نام پژوهشگر: مصطفی زهرانی
گل تاب دارابی محمدحسین جمشیدی
از آغاز عمر سه دهه ای جمهوری اسلامی ایران، شش رئیس جمهور از دو حزب اصلی آمریکا یعنی دمکرات و جمهوری خواه بر سر کار آمده اند. اگر چه سیاست هر دو حزب از تقابل و خصومت با جمهوری اسلامی حکایت دارد، اما بیانگر نوعی عدم هماهنگی در شیوه برخورد آنان با این مسأله بوده است. در تحقیق پیش رو، شناسایی وجوه اختلاف و همسانی سیاست دو حزب در قبال ایران و نیز علل و عوامل تاثیرگذار بر آن مد نظر قرار گرفته است. در این تحقیق که در قالب روش توصیفی– تحلیلی انجام شده است، پس از بررسی سیاست دو حزب دمکرات و جمهوری خواه در قبال ایران، این نتیجه به دست آمد که همسویی و ناهمسویی سیاست دو حزب ناشی از تصور آنان در رابطه با تهدید انقلاب اسلامی برای منافع آمریکاست که این تصور قبل از هر چیز مبتنی بر ایدئولوژی دو حزب و تحت تاثیر کنش های انقلاب اسلامی بوده است. این مسأله در فصول: نگرش و بنیان های فکری احزاب دمکرات و جمهوری خواه، دیدگاه و عملکرد دو حزب در رابطه با انقلاب اسلامی ایران، مسأله هسته ای ایران، رابطه ایران با تروریسم، حقوق بشر و صلح خاورمیانه بررسی شد. از چهار مسأله مرتبط با ایران (از دیدگاه جمهوری خواهان و دمکرات ها) یعنی حمایت از تروریسم، تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای، نقض حقوق بشر و مخالفت با فرایند صلح خاورمیانه، دو مسأله اول بیشتر مورد توجه جمهوری خواهان و دو مسأله دوم بیشتر مورد توجه دمکرات ها قرار گرفته است. هر چند در هر دوره همه این مسائل مورد بحث قرار گرفته است، اما جمهوری خواهان به ویژه بعد از حوادث 11 سپتامبر، حمایت از تروریسم و تلاش برای کسب سلاح هسته ای از سوی ایران را بسیار محتمل می دانستند و بر مقابله با آن به هر شکل ممکن تأکید داشتند؛ آنان مخالفت با صلح خاورمیانه را نیز در چارچوب حمایت از تروریسم قلمداد می کردند، ضمن اینکه از دیدگاه آنان این گونه رفتارها نقض حقوق بشر را در ایران تشدید می کرد. در نتیجه محور اصلی جمهوری خواهان در برخورد با ایران حول مقابله با تروریسم و سلاح های هسته ای بوده است. از نظر دمکرات ها، جمهوری اسلامی ایران بنا به همین دلایلی که جمهوی خواهان مطرح می کنند، تهدید به شمار می آید، اما فشارها علیه ایران تا این حد شدت ندارد، زیرا اولاً دمکرات ها پیوندی را که جمهوری خواهان میان تهدیدات ناشی از ایران مطرح می کنند نمی پذیرند و ثانیاً با توجه مشی لیبرال و نگرش آشتی جویانه به مخالفان، رویارویی با ایران را کمتر از جمهوری خواهان مد نظر قرار می دهند. دمکرات ها همچنین با رد یک جانبه گرایی در استفاده از زور، همکاری سایر کشورها را برای حل و فصل مسائل بین المللی مورد توجه قرار می دهند. دمکرات ها بر مسأله حقوق بشر و روند صلح خاورمیانه بیشتر از جمهوری خواهان تأکید دارند؛ با این حال با توجه به اینکه حزب دموکرات معتقد است، هیچ اولویتی مهم تر از تجدید رهبری آمریکا در عرصه جهانی وجود ندارد، حقوق بشر در رده آخر اولویت های تقابل با تهدید جمهوری اسلامی ایران به شمار می آید.
