نام پژوهشگر: عبدالحمید انصاری

مدلسازی سه بعدی داده های مقاومت ویژه الکتریکی و پلاریزاسیون القایی به روش المان محدود برای آرایش الکترودی مستطیل و صحت سنجی این داده ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1389
  زهرا فلسفین   عبدالحمید انصاری

یکی از آرایش های الکترودی که کاربرد زیادی در مطالعات ژئوالکتریک و پلاریزاسیون القایی دارد، آرایش الکترودی مستطیل است. هدف از این آرایش محدود کردن مناطق وسیع به خصوص در اکتشاف کانسارهای سولفیدی است. بر خلاف کاربرد وسیع آن کمتر به مدلسازی و اعتبار سنجی نتایج حاصل از آن پرداخته شده است. در این تحقیق یک مدل سه بعدی مقاومت ویژه الکتریکی و پلاریزاسیون القایی در حوزه فرکانس برای برداشت های ژئوالکتریک با آرایش الکتریکی مستطیل و با استفاده از روش المان محدود در نرم افزار comsol script توسعه داده شده است. سپس اعتبار سنجی فرآیند معکوس سازی سه بعدی داده های مقاومت ویژه الکتریکی با استفاده مدل های مصنوعی صورت گرفته است. نتایج حاصل از مدلسازی مقاومت ویژه الکتریکی و پلاریزاسیون القایی در حوزه فرکانس نشان می دهند تفسیر کیفی که با استفاده از نقشه مقاومت ویژه الکتریکی ظاهری و درصد اثر فرکانس بدست آمده است، زمانی صحیح است که آنومالی زیرسطحی ابعاد بزرگ، عمق کم و اختلاف رسانایی بالایی نسبت به محیط داشته باشد. همچنین نتایج نشان می دهند آرایش الکترودی مستطیل قادر به تشخیص جهت قرار گیری توده رسانا با کشیدگی در جهت خاص و ضخامت توده رسانا (فاصله عمق فوقانی و عمق تحتانی توده رسانا) نمی باشد. مقایسه بین نتایج دو روش مورد استفاده در آرایش الکترودی مستطیل نشان می دهد، روش مقاومت ویژه الکتریکی نتایج بهتری را نسبت پلاریزاسیون القایی در حوزه فرکانس نمایش می دهد. به طور کلی می توان بیان نمود که آرایش الکترودی مستطیل به تنهایی نمی تواند اطلاعات مناسبی از توده های زیر سطحی بدست دهد. نتایج حاصل از فرآیند معکوس سازی سه بعدی داده های مقاومت ویژه الکتریکی با استفاده مدل های مصنوعی، صحت فرآیند را نشان می دهد.

توموگرافی دو بعدی مقاومت ویژه و ip در تونل های حفر شده در سازندهای رسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1389
  فاطمه رضوی راد   عبدالحمید انصاری

برداشت های ژئوفیزیکی به روش های توموگرافی مقاومت ویژه ی الکتریکی، پلاریزاسیون القایی ( ip) و پلاریزاسیون القایی طیفی ( sip) بر روی دو پروفیل در داخل یکی از تونل هایی که در سازند رسی حفر شده است، انجام شده است. یکی از پروفیل ها خطی در کف تونل و دیگری بر روی کف و دیواره ی تونل (پروفیل کمانی شکل) برداشت شده است. ما در این پژوهش به تفسیر داده های به دست آمده بر روی این دو پروفیل می پردازیم. هدف از این برداشت ها، شناسایی زون آسیب دیده در اثر حفاری (edz) و احتمالا تغییرات لیتولوژیکی نزدیک پروفیل ها می باشد. نتایج را با درزوشکاف های خالی و پر شده ی موجود مقایسه می نماییم و نهایتا توانایی این روش ها را در شناسایی وتفکیک منطقه ی edz بررسی می نماییم. با توجه به نتایج حاصل از توموگرافی الکتریکی بر روی پروفیل خطی و کمانی، مشاهده می شود که ضخامت زون edz کمتر از 50 سانتی متر است. هم چنین نتایج حاصل از توموگرافی الکتریکی در ماه های مختلف (ژوئن و فوریه)، نشان می دهند که، مقادیر مقاومت ویژه در هوای سرد (فوریه) به دلیل کاهش رطوبت داخل تونل بالاتر از هوای گرم (ژوئن) است، در نتیجه ضخامت زون edz در زمستان بیشتر از تابستان است. به عبارت دیگر، تغییرات محتوی آب و به تبع آن تغییرات مقاومت ویژه نیز به صورت تابعی از تغییرات فصلی مطرح شده است. در هوای گرم (ژوئن) محتوی آب بیشتر و درنتیجه مقاومت ویژه کمتر می شود، ولی در هوای سرد (فوریه) محتوی آب کمتر و در نتیجه مقاومت ویژه بیشتر می شود. از نظر متدولوژی، نرم افزارهای متعددی برای تفسیر اندازه گیری های ژئوفیزیکی بر روی پروفیل خطی وجود دارد، ولی برای پروفیل های انحنادار نرم افزاری موجود نمی باشد. در این مسیر به توسعه ی یک مدل دوبعدی در تونل های با مقاطع مختلف (نعل اسبی، دایره ای وغیره) برای برداشت های توموگرافی مقاومت ویژه ی الکتریکی پرداختیم. این مدل دو بعدی با استفاده از روش المان های محدود در نرم افزار کمسول اسکریپت توسعه داده شد. نتایج نشان می دهند که عمق بررسی به شعاع گالری بستگی دارد و ماکزیمم عمق بررسی برابر شعاع آن گالری است.

بهینه نمودن تفسیر لرزه نگاری با استفاده از مدل سازی پیشرو در یکی از مناطق جنوب غربی ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1389
  سعید گل وردی یزدی   عبدالحمید انصاری

برای تفسیر لرزه نگاری انعکاسی درک کامل ساختمان زمین بسیار مهم است. به همین منظور مفسر به مدل سرعتی زمین نیازمند است. در روند معمول پردازش دو مرحله تحلیل سرعت انجام می گیرد. مرحله اول تحلیل سرعت بر روی شات گدر(shot gather) و مرحله دوم در مرحله کوچ انجام می شود. در مرحله کوچ سرعت های حاصل از شات گدر به مکان خود برده می شوند. با توجه به فقدان شات گدر و در دسترس بودن مقطع لرزه ای برانبارش شده زمانی و مقطع لرزه ای کوچ یافته عمقی در این پژوهش، برای ایجاد مدل سرعتی زمین از مدل سازی پیشرو استفاده گردید. برای ایجاد یک مدل مصنوعی جهت مدل سازی پیشرو، اطلاعات عمقی حاصل از مقطع لرزه ای کوچ یافته عمقی استخراج و به وسیله آن یک مدل مصنوعی عمقی ساخته شد. برای ایجاد تغییرات جانبی سرعت در هر لایه، مدل به زون های 25 متری (که همان اندازه نقطه میانی مشترک بود) در جهت افقی تقسیم بندی شد. به هر زون یک سرعت دلخواه داده شد و سپس عملیات ردیابی مسیر پرتو با در نظر گرفتن آرایش ژئوفون ها و منابع لرزه ای بر روی آن صورت گرفت. نتایج حاصل که مقطع لرزه ای زمانی از مدل مصنوعی بود با مقطع لرزه ای زمانی حاصل از زمین مقایسه شد و اختلاف دو مقطع بدست آمد. این سرعت ها آنقدر تغییر داده شد تا این اختلاف حداقل گردد. در نهایت مدل سرعتی بدون استفاده از روش های پردازشی و بدون شات گدر بدست آمد. در نهایت به اهمیت تغییرات جانبی سرعت در هر سازند پی برده شد، چون تغییرات جانبی سرعت در هر لایه بین 22 تا 37 درصد بدست آمد. که این تغییرات با نتایج زمین شناسی انطباق خوبی دارد.

بررسی های هیدروژئولوژیکی معدن سنگ آهن چغارت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان 1389
  زهرا فتح آبادی   عبدالحمید انصاری

زهکشی معادن یکی از اساسی ترین گام هائی است که بایستی در معادن انجام پذیرد تا ضمن کاهش قابل ملاحظه هزینه های حفاری و انفجار، سبب افزایش راندمان تولید می شود. به منظور طراحی سیستم مناسب زهکشی یک معدن روباز لازم است ابتدا جریان آب زیرزمینی آن مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. دراین راستا اطلاعات حاصل از انجام مطالعات اولیه شامل زمین شناسی، تکتونیک، هیدرولوژی و هیدروژئولوژی مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار می گیرد. مطالعه هیدروژئولوژی کانسار چغارت به عنوان موضوع پروژه کارشناسی ارشد می باشد که درآن جهت آب زیرزمینی و رابطه ساختار گسلی معدن با آب زیرزمینی منطقه مورد بررسی قرار می گیرد. برای بررسی وضعیت جریان های آبی در یک منطقه شناسائی ویژگیهای تکتونیکی منطقه امری ضروری است، زیرا معمولاً در محیط های سنگی، شکستگی ها اعم از گسلها و درزه ها، بر مسیر و نحوه حرکت آبهای زیرزمینی تاثیر به سزایی دارند. به منظور شناسایی زون های درز و شکاف دار و شکستگی ها در کارگاه استخراج معدن چغارت اقدام به مدل سازی زمین ساختاری شد. نرم افزارsurpac به عنوان محیط نرم افزاری مورد استفاده در مدلسازی به علت استفاده شرکت استخراج کننده انتخاب گردید. اطلاعات ورودی برای نرم افزار با استفاده از لاگ های اکتشافی، پروفیل های اکتشافی دستی و الکترونیکی تهیه شد. سپس گسل های موجود در هر پروفیل مشخص و شماره گذاری گردید و درنهایت ساختار گسلی منطقه به صورت سه بعدی تهیه گردید. نتیجه مدل سازی انجام شده حاکی از آن است که بلوک تکتونیکی شمال شرقی در واقع تکتونیزه ترین قسمت معدن به شمار می رود که محل مناسبی جهت هجوم آب است. سپس با استفاده از مقایسه محل قرارگیری گسل ها، داده های هیدروژئولوژیکی و بلوک های آبدار در معدن نتیجه گیری انجام گرفت. نتایج حاصل نشان دهنده ارتباط گسل ها با آب های زیرزمینی منطقه می باشد. گسل ها به عنوان محل نفوذ آبهای دشت های اطراف به داخل معدن عمل کرده و در مسیر حرکت آب در داخل پیت نیز نقش اساسی را ایفا می کنند. همچنین با توجه به ضخامت کم آبرفت های دوران چهارم در شمال غرب معدن آب های زیرزمینی معدن در درز و شکاف های معدن وجود دارند و جهت جریان به سمت گود ترین قسمت معدن می باشد. آبدارترین زونهای معدن در قسمت جنوب شرق معدن که تکتونیزه ترین قسمت معدن نیز می باشد وجود دارند.

