نام پژوهشگر: کرامت الله رضایی
البرز خالقی کرامت الله رضایی
در این تحقیق امکان جایگزینی عصاره زرشک سیاه و قرمز با نیتریت سدیم در فرمولاسیون سوسیس مورد بررسی قرار گرفت. عصاره ها به وسیله ی حلال اتانول استخراج شدند و از لحاظ فعالیت ضد میکروبی و آنتی اکسیدانی مورد بررسی قرار گرفتند. فعالیت ضد میکروبی بر اساس کمترین غلظت بازدارندگی تعیین شد. برای اندازه گیری فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره ها از روش dpph استفاده شد. سوسیس در سه سطح نیتریت سدیم (mg/kg 30 ، 60 و 90 ) و سه سطح عصاره زرشک سیاه (mg/kg 30 ، 60 و 90 ) تولید شده و به مدت 30 روز در c? 4 نگهداری گردید. نمونه های سوسیس تهیه شده در روز تولید به لحاظ میزان چربی، پروتئین، خاکستر و رطوبت بر اساس روش استاندارد ملی ایران اندازه گیری شد. در روزهای 2، 9، 16، 23 و 30 نگهداری نمونه های سوسیس به لحاظ جمعیت کلی میکروبی، امکان حضور کلستریدیوم پرفرژنس، ph، میزان نیتریت باقیمانده، اکسیداسیون چربی، تغییرات رنگ و آنالیز حسی مورد بررسی قرار گرفت. جمعیت کلی میکروبی بر اساس روش استاندارد ملی ایران اندازه گیری شد. میزان نیتریت باقی مانده در نمونه ها بر اساس روش مندرج در iso تعیین شد. برای تعیین میزان اکسیداسیون چربی عدد tbars اندازه گیری شد و میزان فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره در سوسیس بر اساس روش dpph تعیین گردید. تغییرات رنگ توسط دستگاه هانترلب اندازه گیری شد. برای ارزیابی حسی روش هدونیک 9 نقطه ای مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که عصاره زرشک سیاه هم به لحاظ خاصیت ضد میکروبی و هم به لحاظ خاصیت آنتی اکسیدانی قوی تر از عصاره زرشک معمولی است. در نتیجه، آزمایشات بعدی تنها برای عصاره ی زرشک سیاه انجام گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش میزان عصاره در نمونه ها میزان فعالیت آنتی اکسیدانی افزایش یافته و همچنین میزان اکسیداسیون چربی ها کاهش یافت. عکس این حالت با افزایش میزان نیتریت سدیم رخ داد. نمونه ی حاوی mg/kg 30 نیتریت سدیم و mg/kg 90 عصاره زرشک بهترین نتیجه را به لحاظ اکسیداسیون چربی دارا می باشد. همچنین از لحاظ جمعیت میکروبی نیز افزایش میزان عصاره منجر به کاهش جمعیت میکروبی می گردد. در تمامی روزهای نگهداری هیچگونه نشانه ای از کلستریدیوم پرفریژنس دیده نشد. به لحاظ ظاهری، نمونه های حاوی عصاره زرشک تیره تر از نمونه ی کنترل بود. همچنین، در طول مدت نگهداری در این نمونه ها تغییر معنی دار شاخصه روشنایی دیده نشد. نمونه ی حاوی mg/kg 30 نیتریت سدیم و mg/kg 90 عصاره، به لحاظ طعم اختلاف معنی داری با نمونه ی کنترل دارد و نتایج بهتری را نشان داد(05/0 ? p). بر اساس نتایج این تحقیق می توان اظهار داشت که امکان جایگزینی بخشی از نیتریت سدیم سوسیس با عصاره زرشک سیاه وجود دارد، بدون اینکه طعم و ظاهر محصول به نحو نامطلوبی تحت تاثیر قرار گیرد.
رحمت الله زارع زاده مهریزی زهرا امام جمعه
سهم زیادی از ضایعات کارخانه های فراوری میوه انار را پوست آن تشکیل می دهد (30 تا 60 درصد بسته به رقم انار) که در کشور از آن استفاده بهینه نمی شود. طبق تحقیقات انجام گرفته عصاره پوست انار خاصیت آنتی اکسیدانی و ارزش دارویی و غذایی بالایی دارد. در تحقیق حاضر سعی بر آن شد تا چند دسته از ترکیبات دارویی و غذایی پوست میوه انار استخراج، شناسایی و ارزیابی کمی شوند. بدین منظور سه رقم انار معروف ایران با نام های رایج انار پوست سیاه اردستان، پوست سفید درجه یک راور و ملس مادری ساوه انتخاب شدند. سپس عصاره پوست تازه و خشک شده آن ها به دو روش، یکی از طریق سوکسله و با دو حلال آلی اتانول و اتیل استات و در روش دیگر با دستگاه استخراج کننده فوق بحرانی و با سیال فوق بحرانی دی اکسید کربن استخراج شد. مقدار پروتئین، چربی و انواع فیبر و خاکستر نمونه های پوست نیز تعیین شد. رنگ پوست ارقام انار نیز با دستگاه هانترلب بررسی شد. آزمایشات در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شده و داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماری sas 9.1 تجزیه و تحلیل شدند. برای مقایسه میانگین داده ها از آزمون توکی در سطح احتمال 5 درصد استفاده شد. در روش استخراج با سیال فوق