نام پژوهشگر: محمدحسین دهقانی فیروزآبادی

تأثیر آرای امام محمّد غزالی بر اندیشه عطّار نیشابوری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1388
  فرزانه غلامرضایی   محمدحسین دهقانی فیروزآبادی

تصوّف در ایران و اسلام همواره از بحث انگیزترین رویدادهای فرهنگی و اجتماعی به شمار رفته و در طول حیات خویش از آغاز تا امروز، دستخوش تحوّلات فراوان بوده است. طرح نظریات گوناگون از سوی اندیشمندان مختلف ازجمله عوامل موثّر براین تحوّلات بوده است. ابوحامد امام محمّد غزالی از جمله کسانی است که نقشی مهمّ و تأثیرگذار در تاریخ تفکّر ایران و اسلام، به ویژه در حوزه عرفان و فلسفه داشته است. او همواره با واکنش های متفاوتی از سوی پژوهشگران عرصه عرفان و تصوّف روبرو بوده است. شهرت وی بیشتر تحت تأثیر انتقاداتش درباره فلسفه مشّاء، مطرح بوده و دافعه او را در تاریخ تفکّر، از سوی فلاسفه و خردگرایان در پی داشته است. با این همه در حوزه تصوّف نیز صاحب نظر و ایده بوده و با تلفیق علوم دینی و آموزه های عرفانی، تصوّفی مردم پسند و معتدل ارائه کرده است. فریدالدّین عطّار نیشابوری از جمله شاعرانی است که در کنار سنایی غزنوی و مولانا جلال الدّین بلخی، یکی از ارکان شعر تصوّف را تشکیل می دهد. او نیز چون مولوی و سنایی از تأثیر آراء امام محمّد غزالی برکنار نمانده است. در این پژوهش، پس از بحث درباره آراء عرفانی ابوحامد امام محمّد غزالی و بررسی اندیشه های عرفانی عطّار نیشابوری، براساس چهار مثنویِ اسرارنامه، الهی نامه، منطق الطّیر و مصیبت نامه، و در نظر گرفتن آراء عرفانی غزالی که در چهار اثر مهم و عرفانی او، احیاء علوم الدّین، کیمیای سعادت، مشکوهالانوار و رسا له الطّیر آمده است، موارد تأثیرپذیری اندیشه عطّار از آراء غزالی مورد بررسی و تحقیق قرارگرفته است. عطّار در طرح و ایده بخشی از آثار خود، از آثار غزالی متأثّر و در لایه هایی از اندیشه هایش وام دار آراء عرفانی امام غزالی است؛ با این که او همواره تشخّص اندیشه و لحن خود را حفظ نموده و در پاره ای موارد، رفتار و پندار غزالی را به چالش کشیده است، باورهای عرفانی غزالی به طرز محسوسی در مثنوی های عطّار بازتاب یافته ، به شکل تأثیری سازنده نمود می یابند.

نقد و تحلیل منظومه همای و همایون خواجوی کرمانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات 1391
  وحید پورامینایی   کاظم مهتدیانی

داستان همای و همایون یکی از شیرین ترین داستان های اصیل ایرانی است که با نام و نظم خواجوی کرمانی شناخته گردیده است. خواجوی کرمانی این داستان را در سال 732ه.ق به نظم در آورد. مضمون این منظوم? عاشقانه، شرح دلدادگی های «همای» و «همایون» در ایّام فراق و وصال است. این داستان که به نظر می رسد مضمونی ساده و تکراری داشته باشد، آن چنان در قامت توانا و حسنِ داستان پردازیِ خواجوی کرمانی ساخته و پرداخته شده است که به داستانی مهیّج و دلنشین تبدیل گردیده است. عنوان این پژوهش نقد و تحلیل منظوم? «همای و همایون» است. همان گونه که این عنوان ایجاب می کند، نگارنده هم? جوانب هنری و ادبی این منظوم? زیبا را مورد سنجش و تحلیل قرار داده است. تعداد ابیات این منظومه 4407 بیت و در بحر متقارب است. این منظومه در میان تحقیق دربار? داستان همای و همایون و ریشه شناسی آن از طرفی و معرّفی ناظم آن، «خواجوی کرمانی» و منظومه اش از طرف دیگر در یک فصل مورد بررسی قرار گرفته است. مبحث دیگر، نقد و تحلیل محتوا و درون مای? منظوم? همای و همایون است که برخی از مضامین آن مربوط به فرهنگ و باورهای رایج در ایران باستان می شود. تأثیر و تأثّرات نیز در این فصل گنجانده شده است. زبان شناسی و تحلیل ساختار جملات و واژگان این منظومه، همچنین مختصّات سبکی آن، ضرورت تحقیق در این باره را بیش از پیش آشکار می کند.

