نام پژوهشگر: احمد ارزانی
مرضیه بقایی نیا آقافخر میرلوحی
این پژوهش با هدف ارزیابی فنوتیپی نتاج گزینش یافته از جوامع دارای تنوع طبیعی و القایی در اسپرس و نیز گروهبندی و تعیین روابط بین صفات و معرفی بهترین والدین از بین هر دو جامعه انجام گردید.تنوع قابل ملاحظه ای برای صفات عملکرد علوفه تر و خشک، درصد ماده خشک، دیرزیستی و حساسیت به سفیدک سطحی در هر دو جامعه مشاهده گردید. مقایسه ضریب تنوع فنوتیپی و ضریب تنوع درون جوامع بین فامیل های موتانت و غیرموتانت در سال اول اختلاف آماری معنی داری را نشان نداد در حالی که در سال دوم از نظر صفت درصد ماده خشک غیرموتانت ها تنوع فنوتیپی بالاتری نشان دادند. مقایسه میانگین موتانت ها و غیرموتانت ها تفاوت معنی داری را برای صفات تعداد ساقه در واحد سطح، ارتفاع بوته، نسبت برگ به ساقه، درصد ماده خشک و امتیاز رشد بهاره نشان داد که از بین این صفات فامیل های موتانت تنها برای صفت نسبت برگ به ساقه و فامیل های غیرموتانت برای سایر صفات برتری داشتند. نتایج اثر متقابل فامیل*سال نشان داد که اثر متقابل برای تمام صفات به جز صفت ارتفاع بوته معنی دار بود. نتایج قابلیت ترکیب پذیری عمومی صفات نشان داد که از نظر این شاخص موتانت ها از ترکیب پذیری عمومی کمتری برای اکثر صفات برخوردار بودند. تجزیه کلاستر بر اساس مقادیر ترکیب پذیری عمومی در هر یک از جوامع موتانت و غیرموتانت منجر به 4 گروه مجزا گردید. به طوری که بر اساس آن فامیل های موتانت 8، 9، 10، 11، 12، 13، 18، 36، 39 و 40 و فامیل های غیرموتانت 1، 3، 5، 6، 7 و 9 بر مبنای قابلیت ترکیب پذیری عمومی برای صفات مهم به عنوان بهترین والدین برای ایجاد واریته ترکیبی معرفی شدند. به طور کلی القاء موتاسیون رابطه بین برخی خصوصیات را تغییر داد به عنوان مثال همبستگی عملکرد علوفه خشک با تعداد شاخه فرعی در غیرموتانت ها منفی بود در حالی که این همبستگی در موتانت ها مثبت بود. همبستگی درصد برگ با تعداد ساقه در بوته در موتانت ها مثبت ولی در غیرموتانت ها منفی بود. مقایسه تجزیه عامل ها در دو جامعه نشان داد که فامیل های موتانت توانستند با تعداد عامل کمتری واریانس بیشتری را نسبت به فامیل های غیرموتانت توجیه کنند. نتایج تجزیه کلاستر در موتانت ها و غیرموتانت-ها، تنوع و گوناگونی بالا در هر یک از جوامع را تأیید کرد به طوری که بر اساس آن گروه های دارای خصوصیات برتر مشخص شدند. در گروه اول موتانت ها ژنوتیپ هایی قرار گرفتند که در سال اول فقط تا مرحله رشد روزت پیش رفته و وارد مرحله ساقه دهی نشدند و به نظر می رسد موتاسیون روی این ژنوتیپ ها اثر گذاشته و نیاز به بهاره سازی را در آن ها ایجاد کرده باشد. همچنین آلودگی این گروه به سفیدک سطحی حداقل بود و برای نسبت برگ به ساقه حداکثر میانگین را دارا بودند. در مجموع نتایج نشان داد که دامنه تنوع ژنتیکی وسیعی در هر یک از جوامع موتانت و غیرموتانت وجود دارد که میتواند در برنامه های اصلاحی آتی مورد استفاده فرار گیرد.
علیرضا حقیقی حسنعلی ده احمد ارزانی
خشکی یکی از مهمترین عوامل محدود کننده تولید گیاهان زراعی در دنیا می باشد. تلاش های زیادی در زمینه ی ایجاد غلات جدید با عملکرد و سازگاری بیشتر صورت گرفته است که تنها نمونه موفق آن تاکنون تریتیکاله بوده است. این بررسی در سال زراعی 87-1386 در قالب دو آزمایش جداگانه به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در دو محیط تنش و غیرتنش رطوبتی، با دو رژیم رطوبتی مختلف شامل آبیاری براساس 3 70 و 3 130 میلی متر تبخیر از تشت تبخیر کلاس aانجام شد. هیجده لاین تریتیکاله مشتمل بر 9 لاین دابل هاپلوئید و 9 لاین خواهری7 fبه همراه دو رقم گندم نان (روشن و کویر)، مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که در دو محیط عادی و تنش رطوبتی تفاوت بین ژنوتیپ ها از نظر کلیه صفات به جز وزن دانه در سنبله، طول آخرین میانگره و تعداد سنبله در واحد سطح، معنی داربوده است. نتایج تجزیه واریانس مرکب داده ها نشان داد که تنش رطوبتی بر روی تمامی صفات تاثیر بسیار معنی داری داشته است. اثر متقابل ژنوتیپ و محیط نیز برای صفات روز تا سنبله دهی، وزن دانه در سنبله، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، و شاخص برداشت بسیار معنی دار بود. همبستگی عملکرد دانه در شرایط بدون تنش و دارای تنش رطوبتی با تعداد سنبله در واحد سطح، تعداد دانه در سنبله، وزن دانه در سنبله، وزن هزار دانه و عملکرد بیولوژیک مثبت و بسیار معنی دار بود. بعلاوه در شرایط تنش عملکرد دانه با طول پدانکل نیز همبستگی مثبت و معنی داری داشت. محاسبه ضرایب تنوع ژنتیکی و فنوتیپی نشان داد که بیشتر صفات از تنوع قابل توجهی برخوردار بوده اند. وراثت پذیری عمومی عملکرد دانه در مقایسه با سایر صفات به جز تعدادی صفت در هر دو شرایط محیطی کمتر بود. نتایج حاصل از تجزیه ضرایب مسیر برای عملکرد دانه در واحد سطح نشان داد که تعداد سنبله در واحد سطح بیشترین اثر مستقیم مثبت را بر عملکرد دانه در واحد سطح در شرایط بدون تنش و دارای تنش رطوبتی داشته است. نتایج تجزیه خوشه ای لاین های تریتیکاله نشان داد که در شرایط بدون تنش و دارای تنش رطوبتی لاین ها بترتیب در سه و دوگروه قرار گرفتند. در شرایط بدون تنش رطوبتی بیشترین فواصل ژنتیکی مربوط به لاین های دابل هاپلوئید شماره 10 و 7fشماره 8 بود. در شرایط دارای تنش رطوبتی نیز لاین های دابل هاپلوئید شماره 16 و 7fشماره 8 بیشترین فاصله ژنتیکی را دارا بودند. نتایج مقایسات میانگین شاخص ها تحمل و حساسیت به خشکی برای لاین های تریتیکاله و ارقام گندم نشان داد که شاخص stiبهترین شاخص برای انتخاب در شرایط مزرعه ای تنش و عدم تنش رطوبتی می باشند. بر این اساس می توان لاینشماره 1 ،7fرا بعنوان بهترین لاین برای کشت در شرایط دارای تنش معرفی نمود.
پوراندخت گلکار احمد ارزانی
به منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی برای خصوصیات مرفوفنولوژیک، عملکرد، اجزاء عملکرد و خصوصیات مرتبط با کیفیت شامل درصد روغن، پروتئین دانه و اسیدهای چرب (اسید لینولئیک، اسید اولئیک، اسید پالمتیک و اسید استئاریک) نتاج حاصل از تلاقیهای دای آلل 8 رقم گلرنگ در نسل f1 به روش یک گریفینگ، مدل مختلط bو در نسل f2به روش دو گریفینگ، مدل مختلط bو همچنین در هر دو نسل ارزیابی f1 و f2 با مدل هیمن و جینکز مورد بررسی قرار گرفتند. بدین منظور تلاقی های دای آلل کامل ژنوتیپ های مزبور در نسلf1 شامل 64 ژنوتیپ در قالب طرح لاتیس سه گانه و تلاقی های دای آلل یکطرفه آنهادر نسلf2 (36 ژنوتیپ) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک نجف آباد، کاشت و مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس بیانگر وجود تفاوت معنی دار بین ژنوتیپ های مورد بررسی در هر دو نسل مورد ارزیابی بود. نتایج تجزیه واریانس ژنتیکی صفات بر مبنای روش تجزیه و تحلیل گریفینگ حاکی از معنی دار بودن میانگین مربعات قابلیت ترکیب پذیری عمومی ((gca برای کلیه صفات و قابلیت ترکیب پذیری خصوصی (sca) (به جز برای روز تا تکمه دهی)، در نسل های ارزیابی f1 و f2بود، که مبین اهمیت توأم اثرات افزایشی و غیرافزایشی ژن ها در کنترل ژنتیکی این صفات بود. وراثت پذیری خصوصی بالا و درجه غالبیت کمتر از یک برای صفات ارتفاع، تعداد دانه در طبق و لینولئیک اسید در هر دو نسل ارزیابی حاکی از نقش بیشتر اثرات افزایشی ژن ها و کارائی بالای انتخاب برای بهبود آنها بود. وراثت پذیری خصوصی پائین برای صفات تعداد طبق در بوته، روز تا گلدهی، درصد روغن و پروتئین دانه بیانگر اهمیت بیشتر اثرات غالبیت در کنترل ژنتیکی این صفات بود. لذا به منظور بهبود این صفات می توان از روش های مبتنی بر تولید هیبرید بهره جست. برآورد میانگین مربعات اثرات تلاقی های متقابل و اثرات مادری (c) معنی دار برای روز تا سبز شدن، روز تا تکمه دهی، روز تا گلدهی، تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه، قطر طبق اصلی و اسید لینولئیک در نسلf1 حاکی از اهمیت توارث سیتوپلاسمی در کنترل صفات ذکر شده می باشد. پارامتر d برای کلیه صفات مورد بررسی در هر دو نسل و پارامترهای h1 و h2 نیز برای کلیه خصوصیات(به جز روز تا تکمه دهی درهر دو نسل و پارامتر h1 برای تعداد شاخه اصلی در بوته در نسلf1) معنی دار بودند. در بین اجزای اصلی عملکرد دانه، تعداد دانه در طبق در هر دو نسل ارزیابی، بیشترین همبستگی مثبت و معنی دار را با عملکرد دانه داشت. صفات کیفی درصد روغن و اولئیک اسید نیز، همبستگی مثبت و معنی داری با عملکرد دانه در هر دو نسل f1و f2داشتند. تجزیه و تحلیل نسل های f1، f2و f2:3 حاصل از تلاقی ژنوتیپ گل سفید بدون خار(اصفهان) با ژنوتیپ گل زرد 191-22 خاردار (مکزیکی) بیانگر توارث تک ژنی برای خارداری و اپیستازی مغلوب (9:3:4) برای رنگ گل بود. اندازه گیری آنتی اکسیدانهای برگی شامل گلوتاتیون ردوکتاز (gr)، سوپر اکسید دیسموتاز (sod)، آسکوربات پراکسیداز ((apx، کاروتنوئید و لیپید پراکسیداسیون ((lp و اجزاء کلروفیل (a،b ، (a+b در ژنوتیپ های والدی و 12 دورگ حاصل از تلاقی 4 ژنوتیپ انتخاب شده از بین 8 والد، انجام شد. نتایج تجزیه واریانس تفاوت معنی داری از نظر محتوای آنتی اکسیدانها و کلروفیل نشان داد. تفاوت معنی داری بین تلاقی های متقابل از نظر سطح آنتی اکسیدانها به جز گلوتاتیون ردوکتاز مشاهده شد که این نتیجه می تواند بیانگر وجود اثرات سیتوپلاسمی معنی دار بر فعالیت آنتی اکسیدانهای برگی باشد. تنوع ژنتیکی 16 ژنوتیپ والدی درشروع آزمایش با استفاده از نشانگر مولکولی issr بررسی شد. از بین 27 آغازگر، 20 آغازگر در بین ژنوتیپها چند شکلی نشان دادند که درصد چندشکلی از 25 تا 91 درصد متغیر بود. در مجموع 204 باند تکثیر شد که از این تعداد 149 باند (13/9 درصد) بین ژنوتیپها چند شکلی نشان دادند. در تجزیه خوشه ای بر اساس نشانگر مولکولیissr و با قطع دندروگرام در ضریب تشابه 57 درصد، ژنوتیپ ها به 4 گروه دسته بندی شدند. ژنوتیپ ac-sunset در گروه اول، ژنوتیپ های ایرانی انتخاب شده از مناطق مختلف جغرافیائی ازجمله اصفهان، اراک، ارومیه و آذربایجان در گروه دوم، ژنوتیپ های مکزیکی 38-7، 138-2 و 191-22 در گروه سوم و ژنوتیپ آلمانی ge62918 با دو ژنوتیپ مکزیکی 216-13 و 45-17 در گروه چهارم قرار گرفتند.
زهرا خان احمدی سعدالله هوشمند
مکانیسم های تحمل به تنش شوری به عنوان صفت کمی مشتمل بر واکنش های اسمزی و یونی و عواقب ثانویه ناشی از آن نظیر تنش اکسیداتیو می باشد. سیتوپلاسم به لحاظ داشتن اندامک های مهم کلروپلاست و میتوکندری که در فرآیند های فیزیولوژیک نظیر فتوسنتز و تنفس ایفای نقش دارد، حائز اهمیت است. این تحقیق با هدف بررسی تحمل به شوری لاین های آلوپلاسم گندم اجرا گردید. بدین منظور 25 لاین آلوپلاسم گندم با هسته رقم هگزاپلوئید t. aestivum var albidum novosibirskaya 67)) و سیتوپلاسم های متفاوت از دو جنس triticum و aegilops و یک لاین از secale cereale به همراه لاین یوپلاسم (67n) به عنوان رقم شاهد به صورت اسپیلیت پلات در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد مورد ارزیابی قرار گرفتند. لاین ها در محیط ماسه و پرلیت کشت شدند و پس از دوهفته از زمان کشت به تدریج تحت سطوح مختلف شوری صفر، 100 و 200 میلی مولار nacl قرار گرفتند. یک ماه پس از اعمال تنش خصوصیات محتوای آب نسبی اندام هوایی، غلظت کلروفیل و کارتنوئید، غلظت یون های سدیم و پتاسیم و نسبت سدیم به پتاسیم در اندام هوایی و ریشه، وزن ماده خشک بوته، شاخص پایداری سلول و میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان انداز گیری شد. نتایج نشان داد که تیمار شوری موجب کاهش معنی داری در صفات محتوای آب نسبی اندام هوایی، وزن ماده خشک و میزان پتاسیم ریشه شد و باعث افزایش معنی دار غلظت سدیم و نسبت سدیم به پتاسیم در اندام هوایی و ریشه و نیز میزان فعالیت آنزیم های سوپراکسیددیسموتاز (sod) و آسکوربات پراکسیداز (apx) شد. تأثیر تنش شوری بر روی غلظت کلروفیل و کارتنوئید، میزان پتاسیم اندام هوایی و فعالیت آنزیم کاتالاز معنی دار نبود. اثر متقابل شوری و ژنوتیپ برای همه صفات به جز برای رنگیزه های فتوسنتزی در سطح یک درصد معنی دار شد. بین لاین ها نیز در سطوح متفاوت شوری برای صفات اندازه گیری شده تفاوت معنی داری مشاهده شد که در مجموع این تفاوت ها را می توان به تأثیر سیتوپلاسم در تحمل به شوری نسبت داد. در بین لاین های مطالعه شده لاین a12 با سیتوپلاسم t. dicoccoides با داشتن محتوای آب نسبی، وزن خشک و شاخص پایداری سلول بالا و همچنین حداقل نسبت سدیم به پتاسیم اندام هوایی به عنوان برترین لاین از لحاظ تحمل به شوری شناخته شد. لاین b20 با سیتوپلاسم var albidum 3700 t. aestivum از نظر وزن ماده خشک، شاخص پایداری سلول و میزان فعالیت آنزیم sod بسیار برتر از لاین یوپلاسم (67n) عمل کرد. لاین b7 با سیتوپلاسم t. petropavlovskyi با حداکثر فعالیت آنزیمی sod و apx و محتوای نسبی آب بالا، و لاین a4 با سیتوپلاسم t. spelta با میزان ماده خشک و شاخص پایداری سلول و میزان فعالیت آنزیم sod بالا در شرایط تنش در رتبه های بعدی قرار گرفتند. لاین های a1، 17، 18 و 14 ضعیف تر از لاین یوپلاسم ظاهر شدند. مقایسه بین لاین یوپلاسم (67n) و لاین های آلوپلاسم تأثیر سیتوپلاسم را در کنترل صفات پتاسیم و سدیم ریشه، وزن خشک اندام هوایی، شاخص پایداری سلول، فعالیت آنزیم apx و cat بیان کرد. همچنین مقایسه بین لاین های آلوپلاسم دارای سیتوپلاسم نوع b (triticum) در برابر دیگر لاین هاsecale cereal) و(aegilops نشان داد که نوع سیتوپلاسم در تحمل به شوری از اهمیت خاصی برخوردار است به طوری که با افزایش سطوح شوری لاین های با سیتوپلاسم secale cereal و aegilops نسبت به لاین های با سیتوپلاسم triticum حساسیت بیشتری داشتند. واژه های کلیدی: شوری، لاین های آلوپلاسم، صفات فیزیولوژیک و آنزیم های آنتی اکسیدان
رضا امیری فهلیانی سعدالله هوشمند
برنج (oryza sativa l.) بعد از گندم، از غذاهای مهم ایرانیان بوده و حدود دو سوم کالری مورد نیاز مردم آسیا از برنج تأمین می شود. بعد از عملکرد، بهبود ظاهر دانه، کیفیت پخت، عطر و طعم برنج از دیگر اهداف مهم به نژادی در برنج می-باشند. هدف از اجرای این تحقیق بررسی توارث پذیری ویژگی های زراعی شامل ارتفاع گیاهچه، ارتفاع بوته، طول ساقه، تعداد پنجه، طول خوشه، طول و عرض برگ ماقبل برگ پرچم و ویژگی های کیفی از قبیل طول، عرض و شکل دانه قهوه-ای برنج و نقشه یابی مکان ژنی های ژنی (qtlهای) کنترل کننده این ویژگی ها و ترکیبات فرّار و عطری، با کاربرد نشانگرهای ریزماهواره بود. یکصد و سی و نه فامیل 3f، حاصل از تلاقی رقم موسی طارم و رقم 304، در قالب طرح آگمنت با 6 تکرار و با فاصله 25 × 25 سانتی متر در منطقه خانمیرزا از توابع شهرستان لردگان، استان چهار محال و بختیاری نشاءکاری شدند. در این آزمایش از نشانگرهای ریزماهواره (ssr) استفاده شد. تفکیک متجاوز فامیل ها برای تمامی ویژگی-ها دیده شد. مدل 2 پارامتری رگرسیون چندمتغیره شامل پارامترهای m و [a] برای توجیه میانگین نسل 3f از نظر ویژگی های مورد ارزیابی کفایت کرد. پارامتر [a] برای طول خوشه، طول برگ ماقبل برگ پرچم و ارتفاع گیاهچه معنی دار نشد. مدل 2 پارامتری رگرسیون شامل واریانس افزایشی و واریانس محیطی جهت توجیه تنوع موجود در فامیل ها کفایت داشت. ژن های کنترل کننده طول خوشه، طول برگ ماقبل برگ پرچم و ارتفاع گیاهچه در والدین پراکندگی کامل نشان دادند. بیشترین توارث پذیری خصوصی (84/0 ? ) مربوط به ویژگی های برنج قهوه ای و کمترین آن (2/0 > ) مربوط به طول خوشه و تعداد پنجه بود. تجزیه توده ای نسل های در حال تفرّق نشان داد که بیشترین آغازگرهای مرتبط، مربوط به شکل دانه با پنج آغازگر بر روی کروموزوم های 1، 4، 5 و 11 بود. کروموزوم های 4، 5 و 11 مکان های ژنی بیشتری را برای کنترل ویژگی های زراعی داشتند. با استفاده از روش تجزیه فاصله ای مرکب، qtlهای مرتبط با ارتفاع گیاهچه (qseh-4 و qseh-9) به ترتیب در مجاورت آغازگرهای rm17377 و rm24117 شناسایی شد. فاصله بین آغازگر و qtl مورد نظر به ترتیب حدود 94/3 و 7/2 سانتی مورگان بود که جهت استفاده از این آغازگرها در انتخاب، بسیار مناسب می باشند. مجموع سهم واریانس توجیهی توسط این دو مکان ژنی 74/59% بود. برای طول خوشه یک qtl بر روی کروموزوم 9 و در فاصله حدود 3/0 سانتی مورگانی با آغازگر rm24117 شناسایی شد. این qtl بصورت غالبیت ناقص عمل کرده و 46/14% از تنوع فنوتیپی را توجیه کرد. دو مکان ژنی برای تعداد پنجه، 3 مکان ژنی برای عرض برگ، 2 مکان ژنی برای طول دانه، 2 مکان ژنی برای عرض دانه و 2 مکان ژنی برای شکل دانه شناسایی شدند. برای ارتفاع بوته، طول ساقه و طول برگ، هیچ qtlی شناسایی نشد. از 14 مکان ژنی شناخته شده، 8 عدد بر کروموزوم 4، 5 عدد بر کروموزوم 9 و یک عدد بر کروموزوم 1 قرار داشتند. ارتفاع گیاهچه، تعداد پنجه، و طول دانه قهوه ای، qtlهایی با عمل فوق غالبیت داشتند. 14 ترکیب شیمیایی فرّار از جمله تترادکان، پنتا دکان، هگزادکان، هپتادکان، نونیل آلدهاید و لیمونین در برنج شناسایی شدند. سی و هفت مکان ژنی کنترل کننده بر کروموزوم های 1، 4، 6، 9، 11 و 12 برای ترکیب های فرّار شناخته شد، و کروموزوم های 9 و 4 بیشترین مکان ژنی کنترل کننده را بر خود جای دادند. بیست و نه مکان ژنی حالاتی از غالبیت را نشان دادند. مکان ژنی کنترل کننده ای برای ترکیب های بوتیل سیکلو بوتان و سیکلوپروپان شناسایی نشد. برای ترکیب های فرّار، هیچگونه هم پوشانی مکان ژنی با در نظر گرفتن موقعیت آنها مشاهده نشد. فاصله مطلوب بین نشانگر و qtl نیز بر اساس گزارشات متفاوت، فاصله های کمتر از 5/4 سانتی مورگان پیشنهاد شده است که در این آزمایش چندین مکان ژنی با چنین فاصله ای با نشانگر، شناسایی شده است.
روح الله نیک فکر قدرت الله سعیدی
چکیده به منظور بررسی صفات زراعی و روابط بین عملکرد دانه و اجزای آن در برخی از لاین های اصلاحی گلرنگ (.carthamus tinctorius l)، این آزمایش در سال زراعی 88-1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در شرودان فلاورجان در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی انجام شد. تعداد بیست ژنوتیپ گلرنگ در این مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که بین ژنوتیپ های مورد مطالعه برای کلیه صفات ارزیابی شده به جز تعداد روز تا سبز شدن اختلاف معنی دار وجود داشت. در این مطالعه عملکرد ژنوتیپ های مورد مطالعه بین 2095 تا 3351 کیلوگرم در هکتار متغیر بود که به ترتیب به ژنوتیپ های a2 و c4110 تعلق داشت. میزان عملکرد دانه در واحد سطح در ژنوتیپ محلی کوسه به عنوان شاهد برابر 14/2628 کیلوگرم در هکتار بود و هفت ژنوتیپ از نظر عملکرد دانه در واحد سطح به طور معنی داری از ژنوتیپ کوسه میانگین بیشتری داشتند. همچنین ژنوتیپ کوسه از نظر روز تا رسیدگی دیررس ترین ژنوتیپ بود و از نظر ارتفاع نیز بسیار بلندتر بود. درصد روغن ژنوتیپ ها با استفاده از دستگاه nir مورد اندازه گیری قرار گرفت و ژنوتیپ ها از لحاظ این صفت تفاوت معنی داری داشتند و درصد روغن دانه آنها از 03/26 درصد در ژنوتیپ c4110 تا 23/33 درصد در ژنوتیپ s149 تغییرات داشت. نتایج تجزیه همبستگی نشان داد که صفت تعداد غوزه در بوته و تعداد دانه در غوزه و قطر غوزه که اجزای مهم عملکرد دانه بودند، همبستگی فنوتیپی و ژنتیکی مثبت و بسیار بالایی با عملکرد دانه داشتند و وزن دانه همبستگی فنوتیپی و ژنتیکی منفی و معنی داری با عملکرد نشان داد. نتایج حاصل از رگرسیون مرحله ای برای عملکرد دانه در واحد سطح نیز نشان داد که تعداد غوزه در بوته به تنهایی66% درصد و به همراه قطر غوزه 74% از تغییرات عملکرد دانه را توجیه کردند. در تجزیه علیت تعداد غوزه در بوته دارای اثر مستقیم مثبت و قابل توجهی بر عملکرد دانه بود و اثرات غیرمستقیم این صفت ناچیز بودند. همچنین صفت تعداد دانه در غوزه نیز اثر مستقیم مثبت و بالایی نشان داد و اثر غیر مستقیم آن از طریق تعداد غوزه در بوته نیز قابل توجه بود، در حالی که اثر غیر مستقیم قابل توجهی از طریق وزن 1000 دانه نشان نداد. کلمات کلیدی: گلرنگ، صفات زراعی، تنوع ژنتیکی، همبستگی
الناز احمدی شاد احمد ارزانی
شوری عامل محدود کنندهی اصلی در تولید محصولات زراعی در نواحی خشک و نیمه خشک دنیا است. این بررسی با هدف ارزیابی تحمل به شوری لاینهای دابل هاپلویید و لاینهای خواهری آنها در تریتیکاله از لحاظ صفات زراعی، مورفولوژیک و فنولوژیک در سال زراعی 88-1378 در قالب دو آزمایش جداگانه به صورت بلوکهای کامل تصادفی جداگانه برای شرایط شوری و شرایط غیرشور (نرمال) اجرا شد. در شرایط شوری از آب آبیاری شور شده با نمک طعام (dsm-1 15 = ec و mm 175 nacl) از مرحله ی رشدی اواسط ساقه روی به بعد استفاده گردید. هجده لاین تریتیکاله مشتمل بر 9 لاین دابلهاپلوئید و 9 لاین خواهری 8f به همراه دو رقم گندم نان (روشن و کویر) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در دو شرایط تنش و عدم تنش شوری ژنوتیپ های مورد مطالعه از لحاظ صفات روز تا سنبلهدهی، روز تا گرده افشانی، طول آخرین میانگره، مساحت برگ پرچم، تعداد دانه در سنبله، وزن دانه در سنبله، عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه اختلاف معنیداری داشته اند. نتایج تجزیه واریانس مرکب دادهها نشان داد که تنش شوری بر روی تمام صفات به جز تعداد دانه در سنبله تاثیر معنیداری داشته است. اثر متقابل ژنوتیپ در سطوح تنش شوری برای صفات روز تا سنبلهدهی، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و شاخص برداشت معنیدار بوده است. در شرایط عدم تنش و تنش شوری لاین های تریتیکاله در مقام مقایسه با ارقام گندم به طور معنی داری از عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه بیشتری برخور دار بودند. همبستگی عملکرد دانه در شرایط بدون تنش شوری با صفات روز تا گردهافشانی، روز تا رسیدگی، مساحت برگ پرچم، تعداد دانه در سنبله، وزن دانه در سنبله و عملکرد بیولوژیک مثبت و بسیار معنیدار بود. ولی همبستگی عملکرد دانه با صفت تعداد سنبله در واحد سطح منفی و معنی دار بود. در شرایط تنش شوری عملکرد دانه با صفات روز تا سنبله دهی، روز تا گرده افشانی، روز تا رسیدگی، طول سنبله، مساحت برگ پرچم، تعداد دانه در سنبله، وزن دانه در سنبله، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت همبستگی مثبت و بسیار معنیداری داشت. وراثت پذیری عمومی عملکرد دانه در شرایط تنش شوری (52 %) کمتر از شرایط غیر شور (4/81 %) بود. نتایج مربوط به رگرسیون مرحله ای برای عملکرد دانه به عنوان متغییر وابسته در مقابل اجزای عملکرد به عنوان متغییر مستقل نشان داد که در شرایط بدون تنش شوری تعداد دانه در سنبله و وزن هزار دانه بیشترین سهم را در توجیه عملکرد دانه داشتند. در شرایط دارای تنش شوری تعداد دانه در سنبله و تعداد سنبله در واحد سطح از بیشترین سهم برخوردار بودند.تجزیه به عامل ها برای ژنوتیپ های مورد بررسی در شرایط عادی و دارای تنش شوری منجر به شناسایی 4 عامل پنهانی شد. در شرایط بدون تنش شوری مهمترین عامل شناسایی شده اجزای عملکرد دانه و در شرایط تنش نمود کلی گیاه بود. نتایج حاصل از تجزیه ضرایب مسیر برای عملکرد دانه در واحد سطح نشان داد که در هر دو شرایط تنش و عدم تنش شوری تعداد دانه در سنبله بیشترین اثر مستقیم و مثبت را بر روی عملکرد دانه در واحد سطح داشته است. نتایج تجزیه خوشه ای لاین های تریتیکاله و ارقام گندم نشان داد که در شرایط بدون تنش و تنش شوری ارقام گندم در گروهی جداگانه قرار گرفته و لاین های تریتیکاله به ترتیب به دو و سه گروه در شرایط عدم تنش و تنش شوری تفکیک شدند. در میان شاخص های مورد استفاده، شاخص تحمل به تنش (sti) به عنوان بهترین شاخص انتخاب برای تحمل به تنش شوری معرفی شد. بر این اساس لاین 8f با شماره ی 6 به عنوان برترین لاین در شرایط مزرعه ای تنش شوری شناخته شد.