بررسی ویژگی های ژنتیکی و کانی شناسی کانسارهای آهن زون سنندج-سیرجان و ارتباط آن با میدان مغناطیسی مربوطه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1390
  حامد رحیمی   عبدالحمید انصاری

در این تحقیق ویژگی های ژنتیکی و کانی شناسی کانسارهای آهن زون سنندج-سیرجان مورد مطالعه قرار گرفت. علاوه بر این نتایج انواع روش های دورسنجی و مغناطیس سنجی جهت شناسایی مناطق آهن دار، در محدوده کانسارهای آهن زون سنندج-سیرجان بررسی شد. در این مرحله داده های مغناطیس سنجی هوایی با فاصله پروفیل 7/5 کیلومتر و داده های دورسنجی etm+ استفاده گردید. هدف از مرحله مغناطیس سنجی پاسخ به این سوال بود که آیا رابطه معناداری بین موقعیت و ویژگی های بی هنجاری های نقشه های حاصل از اعمال فیلترهای مختلف بر روی داده های شدت کل مغناطیسی با موقعیت و تیپ های ژنتیکی کانسارهای آهن زون سنندج-سیرجان وجود دارد یا نه؟ در نهایت لایه های اطلاعاتی حاصل از مطالعات زمین شناسی، دورسنجی و مغناطیس سنجی هوایی جهت پتانسیل یابی کانسارهای آهن در زون سنندج-سیرجان با هم تلفیق شدند. پس از بررسی های انجام گرفته مشخص گردید که کانسارهای آهن در زون سنندج-سیرجان شمالی و جنوبی منشا اسکارنی و کانسارهای آهن در زون سنندج-سیرجان میانی منشا رسوبی-آتشفشانی دارند. در مورد کانسارهای اسکارنی، انطباق خوبی بین موقعیت این کانسارها با بی هنجاری های نقشه های حاصل از اعمال فیلتر برگردان به قطب و سیگنال تحلیلی بر روی داده های شدت کل مغناطیسی دیده شد ولی در مورد کانسارهای رسوبی-آتشفشانی چنین انطباقی وجود ندارد. پس از تلفیق لایه های اطلاعاتی مشخص گردید نتایج نقشه نهایی در اغلب برگه های مطالعه شده با موقعیت کانسارهای آهن (به ویژه کانسارهای اسکارنی آهن) شناسایی شده تطابق دارد.

تجزیه و تحلیل داده های ژئوفیزیکی و زمین شناسی کانسار مس رباط پشت بادام یزد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1390
  محمدتقی عرب   عبدالحمید انصاری

این تحقیق به تجزیه و تحلیل داده های زمین شناسی و ژئوفیزیکی این کانسار می پردازد. به منظور تعیین چگونگی تغییر عیار و ضخامت زون کانی سازی در طول رگه های کانه دار، تعداد 4 ترانشه عمود بر امتداد رگه شرقی و تعداد 4 ترانشه عمود بر امتداد رگه غربی، حفر شده و برداشت زمین شناسی و نمونه گیری صورت گرفته است. به منظور بررسی گسترش زون ناهنجاری شارژابیلیته و مقاومت ویژه در محدوده و تعیین پروفیل های ژئوفیزیکی از 4 آرایش الکترودی مستطیلی استفاده شده است. تعداد 4 پروفیل ژئوفیزیکی ip-rs در این محدوده به منظور بررسی کانی سازی در عمق برداشت شده است. نتایج حاصل از مدل سازی داده های ژئوفیزیکی با استفاده از اطلاعات زمین شناسی، بیانگر وجود یک ماسه سنگ ضخیم لایه با رگه های حاوی کانی مس از عمق 20 متری در پروفیل های ژئوفیزیک می باشد.

وارون سازی سه بعدی داده های مقاومت ویژه الکتریکی با استفاده از روش المان محدود
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده مهندسی معدن 1391
  حسینعلی قاری   عبدالحمید انصاری

تفسیر داده های خام ژئوفیزیکی به علت متأثر بودن شکل و عمق آنومالی ها از آرایه های الکترودیِ به کار گرفته شده، اغلب گمراه کننده می باشند. پس برای به دست آوردن مقادیر مقاومت ویژه ی الکتریکی واقعی و تعیین ویژگی های ساختاری کانسارها، مدل سازی وارون بر روی داده های صحرایی انجام می پذیرد. وجود مسئله ی وارون سه بعدی، معلول وجود مسئله ی پیشروی سه بعدی است. مدل سازی پیشرو، حل یک معادله ی دیفرانسیل با مشتقات جزئی و شرایط مرزی خاص توسط یکی از روش های محاسباتی است. در پژوهش حاضر، برای حل معادله ی پواسون سه بعدی از رهیافت اجزاء محدود استفاده شده است. هم چنین با اعمال شرایط مرزی مختلط، مقدار مرز برای حوزه ی حل به جای بی نهایت، در فاصله ی مورد نظر مشخص می گردد، که این کار از محاسبات اضافی و طولانی جلوگیری به عمل می آورد. برای وارون سازی داده های مقاومت ویژه ی الکتریکی اکثراً از روش های حداقل مربعات با قید هموارساز استفاده می شود. این روش ها نیازمند محاسبه ماتریس ژاکوبین هستند. خصوصاً برای حالت سه بعدی، رایانه ای با سرعت و حافظه ی بالا نیاز بوده و زمان زیادی را صرف می کند. در این پژوهش برای کمینه سازی خطا در فرایند وارون سازی سه بعدی داده های مقاومت ویژه ی الکتریکی، الگوریتم گرادیان مزدوج به کار رفته است. در الگوریتم سه بعدی حاضر، برای محاسبه ی گرادیان تابع هدف از روش حالت الحاقی استفاده گردیده است. این تکنیک، برنامه ی وارون سازی را از محاسبه طاقت فرسای ماتریس ژاکوبین بی نیاز می کند. هم چنین برای جلوگیری از اختلالات احتمالی مانند گرادیان های شدید، خصوصاً نزدیک الکترودها در سطح، پارامترهای مدل بعد از هر بار به روز شدن توسط فیلتری هموار می گردند. قابل ذکر است که برنامه ی تهیه شده در این پژوهش، کاملاً انعطاف پذیر بوده و قادر است با هرساختار پیچیده ای مانند تونل، ستون، بلوک سه بعدی از کانسار و غیره انطباق یابد. حال با اعمال یک آنومالی در مدل سه بعدی و برداشت مقاومت ویژه ی الکتریکی توسط روش توموگرافی با آرایه ی دوقطبی-دوقطبی و فاصله الکترودی 1 متر، و هم چنین مقایسه ی نتایج آن با نرم افزارهای استاندارد موجود، قابلیت برنامه ی پیشرویِ سه بعدیِ توسعه داده شده اثبات می گردد. در مرحله ی بعد، طرح وارون سازی سه بعدی نیز بر روی مدل مصنوعی یک تونل نعل اسبی شکل به طور موفقیت آمیز اجرا گردید. برداشت داده های مقاومت ویژه در این مدل با استفاده از توموگرافی الکتریکی و آرایش ونر آلفا بر روی یک پروفیل کمانی شکل با 43 الکترود و فاصله الکترودی 20 سانتی متر صورت پذیرفت. در نهایت قابلیت الگوریتم مذکور با عمال آن بر روی داده های مقاومت ویژه ی الکتریکی گالری شرقی تونل تورنمیر فرانسه اثبات گردید. مدل سازی توصیف شده توسط نرم افزار کمسول اسکریپ صورت گرفته است و کدهای مربوط به آن در محیط متلب نوشته شده است.

استخراج مس از نمونه کانسنگ مس دره زرشک به روش لیچینگ ستونی - استخراج حلالی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده مهندسی معدن 1391
  یوسف شجاعی   عبدالحمید انصاری