نقد و تحلیل عبهر العاشقین روزبهان بقلی شیرازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات 1392
  نجمه حیدری نسب   محمدحسین دهقانی فیروزآبادی

چکیده عشق از قدیمی ترین و بحث برانگیزترین واژه هایی است که تعریفی مانع و جامع از آن نشده است. نقش عشق در تکامل روحی و معنوی انسان ها از گزاره هایی است که از دیرباز ذهن و فکر بشر را به خود مشغول داشته است. عشق از عالی ترین و بالاترین ارکان تصوّف و زیباترین حالی است که صوفی بهره مند از عشق را به سر منزل مقصود می رساند و این اصطلاح در طول تاریخ تغییرات بسیاری یافته و در باب انواع آن سخن های بسیاری گفته شده است. در تصوّف عارفانه عاشقانه، رابطه خالق با مخلوق را همانند رابطه میان عاشق و معشوق می دانستند و اظهار می کردند که عشق در همه موجودات ساری و جاری است و همین عشق و محبّت است که ریشه خداپرستی محسوب می شود. روزبهان بقلی شیرازی، معروف به شیخ شطّاح، از عرفای قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری است که از همان عنفوان جوانی در معرض الهامات روحانی و معنوی قرار داشت و برای بازگو کردن آن ها دست به تألیف کتاب عبهرالعاشقین زد. روزبهان معتقد است که عشق مجازی و انسانی، وسیله رسیدن به عشق الهی و ربّانی است. او هم چنین اصل و منشأ هر چیز را عشق و به خصوص عشق به خداوند می داند و کتاب عبهرالعاشقین را نیز بر همین مبنا تألیف کرده است. در این رساله، کتاب عبهرالعاشقین در چهار فصل بررسی شد. فصل اوّل به بیان و بررسی مبادی تحقیق پرداخته شد. در فصل دوّم زندگی، آثار و روزگار شیخ روزبهان بقلی، مولّف عبهرالعاشقین شرح و بیان شد تا فضای کلّی زمان تألیف، آشکارتر شود. فصل سوّم با عنوان بررسی محتوا و درونمایه عبهرالعاشقین، انواع عشق و نام های مختلف آن، محتوای کتاب و تأثیر پذیری آن از کتاب عطف الالف المألوف علی اللام المعطوف نیز واضح و آشکار شد و سرانجام در فصل چهارم که تحت عنوان بررسی زبان و صورخیال در عبهرالعاشقین مطرح شده، زبان این اثر در سطح لفظی، نحوی و واژگانی و صورخیال، با ارائه شواهدی از متن، معرفی و تشریح شد. روزبهان برای بیان الهاماتی که از عالم ملکوت به او رسیده، چاره ای جز این نداشته است که بخواهد ظرفیت معنایی زبان را افزایش دهد، تا آن چه برای او روی داده، برای شاگردان و مریدانش بازگو کند و این افزایش ظرفیّت زبانی جز با ترکیبات اضافی و وصفی و ساختن تشبیهات و استعارات متنوّع و فراوان ممکن نبوده است و همین امر، فهم درست متن را دشوار و سبک متن را ثقیل کرده است. کلمات کلیدی : نثر عرفانی، روزبهان بقلی شیرازی، عبهرالعاشقین، نقد و تحلیل، عشق.

