نام پژوهشگر: منصور امیدی
فرزانه کوهزادی منصور امیدی
گیاهان خانواده papaveraceae به واسطه تولید آلکالوئیدهای با ارزش و پرمصرف از جمله مورفین، کدئین، تبائین، نوسکاپین، پاپاورین و سنگوئینارین دارای اهمیت تجاری خاصی در صنایع دارویی می باشند. ژن l – تیروزین دکربوکسیلاز (tydc)، نقطه شروع مسیر سنتز آلکالوئیدهای گروه مورفین در خشخاش می باشد و واکنشی را کاتالیز می کند که منجر به تولید تیرامین از تیروزین می شود و بعد از حداقل 17 مرحله آنزیمی دیگر، حلقه بنزنی با تغییرات بعدی به کدئین و مورفین تبدیل می شود. هدف از این تحقیق، بررسی اثر تشدید بیان ژن tydc در تجمع آلکالوئیدهای بنزیل ایزوکوئینولین و در پی آن، افزایش سنتز آلکالوئیدهای گروه مورفین می باشد. برای رسیدن به این هدف سازه نوترکیبpbi121-tk با کلون سازی ژن تیروزین دکربوکسیلاز حاوی توالی کوزاک در محل ژن gusدر پلاسمید pbi121 تحت پیشبر camv35s و پایان بر nos ساخته شد و نتایج کلونینگ این ژن با استفاده از روشهای مختلف مولکولی، هضم آنزیمی، pcr و آزمون هیستوشیمیایی gus تایید گردید. نتایج hplc گیاهان ترنسژنیک به روش اگرواینفیلتراسیون نشان داد که مقدار آلکالوئیدهای موجود در این گیاهان به مراتب بیشتر از گیاهان غیر ترنسژنیک بود.
مهدی شفیعی علویجه محمود سلوکی
مشگک با نام علمی ducrosia anethifolia(dc.) boiss، گیاهی دارویی، دو ساله و از خانواده چتریان می باشد. این گیاه بومی ایران بوده و در طب سنتی به عنوان داروی سردرد و کمردرد استفاده می شود. در تحقیقات انجام شده، گونه های این جنس، اثرات ضد اضطراب، آرام بخشی، ضد میکروبی علیه باکتری های گرم مثبت و مخمرها را دارا بوده و در تولید داروهای ضد افسردگی استفاده می شوند. این تحقیق به منظور بررسی تولید متابولیت ثانویه، تحت تاثیر تیمارهای مختلف فیزیکی، شیمیایی در کشت سوسپانسیون سلولی گیاه مشگک انجام گرفت. تحقیق شامل سه مرحله تولید کالوس، کشت سوسپانسیون و عصاره گیری انجام شد. به منظور تولید کالوس، ریزنمونه های جوانه جانبی و برگ در محیط کامل ms حاوی تنظیم کننده-های رشدی bap و naa کشت گردید. برای هر تیمار، حدود 0/5 گرم از کالوس های تولید شده مرحله قبل، خرد شده و به محیط کشت سوسپانسیون انتقال یافت. تیمارهای اعمال شده در کشت سوسپانسیون در سطح ریزنمونه، غلظت های مختلف تنظیم کننده رشدی bap و naa، شرایط نوری و دور شیکر به مدت یک ماه انجام گرفت. عصاره گیری با اتانول و n- پنتان انجام گرفت و در نهایت شناسایی کمی و کیفی آن توسط دستگاه gc و gc/ms مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که، نیمی از تیمارهای مذکور توانایی تولید متابولیت ثانویه را دارند و تیمار برگ با تنظیم کننده رشد bap در غلظت 3 میلی گرم در لیتر و naa در غلظت 0/2 میلی گرم در لیتر در سطح نوری 600 lux و بدون شوک دور بهترین تیمار شناخته شد.