فرآیندهای متداول بازیابی مس از کانه های اکسیدی شامل لیچینگ توده ای و استخراج با حلال آلی (sx) می باشند. هدف اصلی این تحقیق مطالعه پارامترهای عملیاتی فرآیند استخراج مس با حلال آلی از محلول حاصل از لیچینگ کانسنگ اکسیدی معدن مس دره زرشک بوده است. طراحی مدار استخراج با حلال آلی در مورد هر معدن مس جدید مستلزم انجام آزمایش های پایه و تعیین مقادیر بهینه پارامترها در این فرآیند می باشد. لذا در این تحقیق پس از مروری بر تحقیقات قبلی انجام شده در زمینه لیچینگ ستونی و استخراج مس با حلال آلی، ابتدا نمونه دریافتی از معدن آماده سازی و شناسایی گردید. سپس آزمایشهای بطری غلتان با هدف بررسی رفتار نمونه و تعیین بازیابی مس و مصرف اسید انجام شد. به منظور دستیابی به محلول باردار مورد نیاز آزمایش های استخراج با حلال، یک ستون لیچینگ به ارتفاع 2/2 متر و قطر 25 سانتیمتر به همراه واحدهای جنبی در آزمایشگاه هیدرومتالورژی طراحی و ساخته شد و آزمایش لیچینگ ستونی بر روی نمونه مذکور (با ابعاد کوچکتر از 2 اینچ) به مدت 75 روز انجام شد. در ادامه ضمن تعیین تعداد مراحل استخراج مورد نیاز در فرآیند استخراج حلالی (با استفاده از دیاگرام مک کیب)، تاثیر پارامترهای عملیاتی شامل نوع رقیق کننده، ph، غلظت استخراج کننده، نسبت فاز آلی به آبی و غلظت اولیه محلول باردار در آزمایشهای استخراج حلالی مورد بررسی قرار گرفت. در مطالعات استخراج با حلال از ماده شیمیایی cp-150 به عنوان استخراج کننده و از رقیق کننده های مورد استفاده در مجتمع مس سرچشمه (حاوی مقدار آروماتیک1/14%) و m103 (حاوی مقدار آروماتیک 2/1%) استفاده گردید و بخشی از آزمایشها بر اساس طرح آماری فاکتوریل کامل انجام شد. عیار مس در نمونه کانسنگ دریافتی معدن دره زرشک حدود 4/0% بود. در آزمایش های بطری غلطان پس از زمان 56 ساعت میانگین بازیابی مس و آهن به ترتیب 75% و15% و میزان مصرف اسید 8/52 کیلوگرم بر تن تعیین شد. در آزمایش لیچینگ ستونی بازیابی مس و آهن پس از 75 روز به ترتیب به ارقام 5/78% و 1/13% رسید و میزان کل اسید مصرفی در ستون معادل 23/34 کیلوگرم بر تن اندازه گیری شد. نتایج آزمایش های استخراج حلالی در شرایط ناپیوسته نشان داد که در حالت استفاده از رقیق کننده m103 با درصد آروماتیک کمتر، درصد استخراج مس بالاتر، سینتیک استخراج سریع تر و تولید یون هیدروژن در اثر فرآیند استخراج کمتر است. همچنین نتایج طراحی آماری آزمایشهای استخراج با حلال نشان داد که عوامل مهم در استخراج مس با حلال آلی از محلول مورد نظر، ph و نسبت فاز است و در محدوده مورد بررسی رقیق کننده تاثیر کمتری بر روی درصد استخراج مس دارد. در شرایط بهینه و تحت شرایط2=ph، نسبت یکسان فازهای آلی و آبی و در طی دو مرحله استخراج با استفاده رقیق کننده m103 بازیابی و ضریب توزیع مس به ترتیب در حدود 8/96% و38/28 به دست آمد.

ارزیابی روش های ژئوفیزیکی با قدرت تفکیک بالا جهت بررسی آنومالی های نزدیک سطح
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده مهندسی معدن 1391
  مهشید محمدزاده کومله   عبدالحمید انصاری

توصیف خصوصیات هندسی و فیزیکی زیرسطحی یک چالش معاصر در بسیاری از زمینه ها از جمله باستان شناسی، زمین شناسی، مسائل مهندسی و زیست محیطی است. ترکیب روش های ژئوفیزیکی با فراهم آوردن اطلاعات مفید در اعماق مختلف از ابهام موجود در تفاسیر که به دلیل عدم دسترسی مستقیم به بی هنجاری ها و عواملی همچون وجود نویزها و محدودیت های ذاتی خاص هر روش ظاهر می شوند، می کاهد. در این پایان نامه سه روش مغناطیس سنجی، gpr و توموگرافی مقاومت ویژه الکتریکی جهت تعیین قدرت تفکیک و مقایسه نتایج هر یک از این روش ها در تعیین بی هنجاری های نزدیک سطح با کاربرد در سایت مطالعاتی اول در محوطه دانشگاه یزد که دو لوله آب رسانی با قطر 25 سانتی متر مدفون در عمق 3متری و همچنین سنگ کف آهکی نزدیک به سطح هدف برداشت بوده است مورد ارزیابی قرار گرفتند. همچنین توموگرافی مقاومت ویژه در سایت مطالعاتی دوم که دهانه تونل شماره 3 معدن دره زنجیر با ابعاد 5/2×5/2 متر و عمق 7 متر بوده است، ارزیابی شد. نتایج نشان می دهند حساسیت و عمق مورد بررسی توسط روش مغناطیس سنجی برای تعیین بی هنجاری مناسب نبوده است. وجود لوله های فلزی در سطح زمین بی هنجاری جانبی با شدت زیاد را تا فاصله 25 متری از آن ها نشان می دهد. قدرت تفکیک مکانی دو روش توموگرافی مقاومت ویژه و gpr در تعیین هر دو بی هنجاری قابل قبول بوده و این دو روش به عنوان دو روش مکمل مناسب در تفسیر شرایط سایت ارزیابی شده اند. به دلیل پایین بودن فرکانس آنتن gpr بی هنجاری مربوط به لوله ها در روی رادارگرام بدون استفاده از اطلاعات جانبی قابل تفسیر نمی باشد. نتایج مدلسازی پیشرو برای مقاومت ویژه الکتریکی با آرایه دایپل-دایپل با فواصل الکترودی مختلف نشان داده است علاوه بر فاصله الکترودی، شرایط زمین شناسی سایت نیز در موفقیت این روش موثر می باشد.

رابطه علّی بین عرضه پول و نرخ ارز تحت دو رژیم نرخ ارز ثابت و شناور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده اقتصاد 1391
  فاطمه رنجبر نوری   مصیب پهلوانی

مدل اقتصاد کلان باز ماندل-فلمینگ ، بیان می دارد که ماهیت و جهت رابطه علّی بین عرضه پول و نرخ ارز وابسته به رژیم نرخ ارز است. در واقع، در رژیم نرخ ارز ثابت ارتباط علّی دو سویه بین عرضه پول داخلی و نرخ ارز برقرار است، در حالی که ارتباط علّی یک سویه و از سمت عرضه پول به نرخ ارز، ویژگی رژیم نرخ ارز شناور است. این مطالعه به بررسی این مسأله در مورد رژیم های ارزی ایران اختصاص یافته است. لزوم بررسی این مسئله مشکلات و چالش ها در زمینه تصمیم گیری ها و سیاست گذاری های ارزی است که اقتصاد ایران با آن مواجه است. با توجه به مشکلات مربوط به حجم نقدینگی و سیاست گذاری های پولی و هم چنین چالش های پیش روی تصمیم گیران و سیاست گذاران اقتصادی در زمینه تعیین نرخ مناسب ارز و رژیم ارزی مناسب با شرایط اقتصادی کشور، تحقیق در این زمینه ضرورت می یابد. امروزه، به علت تغییر و تحولات در نظام های ارزی، متغیر نرخ ارز بیش از گذشته به عنوان یک عامل مهم و کلیدی در سیاست گذاری های اقتصادی خود نمایی می کند. با توجه به ویژگی های نظام ارزی کشور و با استفاده از داده های سری زمانی فصلی برای متغیرهای مربوطه، این ارتباط طی سه دوره، (دوره اول: 1371:4-1353:4، دوره دوم: 1380:4-1372:1، دوره سوم: 1387:4-1381:1 ) بررسی شده است. نتایج حاصل از آزمون علّیت تودا-یاماموتو نشان می دهد که، در دوره اول که رژیم نرخ ارز ثابت است علّیت دوسویه بین حجم پول و نرخ ارز (ریال/دلار) در ایران برقرار است. در دوره دوم که سیاست های ارزی ثابتی در مورد نظام ارزی دنبال نشده است و نظام ارزی یکسانی بر کل دوره حاکم نبوده است، نتایج نشان می دهد که ارتباط معناداری بین متغیرها برقرار نیست. در دوره سوم که رژیم نرخ ارز شناور است ارتباط دو سویه بین متغیرها برقرار است. مطالعه حاضر نشان می دهد که نرخ ارز (ریال/دلار) توسط حجم پول داخلی تحت تأثیر قرار می گیرد. از این رو، ثبات نرخ ارز در رژیم نرخ ارز شناور مستلزم آن است که حجم پول نیز در کشور ثابت باقی بماند. بنابراین، مقامات پولی کشور به ایجاد ثبات در حجم پول نیاز دارند و پیشنهاد می شود که برای جلوگیری از نوسانات نرخ ارز از ابزار کنترل حجم پول استفاده شود.

بررسی هیدروژئولوژی و هیدروژئوشیمیایی چشمه های آبگرم و تراورتن ساز در منطقه توران پشت یزد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده معدن 1391
  مجید مهرکیش   عبدالحمید انصاری

در منطقه توران پشت با شناسایی چشمه های تراورتن ساز، از هفت چشمه نمونه برداری شد و نمونه ها مورد آنالیزهای شیمیای قرار گرفتند. اندازه گیری های صحرایی انجام گرفته شامل اندازه گیری دما، ph، دبی (کیفی)، رنگ، بو، مزه، خروج یا عدم خروج گاز، رنگ تراورتن های اطراف، میزان رشد مواد آلی می-باشد. مقطع و نقشه زمین شناسی منطقه بر اساس مطالعات زمین شناسی و صحرایی و با کمک تصاویر ماهواره ای ترسیم شد. بر اساس مشاهدات صحرایی و اندازه گیری دمای آب چشمه ها در منطقه در راستای انجام این تحقیق، ابتدا با مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری اطلاعات و بررسی کارهای مشابه قبلی به یک دید کلی در مورد موضوع مورد تحقیق دسترسی حاصل شد. در این تحقیق ابتدا در بخش مطالعات دورسنجی با بهره گیری از تصاویر ماهواره etm+ لندست و تلفیق و تفسیر تصاویر منطقه به کمک نرم افزار envi4.7 و اعمال فیلترهای مناسب به بررسی دقیق محل چشمه ها و رسوبات تراورتنی، محل آلتراسیون ها و همچنین عوارض زمین شاختی ناحیه مورد مطالعه پرداخته شد. با مطالعات دقیق زمین شناسی، سنگ شناسی و پترولوژی و همچنین اطلاعات بدست آمده از پردازش تصاویر ماهواره ای، با استفاده از نرم افزا gis اقدام به ترسیم نقشه و مقطع زمین شناسی ناحیه مورد مطالعه شد. با استفاده از داده های مغناطیس هوایی به بررسی گسل های منطقه از نظر عمق آن ها و احتمال ارتباط آن ها با منابع ژئوترمال به وسیله نرم افزار geosoft و همچنین وجود توده های نفوذی آذرین با اعمال فیلترهای خاص، پرداخته شد. با برداشت های صحرایی تراورتن های منطقه مورد بررسی قرار گرفتند. در بخش هیدروژئولوژی با تعیین دقیق محل چشمه ها، با برداشت های صحرایی و نمونه گیری و آنالیز آب چشمه-های فعال و جوشان منطقه با توجه به شیمی آب و کاتیون ها و آنیون های موجود در آن در بخش هیدروشیمی با استفاده از نرم افزار rockworks اقدام به رسم نمودارهای پایپر و استیف شد که در نهایت منجر به بررسی نوع و تیپ آب چشمه ها و بر قراری ارتباط آن ها با گسل و سازندهای احتمالی که آب چشمه ها از آن عبور کرده اند شد. در نهایت با جمع بندی مطالعات و شواهد بدست آمده در منطقه و مقایسه شیمی آب چشمه ها با جداول استاندارد شیمی انواع آب ها به تحلیل کلی اطلاعات پرداخته شد. بر اساس شواهد و بررسی ها ارتباط چشمه ها با گسل های منطقه و منابع زمین گرمایی را نشان می دهد. وجود آلتراسیون ها در اطراف گسل ها شواهدی دیگر برای وجود این منابع ارزشمند می باشند همچنین وجود توده های نفوذی و تفسیر و مقایسه آنالیز آب ها با مقادیر استاندارد، نهایت وجود یک منبع حرارتی در زیر منطقه متصور می شود که البته نیاز به مطالعات و تحقیقات بیشتر در این منطقه می باشد.