شرح و تحلیل دیوان حیاتی کرمانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  میثم دهقانی دشتابی   محمدحسین دهقانی فیروزآبادی

بانو حیاتی کرمانی، متخلص به حیاتی، در اواسط نیمه دوم قرن دوازدهم هجری قمری در بم در خانواده ای اهل دین و قرآن، ادب و عرفان دیده به جهان گشود. پدر وی میرزا محمّد کاظم فرزند میرزا ابوتراب از خانواد? مستوفیان کرمان و همسر وی میرزا محمد علی (نور علی شاه) ملقّب به فیض علی شاه بود. نام مادرش که حیاتی در دامن وی دوران کودکی را پشت سر می گذراند، مشخّص نیست. دیوان شعر حیاتی نمود یک واقعیّت عینی از تأثّرات روحی و قبول مشرب و مسلک عرفانی خاص وی از مراد و منظورش، نورعلیشاه، بوده است. تعمّق در سیر اشعار وی، خاصّه غزلهای جان دار و جان بخش او، تسلّط و چیرگی وی را بر معارف دینی و عرفانی اثبات می نماید. دیوان اشعار حیاتی، مشحون از انواع قالب های شعری فارسی است که وی در آن قوالب، طبع آزمایی کرده، خاصّه در غزل که با تقلید و الگو برداری از شیو? حافظ و مولانا غزلهای بسیاری خلق نموده است. در این پژوهش سعی شده است تا تمام قوالب شعری و یا به عبارتی تمام دیوان شعر حیاتی بررسی شود و به شرح و تحلیل تمامی لغات، عبارات و اصطلاحات دشوار که در فهم ابیات ایجاد خلل می کنند، توجّه گردد. اصلی ترین محور کار، استفاده از فرهنگ های متعدّد و معتبر لغات و اصطلاحات عرفانی زبان فارسی و گاه عربی بوده است که با تشریح آن لغات، عبارات و اصطلاحات، فهم ابیات تسهیل یافته و درک معانی عرفانی آنها برای خواننده آسان تر شده است. از مهمترین ویژگی های این پژوهش، بررسی گره های دستوری و سبک شناسانه ی اشعار و زبان شعر حیاتی است. در این پژوهش سعی بر آن بوده است تا با دقّت و توجّه کافی به بررسی نکات سبکی از سه جنس زبانی، ادبی و اندیشگی رایج در عهد شاعر پرداخته و با تشخیص نکات مهم سبکی و شرح آنها بتوان مسیر تازه ای از پژوهش های بعد را در آتیه برای علاقه مندان به زبان شعر شاعر مربوطه هموار نمود. تشخیص صناعات ادبی در حوزه لفظی و معنوی و معانی از دیگر شاخصه های این پژوهش است که به صورت بیت به بیت در شرح کلّی اشعار گنجانده شده است. در این حوزه ادبی و فکری نمود و برخورداری از آرایه تلمیح؛ اشارات داستانی ، احادیث و آیات قرآنی نسبت به دیگر زیبایی های ادبی برجسته تر و پر رنگ تر است. انتخاب و گزینش اوزان و بحور عروضی حیاتی کرمانی در سرودن اشعار بخصوص غزلها، گواه بر علاقه و توجّه او به دو شاعر توانا و عارف مسلک قرنهای هفتم و هشتم، مولوی و حافظ است. وجود لغات و اصطلاحات و ترکیبات عرفانی، نشان از عمق آگاهی حیاتی کرمانی از این علم فاخر دارد. حیاتی متخلّق به اخلاق دینی و وامدار علوم عرفانی و معرفتی همسر عارف و خداشناسش است که پیوسته در مسیر زندگی راهنما و مددرسان وی بوده است.

کمال طلبی در قابوس نامه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات 1393
  منصور نادری پور   محمدحسین دهقانی فیروزآبادی