پرندیس کاظمی آقافخر میرلوحی
چکیده: گندم گیاهی است از خانواده gramineae و جنس triticum گیاهی است تک لپه که از نظر ارزش اقتصادی بیشترین اهمیت را در میان گیاهان دارا می باشد. با توجه به مناطق رشد گندم می توان اظهار داشت، ایران یکی از مراکز تنوع و کشت انواع گندم است و در این بین گندم تریتیکوم بوئتیکوم که از گندم های بومی و وحشی ایران می-باشد از اهمیت بسیار زیادی برای کارهای اصلاحی و اقتصادی برخوردار است. روش معمول در تفکیک و ارزیابی جمعیت های یک گیاه، مقایسه تفاوت های موجود در طرز رویش افراد جمعیت در زمان و مکان های مختلف و مطالعه مستقیم ژنوم و تجزیه و تحلیل نشانگرهای بیوشیمیایی و ملکولی می باشد. در این پژوهش به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی درون ارقام تریتیکوم بوئتیکوم و نیز مقایسه رابطه ژنتیکی آنها با بعضی ارقام مونوکوکوم از روش issr(inter simple sequence repeat) که روشی مبتنی بر آغازگرهای ریز ماهواره می باشد استفاده گردید. بر اساس نشانگرهای issr از 53 آغازگر به کار رفته، 22 آغازگر تگثیر قابل قبولی نشان دادند و در کل 305 باند مشاهده شد که از بین این تعداد نوار 275 نوار چند شکلی مناسبی معادل 16/90 درصد تولید کردند طبق دندروگرام حاصل از الگوی باندی issr با استفاده از دو نرم افزار arlequin v 3.1 و ntsys v.pc- 2.02e، ارقام تریتیکوم مونوکوکوم و تریتیکوکوم اورارتو7 گروه طبقه بندی شدند و بر این اساس گونه های مونوکوکوم و اورارتو در گروه هایی نزدیک به تریتیکوم بوئتیکوم قرار گرفتند. در نشانگر issr بیشترین درصد تنوع مربوط به ارقام بوئتیکوم استان لرستان وکردستان بین 33/0-32/0 و کمترین آن متعلق به کرمانشاه و تهران23/0- 12/0بود. همچنین بر اساس مقادیر ضریب تشابه ژنتیکی این روند تکرار و این نتایج به اثبات رسید. در این تحقیق ارقام ومونوکوکوم مورد بررسی تشابه زیادی را با بوئتیکوم ها نشان دادندو نشانگر issr هر دو ژنوتیپ را به خوبی تفکیک کرد، پس می-توان اینچنین نتیجه گیری کرد که ممکن است منشأ مونوکوکوم و بوئتیکوم یکسان باشدو با توجه به اینکه بیشترین درصد تنوع ژنتیکی برای تریتیکوم بوئتیکوم در غرب ایران است می توان گفت احتمال دارد منشأ مونوکوم و اورارتو نیز غرب و شمال غرب ایران باشد.بر اساس نتایج pco( تجزیه به مختصات اصلی) که در سه مولفه اول86/37درصد از تغییرات داده ها توجیه شد، نیز نشان داد نشانگر issr در کل ژنوم گندم های مورد نظر ما پراکنده هستند و به خوبی توانایی تفکیک ارقام گندم را دارا هستند. کلمات کلیدی: تریتیکوم بوئتیکوم، تریتیکوم مونوکوکوم، issr، ضریب تشابه ژنتیکی
محمدباقر پارسا قراملکی منصور امیدی
باریجه (ferula gummosa) یکی از مهمترین گیاهان داروئی بومی ایران محسوب می شود. باریجه کاربردهای فراوانی در صنایع داروئی، بهداشتی و عطر سازی دارد. بررسی و مطالعه شکل و ساختار کروموزوم ها در طی تقسیم میتوز از نظر به نژادی، سیستماتیک گیاهی و مطالعه روابط تاکسونومیکی گیاهان حائز اهمیت فراوان است. این پژوهش به منظور بررسی و تجزیه کاریوتیپ گیاه باریجه و مطالعه تنوع سیتوژنتیکی بین جمعیت های باریجه ferula gummosa و همچنین بررسی رابطه احتمالی سیتوتاکسونومیکی این گیاه با دو گیاه ferula hezarlalehzarica و dorema glabrum در آزمایشگاه سیتوژنتیک پژوهشکده گیاهان داروئی جهاد دانشگاهی و دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. چهار