مهدی شاپوری داد احمد سلطانی نژاد
این پژوهش به بررسی سیاست و نقش قدرت های بزرگ درگیر مناقشه هسته ای ایران (آمریکا، روسیه، چین و اتحادیه اروپا) می پردازد و اهمیت متغیر نقش قدرت های بزرگ را در استمرار این مناقشه مورد بررسی قرار می دهد. استدلال اصلی آن، این است که تاکنون قدرت های بزرگ نقش بسیار مهمی در استمرار مناقشه هسته ای ایران ایفا نموده اند. در این راستا، به دلیل نقش برتری که تاکنون آمریکا در این مناقشه داشته، در دو فصل به مطالعه ریشه های استمرار مسئله هسته ای ایران در روابط ایران و آمریکا و سیاست واشنگتن در رابطه با این مسئله پرداخته شده است. در مورد نقش آمریکا در استمرار مناقشه هسته ای ایران، گفته خواهد شد که یک «چرخه منفی برسازی» در روابط واشنگتن-تهران وجود دارد. این چرخه، زمینه مند و تاریخی است. ریشه آن نیز به کودتای 28 مرداد و نقش آمریکا در این کودتا برمی گردد. در چارچوب این نگرش، به نظر می-رسد استراتژی را که واشنگتن در مورد مناقشه هسته ای ایران دنبال می کند، «برچینش هسته ای» است. این استراتژی، نقش غیر قابل انکاری در استمرار مناقشه هسته ای ایران داشته و دارد. در مورد نقش روسیه به عنوان یک قدرت تأثیرگذار بر مسائل مربوط به روابط بین الملل نیز استدلال این پژوهش این است که مسکو، مسئله هسته ای ایران را با برخی از مهمترین مسائل امنیتی پیرامونی خود پیوند زده است. به گونه ای که تکلیف مناقشه هسته ای ایران در نگاه روس ها، از رهگذر سرانجام این مسائل حاصل می شود. در باب نقش و نگاه چین به مناقشه هسته ای ایران نیز استدلال این پژوهش بر آن است که دو عنصر به سیاست پکن درباره این مسئله جهت می دهند: یکی، نوع روابط چین و آمریکا و دیگری، مسئله امنیت انرژی پکن و نقشی که ایران و منطقه خاورمیانه در این راستا ایفا می کنند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که "توازن خواسته ها" میان خواسته های واشنگتن و انتظارات تهران، سیاست اصلی چین در برخورد با مسئله هسته ای ایران است. عدم توانایی تعیین کنندگی پکن در این مناقشه، از دلایل استمرار آن به شمار می رود. نقش اتحادیه اروپا به عنوان یک قدرت تأثیرگذار در مسائل جهانی نیز بررسی شده است. در مورد نقش اتحادیه اروپا در این مناقشه می توان گفت که این اتحادیه نه توانایی اتخاذ یک جهت گیری مستقلانه را در این مورد دارد و نه منافع اش اقتضای چنین حرکتی را می کند. به همین جهت، هر گونه تصمیمی از ناحیه این اتحادیه در این مورد، باید از کانال اجماعی بروکسل-واشنگتن بگذرد. همچنین در این پژوهش، چشم انداز سیاست هر کدام از این بازیگران در رابطه با مناقشه هسته ای ایران مورد بررسی قرار گرفته است.
فرهاد وکیلی مصطفی زهرانی
چکیده تحریم های بین المللی به عنوان یک پدیده بین المللی دارای تاریخ تکاملی است. تحریم های جامعه ملل به عنوان نخستین تجربه تحریم های بین المللی دارای حداقلی از ویژگی های سازمان یافتگی است. تحریم های سازمان ملل متحد در دوران جنگ سرد در این ویژگی گامی به جلو بوده و نهایتاً تحریم های سازمان ملل متحد پس از جنگ سرد از سطح بالایی از سازما ن یافتگی برخوردار است؛ به گونه ای که می توان از آن ها با عنوان تکامل یافته ترین تحریم های بین المللی یادکرد. با توجه به اینکه تحریم های سازمان ملل متحد علیه ایران از سال 2006 آغاز می شود؛ بنابراین، یکی از مصادیق تحریم های بین المللی پس از جنگ سرد محسوب می شود. در این پژوهش با استفاده از نظریه رژیم های بین المللی به طور اعم و نظریه یانگ به طور اخص که رویکرد گروسیوسی دارد، تلاش کرده ایم تا سازوکارهای رژیم بین المللی تحریم و نیز رژیم بین المللی تحریم ایران را که اصلی ترین نمود آن در قطعنامه های شورای امنیت است، مشخص نماییم. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که رژیم بین المللی تحریم با سازوکارهای مشخص، دارای اجزای ماهوی، تصمیم گیری و اجرا و نظارت است و رژیم بین المللی تحریم ایران نیز دربردارنده همین اجزا است. در این رژیم اصول عدم اشاعه، کنترل تسلیحات و امنیتی کردن ایران تشکیل دهنده اصول حقوقی و سیاسی جزء ماهوی؛ قطعنامه های شورای امنیت تشکیل دهنده جزء تصمیم گیری و نهایتاً کمیته تحریم قطعنامه 1737، واحد مرکزی و گروه کارشناسان تشکیل دهنده جزء اجرا و نظارت این رژیم بین المللی محسوب می شوند. کلید واژه: رژیم های بین المللی، تحریم های بین المللی، قطعنامه های شورای امنیت، نظریه یانگ، عدم اشاعه
محمد علی رحیمیان سهراب شهابی
.