نام پژوهشگر: محمود نیلی احمدآبادی
محمد مهدی توکلی هرندی حمیدرضا شاهوردی
در این تحقیق ارزیابی پدیده تبلور در نسل جدیدی از آلیاژهای آمورف پایه آهن با کاربردهای سازه ای مدنظر می باشد. رویکردهای اصلی در این تحقیق، ارزیابی تأثیر افزودن عنصر آلیاژی نایوبیم بر دو پدیده تبلور و رشد در یک گروه خاص از این آلیاژها و همچنین بررسی تغییرات سختی و انعطاف پذیری در حالت های آمورف و کریستالی می باشد. ترکیب شیمیایی آلیاژها fe55-xcr18mo7b16c4nbx (x=0, 3) می باشد. تهیه شمش های اولیه در کوره ذوب القایی صورت گرفته و نوارهای موردنیاز بررسی های سینتیکی و ساختاری با استفاده از فرایند ذوب-ریسی (melt-spinning) و همچنین ریخته گری مکشی و سپس عملیات حرارتی در کوره عملیات حرارتی خلأ تهیه شده اند. بررسی های سینتیکی به کمک داده های حاصله از آزمون های اسکن گرمایی افتراقی (dsc) و همچنین تشخیص نوع فازهای تشکیل شده در ساختار با استفاده از آزمون های تفرق اشعه ایکس (xrd) صورت گرفته است. در ادامه، ساختار میکروسکپی به وسیله میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) بررسی شده و سختی سنجی در مقیاس ویکرز بر روی نمونه ها انجام شده است. همچنین آزمون فشار و خمش جهت بررسی انعطاف پذیری آن ها انجام شد. نتایج نشان می دهد که افزودن عنصر آلیاژی نایوبیم به ترکیب شیمیایی آلیاژها، سبب افزایش قابلیت شیشه¬ای شدن آلیاژها می شود. بررسی نوارهای عملیات حرارتی شده مشخص نمود که فاز fe36cr12mo10 با اندازه دانه ?? نانومتر اولین فازی است که پس از انجام عملیات حرارتی مرحله اول در ساختار آلیاژها تشکیل می شود. در فلزات حجیم ? میلی متری پس از ریخته گری به طریق ریخته گری مکشی کامپوزیت آمورف-نانوساختار حاصل شد . نانوکریستال های آهن آلفا تنها دانه های موجود در فلز حجیم ? میلی متری بودند و آلیاژ دارای نایبیوم دارای سختی و استحکام بیشتری بود. با انجام عملیات حرارتی آنیل موردنظر ، در میله های ریختگی افزایش کرنش پلاستیک تا میزان?/? ? مشاهده شد.
مرضیه مرادی محمود نیلی احمدآبادی
چکیده ندارد.
حسام الدین شکوریان محمود نیلی احمدآبادی
چکیده ندارد.
هادی اسدپور محمد حبیبی پارسا
چکیده ندارد.
محمد سیدآقامیری محمود نیلی احمدآبادی
چکیده ندارد.
بشیر حیدریان محمود نیلی احمدآبادی
چکیده ندارد.
حامد شاه میر محمود نیلی احمدآبادی
چکیده ندارد.
سیامک حسین نژاد محمود نیلی احمدآبادی
فولادهای ماراجینگ فوق مستحکم بوده و چقرمگی شکست بالایی دارند. بدلیل هزینه بالای تولید فولادهای ماراجینگ متداول ، جایگزینی نیکل با عناصر ارزان قیمت از لحاظ اقتصادی مورد توجه است . طبق اطلاعات مولف ، مطالعات محدودی روی فولادهای ماراجینگ ریختگی بخصوص نیکل - منگنزدار گزارش شده است . در این تحقیق تاثیر شرایط ذوب ، جایگزینی نیکل با منگنز و افزودن تیتانیم روی خواص انجمادی و مکانیکی فولادهای ماراجینگ بررسی گردید. سه نوع ذوب در قالب فلزی ریخته گری شده و مورد بررسی قرار گرفت . نتایج نشان می دهد که فولاد ریختگی t250 استحکام کششی قابل مقایسه با گرید 200 کار شده داشته ولی از درصد ازدیاد طول نسبی پایینی برخوردار است . فولادهای ریختگی fe-10ni-6mo-3mn و fe-10ni-6mo-2.5mn-0.7ti خواص کششی گرید 200 کار شده را دارند. افزودن تیتانیم و کاهش مقدار منگنز در فولاد fe-10ni-6mo-3mn سبب افزایش خواص کششی و تغییر مکانیزم شکست از مرز دانه ای نرم به داخل دانه ای ترد می گردد. ذوب فولادهای t250 و t300 تحت گاز محافظ نشان داد که در این روش آخال اکسیدی در ساختار فولاد وارد می شود که تاثیر منفی روی خواص مکانیکی آن دارد. با این روش خواص کششی گرید 200 کار شده با ترکیب فولاد t250 کار شده بدست آمد.