مریم صالحی احمد ارزانی
تنش شوری از مهم ترین تنش های غیر زنده است که موجب کاهش عملکرد بسیاری از گیاهان می شود. تریتیکاله (x. triticosecale wittmack) موفق ترین غله ساخت بشر است که با هدف حصول غله ای با کیفیت برتر والد گندم و دارای تحمل به تنش های زنده و غیر زنده والد چاودار ایجاد شده است. به منظور بررسی خصوصیات فیزیولوژیک و کیفیت دانه هیجده لاین تریتیکاله مشتمل بر نه لاین دابل هاپلوئید و نه لاین 8f خواهری در مقایسه با دو رقم گندم (روشن و کویر) در شرایط بدون تنش و تنش شوری، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در هر دو شرایط محیطی (عدم تنش و تنش شوری) در سال زراعی 1388-1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان با بافت خاک لومی رسی سیلتی انجام شد. کرت های آزمایشی تا اواسط مرحله به ساقه روی43) (zadoks به طور یکسان آبیاری شدند و پس از آن تیمار تنش شوری (175 میلی مولار کلرید سدیم معادل ضریب هدایت الکتریکی 15 دسی زیمنس بر متر) اعمال شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین ژنوتیپ های مورد مطالعه برای کلیه صفات ارزیابی شده، اختلاف معنی دار وجود داشته است. نتایج تجزیه واریانس مرکب داده ها نشان داد که تنش شوری تأثیر معنی دار بر کلیه صفات داشته است. مقایسات متعامد نشان دهنده برتری تریتیکاله نسبت به گندم از لحاظ بیشتر صفات فیزیولوژیک و عملکرد در هر دو شرایط محیطی بود ولی از لحاظ صفات مرتبط با کیفیت دانه، گندم برتری داشت. رقم کویر در هر دو شرایط محیطی از بالاترین محتوای پروتئین دانه برخوردار بود به طوری که در شرایط بدون تنش و تنش شوری به ترتیب دارای 20/15 و 93/17 درصد محتوای پروتین بود. در هر دو شرایط محیطی، نتایج گویای فعالیت بیشتر آنزیم های آنتی-اکسیدان آسکوربات پراکسیداز، گلوتاتیون ردوکتاز و سوپر اکسید دیسموتاز در لاین های تریتیکاله نسبت به ارقام گندم بود. ضمن این که پراکسیداسیون لیپید در لاین های تریتیکاله بسیار کمتر بود. در هر دو شرایط محیطی همبستگی عملکرد با مساحت برگ پرچم، وزن خشک پدانکل و محتوای نسبی آب برگ مثبت و معنی دار و با محتوای پروتئین دانه، حجم رسوب sds و محتوای گلوتن منفی و معنی دار بود. تحت شرایط تنش شوری لوله ای شدن برگ همبستگی مثبت و معنی-داری با عملکرد دانه داشت. همبستگی کاهش عملکرد دانه ناشی از تنش با میزان پرولین تولید شده تحت شرایط تنش شوری، منفی و معنی دار بود که حاکی از نقش مثبت پرولین در تحمل به شوری بوده است. تجزیه به عامل ها در شرایط بدون تنش و تنش شوری به ترتیب منجر به شناسایی 9 و 10 عامل شد که در شرایط بدون تنش 1/89 درصد و در شرایط تنش شوری 2/91 درصد از کل تغییرات را توجیه نمودند. نتایج رگرسیون مرحله ای برای عملکرد دانه نشان داد که 92 درصد از تغییرات عملکرد دانه در شرایط بدون تنش توسط 5 صفت محتوای پروتئین، مساحت برگ پرچم، گلوتنین، طول پدانکل و محتوای فیبر و در شرایط تنش شوری 1/84 درصد از تغییرات عملکرد دانه از طریق 4 صفت وزن خشک پدانکل، محتوای خاکستر، گلوتنین و مساحت برگ پرچم توجیه می شود. نتایج رگرسیون مرحله ای برای محتوای پروتئین نشان داد که در شرایط بدون تنش 5 صفت محتوای گلوتن خشک، محتوای خاکستر، طول برگ پرچم، طول پدانکل و وزن دانه 9/94درصد از تغییرات پروتئین دانه و در شرایط تنش شوری، 4 صفت حجم رسوب sds، زاویه برگ پرچم، گلوتنین و محتوای نسبی آب برگ 1/84 درصد از تغییرات پروتئین دانه را توجیه نمودند. لاین دابل هاپلوئید شماره 11 از محتوای نسبی آب برگ، طول ریشک، طول و وزن خشک پدانکل و عملکرد دانه برتری در شرایط بدون تنش برخوردار بود و به عنوان ژنوتیپ برتر تحت شرایط عادی شناخته می شود. تریتیکاله لاین 8f شماره 6 با کمترین کاهش عملکرد ناشی از تنش شوری و بالاترین محتوای پرولین تحت هر دو شرایط محیطی و بیشترین میزان فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز متحمل ترین ژنوتیپ از لحاظ تنش شوری مزرعه ای در مطالعه حاظر بود.
هادی ییلاقی احمد ارزانی
شوری یکی از مهمترین ویژگی های محیطی است که عملکرد و کیفیت محصولات گیاهی در مناطق خشک و نیمه خشک جهان را تحت تاثیر قرار می دهد. گلرنگ جزء گیاهان نسبتاً متحمل به شوری است و در سال های متمادی در قسمت های مرکزی ایران جایی که شوری کاشت دیگر محصولات را تحت تاثیر خود قرار داده، کشت شده است. به منظور ارزیابی تحمل به شوری ژنوتیپ های گلرنگ، 64 ژنوتیپ گلرنگ به صورت طرح لاتیس ساده 8×8 با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی آب و خاک مرکز تحقیقات کشاورزی اصفهان واقع در رودشت در سال 1387 در شرایط آب و خاک شور کشت گردیدند. صفات زراعی، فیزیولوژیک و صفات مرتبط با کیفیت دانه شامل ارتفاع بوته، تعداد شاخه در بوته، تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه، عملکرد دانه در بوته، عملکرد دانه در هکتار، عملکرد بیولوژیک، محتوای کلروفیل a و b، محتوای روغن، محتوای پروتئین و عملکرد روغن مورد اندازه گیری قرار گرفت. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که ژنوتیپ های مورد مطالعه، از لحاظ کلیه صفات ارزیابی شده اختلاف معنی داری داشته اند. وراثت پذیری برای صفات مورد مطالعه بر آورد شده و بالاترین وراثت پذیری عمومی در شرایط تنش به وزن هزار دانه و پایین ترین آن به صفت محتوای کلروفیل b اختصاص داشت. نتایج حاصل از بررسی ضرائب همبستگی فنوتیپی نشان داد که بین عملکرد دانه در بوته و تعداد طبق در بوته و تعداد شاخه در بوته همبستگی مثبت و بسیار بالایی وجود داشت. همچنین بین عملکرد دانه در بوته و تعداد دانه در طبق همبستگی منفی و معنی داری وجود داشت. نتایج تجزیه رگرسیون مرحله ای برای عملکرد دانه در هکتار نشان داد، که تعداد دانه در طبق در شرایط بدون تنش به تنهایی 22 درصد و در شرایط تنش 20 درصد و به همراه تعداد طبق در بوته در مجموع 68 و 73 درصد از تغییرات عملکرد دانه در هکتار را تبیین نمودند. تجزیه ضرائب مسیر برای صفت عملکرد دانه در هکتار ژنوتیپ های گلرنگ در شرایط بدون تنش نشان داد که اثر مستقیم تعداد دانه در طبق بر عملکرد دانه مثبت و بسیار بالا (94/0) و اثر غیرمستقیم آن از طریق صفات تعداد طبق در بوته و وزن هزاردانه منفی (46/0- و 24/0-) بود. اما اثر غیرمستقیم آن بر عملکرد بیولوژیک مثبت (21/0) بود. در شرایط تنش شوری نیز تعداد دانه در طبق بیشترین تاثیر مثبت (79/0) بر عملکرد دانه در هکتار داشت و پس از آن صفت تعداد طبق در بوته دارای بیشترین تاثیر مثبت (73/0) بر عملکرد بود. اثر غیر مستقیم تعداد دانه در طبق از طریق تعداد طبق در بوته منفی (42/0-) بود. تجزیه کلاستر بر اساس صفات زراعی در شرایط بدون تنش براساس آزمون 2t کاذب هوتلینگ و آزمون f بیل پنج گروه در فاصله اقلیدسی حدود 27/4 تشخیص داده شد. در گروه های اول تا پنجم به ترتیب تعداد 1، 8، 8، 21 و 26 ژنوتیپ قرار گرفت. در شرایط تنش شوری براساس آزمون 2t کاذب هوتلینگ و آزمون f بیل در فاصله اقلیدسی 67/7 پنج گروه مجزا تشخیص داده شد. در گروه های اول تا پنجم به ترتیب تعداد 3، 3، 25، 7 و 26 ژنوتیپ قرار گرفت. درشرایط تنش ژنوتیپ های ایرانی سازگاری بیشتری به شوری داشتند. ژنوتیپ های lrv-51-51، il و محلی کردستان5 بیشترین عملکرد (1030، 973 و 947 به ترتیب) تحت شرایط مزرعه شور داشتند که امکان استفاده از آنها را به عنوان ژنوتیپ های متحمل به شوری از لحاظ عملکرد دانه در هکتار در شرایط تنش شوری پیشنهاد می کند. همچنین ژنوتیپ های lrv-51-51، کرمانشاه60 و محلی کردستان4 بالاترین عملکرد روغن در هکتار را داشتند که می توان از آن ها به عنوان متحمل ترین ژنوتیپ های گلرنگ از لحاظ عملکرد روغن در شرایط تنش شوری نام برد.
مهدیه پارساییان آقافخر میرلوحی
این پژوهش به منظور بررسی تنوع ژنتیکی 24 لاین داخلی و خارجی کنجد با استفاده از صفات مورفولوژیک-زراعی و نشانگرهای مولکولی issr و تخمین پارامتر های ژنتیکی صفات زراعی و کیفی مختلف با ارزیابی هیبریدهای f1 و f2 حاصل از تلاقی 9 لاین داخلی و خارجی کنجد در یک طرح دای آلل طی سال های 88-1385 در دانشگاه صنعتی اصفهان به اجرا در آمد. همچنین بررسی وجود اپیستازی در تلاقی دو لاین متفاوت کنجد با آزمون تجزیه میانگین نسل ها انجام شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که ژنوتیپ ها از نظر کلیه صفات اختلاف معنی داری دارند. نتایج تجزیه ژنتیکی، قابلیت ترکیب پذیری عمومی معنی داری را برای کلیه صفات در نسل های f1 و f2 نشان داد. قابلیت ترکیب پذیری خصوصی نیز برای کلیه صفات به استثنای درصد خاکستر و اسید استئاریک در نسل f2معنی دار بود. دو لاین داخلی ورامین2822 و یکتا بهترین ترکیب شونده های عمومی از نظر عملکرد دانه و مهمترین صفات وابسته به آن از جمله تعداد کپسول در بوته و دانه در کپسول بودند. ضمن اینکه لاین داراب1 بهترین ترکیب شونده عمومی از نظر میزان روغن دانه بود. بر اساس نسبت میانگین مربعات gca به sca آثار افزایشی نقش بیشتری در کنترل صفات روز تا گلدهی و رسیدگی، ارتفاع بوته و ارتفاع تشکیل اولین کپسول، تعداد شاخه میوه دهنده، وزن هزار دانه، میزان خاکستر و درصد اسید اولئیک داشتند که مبین کارایی انتخاب مستقیم برای این صفات بود. در حالی که آثار غیرافزایشی سهم بیشتری را در ایجاد واریانس ژنتیکی برای صفاتی نظیر تعداد دانه در کپسول، عملکرد دانه و میزان روغن و نیز خصوصیات کیفی شامل میزان اسید لینولئیک و فسفر دانه ایفاء نمودند. در کنترل ژنتیکی صفات تعداد کپسول در بوته، میزان پروتئین و کلسیم دانه و نیز اسید استئاریک و پالمتیک هر دو اثر افزایشی و غیر افزایشی ژنها از اهمیت بالایی برخوردار بودند. نتایج تجزیه به روش هیمن نشان داد که توارث سیتوپلاسمی سهمی در کنترل صفات ارتفاع بوته، ارتفاع تشکیل اولین کپسول، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، میزان پروتئین، خاکستر و اسیدهای چرب استئاریک و لینولئیک نداشت. بالاترین میزان هتروزیس به دست آمده برای صفات تعداد کپسول در بوته و عملکرد دانه به ترتیب با 2/62 و 85 درصد برتری نسبت به والد برتر در هیبرید tn240 × زودرس مشاهده شد. در بین اجزای عملکرد دانه، صفات تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول و وزن هزار دانه بیشترین تاثیر را بر میزان عملکرد دانه در بوته داشتند که در تجزیه ضرایب مسیر نیز از بالاترین اثر مستقیم مثبت بر عملکرد دانه در بوته در هر دو نسل f1 و f2 برخوردار بودند. بدین ترتیب انتخاب غیر مستقیم برای این صفات به ویژه تعداد کپسول در بوته، از کارایی بالایی در برنامه های به نژادی این گیاه برخوردار است. نتایج تجزیه میانگین نسل ها و آزمون های مقیاس مشترک نشان دهنده کفایت مدل افزایشی- غالبیت در توجیه تنوع خصوصیات زراعی و کیفی ارزیابی شده در تلاقی دو والد متفاوت هندی و ورامین2822 بود. نتایج بررسی تنوع ژنتیکی منجر به گروهبندی متفاوت ژنوتیپ ها بر اساس مارکر های مولکولی و غیر مولکولی شد. تطابقی بین الگو های تنوع ژنتیکی و توزیع جغرافیایی ژنوتیپ ها مشاهده نشد که جهت اجرای پروژه های به نژادی در این گیاه لزوم توجه به گزینش ژنوتیپ ها بر اساس تنوع ژنتیکی و نه صرفا تنوع جغرافیایی را مورد تاکید قرار می دهد.
محمد براتی نقنه احمد ارزانی
استفاده از نشانگرهای ریزماهواره مبتنی بر توالی های نشاندار بیان شده (est) اطلاعات دقیقتری را نسبت به نشانگرهای تصادفی و مربوط به نواحی نامشخص ژنوم در ارزیابی تنوع ژنتیکی در اختیار قرار می دهد. با ایجاد نشانگرهای est-ssr در گلرنگ، امکان استفاده از این نشانگرها در مطالعات ژنتیک و اصلاح آن فراهم شده است. هدف از این مطالعه استفاده از نشانگرهای est-ssr جهت بررسی تنوع بین و درون گونه ای در ارقام، لاین ها، توده های اهلی و وحشی گلرنگ و همچنین تنوع ژنتیکی درون جمعیت و خلوص تعدادی از ژنوتیپ های گلرنگ بوده است. بدین منظور 48 ژنوتیپ گلرنگ مشتمل بر 42 ژنوتیپ متعلق به گونه زراعی (carthamus tinctorius) و 6 توده وحشی متعلق به دو گونه c. oxyacanthus و c. lanatus مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که از میان 109 آغازگر est-ssr مورد استفاده، 42 آغازگر باندهای pcr چندشکل با الگوی باندی واضح ایجاد کرد. در مجموع 145 باند با اندازه بین 100 تا 500 جفت باز ایجاد و امتیازدهی گردید. در هر لوکوس به طور میانگین 43/3 آلل مشاهده گردید. ضرایب تشابه محاسبه شده به روش dice بین 48 ژنوتیپ دامنه ای بین 26/0 تا 98/0 داشت که نشان دهنده وجود تنوع ژنتیکی قابل ملاحظه بین ژنوتیپ های مورد استفاده است. در ژنوتیپ های زراعی گلرنگ ضرایب dice بین 68/0 تا 98/0 متغیر بود. قابلیت انتقال بین گونه ای بالایی برای نشانگرهای استفاده شده مشاهده گردید که نشان دهنده پتانسیل بالای این نشانگرها در مطالعات ژنتیکی بین گونه ای و تکامل است. بر اساس مطالعه حاضر گونه c. oxyacanthus قرابت ژنتیکی بیشتری با گونه زراعی گلرنگ نشان داد. نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای و تجزیه واریانس مولکولی نشان داد ژنوتیپ های مربوط به هریک از 3 گونه در خوشه ای جداگانه قرار گرفته اند. ضمن اینکه 42 ژنوتیپ گونه زراعی خود در 4 گروه قرار گرفتند. گروه اول شامل 16 ژنوتیپ بود که بیشتر آن ها از اروپا و آمریکا منشأ یافته بودند و از آن جمله می توان ارقام محلیpi-537636،pi-258417 و pi-198844 و ارقام hartman، gila وyinic را نام برد. گروه دوم شامل 18 ژنوتیپ بود که 3 مورد از آن از فلسطین، مصر و مکزیک منشأ یافته و 15 رقم، لاین و رقم محلی ایرانی نیز در این گروه جای گرفتند. بیشتر ژنوتیپ های ایرانی در این گروه قرار گرفتند. گروه سوم حاوی 6 ژنوتیپ ایرانی (رقم سینا و 5 رقم محلی) و یک رقم سوریه ای بود. رقم محلی pi-506426 با منشأ چین به تنهایی در گروه چهارم قرار گرفت. بنابراین در بیشتر موارد ژنوتیپ های گلرنگ بر مبنای نواحی جغرافیایی منشأ یافته و زمینه ژنتیکی مشابه در گروه های تفکیک شده قرار گرفتند. از طرف دیگر در مواردی عدم سازگاری بین منشأ جغرافیایی و محل قرارگیری در دندروگرام مشاهده گردید. همچنین تفاوت معنی داری بین دو گروه ژنوتیپ با منشأ ایرانی و خارجی گلرنگ مشاهده گردید، اگرچه مقدار کم شاخص تثبیت (05/0) نشان می دهد تمایز ژنتیکی اندکی بین این دو گروه ژنوتیپ گلرنگ وجود دارد. نتایج حاصل از ارزیابی 4 آغازگر est-ssr در مطالعه ساختار ژنتیکی جمعیت نشان داد جمعیت وحشی اصفهان-w و لاین c4110 به ترتیب بیشترین و کمترین هتروزیگوسیتی مشاهده شده و مورد انتظار (تنوع ژنی) را داشتند. مقادیر شاخص تثبیت ( fst ) که نشان دهنده درجه تمایز میان زیرجمعیت هاست دامنه ای بین 21/0 تا 52/0 ومیانگینی برابر با 39/0 داشت که نشان میدهد 39 درصد از تنوع ژنتیکی کل به تنوع بین جمعیت ها اختصاص داشته است. همچنین تنوع ژنی قابل ملاحظه ای در رقم محلی اراک مشاهده گردید که نشان دهنده ظرفیت بالای ارقام محلی به عنوان منشأ ایجاد ارقام و لاین های اصلاحی از طریق انتخاب می باشد. در مجموع نشانگرهای est-ssr استفاده شده قابلیت بالایی در ارزیابی تنوع ژنتیکی و مطالعات ساختار ژنتیک جمعیت در گونه های گلرنگ نشان دادند.
سمیه کیانی دهنوی مرتضی زاهدی
شوری از جمله عوامل عمده محدود کنندهی تولید محصولات زراعی در نواحی خشک و نیمه خشک است. این تحقیق با هدف بررسی واکنش ژنوتیپ های مختلف بزرک به سطوح مختلف تنش شوری در طی ماههای اسفند سال 1389 و فروردین سال1390 در مرکز پژوهشی کشت بدون خاک دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. در این بررسی چهار ژنوتیپ بزرک (فلاندرز، کردستان، لاین ac1 ، مک گرگور) در چهار سطح شوری (صفر، 30، 60 و 90 میلی مولار کلرید سدیم) مورد ارزیابی قرار گرفتند. پارامترهای ارتفاع گیاه، تعداد برگ در بوته، سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، غلظت پتاسیم و سدیم در اندام هوایی و ریشه ، محتوای کلروفیل برگ ها و پرولین برگ ها و میزان پراکسیداسیون لیپیدها اندازه گیری شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تاثیر شوری بر صفات اندازه گیری شده معنی دار بود. در اثر شوری ارتفاع گیاه، تعداد برگ در بوته، سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، غلظت پتاسیم در اندام هوایی و ریشه ، محتوای کلروفیل برگ ها کاهش ولی محتوای پرولین برگ ها، میزان پراکسیداسیون لیپیدها، غلظت سدیم و نسبت غلظت سدیم به پتاسیم در اندام هوایی و ریشه افزایش یافت. ژنوتیپ های مورد مطالعه بزرک از نظر ارتفاع گیاه، سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی و ریشه و همچنین از نظر محتوای پرولین، محتوای کلروفیل a، b و کل، میزان پراکسیداسیون لیپیدها وغلظت سدیم و پتاسیم ریشه تفاوت معنی داری داشتند. اثرات متقابل سطوح شوری و ژنوتیپ بر ارتفاع گیاه، وزن خشک کل گیاه، سطح برگ، محتوای کلروفیل a و محتوای پرولین معنی دار بود. اثرات متقابل شوری و ژنوتیپ بر تعداد برگ در بوته، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، نسبت وزن خشک اندام هوایی به ریشه، غلظت سدیم و پتاسیم اندام هوایی و ریشه، نسبت غلظت سدیم به پتاسیم در اندام هوایی و ریشه، محتوای کلروفیل b و کل و میزان پراکسیداسیون لیپید از نظر آماری معنی دار نگردید. میزان کاهش وزن خشک گیاه در محیط شور نسبت به شاهد برای ارقام مختلف یکسان نبود. بیشترین کاهش در وزن خشک گیاه در محیط شور مربوط به لاین ac1 و برابر 63 درصد و کمترین آن به ژنوتیپ کردستان و برابر 5/45 درصد تعلق داشت. بیشترین وزن خشک گیاه برای ژنوتیپ کردستان در شرایط غیرشور و کمترین آن برای ژنوتیپ لاین ac1 در تیمار 90 میلی مولار نمک بدست آمد. درصد افزایش محتوای پرولین برگ ها در اثر تنش شوری در ژنوتیپ متحمل تر (کردستان) نسبت ته ژنوتیپ های حساس تر به شوری کمتر بود. نتایج این آزمایش نشان داد که شوری می تواند به طور قابل ملاحظه ای رشد گیاه بزرک را تحت تاثیر قرار داده و واکنش ارقام مختلف بزرک به سطوح شوری متفاوت یکسان نیست.
سمانه خیرابادی قدرت الله سعیدی
این آزمایش با هدف مطالعه روابط بین صفات زراعی در برخی ژنوتیپ های گلرنگ (20 ژنوتیپ) و همچنین ارزیابی شاخص های انتخاب بر اساس اجزای عملکرد دانه و مقایسه کارایی آنها در گلرنگ در سال زراعی 89-1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که بین ژنوتیپ های مورد مطالعه برای تمامی صفات مورد بررسی به جزء تعداد روز تا 50 درصد سبز شدن اختلاف معنی داری وجود دارد. برای کلیه صفات به جزء تعداد روز تا 50 درصد سبز شدن وراثت پذیری عمومی بالایی مشاهده شد و بین مقادیر ضرایب تغییرات فنوتیپی و ژنتیکی نیز اختلاف کمی وجود داشت. نتایج بررسی ضرایب همبستگی فنوتیپی و ژنتیکی بین صفات نیز نشان داد که اجزای عملکرد شامل تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق و وزن هزار دانه همبستگی مثبت و معنی داری با عملکرد دانه دارند. نتایج حاصل از رگرسیون مرحله ای برای عملکرد دانه در واحد سطح نشان داد که صفات تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق و وزن هزار دانه در مجموع 87 درصد از تغییرات عملکرد دانه در واحد سطح را توجیه می نمایند. برای عملکرد دانه در بوته نیز به ترتیب صفات وزن هزار دانه، تعداد طبق در بوته و تعداد دانه در طبق وارد مدل شدند و در مجموع 70 درصد از تغییرات عملکرد دانه در بوته را توجیه نمودند. نتایج حاصل از تجزیه ضرایب مسیر برای عملکرد دانه در واحد سطح و عملکرد دانه در بوته نیز نشان داد که صفات تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق و وزن هزار دانه اثرات مستقیم بالایی روی عملکرد دانه دارند. تجزیه خوشه ای ژنوتیپ ها را در 3 گروه طبقه بندی کرد. در گروه اول 10 ژنوتیپ و در دو گروه دیگر نیز 5 ژنوتیپ قرار گرفتند. صفت تعداد طبق در بوته بیشترین پاسخ مورد انتظار را به انتخاب مستقیم داشت. بنابراین می توان گفت انتخاب مستقیم برای تعداد طبق در بوته نسبت به سایر اجزای عملکرد می تواند موثرتر واقع شود. کارایی نسبی انتخاب غیر مستقیم برای عملکرد دانه در واحد سطح از طریق عملکرد دانه در بوته و تعداد طبق در بوته بیشترین مقدار بود. این نتایج نشان می دهدکه انتخاب غیر مستقیم از طریق این صفات برای بهبود عملکرد دانه در واحد سطح می تواند موثرتر واقع شود. کارایی نسبی انتخاب غیر مستقیم برای عملکرد دانه در بوته از طریق صفات تعداد طبق در بوته، وزن هزار دانه و تعداد دانه در طبق نیز نشان می دهد از این صفات می توان به عنوان معیارهایی جهت بهبود عملکرد دانه در بوته استفاده کرد. در این مطالعه شاخص های انتخاب اسمیت- هیزل 1، اسمیت- هیزل 2 و پسک- بیکر بر اساس صفات تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق و وزن هزار دانه نیز مورد محاسبه قرار گرفتند. با توجه به مقادیر بالای همبستگی ژنتیکی سه شاخص مورد مطالعه با عملکرد دانه در واحد سطح و عملکرد دانه در بوته می توان گفت که کاربرد این شاخص ها برای بهبود عملکرد دانه گلرنگ می تواند موثر واقع شود. نتایج محاسبه بهره مورد انتظار ناشی از انتخاب برای هر شاخص نیز نشان داد که هر سه شاخص با راندمان تقریباً یکسان می توانند باعث بهبود همزمان صفات تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق و وزن هزار دانه گلرنگ شوند.
سیده مژگان ابطحی فروشانی احمد ارزانی
بر اساس نتایج همبستگی های فنوتیپی و ژنتیکی، صفت وزن هزار دانه دارای بیشترین ضرایب همبستگی با صفت عملکرد دانه در بوته بود. در بررسی ارتباط صفات کمی با عملکرد دانه به کمک رگرسیون مرحله ای نیز وزن هزار دانه به عنوان مهمترین صفت تعیین کننده عملکرد شناخته شد. تجزیه خوشه ای تیمارهای موتانت و شاهد بر اساس میانگین صفات زراعی چهار تیمار ( 32 لاین موتانت rgs003، 30 لاین موتانت ساری گل، رقم شاهد rgs003 و رقم شاهد ساری گل) موجب تفکیک تیمارهای شاهد و موتانت گردید. ضمن اینکه تجزیه خوشه ای بر اساس62 لاین موتانت و ارقام شاهد آن ها را در 5 گروه طبقه بندی نمود که با آزمون f بیل نیز تائید شد. به همین ترتیب تجزیه واریانس نیز حاکی از تنوع بیشتر بین گروه ها از تنوع درون گروه ها بوده است. لاین موتانت شماره 26 ساری گل به عنوان برترین لاین موتانت از نظر صفات زراعی تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و عملکرد در یک گروه جداگانه قرارگرفت. بر اساس نتایج القای جهش با پرتوتابی، لاین های موتانت شماره 9 rgs003 و شماره 16، 25 و 26 ساری گل بعنوان برترین لاین های موتانت و قابل استفاده در برنامه های اصلاحی، جهت بهبود همزمان خصوصیات زراعی شناخته شدند. نتایج تجزیه و تحلیل داده های نشانگر مولکولی ssr بر روی لاین های موتانت و شاهد حاکی از تفاوت لاین های موتانت از نظر تعداد و اندازه قطعات تکثیر شده توسط آغازگرهای مورد مطالعه بود. به طوریکه 83% آغازگرها با ایجاد چندشکلی بامتوسط32/3 آلل در هر مکان ژنی، تنوع ژنتیکی قابل ملاحظه ای را در لاین های موتانت نشان دادند. نتایج حاصل از تجزیه به هماهنگ های اصلی نشانگر مولکولی ssr حاکی از این بود که نشانگرهای مورد استفاده با یکدیگر احتمالا همبستگی اندکی داشته و به عبارت دیگر در طول ژنوم پراکنده اند. مقایسه ضرایب تشابه بین لاین های موتانت و ارقام شاهد نشان داد که بیشترین فاصله ژنتیکی (58/0) بین لاین موتانت شماره14 و شاهد و بیشترین قرابت ژنتیکی (88/0) بین لاین موتانت شماره22 و شاهد رقم ساری گل وجود داشته است. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مولکولی و گروهبندی تیمارهای موتانت و شاهد بر اساس فراوانی های آللی نیز نشان دهنده ی تمایز ژنتیکی لاین های موتانت از یکدیگر و همچنین تمایز لاین های موتانت از شاهد بود. بر اساس تجزیه خوشه ای، 62 لاین موتانت و ارقام شاهد در 7 گروه مجزا طبقه بندی شدند. مقایسه گروهبندی انجام شده با صفات مورفولوژیک و نشانگرهای مولکولی نشان داد که این دو گروهبندی جنبه های متفاوتی از روابط ژنتیکی لاین های موتانت را آشکار ساخته اند. با توجه به تنوع القا شده در صفات مورفولوژیک و تنوع موجود در سطح dna با استفاده از نشانگرهای مولکولی احتمالا می توان از بین لاین های موتانت ارزیابی شده، گزینه های مناسب را برای برنامه های ژنتیکی اصلاحی آینده کلزا انتخاب کرد. این پژوهش بمنظور بررسی تنوع ژنتیکی حاصل از القای جهش با اشعه ی گاما از لحاظ سطوح مورفولوژیک و مولکولی در کلزا و شناسائی موتانت های مفید از نظر صفات مرفوفنولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد طی سال های 1388 تا1390 اجرا شد. لاین های موتانت حاصل از تیمار دو رقم کلزای بهاره rgs003 و ساری گل با دز 1200 گرای اشعه گاما در نسل m2 به همراه شاهد در مزرعه مورد ارزیابی قرارگرفتند.