جمعیت باریجه از سه استان اصفهان، تهران و مرکزی جمع آوری گردیدند. ابتدا به منظور بهینه سازی جوانه زنی و یافتن بهترین تیمار به منظور رفع خواب بذر گیاه باریجه یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با دو فاکتور جیبرلیک اسید به میزان ppm500 و آبشویی انجام شد. محیط کشت مورد استفاده ms کامل انتخاب شد و فاکتورجیبرلیک اسید در چهار سطح صفر، 12، 24 و 48 ساعت و آبشویی با چهار سطح صفر، 24، 48 و 72 ساعت و هر کدام در چهار تکرار به ترتیب روی بذور اعمال شدند و صفات سرعت جوانه زنی و درصد جوانه زنی پس از 70 روز یادداشت برداری، محاسبه شدند. نتایج آزمایش حاکی از تاثیر مثبت جیبرلیک اسید بر شکست خواب بذر باریجه بودند. حداکثر درصد جوانه زنی در این آزمایش 70 درصد تعیین شد که مربوط به تیمار 24 ساعت جیبرلیک اسید بود. بررسی های کاریوتیپی و شمارش تعداد کروموزوم های متافازی هر یک از 4 جمعیت فریدونشهر، اصفهان، دماوند و تفرش گیاه باریجه نشان داد؛ همه جمعیت های مورد مطالعه دیپلوئیدبوده و دارای22 کروموزوم هستند. فرمول کاریوتیپی برای تمام جمعیت های باریجه بصورت st1+ sm3 + m7 بود و میانگین طول کروموزوم در جمعیت های فریدون شهر، اصفهان، دماوند و تفرش به ترتیب برابر 178/2، 022/2، 035/2 و 880/1 اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد جمعیت های باریجه از نظر درصد نسبی طول کروموزوم ها و نسبت بازوها به لحاظ آماری مشابه بودند. اما از نظر طول بازوها و طول مطلق کروموزوم و نیز شاخص سانترومری تفاوت معنی داری را نشان دادند که این نوع تنوع درون گونه ای می تواند ناشی از تفاوت در مرحله تقسیم سلولی باشد. برای مثال طول نسبی کروموزوم در کروموزوم شماره 1در جمعیت شماره 1 (فریدونشهر) برابر70/11، در جمعیت شماره 2 (اصفهان) برابر 85/11 میکرومتر، در جمعیت شماره 3 (دماوند) مساوی 02/12میکرومتر و در جمعیت شماره 4 (تفرش) مساوی 04/12میکرومتر بود. نتایج تجزیه واریانس طول نسبی کروموزوم های همتا در بین جمعیت های باریجه نشان می دهد؛ هیچ یک از کروموزوم های همتا در بین چهار جمعیت از گیاه باریجه از نظر طول نسبی کروموزوم تفاوت معنی داری ندارند. بررسی کاریوتیپی دو گیاهf. hezarlalehzarica و d. glabrum نشان داد؛ این دو گیاه نیز دیپلوئید بوده و تعداد کروموزوم های آنها 22 عدد هست . فرمول کاریوتیپی برای این دو گیاه نیز بصورت st1+ sm3 + m7 بود. نتایج تجزیه واریانس نشان دادند تمام صفات کروموزومی اندازه گیری شده در این گیاهان در سطح احتمال 1 درصد اختلاف معنی داری دارند. تجزیه خوشه ای نمونه های مورد مطالعه را براساس خصوصیات کروموزومی در دو گروه مجزا قرار داد. دو گیاه f. hezarlalehzarica وd. glabrum در گروه اول و جمعیت های باریجه در گروه دوم قرار گرفتند. بررسی پارامترهای تعیین تقارن کاریوتیپ نشان داد میانگین شاخص تقارن( %s) در گروه اول برابر 22/56 و در گروه دوم برابر با 52/66 بود. میانگین اندیس عدم تقارن بین کروموزومی در گروه اول برابر با 2/0 بود در حالی که این میانگین در گروه دوم برابر14/0 بود. هر چند از نظر دسته بندی استیبنز هر سه گیاه در کلاس a2 قرار می گیرند و از نظر تکاملی ابتدایی محسوب می شوند، اما با توجه به شاخص های تقارنی دیگر مانند اندیس های عدم تقارن، دو گیاه d. glabrum وf. hezarlalehzarica نسبت به باریجه نامتقارن تر بوده و از نظر تکاملی پیشرفته تر محسوب می شوند.