بررسی تاثیر گسل دهشیر- بافت بر کمیت و کیفیت آبهای زیرزمینی دشت هرات- مروست با استفاده از روش توموگرافی مقاومت ویژه الکتریکی و مطالعات هیدروژئولوژیکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده مهندسی معدن 1392
  سید محمود موسوی   عبدالحمید انصاری

در این پژوهش با استفاده از برداشت ژئوفیزیکی توموگرافی مقاومت ویژه الکتریکی و همچنین بررسی تصاویر ماهواره ای etm+ در دشت هرات- مروست، به بررسی تاثیرات گسل بزرگ دهشیر- بافت روی کمیت و کیفیت آب های زیرزمینی پرداخته شده است. استفاده از این روش از لحاظ نشان دادن وضعیت مقاومت ویژه سازندهای زیرسطحی در مناطق گسل خورده نسبت به روشهای دیگر از جمله روش سونداژ قائم (ves) مناسب تر می باشد. برداشت صحرایی توموگرافی مقاومت ویژه الکتریکی در 15 کیلومتری شهر هرات طی دو روز انجام شد و پس از آماده سازی داده ها و استفاده از نرم افزار res2dinv به رسم مقطع مدلسازی شده پرداخته شده است. در این پژوهش به منظور بررسی کیفیت و کمیت آب های زیرزمینی، شرایط زمین شناسی سازندهای اطراف و همچنین سطح ایستابی آب های زیرزمینی در غرب و شرق دشت هرات بررسی شده است و به منظور تحلیل نتایج پروفیل توموگرافی مقاومت ویژه از داده های سونداژالکتریکی قائم و نمودارهای حفاری استفاده شده است. طی بررسی های انجام شده مشخص شد که روش ert ، در تشخیص تغییرات مقاومت ویژه به صورت جانبی بسیار مفید می باشد. همچنین با توجه به مقاومت ویژه های اندازه گیری شده، تهیه نقشه هدایت الکتریکی و شرایط زمین شناسی به تفسیر نتایج و تحلیل پروفیل توموگرافی مقاومت ویژه پرداخته و تاثیرات گسل و سازندهای زمین شناسی بر روی کمیت و کیفیت آب های زیرزمینی دشت هرات بررسی شده است. طبق بررسی نمودارهای حفاری و همچنین مطالعات ژئوفیزیکی مشخص شد که سفره های غربی دشت هرات دارای آبدهی بالا می باشد. همچنین با بررسی هدایت الکتریکی آب های زیرزمینی منطقه و توموگرافی مقاومت ویژه برداشت شده مشخص شدکه وضعیت کیفی آبهای زیرزمینی با حرکت در جهت شرقی و شمال شرقی کاهش می یابد.

بررسی روش های تلفیق داده های هیدروژئولوژیکی و ژئوالکتریک در محیط gis (با مقایسه چند مطالعه موردی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده مهندسی معدن 1392
  علی پاسیار   احمد قربانی

مدیران بیش از همه چیز به ابزارهایی راحت و مطمئن نیاز دارند که آن ها را در انجام تصمیم هایی که به طور مداوم یا گاه گاه با آن مواجه هستند، یاری کنند. انواع توابع تجزیه و تحلیل مکانی gis این امکان را می?دهد که با استفاده از نقشه?های ورودی و از طریق عملگرهای تلفیقی، مناطق دارای پتانسیل بالای آب ?های زیرزمینی مشخص و در اختیار مدیران و کارشناسان منابع آب قرار گیرد. توابع تجزیه و تحلیل از لحاظ نحوه عملکرد به انواع مختلفی تقسیم می?شوند که می?توان به روش?های منطق بولین، منطق فازی، همپوشانی شاخص، ترکیب خطی و مجموع ساده وزین و ... اشاره کرد. در ابتدا انواع مدل?ها و سپس روش های تصمیم?گیری چند شاخصه و منطق فازی که خود دارای زیرشاخه هایی نیز هستند، ذکر گردید. این روش ها برای 5 دشت در نقاط مختلف کشور مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج بدست آمده از مطالعات در دشت های مختلف بوسیله وجود یا عدم وجود چاه های بهره برداری، سازندهای آبدار، وجود گسل و سایر شواهد موجود مورد بررسی قرار گرفتند. در دشت سرو بوسیله روش vikor مشخص شد که در قسمت غربی روستای هورسین که در آن نواحی کنگلومرای با سیمان شدگی سست وجود دارد از پتانسیل آبدهی بالایی برخوردار خواهد بود. در دشت گره بیگون – زاهدان فسا نیز مناطق مشخص شده توسط روش topsis با دبی چاه های بهره برداری موجود مقایسه شدند که از همپوشانی قابل ملاحظه ای برخوردار بود. در دشت قبرکیخا نیز مشخص شد که روش ترکیب خطی با وزن های تعدیل شده توسط مدل آنتروپی بهترین نتایج را نسبت به سایر روش های به کار برده شده نشان دادند. در نهایت استلزام گودل مناسب ترین تخمین را در ارزیابی آب های زیرزمینی دشت های کاشان – آران و بیدگل و خیر داشت.

ارزیابی نشانگرهای لرزه ای در تخمین تخلخل مخزن در یکی از میادین نفتی جنوب ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده مهندسی معدن 1392
  محمد لطفی   ناصر کشاورز فرج خواه

اهمّیت تخلخل به عنوان یکی از پارامترهای موثر در مخازن از یک سو و تنوع نشانگرهای لرزه ای که هریک اطلاعات مهمّی در شناخت لیتولوژی و پارامترهای پتروفیزیکیِ اهداف اکتشافی دارند از سوی دیگر باعث شده تا به مدد پشتوانه ی قوی اقتصاد نفت، پیشرفت های بسیاری در قالب نرم افزارها به منظور مطالعه ی تخلخل ارائه گردد. از جمله ی این پیشرفت ها می توان به بررسی همزمان داده های سه بُعدی لرزه ای و چاه نگاری بصورت مدل سازی، وارون سازی، انواع روش های آنالیز و تخمین که همگی بصورت سه بُعدی قابل انجام است، اشاره کرد. با توجه به این موضوع، پس از انجام مطالعات دقیق بر روی پارامتر تخلخل و روش های اندازه گیری آن، نشانگرهای متأثر از این پارامتر و انواع روش های آنالیز رگرسیونی و شبکه های عصبی، مطالعات لرزه ای سه بُعدی به منظور بررسی این پارامتر مخزنی در یکی از میادین نفتی جنوب ایران با بررسی دقیق نگارهای چاه پیمائی و نشانگرهای لرزه ای آغاز گردید. پس از تفسیر افق های تعیین شده در این میدان، با ساخت مدل امپدانس صوتی بصورت پیشرو با استفاده از نشانگرهای لرزه ای و کنترل و ارزیابی توسط داده های چاه نگاری و در ادامه، وارون سازی و بکارگیری روش رگرسیونی با آنالیز تک نشانگری، چندنشانگری و روش شبکه های عصبی، تخلخل در بخش های موردنظر میدان تخمین زده شد. طی فرآیندهای آنالیز و تخمین، علاوه بر تشخیص دو زون متخلخل، مشخص شد که در بین نشانگرهائی که براساس رابطه ی ریاضی، برای مطالعه ی تخلخل مناسب به نظر می رسیدند؛ استفاده از برخی باعث کاهش صحت تخمین می شود. لذا بررسی نشانگرهای موجود از نظر داشتن رابطه ی منطقی با تخلخل که در مطالعات مشابه مورد غفلت واقع شده بود به دقت انجام شد. نتایج بدست آمده به وضوح نشان داد که پس از حذف نشانگرهای غیرفیزیکی و انجام آنالیز مجدد، با افزایش پیوستگی تخمین تخلخل، تخمین انجام شده به شدت بهبود می یابد.

بررسی ارتباط خودپذیری مغناطیسی با کانی شناسی کانسنگ های آهن چغارت و سورک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده مهندسی معدن 1392
  سید محسن دهقان منشادی   سید حسین مجتهد زاده

شدت مغناطیدگی مواد در یک میدان مغناطیسی خارجی به وسیله ضریب تناسب عنوان خودپذیری مغناطیسی شناخته شده است کنترل می شود. در هنگام قرارگیری یک ماده در به h مغناطش (گشتاور مغناطیسی در واحد حجم) القا شده در ماده با میدان ،h میدان مغناطیسی رابطه دارد. در اکتشافات مغناطیسی، خودپذیری مغناطیسی به عنوان یکی از k= m/h صورت عوامل پایه ای است که می تواند باعث تعیین پراکندگی مکانی آن شود. در این پژوهش جهت بررسی ارتباط بین خودپذ یری مغناطیسی، سنگ شناسی و کانی شناسی کانسارهای آهن ایران مرکزی از داده های کانی شناسی و سنگ شناسی و لاگهای حفاری دو کانسار آهن چغارت و سورک استفاده شد. همچنین به کمک دستگاه خودپذیری سنج (کاپامتر) خودپذیری مغناطیسی نمونه های دستی برداشت شده و مغزه های حفاری انتخابی از این دو کانسار اندازه گیری گردید و سپس داده های به دست آمده مورد بررسی قرار گرفت و ارتباط بین خودپذیری مغناطیسی و درصد غنی شدگی مگنتیت feo و نسبت آهن کل به feo مورد بررسی قرار گرفت. پس از بررسی ها مشخص گردید خودپذیری مغناطیسی به طور مستقیم با درصد مگنتیت و نسبت آهن کل به feo و به طور معکوس با نسبت feo ارتباط دارد. به کمک روابط به دست آمده از نمودارهای feo رسم شده میتوان با اندازه گیری خودپذیری مغناطیسی پارامترهای دیگر را به آسانی و با تقریب بسیار خوبی به دست آورد. همچنین با اندازهگیری خودپذیری مغناطیسی بر روی مغزههای یکی از گمانههای کانسار سورک ارتباط این پارامتر با آلتراسیون و هوازدگی نیز مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که خودپذیری مغناطیسی با آلتراسیون و هوازدگی رابطه معکوس دارد.