سمیرا فتح اللهی چالشتری پرویز احسان زاده
چکیده شوری آب یا خاک یکی از مهم ترین تنش ها در مناطق خشک و نیمه خشک می باشد که به شدت رشد گیاهان را از طریق تاثیر بر فرایند های فیزیولوژیک محدود می کند. زمین های با خاک شور و قلیایی به طور گسترده بویژه در نواحی خشک ونیمه خشک کشور درحال گسترش می باشد، به طوریکه نزدیک به 5/12 درصد از زمین های کشاورزی در ایران تحت تاثیر شوری می باشد. از اینرو به منظور بررسی تاثیر شوری آب بر برخی صفات فیزیولوژیک و تولید ماده خشک ژنوتیپ های بزرک، آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در گلخانه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 1390 اجرا گردید. در این آزمایش چهار سطح شوری به میزان 0(شاهد)، 35 (شوری خفیف)، 70 (شوری متوسط) و 105 (شوری شدید) میلی مولار نمک طعام خالص (nacl) به عنوان یک فاکتور و شش ژنوتیپ بزرک شامل c1 ، c2، c3، b ، خراسان و 33 به عنوان فاکتور دیگر در نظر گرفته شدند. پارامترهای غلظت کلروفیل، غلظت کاروتنوئید، غلظت پرولین برگ و ریشه، غلظت کربوهیدرات های محلول برگ و ریشه، میزان فعالیت آنتی اکسیدانت های آنزیمی کاتالاز (cat)، آسکوربات پراکسیداز (apx) و گلوتاتیون پراکسیداز (gpx) اندام هوایی ژنوتیپ های بزرک در مرحله ی گلدهی در برگ های جوان و توسعه یافته و وزن خشک گیاه تا مرحله گلدهی هر واحد آزمایشی اندازه گیری شد. شوری 105 میلی مولار در بزرک به ترتیب منجر به کاهش 71/36، 3/33، 28/36، 89/2، 69/60 درصدی غلظت کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، نسبت کلروفیل a/b و کاروتنوئید شد. میانگین محتوای پرولین برگ و ریشه ژنوتیپ های بزرک با افزایش شوری افزایش یافت و بیشترین افزایش در میانگین میزان پرولین برگ و ریشه در سطح شدید شوری و به ترتیب به میزان 35/6 و 54/1 برابر سطح شاهد مشاهده شد. و در این میان بیشترین و کمترین افزایش به ترتیب در ژنوتیپ های c3(4/6 برابر) و 33 (8/2 برابر) مشاهده شد. با افزایش شوری از سطح شاهد به سطح 105 میلی مولار، میانگین غلظت کربوهیدرات های محلول برگ و ریشه افزایش یافت و ژنوتیپ خراسان بیشترین (81/3 برابر) و ژنوتیپ c3 کمترین (97/1 برابر سطح شاهد) میزان افزایش در غلظت کربوهیدرات های محلول برگ را در سطح اخیر شوری دارا بودند. با افزایش شوری میانگین میزان فعالیت تمامی آنزیم های آنتی اکسیدانتی نسبت به شاهد فزایش یافت و میانگین این افزایش در سطح شوری 70 میلی مولار بیشتر از سطوح 35 و 105 میلی مولار بود. اگرچه در بقیه ی ژنوتیپ ها فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت با عبور از سطح 70 و رسیدن به 105 میلی مولار nacl دچار کاهش شد ولی در دو ژنوتیپ خراسان و 33 فعالیت این آنزیم ها تا سطح 105 میلی مولار افزایش نشان داد. میانگین وزن خشک بوته با تشدید شوری کاهش پیدا کرد ولی میزان این کاهش بستگی به ژنوتیپ داشت و ژنوتیپ خراسان کمترین کاهش را در این ارتباط نشان داد. از نتایج مطالعه ی حاضر می توان چنین نتیجه گیری نمود که حتی سطوح متوسط شوری نیز بر صفات فیزیولوژیک، رشد و تولید ماده ی خشک بزرک تاثیر منفی بر جای می گذارند. بعلاوه شدت تاثیر شوری بر بزرک تابع ژنوتیپ می باشد و در میان ژنوتیپ های مورد مطالعه ژنوتیپ هایی مانند خراسان و c3 که کاهش کمتری را در تولید ماده خشک نشان دادند ظاهراً از مقاومت بیشتری به شوری آب ناشی از افزایش nacl برخوردار هستند. همچنین حداقل بخشی از مقاومت ژنوتیپ های اخیر را میتوان به حفظ یا افزایش سطح فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت تحت شرایط تنش شدید شوری نسبت داد.
هاجر امینی احمد ارزانی
خشکی یکی از مهم ترین عوامل محدود کننده رشد و تولید گیاهان زراعی در اکثر نقاط جهان شناخته شده است. گلرنگ (carthamus tinctorius l.) از گونه های متحمل به تنش خشکی است که در نواحی خشک و نیمه خشک مورد کشت قرار می گیرد. به منظور ارزیابی تحمل به خشکی ژنوتیپ های گلرنگ، 64 ژنوتیپ گلرنگ براساس طرح لاتیس ساده 8×8 تحت شرایط بدون تنش و تنش خشکی در سال 90-1389 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک استفاده گردید. در این مطالعه صفات فیزیولوژیک و عملکرد دانه شامل شاخص سطح برگ، محتوای نسبی آب برگ، آب حفظ شده در برگ های جدا شده، سرعت نسبی تلفات رطوبتی، محتوای آب اولیه، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل a+b، کلروفیل a/b، کاروتنوئید، پرولین، کربوهیدرات محلول، شاخص پایداری غشا، فعالیت آنزیمی کاتالاز، پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز، محتوای پروتئین دانه و وزن هزار دانه اندازه گیری شد. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که ژنوتیپ های گلرنگ از نظر کلیه صفات به جز محتوای کلروفیل a/b اختلاف معنی دار داشتند. نتایج تجزیه واریانس مرکب داده ها حاکی از تأثیر بسیار معنی دار تنش خشکی بر تمام صفات مورد مطالعه جز محتوای کلروفیل a/b بود. تنش خشکی موجب شد تا سرعت نسبی تلفات رطوبتی، محتوای پرولین، کربوهیدرات، فعالیت آنزیم های پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز و محتوای پروتئین دانه را به طور معنی دار افزایش و عملکرد دانه و سایر صفات اندازه گیری شده به طورمعنی داری کاهش یابند. در هر دو شرایط محیطی هم بستگی عملکرد با وزن هزار دانه، شاخص سطح برگ، محتوای نسبی آب، محتوای کلروفیل a و کلروفیل a+b و محتوای پروتئین و وزن هزار دانه مثبت و معنی دار بود. تحت شرایط بدون تنش شاخص سطح برگ، محتوای کلروفیل a و وزن هزار دانه همبستگی مثبت و معنی داری با عملکرد دانه داشت. فعالیت آنزیمی پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز با عملکرد دانه دارای همبستگی منفی و معنی دار در شرایط تنش خشکی بود. همبستگی کاهش عملکرد دانه ناشی از تنش با محتوای پرولین تحت شرایط تنش، منفی و معنی دار بود که حاکی از نقش مثبت پرولین در تحمل به خشکی بوده است. نتایج رگرسیون مرحله ای برای عملکرد دانه نشان داد که 70 درصد از تغییرات عملکرد دانه در شرایط بدون تنش توسط 5 صفت وزن هزار دانه، محتوای پروتئین، محتوای کلروفیل a، b و کاروتنوئید و در شرایط تنش 68 درصد از تغییرات عملکرد دانه از طریق 7 صفت وزن هزار دانه، محتوای پروتئین، شاخص پایداری غشا، محتوای کاروتنوئید، کلروفیلa ، فعالیت پراکسیداز و شاخص سطح برگ توجیه می شود. نتایج حاصل از ضرایب تجزیه مسیر برای صفت عملکرد دانه نشان داد که وزن هزار دانه اثر مستقیم و بالایی نسبت به سایر صفات تحت هر دو شرایط بدون تنش و تنش (48 و 42 درصد) داشته است. تجزیه خوشه ای ژنوتیپ های گلرنگ را در هر دو شرایط بدون تنش و تنش خشکی براساس فاصله اقلیدسی 15 به سه گروه تقسیم نمود. در گروه اول تا سوم 27، 15 و 22 ژنوتیپ در شرایط بدون تنش و 20، 21 و 23 ژنوتیپ در شرایط تنش خشکی قرار گرفت. تجزیه به مولفه های اصلی توانست ژنوتیپ های گلرنگ را به سه گروه در هر دو شرایط بدون تنش و تنش خشکی تقسیم کند. سه مولفه اول 50 و 48 درصد تغییرات کل را به ترتیب در شرایط بدون تنش و تنش خشکی توجیه کرده-اند.در شرایط تنش ژنوتیپ های همدان 38 و c411 فعالیت آنزیمی بالا (pox و apx) و کرمانشاه 47 و il شاخص سطح برگ، محتوای کلروفیل a+b و کاروتنوئید بالایی را دارا بودند. بعلاوه این ژنوتیپ ها دارای بیشترین عملکرد دانه در شرایط تنش خشکی بودند. از این رو این ژنوتیپ ها به عنوان متحمل ترین ژنوتیپ-های مورد آزمایش به شرایط تنش خشکی معرفی می شوند.
فروزان بهرامی احمد ارزانی
تنش خشکی از مهمترین عوامل محیطی است که عملکرد و کیفیت گیاهان زراعی را در نواحی خشک و نیمه خشک جهان محدود می سازد. گلرنگ (carthamus tinctorius l.) از گونه های متحمل به تنش خشکی است که از دیرباز در بخش هایی از نواحی مرکزی ایران مورد کشت قرار می گیرد. به منظور ارزیابی تحمل به خشکی ژنوتیپ های گلرنگ، 64 ژنوتیپ گلرنگ براساس طرح لاتیس ساده 8×8 تحت شرایط بدون تنش و تنش خشکی در سال 90-89 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک مورد ارزیابی قرار گرفت. در این مطالعه صفات زراعی و کیفی دانه شامل تعداد روز تا شروع گلدهی، تعداد روز تا 50% گلدهی، تعداد روز تا رسیدگی، طول دوره زایشی، ارتفاع بوته، تعداد انشعاب اصلی ساقه، قطر طبق، وزن هزار دانه، تعداد دانه در طبق، تعداد طبق در بوته، عملکرد دانه در بوته، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، شاخص برداشت، محتوای روغن و عملکرد روغن و محتوای پروتئین اندازه گیری شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که بین ژنوتیپ ها از لحاظ تمامی صفات اندازه گیری شده اختلاف معنی داری وجود داشته است. تنش خشکی در طی پرشدن دانه تاثیر کاهشی معنی داری روی تمامی صفات اندازه گیری شده جز محتوای پروتئین نشان داد. همبستگی مثبت و بسیار معنی داری بین عملکرد دانه با، وزن هزار دانه، تعداد طبق در بوته و عملکرد بیولوژیک در شرایط بدون تنش مشاهده شد. همچنین در شرایط تنش خشکی بین وزن هزار دانه، تعداد دانه در طبق و عملکرد بیولوژیکی با عملکرد دانه همبستگی مثبت و معنی دار وجود داشت. همبستگی مثبت و معنی-داری بین تعداد روز تا شروع گلدهی، تعداد روز تا 50% گلدهی و تعداد روز تا رسیدگی با ارتفاع بوته تحت هر دو شرایط محیطی مشاهده شد. نتایج حاصل از رگرسیون مرحله ای برای عملکرد دانه، وزن هزار دانه و تعداد طبق در بوته در شرایط بدون تنش و وزن هزار دانه و تعداد دانه در طبق در شرایط تنش خشکی به ترتیب 63 و 55 درصد تغییرات عملکرد دانه را توجیه نمود. نتایج حاصل از ضرایب تجزیه مسیر نشان داد که وزن هزار دانه اثر مستقیم و بالایی تحت هر دو شرایط رطوبتی (62 و 43 درصد) برروی عملکرد دانه داشته است. تجزیه خوشه ای ژنوتیپ های گلرنگ را در شرایط بدون تنش و تنش خشکی به ترتیب براساس فاصله اقلیدسی 10 و 15 به چهار گروه تقسیم کرد. در گروه اول تا چهارم به ترتیب 21، 19، 5 و 19 ژنوتیپ در شرایط بدون تنش و 25، 24، 5 و 10 ژنوتیپ در شرایط تنش خشکی قرار گرفت. تجزیه به مولفه های اصلی ژنوتیپ ها را به سه گروه در هر دو شرایط بدون تنش و تنش خشکی تقسیم کرد. سه مولفه اول 64 و 65 درصد تغییرات کل را به ترتیب در شرایط بدون تنش و تنش خشکی توجیه کرده اند. در میان شاخص های انتخاب محاسبه شده در این مطالعه تحمل به تنش (sti) و شاخص میانگین هندسی تولید (gmp) بهترین شاخص برای انتخاب در شرایط تنش خشکی معرفی شدند. نتایج تجزیه به مولفه های اصلی و بای پلات نشان داد که دو مولفه اول 98 درصد تغییرات کل شاخص ها را توجیه کرده اند که این دو مولفه به ترتیب ظرفیت عملکرد و حساسیت به تنش خشکی نامیده شدند. براساس شاخص sti در میان ژنوتیپ های ارزیابی شده ژنوتیپ های il، همدان38، کرمانشاه47 و کردستان5 به عنوان ژنوتیپ های متحمل به تنش خشکی شناخته شدند. علاوه براین، این ژنوتیپ ها بیشترین عملکرد دانه در شرایط تنش خشکی را تولید نموده و از این رو به عنوان متحمل ترین ژنوتیپ ها به شرایط تنش خشکی پیشنهاد گردیدند.
هادی شهبازی محسن اسماعیل زاده مقدّم
چکیده تنش خشکی به عنوان مهمترین تنش غیرزیستی نقش مهمی در کاهش تولید محصول گیاهان زراعی در جهان دارد. اصلاح صفت پیچیده ای نظیر عملکرد که وراثت پذیری پایینی دارد نیازمند شناسایی صفات مورفو-فیزیولوژیک همبسته و انتخاب غیرمستقیم از طریق آنها می باشد. مطالعه واکنش های فیزیولوژیک لاین های مختلف به تنش خشکی به شناسایی مکانیسم های موثر در مقاومت به خشکی کمک می کند. این مطالعه با هدف بررسی آثار تنش خشکی بر صفات مورفولوژیک، فیزیولوژیک و کیفیت دانه 169 لاین اینبرد نوترکیب گندم در قالب دو طرح لاتیس جداگانه (تنش خشکی و شاهد) در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا شد. دو رژیم رطوبتی مشتمل بر آبیاری براساس 70 و 130 میلی متر تبخیراز تشتک تبخیر کلاس a(به ترتیب معادل 16 و 12 درصد رطوبت وزنی خاک) استفاده شد. تنش خشکی موجب کاهش محتوای کلروفیل (a، b، a+b)، عرض برگ، طول برگ، طول پدانکل، ارتفاع بوته، سطح برگ پرچم و افزایش محتوای پرولین گردید. اگرچه تنش خشکی موجب افزایش محتوای پرولین برگ و کاهش طول پدانکل و سطح برگ پرچم در هر دو گروه لاین های حساس و متحمل گردید، امّا این تغییرات بطور معنی داری در لاین های متحمل کمتر از لاین های حساس بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت بین لاین ها در شرایط عادی رطوبتی برای کلیه صفات به جزء محتوای پرولین، مساحت برگ و ارتفاع بوته معنی دار بوده است. در شرایط تنش رطوبتی نیز تفاوت لاین ها برای همه صفات به جزء مساحت برگ پرچم معنی دار بود. نتایج تجزیه واریانس مرکب داده ها نشان داد که تنش رطوبتی تأثیر معنی داری بر تمام صفات به جزء مساحت برگ پرچم داشته است. ضرایب همبستگی صفات در شرایط تنش رطوبتی نشان داد که محتوای پرولین، طول پدانکل، عرض برگ، طول برگ، ارتفاع بوته و مساحت برگ تأثیر مثبتی بر عملکرد دانه داشته است. همچنین در شرایط تنش رطوبتی ضرایب همبستگی فنوتیپی صفات میزان خاکستر دانه، کربوهیدرات دانه و رطوبت دانه همبستگی منفی و معنی دار با محتوای پروتئین دانه داشته است. صفات میزان جذب آب، سختی دانه، رسوب زلنی و حجم نان دارای همبستگی مثبت با پروتئین دانه بود. در شرایط عادی رطوبتی ضرایب همبستگی فنوتیپی صفات طول پدانکل، عرض برگ، طول برگ، ارتفاع بوته و مساحت برگ همبستگی مثبت و معنی داری با عملکرد دانه داشتند و محتوای پرولین دارای همبستگی منفی و معنی دار با عملکرد بود. نتایج تجزیه به عامل ها در شرایط عادی رطوبتی نشان داد که صفات اندازه گیری شده در 9 عامل پنهانی تجلی پیدا کردند که 84/91 درصد از تنوع کل داده ها را توجیه کرد. در شرایط تنش رطوبتی 8 عامل پنهانی تشخیص داده شد که توانست 88/96 درصد از تنوع کل داده ها را توجیه کند. نتایج رگرسیون مرحله ای بر عملکرد دانه در شرایط عادی رطوبتی نشان داد عرض برگ، وزن حجمی دانه، پروتئین دانه و طول پدانکل 35 درصد از تغییرات عملکرد دانه را توجیه کرد. در شرایط تنش رطوبتی نیز وزن حجمی دانه، پروتئین دانه، خاکستر، رطوبت دانه، کلروفیل a، ارتفاع بوته و مساحت برگ پرچم 48 درصد از تغییرات عملکرد دانه را توجیه کردند. براساس نتایج این آزمایش می توان از لاین های متحمل به خشکی با کیفیت نانوائی مطلوب در برنامه های اصلاحی استفاده نمود. کلمات کلیدی:لاین اینبرد نوترکیب، لاتیس ساده، رسوب زلنی، وزن حجمی دانه و تنش خشکی
علیرضا فتحی مرتضی زاهدی
به منظور بررسی تاثیر محلول پاشی اکسید آهن و اکسید روی بر واکنش ارقام گندم (تجن و کویر به ترتیب حساس و متحمل به شوری) و ذرت (سینگل کراس704 و توده بذری به ترتیب حساس و متحمل به شوری) به سطوح شوری صفر، 75 و 150 میلی مولار کلرید سدیم آزمایشی گلدانی بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار انجام شد. تیمارهای محلول پاشی شامل اکسید آهن، نانو ذرات اکسید آهن، اکسید روی، نانو ذرات اکسید روی، مخلوط فرم نانو ذرات اکسید آهن و روی و شاهد عدم محلول پاشی بود. در اثر شوری در گندم و ذرت ارتفاع، سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، محتوای کلروفیل، سرعت فتوسنتز، هدایت روزنه ای، راندمان فتوشیمیایی (fv/fm)، غلظت عناصر پتاسیم، آهن و روی در اندام هوایی کاهش و فعالیت آنزیم های کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز، گلوتاتیون ردوکتاز، سوپراکسید دسموتاز، پراکسیداز، غلظت مالون د آلدئید، محتوای پرولین و کربوهیدرات های محلول در برگ و غلظت سدیم در اندام هوایی افزایش یافت. در اثر محلول پاشی در هر دو گیاه ارتفاع، سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، نسبت کلروفیل a به b، راندمان فتوشیمیایی، غلظت آهن و روی افزایش و غلظت سدیم در اندام هوایی کاهش و فعالیت سوپراکسید دسموتاز و کاتالاز در گندم و فعالیت کاتالاز در ذرت افزایش یافت. اثر محلول پاشی بر غلظت پرولین، کربوهیدرات های محلول و مالون د آلدئید در گندم و ذرت و بر فعالیت آسکوربات پراکسیداز، پراکسیداز و گلوتاتیون ردوکتاز در گندم و بر فعالیت سوپراکسید دسموتاز، آسکوربات پراکسیداز، پراکسیداز و گلوتاتیون ردوکتاز در ذرت معنی دار نبود. میزان تاثیر محلول پاشی اکسیدآهن به فرم نانو ذرات نسبت به فرم معمول آن بر ارتفاع، راندمان فتوشیمیایی و غلظت آهن در اندام هوایی در گندم بارزتر بود. اثر متقابل شوری و رقم در گندم بر ارتفاع، سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، محتوای کلروفیل، پرولین و کربوهیدرات های محلول، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی، غلظت مالون د آلدئید، غلظت پتاسیم و نسبت سدیم به پتاسیم و در ذرت بر کلیه صفات فوق به استثنای محتوای کلروفیل و فعالیت آنزیم گلوتاتیون ردوکتاز و غلظت مالون د آلدئید معنی دار بود. در این آزمایش در گندم رقم تجن نسیت به رقم کویر و در ذرت رقم سینگل کراس 704 نسبت به لاین توده بذری نسبت به به شوری متحمل تر بودند. میزان افزایش محتوای پرولین، کربوهیدرات های محلول و فعالیت آنزیم سوپراکسید دسموتاز و غلظت پتاسیم و نسبت پتاسیم به سدیم در شرایط شور در ارقام متحمل نسبت به ارقام حساس بیشتر بود. بر اساس نتایج بدست آمده از این آزمایش محلول پاشی اکسید آهن و روی به فرم نانو ذرات در مقایسه با فرم معمول آنها دارای تاثیر مثبتی بر برخی از خصوصیات رشدی گندم و ذرت بود، با این حال به نظر می رسد که در شرایط این آزمایش کاربرد فرم نانو ذرات این عناصر مزیتی از نظر تعدیل اثرات شوری نسبت به فرم معمول آنها نداشت.
محبوبه سادات هدایی مهدی رحیم ملک
بهرهبرداری از ژرم پلاسم گندم نیازمند آگاهی از تنوع ژنتیکی موجود در مواد گیاهی است. با وجود اینکه وراثت صفات گیاهی در گیاهان عمدتا" متکی به ژنهای هسته ای می باشد اما آثار عوامل سیتوپلاسمی و اثر متقابل هسته و سیتوپلاسم نیز حائز اهمیت است. در این رابطه ایجاد و بهره برداری از لاین های آلوپلاسم مطالعات ژنتیک سیتوپلاسم را تسهیل بخشیده است. بدین منظور پژوهش حاضر جهت بررسی تنوع سیتوپلاسمی لاینهای آلوپلاسم گندم نان وگروهبندی آنها با استفاده از ریزماهواره های کلروپلاستی و صفات مورفو-فیزیولوژیک انجام گردید. بدین منظور 32 لاین آلوپلاسم گندم نان به همراه لاین یوپلاسم (شاهد) از لحاظ صفات مورفو-فیزیولوژیک و نشانگرهای مولکولی(ریزماهواره) در طی سالهای 90-1389 و91-1390 مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که از بین 26 نشانگر ریزماهواره مورد استفاده، 20 جفت نشانگر چند شکلی مطلوبی را در لاین های آلوپلاسم گندم ایجاد کردند. نشانگرهای کلروپلاستی چندشکل در مجموع 50 آلل با میانگین 5/2 آلل به ازای هر مکان ژنی تولید نمودند. در این تحقیق میانگین محتوای اطلاعات چندشکل(pic) محاسبه شده 33/0 بدست آمد. بالاترین میزان pic به نشانگر wct9 معادل 49/0 وکمترین میزان آن به نشانگرwct17 معادل 05/0 اختصاص داشت. پس از رتبه بندی باندهای حاصل از انجام الکتروفورز در هر جفت آغازگر با استفاده از نرم افزار mega4، ماتریس فاصله برای مقایسه دو به دو لاین های آلوپلاسم و بر اساس معیار p-distance بدست آمد. فاصله های ژنتیکی حاصل بین لاین های آلوپلاسم از صفر تا 76/0 متغیر و میزان متوسط فاصله بین لاین ها برابر 28/0 بود. تجزیه خوشه ای داده های مولکولی نشان داد که ژنوتیپ های گندم به دو گروه اختصاص داشته اند، به گونه ای که جداسازی بر اساس تیپ پلاسمایی و نیز بر اساس نوع جنس مورد استفاده (triticum و aegilops) بخوبی انجام شده بود. نتایج حاصل از تجزیه مولکولی نیز وجود اختلاف معنی دار میان سیتوپلاسم دو جنس مزبور را نشان داد (fst=0.67 و p<0.001). بر اساس تجزیه و تحلیل داده های زراعی و مورفوفیزیولوژیک، سیتوپلاسم تاثیر معنیداری از نظر میزان کلروفیل برگ، وزن خشک اندام هوایی، تعداد دانه در سنبله، طول برگ پرچم، طول پدانکل و طول سنبله نداشت. اما از نظر صفاتی نظیر ارتفاع، فتوسنتز و عملکرد دانه تک بوته، اختلاف معنی داری میان لاین ها وجود داشت بطوریکه سیتوپلاسم های هگزاپلویید و تتراپلویید دارای عملکرد و فتوسنتز بالاتری نسبت به سیتوپلاسم دیپلویید بودند. در ضمن نمودار خوشه ای حاصل از داده های مورفولوژیک دو جنس را بطور کامل از یکدیگر تفکیک ننمود. نتایج مقایسه تشابه دو کلاستر حاصل از داده های مولکولی و مورفولوژیک، همبستگی معنی داری نشان نداد. این عدم هماهنگی را می توان چنین توجیه کرد که نشانگر cpssr نواحی تکراری ژنوم کلروپلاست را در قسمت غیر کدکننده بطور اختصاصی تکثیر می کند اما نشانگرهای مورفولوژیک بروز نواحی کدکننده ژنوم می باشند. در مجموع نتایج این تحقیق نشان داد که آغازگرهای مورد استفاده منابع ارزشمندی از نشانگرهای چندشکل برای تجزیه و تحلیل سیتوپلاسم در گونه های مورد نظر triticeae می باشد، با این قابلیت که بخوبی قادر به تفکیک سیتوپلاسم در گونه ها و جنس های نزدیک این قبیله می باشد.
حامد نوری زاده محسن اسماعیل زاده مقدم
تنش خشکی به عنوان مهمترین تنش غیر زیستی نقش مهمی در کاهش تولید محصول گیاهان زراعی در جهان دارد. اصلاح صفت پیچیده ای مانند عملکرد که وراثت پذیری پایینی دارد نیازمند شناسایی صفات مورفو- فیزیولوژیک همبسته و انتخاب غیر مستقیم از طریق آنها می باشد. این مطالعه به منظور بررسی آثار تنش خشکی بر صفات زراعی و مورفولوژیک 169 لاین اینبرد نوتر کیب گندم در قالب دو طرح لاتیس جداگانه (تنش خشکی و شاهد) در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 90-1389 اجرا شد. دو رژیم رطوبتی مشتمل بر آبیاری بر اساس 70 و 130 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس a (به ترتیب معادل 16 و 12 درصد رطوبت وزنی خاک) استفاده شد. تنش خشکی موجب کاهش تعداد روز تا سنبله دهی، تعداد روز تا گرده افشانی، تعداد روز تا رسیدگی، تعداد سنبله در واحد سطح، طول سنبله، ارتفاع بوته، تعداد دانه در سنبله، وزن دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و شاخص برداشت گردید. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت بین لاین ها در شرایط عادی رطوبتی برای کلیه صفات به جزء تعداد دانه در سنبله، وزن دانه در سنبله، طول سنبله، تعداد روز تا گرده افشانی و تعداد روز تا رسیدگی معنی دار بوده است. در شرایط تنش رطوبتی نیز تفاوت لاین ها برای همه صفات به جزء تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه و طول سنبله معنی دار بود. ضرایب همبستگی صفات در شرایط عادی رطوبتی نشان داد که به جزء طول سنبله و تعداد روز تا گرده افشانی بقیه صفات همبستگی مثبت و معنی داری با عملکرد دانه داشته اند. در شرایط تنش رطوبتی تمامی صفات تأثیر مثبت و معنی دار بر عملکرد دانه داشتند. نتایج تجزیه به عامل ها در شرایط عادی رطوبتی نشان داد که صفات اندازه گیری شده در 4 عامل پنهانی تجلی پیدا نموده که 09/67 درصد از تنوع کل داده ها را توجیه کرد. در شرایط تنش رطوبتی نیز 4 عامل پنهانی تشخیص داده شد که توانست 26/84 درصد از تنوع کل داده ها را توجیه کند. با استفاده از نمودار سه بعدی این روش، لاین های 4، 27 و 40 به عنوان ژنوتیپ-های برتر از نظر سه عامل معرفی شدند. بر اساس شاخص تحمل به خشکی فرناندز لاین های 1 و 69 به ترتیب متحمل ترین و حساس ترین لاین ها نسبت به تنش خشکی تشخیص داده شدند. نتایج رگرسیون مرحله ای بر عملکرد دانه در شرایط عادی رطوبتی نشان داد که تعداد سنبله در واحد سطح و وزن دانه در سنبله 95 درصد از تغییرات عملکرد دانه را توجیه کرده اند. مشابهاً در شرایط تنش رطوبتی تعداد سنبله در واحد سطح و وزن دانه در سنبله 95 درصد از تغییرات عملکرد دانه را توجیه کردند. بر اساس نتایج این آزمایش می توان نتیجه گیری نمود که تعداد سنبله در واحد سطح و وزن دانه در سنبله به عنوان مهمترین اجزاء عملکرد دانه در هر دو شرایط عادی و تنش خشکی بوده اند، ضمن اینکه لاین های متحمل به خشکی شناسایی شده ظرفیت بهبود عملکرد در هر دو شرایط را در طی برنامه های اصلاحی دارند.
مرتضی محمدیان احمد ارزانی
به منظور ارزیابی تحمل به شوری ارقام تریتیکاله، آزمایشهایی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و در چهار تکرار در مرحله جوانه زنی و کشت هیدروبوتیک گلخانه ای انجام گرفت. در مرحله جوانه زنی، 41 ژنوتیپ تریتیکاله، گندم نان رقم کویر و گندم دوروم رقم dipper 6 به عنوان فاکتور اول و شش سطح شوری صفر ، 5/0 ، 1، 5/1، 2 و 5/2 درصد نمک طعام به عنوان فاکتور دوم در نظر گرفته شدند. در آزمایش گلخانه ای، چهار رقم تریتیکاله caranal ، prego، lasko، zorro به عنوان ارقام متحمل به شوری و دو رقم pollmer و alamos به عنوان ارقام حساس به شوری، گندم نان رقم کویر و گندم دوروم رقم فاکتور دوم مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمایش تحمل به شوری در مرحله جوانه زنی نشان داد که افزایش سطوح شوری موجب کاهش معنی دار درصد جوانه زنی، تعداد ریشه و وزن و طول ساقچه و ریشچه شده است. ضمن اینکه اثر جوانه زنی از تحمل به شوری را داشتند و به عنوان ارقام تریتیکاله متحمل به شوری در شرایط جوانه زنی شناخته شدند. نتایج تجزیه واریانس در آزمایش گلخانه نشان داد که شوری تاثیر معنی داری بر تمامی صفات مورد ارزیابی در این آزمایش داشته است. به طوریکه باعث کاهش معنی دار در تعداد برگ، تعداد پنجه، تعداد ریشه، طول ریشه، وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک ریشه، نسبت وزن خشک اندام هوایی به ریشه و .... شده بود. از طرف دیگر شوری موجب افزایش در محتوای سدیم اندام هوایی و ریشه، نسبت سدیم در اندام هوایی به ریشه و میزان پروتئین برگ شد.