لیلا عوبیدی منصور امیدی
مشگک با نام علمی ducrosia anethifolia (dc.) boiss، گیاهی دارویی، دو ساله و از خانواده چتریان می باشد. این گیاه بومی ایران بوده و در طب سنتی به عنوان داروی سردرد و کمردرد استفاده می شود. در این تحقیق مطالعه میتوزی و بررسی رفتار میوزی برای اولین بار در این گیاه گزارش می شود. عدد پایه کروموزومی در ducrosia anethifolia برابر 11 و تعداد کروموزوم ها 22=x2 =n2 است که در مرحله دیاکینز به صورت بی والانت های حلقوی و میله ای جفت می شوند، هر چند که تعداد معدودی یونی والانت و کوادری والانت هم در این مرحله دیده شده است.کاریوتیپ این گونه از نظر خصوصیات کروموزومی (طول بازوی کوتاه، طول بازوی بلند، طول کل کروموزوم، نسبت بازوی کوتاه به بلند و همچنین نسبت بازوی بلند به کوتاه) مورد ارزیابی قرار گرفت و نیز جهت تعیین وضعیت تکاملی، شاخص های تقارن کاریوتیپی مانند a1، a2، %tf و drl محاسبه شد. بر پایه جدول دوطرفه stebbins گونه مورد بررسی در کلاس a2 قرار گرفت. فرمول کاریوتیپی گونه نشان می دهد که نوع کروموزوم ها متاسانتریک و ساب متاسانتریک است و یک جفت از کروموزوم ها دارای قمر می باشد. در بررسی مراحل مختلف تقسیم میوزی گیاه مشگک، ناهنجاری های میوزی شامل چسبندگی کروموزومی، کروموزوم تأخیردار، مهاجرت زودرس کروموزوم ها، توده کروماتینی و میکرونوکلئوس در فراوانی کم مشاهده گردید. شاخص میوزی اندازه گیری و 4 سلول با سایز برابر در مرحله تتراد نرمال درنظر گرفته شد. قدرت باروری دانه گرده نیز به روش کلاسیک و با توجه به رنگ پذیری آن ارزیابی گردید. دانه های گرده رنگ شده با اندازه طبیعی به طور بالقوه بارور و طبیعی در نظر گرفته شد. با وجود شکل گیری بی والانت نرمال در اکثر سلول های مطالعه شده و بالا بودن شاخص میوزی، رفتار میوزی گونه نرمال و رنگ پذیری دانه گرده 97 درصد برآورد شده است.
چیمن ابراهیمی منصور امیدی
چکیده فندق معمولی، گونه corylus avellana یکی از گونه های متعلق به تیره corylaceae است. این گونه در سراسر اروپا گسترش یافته است و امتداد آن تا آسیای صغیر نیز می رسد. در ایران نیز در نواحی معتدله و معتدله سرد پراکنش دارد. فندق محتوی چربی، پروتئین، کربوهیدرات، فیبر غذایی، ویتامین ها، مواد معدنی و فنل های آنتی اکسیدان است. اخیراً گزارش هایی درباره فعالیت آنتی اکسیدانی و آنتی میکروبی عصاره های مغز فندق و پوشش برگی سبز فندق و دیگر محصولات مانند برگ آن داده شده است. به علاوه مطالعات اخیر بر روی فندق نشان داده است که اندام های مختلف این گیاه حاوی متابولیت های مختلف با خواص دارویی با ارزش است. تاکسول یک ماده ضد سرطان است که اخیراً در فندق شناسایی شده است. از آنجایی که استفاده از تکنیک های کشت بافت به عنوان یک ابزار مناسب برای تکثیر انبوه و تولید متابولیت های ثانویه گیاهی درحال گسترش است در این تحقیق شرایط کشت درون شیشه ای فندق مورد بررسی قرار گرفت. از برگ، دمبرگ و جوانه به عنوان ریزنمونه استفاده شد. این ریزنمونه ها بر روی محیط کشت ms حاوی غلظت های مختلف هورمون های 2.4-d، naa و bap کشت شدند.برای برگ ها و جوانه ها در همه تیمارها بیشترین درصد القای کالوس(100%) بدست امد اما پاسخ دمبرگ نسبت به برگ و جوانه ضعیف تر بود. سپس کالوس های بدست آمده از تیمارهای کالزایی برای القای جنین زایی سوماتیکی به محیط کشت ms محتوی 2.4.d (1/0، 2/0، 4/0 و 8/ 0 mg.l-1) و iba (1/0 و 2/ 0mg.l-1) در ترکیب با bap (1/0، 2/0، 4/0 و 8/ 0mg.l-1) و kin (1/0 و 2/ 0mg.l-1) منتقل شدند. بیشترین درصد القای پیش جنین در ریزنمونه برگ در تیمار mg.l-1 1/0 iba و mg.l-1 1/0 kin (91%) و تیمار mg.l-1 1/0 2.4.d و mg.l-1 1/0 و 2/ bap (58%) و برای دمبرگ در تیمار حاوی mg.l-1 4/0 2.4-d و mg.l-12/0 bap(50%) بدست آمد. برای بلوغ و جوانه زنی جنین های القا شده از سطوح مختلف (0، 5/0، 5/1، 5/2 و 5mg.l-1) aba و ga3 و برای القای شاخه زایی از bap، kin، tdz و zeaدر غلظت های mg.l-1 0، 75/0، 5/1 و 5/2 استفاده شد.