تلفیق داده های زمین شناسی، دورسنجی و ژئوفیزیک در بررسی کانسارهای مس محدوده کلوت اشرف ها- رباط پشت بادام یزد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده مهندسی معدن 1392
  عباس آسایی   امیرحسین کوهساری

محدوده ی اکتشافی به مساحت 11,647,690 مترمربع درجنوب شرقی حاجی آباد زرین درمنطقه ای به نام کلوت اشرف ها درحدود 90 کیلومتری رباط پشت بادام و 140 کیلومتری شمال شرقی یزد واقع شده است. واحدهای سنگی موجود در منطقه ماسه سنگ، شیل، کوارتزیت، شیست می باشد. دو گسل امتداد لغز باعث یک سری شگستگی های تقریبا شمالی-جنوبی در محدوده شده اند وکانی سازی در امتداد این دو گسل به صورت دو رگه در بخش های شرقی و غربی صورت گرفته است. این تحقیق به تجزیه وتحلیل داده های زمین شناسی، کانی سازی ، ژئوفیزیکی و دورسنجی این کانسار می پردازد. به منظور بررسی گسترش زون ناهنجاری شارژابلیته و مقاومت ویژه در محدوده و تعیین پروفیل های ژئوفیزیکی از 2 آرایش الکترودی مستطیلی استفاده شده است. تعداد4 پروفیل ژئوفیزیکی ip-rsدر این محدوده به منظور بررسی کانی سازی درعمق برداشت شده است. نتایج حاصل از مدلسازی داده های ژئوفیزیکی با استفاده از اطلاعات زمین شناسی، بیانگر وجود یک ماسه سنگ ضخیم لایه با رگه های حاوی مس می باشد. با توجه به تهیه مقاطع نازک و صیقلی مهمترین کانی های شناخته شده شامل مالاکیت، کالکوسیت، کالکوپیریت و کانی های ثانویه آهن شامل گوئیتیت می باشد. همچنین با استفاده از تصاویر ماهواره ایetm+ با استفاده از روش های ترکیب باندی کاذب، نسبت باندی، آنالیز مولفه اصلی، روش کروستا و تهیه نقشه زمین شناسی1:20000 بررسی جامع و دقیقی از مناطق مستعد کانی سازی به منظور فعالیت های اکتشافی انجام گرفته است. در انتها بر اساس مدل همپوشانی شاخص چند کلاسه و منطق فازی با تلفیق تمامی نقشه ها مناطقی برای یافتن اندیس های معدنی مس مشخص گردید که بیشتر در قسمت شرق منطقه قرار می گیرند.

بررسی روشهای ژئوفیزیکی در اکتشاف کانسارهای منگنز با انجام مطالعه موردی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده معدن 1392
  مهران تربتیان   عبدالحمید انصاری

تا کنون جهت شناسایی و اکتشاف ذخایر منگنز یک روش واحد و مشخص ژئوفیزیکی تعیین نشده و علت این امر پیچیدگی کانسارهای منگنز با تغییرپذیری زیاد کانه های مختلف آن می باشد؛ که پاسخ واضح ژئوفیزیکی ای را از خود نشان نمی دهند. بدین منظور در این پژوهش دو روش ژئوفیزیکی مغناطیس سنجی و توموگرافی مقاومت ویژه الکتریکی (ert)، در دو ناحیه معدنی چاواشه و دهبید، با شرایط زمین شناسی متفاوت مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. به منظور شناسایی ذخایر منگنز معدن چاواشه، واقع در استان یزد از روش ژئوفیزیکی ert، بر روی پروفیلی به طول 180 متر استفاده شد. براساس بررسی های ژئوشیمیایی و آنالیزهای شیمیایی صورت گرفته، منشاء چندزایشی (هیدروژنز و گرمابی) برای این ذخایر مشخص شد. با توجه به تشکیل شدن رگه های منگنز در درون سنگ های آهکی کرتاسه و در برگرفته شدن آنها توسط زون های دگرسانی آرژیلیتی (ریولیت ها)، روش ert، پیشنهاد شد. به منظور شناسایی ذخایر منگنز معدن دهبید واقع استان فارس، برداشت های مغناطیس سنجی بر روی 160 نقطه در منطقه صورت گرفت که آنومالی های ضعیف مغناطیسی ای را ایجاد کردند. وجود ترانشه استخراجی نشان می دهد که آنومالی های مغناطیسی ثبت شده مرتبط با هماتیت در هاله آلتراسیون کانه های منگنز می باشد. نتایج حاصل از فیلتر ادامه فراسو حاکی از سطحی بودن این آنومالی ها دارد (حداکثر 20 متر عمق). برداشت توموگرافی مقاومت ویژه الکتریکی بر روی یک پروفیل به طول 200 متر در نزدیکی محل آنومالی مغناطیسی صورت گرفته و مناطق حاوی کانسار منگنز را با مقاومت ویژه الکتریکی 50 تا 130 اهم متر از دیگر مناطق متمایز می کند. در این مطالعات، کانه منگنز پاسخ واضحی به روش های ژئوفیزیکی مقاومت ویژه الکتریکی و مغناطیس سنجی نشان نداد ولی وجود هاله آلتراسیون با خواص واضح ژئوفیزیکی (وجود هماتیت به مغناطیس سنجی و وجود آرژیلیت به مقاومت ویژه الکتریکی) می تواند به طور غیر مستقیم راهنمای اکتشاف آن باشد. ضمنا هر چه هاله آلتراسیون، پیچیدگی کمتری را دارا باشد، احتمال شناسائی کانی سازی منگنز بیشتر خواهد بود.

بهبود روش های تخمین پارامترهای منبع آنومالی های میدان پتانسیل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده معدن و ژئوفیزیک 1393
  کمال علمدار   عبدالحمید انصاری

یکی از روش¬های تفسیر بی هنجاری مربوط به آنومالی های میدان پتانسیل (مغناطیسی و گرانی) استفاده از روش های تخمین پارامتر منبع است. منبع همان توده زیرسطحی مولد آنومالی-های میدان پتانسیل است. این منبع دارای پارامترهای فیزیکی چون مرز، عمق، شیب، مغناطیس بازماند و غیره است که در بین آنها برآورد مرز، عمق و مغناطیس بازماند اهمیت بیشتری دارد. امروزه روش های واهمامیخت اویلر، سیگنال تحلیلی و عدد موج کاربرد بیشتری دارند. هدف اصلی این تحقیق بهبود کارایی و عملکرد این سه روش است. در این تحقیق ابتدا ماهیت ریاضی سیگنال تحلیلی مدل های مختلف از نظر همگن و هماهنگ بودن بررسی و مشخص شد که سیگنال تحلیلی تابعی همگن و غیر هماهنگ است، در نتیجه برای محاسبه مشتق قائم آن نمی¬توان از عملگرهای فوریه (فرکانسی) استفاده نمود. لذا الگوریتمی بر اساس روش اختلاف محدود ارائه و بعد از نوشتن برنامه کامپیوتری آن در محیط matlab نتایج آن توسط بررسی¬های عددی مطالعه شد. همچنین برای تخمین عمق توده های دوبعدی از رابطه تخمین عمق دوبعدی بر اساس ضرایب سیگنال تحلیلی استفاده شد. مزیت این روش این است که در آن از مشتق سیگنال تحلیلی استفاده نمی شود که به این ترتیب مشکل وجود نویز و برجستگی آنها در این روش مطرح نیست. این روش بعد از آزمایش روی داده های مصنوعی مدل های مختلف روی داده های مغناطیسی معدن سنگ آهن سورک در استان یزد به کار برده شد. همچنین بر اساس تانسور سیگنال تحلیلی فیلتر تخمین مرز معرفی گردید. با تلفیق تانسور سیگنال تحلیلی با معادله اویلر معادله خطی تولید شد که با حل آن به روش کمترین مربعات می¬توان همزمان شاخص ساختاری و پارامترهای موقعیتی توده مولد را برآورد نمود.

بررسی سنگ های افیولیتی شمال سبزوار با استفاده از تلفیق داده های زمین شناسی، دورسنجی و ژئوفیزیک در محیط gis به منظور پتانسیل یابی مواد معدنی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده معدن 1392
  سید علی اکبر فروتن   امیرحسین کوهساری

افیولیت ها مجموعه ای از سنگ های آذرین فوق بازی-بازی درونی و بیرونی (گابرو- بازالت) و رسوبات دریایی را شامل می شود. با توجه به اینکه سنگ های افیولیتی در بردارنده ی برخی از مواد معدنی مانند کرومیت، منیزیت، آزبست، سولفید مس و نیکل، پلاتین و منگنز و ... هستند مطالعه آنها در اکتشاف این کانسارها اهمیت خاصی دارد. هدف از این تحقیق بررسی وضعیت واحدهای زمین شناسی و لیتولوژیکی و پتانسیل یابی مواد معدنی در افیولیت های شمال سبزوار می باشد. در این راستا در ابتدا با پردازش داده های مغناطیس هوایی واحدهای افیولیتی و گسل های منطقه شناسایی شدند. سپس پردازش تصاویر ماهواره ای جهت تفکیک واحدهای سنگی صورت گرفت. بدین منظور خصوصیات طیفی واحد های سنگی مختلف مجموعه های افیولیتی، ویژگی های جذبی و انعکاسی هر واحد سنگی مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به این بررسی ها روش های مختلف پردازش تصویر از جمله ترکیب رنگی، نسبت باندی، آنالیز مولفه اصلی، شاخص لیتولوژی و تبدیل mnf بر روی تصاویر ماهوار ه ای etm+ لندست و استر انجام شد و در نهایت با تلفیق این داده ها با داده های موقعیت اندیس های معدنی و نقشه گسل، با استفاده از مدل تلفیق همپوشانی شاخص چند کلاسه، مناطق امید بخش ذخایر کرومیت معرفی گردیده است. در این پژوهش داده های مغناطیس هوایی به خوبی موقعیت افیولیت ها را مشخص کرده اند روش های ترکیب رنگی کشش غیر همبسته و نسبت باندی و تبدیل mnf از جمله روش های موفق پردازش تصاویر ماهواره ای در تفکیک واحدهای سنگی افیولیت های شمال سبزوار بوده اند. در نهایت به دلیل وجود سنگ میزبان مناسب، عملکرد ساختارهای گسلی و وجود اندیس های کرومیت، مستعدترین مناطق برای ذخایر کرومیت عمدتا در مرکز و غرب محدوده تعیین گردید.