مرضیه صالحی احمد ارزانی
چکیده گندم یک منبع عمده انرژی، پروتئین و فیبرهای غذائی در رژیم غذائی بوده و مهم ترین گیاه زراعی دنیاست. گونه های خویشاوند وحشی گندم های زراعی به عنوان منابع بالقوه دارای مواد ژنتیکی ارزشمند برای اصلاح گندم می باشند. بدلیل سطح قابل ملاحظه ای از گندم کشت شده در ایران، تعیین خویشاوندی ژنتیکی ارقام و ژنوتیپ های گندم برای حفظ تنوع ژنتیکی، شناسائی و انتخاب ژنوتیپ های مطلوب در جهت اصلاح گندم ارزشمند است. تنوع ژنتیکی گونه های وحشی مرتبط با خزانه ژنی اولیه گندم در راستای برنامه اصلاحی بویژه برای تحمل به تنش های زنده و غیر زنده حائز اهمیت بسیاری است، بنابراین جهت مطالعات ژنتیکی و اصلاح ارقام مناسب تر با عملکرد بالا و سازگارتر ابتدا باید میزان تنوع ژنتیکی بین و درون گونه ها تعیین و سپس اقدام به اصلاح آن نمود. از آنجا که از بین نشانگرهای مولکولی مورد استفاده در گندم، نشانگرهای ریزماهواره ای به دلیل ماهیت هم بارز، تکرارپذیری بالا و داشتن سطوح بالای چندشکلی کارائی بیشتری را در تفکیک ژنوتیپ های گندم نشان داده اند، بدین منظور در مطالعه حاضر تنوع ژنتیکی درون و بین سه گونه از خزانه ژنی اولیه گندم مشتمل بر triticum monococcum spp. aegilopoides، aegilops tauschii و aegilops cylindrica با استفاده از بیست جفت آغازگر چندشکل ریزماهواره (ssr) ارزیابی شد. داده های حاصل از امتیازدهی باندها توسط نرم افزارهای power marker، arlequin و ntsys تجزیه و تحلیل گردید. 20 آغازگر چندشکل در 21 ژنوتیپ مورد بررسی، در مجموع 180 آلل، با میانگین 9 آلل به ازای هر مکان ژنی تکثیر کرد. میزان تنوع ژنتیکی مشاهده شده برای مکان های ژنی از 74/0 تا 90/0 با میانگین 83/0 بدست آمد. محتوی اطلاعات چندشکل دامنه ای بین 70/0 تا 89/0 با ارزش میانگین 82/0 برای تمامی مکان های ژنی محاسبه گردید. بالاترین میزان محتوی اطلاعات چندشکل در نشانگرهای xgwm186 و xgwm205 بیان کننده کارایی بیشتر این آغازگرها در تفکیک ژنوتیپ ها بوده است. فراوانی آلل نشانگرهای ریزماهواره ای دامنه ای بین 39/0-14/0 با میانگین 27/0 داشت. نتایج دندروگرام به روش اتصال همسایه ژنوتیپ ها را به سه گروه تفکیک کرد، شامل ژنوتیپ های ae. tauschii ، t. monococcum spp. aegilopoides و ae. cylindrica ، بطوریکه گونه های t. monococcum spp. aegilopoides و ae. tauschii شباهت بیشتری به یکدیگر داشته-اند، درحالیکه ae. cylindrica خویشاوندی دورتری نسبت به دو گونه دیگر نشان داد. نتایج تجزیه واریانس مولکولی نشان داد که تنوع ژنتیکی درون گونه ای به طور معنی دار بیشتر از تنوع ژنتیکی بین گونه ای بوده است، بطوریکه 43/76 % تنوع درون گونه ای و 57/23% تنوع بین گونه ای محاسبه گردید. در محاسبه ی ضریب همبستگی کوفنتیک توسط نرم افزار ntsys، بیشترین ضریب کوفنتیک مربوط به ضریب تشابه جاکارد و روش upgma با 90/0= r بود. در تجزیه به مولفه های اصلی تعدیل شده، سه مولفه اول 71/25 از کل تغییرات را نشان داد که حاکی از پراکندگی مناسب نشانگرهای مورد استفاده در ژنوم بوده است. از این رو می توان به این نتیجه رسید که نشانگرهای ssr نه تنها در افتراق گونه های وحشی گندم (ژنوم هایa, b, c and d) بلکه در ارزیابی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های درون گونه ای نیز مفید بوده است. علاوه بر این، نشانگرهای ssr جهت افزایش کارائی برنامه های انتقال ژن از گونه های خویشاوند متفاوت گندم به منظور ارتقاء بهبود گندم به خصوص برای تنش های زنده و غیر زنده دارای پتانسیل ارزشمندی است.
فاطمه قربانی سینی احمد ارزانی
چکیده بررسی های سیتوژنتیک در مطالعات اصلاحی جزء قدم های نخستین است. شناخت کروموزوم ها و رفتار آنها در موفقیت دورگ گیری موثر است. این مطالعه با هدف بررسی خصوصیات کاریوتیپی و رفتار میوزیaegilopscylindricaو triricummonococcumsubsp. aegilopoidesانجام شد. هشت ژنوتیپ ae.cylindricaو t. m. subsp. aegilopoidesجمع آوری شده از غرب کشور در دو تاریخ کاشت پاییزه در مزرعه کشت شدند. به منظور بررسی خصوصیات کاریوتیپی نوک ریشه های بذور جوانه زده تحت مراحل پیش تیمار آلفابرومونفتالین، تثبیت با لویتسکی، هیدرولیز با سدیم هیدروکسید یک نرمال، رنگ آمیزی با هماتوکسیلین و له کردن قرار گرفت. سنبله-ها با رسیدن به مرحله مناسب برداشت شدند و در محلول کارنوی تثبیت و با هماتوکسیلین رنگ آمیزی شدند.در بررسی های کاریوتیپی نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که بین طول بازوی بلند، طول بازوی کوتاه و طول کروموزوم در هر یک از گونه ها تفاوت معنی-داری وجود داشت. تفاوت درون گونه ای در طول کروموزوم ها احتمالاً ناشی از روش تهیه نمونه و تفاوت مرحله میتوزی در نمونه-برداری ها بوده است. در شاخص سانترومری و نسبت بازوها که کمتر تحت تأثیر عوامل ایجاد خطا قرار می گیرند، تفاوت معنی دار درون گونه ای مشاهده نشد که قابل انتظار بوده است. ژنوتیپ هایae. cylindricaمطالعه شده همگی به کلاسa3 در دسته بندی استبینز تعلق داشتند. نوع کروموزوم ها بر اساس روش لوان و همکاران در اغلب موارد به صورت ساب متاسننتریک و ساب تلوسنتریک بود و در چهار ژنوتیپ 2ae ، 4ae، 5aeو8aeکروموزوم های متاسنتریک نیز مشاهده شد. درصد شکل کلی کاریوتیپ نیز در بین ژنوتیپ ها تا حدی تنوع داشتو در ژنوتیپ 8ae بیشترین مقدار 4/35 را به خود اختصاص داد. شاخص تقارن در 8ae بیشترین مقدار 94/61? و ژنوتیپ6aeکمترین مقدار را در بین ژنوتیپ ها داشت. بیشترین مقدار شاخص عدم تقارن درون کروموزومی 1aبه ژنوتیپ 4aeبا مقدار 46/0و کمترین آن به ژنوتیپ 8ae با مقدار 14/0 اختصاص داشت. حداکثر و حداقل میزان شاخص عدم تقارن بین کروموزومی 2a به ترتیب در ژنوتیپ های 7ae با مقدار 17/0 و 2aeبا مقدار 14/0 مشاهده شد.ژنوتیپ هایt. m. subsp. aegilopoidesمطالعه شده همگی به کلاسa1 در دسته بندی استبینز تعلق داشتند. از لحاظ تکاملی این گونه به دلیل داشتن کروموزومهای یکنواخت متاسنتریک جزء گونه های متقارن و ابتدایی به شمار می رود. حداکثر مقدار درصد شکل کلی کاریوتیپ 23/43 در ژنوتیپ 1t و حداقل آن 99/40 در ژنوتیپ 7tبود.ژنوتیپ 2t با 72 درصد بیشترین و ژنوتیپ 3t با 46/38 درصد کمترین شاخص تقارن را دارا بود. بیشترین مقدار شاخص عدم تقارن درون کروموزومی 1a در ژنوتیپ7tبا مقدار 3/0و کمترین آن مربوط به ژنوتیپ 3tبا ارزش 21/0 اختصاص داشت. همچنین حداکثر و حداقل میزان شاخص عدم تقارن بین کروموزومی 2a به ترتیب در ژنوتیپ های 3t و 4t 16/0 و در ژنوتیپ 2t11/0 مشاهده شد. تمامی شاخص های تقارن کاریوتیپی حاکی از پیشرفته تر بودن گونه ae. cylindricaنسبت به گونه t. m. subsp. aegilopoidesاز لحاظ تکاملی می باشد. بررسی رفتار میوزیt. m. subsp. aegilopoidesناهنجاری هایی شامل کروموزوم های تأخیردار، چسبندگی و پل کروموزومی، موقعیت مکانی غیرطبیعی هسته های دختری و تشکیل گامتn2 را آشکار نمود.این گونه نیز با شاخص میوزی 1/97? به لحاظ سیتولوژیکی پایدار محسوب می شود. بررسی رفتار میوزی سنبله های نارس درae. cylindricaناهنجاری هایی شامل کروموزوم های تأخیردار، چسبندگی و پل کروموزومی، کروموزوم هایb، توزیع نابرابر کروموزوم ها، عدم همزمانی، میکرونوکلئی، موقعیت مکانی غیرطبیعی هسته های دختری، تشکیل گامت n2 از طریق مکانیسم های مختلف و عدم تشکیل رشته های دوک را نشان داد. این گونه با شاخص میوزی 6/82? از لحاظ سیتولوزیکی نسبتاً ناپایدار محسوب می شود. احتمالاً حضور ژن gc در گونه ae. cylindricaمنجر به وقوع ناهنجاری های بیشتر در این گونه در مقام مقایسه با گونه دیگر شده باشد.
الهام پاپی موسوی قدرت اله سعیدی
کلزا (brassics napus l.) گیاه دانه روغنی است که از ظرفیت بالای تولید و کیفیت روغن برتر از لحاظ ترکیب اسیدهای چرب برخوردار است. به منظور ارزیابی عملکرد و صفات مرفو- فیزیولوژیک کلزا، 100 لاین (92 لاین دابل هاپلویید و 8 رقم شاهد) بر اساس طرح لاتیس ساده 10×10 با دو تکرار در سال 91-1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک نجف آباد کشت گردید. صفات شامل 1) روز تا گل دهی 2) روز تا غلاف دهی 3) روز تا رسیدگی فیزیولوژیک 4) ارتفاع بوته 5) تعداد شاخه فرعی 6) تعداد غلاف در ساقه اصلی 7) تعداد غلاف در بوته 8) طول غلاف 9) تعداد دانه در غلاف 10) وزن هزار دانه 11) عملکرد بیولوژیک 12) شاخص برداشت 13) عملکرد دانه 14) محتوای روغن دانه بود. ضمن اینکه صفات فیزیولوژیک مشتمل بر شاخص سطح برگ، میزان فتوسنتز در واحد سطح برگ، هدایت روزنه ای، میزان تعرق، غلظت داخلی دی اکسید کربن، کارایی مصرف آب فتوسنتزی، هدایت مزوفیلی نیز اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس صفات مورفولوژیک لاین های دابل هاپلویید کلزا نشان داد که اختلاف بسیار معنی داری )01/0(p< از لحاظ تمامی صفات اندازه گیری شده میان لاین ها وجود داشته است. این اختلاف معنی دار بیانگر وجود تنوع ژنتیکی زیاد بین لاین های دابل هاپلویید بوده که به نوبه ی خود نشان دهنده ی امکان کارائی بالای انتخاب برای افزایش عملکرد می باشد. همبستگی بین عملکرد دانه در واحد سطح و صفات عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، وزن هزار دانه، تعداد دانه در غلاف، طول غلاف، تعداد غلاف در بوته، ارتفاع و تعداد شاخه فرعی معنی دار بود. بر اساس تجزیه خوشه ای لاین ها برای صفات مورفولوژیک به دو گروه تقسیم شدند. در گروه ها اول و دوم به ترتیب تعداد 84 و 16 لاین قرار گرفتند. نتیجه تجزیه واریانس صفات فیزیولوژیک نشان داد که لاین های دابل هاپلویید از لحاظ تمامی صفات اختلاف معنی داری داشته اند. این نتایج حاکی از تنوع بالای ژنتیکی لاین های کلزا از لحاظ صفات مرتبط با فتوسنتز و در نتیجه ظرفیت عملکرد بوده است. نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که بین عملکرد و صفات فتوسنتز، هدایت مزوفیلی در سطح احتمال 5 در صد مثبت و معنی داری وجود داشته است. بر اساس تجزیه خوشه ای لاین ها برای صفات فیزیولوژیک به دو گروه تقسیم شدند. بر اساس نتایج مطالعه حاضر می توان نتیجه گیری نمود که لاین های دابل هاپلویید کلزا از تنوع ژنتیکی مطلوبی در راستای انتخاب برای افزایش عملکرد برخوردار بوده و برای برنامه های آتی اصلاح کلزا سودمند است.
وحید کریمی احمد ارزانی
تنش خشکی یکی از مهم ترین تنش های محیطی است که در بسیاری از مناطق جهان و به ویژه مناطق گرم وخشک باعث افت عملکرد گیاهان زراعی می شود. از بین دانه های روغنی سازگار با آب و هوای ایران، گلرنگ از جایگاه ویژه-ای برخوردار است و سازگاری خوبی در مناطق دارای کمبود آب دارد. این آزمایش به منظور ارزیابی تحمل به خشکی 64 ژنوتیپ گلرنگ در قالب طرح لاتیس ساده در دو شرایط رطوبتی عدم تنش و تنش در سال 91-90 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک نجف آباد انجام شد. در این پژوهش صفات مورفولوژیک، فنولوژیک و زراعی شامل تعداد روز تا شروع گلدهی، تعداد روز تا 50 درصد گلدهی، تعداد روز تا رسیدگی، طول دوره زایشی، ارتفاع بوته، تعداد شاخه (انشعاب اصلی)، وزن هزار دانه، تعداد دانه در طبق، تعداد طبق در بوته، عملکرد دانه در بوته، عملکرد دانه در هکتار، عملکرد بیولوژیک در هکتار و شاخص برداشت اندازه گیری شد. نتایج تجزیه وازیانس مرکب در دو شرایط رطوبتی نشان داد که تنش خشکی موجب کاهش معنی داری برای تمامی صفات شده است. ضمن اینکه نتایج تجزیه واریانس بر اساس طرح لاتیس ساده نشان داد که ژنوتیپ ها درشرایط عدم تنش از لحاظ تمامی صفات به جزتعداد شاخه، تعداد طبق در بوته و شاخص برداشت اختلاف معنی داری داشتند، ولی در شرایط تنش ژنوتیپ ها برای کلیه صفات دارای اختلاف معنی داری بودند. در بررسی روابط صفات، نتایج رگرسیون مرحله ای و تجزیه مسیر در دو شرایط رطوبتی حاکی از آن بود که سه صفت تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق و وزن هزار دانه به ترتیب از اهمیت نسبی بیشتری در تعیین عملکرد دانه در هکتار برخوردار بودندکه می تواند در انتخاب غیر مستقیم برای عملکرد دانه در برنامه های اصلاحی مورد استفاده قرار گیرند. بر اساس تجزیه خوشه ای، 64 ژنوتیپ در دو شرایط رطوبتی عدم تنش و تنش به ترتیب در 4 و 3 گروه قرار گرفتند. در این مطالعه شاخص های تحمل به خشکی(sti) و شاخص میانگین هندسی تولید(gmp) به عنوان بهترین شاخص در حالت تنش خشکی انتخاب شدند. بر اساس شاخص sti ژنوتیپ های pi-258417، s6-697-307، pi-198844، 34-14-73، کردستان 47 وکردستان 5 به عنوان ژنوتیپ های گلرنگ متحمل به تنش خشکی معرفی شدند. کلمات کلیدی: گلرنگ، تنش خشکی، عملکرد دانه، شاخص تحمل به خشکی
موسی الرضا خلیقی احمد ارزانی
گندم یک منبع عمده انرژی پروتئین و فیبرهای غذایی در رژیم غذایی بوده و مهمترین گیاه زراعی دنیاست. بعلاوه گونه های خویشاوند وحشی گندمهای زراعی بعنوان منابع بالقوه دارای مواد ژنتیکی ارزشمند برای اصلاح گندم میباشند. این مطالعه به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی موجود در بین 31 نمونه گندم زراعی و وحشی متعلق به جنس های aegilops , triticum بر اساس صفات مورفولوژیک و نشانگر مولکولی aflp انجام شد. ژنوتیپ های متعلق به جنس triticum مشتمل بر 4 رقم ساختگی هگزاپلوئید، 2 رقم گندم نان و 1 رقم گندم دو روم بودند و ژنوتیپهای وحشی شامل 2 نمونه هگزاپلوئید 5 نمونه تتراپلوئید و 16 نمونه دیپلوئید بودند. بیست و شش صفت مورفولوژیک شامل رنگ ریشک، رنگ گلوم، رنگ دانه، رنگ بساک، رنگ پایه برگ، رنگ گوشوارک، رنگ ساقه، نکروزه شدن نوک برگ، مومی بودن برگ، عدم وجود زبانک، پرزدار بودن گلوم و ... ارزیابی شدند.
اشرف آقاباباپوردهکردی علی محمد میرمحمدی میبدی
این پژوهش به منظور بررسی روابط بین صفات و ارزیابی شاخصهای تحمل به تنش نیتروژن لاینهای جو در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی صنعتی اصفهان به صورت طرح کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار اجرا گردید. عامل اصلی را دو سطح غیر تنش نیتروژن و عامل فرعی را 49 لاین به همراه دو والد آنها تشکیل دادند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تنش نیتروژن تاثیر معنی داری بر تمام صفات به جز عرض برگ پرچم، وزن پدانکل، نسبت وزن به طول پدانکل، وزن هزار دانه، تعداد دانه در سنبله، وزن دانه در سنبله و شاخص برداشت داشت. تفاوت بین لاینها به جز برای وزن هزار دانه از لحاظ سایر صفات در هر دو شرایط تنش و بودن تنش نیتروژن معنی دار بود. اثر متقابل لاین و نیتروژن برای تمام صفات به جز تعداد روز تا سنبه دهی، وزن حجمی و وزن هزار دانه معنی دار بود. ضرایب همبستگی فتوتیپی و ژنتیکی عملکرد دانه با عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت در هر دو شرایط بدون تنش و تنش نیتروژن مثبت و معنی دار بود. نتایج تجزیه ضرایب مسیر برای عملکرد دانه نشان داد که در هر دو شرایط بدون تنش و تنش نیتروژن شاخص برداشت اثر مستقیم مثبتی بر عملکرد دانه دارد. برمبنای رگرسیون مرحله ای صفات شاخص برداشت و عملکرد بیولوژیک 5/97 و 6/98 درصد از تغییرات عملکرد دانه را در شرایط بدون تنش و تنش نیتروژن تبیین نمودند. تجزیه به عامل 6 عامل را معرفی نمود که در شرایط بدون تنش و تنش نیتروژن به ترتیب 78 و 32/79 درصد از تنوع کل داده ها را تبیین نمودند. چهار عامل اول از اهمیت بیشتری برخوردار بودند. در شرایط بدون تنش نیتروژن عامل اول به شدت تحت تاثیر ارتفاع، طول برگ پرچم، طول سنبله، طول ریشک و طول پدانکل بود. در عامل دوم وزن سنبله ، تعداد دانه در سنبله و وزن دانه در سنبله اهمیت بالایی داشتند. عامل سوم تحت تاثیر روز تا نسبله دهی و تعداد سنبله در متر مربع بود. عامل چهارم تحت تاثیر وزن پدانکل و نسبت وزن به طول پدانکل بود. برای ارزیابی تحمل به تنش نیتروژن از شاخصهای تحمل، متوسط تولید، شاخص حساسیت به تنش، شاخصهای میانگین هندسی تولید و شاخص برای شناسایی و معرف لاینهای متحمل تر میباشند. شاخصهای انتخاب اسمیت-هیزل و پسک - بیکر بر اساس پنج صفت روز تا سنبله دهی، تعداد سنبله در متر مربع، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه و شاخص برداشت لاین 5 را به عنوان حساسترین لاین و صفات وزن هزار دانه و تعداد روز تا سنبله دهی را به عنوان مهمترین صفات شاخص در شرایط تنش و بدون تنش نیتروژن معرفی کردند.
الیاس مرتضوی بهزاد قره یاضی
به منظور بررسی وضعیت تنش شوری در چهار رقم برنج ایرانی به نامهای زاینده رود طارم مولایی نعمت و چرام 2 و انتخاب رقم برای انتقال ژن به گونه ای که دارای تحمل تنش شوری مناسبی باشند بدون آنکه از تنظیم اسمزی با مواد اسمولیت آلی استفاده نمایند، پژوهشی در پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی و دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. در این پژوهش ابتدا با آزمایش های متعدد وضعیت تحمل شوری ارقام مورد مطالعه در محیط درون شیشه ای مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایشها که با کشت بذر ارقام مورد مطالعه در محیط کشت ms محتوی مقادیر مختلفی از nac1 شامل صفر 80604020 و 100 میلی مول انجام شد واکنش کالوسزایی و باززایی ارقام مورد مطالعه و نیز محتوای یونهای سدیم پتاسیم کلسیم قندها پرولین و پروتئین در کل سلولها و نیز در شیره سلولی حاصل از کالوس مورد اندازه گیری و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مجموع این مطالعات نشان دادند که ارقام زاینده رود و طارم مولایی دارایی بهترین تحمل شوری در محیط دورن شیشه ای هستند و در عین حال کمتر از دو رقم دیگر از اسمولیتهای آلی برای تنظیم اسمزی استفاده می نمایند و علاوه بر این کالوس زایی و باززایی خوبی نیز دارند. این نتایج بخ این معنی بودند که این دو رقم کاندیداهای مناسبی برای انتقال ژن به شمار می روند.
محمدرضا جزایری عبدالمجید رضایی
غلات اهمیت بسیاری در تعلیف دام دارند رشد جمعیت و افزاش تقاضا برای تولیدات دامی و پروتیینی و عدم تعادل بین تعداد دام موجود و علوفه مورد نیاز آنها در کشور بر اهمیت در گسترش کشت گیاهان علوفه ای و توسعه برنامه های تحقیقاتی جهت افزایش عملکرد تاکید دارند از طرفی شرایط اقلیمی خشک تا نیمه خشک در اکثر نقاط این باعث می گردد تا کاهش بارندگی در برخی سالها منجر به بروز تنش خشکی و محدودیت در تولید گیاهان زراعی شود لذا این مطالعه با هدف ارزیابی پتانسیل تحمل خشکی 20 ژنوتیپ یولاف شامل 14 رقم معرفی شده در کانادا و دو رقم معرفی شده در آمریکا و سوییس و 4 لاین پیشرفته ترکیه ای در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی تحت و دو تیمار آبیاری بر مبنای +-70 و 3+-130 میلیمتر تبخیر از تشت تبخیر کلاس a در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا گردید نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت بین ژنتیپ ها به جز برای ارتفاع در مرحله خوشه دهی در هر دو محیط رطوبتی ارتفاع در مرحله رسیدگی در شرایط عادی رطوبتی و عملکرد بیولوژیک در شرایط تنش رطوبتی از لحاظ سایر صفات در هر دو محیط معنی دار بود نتایج تجزیه واریانس مرکب داده ها نشان داد که تنش رطوبتی تاثیر معنی داری بر تمام صفات تعداد روز تا خوش دهی و رسیدگی عملکردهای دانه و بیولوژیک وزن هزار دانه و میزان نسبی آب برگ و طول و عرض برگ پرچم معنی دار بود ضرایب همبستگی فنوتیپی و ژنتیکی نشان داد که عملکرد دانه با شاخص برداشت و میزان نسبی برگ در هر دو رژیم رطوبتی و با ارتفاع بوته در مرحله رسیدگی در شرابط بدون تنش رطوبتی همبستگی مثبت و معنی دار و با تعداد روز تا خوشه دهی همبستگی منفی و معنی داری داشت نتایج حاصل از تجزیه ضرایب مسیر برای عملکرد دانه در واحد سطح نشان داد و شاخص برداشت از طریق تعداد دانه در خوشه بود برای ارزیابی مقاومت به خشکی این ارقام از شاخص های تحمل (tol)و متوسط تولید (mp) روزیل و هامبلین شاخص حساسیت به خشکی (ssi) فیشر و مورر و شاخص های میانگین هندسی تولید (gmp) , jplg fi jka (sti) فرناندز استفاده شد و مشخص گردید کهsti مناسب ترین شاخص برای شناساییی و معرفی ژنوتیپ های متحمل تر می باشد لذا براساس این شاخص این ارقام بویر پیسلی به عنوان متحمل ترین ژنوتیپ ها معرفی گردیدند.
نازگل عمرانی احمد ارزانی
از آنجا که ارزش اقتصادی یک گیاه ه ارزش صفات مختلف آن بستگی دارد بنابراین متخصصان اصلاح نباتات انتخاب همزمان چند صفت را برای بهبود آن مدنظر قرار داده اند موثرترین روش برای انتخاب صحیح ژنوتیپ ها برای صفتی مانند عملکرد که چند ژنی و تحت تاثیر از متقابل ژنوتیپ و محیط است انتخاب همزمان بر مبنای شاخص انتخاب برای چند خصوصیت به همراه در نظرگرفتن ارزشها و اقتصادی و قابلیت توارث آنها و همچنین همبستگی های ژنتیکی و فنوتیپی بین صفات است این مطالعه در سال زراعی 1383 با هدف مقایسه شاخص های انتخاب برای بهبود عملکرد جو در شرایط تنش و بدون تنش نیتروژن با استفاده از 49 لان اینبرد نوترکیب f13 از تلاقی دو والد azumamugi (az) و kanto nakate gold (kng) به همراه والدین انجام شد آزمایش به صورت طرح کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان پیاده شد در شرایط بدون تنش در هر یک از مراحل شروع رشد زایشی به ساقه رفتن و پر شدن دانه معادل 100 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار فقط در مرحله شروع رشد رویشی مصرف شد نتایج نشان داد که در تمام صفات اندازه گیری شده در شرایط تنش تنوع ژنتیکی کاف وجود دارد در اثر اعمال تنش نیتروژن تمام صفات به جز شاخص برداشت نیتروژن کاهش یافتند کاهش صفات پروتیین کاه عملکرد دانه عملکد بیولوژیک و سرعت رشد در اثر تنش نیتروژن قابل ملاحظه بود بنابراین توجه به این صفات در بررسی ارقام متحمل به تنش نیتروژن ضروری به نظر می رسد بین لاین ها از نظر تمامی شاخص های تحمل و حساسیت به تنش برای صفات نیتروژن کاه و شاخص برداشت نیتروژن تفاوت معنی داری وجود داشت اما برای نیتروژن دانه تفاوت بین لاین ها تنها از نظر میانگین هندسی تولید متوسط بهره وری و شاخص تحمل ه تنش معنی دار بود این سه شاخص بیشترین همبستگی را با هر سه صفت نشان دادند در بررسی شاخص های تحمل به تنش براساس هر سه صفت می توان لاین های 23، 30، 65، 66 را متحمل به تنش و لاین 93 را حساس به تنش نیتروژن معرفی کرد همچنین از نظر شاخص های کارایی مصرف نیتروژن نیز لاین 30 ژنتیپ کارایی شناخته شد نتایج پاسخ مستقیم و همبسته به انتخاب نشان داد که انتخاب لاین های با شاخص برداشت و شاخص برداشت نیتروژن بالاتر در هر دو شرایط بدون تنش و تنش نیتروژن باعث غربال لاین های پر محصول تر می شود بررسی شاخص های اسمیت-هیزل و پسک-بیکر بر اساس شاخص واجد 5 صفت روز تا سنبله دهی نیتروژن دانه نیتروژن کاه شاخص برداشت و سرعت رشد و شاخص متشکل از 4 صفت روز از سنبله دهی شاخص برداشت سرعت رشد و شاخص برداشت نیتروژن لاین 92 را در هر دو شرایط بدون تنش و تنش نیتروژن به عنوان لاین برتر معرفی کرد این لاین همچنین از نظر شاخص های تحمل و حساسیت به تنش نیز جزو لاین های متحمل شناخته شد در شاخص واجد 5 صفت در هر دو شرایط و برای هر دو شاخص اسمیت-هیزل و پسک-بیکر صفاتت روز تا سنبله دهی نیتروژن دانه شاخص برداشت و سرعت رشد کمتر را غربال می کند در شاخص متشکل از 4 صفت ضیب سرعت رشد منفی بود بنابراین انتخاب بر اساس آن لاین های با سرعت رشد کمتر را متمایز می سازد در این بررسی در هر دو نوع شاخص های واحد واجد 4 و 5 صفت شاخص اسمیت-هیزل بازده بالاتری نسبت به شاخص پسک-بیکر داشت.
