نام پژوهشگر: سامان محمدی
سامان محمدی جلال بصیری پارسا
هدف در این پروژه، رنگبری و تخریب رنگزای اسید بلو 113 توسط روش های ازوناسیون، الکتروانعقاد، ازون - الکتروانعقاد و مقایسه نتایج آنها با یکدیگر بوده است. جهت طراحی آزمایشات و اپتیمم سازی عوامل موثر، روش پاسخ سطح(rsm) مورد استفاده قرار گرفت. یک مدل ریاضی درجه دو کاهش یافته برای به دست آوردن درصد بازده حذف رنگ (%cr) به عنوان تابعی از پارامترهای موثر شامل غلظت آلاینده، ph، غلظت الکترولیت و دانسیته جریان اعمالی به کار گرفته شد. نتایج نشان می دهد که، سرعت رنگبری از پساب حاوی رنگزای اسید بلو 113 در سیستم ازون- الکتروانعقاد نسبت به سیستم ازون تنها و الکتروانعقاد تنها بیشتر است و همچنین سرعت حذف cod در سیستم ازون- الکتروانعقاد به طور قابل توجهی نسبت به سیستم ازون تنها و الکتروانعقاد تنها بیشتر است. بکارگیری فرآیند ازون- الکتروانعقاد روی رنگ اسید بلو 113 با غلظت ابتدایی mg/l 30، غلظت k2so4برابر g/l 5، 82/7 = phو دانسیته جریان ma/cm2 10، منجر به رنگبری 62/91% در مدت زمان 10 دقیقه و حذف 57/78% از codدر مدت زمان 90 دقیقه شد. بیشترین بازده در فرآیند ازون - الکتروانعقاد در محیط قلیایی به دست آمد، زیرا عوامل منعقد کننده در محیط قلیایی پایدار هستند و ازون به صورت یون های هیدروکسیل می باشد. در روش الکتروانعقاد و ازون – الکتروانعقاد، با افزایش غلظت الکترولیت k2so4 و افزایش دانسیته جریان سرعت رنگبری و حذف codافزایش می یابد، زیرا یون های فلزیfe2+ و fe3+ که عامل تشکیل لخته می-باشند در سطح آند بیشتر تولید می شوند.
سامان محمدی شمس الدین صادقی
جریان چپ از دوران مشروطه تا انقلاب اسلامی به عنوان جریانی عمده در عرصه¬ی سیاسی اجتماعی ایران مطرح بوده است. این جریان همواره در طول مبارزاتش با ناکامی مواجه شده است. در زمان حکومت پهلوی¬ها که به عنوان دگر محسوب می¬شد تحت سرکوب و فشار شدید نظام سیاسی حاکم بود و نتوانست خود را به گفتمان غالب تبدیل نماید. در سال¬های منتهی به انقلاب 1357 نیز علیرغم پیشینه¬ی طولانی مبارزاتی نتوانست خود را به گفتمان غالب تبدیل نماید.امّا این مطلب که چرا چنین شد، مهم¬ترین دغدغه و مسأله¬ای است که پژوهش حاضر قصد تبیین آن را دارد. با توجه به اینکه در این پژوهش از دوگفتمان مارکسیسم و اسلام¬¬گرایی سخن به میان می¬آید. چارچوب نظری تحلیل گفتمان را برای بررسی این موضوع برگزیدیم که با توجه به قابلیت بالای آن برای بررسی این موضوع بتوانیم کار علمی دقیق،گسترده و معناداری را به انجام رسانیم. در این راستا به چرایی ناکامی جریان چپ، علی رغم پیشینه¬ی طولانی که داشت به خصوص در سال¬های1357-1320خواهیم پرداخت و مشکلات اساسی جریان چپ مانند عدم شکل¬گیری ساختارطبقاتی، اقتدارگرایی درونی ناشی از حاکمیت سنت فکری استالینسیم و سنت اقتدار¬گرایی ایرانی را مورد بررسی قرار خواهیم داد. از سویی قدرت استیلای گفتمان اسلامی که با پتانسیلی که درخود داشت، توانست دال¬های شناور گفتمان چپ را در خود جذب کند و مانع از ظهور گفتمان چپ به عنوان گفتمان برتر در جریان انقلاب1357 گردید؛ موارد ذکر شده مهم¬ترین دغدغه¬ها و مسأله¬ی مورد بررسی ما در این پژوهش خواهد بود.