« قابوس نامه » تألیف امیر عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر بن قابوس بن وشمگیر بن زیار، یکی از کتب اخلاقی مهم در حوزه ادبیات تعلیمی در نیمه دوم قرن پنجم هجری است.وی تدوین این کتاب را در سال 475 هجری آغاز کرده و آن را در شصت وسه سالگی به پایان رسانده است.عنصرالمعالی قابوس نامه را برای تربیت فرزندش نوشته و در آن، آداب و اصول کمال هر کاری را برشمرده و به او تعلیم داده است. عنصرالمعالی که سال 412 هجری قمری ولادت یافت هفتمین پادشاه زیاری است که از سال 441 هجری قمری تا سال 462 حکومت می کرد. البته، برخی از پژوهشگران نیز معتقدند که او هیچ گاه پادشاه یا امیر منطقه ای نبوده است. نثر قابوس نامه از تکلّفات منشیانه و به کار بردن واژه های غریب و دشوار، به دور است و در آن، زیبایی ظاهری کلام برای عنصرالمعالی، اهمیّت چندانی ندارد. عبارات قابوس نامه ساده و دل نشین است. هم چنین عنصرالمعالی ازجمله کسانی است که برای نخستین بار، در نثر خود، شعر نیز به کاربرده است. شیوه ای که در نگارش این کتاب به کاررفته سبک نثر مرسل است، نثری که از همه قیدهای لفظی و معنوی آزاد باشد و هیچ گونه تکلّف و پیچیدگی در آن ملاحظه نشود. در این پژوهش که به بررسی کمال طلبی در قابوس نامه اختصاص دارد، پس از معرفی مولّف و متن قابوس نامه و شیوه نثر آن، در فصل جداگانه ای، منابع و اندرزنامه های قدیمی قبل از قابوس نامه نیز بررسی و مشخص شد که ایرانیان باستان به اخلاق و تعلیم و تربیت توجّه ویژه ای داشته اند و همواره مسائل اخلاقی را به صورت شفاهی و مکتوب آموزش داده اند که قابوس نامه یکی ازاین گونه منابع تعلیمی است و می توان گفت به دلیل ارائه اصول اخلاقی گسترده، ارزش و اهمیّت بیشتری یافته است. به دنبال آن، یکی از مهم ترین مباحث موجود در قابوس نامه یعنی « کمال طلبی » آمده. عنصرالمعالی با در نظر گرفتن شرایط ایده آل برای هر کاری، اصول صحیح آن را آموزش می دهد، اصولی که عقلی و منطقی هستند و با رعایت آن ها هر امری به بهترین شکل انجام خواهد گرفت. افراد کمال طلب به دنبال این هستند که هر کاری را بی عیب و نقص و به بهترین شکل انجام دهند و برای این منظور، برای انجام هر کاری در جوامع مختلف، اصولی طراحی و تدوین شده است که فرد کمال طلب با پیروی از آن اصول، می تواند خود را به کمال آن کار برساند. در بررسی جلوه های کمال طلبی در قابوس نامه، مشخص شد که عنصرالمعالی شخصیت متعادلی دارد و در هیچ کاری افراط و تفریط نمی کند؛ هم چنین فردی واقع نگر است که با در نظر گرفتن واقعیات اجتماعی و به دوراز هرگونه تعصّب و جانب داری، اصول همه کارها را بیان می کند تا فرزندش در مواجه شدن باهر کاری بتواند آن را به بهترین شکل انجام دهد. کلام عنصرالمعالی علاوه برنشان دادن راه و رسم زندگی، گویای آداب و عادات مردم روزگار خویش نیز هست. بسیاری از باب های قابوس، نامه مانند «آداب گرمابه»، می توانند برخی از رسوم ایرانیان باستان را نشان دهند. با تأمل در متن قابوس نامه مشخص شد که عنصرالمعالی از ابزار و شگردهای بلاغی گوناگونی نظیر کنایه، تشبیه، تمثیل، تلمیح و اقتباس، بیان استدلالی، ضرب المثل و حکایات برای انتقال اصول کمال طلبی، استفاده کرده است. البته، عنصرالمعالی بیشتر مفاهیم کمال را به صورت مستقیم و از زبان خود بیان کرده است

نقد و تحلیل دیوان فخرالدین عراقی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1386
  محمد حبیب الهی   محمدحسین دهقانی فیروزآبادی

چکیده ندارد.

تصحیح انتقادی روضه العشاق خرمی تبریزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1386
  طیبه دهقان نیری   محمدحسین دهقانی فیروزآبادی

چکیده ندارد.

ترکیب سازی در دیوان شمس تبریزی و مقایسه آن با ترکیبات مثنوی مولوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1384
  محمد آقاهزار   محمدحسین دهقانی فیروزآبادی

چکیده ندارد.

بررسی تحولات روحی شخصیت ها در آثار عطار نیشابوری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1386
  اکبر علی زاده   مهدی ملک ثابت

چکیده ندارد.

بازتاب فرهنگ ایرانی در سمک عیار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1384
  شهرزاد امام زاده   محمدحسین دهقانی فیروزآبادی

چکیده ندارد.