ریحانه مرادمند احمد ارزانی
طالبی با نام علمیcucumis melo l.)) یکی از محصولات با ارزش در اکثر کشورهای جهان می باشد. طالبی ها، گیاهان باغی دگرگشن با اهمیت اقتصادی فراوان اند که کشت آن ها در نقاط مختلف کشور متداول است. این سبزی به دلیل وجود قند، ویتامین ها ، موادمعدنی و آنتی اکسیدان ها به یک ماده سودمندی در برنامه تغذیه ای تبدیل شده است. در طالبی به دلیل وجود ویژگی های هتروزیگوستی بالا و محدودیت در روش های به نژادی متداول، کاربرد فنون سلولی و ملکولی ضرورت پیدا کرده است. بنابراین، نیاز به روش های مختلف کشت بافت جهت کاربردی شدن فنون مولکولی احساس می شود. گسترش رقم های اصلاح شده غیربومی و افزایش فرسایش ژنتیکی رقم های بومی در سال های اخیر خطر نابودی این محصول مهم که قدمت تاریخی سه هزار ساله در ایران دارد را پرنگ تر نموده است. بنابراین استفاده از تکنیک های ریزازدیادی برای تکثیر طالبی در سطح زیاد، ضروری است. اندام زایی مستقیم و جنین زایی سوماتیکی از روش های مورد استفاده جهت باززایی گیاه می باشد. به این منظور در این تحقیق شرایط مطلوب جهت اندام زایی مستقیم از ریزنمونه های کوتیلدون، برگ و ریشه چه در سه ژنوتیپ طالبی اصفهان، گرمک بومی اصفهان و گرگر بومی ایلام بررسی شد. جداکشت های مختلف بر روی محیط موراشیگ و اسکوک (ms) حاوی غلظت های مختلف بنزیل آدنین ba)) قرار داده شد و واکنش ریزنمونه های این ژنوتیپ ها مورد بررسی قرارگرفت. از میان ریزنمونه های کوتیلدون، برگ و ریشه چه، ریزنمونه ی ریشه چه در هیچ محیطی قادر به باززایی نبود. کشت قطعات کوتیلدون پتانسیل بالایی در محیط ms و در حضور ba نشان داد، بیشترین درصد القای شاخه در غلظت1میلی گرم درلیتر ba مشاهده شد که به منظور ریشه دار شدن ساقه های القا شده در حضور ba از غلظت 5/0میلی گرم در لیتر نفتالین استیک اسید (naa) استفاده شد. بیشترین القای شاخه، 5/2 شاخه به ازای هر نمونه کشت شده در محیط 1میلی گرم در لیتر ba در ژنوتیپ طالبی اصفهان رخ داد. بیشترین میزان طول ساقه و تعداد برگ از قطعه کوتیلدون در حضور 1میلی گرم در لیتر ba به دست آمد. میزان باززایی ساقه از ریزنمونه های برگ بسیار کم بود و این در حالی بود که بیشترین میزان تعداد شاخه به ازای نمونه از این ریزنمونه ها (0.6 شاخه) حاصل شد. در این ریزنمونه نیز همانند کوتیلدون، بیشترین میزان باززایی در غلظت 1 میلی گرم در لیتر ba حاصل شد. از روش جنین زایی سوماتیکی در طالبی نیز استفاده شد، که به این منظور ریزنمونه ی محورجنینی و قطعات کوتیلدون در حضور غلظت های مختلف توفوردیd) -4و2) در ترکیب با ba بکار برده شد. وجود d-4و2 جهت القای کالوس ضروری شناخته شد. ترکیب 1میلی گرم در لیتر d-4و2 در حضور 5/0 میلی گرم در لیتر ba به طور معنی داری بیشترین میزان جنین زایی را موجب شد. غلظتba در میزان رشد کالوس موثر بود بطوریکه با افزایش غلظت آن از میزان رشد کالوس کاسته شد. رقم طالبی اصفهان در واکنش به اندام زایی و جنین زایی به عنوان ژنوتیپ برتر شناخته شد. همچنین ریزنمونه کوتیلدون نسبت به محور جنینی عکس-العمل بهتری نشان داد. مراحل مختلف رشد جنین شامل مرحله گلبولی، قلبی شکل، اژدری و کوتیلدونی مشاهده شد. ساختارهای غیر معمول شامل کوتیلدون های غیرمعمول و رشد نواحی مریستمی به طور غیرعادی در حین کار مشاهده شد. از انجام این آزمایش نتیجه می شود که ba تنظیم کننده رشد ضروری برای القای ساقه در زیر نمونه های کشت شده طالبی می باشد. غلظت 5/0تا 1 میلی گرم در لیتر ba غلظت مناسبی جهت القای شاخساره بود و به نظر می رسد با افزایش غلظت آن از 1 به 5/1 میلی-گرم در لیتر، کاهشی در القای شاخساره و طول ساقه رخ دهد. جهت القای جنین سوماتیکی نیز استفاده از هورمونd-4و2 ضروری است و میزان 1 میلی گرم در لیتر آن در ترکیب با ba بهترین نتیجه را داشته است. در مطالعه حاضر عوامل ژنوتیپ، ریزنمونه و تنظیم کنندههای رشد تاثیر بارزی در واکنش به کشت بافت ( اندام زایی و جنین زایی) داشته اند.
مهدی رحیم ملک احمد ارزانی
چکیده در این مطالعه تنوع ژنتیکی جمعیت های بومادران ایرانی از لحاظ مورفولوژیک، اسانس و مولکولی مورد ارزیابی قرار گرفت. ابتدا خصوصیات مورفولوژیک 38 ژنوتیپ بومادران از شش گونه (a. millefolium، a .filipendulina ، a. tenuifolia ،, a. santolinabiebersteinii a.و a. pachycephala) بررسی شد. نتایج تجزیه واریانس تنوع بسیار معنی داری (p < 0.01) بین ژنوتیپ های مورد مطالعه برای صفات رویشی و زایشی نشان داد. در مجموع چهار گونه a. millefolium ، a. filipendulina ، a. biebersteinii و a. pachycephala در رابطه با بسیاری از صفات رویشی از دو گونه a. tenuifolia و a. santolina متمایز شدند. ضمن اینکه ژنوتیپ های مناسب از لحاظ ویژگی های زینتی به فضای سبز برای بررسی های تکمیلی پیشنهاد شدند. نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای و تجزیه به مولفه های اصلی نیز به خوبی گونه ها را از یکدیگر متمایز ساخت. محتوا و ترکیبات اسانس در نوزده نمونه جمعیتی با گسترش جغرافیایی مناسب از شش گونه millefolium a.، a. filipendulina، a. tenuifolia، a. santolina، biebersteinii .a و a. eriophora مورد مطالعه قرا گرفت. محتوای اسانس برگها در محدوده %1/0 در ژنوتیپ شماره 12 (as46) از گونه a. santolina تا %7/2 در ژنوتیپ شماره 17 (ab38) از گونه a. biebresteinii متغیر بود. انتخاب گونه های با سطح برگ بزرگتر با درصد اسانس بیشتر و با ترکیبات مطلوب تر دارویی از اهداف این مطالعه بود. در مجموع نود و چهارترکیب شیمیایی در این گونه ها شناسایی و بر اساس ترکیبات اصلی اسانس، چهار تیپ شیمیایی معرفی شد. همبستگی منفی بین ترکیب سزکویی ترپن ها و مونوترپن ها وجود داشت.نوع تیپ خاک یکی از عوامل افزایش یا کاهش نوع و محتوای اسانس مرتبط با نوع اقلیم بومی بومادران بود. تیپ خاکی مالی سولز با توجه به غنی بودن از مواد آلی، باعث افزایش محتوای اسانس یا ترکیبات خاص در برخی گونه ها شد. در بخش بعدی مطالعات ، سطح پلوییدی ژنوتیپ مورد مطالعه از گونه a. millefolium هگزاپلویید (54 = x6 = n2) تعیین گردید. طراحی آغازگرهای ریزماهواره (ssr) با استفاده از روش همیلتون و همکاران (1999) و با استفاده ازسه کتابخانه ژنومی غنی شده برای سه تکرار(ag)15 یا (ac)15 یا (atg)10 انجام شد. از بین 928 همسانه حاصل، هشتاد همسانه از مجموع سه کتابخانه توالی یابی شدند که از این بین پنجاه همسانه حاوی ریزماهواره بودند. در نهایت، سی همسانه مناسب طراحی آغازگر بودند؛ از سی آغازگر طراحی شده پس از بهینه سازی در پایان شانزده آغازگر چند شکل بودند. شانزده آغازگر چند شکل در بانک ژن جهانی (ncbi) ثبت و به منظور بررسی کارآیی نشانگرهای طراحی شده روی ژنوتیپ های انتخابی بومادران بررسی شدند. آغازگرهای چند شکل طراحی شده تنوع بین ودرون جمعیت قابل قبولی از خود نشان دادند. تعداد آللها در هر مکان، بین 2 تا 7 آلل با میانگین 2/4 متغیر بود. هتروزیگوسیتی مشاهده شده (ho) بین مقادیر 0 تا 96/0 با میانگین 52/0 و هتروزیگوسیتی مورد انتظار (he) بین مقادیر 07/0 تا 49/0 و با میانگین 39/0 متغیر بود. در این مطالعه، تنوع ژنتیکی بین و درون پنجاه و هفت ژنوتیپ از پنج گونه بومادران با استفاده ازنشانگرaflp نیز بررسی شد. این تکنیک بر اساس روش ووس و همکاران (1995) با تغییرات اندک انجام شد. نه ترکیب آغازگری در مجموع 301 نوار چند شکل در محدوده 500-50 جفت باز و با متوسط درصد چند شکلی %1/96 ایجاد نمودند. میانگین محتوای اطلاعات چند شکلی (pic) در حدود 319/0 بود. نمودار خوشه ای با استفاده از ضریب تشابه جاکارد و الگوریتم upgma ترسیم شد. بر اساس نمودار خوشهای ترسیم شده، پنج گروه اصلی حاصل شد، که مطابق با پنج گونه مورد مطالعه بود.تجزیه به مولفه های اصلی تعدیل شده نیز نتایج تجزیه خوشه ای را تأیید نمود. نتایج نشان داد که سه مولفه اصلی تعدیل شده در مجموع %5/49 کل تنوع را توجیه نمودند. در مجموع، نتایج مطالعات aflp در اکثر موارد با نتایج گیاهشناسی و سیتوژنتیک گزارش شده در بومادران هماهنگی داشت.
ناهید خداییان مرتضی زاهدی
چکیده به منظور ارزیابی تأثیر فاصله ردیف کاشت و تراکم بوته بر عملکرد، اجزاء عملکرد و کیفیت دانه ذرت شیرین رقم ksc403 آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در تابستان سال 1386 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان به اجرا درآمد. در این آزمایش دو فاصله ردیف کاشت 60 و 75 سانتی متر به عنوان فاکتور اصلی و چهار سطح تراکم 50000، 70000، 90000 و 110000 بوته در هکتار به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد. اثر فاصله ردیف کاشت بر ارتفاع گیاه، شاخص سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی در بوته و واحد سطح، تعداد پنجه در بوته و واحد سطح، وزن صد دانه، درصد نشاسته، درصد کل قند های دانه، میزان ساکارز دانه و عملکرد تر و خشک دانه از نظر آماری معنی دار بود. با کاهش فاصله ردیف کاشت از 75 به 60 سانتی متر شاخص سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی در بوته و در واحد سطح در مراحل تاسل دهی و رسیدگی، تعداد پنجه در بوته و واحد سطح و همچنین وزن صد دانه، عملکرد تر و خشک دانه و درصد نشاسته دانه افزایش یافت. در حالیکه ارتفاع گیاه، درصد ساکارز دانه و درصد کل قندهای دانه در فاصله ردیف 75 سانتی متر نسبت به فاصله ردیف 60 سانتی متر بیشتر بود. اثر تراکم بوته بر ارتفاع گیاه، شاخص سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی در بوته و واحد سطح، تعداد پنجه در بوته و واحد سطح، اجزاء عملکرد، عملکرد تر و خشک دانه و صفات تعیین کننده کیفیت دانه از نظر آماری معنی دار بود. با افزایش تراکم بوته ارتفاع گیاه، شاخص سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی در واحد سطح در مراحل تاسل دهی و رسیدگی و تعداد بلال در واحد سطح افزایش ولی وزن خشک اندام هوایی در بوته مراحل تاسل دهی و رسیدگی، تعداد پنجه در بوته، تعداد بلال در بوته، وزن صد دانه، درصد ساکارز دانه و درصد کل قندهای دانه کاهش یافت. با افزایش تراکم از 50000 به 70000 بوته در هکتار تغییر معنی داری در تعداد ردیف در بلال، تعداد دانه در ردیف و تعداد دانه در بلال مشاهده نشد. با اینحال مقادیر مربوط به این صفات در تراکم های بالاتر بطور معنی داری کاهش یافت. اثر متقابل بین فاصله ردیف کاشت و تراکم بوته بر شاخص سطح برگ در مراحل تاسل دهی و رسیدگی، وزن خشک اندام هوایی در بوته در مرحله 30 روز پس از سبز شدن و مرحله تاسل دهی، وزن خشک اندام هوایی در واحد سطح، تعداد بلال در واحد سطح، تعداد دانه در بلال، وزن صد دانه، عملکرد تر و خشک دانه، درصد نشاسته، درصد ساکارز دانه و میزان نرمی بافت دانه معنی دار بود. بیشترین مقدار شاخص سطح برگ و وزن خشک اندام هوایی در واحد سطح در فاصله ردیف 60 سانتی متر و تراکم 110000 بوته در هکتار و کمترین آنها در هر دو فاصله ردیف در تراکم 50000 بوته در هکتار بدست آمد. در حالیکه بیشترین عملکرد تر و خشک دانه از تیمار فاصله ردیف 60 سانتی متر و تراکم 70000 بوته در هکتار و کمترین آن در هر دو فاصله ردیف در تراکم 110000 بوته در هکتار حاصل شد. میزان ساکارز دانه در فاصله ردیف 75 سانتی متر و تراکم 500000 بوته در هکتار و میزان نرمی دانه ها در فاصله ردیف 75 سانتی متر و تراکم 90000 بوته در هکتار بیشترین بود. با توجه به نتایج به دست آمده از این آزمایش بنظر میرسد برای حصول حداکثر عملکرد دانه از ذرت شیرین رقم ksc403، در شرایط آب و هوایی اصفهان تیمار فاصله ردیف 60 سانتی متر و تراکم 70000 بوته در هکتار قابل توصیه می باشد.
مرضیه اسدی محمد حسین اهتمام
به منظور بررسی تأثیر کود اکسیدروی به فرم معمول و نانو ذرات بر واکنش ارقام گندم به شوری دو آزمایش گلدانی در محیط گلخانه ترتیب داده شده بود و هر یک به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای کودی در هر دو آزمایش شامل تغذیه گیاهان با اکسید روی به فرم معمول و نانو ذرات از طریق محلول غذائی بود. در آزمایش اول تعداد 20 رقم گندم (شعله، سرخ تخم، عدل، هیرمند، آزادی، بیات، استار، روشن، نیک نژاد، بک کراس بهاره روشن، اینیا، مغان2، سیستان، لاین9شوری، طبسی، کرج1، پیشتاز، چناب، کویر، چمران) در دو سطح شوری صفر(شاهد) و 150 میلی مولار کلرید سدیم و در آزمایش دوم تعداد 4 رقم گندم (نیک نژاد، اینیا ، روشن، مغان2)، که بر اساس نتایج آزمایش اول دارای تنوع قابل ملاحظه ای از نظر واکنش به نانو ذرات اکسیدروی بودند، در سه سطح شوری صفر(شاهد)، 75 و 150 میلی مولار کلرید سدیم مورد ارزیابی قرار گرفتند. در اثر شوری سطح برگ، وزن خشک اندام-هوایی و ریشه، محتوای کلروفیل، غلظت عناصر پتاسیم و روی در اندام هوایی کاهش ولیکن غلظت سدیم در اندام هوایی، نسبت وزن خشک اندام هوایی به ریشه و فعالیت آنزیم های کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و پراکسیداز افزایش یافت. اثر متقابل شوری و رقم بر وزن خشک اندام هوایی و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی معنی دار بود. میزان کاهش وزن خشک اندام هوایی در اثر شوری در بین ارقام مورد ارزیابی از 20 تا 41 درصد متغیر بود. بر این اساس در بین ارقام عدل و هیرمند به ترتیب متحمل ترین و حساسترین ارقام نسبت به تنش شوری بودند. در بین ارقام مورد مطالعه میزان افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی در اثر شوری برای آنزیم کاتالاز از 37/2 تا 80/4 و برای آنزیم آسکوربات پراکسیداز از 24/2 تا 93/5 و برای آنزیم پراکسیداز از 72/1 تا 10/6 برابر متغیر بود. تنوع زیادی بین ارقام گندم از نظر واکنش به کاربرد نانو ذرات اکسید روی وجود داشت، بطوریکه کاربرد اکسیدروی به فرم نانو نسبت به فرم معمول آن باعث افزایش معنی دار وزن خشک اندام هوایی در ارقام سیستان، کویر، سرخ تخم، هیرمند، اینیا و نیک نژاد و در مقابل موجب کاهش معنی دار وزن خشک اندام هوایی ارقام مغان2 و روشن گردید. تفاوت بین دو فرم اکسیدروی از این نظر برای دیگر ارقام مورد مطالعه معنی دار نبود. در اثر تغذیه گیاهان با اکسیدروی به فرم نانو ذرات فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی افزایش یافت و میزان این افزایش برای آنزیم پراکسیداز نسبت به آنزیم های کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز کمتر بود. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که بین ارقام گندم از نظر واکنش به تنش شوری و تغذیه گیاهان با نانو ذرات اکسیدروی تفاوت قابل ملاحظه ای وجود دارد.
هاجر راعی دهقی جمشید رزمجو
با وجود پیشرفت های چشمگیر در تولیددارو های شیمیایی، بشر همواره سلامتی خود را در میان گیاهان دارویی جستجو می کند. نعناع یکی از مهمترین گیاهان دارویی و معطر در جهان است که بشر هیچگاه نمی تواند آن را از زندگی خود حذف کند. یکی از عوامل موثر بر رشد و تولید اسانس در نعناع نور می باشد. با توجه به اینکه کشت نعناع اغلب در سایه انداز درختان و کنار مزارع انجام می شود آنرا با کمبود نور روبرو میکند، همچنین به دلیل محدودیت منابع و اطلاعات موجود در رابطه با تاثیر سایه بر انواع ژنوتیپ نعناع، این پژوهش با هدف بررسی تاثیر سطوح مختلف سایه دهی بر انواع ژنوتیپ های نعناع انجام شد. به همین منظور آزمایشی در سال1392 در فضای باز مزرعه چاه اناری دانشگاه صنعتی اصفهان، به صورت کرت خرد شده در قالب کاملاً تصادفی در 3 تکرارو بصورت گلدانی انجام شد. تیمار ها شامل: 5 سطح سایه (آفتاب کامل(شاهد)، 30-20 درصد سایه، 50-40 درصد سایه، 70-60درصد سایه و سایه 90-80 درصد) و9ژنوتیپ (کرج، همدان، اصفهان (گونه پونهm. longifolia، طبس، قزوین و 7-1 گونهpiperitam.و 1-2، 11-3 و بجنورد (گونه نعناع سبز m. spicata) بودند.صفات ارتفاع بوته، وزن تر وخشک اندام هوایی شاخساره، وزن تر وخشک ریشه، تعداد ساقه فرعی، تعداد برگ، سطح برگ، محتوای کلروفیل و کاروتنوئید برگ، درصد و عملکرد اسانس اندام هوایی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که سایه 30-20 درصد موجب افزایش اغلب صفات ارتفاع بوته، وزن تر اندام هوایی، وزن تر و خشک ریشه، کاروتنوئید، کلروفیل a، درصد و عملکرد اسانس شد. تعدادساقه، سطح برگ، تعداد برگ، وزن خشک اندام هوایی و کلروفیل bدر نور کامل بیشترین مقدار را دارا بودند. بیشترین وکمترین ارتفاع بوته به ترتیب در ژنوتیپ های 7-1 در سایه 30-20% و قزوین در سایه 90-80% دیده شد. بیشترین و کمترین تعداد ساقه به ترتیب در ژنوتیپ های اصفهان در سطح شاهد و همدان در 90-80% سایه دیده شد. بیشترین و کمترین تعدادبرگ در ژنوتیپ همدان به ترتیب در سطح شاهد و 90-80% سایه دیده شد. بیشترین و کمترین سطح برگ به ترتیب در ژنوتیپ های بجنورد و قزوین بود. بیشترین و کمترین وزن تر اندام هوایی در ژنوتیپ کرج در سایه 30-20% و قزوین در سطح سایه 90-80% مشاهده شد. بیشترین و کمترین وزن خشک اندام هوایی در ژنوتیپ اصفهان در سطح شاهد و همدان در سایه 90-80%دیده شد. بیشترین و کمترین وزن تر ریشه در ژنوتیپ کرج در سایه 30-20% و قزوین در سایه 90-80% دیده شد. ژنوتیپ کرج در سایه 50-40% بیشترین و ژنوتیپ قزوین در سایه 90-80% کمترین وزن خشک ریشه را به خود اختصاص داد. کلروفیل a در ژنوتیپ2-1 بیشترین مقدار و ژنوتیپ بجنورد کمترین محتوای کلروفیل را داشت. بیشترین محتوای کلروفیلb در ژنوتیپ اصفهان در سطح شاهد و کمترین مقدار در ژنوتیپ همدان در سایه 90-80% دیده شد. بیشترین محتوای کاروتنوئید در ژنوتیپ قزوین در سایه 30-20% و کمترین میزان به ژنوتیپ 3-11 در سایه 90-80% تعلق داشت. بیشترین و کمترین درصد اسانس به ترتیب در ژنوتیپ طبس در سایه 30-20% و کرج در سایه 90-80% دیده شد. بیشترین عملکرد اسانس در ژنوتیپ اصفهان در 30-20 % سایه و کمترین عملکرد متعلق به ژنوتیپ کرج در سایه 90-80% بود. 1-2 بیشترین اسانس و کرج کمترین اسانس را تولید کردند. در سایه 90-80% رقم طبس بیشترین اسانس و ژنوتیپ کرج کمترین اسانس را تولید کرد. با توجه به نتایج این تحقیقژنوتیپ های طبس، اصفهان، کرج، 2-1 و 3-11 به ترتیب بیشترین عملکرد اسانس را در آفتاب کامل، 30-20%، 50-40%، 70-60% و 90-80% تولید کردند.
فهیمه معظم مهدی بصیری
astragalus cyclophyllos یا گون مرتعی گیاهی است چند ساله علفی از خانواده بقولات که جهت تعلیف دام بسیار خوشخوراک بوده و زنبورداران برای تهیه عسل از شهد گلهای آن استفاده می کنند. ریواس با نام علمی rheum ribes گیاهی است پایا از خانواده علف هفت بند. ساقه ریواس خاصیت مسهلی دارد و از عصاره ریشه آن برای درمان دیابت، ناراحتی های معده، آبله و سرخچه استفاده می گردد. برگ و ساقه تازه آن به عنوان سبزی مصرف می شود و همچنین برای تهیه انواع مربا، شیرینی، دسر و ترشی استفاده می گردد. گون مرتعی گونه ای آسیب پذبر و ریواس گونه ای با آسیب پذیری کمتر معرفی شده اند. تاکنون مطالعات سیتوژنتیکی برروی این دو گونه صورت نگرفته است. این پژوهش به منظور بررسی خصوصیات کروموزومی این دو گونه و تهیه کاریوتیپ آنها اجرا گردید. به همین منظور سه توده گون مرتعی و سه توده ریواس از مناطق مختلف جمع آوری و مطالعات سیتوژنتیکی بر روی آنها انجام گرفت. مطالعات سیتوژنتیکی شامل جوانه دار کردن بذور، پیش تیمار، تثبیت، هیدرولیز، رنگ آمیزی کروموزوم ها و تهیه نمونه بودکه منجر به تهیه کاریوتیپ و آیدیوگرام توده ها گردید. نتایج شمارش کروموزومی نشان داد که همه توده های گون مرتعی تتراپلویید و دارای 32 کروموزوم بوده و تمامی توده های ریواس نیز دارای 42 کروموزوم می باشد . بر اساس نتایج مشخصات کاریوتیپ و دسته بندی کاریوتیپ ها به روش استبینز، توده شماره 2 و 3 گون مرتعی در دسته کاریوتیپی a2 و توده شماره 1 گون مرتعی در دسته کاریوتیپی a1 که از تقارن کاریوتیپی بیشتری برخوردار است، جای گرفتند. بررسی مشخصات کاریوتیپ سه توده ریواس نشان داد که توده شماره 1 و 2 ریواس در گروه کاریوتیپی a1 با تقارن کاریوتیپی بیشتر و توده شماره 3 ریواس در دسته کاریوتیپی a2 با تقارن کاریوتیپی کمترقرار دارند. با بررسی پارامترهای ضریب تغییرات طول کروموزوم، درصد کل فرم، طول نسبی کوتاهترین کروموزوم، اندیس نامتقارن بودن درون کروموزومی ، اندیس نامتقارن بودن بین کروموزومی و دامنه طول نسبی مشخص شد که توده گون مرتعی شماره 2 و توده ریواس شماره 2 دارای تقارن درون کروموزومی بیشتر و توده گون مرتعی شماره 1 و توده ریواس شماره 1 دارای تقارن بین کروموزومی بیشتری هستند.
مجید شجاعی قدرت الله سعیدی
چکیده با توجه به اهمیت گیاه کلزا (brassica napus l.) به عنوان یک گیاه دانه روغنی و جایگاه بالای آن در بین سایر گیاهان دانه روغنی، افزایش عملکرد دانه و نیز درصد روغن از اهمیت بالایی برخوردار است. به منظور بررسی و ارزیابی صفات زراعی در لاین هایm حاصل از القای موتاسیون و شناسایی لاین های موتانت مطلوب در کلزا، آزمایشی در سال زراعی 91-90 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان به صورت طرح لاتیس ساده 10×10 با دو تکرار اجرا شد. در این آزمایش 94 لاین جهش یافته با اشعه گاما بر روی ارقام ساریگل و rgs به همراه 6 ژنوتیپ شاهد مورد ارزیابی قرار گرفت. صفات زراعی و مورفولوژیک شامل روز تا گلدهی، روز تا رسیدگی، ارتفاع بوته، تعداد غلاف در شاخه اصلی، تعداد شاخه فرعی، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن هزار دانه، عملکرد دانه در بوته، عملکرد در واحد سطح، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، مقاومت به شته، مقاومت به ریزش و همچنین محتوای روغن دانه بعضی ارقام اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که لاین ها اختلاف بسیار معنی داری(p<0/01) برای همه صفات مورد مطالعه داشتند. طرح لاتیس ساده برای صفات روز تا گلدهی، روز تا رسیدگی، تعداد شاخه جانبی، تعداد غلاف در شاخه اصلی، تعداد دانه در غلاف، تعداد غلاف در بوته، مقاومت به ریزش، نسبت به طرح بلوک از کارایی یکسان یا کمتری برخوردار بود، بنابراین برای صفات فوق تجزیه واریانس با استفاده از طرح بلوک کامل تصادفی انجام گرفت. نتایج برآورد وراثت پذیری نشان داد برای همه صفات مورد مطالعه به جز وزن هزار دانه وراثت پذیری عمومی بالای 50 درصد بود. بالاترین وراثت پذیری متعلق به تعداد دانه در غلاف (89/9%) و کمترین آن به وزن هزار دانه (43%) اختصاص داشت. تفاوت کمی بین ضرایب تغییرات فنوتیپی و ژنتیکی برای اکثر صفات مشاهده شد. همبستگی ساده بین صفات نشان داد که صفات تعداد شاخه جانبی، تعداد غلاف در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد دانه در بوته، عملکرد در واحد سطح و شاخص برداشت همبستگی مثبت و معنی داری با هم داشتند. نتایج تجزیه رگرسیون مرحله ای برای عملکرد دانه نشان داد که تعداد غلاف در بوته، وزن هزار دانه، تعداد دانه در غلاف، 40 درصد از تنوع عملکرد دانه را توجیه نمودند. طبق نتایج تجزیه مسیر تعداد غلاف در بوته بیشتربن اثر مستقیم بر عملکرد دانه داشت، در حالی که اثر غیرمستقیم آن از طریق وزن هزار دانه و تعداد دانه در غلاف ناچیز و مثبت بود. نتایج تجزیه به عامل ها، 4 عامل را مشخص نمود که 64 درصد از تنوع کل را توجیه کرد. این عامل ها به ترتیب عامل بهره وری، عامل فنولوژی، شاخه دهی ومخزن نامیده شد. تجزیه کلاستر بر اساس صفات مورفولوژیک و زراعی، لاین هارا در 4 کلاستر طبقه بندی کرد. لاین های گروه اول دارای صفات با عملکرد پایین، گروه دوم و سوم با عملکرد متوسط و گروه چهارم با عملکرد بالا می باشند. شماره به طور کلی نتایج این بررسی نشان داد که تنوع ژنتیکی وسیعی در میان لاین های مورد ارزیابی وجود دارد که می توان از آن برای دستیابی به لاین های مطلوب بهره جست. کلمات کلیدی: کلزا، اجزای عملکرد، تجزیه همبستگی، رگرسیون گام به گام، تجزیه علیت
آتنا اولادزادعباس آبادی عبدالمجید رضایی
این پژوهش به منظور بررسی کاریوتیپ و رفتار میوزی جمعیت های گندم تریتیکوم بویتیکوم و نیز مطالعه صفات مورفولوژیک و ارتباط میان پراکنش جغرافیایی صفات مذکور با پراکنش جغرافیایی ویژگی های کاریوتیپی، در آزمایشگاه سیتوژنتیک و مزرعه پردیس کشاورزی کرج و دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. بیست و سه جمعیت گندم بویتیکوم در مزرعه کشت گردیدند و صفات پرزدار بودن برگ، گوشوارک و گره، اندازه گره، نوع ریشک، تعداد روز تا ساقه دهی، سنبله دهی و رسیدگی ، طول سنبله، طول ریشک، طول و عرض برگ پرچم، طول میانگره، تعداد سنبله، ارتفاع گیاه، طول گلوم و طول و عرض بذر یادداشت برداری و اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که در میان جمعیت های مورد بررسی تنوع زیادی از نظر صفات مورفولوژیک وجود داشت. تجزیه خوشه ای هر دو گروه از صفات کمی و دو اسمی جمعیت ها را به دو گروه تفکیک نمود. اکثر جمعیت های بویتیکوم در گروه 1 (مشتمل بر 16 جمعیت) مربوط به مناطقی با خرد اقلیم سرد و اکثر جمعیت ها در گروه 2 (مشتمل بر 7 جمعیت) مربوط به مناطقی با خرد اقلیم فوق العاده سرد بودند. بررسی میوز سنبله های نارس جمعیت های گندم بویتیکوم نشان داد که در این جمعیت ها ناهنجاری های عمده ای وجود ندارد و کروموزوم ها در متافاز 1 به صورت 7 بای والانت حلقوی جفت می شوند. در بررسی های کاریوتیپی مشاهده شد که بزرگترین طول کل کروماتین مربوط به جمعیت اردبیل با میانگین 306/100 میکرومتر بود و کمترین آن به جمعیتی ناشناس با میانگین 12/71 میکرومتر تعلق داشت. دامنه تغییرات طول کروموزوم ها در جمعیت های گندم بویتیکوم 76/1 میکرومتر بود. جمعیت ها به طور کلی دارای 2 نوع کروموزوم m و m بودند و در 7 کلاس متفاوت کاریوتیپی قرار گرفتند. جمعیت اردبیل با داشتن کمترین درصد اختلاف طول نسبی کروموزوم ها ( 6/1 درصد) متقارن ترین و جمعیت مهاباد با مقدار 69/5 درصد نامتقارن ترین جمعیت بود. همچنین جمعیت اردبیل با بیشترین شاخص تقارن (21/79) متقارن ترین کاریوتیپ و جمعیت روانسر با کمترین مقدار (41/57) نا متقارن ترین کاریوتیپ را دارا بودند.کلاسه بندی به روش رومرو-زارکو نشان داد که جمعیت اردبیل با مقدار 195/0 برای شاخص اختلاف درون کروموزومی دارای حداکثر تقارن کاریوتیپی بود و بیشترین اختلاف داخل کروموزومی مربوط به جمعیتی ناشناس بود. بر اساس دسته بندی استبینز همه جمعیت های مورد مطالعه در کلاس تقارنی 4a قرار گرفتند. براساس نواربندی ag-nor جمعیت های گندم بویتیکوم دارای 1 منطقه سازمان دهنده هستکی روی بازوی بلند کرومزوم شماره 6 بودند. تجزیه خوشه ای صفات کاریوتیپی جمعیت های مورد مطالعه را به دو گروه تقسیم نمود. در گروه اول 15 جمعیت و در گروه دوم 7 جمعیت قرار گرفتند. این دو جمعیت به لحاظ صفات مهم کاریوتیپی نظیر طول کروموزوم، طول بازوی بلند، طول بازوی کوتاه، طول بلندترین کروموزوم، طول کوتاهترین کروموزوم، طول کل کروماتین هاپلویید و شاخص تقارن دارای اختلاف بسیار معنی داری بودند. در دندروگرام های تجزیه خوشه ای صفات مورفولوژیک و صفات کاریوتیپی، گروهبندی مشابهی ازجمعیت ها مشاهده شد . به طور کلی گندم های بویتیکوم جمع آوری شده از مناطق جغرافیایی الشتر، اهر، پیرانشهر، سقز، قروه، ارومیه و اردبیل که دارای میانگین دمای سالیانه پایینی هستند و جزو مناطق فوق العاده سرد طبقه بندی می شوند، به لحاظ مورفولوژیکی و کاریوتیپی، به طور آشکاری متفاوت از جمعیت های مناطق سرد بودند.