استفاده از روش های ژئوفیزیکی در تعیین نفوذ آب از سدهای باطله: مطالعه موردی معدن مس میدوک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده مهندسی معدن 1393
  الهام ساعی نیا   عبدالحمید انصاری

فعالیت معدن کاری با تولید حجم عظیمی باطله همراه می باشد. بخشی از این مواد باطله مربوط به کارخانه فرآوری است که معمولاً در سدهای باطله جمع آوری می گردد. معدن مس میدوک شهربابک استان کرمان دارای دو سد باطله رسوبگیر و آبگیر می باشد. مواد جامد ریزدانه موجود در دوغاب حاصل از مرحله فرآوری، در محل سد رسوبگیر ته نشین شده و آب باقی مانده در محل سد آبگیر ذخیره می گردد. با توجه به نوع سنگ ها و تکتونیک منطقه سد، احتمال نشت آب از سد آبگیر و آلوده شدن محیط پایین دست آن وجود دارد. در این پژوهش احتمال نشت آب از سد آبگیر معدن مس میدوک با انجام مطالعات هیدروژئولوژی و ژئوفیزیک بررسی شد. مطالعات هیدروژئولوژی شامل مطالعات سطح ایستابی منطقه با قرائت عمق آب در 6 گمانه پایشی قرار گرفته در منطقه پایین دست سد و مطالعات هیدروشیمی آب بر روی 18 نمونه آب گرفته شده منابع آبی موجود در منطقه سد و پایین دست سد و آب ورودی به کارخانه تغلیظ، می باشد. مطالعات ژئوفیزیکی با استفاده از دو روش توموگرافی مقاومت ویژه الکتریکی و پتانسیل خودزا در پایین دست منطقه سد و در دیواره شمال شرقی سد آبگیر انجام شد. بر مبنای نتایج حاصل از مطالعات هیدروژئولوژی سطح تراز آب زیرزمینی در منطقه سد آبگیر بررسی شد. نتایج مطالعات هیدروشیمی نشان می دهد که تیپ آب منطقه بی کربناته - کلراته است؛ اما نمونه آب گمانه پایشی شماره 5 که در پایین دست سد آبگیر و در نزدیکی این سد در دیواره شمال شرقی آن واقع شده است، تیپ آب را همانند نتایج نمونه آب سد آبگیر سولفاته – کلراته نشان می دهد. از این رو احتمال آلودگی منابع آبی قرار گرفته در منطقه پایین-دست محور سد آبگیر وجود دارد. در نتایج توموگرافی مقاومت ویژه الکتریکی که به صورت شبه مقاطع مقاومت ویژه ارائه شده است، زونی با مقاومت ویژه الکتریکی کمتر از 20 اهم متر در عمق تقریبی 8 متری از سطح زمین، در تکیه گاه شمال شرقی سد آبگیر مشاهده می گردد. این مقدار مقاومت ویژه احتمال حضور آب در این زون را نشان می دهد. نتایج پتانسیل خودزای برداشت شده به صورت نقشه و منحنی پتانسیل خودزا، آنومالی مثبت پتانسیل خودزا در محدوده مقادیر نشت، منطبق بر نتایج توموگرافی مقاومت ویژه الکتریکی است که تأییدی بر حضور جریان آب می باشد. تلفیق نتایج حاصل از مطالعات هیدروژئولوژی و روش های ژئوفیزیکی و انطباق نتایج نشان دهنده وجود نشت در دیواره شمال شرقی سد باطله آبگیر معدن مس میدوک می باشد.

تخمین تغییرات سطح ایستابی به روش های زمین آماری و شبیه سازی و بررسی تأثیر افت سطح آب بر پارامترهای کیفی و هیدروشیمیایی آبخوان (مطالعه موردی: دشت ابرکوه)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده مهندسی معدن 1392
  ملکه خردمند   فرهاد محمد تراب

هدف از انجام این تحقیق، مطالعه تغییرات سطح ایستابی آبخوان دشت ابرکوه و بررسی تأثیر افت سطح آب بر پارامترهای کیفی و هیدروشیمیایی این آبخوان می¬باشد. روش¬های گرافیکی برای تفسیر داده¬های هیدروژئوشیمیایی و تعیین تیپ آب و رخساره آن به کار برده شد. بر این اساس، تیپ آب، کلروره و رخساره آن کلسیک تشخیص داده شد. از آن¬جا که ارائه روش¬های گرافیکی و آمار کلاسیک، قادر به در نظر گرفتن توزیع مکانی پارامترهای کمی وکیفی آب¬های زیرزمینی دشت نبوده، لذا از زمین¬آمار به عنوان تکنیکی برای این هدف استفاده گردید. هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی کمیت و کیفیت آب زیرزمینی با استفاده از روش¬های زمین¬آماری است. در این تحقیق برای تخمین تراز آب زیرزمینی دشت ابرکوه و تغییرات کیفیت آن از روش کریجینگ معمولی و کوکریجینگ استفاده شده است. بدین منظور علاوه بر تخمین¬های زمین¬آماری از روش شبیه¬سازی زمین¬آماری نیز کمک گرفته شد. به طور کلی هر سه روش به کار گرفته شده، نتایج یکدیگر را تأیید کرده¬اند. در این پژوهش از میانگین واریانس تخمین برای تعیین سطح اعتماد استفاده شد. روش¬های شبیه¬سازی و کوکریجینگ به ترتیب نسبت به روش کریجینگ معمولی دارای میانگین واریانس کمتر و بالتبع دقت بالاتری در برآوردها می¬باشند. علاوه بر آن، نتایج حاصل ازروش کوکریجینگ با کریجینگ معمولی برای برآورد کلر به کمک معیار آماری rmse مورد ارزیابی قرار گرفت که برتری روش کوکریجینگ (rmse=1.338) را نسبت به کریجینگ معمولی (rmse=2.046) نشان داد. اعتبارسنجی روش¬های شبیه¬سازی نیز با مقایسه هیستوگرام داده¬های خام و شبیه¬سازی شده صورت گرفت که نتایج شبیه¬سازی را تصدیق می¬کند. مشاهدات نشان داد حداکثر و حداقل ارتفاع سطح آب در سال1390، 1750 و 1409 متر می¬باشد و سطح آب زیرزمینی با تبعیت از توپوگرافی، روند غربی- شرقی دارد. کیفیت آب آبخوان نیز با همین روند از منطقه تغذیه به سمت تخلیه رو به کاهش است. ولی در بخش غرب و شمال شرق محدوده با افت کیفیت آب رو به رو هستیم. علت آن می¬تواند تمرکز مناطق مسکونی و ورود فاضلاب¬های شهری به منابع آب زیرزمینی باشد. افت کیفیت آب در بخش شمال شرق منطقه علاوه بر وجود مناطق مسکونی، می¬تواند ناشی از وجود رسوبات حاوی کانی¬های نمک¬دار سازندهای دوره نئوژن باشد.

مدل سازی هندسی – زمین شناسی کانسار سنگ آهن چغارت به منظور مشخص نمودن کنتانت ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده مهندسی معدن 1387
  مجید تقی زاده   عبدالحمید انصاری

یکی از اهداف اساسی این پژوهش تخمین مرز باطله-کانسنگ برای قسمت باقیمانده ذخیره است. مدل هندسی کانسار چغارت تهیه شد. نرم افزار سورپک به عنوان محیط نرم افزاری مورد استفاده در مدلسازی انتخاب شد. هدف از این قسمت تخمین مرز باطله و کانسنگ، مرز کانه کم عیار و پر عیار آهن و مرز کم عیار و پر عیار فسفر در افق های استخراجی بود.

مدل سازی هندسی – زمین شناسی کانسار سنگ آهن چغارت به منظور مشخص نمودن کنتانت ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده مهندسی معدن 1387
  مجید تقی زاده   عبدالحمید انصاری

یکی از اهداف اساسی این پژوهش تخمین مرز باطله-کانسنگ برای قسمت باقیمانده ذخیره است. مدل هندسی کانسار چغارت تهیه شد. نرم افزار سورپک به عنوان محیط نرم افزاری مورد استفاده در مدلسازی انتخاب شد. هدف از این قسمت تخمین مرز باطله و کانسنگ، مرز کانه کم عیار و پر عیار آهن و مرز کم عیار و پر عیار فسفر در افق های استخراجی بود.