علیرضا میرک محمود نیلی احمدآبادی
کاربرد گسترده فولادهای مافوق مستحکم در صنعت ، تحقیق پیرامون روشهای بهینه سازی خواص مکانیکی آنها را ضروری ساخته است . بنابراین روشهای معمول اصلاح ساختار، ترکیب شیمیایی و فرآیندهای حرارتی - مکانیکی در این راستا بکار گرفته شده است . در این پژوهش با انجام روشهای متفاوت عملیات حرارتی که منجر به اصلاح زمینه و تلفیق ساختارهای بینیتی و مارتنزیت تمپر شده را بدنبال دارد، سعی بر ایجاد تلفیق استحکام و چقرمگی مناسب این فولادها در شرایط کاربردی شده است . در این تحقیق با انجام عملیات حرارتی های آستمپر همدما، پی در پی و کوئنچ سربالا، بر روی فولاد 4130، ضمن بررسی تاثیر درجه حرارت و زمان دگرگونی بر مورفولوژی بینیت ، تاثیر آن بر خواص مکانیکی بررسی گردید. ابتدا نمونه های عملیات حرارتی شده توسط میکروسکوپ توری و الکترونی مورد مطالعه قرار گرفت ، سپس با ایجاد ساختار اصلاح شده، نمونه های کشش و ضربه به ترتیب مطابق استاندارد astm e8 و astm e23 تهیه شده و تحت عملیات حرارتی های بهینه قرار گرفت . همچنین به منظور تعیین میزان آستنیت باقیمانده و بررسی پایداری حرارتی و مکانیکی این فاز پس از عملیات حرارتی، آزمایش xrd بر روی نمونه های مذکور انجام پذیرفت . نتایج نشان می دهد که تلفیق مناسب استحکام و چقرمگی توسط ایجاد ساختاری شامل بینیت بالایی با مرفولوژی تخته ای شکل به همراه بینیت پایینی با مورفولوژی سوزنی شکل حاصل از عملیات حرارتی آستمپر پی در پی و همچنین حداکثر استحکام کششی و تسلیم با ایجاد ساختاری شامل بینیت و مارتنزیت تمپر شده حاصل از عملیات حرارتی کوئنچ سربالا بدست می آید. همچنین مشاهده گردید که استحکام و چقرمگی این فولاد پس از انجام عملیات حرارتی های مذکور نسبت به سایر عملیات حرارتی ها از درجه استحکامی بالاتری برخوردار است .
علیرضا قادری محمود نیلی احمدآبادی
به منظور بررسی تاثیر موفولوژی گرافیت، ترکیب شیمیایی و متغیرهای عملیات حرارتی آستمپرینگ بر روی خواص مکانیکی وتریبولوژیکی چدن، پنج نوع چدن با مورفولوژی گرافیت کروی ، فشرده و ورقه ای با ترکیب شیمیایی مختلف ریخته گری شد.عملیات حرارتی آستمپرینگ در دمای 375درجه سانتیگراد در زمانهای مختلف جهت رسیدن به خواص مکانیکی بهینه انجام شد.نمونه های چدنی با خواص مکانیکی بهینه جهت آزمایش سایش انتخاب گردیدند. به علاوه جهت مقایسه ، آزمایش سایش در شرایط مشابه بر روی چدن خاکستری پرلیتی تهیه شده از کفشک ترمز قطار نیز صورت گرفت.
سوزان فرجامی محمود نیلی احمدآبادی
افزودن عناصر آلیاژی به چدن نشکن به منظور بهبود خواص مکانیکی و یا ممانعت از انجام استحاله پرلیتی در ضمن آستمپرینگ صورت می گیرد. لیکن پدیده جدایش میکروسکوپی این عناصر در ضمن انجماد سبب ایجاد تغییراتی در ریز ساختار زمینه چدن می گردد. و بر این اساس، سینتیک واکنش آستمپرینگ تابعی از غلظت موضعی عناصر آلیاژی خواهد بود. در تحقیق حاضر سینتیک استحاله بینیتی در چدن نشکن آلیاژی حاوی 1% منگنز و فولادهای با ترکیب شیمیایی معادل مناطق زمینه چدن مورد مطالعه قرار گرفت. کلیه سیکلهای عملیات حرارتی آستمپرینگ در دستگاه دیلاتومتری بر روی نمونه ها انجام پذیرفت. نتایج آزمایشها مبین تاثیر عنصر منگنز در به تاخیر انداختن شروع استحاله بینیتی در کلیه نمونه های فولادی و چدنی و همچنین طولانی نمودن مرحله اول استحاله در چدن آلیاژی می باشد. حال آنکه وجود عنصر آلیاژی سیلسیم سبب تسریع جوانه زنی فریت بینیتی و در نهایت کاهش زمان نهفتگی استحاله می گردد. همچنین ملاحظه شد که با کاهش دمای آستمپرینگ، میزان کرنش نمونه ها در ضمن استحاله بینیتی بیشتر می شود. از نتایج آزمایشهای دیلاتومتری جهت محاسبه n و k در معادله jma و استخراج دیاگرام های ttt استفاده شد. همچینین به منظور پیش بینی منحنی های c شکل شروع و خاتمه این دیاگرامها، تئوری کلاسیک جوانه زنی و روابط مربوط به آن مورد استفاده قرار گرفتند. با استفاده از نتایج آزمایشهای اشعه x میزان کاربیدهای رسوب کرده داخل فریت بینیتی پایینی و همچنین میزان کرنش در ضمن آستمپرینگ محاسبه گردید.