قاسم محمدی نژاد احمد ارزانی
این بررسی با هدف اعتبارسنجی و اشباع ظریف ناحیه کروموزومی کنترل کننده تحمل به شوری در برنج (saltol)، ارزیابی تنوع هاپلوتیپی به منظور شناسایی مهم ترین ترکیب آللی در این ناحیه کروموزومی، نقشه یابی سایر qtlهای کنترل کننده تحمل به شوری در لاین متحمل fl478و نهایتاً مقایسه تنوع ژنتیکی از لحاظ تحمل به شوری در مراحل گیاهچه و زایشی در مرکز تحقیقات بین المللی برنج (irri) از1384 تا 1386 اجرا گردید. با استفاده از 10 نشانگر ریزماهواره و ٍest-ssr و جمعیت لاینهای نسبتاً ایزوژن bc3f4 حاصل از تلاقی pokkali × ir29 ، ناحیه saltol در کروموزوم 1 برنج در محدوده ای در حدود 14 سانتی مورگان اشباع گردید. با استفاده از اطلاعات ژنوتیپی 2000 فرد تصادفی bc3f4 در سطوح شوری 12 و 16 دسی زیمنس بر متر یک qtl در مکانی تقریباً یکسان مشاهده شد که به ترتیب18 و 24 درصد از تغییرات امتیاز تحمل به شوری را توجیه کرد. براساس یافته های این پژوهش مکان احتمالی saltol در طولی حدود 2/1 سانتی مورگان در روی کروموزوم 1 قرار داشته و با نشانگرهای rm8094 ، rm3412 وcp6224 احاطه شده است. نقشه یابی دقیق تر این ناحیه امکان ایزوله کردن ژن های موثر بر تحمل به شوری را فراهم خواهد ساخت. ارزیابی تنوع هاپلوتایپی با استفاده از 8 نشانگر ریزماهواره مستقر در محدوده saltol و با در نظرگرفتن آلل های نشانگری ، pokkali هیجده هاپلوتایپ مختلف در 36 ژنوتیپ برنج مشاهده گردید. هاپلوتایپ هایی که آلل نشانگر rm8094 را از والدpokkali داشتند، همگی به شوری متحمل بودند. در نتیجه این آلل به عنوان مفیدترین آلل جهت اصلاح به کمک نشانگر شناخته شد. ضمن اینکه معلوم شد نشانگر ریز ماهوارهrm8094 با بیشترین تعداد آلل (14) و میزان اطلاعات چندشکلی(88/0) موثرترین نشانگر جهت کاربرد در ارزیابی تنوع ژنتیکی است. ارزیابی فنوتیپی 2350 لاین bc3f4 حاصل از تلاقی ir29 ×fl478 برای صفات امتیاز تحمل به شوری ژنوتیپ ها، غلظت سدیم، غلظت پتاسیم و نسبت آنها، بر وجود تفاوت معنی دار بین فامیل های تلاقی برگشتی دلالت داشت. نتایج نشان داد که پایین بودن نسبت +na+/k در لاین fl478 عمدتاً از طریق جذب سدیم کمتر رخ می دهد. نتایج ژنوتیپ-یابی انتخابی با 500 فرد کرانه ای حاکی از وجود بیشترین و کمترین تعداد qtl برای غلظت های na+ و k+ بود. مکان یابی فاصله ای مرکب نشان داد که علاوه بر کروموزوم 1 کروموزم های 6 ، 8 و 10 دارای qtlهای مهم و تأثیرگذار بر تحمل به شوری در مرحله گیاهچه ای می باشند. برای غلظت سدیم یک qtl در ناحیه saltol مکان یابی شد، در حالی که برای امتیاز تحمل به شوری، غلظت پتاسیم و نسبت سدیم به پتاسیم qtl تأثیرگذاری در ناحیه فوقانی saltol شناسایی گردید. برای امتیاز تحمل به شوری مکان های ژنی بزرگ اثری بر روی کروموزوم های 1 ،3 و 6 مکان یابی شدند. برای غلظت سدیم و نسبت سدیم به پتاسیم کروموزوم های 1، 6، 10و 12 دارای qtlهای بزرگ اثر بودند که منشاء اکثر آن ها fl478 بود. همچنین هیچ گونه اپیستازی معنی داری نیز بینqtlها مشاهده نشد. بنابراین در اصلاح به کمک نشانگر و با استفاده از لاین fl478 به عنوان یکی از متحمل ترین لاین های اصلاحی، لازم است هرم سازی qtl ها مدنظر قرار گیرد. نتایج بررسی تحمل به شوری در مرحله زایشی در 30 ژنوتیپ مختلف، درصد باروری دانه گرده را عامل بسیار مهمی در کاهش تعداد دانه پر و عملکرد دانه دانست و نشان داد که تحمل ژنوتیپ ها در مرحله زایشی با تحمل آنهادر مرحله گیاهچه ای ارتباطی ندارد.
وحیده ناظم احمد ارزانی
این مطالعه به منظور ارزیابی صفات مورفولوژیک مزرعه ای و تحمل به شوری مرحله جوانه زنی در 99گندم هگزاپلویید ساختگی انجام شد. نوزده صفت مورفولوژیک شامل رنگ گلوم، رنگ گوشوارک، رنگ برگ پرچم، پرزدار بودن گلوم، پرزدار بودن گوشوارک، پرزداربودن برگ پرچم، پرزداربودن گره، پرزداربودن ساقه اصلی، روز تا سنبله دهی، روز تا گرده افشانی، روزتا رسیدگی، ارتفاع بوته، طول و عرض برگ پرچم، طول سنبله، طول ریشک، تعداد سنبله در هر بوته، تعداد دانه در هر سنبله، وزن هزار دانه و عملکرد تک بوته ارزیابی شد. تنوع قابل ملاحظه ای بین گندم-های هگزاپلویید ساختگی مورد مطالعه از لحاظ صفات مورفولوژیک مشاهده گردید. عملکرد تک بوته از حداکثر ضریب تنوع و روز تا رسیدگی از حداقل ضریب تنوع برخوردار بود. برای صفاتی مانند رنگ برگ، رنگ گلوم، رنگ گوشوارک، پرزدار بودن گوشوارک، پرزدار بودن گره و پرزدار بودن گلوم چند شکلی مشاهده شد. رابطه مثبت و معنی-داری بین ارتفاع گیاه و طول سنبله و همچنین بین طول سنبله و عملکرد تک بوته مشاهده شد. عملکرد تک بوته با اجزای عملکرد شامل وزن هزاردانه، تعداد سنبله در بوته و تعداد دانه در سنبله همبستگی مثبت و معنی دار داشت. همبستگی مثبت و معنی دار بین صفات فنولوژیک روز تا سنبله دهی و روز تا گرده افشانی(r=0/42**) و همچنین روز تا رسیدگی با روز تا گرده افشانی (r=0/28**)مشاهده گردید. نتایج حاصل از رگرسیون مرحله ای نشان داد که تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبله در بوته و وزن هزاردانه 47 درصد از تغییرات عملکرد تک بوته را توجیه نمودند. تجزیه خوشه ای ژنوتیپ های را به سه گروه ژنوتیپی تقسیم نمود که گروه یک از نظر بیشتر صفات دارای بالاترین میانگین بود. به منظور ارزیابی تحمل به شوری گندم های هگزاپلویید ساختگی در مرحله جوانه زنی آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار انجام گرفت. در مرحله جوانه زنی 84 ژنوتیپ گندم ساختگی به همراه گندم نان رقم روشن وگندم دوروم آلتار 84 به عنوان فاکتور اول و سه سطح شوری صفر، 8/0و 6/1 درصد نمک طعام به عنوان فاکتور دوم در نظر گرفته شد. نتایج تجزیه واریانس در آزمون جوانه زنی نشان داد که شوری موجب کاهش معنی دار درصد جوانه زنی، شاخص سرعت جوانه زنی، تعداد ریشه چه، وزن و طول ساقه چه و ریشه چه شد. ضمن اینکه اثر متقابل شوری × رقم نیز برای صفات مزبور معنی دار بود. ضرایب همبستگی میان صفات در مرحله جوانه زنی مثبت و معنی دار بود. در میان گندم های هگزاپلویید ساختگی مورد بررسی جهت مقاومت به شوری در مرحله جوانه زنی، هگزاپلوییدهای ساختگی" ceta/ae. squarrsoa (895)"و "srn/ae. (358) squarrsoa " کمترین و هگزاپلوییدهای ساختگی" ,"altar84/ae. squarrosa (220) "botno/ae. squarrsoa (625) " و" "botno/ae. squarrsoa (629) بیشترین کاهش صفات در مواجه با شوری را داشتند.
نجمه فیاض دستگردی احمد ارزانی
خشکی یکی از مشکلات جدی کشاورزی است، که موجب کاهش عملکرد گیاهان زراعی می شود. این مطالعه با هدف ارزیابی تحمل به خشکی 5 رقم تریـتیـکاله (alamos 83, lasko, moreno, prego, zoro) و مقـایسه آن با تحمـل به خشکی 2 رقم گندم (روشن و osta-gata به ترتیب گندم نان و دوروم) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی به طور جداگانه در هر یک از دو تیمار آبیاری براساس 3 70 و 3 130 میلی متر تبخیر از تشت تبخیر کلاس a در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا گردید. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که در هر دو شرایط رطوبتی تفاوت بین ژنوتیپ ها از نظر کلیه صفات (روز تا سنبله دهی، روز تا گرده افشانی، روز تا رسیدگی فیزیولوژیک، ارتفاع بوته، طول آخرین میانگره، طول سنبله، تعداد سنبله در واحد سطح، تعداد دانه در سنبله، وزن دانه در سنبله، وزن هزاردانه، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و شاخص برداشت) معنی دار است. نتایج تجزیه واریانس مرکب داده ها نشان داد که تنش رطوبتی تأثیر معنی داری بر تمام صفات داشت و سبب کاهش آنها شد. همچنین اثر متقابل ژنوتیپ و محیط برای تمامی صفات معنی دار بود. ضرایب همبستگی فنوتیپی و ژنتیکی نشان داد که عملکرد دانه با وزن دانه در سنبله در هر دو تیمار رطوبتی و با تعداد دانه در سنبله و روز تا سنبله دهی در شرایط عادی رطوبتی و با عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت در شرایط تنش رطوبتی همبستگی مثبت و معنی دار داشت. نتایج حاصل از رگرسیون مرحله ای نشان داد که در میان تمام صفات مورد بررسی در شرایط بدون تنش رطوبتی، تعداد دانه در سنبله، شاخص برداشت، عملکرد بیولوژیک و وزن دانه در سنبله و در شرایط تنش رطوبتی شاخص برداشت و عملکرد بیولوژیک به ترتیب بیشترین تأثیر را بر عملکرد دانه داشتند. همچنین با حذف دو صفت عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت و برآورد مجدد مدل رگرسیون مشخص شد که در شرایط بدون تنش رطوبتی تعداد دانه در سنبله و در شرایط تنش رطوبتی وزن دانه در سنبله بیشترین تأثیر را برعملکرد دانه داشتند. نتایج حاصل از تجزیه ضرایب مسیر روی صفات باقیمانده در مدل رگرسیونی در هر یک از شرایط رطوبتی نشان داد که در شرایط بدون تنش وزن دانه در سنبله و در شرایط تنش رطوبتی شاخص برداشت بیشترین اثر مستقیم را بر عملکرد دانه داشتند. همچنین نتایج حاصل از تجزیه ضرایب مسیر روی اجزای عملکرد نشان داد که در هر دو تیمار رطوبتی تعداد دانه در سنبله بیشترین اثر مستقیم را بر عملکرد دانه داشت. برای ارزیابی تحمل به خشکی ارقام از شاخص حساسیت به خشکی (ssi) فیشر و مورر، شاخص های تحمل (tol) و متوسط تولید (mp) روزیل و هامبلین و شاخص هـای میانگین هندسـی تولید (gmp) و تحمـل به تنش (sti) فرناندز استفاده شد و مشخص گردید کـه شاخص های ,sti gmp وmp مناسب ترین شاخص ها برای شناسایی و معرفی ارقام متحمل به خشکی می باشند. نتایج بر مبنای این شاخص ها نشان داد که ارقام تریتیکاله morenoو lasko به عنوان متحمل ترین ارقام مورد مطالعه هستند.
مهدی معصومی باقرآبادی آقافخر میرلوحی
در بیشتر کشور های دنیا آلسترومریا به عنوان یکی از محصولات اصلی گلکاری، دارای ارزش اقتصادی و زینتی بالایی می باشد. از دلایل مهم این امر می توان به تنوع رنگ و شکل گلها ، کشت و کار بسیار ساده آن ، نیاز به انرژی پایین در تولید گلخانه ای و نهایتا عمر قفسه ای یا گلجایی طولانی آن اشاره نمود. علاوه براین ،اهمیت این گیاه به عنوان گل حاشیه ای و گلدانی بر کسی پوشیده نیست. به طور معمول گیاه آلسترومریا به روش غیر جنسی واز طریق ریزوم قابل تکثیر است اما راندمان این روش نسبتا پایین و حدود 5 ریزوم در سال است و امکان توسعه بیماریهای ویروسی بسیار زیاد است. با توجه به این مطالب و نیز خصوصیات هتروزایگوتی بالای گیاه آلسترومریا ، استفاده از تکنیک های ریز ازدیادی برای تکثیر آلسترومریا در مقادیر زیاد ضروری به نظر می رسد. اندام زایی مستقیم و تولید از طریق کالوس از مدل های مطلوب برای باززایی گیاه می باشد. از این تحقیق شرایط مطلوب برای کالوس زایی از تخمدانهای نصف شده و باززایی مستقیم آلسترومریا از گل آذین نابالغ ، هیپوکوتیل و جوانه ریزوم بدست آمده است. به منظور ایجاد کالوس ، جدا کشت های مختلف بروی محیط کشت ms مایع و جامد حاوی غلظت های مختلف 2,4-d ، naa و در ترکیب با 5/0 میلی گرم در لیتر bap قرار داده شدند. بهترین کالوس زایی در محیط کشتms مایع حاوی 5/1 میلی گرم در لیتر 2,4-d و 5/0 میلی گرم در لیتر bap صورت گرفت. برای ایجاد گیاه کامل از این کالوس ها سطوح مختلف هورمون bap مورد ارزیابی قرار گرفت اما در هیچ یک از محیط ها گیاهچه حاصل نگردید. به منظور باز زایی مستقیم ، جداکشت های مختلف بروی محیط کشت ms حاوی غلظت های مختلف ba،kin و در ترکیب با 1 میلی گرم در لیتر naa قرار داده شدند. در گل آذین نابالغ بالاترین راندمان القای شاخه دهی 24/2 شاخه به ازای هر نمونه کشت شده در محیط حاوی 5/2 میلی گرم در لیتر ba و 5/3 میلی گرم در لیتر kin مشاهده شد و بیشترین در صد ریشه دهی در محیط حاوی 5/1 میلی گرم در لیتر ba و 5/2میلی گرم در لیتر kin صورت گرفت. اضافه نمودن naa تاثیری در ریشه دهی از این نمونه ها نداشت و ریشه دهی پس از یک تا دو دوره زیر کشت در همان محیط های قبلی صورت گرفت. در کشت هیپوکوتیل بیشترین مقدار شاخه دهی در محیط کشت حاوی 1 میلی گرم در لیتر ba و 5/0 میلی گرم در لیتر naa مشاهده شد و افزایش در ba باعث کاهش راندمان تکثیر از این قسمت از گیاه شد. پس از انتقال نمونه های ساقه دار به محیط های ریشه دهی بیشترین تعداد نمونه ریشه دار و بیشترین طول ریشه های ایجاد شده به ترتیب در محیط حاوی 4 و 1 میلی گرم در لیتر naa به همراه 5/0 میلی گرم در لیترba مشاهده شد. در مورد جوانه ریزوم بیشترین تعداد نمونه القا شده در محیط حاوی 4 میلی گرم در لیتر ba و 5/0 میلی گرم naa مشاهده شد . افزایش در غلظت ba باعث کاهش طول ساقه های حاصل گردید. بیشترین تعداد ریزوم ایجاد شده نیز از کشت جوانه ریزوم در محیط حاوی 1 میلی گرم در لیتر ba صورت گرفت. بررسی کاریوتیپی آلسترومریا لیگتو هیبرید نشان داد که این گونه دیپلویید و دارای 16 کروموزوم بوده است ]16=x2=n2 [ . فرمول کاریوتیپی مجموعه هاپلوییدی st + sm + m6 بوده و کروموزومهای 3، 4، 5، 6، 7و 8 متاسنتریک ، کروموزوم شماره 1 ساب متاسنتریک و کروموزوم شماره 2 ساب تلوسنتریک بود.
مجتبی شهریاری گرایی قدرت ا.. سعیدی
چکیده بزرک ( linum usitatissimum l.) یکی از گیاهان دانه روغنی است که دانه آن دارای 40-45 درصد روغن می باشد و بسته به ژنوتیپ، روغن آن در صنایع مختلف و یا به صورت خوراکی مورد استفاده قرار می گیرد. تنوع ژنتیکی و تعیین روابط موجود بین صفات زراعی در بزرک می تواند در برنامه های به نژادی و انتخاب ژنوتیپ هایی که دارای صفات زراعی و عملکرد مطلوب هستند مورد استفاده قرار گیرد. در این پژوهش، صفات زراعی و روابط بین عملکرد دانه و اجزای آن در برخی از لاین های اصلاحی بزرک مورد مطالعه قرار گرفت و 19 لاین اصلاحی بزرک در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار در بهار سال 1392 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان (لورک) کشت و مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه در بوته، وزن دانه و همچنین عملکرد دانه در بوته و عملکرد دانه در واحد سطح تفاوت معنی داری وجود داشت. ضریب تنوع فنوتیپی و ژنتیکی نسبتا بالایی برای صفات روز تا رسیدگی، تعداد انشعاب در بوته، تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، عملکرد دانه در بوته و عملکرد دانه در واحد سطح بدست آمد. همچنین وراثت پذیری عمومی بالایی (9/53 %برای صفت تعداد کپسول در بوته تا 9/98 % برای صفت عملکرد دانه در واحد سطح) برای کلیه صفات به جز تعداد دانه در کپسول(1/16 %) مشاهده شد. تعداد انشعاب در بوته، تعداد کپسول در بوته و وزن صددانه همبستگی بالایی با عملکرد دانه در بوته نشان دادند و نیز عملکرد دانه در بوته و تعداد انشعاب در بوته همبستگی بالایی با عملکرد دانه در واحد سطح دارا بودند. نتایج تجزیه رگرسیون مرحله ای نیز نشان داد که تعداد دانه در کپسول، تعداد کپسول در بوته و وزن صد دانه به ترتیب اهمیت وارد مدل شدند و جمعا 91 درصد تغییرات مشاهده شده برای عملکرد دانه در بوته را توجیه کردند. همچنین نتایج تجزیه مسیر برای عملکرد دانه در بوته نشان داد که صفت تعداد دانه در کپسول بیشترین اثر مستقیم را بر عملکرد دانه در بوته داشت. در مورد عملکرد دانه در واحد سطح تعداد کپسول در بوته و تعداد دانه در کپسول اثر مستقیم و مثبتی را بر این صفت دارا بودند. تجزیه خوشه ای، ژنوتیپ ها را به 5 گروه ژنوتیپی تقسیم نمود که گروه یک و دو از نظر عملکرد دانه در بوته و در واحد سطح دارای بیشترین میزان بودند. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که تنوع ژنتیکی برای اکثر صفات زراعی جهت بهبود ژنتیکی آنها وجود دارد و اجزای عملکرد شامل تعداد دانه در کپسول و تعداد کپسول در بوته با توجه به اهمیت وتاثیر مستقیم آنها بر عملکرد دانه می تواند به عنوان شاخص های انتخاب جهت بهبود عملکرد دانه مورد استفاده قرار گیرند. کلمات کلیدی: بزرک، تنوع فنوتیپی، تنوع ژنتیکی، اجزای عملکرد
معصومه قطبی محمود شیخ زین الدین
باکتری های اسید لاکتیک آغازگر و غیرآغازگر با شرکت در مکانیسم های بیوشیمیایی، عامل ایجاد خصوصیات منحصر به فرد عطری و طعمی در فرآورده های لبنی سنتی از جمله پنیر لیقوان هستند. یکی از اهداف عمده ی شناسایی فلور میکروبی غیرآغازگر در فرآورده های لبنی سنتی، ضمن حفظ ذخایر ژنتیکی بومی، تولید صنعتی محصولاتی با ویژگی های عطری و طعمی مشابه فرآورده های لبنی بومی است. بر اساس تحقیقی که در سال گذشته روی فلور لاکتیکی پنیر لیقوان 4 ماهه صورت گرفت، جنس لاکتوباسیلوس به عنوان اصلی ترین گروه میکروبی در این پنیرگزارش شد. در تحقیق حاضر 8 حلب پنیر لیقوان با دوره ماندگاری 4 ماهه از تولید کننده محلی در دهکده لیقوان، تبریز، خریداری شد. در بخش میکروبی برای شناسایی گونه های غیرآغازگر هتروفرمنتاتیو مزوفیل موجود، از محیط کشت سوربیتول آگار استفاده شد. همزمان با آزمون های میکروبی، خصوصیات شیمیایی نمونه ی پنیر شامل درصد رطوبت، میزان اسیدیته، ph و نمک نیز بررسی شد و پنیر مورد مطالعه در دسته ی پنیرهای نیمه سخت آب نمکی قرار گرفت. در بخش میکروبی گروه لاکتوباسیلوس پلنتاروم شناسایی شد که تمایز گونه های این گروه در پنیر غیر ممکن بود. در بخش مولکولی برای تمایز گونه های گروه لاکتوباسیلوس پلنتاروم توالی نوکلئوتیدی ژن reca در آنها تجزیه وتحلیل و مقایسه شد. محصول همانندسازی dna آنها روی ژل آگاروز رنگ آمیزی شده، در نتیجه بترتیب سه باند در محدوده هایbp 318 که مربوط به lactobacillus plantarum، bp 218 که مربوط به باکتری lactobacillus pentosus و bp107 که مختص lactobacillus paraplantarum است، ایجاد کرد. بر اساس نتایج بدست آمده در این تحقیق بر اساس آنالیز توالی ژن reca، 86% جدایه های لاکتوباسیلوس در گونه لاکتوباسیلوس پنتوسوس و 14% در گونه لاکتوباسیلوس پلنتاروم قرارگرفتند.
پروانه عسگری نیا قدرت الله سعیدی
این پژوهش به منظور بررسی آثار متقابل ژنوتیپ و محیط برای عملکرد و سایر خصوصیات زراعی 10 ژنوتیپ گندم در 8 محیط ( ترکیب دوتیمار کود نیتروژن و چهار رژیم آبیاری ) در سال زراعی 5-1384 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. نتایج تجزیه واریانس مرکب فقط برای صفات تعداد سنبله در متر مربع، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه و عملکرد اختلاف معنی داری را بین محیط ها نشان داد. برای صفات روز تا سنبله دهی، ارتفاع بوته، تعداد سنبله بارور در متر مربع، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد و شاخص برداشت تفاوتهای ژنتیکی معنی داری بین ارقام مشاهده شد. ارقام پیشتاز، مغان1، فلات، داراب و خزر به ترتیب با 27/9 ، 1/9 ، 6/8 ، 55/8 و 48/8 تن در هکتار دارای بیشترین عملکردها بودند. واکنش متفاوت ارقام در محیط های مختلف برای تمام صفات به جز روز تا سنبله دهی و ارتفاع گیاه اثر متقابل ژنوتیپ و محیط معنی داری را به وجود آورد. شاخص های مختلف پایداری شامل اکووالانس ریک، واریانس پایداری شوکلا، معیارهای پایداری ابرهارت و راسل و ضریب تبیین محاسبه شدند و تجزیه های امی و آثار متقابل ژنوتیپ و محیط بر مبنای تجزیه ضرایب مسیر ( روش تای ) انجام شدند و ارقام برتر بر مبنای هر روش تعیین گردیدند. ارزیابی واکنش ارقام بر مبنای اکووالانس ریک و واریانس پایداری شوکلا گروهبندی یکسانی را از پایداری ارقام ارائه دادند. از بین ارقام پر محصول پیشتاز، فلات و داراب پایدارترین ارقام بودند که رقم پیشتاز به دلیل سهم کمتر در اثر متقابل ژنوتیپ و محیط و بالاترین میزان عملکرد پایداری بیشتری داشت. ارقام امید و روشن نیز کمترین مقدار اکووالانس و واریانس پایداری را داشتند، ولی به دلیل عملکرد پایین پایداری ضعیفی داشتند. ارقام الوند و مغان 1 با دارا بودن بیشترین مقدار اکووالانس و واریانس پایداری ناپایدارترین ارقام بودند. بر اساس پارامترهای ابرهارت و راسل ( ضریب رگرسیون خطی و میانگین مربعات انحراف از رگرسیون خطی ) که ارقام پیشتاز و مغان 1 با عملکرد بالاتر از میانگین و ضریب رگرسیون خطی نزدیک یک دارای سازگاری مطلوب بودند، در حالی که ارقام خزر و الوند با محیط های مساعد و ارقام فلات، داراب و روشن با محیط های نامساعد سازگاری خصوصی نشان دادند. تجزیه آثار افزایشی جمع پذیر ( تجزیه واریانس ) و آثار متقابل ضرب پذیر ( تجزیه به مولفه های اصلی ) نشان داد که آثار ژنوتیپ و محیط و اثر متقابل ژنوتیپ و محیط بسیار معنی دار بودند و سه مولفه اول 89 درصد از مجموع مربعات اثر متقابل ژنوتیپ و محیط را توجیه نمودند. بای پلات اجزاء ژنوتیپی و محیطی اولین مولفه اصلی اثر متقابل، میانگین های عملکرد ژنوتیپ ها و محیط ها و همچنین نتایج تجزیه خوشه ای برای امتیاز اولین مولفه اصلی اثر متقابل مشخص نمود که ارقام پیشتاز ، مغان1 و خزر کمترین ipc1 را دارند و از این بین ارقام پیشتاز و مغان 1 با دارا بودن بیشترین عملکرد پایدارترین ژنوتیپ ها هستند. در این رابطه ارقام الوند و سبلان ناپایدار بودند. بر اساس بای پلات حاصل از ipc2 و میانگین عملکرد نیز رقم پیشتاز با داشتن کمترین مقدار ipc2 و بیشترین میانگین عملکرد، پایدارترین رقم بود. تجزیه خوشه ای بر اساس آماره های پایداری مدل ammi3 شامل sipc3 و ev3 و میانگین عملکرد ، ارقام امید، روشن، پیشتاز و فلات را پایدارترین ارقام معرفی کرد که از بین آنها رقم پیشتاز با بالاترین میانگین عملکرد پایداری عمومی داشت. تجزیه الگوی واکنش ژنوتیپی بر اساس دو مولفه معنی دار مدل، پیشتاز را به عنوان پایدارترین رقم متمایز ساخت. تجزیه علیت آثار متقابل به روش تای نشان داد که جزء ژنوتیپی v3 ( وزن دانه ) مهم ترین جزء تأثیر گذار بر عملکرد و پایداری است. بر این اساس رقم پیشتاز با دارا بودن بالاترین مقدار v3 ، پایدارترین رقم پر محصول بود. مقایسه اجزاء محیطی، مراحل تلقیح و تشکیل دانه را حساس ترین مراحل رشد ارقام به عوامل محیطی معرفی کرد. در نهایت بر مبنای نتایج این پژوهش رقم پیشتاز با عملکرد 27/9 تن در هکتار و واکنش پایداری در همه محیط های مورد مطالعه، به عنوان رقم مناسب برای توصیه به زارعین و یا ورود به برنامه های اصلاحی معرفی شد.