سعید پروانه منصور امیدی
چکیده گیاه تاتوره (datura stramonium) یک گیاه دارویی که دارای متابولیتـهای ثانویه آتروپین و هیوسین است. این دو آلکالوئید در پزشکی کاربرد های فراوانی داشته و برای درمان اسپاسم و خواص آنتی کولینرژیکی استفاده می شود. عموماً یکی از اثرات این آلکالوئید ها تأثیر روی اعصاب پاراسمپاتیک بدن است. این تحقیق با دو آزمایش جداگانه روی مقدار و میزان این آلکالوئید ها، تحت تأثیر سطوح کود نیتروژنی و الیسیتور متیل جاسمونات در تاتوره انجام شد. آزمایش کشت گلخانه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام شد، عامل اول سطوح مختلف نیتروژن شامل 50، 150 و 250 کیلوگرم در هکتار نیترات آمونیوم و عامل دوم سطوح مختلف الیسیتور شامل 1/0، 1 و 10 میکرو مولار الیسیتور متیل جاسمونات که به صورت محلول پاشی روی گیاه اعمال شد. آزمایش کشت بافت به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد، عامل اول سطوح مختلف نیتروژن در محیط ms½ شامل 5/0، 1 و 2 برابر محیط پایه ms½ و عامل دوم سطوح مختلف الیسیتور شامل 1/0، 1 و 10 میکرو مولار الیسیتور متیل جاسمونات بودند. کاربرد سطوح مختلف نیتروژن دارای اختلاف معنی داری در سطح یک درصد بر روی تعداد ساقه فرعی، ارتفاع گیاه، تعداد برگ، تعداد گل، وزن تر و خشک گیاه، قطر تاج گیاه، طول و عرض برگ داشت. میزان آلکالوئید آتروپین، میزان کلروفیل و غلظت کلروفیل در هر سه تیمار نیتروژنی اختلاف معنی داری در سطح یک درصد با هم نشان دادند؛ اما آلکالوئید هیوسین اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشت. اثر متقابل بین دو عامل فقط برای وزن تر دارای تفاوت معنی داری بین تیمارهای کشت شده در گلخانه بود. تاثیر بر روی میزان آلکالوئید هیوسین در گیاهان کشت شده در گلخانه و گیاهان کشت بافتی، اختلاف معنی داری داشت. ولی سطوح الیسیتور متیل جاسمونات بر میزان آلکالوئید آتروپین تاثیری نداشت.
زهرا قربانزاده محمد احمدآبادی
بنفشه آفریقایی یکی از مهم ترین گیاهان زینتی در سراسر جهان به شمار می رود. این گیاه غالبا مورد تهاجم بوسیله قارچ های fusarium oxxyporum، گونه های مختلف phytophtora ، pythium و botrytis قرار می گیرد که باعث ایجاد بیماری پوسیدگی ریشه و طوقه، سفیدک پودری و بلایت باکتریایی می شوند. برای افزایش بازارپسندی در این گیاه و ایجاد ارقام جدید نیاز به تکنیک های مهندسی ژنتیک می باشد که چشم انداز-های نو برای توسعه صنعت باغبانی از طریق ایجاد صفات برتر و مفید فراهم می کند. سیستم سریع باززایی از طریق in vitro یکی از مسایل اساسی برای تکثیر سریع و دستکاری های ژنتیکی از بنفشه آفریقایی می باشد. در این پژوهش برای توسعه باززایی سریع با کارایی بالا و سیستم سازگاری برای بنفشه آفریقایی از قطعات دمبرگ در محیط پایه rm با ترکیبات مختلف هورمونی استفاده شد. توسعه و بهینه کردن پروتوکل مناسب باززایی در شرایط درون شیشه ای در کم ترین زمان برای بنفشه آفریقایی انجام شد. باززایی از هر دو طریق اندام زایی و جنین زایی سوماتیکی با فراوانی بالا انجام شد. همچنین توسعه تشکیل سریع ریشه و پروتوکل مناسب جهت سازگاری گیاهچه های باززا شده از کشت درون شیشه ای انجام شد. پروتوکل بدست آمده یک سیستم کشت بافت سریع، ساده، قابل اطمینان برای تکثیر تجاری و برای تراریزش بنفشه آفریقایی می تواند محیا کند. انتقال ژن به روش ریز پرتابی یک سیستم رایج برای انتقال ژن است و از طریق تفنگ ژنی صورت می گیرد. از اینرو بهینه سازی پارامتر های موجود در