تعیین نقطه شروع رسوب آسفالتین به روش ویسکومتری و مدل مایسلیزاسیون
thesis دانشگاه آزاد اسلامی واحد لامرد - دانشکده مهندسی 1394
  کورش نیک روز   عبدالحمید انصاری

یکی از مهمترین معضلات صنعت نفت در زمینه های استخراج و بهره برداری، انباشت نفت خام در مخازن سطح الارضی و خطوط انتقال نفت، تشکیل مواد آلی سنگین(آسفالتین و واکس) و به دنبال آن ایجاد رسوب درون سازندهای نفتی، تاسیسات و خطوط انتقال نفت خام می باشد. تغییر در شرایط ترکیب، دما و فشار نفت خام سبب تشکیل رسوب آسفالتین می شود، بنابراین اهمیت تعیین نقطه شروع رسوب، برای عملیات برداشت از مخازن نفتی روشن است. در این پژوهش مطالعات جامعی بر مدل های مختلف پیش بینی نقطه شروع و تکنیک های مختلف تعیین نقطه شروع رسوب آسفالتین صورت گرفته است و با استفاده از روش ویسکومتری نقطه شروع رسوب آسفالتین یک نمونه نفت خام مرده تعیین شده است. سپس با استفاده از دیدگاه معادلات حالت و هم چنین مدل تشکیل مایسل های آسفالتین نقطه شروع برای نفت خام مورد استفاده پیش بینی گردیده است و نتایج مقایسه شده است. نتایج نشان میدهد در مدل مایسلیزاسیون همانند مدل معادله حالت قبل از نقطه شروع، میزان رسوب برابر صفر می باشد و با افزایش حلال رسوب دهنده میزان رسوب افزایش می یابد تا در نهایت به مقدار ثابتی میرسد زیرا اضافه کردن حلال نرمال هپتان باعث میشود رزین های بیشتری در هپتان حل شود. از بعد از نقطه شروع شیب افزایش شدیدی می یابد و سپس ثابت میشود.

بررسی ارتباط خواص ژئوفیزیکی خاک ها با خواص فیزیکی و شیمیایی آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده مهندسی معدن 1393
  صغری کونانی   عبدالحمید انصاری

سه نمونه خاک از سایت ژئوفیزیک دانشگاه یزد تهیه و هر یک از این سه نمونه در هشت طبقه بندی بین ابعاد 75 میکرون تا 841 میکرون تقسیم شد. چون در تست تراکم استاندارد حجم خاک زیادی مورد نیاز است، تعریف شرایط بهینه برای تست تراکم در قالبی با حجم کمتر ضروری شد. پس از تعیین شرایط بهینه برای تست تراکم (3 ضربه در هر لایه تراکم) در قالبی با قطر 6/5 سانتی متر و اندازه گیری رطوبت بهینه نمونه ها، مقدار سرعت موج تراکمی و مقاومت ویژه الکتریکی در 24 نمونه و در سه رطوبت اندازه گیری شد که یکی از این رطوبت ها مقدار رطوبت بهینه نمونه است. ب

مدل سازی هیدروژئولوژیکی سازند سخت کارگاه استخراج روباز معدن سه چاهون (آنومالی xi)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده مهندسی معدن 1393
  مجتبی دارابی   عبدالحمید انصاری

در سال های اخیر افزایش عمق معدنکاری و وجود ذخایر زیرسطحی در بستر سنگی سبب گردیده تا مطالعات هیدروژئولوژی در بدست آوردن اطلاعاتی دقیق از محیط ناهمگن سازند زیرسطحی موثر باشد. به عبارتی با تغییر جنس سازندها با افزایش عمق از آبرفت به سنگ، پیچیدگیهای مساله نیز بیشتر میگردد. به نحوی که جریان دیگر در تمام محیط انتقال نمییابد و تنها توسط مجراهایی نظیر شکستگیها و گسل های منطقه جابجایی صورت میگیرد. با این تفاسیر ابتدا لازم است تا ناپیوستگیها شناسایی شده و سپس به بررسی نحوه حرکت جریان در این محیط ناهمگن پرداخته شود. با توجه به حضور آب در پیت های شمالی و جنوبی معدن سنگ آهن سهچاهون، در این تحقیق سعی شده تا شناختی از وضعیت هیدروژئولوژی محدوده انجام پذیرد و با توجه به هجوم آب به درون کارگاه استخراج به مدلسازی جهت جریان در محدوده پرداخته شود.در انجام این تحقیق با گردآوری اطلاعات گوناگون اعم از اطلاعات زمین شناسی، مورفولوژی، تکتونیکی، هواشناسی، ژئوفیزیک، ژئوشیمی، هیدروژئولوژی و اطلاعات زیرسطحی کسب شده از حفاریها، سعی شده تا یک نظریه جامع و کامل در زمینه هیدروژئولوژی محدوده معدن سهچاهون ارائه گردد. در ابتدا با بررسی نتایج نمونههای هیدروشیمی تهیه شده سعی در مشخص کردن تیپ آب های موجود در بخش آبرفتی و سنگی گردید. بررسی دادههای مربوط به بارش و تبخیر، بررسی شکستگی ها و گسل های منطقه و بررسی داده های مربوط به آزمایش های لوژن و لوفران از مراحل انجام گرفته میباشد. با استفاده از اطلاعات زمین شناسی سطحی و مقاطع موجود و همچنین با استفاده از اطلاعات گمانه های لیتولوژی حفر شده در محدوده کارگاه استخراج و اطراف آن به ساخت مدل سه بعدی زمین شناسی پرداخته و سپس خروجی این مدل به عنوان هندسه آبخوان در نظر گرفته شد. در مرحله بعد به مدلسازی کمی حوضه آبریز در حالت پایدار به منظور تعیین شرایط مرزی مدل هیدروژئولوژی محدوده اطراف معدن به ابعاد 5/5 کیلومتر مربع پرداخته شد. سپس با هدف پیش بینی تغییرات سطح ایستابی در سالهای آتی مدل ناپایدار حوضه آبریز از سال 1379 تهیه شد. به منظور صحت سنجی نتایج مدلسازی عددی انجام گرفته اقدام به نمونه برداری سطح ایستابی از پیزومترهای موجود در محدوده و در 4 نوبت گردید.وجود ناهمگنی در مقیاس کارگاه استخراج نشان دهنده عدم وجود یک آبخوان مشخص میباشد. همچنین به علت قرار گرفتن معدن در محیط بیابانی آبهای موجود در منطقه دارای غلظت بالای یونهای کلر، سدیم و پتاسیم میباشند. نتایج حاصل از مدلسازی عددی حوضه اّبریز در حالت پایدار با 61 درصد همبستگی قابل قبول می باشد. ورودی آب در مدل کارگاه استخراج روباز از قسمت جنوب شرقی و خروجی آن از قسمت شمال غربی محدوده است. نتایج مدلسازی ناپایدار همبستگی بالای 94 درصد را در سال 83 و 90 درصد را در سال 93 نشان میدهد. با توجه به نتایج مدل، تغییرات سطح ایستابی برای دوره های زمانی 6 ماه، یکسال، دوسال و پنج سال آینده پیشبینی گردید. میزان تغییرات هد آب پیش بینی شده در طول دورههای زمانی متفاوت کم میباشد. وجود شکستگیها سبب نوسانات شدید در سطح ایستابی منطقه میشود که این موضوع هم از داده های واقعی و هم از طریق مدل بدست آمد.

مدلسازی داده های پلاریزاسیون القائی فرکانسی با در نظر گرفتن اثر جفت شدگی الکترومغناطیسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده معدن 1393
  کاظم ملک پور دهکردی   عبدالحمید انصاری

روش (sip) به عنوان یک روش ژئوفیزیکی نقش بسیار مهمی در اکتشافات زیرسطحی از جمله اکتشافات باستان شناسی، هیدروژئوفیزیک، مسائل زیست محیطی و ... دارد؛ با این وجود کاربرد این روش با محدودیت های جدی به دلیل اثر جفت شدگی الکترومغناطیس روبرو شده است. این اثر به دلیل القای جریان الکتریکی متناوب از طریق کابل جریان متصل به زمین رسانای الکتریکی است. این اثر القائی باعث تغییر پتانسیل الکتریکی ثبت شده بین دو نقطه پتانسیل می گردد، بطوری که عاملی بر پنهان ماندن پاسخ قطبش القائی زمین می گردد. تعداد اندکی روش برای حذف اثر مذکور توسط محققین پیشنهاد شده است که هر کدام دارای محدودیت ها و فرض های زیادی، چه در مدل قطبش القائی زمین و چه در ساده سازی معادلات مربوطه، بوده و کارائی آن را در عمل با مشکل مواجه کرده است که این امر به دلیل عدم شناخت کافی از آن است. در این مطالعه به منظور درک بهتر اثر جفت شدگی الکترومغناطیس به بررسی روش های عملی در کاهش این اثر پرداخته می شود. این روش ها به نحوه ی چینش کابل مرتبط است. نتایج نشان می دهد که می توان از آرایش هائی که نسبت سیگنال به نوفه ی بزرگ تری دارند (برای مثال، آرایش شولمبرژر) نیز در مطالعات قطبش القائی طیفی استفاده کرد؛ ولی چینش کابل باید به نحوی باشد که اثر جفت شدگی الکترومغناطیس در کم ترین مقدار ممکن باشد. همچنین پاسخ القای خالص که بخشی از پاسخ القای متقابل می باشد از طریق روش های عددی و تحلیلی برای نیم فضای الکتریکی هموژن بدست آمد. این مدل سازی ها گامی بلند در شناخت بهتر اثرات القائی، پاسخ قطبش القائی زمین و پاسخ کل القای متقابل می باشند. در این راستا به بررسی پارامترهای قطبش القائی زمین و اثرات آن ها بر پاسخ القای خالص و القای متقابل پرداخته شده است. همچنین مدل سازی پاسخ القای خالص از طریق مدل های تجربی و ریاضی ساده (مانند کول-کول) صورت گرفت و نتایج نشان داد که هندسه ی آرایش الکترودی (a وn) و رسانائی نیم فضای زیرسطحی تأثیر بسیار زیادتری نسبت به پارامترهای قطبش القائی زمین بر پاسخ القای خالص دارند؛ در صورتی که تاکنون اثر این پارامترها بر پاسخ کل القای متقابل بررسی شده است. در نهایت این که به نظر می رسد روش ارائه شده از سوی گروسکا در استفاده از پاسخ القای متقابل زمین نیم فضای هموژن با رسانائی حقیقی به جای پاسخ القای خالص زمین با خطای زیادی همراه می باشد.

: تضعیف نوفه داده های نگار تشدید مغناطیس هسته ای (nmr) با استفاده از تبدیل گسسته موجک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده مهندسی معدن 1394
  بهروز فیل زاده   عبدالحمید انصاری

سیگنال های تشدید مغناطیس هسته ای همواره دارای نوفه هستند که میتوانند پردازش را دچار مشکل کنند روش های متعددی برای رفع نوفه از سیگنال بیان شده است یکی از این روش ها روش تبدیل موجک است .