مریم گل آبادی علی محمد میرمحمدی میبدی
در این مطالعه تأثیر تنش خشکی بر برخی از خصوصیات مهم مورفوفیزیولوژیک و تعیین نشانگرهای مولکولی ریزماهواره (ssr) مرتبط با صفات تحمل خشکی در 151 فامیل f3 و f4 گندم دوروم حاصل از تلاقی دو والد oste-gata به عنوان والد متحمل و massara-1 به عنوان والد حساس بررسی گردید. جهت ارزیابی فامیل ها از طرح بلوک های کامل تصادفی و بطور جداگانه در شرایط محیطی عدم تنش و تنش رطوبتی و درطی سال های زراعی 1382 و 1383 استفاده گردید. تنش خشکی در زمان سنبله دهی و بر اساس 140 میلی متر تبخیر از تشت تبخیر کلاس a صورت گرفت. صفات مختلف مورد ارزیابی در هریک از نسل ها و شرایط محیطی شامل ارتفاع بوته، طول سنبله، طول پدانکل، طول ریشک، طول و عرض برگ پرچم، روز تا سنبله دهی، روز تا گرده افشانی، روز تا رسیدگی، دوره پرشدن دانه، وزن سنبله در بوته، وزن هزار دانه، وزن دانه در سنبله، تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبله در متر مربع، وزن حجمی، سرعت پرشدن دانه، شاخص برداشت سنبله، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، محتوای نسبی آب برگ (rwc)، محتوای آب برگ (lwc)، مقدار آب برگ های جدا شده (elwr) و محتوای پروتئین دانه بودند. نتایج این مطالعه نشان داد که با اعمال تنش رطوبتی، میانگین صفات مختلف مرتبط با رشد زایشی گیاه از جمله عملکرد دانه و اجزای آن، شاخص برداشت، روز تا رسیدگی، rwc و lwc کاهش و محتوای پروتئین دانه افزایش یافت. نتایج تجزیه واریانس و تجزیه واریانس مرکب موید وجود تفاوت معنی دار در بین فامیل ها و آثار متقابل ژنوتیپ×محیط معنی دار برای اکثر صفات بود. ضرایب همبستگی صفات نشان داد که عملکرد دانه در هر دو شرایط محیطی تنش و بدون تنش و برای هر دو نسل f3 و f4 با هر کدام از صفات ارتفاع بوته، طول پدانکل، اجزای عملکرد و صفات فیزیولوژیک همبستگی معنی داری داشت. نتایج تجزیه و تحلیل چند متغیره نشان داد که از بین اجزای عملکرد دانه، وزن دانه در سنبله در شرایط تنش بخش قابل توجهی از تغییرات عملکرد دانه را توجیه کرده و طول پدانکل نیز در عملکرد دانه موثر بوده است. همچنین مشخص شد که ژنوتیپ های مختلف در مقابله با تنش های رطوبتی از مکانیسم های مختلف استفاده کرده و از طریق پابلندی و استفاده از ذخایر موجود در ساقه، افزایش طول دوره پر شدن دانه، کوتاهی مرحله رشد رویشی و استفاده از خصوصیات فیزیولوژیک از افت عملکرد ناشی از تنش خشکی جلوگیری کرده اند. شناسایی نشانگرهای مولکولی مرتبط با صفات مورد مطالعه و qtlهای کنترل کننده آنها به دو روش نقشه یابی تک نشانگری و مکان یابی فاصله ای مرکب با استفاده از 23 نشانگر ssr در این جمعیت انجام گردید. نتایج تجزیه رگرسیون گام به گام منجر به شناسایی و پیشنهاد مکان های احتمالی حضور qtlهای مرتبط با صفات مختلف گردید که بعضی از این مکان ها با روش مکان یابی فاصله ای مرکب تأیید شدند. نشانگرهای xbarc45-2b و xbarc124-2b ارتباط بسیار معنی داری را با ارتفاع بوته در هر دو شرایط محیطی تنش و بدون تنش نشان دادند. نشانگر -7b22xcfd برای طول سنبله، نشانگر -3b101xbarc برای طول پدانکل، نشانگر-2b148xgwm برای طول برگ پرچم، نشانگر -7b22xcfd برای وزن هزار دانه، نشانگر xwmc166-7b برای عملکرد دانه و نشانگر -2b148xgwm برای شاخص برداشت در شرایط تنش رطوبتی شناسایی گردیدند. برای صفات ارتفاع بوته، طول پدانکل و طول سنبله یک qtl بزرگ اثر مشترک در نزدیکی نشانگر xbarc124-2b به ترتیب با حداکثر توجیه حدود 49، 37و 31 درصد از واریانس فنوتیپی شناسایی گردید. qtl مذکور در هر دو شرایط محیطی تنش و عدم تنش رطوبتی ملاحظه گردید. qtlهای دیگری نیز بر روی کروموزوم های a6 و b3 برای طول پدانکل و b3، b1 و b5 برای طول سنبله پیشنهاد گردید. تنها qtl بزرگ اثر تظاهر یافته برای طول ریشک در نزدیکی نشانگر xbarc124 و با توجیه حدود 13 درصد از واریانس فنویتپی این صفت در نسل f3 قرار داشت. برای صفت طول برگ پرچم دو qtl بزرگ اثر با توجیه حدود 24 و 18 درصد از واریانس این صفت در نزدیکی نشانگرهای11-1b xgwm و xgwm299-3b در شرایط بدون تنش شنایایی گردید. مهمترین qtl شناسایی شده برای عرض برگ پرچم در نزدیکی نشانگر 2-7b2xcfd و برای هر دو شرایط تنش و عدم تنش رطوبتی قرار داشت. اگرچه تجزیه رگرسیون گام به گام qtlهایی را برای روز تا سنبله دهی بر روی کروموزوم های b2، a7و b4، روز تا گرده افشانی برروی کروموزوم های a7 و b3 و روز تا رسیدگی بر روی کروموزوم a6 پیش بینی نمود ، اما مکان یابی فاصله ای مرکب qtlهای کوچک اثری را بر روی کروموزوم های b2 و b3 و در مجاورت نشانگرهای 124xbarc ،101 xbarc و 389 xgwm شناسایی کرد. نشانگر 45xbarc با عملکرد بیولوژیک ، نشانگرهای 22xcfd و 2114xcfa با شاخص برداشت و وزن هزار دانه ، نشانگرهای 181xgwm ، 405xwmc و 148xgwm با شاخص برداشت سنبله و نشانگر 166xwmc با وزن دانه در سنبله ارتباط بسیار معنی داری را نشان داده و در حدود 20 درصد از واریانس فنوتیپی هر کدام از صفات مذکور را توجیه نمودند. برای صفات عملکرد دانه، تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبله در متر مربع، وزن سنبله، وزن حجمی و محتوای پروتئین دانه در هر دو روش تجزیه تک نشانگری و مکان یابی فاصله ای مرکب qtlهای احتمالی قابل توجهی شناسایی نگردید. qtlهای مرتبط با صفات فیزیولوژیک rwc و lwc و elwr در کلیه موارد کوچک اثر بوده و بر روی کروموزوم های b1، b2، b3، b4 و b6 شناسایی شدند. از بین کلیه qtlهای شناسایی شده، تنها qtlهای موجود روی کروموزوم b2 و مرتبط با صفات ارتفاع بوته، طول پدانکل و طول سنبله جهت اهداف انتخاب به کمک نشانگر(mas) معرفی می شوند.
مهناز لنبانی جوغ شاهی احمد ارزانی
تنش خشکی به عنوان مهمترین تنش غیر زیستی نقش مهمی در کاهش تولید محصول گیاهان زراعی در جهان دارد. برای بهبود صفات پیچیده ای مانند عملکرد که توارث پذیری پایینی دارد از انتخاب غیر مستقیم توسط صفات دیگر مانند صفات مرفوفیزیولوژیک استفاده می شود. مطاله واکنش های فیزیولوژیک ارقام مختلف به تنش خشکی به شناسایی مکانیسم های موثر در مقاومت به خشکی کمک می کند. این مطالعه با هدف بررسی اثرات تنش خشکی بر صفات مورفولوژیک، فیزیولوژیک و کیفیت دانه 5 رقم تریتیکاله شامل یک رقم حساس و 4 رقم متحمل تریتیکاله بر اساس آزمون در مرحله جوانه زنی و یک رقم گندم نان و یک رقم گندم دوروم در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی تحت دو تیمار آبیاری بر مبنای 70 و 130 میلیمتر تبخیر از تشت تبخیر کلاس a در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا گردید. نتایج تجزیه واریانس نشان داد ک تفاوت بین ژنوتیپ ها در شرایط عادی رطوبتی برای کلیه صفات به جز محتوای نسبی آب برگ، محتوای آب اولیه در برگ پرچم، عرض برگ پرچم، محتوای گلوتن خشک، درصد پروتئین، محتوای پروتئین آرد (tsp) و محتوای گلیادین و گلوتنین معنی دار بود. در شرایط تنش رطوبتی نیز تفاوت ژنوتیپ ها برای همه صفات به جزء کلروفیل a، محتوای نسبی آب برگ و سرعت از دست رفتن آب از برگ پرچم معنی دار بود. نتایج تجریه واریانس مرکب داده ها نیز نشان داد که تنش رطوبتی تاثیر معنی داری بر تمام صفات به جز محتوای آب اولیه در برگ پرچم، طول ریشک، عرض برگ پرچم، تعداد روزنه، زاویه برگ پرچم و محتوای گلوتن خشک داشته است. ضرایب همبستگی صفات در شرایط تنش رطوبتی نشان داد که صفات مرتبط با محتوای آب برگ تاثیر منفی و صفات طول، عرض، مساحت برگ پرچم و تعداد روزنه تاثیر مثبتی بر صفات مرتبط با کیفیت دانه داشتند و تنها صفت آب حفظ شده در برگ های جدا شده همبستگی منفی و معنی داری با عملکرد دانه داشت. همچنین در شرایط عادی رطوبتی ضرایب همبستگی فنوتیپی صفات عرض و مساحت برگ پرچم و زاویه برگ پرچم همبستگی منفی و معنی داری با عملکرد داشتند و صفت آب حفظ شده در برگ های جدا شده دارای همبستگی مثبت با عملکرد بود. نتایج تجزیه به عامل ها در شرایط عادی رطوبتی نشان داد که صفات اندازه گیری شده در 7 عامل پنهانی تجلی پیدا کردند و این 7 عامل 59/87 درصد از تنوع کل داده ها را توجیه کردند. در شرایط تنش رطوبتی نیز 7 عامل پنهانی تشخیص داده شد که توانست 88/88 درصد از تنوع کل داده ها را توجیه کند. نتایج رگرسیون مرحله ای بر عملکرد دانه در شرایط عادی رطوبتی نشان داد آب حفظ شده در برگ پرچم و وزن خشک ریشک 90 درصد از تغییرات عملکرد دانه را توجیه کردند. در شرایط تنش رطوبتی نیز سرعت از دست رفتن آب از برگ پرچم 64 درصد از تغییرات عملکرد دانه را توجیه کرد. نتایج رگرسیون مرحله ای پروتئین دانه نشان داد که در شرایط عادی رطوبتی آب حفظ شده در برگ پرچم و محتوای آب اولیه برگ 91 درصد و در شرایط تنش رطوبتی سطح برگ پرچم، لوله ای شدن و سرعت از دست رفتن آب از برگ پرچم 99 درصد از تغییرات پروتئین دانه را توجیه کردند. بر اساس صفات مورد بررسی در این آزمایش ژنوتیپ های تریتیکالیه lasko و moreno به عنوام متحمل ترین ارقام به تنش خشکی و رقم pergo نیز به عنوان حساس ترین رقم به تنش خشکی شناسایی شد.
فریبا رفیعی بروجنی احمد ارزانی
چکیده مطالعه حاضر به منظور 1) شناسایی توان بیماریزایی ایزوله های puccinia triticina رایج در ایران، 2) شناسایی ژنهای مقاومت به زنگ قهوه ای ارقام و لاین های گندم اصلاحی موجود در کشور با استفاده از روش قیاس منطقی ژنی، 3) شناسایی ژنهای مقاومت مرحله گیاهچه و گیاه بالغ موجود در رقم مرودشت، بعنوان یکی از رقم های مقاوم به زنگهای گندم از طریق ارزیابی های گلخانه ای، مزرعه ای و مولکولی، 4) اجرای آزمون آللی بین رقم مقاوم فلات و رقم مرودشت و 5) نقشه یابی ژن a17lr، که از جمله منابع محتمل مقاومت به زنگ قهوه ای در رقم مرودشت شناسایی شده بود، به اجرا درآمد. نتایج نشان داد که 90 تا 100% از جدایه های مورد آزمون بر روی ژن های مقاومت a3lr، ka3lr، bg3lr، 11lr، b14lr و 30lr، بیماریزایی بالا داشتند. در حالیکه هیچ یک از جدایه های ارزیابی شده، نتوانستند بر روی ژن های مقاومت 9lr، 19lr، 25lr و 28lr بیماریزایی ایجاد کنند. نتایج ارزیابی ارقام و لاین های اصلاحی گندم ایران در برابر جدایه های رایج زنگ قهوه ای کشور نشان داد که ژن های مقاومت 1lr، 10lr، 13lr، 23lr و 26lr محتمل ترین ژن های مقاومت شناسایی شده در اکثریت ژنوتیپ ها، تشخیص داده شدند. از بین ارقام مقاوم به ایزوله های زنگ قهوه ای و زنگ زرد مورد آزمون، رقم مرودشت که از بالاترین سطح مقاومت برخوردار بود، برای ایجاد جامعه نقشه یابی و انجام مطالعات دقیق تر ژنتیکی و مولکولی انتخاب شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل ژنتیکی و مولکولی بر روی جمعیت 2:3f حاصل از تلاقی مرودشت (مقاوم) × بولانی (حساس) در برابر جدایه 1-84، توارث دو ژنی مقاومت را به اثبات رسانید. نتایج اجرای آزمون آللیسم بین رقم مرودشت و رقم فلات (حامل جابجایی کروموزومی rs1.bl1) با استفاده از جدایه های 24-84 و 28-85 زنگ قهوه ای به این نتیجه گیری انجامید که ژن های مقاومت موجود در رقم مرودشت مستقل از ژن های مقاومت موجود در رقم فلات (23lr و 26lr) بوده است. ارزیابی نشانگر مولکولی d_ 10lrk sts بر روی رقم مرودشت و جمعیت نقشه یابی حاصل از آن، وجود ژن 10lr را در این رقم به تأیید رسانید. ارزیابی 160 فامیل 3f از طریق مایه زنی با جدایه 1-84 با غیربیماریزایی بر روی ژن های 1lr و a17lr، توارث دو ژن غالب را برای مقاومت رقم مرودشت در برابر این جدایه مورد تایید قرار داد. به منظور نقشه یابی ژن a17lr، کلیه افراد جمعیت مورد نظر با کمک نشانگر 5-567-rga که اختصاصی ژن 1lr است، غربال شده و زیر جامعه ای به بزرگی 54 لاین مشتمل بر 42 بوته مقاوم و در حال تفکیک 2f که فاقد ژن مقاومت 1lr بودند و 12 بوته حساس، به منظور پیدا کردن موقعیت ژن a17lr بدست آمد. با استفاده از نتایج حاصل از آزمون نشانگرهای ریزماهواره واقع بر روی کروموزوم as2 و روش آنالیز توده ای نسلهای در حال تفرق، موقعیت مکانی ژن a17lr بر روی قسمت انتهایی (تلومر) بازوی کروموزومی as2 پیش بینی گردید. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، نشانگر ریزماهواره 212xbarc در فاصله 7/3 سانتی مورگانی ژن a17lr قرار گرفته است. ارزیابی جمعیت 3f حاصل از تلاقی مرودشت×بولانی، در مرحله گیاه بالغ نشان داد که حداقل دو ژن مقاومت در این جمعیت وجود دارند که مقاومت در مرحله بلوغ را نسبت به جدایه 140 زنگ قهوه ای کنترل می کنند. ارزیابی صفت نکروزگی نوک برگ در این جمعیت نیز نشان دهنده کنترل تک ژنی صفت مزبور بود. نظر به وجود پیوستگی بین صفت نکروزگی نوک برگ و ژن های مقاومت گیاه بالغ 18/yr34lr و 29/yr46lr، ارزیابی مولکولی به منظور اطمینان سازی از وجود هر یک از این ژنها در رقم مرودشت، با کمک نشانگرهای sts طراحی شده برای آنها انجام گرفت. نتایج این بررسی حاکی از وجود ترکیب ژنی 29/yr46lr، بعنوان یکی از ژنهای اعطاکننده مقاومت مرحله بلوغ در رقم مرودشت بود. همچنین بر اساس آزمایش های مولکولی انجام گرفته با کمک نشانگر ریز ماهواره 160xbarc که در فاصله cm1 ژن قرار 13lr گرفته، ژن 13lr بعنوان دومین کاندید اعطا کننده مقاومت مرحله بالغ در رقم مرودشت شناسایی شد.گروه بندی فامیل های 3f بر اساس وجود یا عدم وجود ژن های مقاومت 13lr و 46lr و اجرای تجزیه واریانس بر اساس طرح کاملاً تصادفی نامتعادل با استفاده از گروه های ژنوتیپی بعنوان تیمار و ژنوتیپ های داخل آن ها به عنوان تکرار، نشان داد که گروه های فامیلی 3f طبقه بندی شده، از لحاظ صفات فنولوژیک تفاوت آماری معنی داری با یکدیگر ندارد، لیکن بین این گروهها از لحاظ صفت عملکرد تک بوته، سطح زیر منحنی پیشرفت بیماری، صفت نکروزگی نوک برگ و ضریب آلودگی با یکدیگر اختلاف معنی دار وجود داشت. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه همبستگی صفت سطح زیر منحنی پیشرفت بیماری با صفات طول نکروزگی نوک برگ و عملکرد تک بوته همبستگی منفی و معنی داری داشتند. نتایج حاصل از تجزیه رگرسیون نشان داد که رابطه ای خطی با شیب منفی، بهترین برآورد کننده میزان عملکرد دانه و audpc، درصد سطح آلوده شده به زنگ قهوه ای، در فامیلهای هموزیگوت 3f حاصل از تلاقی مرودشت × بولانی می باشد.
معصومه رضایی برزانی احمد ارزانی
مطالعه رفتار کروموزوم ها در طی فرایندهای میتوز و میوز در جنبه های مختلف اصلاح نباتات به ویژه تولید گیاهان دو رگ اهمیت بسزایی دارد. دو رگ گیری بین گونه های گیاهی پدیده ای رایج بوده و به تغییر ساختار ژنی گونه ها و حتی تولید گونه های جدید منجر می شود. ضمن اینکه دو رگ گیری از طریق گامت های کاهش نیافته موجب ایجاد گونه های جدید با سطح پلوئیدی متفاوت می شود. فرایند تولید گامت های کاهش نیافته و یا میوز جبرانی در دو رگ هایی که یکی از والدین آنها گندم تتراپلوئید دوروم باشد متداول است. در این مطالعه رفتار میوزی ومشخصات کاریوتیپی کروموزومهای چهار ژنوتیپ گندم تتراپلوئید و نیز گندم های هگزاپلوئید ساختگی حاصل از تلاقی آنها با گونه aegilops squarrosa بررسی شد. علاوه بر آن از دو جمعیت گندم تتراپلوئید پوشینه دار، دو ژنوتیپ چاودار، یک رقم تریتیکاله و نیز گندم رقم چینی بهاره به عنوان شاهد استفاده شد. ژنوتیپ ها در دو نوبت کشت پاییزه و بهاره کشت شده و سنبله های نارس در دو مرحله برداشت شدند. سنبله ها به منظور بررسی میوز ابتدا تثبیت و سپس رنگ آمیزی شدند. برای مطالعه صفات کاریوتیپی از بذرهای جوانه زده استفاده شد و مراحل پیش تیمار، تثبیت، رنگ آمیزی و له کردن بر روی نوک ریشه ها انجام گرفت. نتایج حاصل از بررسی میوز نشان داد، گرما تأثیر بسزایی در بروز انواع ناهنجاری در رفتار میوزی کروموزوم ها داشته و ژنوتیپ های مختلف عکس العمل های متفاوتی را نسبت به تنش گرما نشان دادند. انواع ناهنجاری های مشاهده شده شامل: کروموزوم های تأخیردار متافازی و آنافازی، چسبندگی کروموزوم ها، میکرونوکلئی، تقسیم اشتباه سیتوپلاسم، کشش کروماتینی و میوز جبرانی بود. نتایج حاصل از مطالعه صفات کاریوتیپی در ژنوتیپ های مورد مطالعه تفاوت معنی داری بین گندم های تتراپلوئید نشان داد که در نتیجه تثبیت کروموزوم ها در مراحل مختلف متافاز میتوز بود. دامنه طول کل کروموزوم ها در ژنوتیپ های تتراپلوئید از 97/124 میکرومتر در ژنوتیپ 1c تا 68/176 میکرومتر در ژنوتیپ 1do و در ژنوتیپ های هگزاپلوئید از 69/239 میکرومتر در ژنوتیپ dh تا 25/245 میکرومتر در ژنوتیپ dnb متغیر بود. کمترین و بیشترین مقدار شاخص شکل کلی کاریوتیپ (%tf) به ترتیب برابر 15/39 درصد برای ژنوتیپ 1c و 02/42 درصد برای ژنوتیپ dh بود. شاخص طول نسبی کوتاه-ترین کروموزوم (s) از 29/51 درصد برای ژنوتیپ dnb تا 21/6739 درصد برای ژنوتیپ 1c متغیر بود. مقایسه کاریوتیپ ها بر مبنای صفاتی چون نسبت بازوها و شاخص سانترومر نشان داد تفاوت معنی داری بین ژنوتیپ های تتراپلوئید و هگزاپلوئید وجود دارد. از نظر همبستگی صفات کاریوتیپی نیز صفات طول کل کروموزوم، طول بازوی بلند و طول بازوی کوتاه بیشترین میزان همبستگی را با یکدیگر داشتند در حالیکه این سه صفت کمترین میزان همبستگی را با شاخص تفاوت طول نسبی نشان دادند.
راضیه کیانی هرچگانی احمد ارزانی
شوری آب و خاک ظرفیت تولید گیاهان زراعی در بسیاری از مناطق جهان را محدود ساخته است. با توجه به شرایط آب و هوایی خشک و نیمه خشک و نظام آبیاری مدار کشور، معضل شوری آینده ایران حادترخواهد بود. بنابراین اصلاح برای تحمل به شوری در گیاهان زراعی و بویژه گندم که به عنوان مهم ترین گیاه زراعی مطرح می باشد، حائز اهمیت است. استفاده از تنوع ژنتیکی موجود در گونه های خویشاوند گندم که از تحمل به شوری بالایی برخوردارند، به عنوان یکی از راه کارهای موثر می باشد.aegilops cylindrica به عنوان خزانه ژنی ارزشمند برای گندم از لحاظ مکانیسم های کارای تحمل به شوری از جمله عدم جذب یون na+ می باشد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تنش شوری بر برخی صفات فیزیولوژیک و مورفولوژیک در 88 ژنوتیپ aegilops cylindrica، در قالب طرح کرت های خرد شده با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی تحت شرایط شاهد و تنش شوری (300 میلی مولار nacl)، در سال 92-1391 در گلخانه آموزشی-پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. صفات محتوای پرولین، کربوهیدرات محلول، مالون دآلدئید، پراکسید هیدروژن ، محتوای آب نسبی برگ، غلظت عناصر na+، k+، ca2+، k+/na+ وca2+/na+ برگ و ریشه، نشت الکترولیت های غشا برگ و ریشه، وزن تر و خشک شاخساره و ریشه، نسبت ریشه به شاخساره، ارتفاع شاخساره و شاخص تحمل به شوری اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تنش شوری تأثیر معنی داری بر همه صفات اندازه گیری شده داشته است. تنش شوری موجب افزایش معنی دار محتوای کربوهیدرات محلول، پرولین، پراکسید هیدروژن، مالون دآلدئید برگ، غلظت سدیم، پتاسیم، کلسیم، نشت الکترولیت های غشای برگ و ریشه و نسبت ریشه به ساقه و کاهش معنی دار سایر صفات شد. ژنوتیپ های aegilops cylindrica از لحاظ همه صفات اختلاف معنی دار داشتند. در هر دو شرایط محیطی شاهد و تنش شوری همبستگی مثبت و معنی داری بین نسبت k+/na+ و وزن خشک شاخساره مشاهده گردید. همبستگی منفی و معنی دار بین محتوای h2o2 با محتوای آب نسبی و پرولین و بین وزن تر ریشه با غلظت سدیم ریشه در شرایط شاهد مشاهده گردید. ارتباط منفی و معنی داری بین غلظت سدیم برگ با وزن خشک شاخساره و پتاسیم برگ، محتوای کربوهیدرات محلول با غلظت سدیم برگ و محتوای مالون دآلدئید، محتوای h2o2 با وزن تر شاخساره، محتوای پرولین با نسبت k+/na+ و غلظت پتاسیم و کلسیم ریشه با غلظت سدیم ریشه در شرایط تنش شوری وجود داشت. در این شرایط همبستگی مثبت بین صفات وزن تر و خشک شاخساره با محتوای کربوهیدرات محلول، محتوای پرولین با غلظت سدیم برگ و نشت الکترولیت های غشا با غلظت سدیم برگ مشاهده شد. نتایج تجزیه به مولفه-های اصلی نشان داد که سه مولفه اول 22/63 و82/69 درصد از تغییرات کل را در شرایط شاهد و تنش شوری توجیه نموده اند. بر اساس نمودار بای پلات حاصل از ترسیم مولفه اصلی اول و دوم، ژنوتیپ هایی که مولفه اصلی اول بالا (ظرفیت ماده خشک) و مولفه اصلی دوم (ظرفیت جذب سدیم ) پایینی داشتند از تحمل به شوری بالاتری نسبت به سایر ژنوتیپ ها برخوردار بودند. تجزیه خوشه ای ژنوتیپ ها را در شرایط شاهد و تنش شوری به سه گروه تقسیم نمود. در گروه اول تا سوم 35، 28 و 25 ژنوتیپ در شرایط شاهد و 26، 52 و 10 ژنوتیپ در شرایط تنش شوری قرار گرفت. در نهایت ژنوتیپ شماره 44 با دارا بودن بیشترین وزن تر و خشک شاخساره و شاخص تحمل به شوری و کمترین درصد نشت الکترولیت غشا برگ، غلظت سدیم برگ و ریشه و همچنین بیشترین مولفه اصلی اول (ظرفیت تولید ماده خشک) و کمترین مولفه اصلی دوم (ظرفیت جذب سدیم) از تحمل به شوری قابل توجهی برخوردار بوده و به عنوان متحمل ترین ژنوتیپ به شرایط تنش شوری شناخته شده و به منظور استفاده در برنامه های اصلاحی گندم معرفی گردید
محمد انالویی احمد ارزانی
شوری خاک از عوامل مهم محدود کننده تولیدات کشاورزی است. شوری با تأثیر بر پتانسیل اسمزی محلول خاک و جذب و انباشتگی یون های معدنی، بسیاری از فرآیندهای فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی گیاه را تحت تأثیر قرار می دهد. کلزا از جمله گیاهان دانه روغنی نیمه متحمل به شوری محسوب می شود و با توجه به توانایی القای جنین و بازیابی بالا از کشت میکروسپور از گیاهان مناسب برای نظام لاین های دابل هاپلوئید است. این پژوهش به منظور بررسی اثر تنش شوری بر خصوصیات فیزیولوژیک 95 لاین دابل هاپلوئید و 5 رقم کلزای اصلاح شده در قالب طرح لاتیس ساده (10×10) در دو محیط عدم تنش و تنش شوری در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک نجف آباد اجرا گردید. صفات مورد ارزیابی در این مطالعه شامل محتوای سدیم، پتاسیم، کلسیم، نسبت پتاسیم به سدیم، نسبت کلسیم به سدیم، غلظت کربوهیدرات، پرولین، مالون دی آلدهید (mda) و پراکسید هیدروژن (h2o2) بود. نتایج تجزیه واریانس مرکب داده ها نشان از تأثیر معنی دار تنش شوری بر اکثر صفات مورد بررسی داشت، به طوری که نتایج نشان داد که تنش شوری محتوای سدیم، کلسیم و کربوهیدرات را به ترتیب 35/82، 46/32 و 41/50 درصد افزایش و در مقابل محتوای پتاسیم، نسبت پتاسیم به سدیم، مالون دی آلدهید و پراکسید هیدروژن را به ترتیب 84/53، 06/37، 34/24 و 81/6 درصد کاهش داد. نتایج حاصل از برآورد وراثت-پذیری صفات نشان داد که در شرایط عدم تنش به ترتیب صفات پرولین و غلظت پتاسیم بیشترین و کمترین وراثت پذیری و در شرایط تنش محتوای پتاسیم بیشترین و مالون دی آلدهید کمترین وراثت پذیری را داشتند. ضرایب همبستگی ژنتیکی و فنوتیپی بین غلظت سدیم با پتاسیم (مثبت) و نسبت پتاسیم به سدیم (منفی) و نیز بین مالون دی آلدهید و پراکسید هیدروژن (مثبت) مشاهده شد. با انجام تجزیه به عامل ها بیش از 70 درصد تغییرات موجود توسط چهار عامل توجیه شد. دندروگرام تجزیه خوشه-ای حاصل از صفات فیزیولوژیک در شرایط عدم تنش و تنش شوری 100 ژنوتیپ را در سه گروه دسته بندی نمود، به طوری که محتوای کربوهیدرات در این طبقه بندی نقش برجسته ای داشت. در نهایت با توجه به نتایج بدست آمده برای کلیه صفات لاین دابل هاپلوئید شماره 89 در حالیکه مقدار سدیم زیادی در واحد ماده خشک خود داشت اما از لحاظ صفاتی نظیر غلظت پتاسیم، کلسیم، نسبت پتاسیم به سدیم و کربوهیدرات که از شاخص های تحمل به تنش شوری محسوب می شوند برتر بوده و ضمن اینکه کمترین میزان صفات پراکسید هیدروژن و مالون دی آلدهید را به خود اختصاص داد را می توان به عنوان متحمل-ترین لاین معرفی کرد. به عنوان نتیجه گیری با توجه به تنوع بالای تحمل به شوری مشاهده شده در بین لاین های دابل هاپلوئید مورد بررسی، مطالعات ژنتیکی و اصلاحی آتی را می توان با استفاده از لاین های متنوع اجرا نمود.