این روش می تواند منجر به افزایش احتمال انتقال پایدار ژن های مفید از قبیل ژنهای مربوط به تغییر رنگ و شکل گل و مقاومت به آفات و بیماری ها به گیاه بنفشه آفریقایی شود. در این تحقیق انتقال و بیان موقت ژن گزارشگر gus در نمونه های برگی استریل گیاه بنفشه آفریقایی با روش ریزپرتابی مورد بررسی قرار گرفت. با بررسی بیان موقت ژن gus از طریق رنگ آمیزی هیستوشیمیایی، استفاده از ذرات طلا با تنظیم فاصله آداپتور از بافت برگی روی 5 سانتی متر در فشار psi 1350 برای انتقال ژن پایدار به این گیاه مناسب تشخیص داده شد. در این پژوهش ژن کیتیناز که باعث القای مقاومت به بیماری می شود از طریق ریز پرتابی به گیاه بنفشه آفریقایی انتقال داده شد. بمباران قطعات برگی با پلاسمید pbin61 که دارای کاست ژن کیتیناز (ech42) و ژن گزینشگر نئومایسین فسفو ترانسفراز (nptii) انجام شد. باززایی روی محیط حاوی کانایسین 50 میلی گرم در لیتر بدست آمد. جهت افزایش فشار گزینش گیاهان باززا شده به محیط حاوی 100 میلی گرم در لیتر کانامایسین منتقل شد. آنالیز pcr از dna استخراج شده گیاهان مثبت به ech42 حضور ژن ech42 را در گیاهان تایید کرد. آنالیز rt-pcr نیز بیان ژن ech42 را در 3 گیاه تراریخت تایید کرد. نتایج حاصل برای اولین بار در بنفشه آفریقایی کارایی تراریزش از قطعات برگ را نشان می دهد
سعید رأفت منصور امیدی
چکیده ندارد.
امیررضا زارع کاریزی منصور امیدی
چکیده ندارد.
ندا ایروانی منصور امیدی
چکیده ندارد.
راحیل اشتری منصور امیدی
چکیده ندارد.
امیر رضا زارع کاریزی منصور امیدی
آنغوزه گیاهی دارویی، علفی و چند ساله که بومی ایران و افغانستان است و تا ارتفاع بیش از 2 متر رشد می کند. آنغوزه به عنوان دارویی بسیار موثر بر روی سیستم هاضمه، پاک کننده و تحریک کننده پرزهای روده ای عمل می کند. صمغ رزینی که از ریشه این گیاه بدست می آید دارای خواص کرم کشی، ضد انقباض و تشنج، بادشکن، بر طرف کننده بوی بد، خلط آور، ضد یبوست، داروی مسکن و اشتها آور می باشد. بیشتر تقاضا برای صمغ آنغوزه بوسیله جمع آوری مقدار زیادی صمغ از جمعیت های طبیعی پاسخ داده می شود. بهره برداری پی در پی آنغوزه از جمعیت های وحشی خطر جدی را برای بقاء این گیاه، خصوصاً هنگامیکه پیش از بذر دهی برداشت می شود، به وجود آورده است. تکثیر رویشی برای این گونه تا به حال شرح داده نشده است. علاوه بر این، تکثیر از طریق بذر به دلیل خواب بذر تا حدودی مشکل می باشد. در نتیجه، آنغوزه به عنوان یک گیاه دارویی در حال انقراض در کتاب داده های قرمز ایران به ثبت رسیده است. از اینرو درک پیشگیرانه بر روی حفاظت، زراعت و کاربرد مناسب از این گونه گیاهی برای آینده ضروری است. در سالهای اخیر، تمایل برای تکنیک های کشت بافت که ابزار مناسبی را برای تکثیر انبوه و حفاظت ژرم پلاسم از گیاهان دارویی کمیاب و در حال انقراض پیشنهاد می کند، افزایش یافته است. اثر تیمارهای مختلف شامل سطوح متفاوتی از جیبرلین، سرما، شستشو با آب جاری و تیمار ترکیبی سرما و جیبرلین برای بهبود جوانه زنی آزمایش شد. سرما و تیمار جیبرلین به طور معنی داری بر روی درصد و سرعت جوانه زنی تاثیر داشتند. تیمارهای ترکیبی سرما برای 30 و 60 روز با سایر تیمارها، برای شکست خواب بذر بسیار موثر بودند. در میان تیمارهای ترکیبی سرما، بیشترین درصد جوانه زنی در تیمار ترکیبی سرما و ppm 2000 از جیبرلیک اسید بدست آمد. و کمترین درصد جوانه زنی در تیمار شاهد و شستشو در آب جاری بدست آمد. کالوس ها از ریزنمونه های ریشه، هیپوکوتیل