تلفیق داده های دورسنجی، زمین شناسی و مغناطیس در پتانسیل یابی و اکتشاف کانسارهای آهن در زون سنندج - سیرجان، حدفاصل سیرجان و حاجی آباد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده مهندسی معدن 1394
  سجاد عیسوند   امیرحسین کوهساری

زون سنندج - سیرجان بخشی از کوهزایی زاگرس است با طولی برابر 1500 کیلومتر و عرضی معادل 120-200 کیلومتر که با روندی شمال غربی- جنوب شرقی بین بلوک ایران مرکزی و رشته کوه زاگرس قرار دارد. در این تحقیق داده های مختلف زمین شناسی، روش های دورسنجی و مغناطیس سنجی جهت شناسایی پتانسیل های احتمالی کانی زایی آهن در زون سنندج – سیرجان و حد فاصل نیریز تا سیرجان به دلیل حضور کانسارهای آهن گل گهر در این ناحیه و در دسترس نبودن اطلاعات مختلف از ناحیه حد فاصل سیرجان تا حاجی آباد، بررسی شد. هدف از این تحقیق بررسی ارتباط اندیس سنگ آهن چاه قلعه با کانسارهای آهن شناخته شده گل گهر به دلیل نزدیکی این اندیس به کانسارهای سنگ آهن گل گهر و قرارگیری آن در زون آهن خیز سنندج – سیرجان و نیز شناسایی پتانسیل سایر اندیس های سنگ آهن در حد فاصل اندیس چاه قلعه و کانسارهای گل گهر بوده است.

مدل سازی نشست زمین در اثر زه کشی و برداشت آب های زیرزمینی با استفاده از روش المان مرزی(مورد مطالعاتی: دشت یزد-اردکان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده معدن 1394
  سیامک زارع حصاری   عبدالحمید انصاری

به طور معمول خسارت های ناشی از فرونشست و شکاف های زمین، همچون تخریب سیستم های آبیاری، خاک های حاصل خیز کشاورزی، آسیب به سازه ها، ایجاد اختلال در خطوط آبرسانی، گاز و فاضلاب، ترمیم ناپذیر، پرهزینه و مخرب هستند. فرونشست زمین در اثر عوامل مختلفی اتفاق می افتد که در این میان استخراج بیش از حد آب زیرزمینی و به دنبال آن افت سطح آب، علت اصلی نشست در اکثر مناطق ایران از جمله دشت یزد- اردکان است. در نشست زمین به دلیل افت سطح آب زیرزمینی عواملی چون خواص مکانیکی خاک، ناپیوستگی ها، ضخامت لایه ی آبدار و ضخامت لایه ی فوقانی دخالت دارند که در این تحقیق به-منظور بررسی تاثیر این عوامل در فرونشست زمین، همچنین تعیین میزان فرونشست در اثر افت سطح آب زیرزمینی در چند منطقه از دشت یزد- اردکان از روش های عددی المان محدود و المان مرزی غیر مستقیم استفاده شده است. به این منظور در رابطه با روش المان محدود از نرم افزار plaxis دوبعدی و برای روش المان مرزی از کدsemiq و semiq-cr استفاده شده است.

ارزیابی آسیب پذیری آبخوان دشت اوان با استفاده از مدلهای ریاضی و gis
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1386
  آسیه رحیم خانی   عبدالحمید انصاری

چکیده ندارد.

تعیین ارتباط بین کانی زایی مس و عناصر ساختاری با استفاده از داده های rs و ژئوفیزیک هوایی در محیط gis در گستره ورقه 1:100000 چهارگنبد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1386
  زینب باغ فلکی   عبدالحمید انصاری

چکیده ندارد.

ارزیابی پتانسیل معدنی محدوده 1:250000 انار با تلفیق داده های ژئوفیزیک هوایی و دورسنجی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1386
  رضا بهادری   عبدالحمید انصاری

چکیده ندارد.

مقایسه طراحی لرزه نگاری سه بعدی قبل و بعد از برداشت با مطالعه موردی در شمال آفریقا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1387
  محمدجواد علی عمرانی   عبدالحمید انصاری

چکیده ندارد.

کلاسترینگ داده های هیدروشیمیایی معدن گل گهر سیرجان با استفاده از روش های گرافیکی و آمار کلاسیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1387
  ایمان بهنام   عبدالحمید انصاری

چکیده ندارد.

تجزیه و تحلیل داده های میدان پتانسیل در بعد فرکانس در تعیین وی‍ژگی های توده های معدنی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1388
  کمال علمدار   حسین مجتهدزاده

روش های میدان پتانسیل شامل مغناطیس سنجی و گرانی سنجی کاربرد گسترده ای در اکتشاف کانسارها دارند. پیشرفت سریع تکنولوژی از یکسو و حجم وسیع داده های برداشت شده در مقیاس های وسیع (چهارگوش های زمین شناسی) باعث پیدایش و کاربرد روش های تفسیر اتوماتیک و نیمه اتوماتیک در کمی سازی توده های سبب شونده آنومالی میدان پتانسیل شده است. این روش ها عمدتاً در حوزه فرکانس صورت می گیرد و شامل تخمین عمق، تخمین مرز، تخمین پارامترهای مغناطیس شدگی و تبدیلات است. هدف از انجام این پژوهش بررسی و تجزیه و تحلیل هر یک از این روش ها و معرفی قابلیت های آنها می باشد. در این پژوهش ضمن بررسی هر یک از این روش ها سعی شده است شرایط، قابلیت ها و محدودیت های هر روش بررسی شود. برای این منظور روش های مذکور بر روی داده های مصنوعی مدل های مختلف و نیز بر روی داده های پتانسیل واقعی در مقیاس محلی و ناحیه ای اعمال شده است. داده های مورد استفاده مربوط به داخل کشور (مناطق گل گهر، سیریز کرمان، شاهرود، ندوشن، چهارگوش آباده) و خارج از ایران بوده اند. از روش های تخمین عمق می توان به روش های سیگنال تحلیلی، مشتق قائم سیگنال تحلیلی، اویلر دیکانولوشن، تصویر سازی پارامتری توده ((spi، عدد موج برجسته (elw) و تحلیل طیف انرژی (psa) اشاره کرد. چون اکثر روش های تخمین عمق در نقاط مرزی توده کار می کنند در نتیجه قبل از تخمین عمق توده می بایست توسط فیلترهای مختلف مرز توده تعیین شود. استفاده از فیلتر های مختلفی چون فیلترهای مشتق، فیلترهای فاز محلی، فیلتر سیگنال تحلیلی و فیلتر جدید معرفی شده در این نوشته به نام سیگنال تحلیلی زاویه تیلت (asta) سبب تخمین مرز توده ها خواهد شد. تخمین پارامترهای مغناطیسی توده شامل زاویه میل و انحراف بردار مغناطیس شدگی توده از اهمیت ویژه ای برخوردار است و در تبدیلات مغناطیسی کاربرد گسترده ای دارد. نتایج تحلیل داده های میدان پتانسیل در مقیاس محلی و ناحیه ای بهترین روش تخمین مرز را فیلترهای فاز محلی، سیگنال تحلیلی و فیلتر جدید سیگنال تحلیلی زاویه تیلت معرفی می کند. از بین روش های تخمین عمق معرفی شده، روش های elw، psa و spi نتایج دقیقتری را ارائه می کند.

ارزیابی برنامه های آموزشی بانک مرکزی در ارتباط با افزایش مهارت های شغلی در فاصله سالهای 1357-70
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1372
  عبدالحمید انصاری   علی رضاییان

تحولات شگرف و حیرت افزای دهه های پایانی قرن بیستم مطابق اذعان قریب به اتفاق پژوهشگران و صاحب نظران مرهون عنایت بشریت به امر آموزش با هدف انتقال دانش بشری به نسلهای آینده و ارتقاء آگاهی ها به منظور ایجاد روحیه تحقیق و پژوهش گری و در نتیجه تحقق توسعه علمی و کشف حقایق هرچه بیشتر جهان خلقت بوده است . از آنجا که امر آموزش از موثرترین وسایل و ابزارهای انطباق و سازگاری کارکنان با شرایط متحول دنیای کنونی ایت ، ایجاد تحول در طرز تلقی مدیران و آشنا نمودن آنان با مسایل اساسی آموزش و همینطور آماده سازی کارکنان به منظور افزایش شایستگی های اداری آنان برای پذیرش مسئولیت های بالاتر و ارتقاء سطح کارائی آنان به توجه به عنایت ویژه ای نیازمند است . تحقیق حاضر با هدف سنجش رابطه علی و معلولی بین دو عامل آموزش و ارتقاء توانائی های کارکنان آموزش دیده در بانک مرکزی انجام پذیرفته است . گرچه آموزش ها در بانک مرکزی با دو هدف ارتقاء کیفی و ماهوی اطلاعات کارکنان و افزایش معلومات کاربردی و عملی به مرحله اجرا در می آید ولی تاکید بر نوع دوم آموزش از اولیت خاصی برخوردار است . برای سنجش تاثیر آموزش ها از دو روش استفاده به عمل آمده است : 1 - مقایسه نمرات ارزشیابی سالیانه کارکنان در بخش هائی که مستقیما" با آموزش ارتباط دارند در دو مقطع زمانی ماقبل و مابعد آموزش که این نمرات به دلیل کلیشه ای وغیر واقعی بودن فاقد ارزش تشخیص داده شد. 2 - توزیع پرسشنامه و استخراج نتایج آماری . که نتایج حاصل از بکارگیری این روشها برای ارزیابی عملکرد آموزش ها از طریق مطالعه بر روی فرضیه های ذیل اعمال گردید. 1 - آموزش ضمن خدمت در بانک مرکزی موجب افزایش مهارت های شغلی کارکنان می شود. (فرضیه اهم) 2 - آموزش ضمن خدمت در بانک مرکزی در افزایش معلومات مرتبط با کار موثر است . (فرضیه فرعی) 3 - آموزش ضمن خدمت در بانک مرکزی در افزایش سرعت کار موثر است . (فرضیه فرعی) 4 - آموزش ضمن خدمت در بانک مرکزی در افزایش دقت در کار موثر است . (فرضیه فرعی) لازم به تذکر است که فرضیه اهم با قوت تائید ولی صحت فرضیات بعدی با توجه به میزان تحصیلات و موقعیت شغلی نتایج متفاوتی را به دست داد.