کیلوگرم در هکتار) را تولید کردند. در بین اجزای عملکرد تعداد دانه در طبق مهم ترین جزء بود. رقم اراک 2811 دارای بالاترین درصد روغن، پائین ترین درصد پوست و بیشترین عملکرد روغن در واحد سطح بود. رقم زرقان 279 با پائین ترین درصد روغن و بالاترین درصد پوست ، کمترین عملکرد روغن را تولید کرد. اثر آرایش کاشت بر تعداد طبق بارور در بوته، عملکرد دانه و عملکرد روغن معنی دار بود و آرایش مربعی بیشترین تعداد طبق بارور در بوته، بالاترین عملکرد دانه و روغن را تولید نمود. آرایش مستطیل با کمترین تعداد طبق بارور در بوته، پایین ترین عملکرد دانه و روغن را تولید نمود. در دو رقم داراب 295 و اراک 2811، عملکرد آرایش مربع برتری معنی داری بر آرایش مستطیل داشت و در لاین شماره 10 برتری عملکرد دو آرایش مربع و لوزی بر آرایش مستطیل معنی دار شد.

بررسی کشت مخلوط زیر شبدر برسیم در پنبه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1378
  حمید حاتمی   ناصر لطیفی

به منظور بررسی کشت مخلوط زیر شبدر برسیم (تریفولیوم الکساندرینوم رقم کارمل) در پنبه (گوسیپیوم هیرستوم رقم ساحل)، آزمایشی بصورت کرتهای خرد شده فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1377 در ایستگاه تحقیقات هاشم آباد گرگان وابسته به موسسه تحقیقات پنبه کشور به اجرا درآمد. آرایش کاشت پنبه در دو سطح (27×60 و 20×80 سانتی متر) در کرتهای اصلی و مقدار بذر شبدر برسیم در سه سطح (15،25 و 35 کیلوگرم در هکتار) و زمان کاشت آن در سه سطح (آغاز گلدهی، اوج گلدهی و چین اول پنبه) به صورت فاکتوریل در کرتهای فرعی قرار داده شدند. نتایج آزمایش نشان می دهد که در آرایش کاشت 27×60 ارتفاع بوته، تعداد شاخهء زایا و تعداد غوزه در بوته، و عملکرد کل وش نسبت به آرایش دیگر بیشتر می باشد براساس نتایج این آزمایش ، در آرایش کاشت 27×60 عملکرد مادهء خشک شبدر برسیم بیشتر از آرایش کاشت 20×80 بوده است . همچنین، صفات تکنولوژیکی الیاف در آرایش کاشت 27×60 بهتر بود. از اینرو به نظر می رسد که در شرایط آزمایش حاضر آرایش کاشت 27×60 سانتی متر نسبت به آرایش 20×80 سانتی متر مناسب تر می باشد. مقدار بذر و زمان کاشت شبدر برسیم بر هیچکدام از صفات پنبه اثر معنی دار نداشت . از لحاظ تولید علوفه بهترین مقدار بذر شبدر برسیم 25 کیلوگرم در هکتار و مناسب ترین زمان کاشت آن اوج گلدهی پنبه تعیین شد.

بررسی اثر تاریخهای مختلف کاشت بر نمو اجزا عملکرد و عملکرد دو رقم سویا با تیپهای مختلف رشد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1380
  سامیه رییسی   ناصر لطیفی