و برگ لپه ای گیاهچه های آنغوزه بر روی محیط کشت ms حاوی 2-0 میلی گرم در لیتر 2,4-d یا naa به تنهایی و یا در ترکیب با 2-0 میلی گرم در لیتر ba یا kin بدست آمد. در محیط حاوی 1 میلی گرم در لیتر naa در ترکیب با 1 میلی گرم در لیتر ba بیشترین درصد تشکیل کالوس (100%) در ریزنمونه های ریشه به وجود آمد. بذرهای خراش داده شده به محیط کشت ms حاوی غلظت های مختلف هورمونی برای جنین زایی سوماتیکی انتقال داده شدند. در میان غلظت های استفاده شده، بیشترین درصد جنین زایی سوماتیکی (6/59%) بر روی محیط کشت ms پایه بدون هورمون مشاهده شد. پس از انتقال کالوس ها به محیط کشت حاوی 3-1 میلی گرم در لیتر ba یا kin به تنهایی و یا در ترکیب با 2/0 و 5/0 میلی گرم در لیتر naa نوساقه ها به وجود آمدند. ba نسبت به kin برای القای نوساقه ها بسیار موثر بود. کالوس های تولید شده از هیپوکوتیل بیشترین درصد باززایی نوساقه ها (1/81%) را با 4/7 نوساقه در هر کالوس نشان دادند در حالیکه، کالوس های ریشه کمترین تعداد نوساقه ها را بر روی محیط محتوی 1 میلی گرم ba و 2/0 میلی گرم naa نشان دادند. بیشترین میزان ریشه دهی نوساقه ها (8/88%)، تعداد (23/7) و طول ریشه (34/5) بر روی محیط کشت ms 2/1 در ترکیب با 5/2 میلی گرم در لیتر iba بدست آمد. گیاهچه های درون شیشه ای تولید شده ساز گار شده و با موفقیت به خاک انتقال داده شدند.
ندا ایروانی منصور امیدی
وشاء با نام علمی dorema ammoniacum گیاه دارویی چند ساله با ارتفاع 1 تا 2 متر، حاوی عصاره ای شیری رنگی در اواخر بهار و اوایل تابستان می باشد. زیستگاه اصلی این گیاه نواحی خشک و نیمه خشک آسیای مرکزی شامل ایران، افغانستان و پاکستان می باشد. وشاء دارای خواص دارویی ضد تشنج و محرک می باشد و در پاره ای از مواقع به عنوان یک معرق نیز استفاده می شود. این گیاه همچنین به طور وسیعی در لوازم آرایشی، صنایع صابون سازی و به عنوان ادویه در غذا استفاده می شود. در سالهای اخیر بهره وری بی رویه به جمعیت های طبیعی این گیاه صدمه وارد کرده است. به طوریکه وشا به عنوان یک گیاه در حال انقراض در کتاب داده های قرمز ایران به ثبت رسیده است. بنابراین، نیاز مبرمی به گسترش و انجام استراتژی های حفاظتی برای بهره برداری از وشاء وجود دارد. کشت بافت روشی موثر، کارآمد و مناسب برای محافظت وشاء می باشد. پیش تیمارهای مختلفی از جمله خراش دهی شیمیایی، سرمادهی درون ماسه و پتری دیش، جیبرلیک اسید و تیمار های ترکیبی سرما و جیبرلین را برای از بین بردن خواب و افزایش جوانه زنی مورد بررسی قرار دادیم. نتایج نشان دادند که بذرهای وشا دارای خواب درونی هستند و برای جوانه زنی نیاز به سرمادهی دارند. تجزیه واریانس نشان داد که هر دو غلظت جیبرلین و سرما اثرات معنی داری را بر جوانه زنی داشتند. در ماسه مرطوب برای 30، 60 و 90 روز سرعت جوانه زنی به ترتیب 72/0، 2/1 و 3/1 بود ولی جوانه زنی در پتری دیش برای 90 روز برابر با 6/0 شد. بیشترین درصد جوانه زنی (5/95درصد) پس از یک تیمار ترکیبی از جیبرلین و 60 روز سرما بدست آمد. قطعات جداکشت ریشه، هیپوکوتیل و برگ لپه ای بر روی محیط پایه ms حاوی 4-0 میلی گرم در لیتر از هورمون های naa یا 2-4-d به تنهایی و یا در ترکیب با 2-0 میلی گرم در لیتر bap یا کینتین به منظور کالزایی قرار داده شدند. بیشترین درصد کالزایی در قطعات جداکشت ریشه بر روی محیط حاوی 1 میلی گرم در لیتر naa در ترکیب با 2 میلی گرم در لیتر bap بدست آمد. کالوس های بدست آمده از قطعات جداکشت هیپوکوتیل