تصحیح انیس العاقلین اثر ملاقاری گیلانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1387
  نازیلا ابویی مهریزی   محمدحسین دهقانی فیروزآبادی

چکیده ندارد.

شرح گلشن راز اقبال لاهوری و مقایسه آن با گلشن راز شبستری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1387
  محمدهادی طباطبایی میرک آباد   محمدکاظم کهدویی

چکیده ندارد.

تشبیه در دیوان خاقانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1370
  محمدحسین دهقانی فیروزآبادی   جلیل تجلیل

این رساله در سه بخش تنظیم شده است : بخش اول : مختصری درباره خاقانی و ویژ سبکی او، بخش دوم : مختصری در باب تشبیه و انواع آن . بخش سوم : انواع تشبی در دیوان خاقانی .

مقایسه زبان داستان در آثار دولت آبادی و احمد محمود
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - مجتمع علوم 1380
  فاطمه محسن زاده هدشی   یدالله جلالی پندری

موضوع این رساله مقایسه زبان داستان در آثار دولت آبادی و احمد محموداست . زبان داستان پهنه وسیعی است که نویسنده خلاقیت خود را در آن به نمایش می گذارد. به طور کلی گفتگو و توصیف دو عنصر اصلی این زبان هستند که با استفاده از واژه ها داستان را زنده و پویا نشان می دهند . اگر زبان به دقت به کار گرفته شود، وسیله صعود سایر عناصر داستان یه قله آفرینش یک اثر ادبی می گردد. همچنین شناخت زبان داستان خواننده را درک بهتر زیبائی های هنری داستان و لذت بردن از آن یاری خواهد کرد. بنابراین ، جهان داستان مخلوق ذهن نویسنده است که با زبان خاص خود با مخاطب ارتباط برقرار می کند. دولت آبادی و احمد محمود نویسندگانی هستند که با آگاهی از توانمندیهای زبان داستان ، آثار خویش را نگاشته اند . توجه به آثار این دو نویسنده هم برای کسانی که تازه قدم در راه نوشتن داستان گذاشته اند مفید است و هم زوایای تاریک زبان داستان را برای علاقمندان روشن می سازد. در این رساله کوشیدیم از دریچه زیبائی شناسی به آثار دو نویسنده معاصر بنگریم و مباحث مربوط به زبان داستان را با رعایت نظم و ترتیب بیان کنیم.

تحول درونمایه غزل معاصر با توجه به اشعار سایه و عماد خراسانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - مجتمع علوم 1379
  احمد قایدی   محمدحسین دهقانی فیروزآبادی

غزل یکی از قالبهای کهن و در عین حال ، زنده نوع غنایی در شعر فارسی است که تقریبا از ابتدای پیدایش تاکنون همواره مورد توجه شاعران فارسی زبان بوده و فراخور هر عصر و دوره ای ، درونمایه های متفاوتی را در خود شاهد بوده است و به تنوع درونمایه آن افزوده شده است. درونمایه ، همان فکر اصلی در یک قطعه شعر یا اثر ادبی است که از سوی نویسنده یا شاعر در پوشش الفاظ بیان می گردد. غزل فارسی نیز به عنوان یک قالب شعری، تا قبل از دوره مشروطه، در برگیرنده دورنمایه های عاطفی ، پند و اندرز ، توصیف طبیعت و مظاهر آن ، و حدیث نفس بوده است. در دوره مشروطه ، به دلیل تحولات سریع اجتماعی -سیاسی ، غزل فارسی نیز همگام با سایر تحولات جامعه ، از لحاظ درونمایه تحول یافت و درونمایه های ملی ، اجتماعی و سیاسی مختلفی چون ستایش وطن، آزادی و تجدد و ... پا به عرصه غزل نهادند. در این عصر چهره معشوق از شکل سنتی تحول یافت و موضوعاتی چون وطن و آزادی ، به عنوان معشوق در کنار معشوق سنتی غزل مطرح شدند.