سویا یکی از مهمترین گیاهان تامین کننده روغن می باشد و تاریخ کاشت بعنوان یکی از مسائل مهم بهزراعی، بر رشد و عملکرد آن تاثیر بسزائی خواهد داشت. به همین منظور اثرات تاریخ کاشت بر رشد و نمو، عملکرد و اجزا آن در دو رقم سویا در سال زراعی 1378 در ایستگاه تحقیقاتی عراقی محله مرکز تحقیقات کشاورزی استان گلستان ارزیابی گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی، در 3 تکرار به مورد اجرا درآمد. فاکتورها شامل تاریخ کاشت از بیستم خرداد به فاصله 15 روز و ارقام، شامل ویلیامز و گرگان سه بودند. طول دوره ها از جوانه زنی تا وقوع کلیه مراحل رشد و نمو تحت تاثیر تاریخ های کاشت قرار گرفت ولی تاخیر در کاشت، طول دورهای مختلف رشد و نمو را در رقم گرگان سه بیشتر از رقم ویلیامز کاهش داد. همچنین اجزا عملکرد در دو رقم نیز شدیدا تحت تاثیر تاریخ کاشت قرار گرفته و کاهش شدید آنها منجر به کاهش عملکرد ارقام گردید. تعداد غلاف در بوته و وزن هزار دانه در هر دو رقم در اثر تاخیر در کشت، بشدت کاهش یافته، ولی این کاهش در رقم گرگان سه بیشتر و تغییرات ان در تاریخهای مختلف کاشت مشهودتر بوده است. در بین اجزا عملکرد، تعداد غلاف در بوته بیشترین همبستگی را با عملکرد ارقام نشان داد. با توجه به تجمع نسبی تعداد گلهای تشکیل شده در دو رقم و تعداد غلاف نهایی بنظر می رسد که در تاریخهای دیرتر کاشت ریزش گل و غلاف بیشتر صورت گرفته است. این به خاطر مصادف شدن این دوره با حرارتهای بالاتر می باشد. تجمع ماده خشک و سرعت رشد بوته در طول مرحله گلدهی تا پایان غلاف بندی در دو رقم تحت تاثیر تاریخهای مختلف کشت بودند.اگرچه تجمع ماده خشک در رقم گرگان سه بخاطر پر شاخ و برگ بودن بیشتر بود، اما سرعت رشد در این رغم در اثر تاخیر در کشت، سریعتر روند کاهشی پیدا کرد. در مجموع رقم گرگان سه اگرچه به خاطر پتانسیل بالاتر عملکرد بیشترین عملکرد را با 270/3 تن در هکتار در تاریخ کاشت اول تولید کرد اما عملکرد آن در تاریخ کاشت آخر شدیدا کاهش یافته و به 813/1 تن در هکتار رسیده در حالیکه عملکرد رقم ولیامز که در تاریخ کاشت اول 602/2 تن در هکتار بود در تاریخ کاشت آخر به 937/1 تن در هکتار رسید.تغییرات شدیدتر عملکرد و اجزا آن در رقم گرگان سه در تاریخ های مختلف کاشت، بسیار واضح نشان دهنده حساسیت بیشتر این رقم در مقابل تاخیر در کشت بود که به نظر می رسد علاوه بر دیررس بودن به تیپ رشدی (محدود) آن نیز مربوط باشد.

بررسی اثرات تاریخ کاشت و بر فنولوژی، مرفولوژی، عملکرد و اجزای عملکرد سه رقم پنبه در گرگان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1380
  فرشید اکرم قادری   ناصر لطیفی

تاریخ کاشت مهم تری عاملی است که بیشتر خصوصیات فیزیولوژیکی و مرفولوژیکی گیاه را تحت تاثیر قرار می دهد. تاریخ کاشت مطلوب باعث می شود که شرایط محیطی حادث در زمان سبز شدن، استقرار و بقای گیاهچه مناسب گیاه باشد. ارقام ساحل، دلتاپاین یکبار خرد شده قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار که فاکتور اصلی تاریخ کاتش و فاتور فرعی شامل رقم بود. کاشته شدند. 5 مرحله فنولوژی گیاه (کاشت تا 100 درصد سبز شدن، 100 درصد سبز شدن تا 50 درصد غنچه دهی، 50 درصد غنچه دهی تا 50 درصد گل دهی، 50 درصد گلدهی تا 50 درصد قوزه دهی و 50 درصد قوزه دهی تا 50 درصد باز شدن قوزه) بر اساس تعداد روز و درجه روز رشد ‏‎(gdd)‎‏ مورد مطالعه قرار گرفتند. با تاخیر در کاشت تعداد روزهای لازم از کاشت تا سبز شدن، سبز شدن تا غنچه دهی کاهش یافت ولی تعداد روزهای لازم از غنچه دهی تا گلدهی و گلدهی تا قوزه دهی افزایش یافت. دوره قوزه دهی تا باز شدن قوزه حدودا در تمام تاریخ های کاشت یکسان بود. با تاخیر در کاشت درجه - روز رشد از کاشت تا 100 درصد سبز شدن کاهش یافت ولی در مراحل فنولوژی دیگر با تاخیر در کاشت درجه - روز رشد افزایش یافت. تاریخ کاشت اثر معنی داری بر تعداد شاخه رویا و ارتفاع گیاه نداشت ولی تعداد شاخه های زایا تحت تاثیر تاریخ کاشت قرار گرفت و با تاخیر در کاشت تعداد شاخه های زایا افزایش یافت. همچنین از لحاظ ارتفاع و تعداد شاخه زایا اختلاف معنی داری ما بین ارقام وجود نداشت ولی در بین ارقام از نظر تعداد شاخه رویا اختلاف معنی داری وجود داشت و رقم سای اکرا دارای بیشتری شاخه رویا بود.