بحرانی، اثر 5 متغیر دما، فشار، زمان دینامیک استخراج، زمان استاتیک استخراج و حجم اصلاحگر در 5 سطح مختلف بر راندمان استخراج بررسی شد. برای بهینه سازی شرایط استخراج با سیال فوق بحرانی نیز از روش آماری تاگوچی استفاده شد. بررسی اثر متغیر ها بر راندمان استخراج نشان داد که در خصوص تأثیر رقم در سطح اطمینان 95%، راندمان استخراج از پوست رقم ملس ساوه بیشتر از رقم شیرین اردستان است در حالی که راندمان استخراج از پوست انار راور در همین سطح اطمینان با ارقام اردستان و ساوه، اختلاف معنی دار ندارد. همچنین در سطح اطمینان 95%، راندمان استخراج از پوست خشک با حلال اتانول نسبت به پوست تازه و حلال اتیل استات بیشتر است. نتایج نشان داد که چربی، خاکستر کل و انواع فیبر پوست انار راور در سطح اطمینان 95%، بیشتر از پوست انار اردستان و هر دو بیشتر از رقم ملس ساوه است، در صورتیکه در همین سطح اطمینان، پروتئین پوست انار اردستان از راور و این دو از ملس ساوه بیشتر است. نتایج آزمایشات کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (hplc) برای عصاره استخراج شده با سیال فوق بحرانی نشان داد در این روش تنها فیتو استروژن های استیگما استرول، استریول و تستسترون یا استرادیول به میزان قابل قبول، استخراج شده اند. در بررسی اثر متغیرهای اعمال شده در سیستم استخراج با سیال فوق بحرانی بر راندمان استخراج عصاره از پوست، ثابت شد که عامل فشار سهم بیشتری در نتایج دارد. در صورتیکه به طور خاص برای استخراج فیتو استروژن ها با این سیستم استخراج، دو عامل دما و حجم اصلاحگر، موثرترند. در شناسایی ترکیبات استخراج شده با حلال آلی به روش سوکسله، علاوه بر فیتواستروژن هایی نظیر استرون، استریول، تستسترون یا استرادیول، تانیک اسیدها و آنتوسیانین ها نیز مشاهده شدند. تفاوت در مقدار و نوع آنتوسیانین های شناسایی شده در پوست ارقام انار اختلاف در ارزش-های آزمون رنگ سنجی آن ها را توجیه می کند.
کرامت الله رضایی
دراین پروژه، نقش رقیق کننده ها در استخراج مایع - مایع نیکل)ii(و روی)ii(بتوسط دی - n - بوتیل فسفر و دی تیوئیک اسید در داخل ibmk , chcl3,ccl4 (ایزوبوتیل متیل کتون) از محیط های اسیدسولفوریکی مورد مطالعه قرار گرفته است . سینتیک استخراج، منحنی های تقسیم و ضریب جدائی خصوصیاتی بودند که مورد مطالع قرار گرفتند.اسید دی بوتیل دی تیوفسفریک را از اثر - n بوتانول برروی p2s5 تهیه کردیم .بعلت بالا بودن ثابت تفکیک اسیدی اسید دی بوتیل دی تیوفسفریک در ایزوبوتیل متیل کتون سرعت استخراج نیکل در آن سریع تر می باشد اما درمورد تتراکلرید کربن و کلروفرم سرعتهای استخراج بترتیب کاهش می یابند. نتایج استخراج برای نیکل بصورت منحنی های تغییرات غلظت نیکل)ii(در فاز آلی برحسب تغییرات غلظت آن در آب رسم شده است .این منحنی ها، که منحنی های تقسی نام دارند،در سه رقیق کننده مختلف دارای شکل یکسانی می باشند ولی تحت تاثیر آنها جابجا گردیده اند . تتراکلرید کربن (رقیق کننده کمتر قطبی) بهترین ضریب استخراج را فراهم نموده و منحنی تقسیم در آن بالاتر می باشد،اما ایزوبوتیل متیل کتون (رقیق کننده قطبی تر)، پائین ترین ضریب استخراج را داشته و منحنی آن نیز پائین تر است . منحنی تقسیم مربوط به کلروفرم بین این دو قرار می گیرد.در مورد اثر رقیق کننده برروی ضریب جدائی، نتایج تحقیقات بصورت منحنی های تغییرات جزء مولی آن در آ رسم گردیده است که با بررسی این نتایج مشخص گردید ایزوبوتیل متیل کتو(حلال قطبی تر) برای جداسازی نیکل از روی مناسب نمی باشد،اما دو رقیق کننده دیگر برای این منظور مناسب می باشند،این موضوع به ساختمان کمپلکس روی ارتباط دارد که در حلالهای قطبی بیشتر استخراج شده و ضریب جدائی نیکل از روی کاهش می یابد. ضریب های جدایی نیکل از روی دراین سه رقیق کننده بصورت زیر بدست آمده اند: در تتراکلرید کربن 4/69 +- 0/64 در ایزوبوتیل متیل کتون 1/17 +-0/25 در کلروفرم 4/86 +- 0/81 بعنوان نتیجه ای از این کار، برای چنین سیستم هایی، ایزوبوتیل متیل کتون (رقیق کننده قطبی تر) هم ضریب جدایی و هم ضریب استخراج خوبی را بوجود نمی آورد اما (ccl4رقیق کننده کمتر قطبی) برای این اهداف مناسب می باشد،تغییرات ثابت دی الکتریک رقیق کننده ها در محدوده 2 تا 5، ضریب جدائی را چندان تحت تاثیر قرار نمی دهد .