برای جنین زایی سوماتیکی بهتر بودند. به منظور جنین زایی سوماتیکی بذرهای خراشیده وشاء بر روی محیط کشت حاوی غلظت های مختلف 2,4-d و bap کشت گردید. بیشترین درصد جنین زایی سوماتیکی و تعداد جنین در هر کشت پس از 2 ماه بر روی محیط کشت پایه ms بدون تنظیم کننده رشد بدست آمد. کالوس های بدست آمده از ریزنمونه های مختلف به منظور باززایی بر روی محیط کشت ms حاوی غلظت های 4-1 میلی گرم در لیتر bap به تنهایی و یا در ترکیب با naa یا iba در غلظت های 2/0 و 5/0 کشت گردیدند. کالوس های هیپوکوتیل نسبت به کالوس های ریشه و برگ لپه ای به طور معنی داری درصد باززایی و تعداد گیاهچه بیشتری را ایجاد نمودند. به طوریکه این ریزنمونه ها بر روی محیط کشت ms حاوی 2 میلی گرم در لیتر bap در تر کیب با 2/0 میلی گرم در لیتر iba بیشترین درصد نوساقه (3/87 درصد) را ایجاد نمودند. بهترین محیط برای ریشه زایی محیط کشت ms حاوی 5/2 میلی گرم در لیتر iba بود. بر روی این محیط بیشترین درصد ریشه زایی نوساقه ها (3/87 درصد) با میانگین 2/5 ریشه در هر نوساقه بود. این گیاهان سپس سازگار شده و به خاک انتقال داده شدند. از روش شرح داده شده در این پایان نامه می توان به طور موفقیت آمیزی برای تکثیر انبوه و حفاظت از ژرم پلاسم گیاه دارویی در حال انقراض وشاء استفاده نمود.
صدیقه بگم حسینی منصور امیدی
چکیده شوید( anethom graveolens l.) یکی از گیاهان دارویی و ادویه ای مهم است که به خانواده چتریان تعلق دارد. به منظور بررسی تنوع ژنتیکی شوید بر اساس نشانگر های مورفولوژیکی و مولکولی بذر های 37 توده از نقاط مختلف ایران جمع آوری شد و همراه 1 رقم اروپایی در خرداد ماه 1386 کشت شدند.آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی شیروان انجام شد و صفات مورفولوژیکی توده ها یاد داشت برداری شد. تنوع مولکولی این توده ها نیز با استفاده از نشانگر های aflp در پژوهشکده زیست فن آوری و کشاورزی دانشگاه زابل از آذر ماه 1386 آغاز شد. نتایج حاصل از بررسی های مورفولوژیکی نشان داد که عملکرد اسانس و ارتفاع تا اولین شاخه دارای بیشترین ضریب تغییرات و صفات فنولوژیکی دارای کمترین تنوع بودند. بیشترین ضریب همبستگی بین روز تا رسیدگی گل آذین اصلی و فرعی به میزان 98/0 و کمترین همبستگی بین در صد اسانس و وزن هزار دانه با 0059/0 به دست آمد. در تجزیه رگرسیون گام به گام برای عملکرد اسانس به عنوان تابع، عملکرد بذر، در صد اسانس و ارتفاع تا اولین شاخه 98% از تغییرات را توجیه کردند. در تجزیه مولفه های اصلی و تجزیه به عامل ها نیز چهار مولفه بزرگ تر از 1 به ترتیب 82% و 85% از تغییرات کل را توجیه کردند. تجزیه خوشه ای با استفاده از صفات مورفولوژیکی و مولکولی توده های شوید را به چهار گروه تقسیم کرد. تجزیه خوشه ای بر روی صفات مورفولوژیکی با استفاده از روش ward و ضریب تشابه دایس انجام گرفت. در تجزیه مولکولی از 5 ترکیب آغازگر aflp استفاده شد و میزان pic، به طور متوسط 47/54% برآورد شد. تجزیه خوشه ای داده های مولکولی بر مبنای روش upgma و ضریب تشابه جاکارد انجام گرفت. در تجزیه مختصات اصلی نیز 13 مولفه اول 69% از تغییرات کل را توجیه کردند. از تست مانتل برای تعیین میزان همبستگی بین ماتریس های تشابه و کوفنتیک استفاده شد و 8/0=r به دست آمد. گروه بندی داده ها در هر دو روش مورفولوژیکی و مولکولی با نواحی جغرافیایی مطابقت نداشت. انجام تست مانتل بر روی میزان همبستگی داده های مولکولی و مورفولوژیکی همبستگی ضعیفی را بین آن ها نشان داد.