عبدالله القاصی سرآوری احمد ارزانی
چکیده اصلاح گیاهان زراعی برای تحمل به تنش شوری در راستای جلوگیری از کاهش عملکرد در شرایط آب و خاک شور حائز اهمیت است. به منظور ارزیابی تاثیر تنش شوری بر صفات زراعی کلزا، 100 لاین (95 لاین دابل هاپلویید و 5 رقم کلزای بهاره) تحت شرایط بدون تنش و تنش شوری با استفاده از دو طرح لاتیس 10×10 با شاهد و تنش شوری در سال 92- 1391 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک نجف آباد کشت گردید. در زمین طرح تنش شوری با افزودن نمک طعام (nacl) به آب آبیاری با غلظت 175 میلی مولار نمک طعام معادل هدایت الکتریکی 16 دسی زیمنس بر متر اعمال شد. نتایج تجزیه واریانس داده ها حاکی از تاثیر بسیار معنی دار شوری بر تمامی صفات زراعی بود، بطوری که صفات مورد مطالعه از لحاظ روز تا گلدهی، طول دوره گلدهی، ارتفاع بوته، روز تا رسیدگی، تعداد غلاف در واحد سطح، تعداد دانه در غلاف، وزن هزاردانه، عملکرد دانه، محتوای روغن و عملکرد روغن تحت تنش شوری در لاین های دابل هاپلوئید کاهش نشان دادند. همبستگی بین عملکرد دانه در شرایط تنش و شرایط بدون تنش با تعداد دانه در غلاف، وزن هزار دانه و تعداد غلاف در واحد سطح مثبت و معنی دار بود. بر اساس تجزیه خوشه ای، لاین های مورد مطالعه در هر دو محیط به دو گروه تفکیک شدند. بطوری که در شرایط تنش در گروه اول 66 و در گروه دوم 34 لاین قرار گرفت. در شرایط بدون تنش در گروه اول 60 لاین و در گروه دوم 40 لاین قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه به مولفه های اصلی نشان داد که صفات مورد مطالعه تا حدی از یکدیگر مستقل بوده و پیوستگی اندکی داشته اند. ترسیم بای پلات نشان داد که لاین های 44، 15، 16، 27 دارای مولفه اول زیاد (sti) که مولفه تحمل به تنش نامیده شد، از عملکرد دانه بالایی برخوردار بوده و در نهایت می توانند به عنوان بهترین لاین برای مناطق شور معرفی شوند. لاین های 90، 68، 99، بیشترین میزان مولفه دوم (tol) یعنی حساسیت به تنش را دارا بودند که بیانگر تحمل کم این لاین ها نسبت به تنش شوری است. بای پلات شاخص ها و عملکرد روغن نشان داد که در بین بردارهای مورد مطالعه شاخص sti همبستگی مثبت و بالایی با مولفه اول داشت، و این مولفه تحمل به تنش نامیده شد. که بر اساس مولفه اول لاین های 27، 15، 16 ازتحمل بالایی به تنش شوری برخوردار بودند. بر اساس عملکرد روغن در مولفه دوم شاخص tolبار بیشتری داشت، ولذا مولفه حساسیت به تنش شوری نامیده شد. که بر اسای آن لاین های 18، 71 و 68 بیشترین میزان مولفه دوم یعنی حساسیت به تنش را دارا بودند که بیانگر تحمل کم این لاین ها نسبت به تنش شوری بود
زهرا عباسی محمدمهدی مجیدی
این پژوهش در قالب چهار آزمایش جداگانه انجام شدکه دو آزمایش در شرایط مزرعه و دو آزمایش شامل ارزیابی مولکولی با نشانگرهای ریزماهواره بود. آزمایش اول به منظور برآورد پارامتر های ژنتیکی صفات زراعی، فیزیولوژیک و کیفیت ریشه چغندرقند در دو شرایط تنش و عدم تنش شوری با استفاده از طرح ژنتیکی کارولینای شمالی 2 انجام شد. مواد ژنتیکی شامل جوامع گرده افشان دیپلویید مولتی ژرم و لاین های نرعقیم دیپلویید مونوژرم با سطوح تحمل متفاوت به تنش شوری بودند. والدین و هیبریدهای f1 به صورت بلوک های ناقص با دو تکرار مورد ارزیابی قرارگرفتند. آزمایش دوم به-منظور تجزیه و تحلیل ژنتیکی صفات عملکرد و کیفیت ریشه در لاین های اِتایپ والدی با استفاده از طرح تلاقی دای آلل 9×9 در قالب طرح لاتیس 7×7 در شرایط معمول انجام گرفت که در آزمایش سوم ارتباط بین فاصله ژنتیکی این لاین ها با استفاده از نشانگرهای ریزماهواره و هتروزیس هیبریدها بررسی گردید. در آزمایش چهارم تنوع ژنتیکی بین و درون جوامع گرده افشان و لاین های نرعقیم (مواد ژنتیکی آزمایش اول) با استفاده از نشانگرهای ریزماهواره مورد بررسی قرارگرفت. درآزمایش اول محیط شور تاثیر معنی داری بر تمامی صفات فیزیولوژیک ( به جزء ca2+/ na+ )، محتوای قند و صفات عملکردی داشت. اثر متقابل ژنوتیپ × محیط برای هیچ یک از صفات کیفی ریشه و صفات عملکردی معنی دار نشد. غلظت¬های ca2+ ، k+،na+ و k+/ na+ در برگ به طور معنی دار تحت تنش کاهش یافت که بیشترین کاهش (91/43% ) به غلظت پتاسیم اختصاص داشت. در ریشه نیز عملکرد ریشه و قند بترتیب کاهش 34/6و 39 درصدی، اما غلظت k+ و na+ به ترتیب افزایش حدود 11 و 22 درصدی نشان دادند. نتایج تجزیه ژنتیکی در دو شرایط تنش و عدم تنش بیانگر وجود آثار غالبیت برای کلیه صفات فیزیولوژیک بود. مقادیر توارث پذیری صفات کیفیت ریشه نیز در هر دو شرایط بسیار پایین بود. مقادیر وراثت پذیری عمومی و خصوصی برای عملکرد ریشه در شرایط تنش بترتیب حدود 50 و 7 درصد و در شرایط غیرتنش حدود 30 و 19درصد حاصل گردید. به طور کلی برآوردهای بسیار پایین نسبت پیش بینی و وراثت پذیری خصوصی و مقادیر بالای درجه غالبیت برای صفات مختلف در ژنوتیپ های مورد مطالعه، بیانگر بیشتر بودن نقش اثرات غیرافزایشی نسبت به افزایشی در کنترل صفات فیزیولوژیک، کیفیت و عملکرد تحت دو شرایط محیطی بود. بروز میزان هتروزیس بالا برای صفات عملکردی امکان بهرهوری از اثر غالبیت در تولید ارقام هیبرید در چغندرقند را تایید می کند. بهترین ترکیب شونده های عمومی در هر دو محیط در بین والدها برای صفات فیزیولوژیک والدهای 1- 29–p. 7233 و 2- 29–p. 7233 ، برای اکثر صفات کیفیت ریشه والد4- 17–p. 29819 و برای صفات عملکردی والدین5 -29–p. 7233 و5 - 17–p. 29819 بودند. با توجه به اینکه والد 17–p. 29819 فامیل s2حاصل از جمعیت پایه 29–p. 7233 است، بنابرین والد 29–p. 7233 بعنوان بهترین والد با ظرفیت عملکرد بالا تحت دو شرایط و قدرت ترکیب پذیری عمومی زیاد معرفی می گردد. در آزمایش دوم بیشترین مقدار هتروزیس و ترکیب پذیری خصوصی برای صفات عملکردی به هیبرید 474× 436 اختصاص داشت. رابطه معنی داری بین فاصله ژنتیکی براساس نشانگر¬های مولکولی و هتروزیس و همچنین فاصله ژنتیکی با ترکیب پذیری خصوصی صفات عملکردی در آزمایش سوم مشاهده نشد. نتایج آنالیز مولکولی آزمایش چهارم نشان داد که 18 نشانگر ریزماهواره چندشکل در این آزمایش در مجموع 104 آلل با میانگین 5/7 آلل در هر جایگاه و با میانگین محتوای اطلاعات چند شکلی 0/64 ایجاد نمودند که بالاترین محتوای اطلاعات چند شکلی متعلق به نشانگر est-ssr fdsb502 بود. تجزیه خوشه ای بر اساس نشانگر¬های ریزماهواره قادر به تفکیک 112 ژنوتیپ گرده افشان متعلق به والدین پدری از 56 لاین نرعقیم مادری بوده که این تمایز کاملاً منطبق بر زمینه اصلاحی مواد ژنتیکی مورد استفاده در این آزمایش بود. بنابراین این نشانگرها ابزاری معتبر و مناسب برای ارزیابی تنوع ژنتیکی در چغندرقند شناخته شدند.
شیدالله کاظمی مرتضی زاهدی
برنج نقش مهمی در تغذیه نیمی از مردم جهان که بیشتر آنها در کشورهای در حال توسعه مانند ایران زندگی می کنند، دارد. این محصول یک سوم سطح زیر کشت غلات دنیا را اشغال کرده است و 35 تا 60 درصد کالری مورد نیاز 7/2 میلیارد نفر از جمعیت جهان را تامین می کند. از سوی دیگر شوری یکی از مشکلات عمده کشاورزی ایران می باشد و ارائه راهکارهای مناسب برای زراعت در شرایط شور نیاز به توجه بیشتری دارد. همچنین، در حال حاضر غلظت کربن دی اکسید جو به سطح 381 میکرومول بر مول رسیده و پیش بینی می شود تا سال 1479 به بیش از 700 میکرومول بر مول برسد. لذا، این مطالعه به منظور ارزیابی حساسیت ارقام برنج بومی و اصلاح شده ایرانی به تنش شوری و بررسی پاسخ ارقام متحمل و حساس به افزایش غلظت دی اکسید کربن محیط در قالب دو آزمایش جداگانه تحت شرایط گلخانه در دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 1392 به اجرا درآمد. در آزمایش اول، 27 رقم برنج ایرانی (در سه گروه ارقام محلی شمال، اصلاح شده شمال و مرکزی ایران) در دو سطح شوری (صفر و 100 میلی مولار کلرید سدیم در محلول غذایی یوشیدا) ارزیابی شدند. در آزمایش دوم، چهار رقم با حساسیت متفاوت به شوری ( ندا، دیلمانی، شیرودی و دم سرخ) در چهار سطح شوری (صفر، 30، 60، 90 میلی مولار کلرید سدیم) و دو محیط با غلظت معمول (حدود 360 میکرومول) و غنی شده (حدود 700 میکرومول برمول) دی اکسیدکربن هوا مورد مطالعه قرار گرفتند. هر دو آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار اجرا شد. در آزمایش اول سطح برگ، طول ریشه، حجم ریشه و وزن خشک کل گیاه در اثر شوری 100 میلی مولار کاهش معنی-داری یافت و میزان کاهش در ارقام مختلف متفاوت بود. وزن خشک کل گیاه بطور میانگین در ارقام محلی شمال، اصلاح شده شمال و مرکزی ایران در شرایط غیر شور به ترتیب 94/0، 09/1، 38/1 گرم در هر بوته بود، که در اثر شوری به ترتیب 45، 49 و 57 درصد کاهش یافت. بر اساس میزان کاهش وزن خشک گیاه در شرایط شور، در بین ارقام محلی شمال ارقام دیلمانی و دم سرخ و در بین ارقام اصلاح شده شمال ارقام ندا و شیرودی به ترتیب متحمل ترین و حساس ترین ارقام به تنش شوری بودند. در بین ارقام مرکزی کشور نیز رقم جوزان تحمل بالاتری نسبت به ارقام زاینده رود و سازندگی نشان داد. در آزمایش دوم که برداشت گیاهان طی دو مرحله (21 و 46 روز پس از اعمال تیمارها) صورت گرفت، در اثر شوری ارتفاع گیاه، طول ریشه، سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی، غلظت پتاسیم در اندام هوایی و ریشه کاهش ولی غلظت پرولین، مالون دی آلدهید، سدیم در ریشه و اندام هوایی، نسبت سدیم به پتاسیم در اندام هوایی و ریشه افزایش یافت. غلظت کلروفیلa و b، کارتنوئید و کربو هیدرات های محلول بسته به رقم، سطح شوری و غلظت دی اکسید کربن هوا در اثر شوری افزایش و یا کاهش نشان داد. میزان کاهش وزن خشک گیاهان در شرایط شور در برداشت دوم بیشتر بود. با افزایش غلظت دی اکسید کربن محیط وزن خشک گیاه در برداشت اول در هر چهار رقم مورد مطالعه افزایش یافت و بیشترین افزایش مربوط به رقم ندا بود. درحالی که در برداشت دوم افزایش وزن خشک اندام هوایی در اثر غنی سازی غلظت دی اکسید کربن فقط در ارقام ندا و دیلمانی مشاهده گردید. افزایش غلظت دی اکسید کربن موجب تعدیل اثرات شوری بر وزن خشک گیاه در رقم شیرودی گردید ولی در ارقام دیلمانی و دم سرخ اثرات منفی تنش شوری را کاهش نداد. نتایج این آزمایش نشان داد که تاثیر افزایش غلظت دی اکسید کربن محیط بر رشد گیاه برنج و واکنش این گیاه به تنش شوری به سطح شوری، رقم مورد مطالعه و مرحله رشد گیاه بستگی دارد.
سید محمد بنی فاطمه قدرت الله سعیدی
کلزا (brassica napus l.) به عنوان یکی از مهم ترین گیاهان دانه روغنی از لحاظ عملکرد دانه، میزان و کیفیت بالای روغن وکنجاله و سازگاری با شرایط آب و هوایی اکثر نقاط کشورمان از اهمیت شایانی برخوردار است. به منظور ارزیابی صفات زراعی در لاین هایm3 حاصل از القای موتاسیون و شناسایی لاین های موتانت مطلوب در کلزا، آزمایشی در سال زراعی 91-90 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان، واقع در لورک نجف آباد به صورت طرح لاتیس ساده 10×10 با دو تکرار اجرا شد. در این آزمایش 94 لاین جهش یافته با دزهای 800، 1000 و1200 گری اشعه گاما بر روی ارقام ساریگل و rgs003 به همراه 6 ژنوتیپ شاهد مورد ارزیابی قرار گرفت. صفات زراعی شامل روز تا گلدهی، روز تا رسیدگی، ارتفاع بوته، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن هزار دانه و عملکرد دانه در بوته اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که لاین ها اختلاف بسیار معنی داری(p<0/01) برای همه صفات مورد مطالعه داشتند. این اختلاف معنی دار بیانگر وجود تنوع ژنتیکی زیاد بین لاین های جهش یافته بوده که به نوبه ی خود نشان دهنده ی امکان کارائی بالای انتخاب برای افزایش عملکرد و بهبود بقیه صفات می باشد. نتایج برآورد نشان داد که بیشترین وراثت پذیری متعلق به روز تا گلدهی (1/90%) و کمترین آن به وزن هزار دانه (8/10%) اختصاص داشت. تفاوت کمی بین ضرایب تغییرات فنوتیپی و ژنتیکی برای اکثر صفات مشاهده شد. نتایج همبستگی ساده بین صفات نشان داد که بین عملکرد دانه در بوته و صفات روز تا گلدهی، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و وزن هزار دانه همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج تجزیه رگرسیون گام به گام برای عملکرد دانه به عنوان متغیر تابع در برابر سایر صفات نشان داد که روز تا گلدهی، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و وزن هزار دانه 24 درصد از تنوع عملکرد دانه را توجیه نمودند. طبق نتایج تجزیه مسیر تعداد روز تا گلدهی بیشترین اثر مستقیم را بر عملکرد دانه داشت، در حالی که اثر غیرمستقیم آن از طریق وزن هزار دانه و تعداد دانه در غلاف ناچیز و مثبت بود. نتایج تجزیه به عامل ها، 4 عامل را مشخص نمود که 72 درصد از تنوع کل را توجیه کرد. این عامل ها به ترتیب عامل عملکرد بیولوژیک، عامل سرعت رشد، فنولوژی ومخزن نامیده شد. به طور کلی نتایج این بررسی نشان داد که تنوع ژنتیکی وسیعی در میان لاین های مورد ارزیابی وجود دارد که می توان از آن برای دست یابی به لاین های مطلوب بهره جست. کلمات کلیدی: کلزا، القای موتاسیون، صفات زراعی، تنوع ژنتیکی، لاین جهش یافته
علی اکبر محمدی میریک احمد ارزانی
چکیده در این مطالعه تخمین پارامترهای ژنتیکی صفات تعداد روز تا سبز شدن، تعداد روز تا گلدهی، تعداد روز تا رسیدگی، ارتفاع بوته، تعداد انشعاب در بوته، تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، وزن هزار دانه، عملکرد دانه در بوته، شاخص برداشت، عملکرد دانه و روغن و ترکیبات اسیدهای چرب روغن بزرک با استفاده از ارزیابی هیبریدهای 1f و همچنین نتاج نسل2f حاصل از یک طرح تلاقی دای آلل کامل با استفاده از 8 ژنوتیپ شامل 4 لاین اصلاحی داخلی و 4 ژنوتیپ کانادایی انجام شد. نتایج تجزیه واریانس وجود تنوع زیاد بین ژنوتیپ ها را از لحاظ کلیه صفات مورد مطالعه نشان داد. آثار ترکیب پذیری عمومی(gca) و خصوصی (sca) معنی دار در تجزیه های دای آلل نقش موثر آثار افزایشی و غیرافزایشی ژنها را در کنترل اکثر صفات نشان داد، اما مقادیر نسبت / بدست آمده برای صفات مختلف نشانگر سهم بیشتر آثار افزایشی ژن ها در کنترل صفات تعداد روز تا سبز شدن، تعداد روز تا گلدهی، تعداد روز تا رسیدگی، ارتفاع بوته، تعداد انشعاب در بوته، وزن هزار دانه، میزان اسیدهای چرب استئاریک و لینولئیک بود، ولی در کنترل ژنتیکی تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، درصد روغن، میزان اسید چرب پالمتیک و شاخص های odp و ldp آثار غیرافزایشی ژنها نقش بیشتری داشتند. در بروز تنوع ژنتیکی برای صفات عملکرد دانه در بوته، عملکرد دانه و روغن، شاخص برداشت و اسیدهای چرب اولئیک و لینولنیک هر دو آثار افزایشی و غیرافزایشی ژن ها از اهمیت زیادی برخوردار بودند. بر اساس مقادیرترکیب پذیری عمومی، بهترین ترکیب شونده ها در بین والدها شامل ژنوتیپ mcgregor برای ارتفاع بوته، لاین ko37 برای وزن هزار دانه، زودگلدهی و زودرسی، لاین های kh124 و ko37 برای محتوی روغن دانه، تعداد دانه در کپسول، عملکرد دانه در بوته و عملکرد دانه، لاین ah92 برای تعداد انشعاب در بوته و میزان odp، لاین se65 برای تعداد کپسول در بوته و لاین cdc1066 برای اسید لینولئیک بودند و لذا این والدها می توانند در برنامه های اصلاحی به منظور تجمع آلل های مطلوب آنها برای صفات مورد نظر در یک لاین اصلاحی مدنظر قرارگیرند. براساس نتایج رگرسیون تطابق زیادی بین مقادیر gca بدست آمده از تجزیه داده ها در دو نسل 1f و 2f وجود داشت که نشان داد برآورد این پارامتر با استفاده از ارزیابی نتاج این دو نسل تقریباً مشابه بوده، ولی مقادیر sca بدست آمده در دو نسل تطابق زیادی نداشت. مقادیر هتروزیس قابل ملاحظه ای برای صفات مختلف مورد مطالعه بدست آمد و بیشترین میزان هتروزیس نسبت به والد برتر (هتروبلتیوزیس) برابر 1/64، 1/35، 6/21، 2/77 و 3/91 درصد و به ترتیب برای صفات تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، وزن هزار دانه، عملکرد دانه در بوته و عملکرد دانه مشاهده شد. برای عملکرد دانه بیشترین میزان هتروبلتیوزیس در هیبرید ah92 × mcgregor بدست آمد. تعداد کپسول در بوته، وزن هزار دانه و تعداد دانه در کپسول به ترتیب بیشترین ضریب همبستگی مثبت را با عملکرد دانه در بوته نشان دادند، ولی بین خود این اجزاء همبستگی زیادی مشاهده نشد که نشان می دهد بهبود هر یک از آنها اثر منفی بر یکدیگر نخواهد داشت. نتایج تجزیه میانگین نسل ها نیز در این مطالعه نشان داد که مدل افزایشی_غالبیت کفایت لازم در توجیه تنوع تعداد انشعاب در بوته، تعداد دانه در کپسول، ارتفاع بوته، وزن هزار دانه و عملکرد دانه در بوته را در نسل های هر دو تلاقی ko37× cdc1066 و kh124 × mcgregor داشت، ولی در کنترل تعداد کپسول در بوته آثار اپیستازی نیز نقش داشتند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که پتانسیل تولید واریته های مطلوب از لحاظ صفات مختلف و از طریق انتخاب در جوامع در حال تفرق و یا از طریق تولید هیبرید و بهره برداری از هتروزیس در صورت رفع موانع تولید اقتصادی بذر هیبرید وجود دارد.
الهه طاهری قدرت الله سعیدی
بزرک (l. linum usitatissimum) گیاهی دانه روغنی و تنها گونه از خانواده کتان است. به عنوان ششمین محصول دانه روغنی دنیا است. به منظور بررسی تنوع ژنتیکی صفات زراعی و اجزای عملکرد در برخی از فامیل های f3 بزرک، آزمایشی در سال 1393در مزرعه ی تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان ( لورک) انجام شد در این آزمایش 50 جمعیت f3 با استفاده از طرح بلوک های کامل تصادفی در دو تکرار مورد کشت و ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین جوامع مورد مطالعه از لحاظ همه ی صفات مورد بررسی از جمله تعداد انشعاب پایه در بوته، تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، وزن هزار دانه، عملکرد دانه در بوته و عملکرد دانه در واحد سطح تفاوت معنی داری وجود داشت. مقدار ضریب تغییرات ژنتیکی برای اکثر صفات کمی کوچک تر و یا نزدیک به ضریب تغییرات فنوتیپی بود، بنابراین تنوع مشاهده شده برای صفات موردبررسی بیشتر منشأ ژنتیکی داشته است و لذا وراثت-پذیری عمومی نسبتاً بالایی نیز برای اکثر صفات مشاهده شد. بیشترین و کم ترین ضریب تغییرات به ترتیب مربوط به عملکرد دانه در واحد سطح و تعداد روز تا گلدهی کامل بود. تعداد انشعاب پایه در بوته، تعداد کپسول در بوته و وزن هزار دانه همبستگی مثبت و معنی داری با عملکرد دانه در بوته داشتند و همچنین عملکرد دانه در واحد سطح با تعداد انشعاب پایه در بوته، وزن هزار دانه و عملکرد دانه در بوته نیز همبستگی مثبت و معنی داری را نشان داد. نتایج حاصل از تجزیه رگرسیون مرحله ای نشان داد که دو صفت تعداد کپسول در بوته و وزن هزار دانه مهم ترین عوامل تعیین کننده ی عملکرد دانه هستند و باهم تقریباً 52 درصد تنوع عملکرد دانه در بوته را توجیه کردند. بر اساس نتایج تجزیه مسیر نیز صفت تعداد کپسول در بوته دارای بیشترین اثر مستقیم و مثبت بر عملکرد دانه در بوته بود. نتایج تجزیه رگرسیون و تجزیه مسیر نیز نشان دادند که صفت تعداد کپسول در بوته به عنوان مهم ترین جزء عملکرد دانه در بوته درجوامع مورد مطالعه بود و می توان از آن به عنوان یک شاخص انتخاب برای بهبود عملکرد دانه استفاده کرد. تجزیه خوشه ای، جوامع موردمطالعه را بر اساس صفات زراعی به 4 گروه مجزا تفکیک کرد که گروه های 2 و4 دارای بیشترین وزن هزار دانه، تعداد کپسول در بوته، تعداد انشعاب پایه در بوته، عملکرد دانه در بوته و عملکرد دانه در واحد سطح بودند
سمیه صابری تنها احمد ارزانی
چکیده ندارد.
زرین تاج بردبار احمد ارزانی
چکیده ندارد.
زهرا یارعلی احمد ارزانی
چکیده ندارد.
ابوالقاسم اکبریان احمد ارزانی
خشکی از جمله تنش های فیزیکی است که به عنوان مهمترین عامل محدود کننده رشد و تولید گیاهان زراعی در اکثر نقاط جهان شناخته شده است. تلاش های زیادی در زمینه ایجاد غلات جدید با عملکرد و سازگاری بیشتر صورت گرفته است که تنها نمونه موفق آن تریتیکاله بوده است.خصوصیات فیزیولوژیک و کیفیت دانه هیجده لاین تریتیکاله مشتمل بر نه لاین دابل هاپلوئید و نه لاین خواهری 7f به همراه دو رقم گندم نان روشن و کویر به عنوان شاهد در شرایط تنش و بدون تنش رطوبتی، در این مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفت. به این منظور دو آزمایش جداگانه به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار و با دو رژیم رطوبتی مختلف شامل آبیاری براساس3 70 و 3 130 میلی متر تبخیر از تشت تبخیر کلاس a در سال زراعی 87-1386 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک نجف آباد اجرا شد. بر اساس نتایج این مطالعه تفاوت بین لاین ها از نظر کلیه صفات به جز طول و عرض برگ پرچم و درصد ماده خشک، در هر دو شرایط رطوبتی بسیار معنی دار (01/0 p<) بود. میان لاین های 7f از نظر کلیه صفات به جز آب از دست رفته از برگهای جدا شده (elwr)، طول برگ پرچم (شرایط تنش) و عرض برگ پرچم، و میان لاین های دابل هاپلوئید به جز elwr، طول و عرض برگ پرچم، عملکرد و درصد ماده خشک دانه، اختلاف معنی داری مشاهده شد. نتایج تجزیه واریانس مرکب داده ها نشان داد تنش رطوبتی تأثیر بسیار معنی داری بر بیشتر صفات مورد مطالعه به جزء تعدادی از صفات فیزیولوژیک، درصد ماده خشک دانه، کربوهیدرات، محتوای پروتئین آرد، وزن حجمی دانه و گلوتن خشک داشت. در شرایط عادی رطوبتی عملکرد دانه با کربوهیدرات، سوپراکسید دسموتاز (sod)، طول برگ پرچم و elwr همبستگی مثبت و با گلوتنین و سرعت نسبی تلفات رطوبتی (rwl) همبستگی منفی و معنی داری نشان داد. ضرایب همبستگی صفات در شرایط تنش رطوبتی نشان داد که صفات مرتبط با محتوای آب برگ، نسبت کلروفیل a/b و کربوهیدرات تأثیر منفی و صفات مساحت و زاویه برگ پرچم، elwr و آنتی اکسیدان لیپید پراکسیداز (lp) تأثیر مثبتی بر صفات مرتبط با کیفیت دانه داشته اند و آنتی اکسیدان آسکوربات پراکسیداز ((apx همبستگی منفی و بسیار معنی داری با عملکرد دانه داشت. بالاترین ضریب تنوع ژنتیکی در شرایط عادی و تنش رطوبتی به ترتیب به محتوی گلوتن مرطوب و پرولین و کمترین آن به درصد ماده خشک دانه اختصاص داشت. بر اساس نتایج رگرسیون مرحله ای برای پروتئین دانه به عنوان متغیر تابع با سایر صفات به عنوان متغیر مستقل نشان داد که در شرایط تنش رطوبتی دو متغیر کربوهیدرات و وزن حجمی دانه در مجموع 7/84 درصد و در شرایط عادی رطوبتی پنج صفت مجموع کلروفیل b+a، مساحت برگ، elwr، گلیادین و آنتی اکسیدان apx،در مجموع 4/99 درصد از تغییرات پروتئین دانه را توجیه کردند. تجزیه به عامل های 32 صفت مورد بررسی منجر به شناسایی هشت عامل پنهانی در هر دو شرایط محیطی شد. به طوری که به ترتیب عامل اول مربوط به فتوسنتز، عامل دوم تا چهارم مرتبط با کمیت و کیفیت پروتئین دانه و عامل پنجم تا هشتم را می توان عامل برگ پرچم، ترکیبات غذایی دانه و تأثیر سرعت نسبی از دست رفتن آب از برگ پرچم بر محتوی کربوهیدرات و فتوسنتز گیاه دانست که در هر دو شرایط محیطی تقریباً یکسان بود. در مجموع لاین های دابل هاپلوئید از لحاظ صفات فیزیولوژیک و لاین های 7f در صفات مرتبط با کیفیت دانه برتر بودند. به طورکلی می توان نتیجه گیری نمود که لاین دابل هاپلوئید شماره 17 برترین لاین در هر دو شرایط محیطی بوده است.
مریم گل آبادی احمد ارزانی
در این مطالعه صفات زراعی و کیفیت دانه 300 ژنوتیپ گندم دوروم با استاده از طرح اگومنت در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان در لورک نجف آباد مورد بررسی قرار گرفت . صفات زراعی روز تا 50 درصد سنبله دهی ، روز تا رسیدگی ، ارتفاع بوته، طول سنبله ، تعداد دانه در سنبله ، وزن دانه درسنبله ، تعداد سنبله در مترمربع ، وزن هزار دانه ، عملکرد دانه ، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت در همه ژنوتیپها ، صفات کیفیت محتوای گلوتن تر ، محتوای گلوتن خشک و وزن حجمی در همه ژنوتیپها و صفات محتوای پروتئین ، حجم رسوب sds و سختی دانه در 104 ژنوتیپ اندازه گیری شد. همچنین زیر واحد های گلوتنین با وزن مولکولی بالا و پایین در 23 ژنوتیپ با استفاده از روش الکتروفورز با ژل sds پلی آکریلامید مورد بررسی قرار گرفت.نتایج نشان داد که عملکرد دانه (cv=27/7) از بیشترین تنوع فنوتیپی برخوردار است و در مرتبه های بعدی شاخص برداشت (cv=26) و تعداد سنبله در هر متر مربع (cv=24/8) قرار داشتند. کمترین میزان تنوع در صفات روز تا 50 درصد سنبله دهی در روز تا رسیدگی مشاهد شد. نتایج تجزیه واریانس صفات مرتبط با کیفیت دانه بر مبنای زیر واحد های گلوتنین حاکی از وجود تنوع در این صفات ، تنها بر مبنای زیر واحد های گلوتنین با وزن مولکولی پایین بود ، بطوریکه زیر واحد lmw -2 دارای بیشترین تاثیر مثبت بر حجم رسوب sds و زیر واحد lme-1 دارای بیشترین تاثیر مثبت بر محتوای پروتئین بود.
بهروز مرادی عاشور احمد ارزانی
این تحقیق جهت دستیابی به اهداف زیر برنامه ریزی شده است: 1) تخمین پارامترهای ژنتیکی با استفاده از طرح تجزیه و تحلیل میانگین نسل ها برای صفات عملکرد و اجزا ی آن و سایر خصوصیات زراعی . 2) برآورد قابلیت توارث عمومی و خصوصی صفات فوق الذکر . 3) برآورد مقدار اپی ستازی برای هریک از صفات مورد نظر . 4) برآورد مقدار هتروزیس و پس روی ناشی از اثرات سو ناشی خویش آمیزی در صفات مورد بررسی . 5) تعیین روابط بین صفات و مهمترین صفات موثر بر عملکرد دانه .