نام پژوهشگر: فرهاد شیرانی بید آبادی
سکینه احمدی فرهاد شیرانی بید آبادی
چکیده امنیت غذایی در گذشته تنها در سطح جهانی و ملی مورد توجه قرار می گرفت ؛ بر این اساس ، فقط عرضه اقلام خوراکی برای تامین امنیت غذایی مد نظر بود؛ اما بعد از تعریف بانک جهانی از امنیت غذایی در سال 1986 ، امنیت غذایی بر پایه سه رکن عرضه پایدار غذایی ، دسترسی و موجود بودن غذا استوار گردید . با توجه به این، علاوه بر ضرورت برآورد وضعیت امنیت غذایی در سطح ملی که از طریق تراز نامه های غذایی امکان پذیر است ، نیاز به تخمین وضعیت امنیت غذایی در سطح خانوار نیز احساس می شود . با توجه به این نیاز در این تحقیق سعی شده است تا با استفاده از روش شاخص استراتژی مقابله به برآوردی از وضعیت امنیت غذایی خانوار در شهرستان علی آبادکتول استان گلستان دست یابیم .به این منظور نمونه ای به حجم 400 انتخاب و با استفاده از تخصیص متناسب با حجم، تعداد 208 پرسشنامه در مناطق روستایی و تعداد 199 پرسشنامه در مناطق شهری شهرستان علی آبادکتول تکمیل گردید . پس از وزن دهی به سوالات و گزینه ها و محاسبه مقدار استراتژی مقابله در نواحی شهری و روستایی، مشخص گردید که حداکثر مقدار استراتژی مقابله در نواحی شهری 96 و حداقل آن صفر می باشد .همچنین ، مقدار حداقل و حداکثر استراتژی مقابله درنواحی روستایی به ترتیب 5/102 و صفر می باشد . نتایج این تحقیق نشان می دهد که 81/82 درصد ساکنین مناطق شهری و 15/96 درصد ساکنین مناطق روستایی حداقل از یک استراتژی مقابله در هفته استفاده می نمایند . سپس با استفاده از نرم افزار e-views به بررسی عوامل موثر بر استراتژی مقابله پرداختیم که مشخص گردید؛ عامل درآمد اثر منفی و معنی داری بر مقدار استراتژی مقابله داشته و عوامل تعداد افراد خانوار و اعتیاد سرپرست خانواراثر مثبت و معنی داری بر مقدار استراتژی مقابله خواهند داشت. کلمات کلیدی: شاخص استراتژی مقابله، امنیت غذایی، علی آبادکتول، خانوار، درآمد، اعتیاد.
امین آقاجانی فرهاد شیرانی بید آبادی
توسعه یا تحدید کشت محصولات کشاورزی در مناطق مختلف باید با توجه به محدودیت منابع و زمین های حاصل خیز کشاورزی صورت گیرد و این مسئله لزوم طراحی یک مدل چند منطقه ای الگوی کشت محصولات زراعی را آشکار می کند؛ مدلی که در عین فراگیری و یک پارچه بودن، از نظر منطقه ای تفکیک شده باشد و توانایی تمایز بین منابع مشترک و غیر مشترک را دارا باشد. تفکیک مدل از نظر منطقه ای باعث افزایش دقت مدل سازی برای هر منطقه می شود و در کنار هم قرار دادن این مناطق در یک مدل فراگیر موجب نگرش فرا منطقه ای می گردد. در این تحقیق پس از حل مدل توسط نرم افزار لینگو نتایج مدل منطقه ای با مدل شهرستانی و وضع موجود مقایسه گردید. نتایج این تحقیق نشان می دهد که الگوی بهینه کشت سود ناخالص کل شهرستان های بابل، بابلسر و قائمشهر را به ترتیب 7/7، 9/8 و 6/5 درصد افزایش می دهد. همچنین استفاده از مدل چندمنطقه ای، سود ناخالص کل را 5/8 درصد نسبت به وضع موجود و4/1درصد نسبت به مجموع مدل های شهرستانی افزایش می دهد. این موضوع نشان می دهد که به اشتراک گذاشتن منابع کمیاب در صورت امکان می تواند در افزایش سودآوری کل منطقه مفید باشد، مضافاً اینکه در شرایط موجود اجرای این پیشنهاد با تخصیص بهینه منابع امکان پذیر است.