سیمای حضرت سلیمان (ع)در شعر فارسی (مثنوی، سعدی، حافظ)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - مجتمع علوم 1378
  مریم وکیل صمد   محمد غلامرضایی

حضرت سلیمان (ع)فرزند حضرت داود (ع) و یکی از پیامبران بزرگ بنی اسرائیل است که خداوند به او و پدرش علاوه بر مقام پیامبری ، پادشاهی گسترده ای نیز بخشیده بود. در تورات از سلیمان در شمارپادشاهان بنی اسرائیل نام رفته و ذکری از پیامبری او نیست. سرگذشت او در تورات به مانند بیشتر پیامبران بنی اسرائیل ، دستخوش تحریفات فراوان شده و متاسفانه بخشی ازاین مجعولات در تفاسیر و تواریخ معتبر اسلامی نیز راه یافته است که از آن جمله است داستانهای انگشتری سلیمان ، ماجرای سلیمان و ملکه سرزمین سبا و خصوصا داستان جسدی که بر تخت سلیمان افکنده شد.

چهره های مظلوم در شاهنامه فردوسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1378
  غلامعلی قربانی   محمدعلی صادقیان

جدال حق و باطل ، پیوسته از ابتدای خلقت در جامعه بشریت وجود داشته است. در قرآن کریم اولین نبرد حق و باطل را در کشته شدن هابیل به دست قابیل می توان مشاهده کرد. این جدال پیوسته در تاریخ بشر ادامه یافته و کتب تاریخی و قصص سند این سخن و شاهنامه نیز بیان کننده این مطلب است. شاهنامه فردوسی ، تاریخ اساطیری و پهلوانی ملت ایران است و تاریخ ملل سرشار است از نبردهای خونین میان دو قطب خیر و شر. ملت ایران با تمدنی درخشان ، همیشه یاریگر حق بوده است. در شاهنامه می توان تلاش ها و نبردهای ایرانیان حق طلب را با پیروان باطل به روشنی دریافت. در داستانهای شاهنامه مردان و زنان بی گناهی وجود دارند که به دست شیاطین و پیروان آنان بدون داشتن گناه و به بهانه های واهی مورد آزار و اذیت و نابودی قرار گرفته اند. در مجموع بیست و هشت چهره در شاهنامه وجود دارد که کم و بیش می توان آنان را مظلوم نامید. دراین رساله حکیم فردوسی به عنوان واقعی ترین چهره مظلوم بخش تاریخی مورد توجه قرار گرفته است.

آئین ها و سنت ها در تاریخ بیهقی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - مجتمع علوم 1381
  علیرضا فرجامی   محمدعلی صادقیان

آنگاه که محمود و مسعود غزنوی مشغول حکمرانی و کشورگشایی های خود بودند و اوج شکوه و قدرت سلطنت خاندان غزنوی را به نمایش می گذاشتند ، نویسنده ای توانا ، کرده ها ، رفتارها و عادات این سلاطین و بخصوص مسعود و رجال دربارش را زیر نظر گرفته بود و آرام آرام در گوشه ای از دیوان رسالت یادداشت بر می داشت به امید آنکه روزی تاریخ این خاندان را به نگارش درآورد و سرانجام در روزگار سلطنت فرخ زاد بن مسعود با قلمی زیبا به رشته تحریر کشید. این نویسنده که کسی جز ابوالفضل بیهقی دبیر نیست در ضمن نگارش تاریخ مشهور خود به بسیاری از آئین های مرسوم آن عصر و سیر ملوک اشاره کرده است . کتاب او علاوه بر ارزش تاریخی و ادبی بسیاری که دارد آئینه ای است که تصاویری از عادات ، رفتارها و سنتهای آن روزگار را در خود منعکس ساخته است، عادات و سنتها رفتاری که در واقع بخشی از فرهنگ ملت ایران به شمار می آید. آبشخور بسیاری از این آئین ها و سنتها، فرهنگ کهن ایران پیش از اسلام و منشا برخی دیگر فرهنگ اسلامی است ، آیین هایی چون: خطبه خواندن، بیعت کردن و سکه زدن به نام پادشاه، مجالس بار، احترام به پادشاه و بزرگان ، رسم پذیرش مشاغل مهم دولتی ، حضور غلامان و حاجبان و پرده داران و ... دردرگاه ، آئین نامه نگاری ، دیوان برید و آداب پیک ها، ... .پاره ای از آداب و رسوم دوره بیهقی با گذشت زمان از میان رفته است، همانند برخی از آداب پیک ها، مجالس بار، آئین های لشکری و ... که بعضی از آنها هنوز در میان مردم ما رایج است، همانند آذین بستن ،مراسم جشن های ملی و اسلامی و ... .