شهرزاد میرکریمی فرشید اشراقی
با توجه به نقش و اهمیت مدیریت واحدهای زراعی، استفاده از مدل های برنامه ریزی ریاضی در تعیین الگوی بهینه کشت نقش بسزایی دارد. در این تحقیق ابتدا تاریخچه ای از تصمیم گیری و کاربرد مدل های برنامه ریزی ریاضی در کشاورزی ارائه می شود، آنگاه با توجه به محدودیت های ذکر شده برای مدل های برنامه ریزی خطی و آرمانی ساده، مدل برنامه ریزی آرمانی فازی در جهت بهینه سازی الگوی کشت در سه سناریو مورد توجه قرار می گیرد. اهداف این پژوهش شامل بیشینه سازی سود (سناریوی یک)، نیل به خودکفایی (سناریوی دو) و دستیابی همزمان به بیشینه سازی سود و خودکفایی در محصولات اساسی کشاورزی (سناریوی سه) است. بیشینه سازی سود در سطح خرد و دستیابی به خودکفایی در سطح کلان حائز اهمیت است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و از طریق تکمیل 124 پرسشنامه از سطح شهرستان آمل به دست آمده است. نتایج به دست آمده از الگوها نشان می دهد که در صورت لحاظ نمودن اهداف بیشینه سازی سود و خودکفایی به طور همزمان (مدل فازی سناریوی سه) تعاملی بین مدل فازی سناریوی یک و دو به وجود می آید؛ به طوری که در سناریوی سه هر چند بازده برنامه ای نسبت به سناریوی یک 26/3 درصد کاهش می یابد و نسبت به سناریوی دو هدف خودکفایی در محصول برنج دانه بلند پر محصول نادیده گرفته می شود، اما در مجموع، بازده برنامه ای 22/0 درصد، سطح زیر کشت محصولات برنج دانه مرغوب، جو دیم و کلزا دیم به ترتیب 13/10، 04/13 و 80/7 درصد و سطح زیر کشت گندم آبی 30 هکتار نسبت به الگوی فعلی منطقه افزایش می یابد. در پایان نیز پیشنهاداتی در جهت مدیریت بهتر بخش کشاورزی شهرستان آمل برای نیل به اهداف مورد نظر ارائه گردیده است.
خدیجه الله یاری علی کرامت زاده
چکیده امروزه بدون یک زیر بنای محکم تحقیقاتی در بخش های مختلف اقتصادی بویژه بخش کشاورزی رشد اقتصادی امکان پذیر نخواهد بود. یکی از بخش های مهم و کلیدی در امر تحقیقات کشاورزی بخش تحقیقات غلات آبی کشور می باشد. در این مطالعه، تحقیقات انجام شده در خصوص معرفی رقم گندم آبی مروارید و ترویج آن در سطح زارعین جهت کشت در استان گلستان با استفاده از معیارهای نسبت فایده به هزینه و نرخ بازده داخلی در قالب4 سناریو نرخ تنزیل 7،10، 15 و 20 درصد مورد ارزیابی قرار گرفته است آمار وبخشی از اطلاعات مورد نیاز به صورت داده های مقطعی در سال زراعی91-1390 با روش اسنادی و مصاحبه و از طریق تکمیل 132 نمونه پرسشنامه از جامعه آماری که شامل زارعین گندمکار (رقم مروارید) استان گلستان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای جمع آوری گردید. نتایج تحقیق نشان داد هر ریال سرمایه گذاری در تحقیقات گندم تحت سناریوهای مختلف بین1/31 تا9/68 ریال منافع در بر داشته و همچنین نرخ بازده داخلی نیز بین66 تا 87 درصد برآورد گردید که تحت شرایط مختلف دارای ارزشهای قابل قبول از نظرشاخص های توجیه مالی هستند .