نام پژوهشگر: شهرام شکرفروش

طراحی و بررسی عملکرد نانوسنسور dna- نانوذرات طلا برای شناسایی ژن inv a در باکتری سالمونلا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1388
  مرجان مجدی نسب   محمود امین لاری

از میکروارگانیسم های پاتوژنی که تشخیص آنها از اهمیت زیادی در پزشکی و صنایع غذایی برخوردار است اعضای جنس سالمونلا می باشند که وجود آنها در مواد غذایی باعث ایجاد مسمومیت غذایی می شود. . این ارگانیسم ها، علاوه بر انسان در بسیاری از حیوانات، عفونت زا هستند. سالمونلوسیس یکی از معمولترین بیماری هایی است که به وسیله ی این ارگانیسم ها ایجاد می شود. تب تیفوئید نیز هنگامی رخ می دهد که این ارگانیسم ها توسط سیستم ایمنی بدن از بین نرفته و وارد دستگاه گوارش می شوند. در این مطالعه نانوذرات طلای پوشش داده شده با اولیگونوکلئوتید در یک ارزیابی رنگ سنجی برای تشخیص ژن inv a در باکتری سالمونلا مورد استفاده قرار گرفتند. یک توالی 60 نوکلئوتیدی از ژن inv a انتخاب شده سپس پرایمر ها و پروب های اختصاصی برای آن طراحی شدند. نانوذرات طلا با قطر تقریبی 20 نانومتر با پروب های 31 نوکلئوتیدی (اصلاح شده با گروه آلکیل تیول) عملگرا شدند. این روش بر اساس هیبریدیزاسیون توالی هدف تکثیر شده و تکثیر نشده با این پروب ها و تجمع نانوذرات طلا بود. تجمع نانوذرات طلا باعث تغییر در رنگ محلول و شیفت جذب پلاسمون سطحی می شد. حساسیت این روش با روش pcr مقایسه شد. هنگامی که dna هدف با روش pcr تکثیر می شد، حساسیت این روش (استفاده از پروب های نانوذرات طلا) بیشتر از الکتروفورز ژل آگارز بود اما هنگامی که از dna هدف تکثیر نشده استفاده می شد، حساسیت این روش کمتر از pcr بود. نتایج این تحقیق زمینه را برای مطالعات بعدی در راستای ابداع روشی حساس، ویژه و سریع برای شناسایی باکتری سالمونلا و دیگر باکتری های بیماریزا در مواد بیولوژیکی و غذایی فراهم می آورد.

جداسازی، خالص سازی و بررسی خواص پپتیدهای بیواکتیو (مولکول های زیست فعال) از سفیده تخم مرغ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1390
  لیلا حاجی پور   محمود امین لاری

چکیده جداسازی، خالص سازی و بررسی خواص پپتیدهای بیواکتیو (مولکول های فعال زیستی) از سفیده تخم مرغ به وسیله ی لیلا حاجی پور سفیده تخم مرغ منبعی غنی از پروتئین هایی با خصوصیات تغذیه ای، عملکردی و بیولوژیکی است. بسیاری از پروتئین های سفیده تخم مرغ دارای خواصی هستند که باعث می شود چنین پروتئین هایی جزئی از غذاهای موثر بر سلامتی باشند. توجه زیادی روی پپتیدهای فعال فیزیولوژیکی مشتق شده از پروتئین های سفیده تخم مرغ انجام شد. پپتیدهایی که دارای ویژگی های فعال بیولوژیکی هستند، در هنگامی که در داخل توالی اسیدهای آمینه مولکول پروتئین اصلی هستند، چنین خاصیتی را نشان نمی دهند و هنگامی فعال می شوند که توسط سیستم های آنزیمی خاصی از مولکول پروتئین اصلی جدا شوند. با توجه به توالی اسیدهای آمینه، چنین پپتیدهایی دارای ویژگی های فعال بیولوژیکی مانند اثر تخدیری، ناقل مواد معدنی، محرک سیستم ایمنی، ضدمیکروبی، آنتی اکسیدانی، ضدلخته شدن، کاهنده کلسترول و کاهنده فشارخون می باشند. شیر و محصولات لبنی، سفیده تخم مرغ، گوشت، حبوبات و سویا منابعی غنی از پپتیدهای بیواکتیو هستند. هدف از این تحقیق تولید پپتیدهای بیواکتیو از پروتئین های سفیده تخم مرغ با استفاده از آنزیم فیسین و تریپسین و جداسازی آن ها و تعیین خواص ضدفشار خون بالا، آنتی اکسیدانی و ضد میکروبی آنها است. پروتئین های سفیده تخم مرغ به کمک تریپسین (1/0 میلی گرم در میلی لیتر) و فیسین (8 و 10 میلی گرم در میلی لیتر) هیدرولیز شده و قطعات پپتیدی حاصل از هضم آنزیمی پروتئین های سفیده تخم مرغ پس از خشک شدن به روش انجمادی، با روش های کروماتوگرافی ژل فیلتراسیون و تبادل یونی تفکیک گردیدند، سپس خواص زیست فعالی نمونه های حاصل از کروماتوگرافی بررسی شدند.

چالش ها و رفتارهای اخلاقی در صنعت مرغداری؛ مورد مطالعه مرغداری های شهرستان شیراز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  سیده فاطمه معزی   کورش رضایی مقدم

صنعت مرغداری یکی از بخش های مهم اقتصادی کشور محسوب می شود، که تامین کننده سهم مهمی از نیازهای غذایی جامعه است. علیرغم توسعه صنعت مرغداری در سال های اخیر، این صنعت در بخش های مختلف تولید و توزیع با چالش های زیادی رو به رو است. یکی از این مسائل، عدم توجه به رفتار اخلاقی در صنعت مرغداری می باشد؛ از این رو هدف اصلی این تحقیق شناخت چالش های اخلاقی موجود در مرغداری ها و نیز شناسایی چرایی چالش های اخلاقی شناخته شده و تدوین راهبردهای اخلاقی- مدیریتی جهت ارتقای رفتار اخلاقی در صنعت مرغداری بر اساس رهیافت هدایتی انسان (الگوی رها) می باشد. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و فن پیمایش استفاده شد و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق شامل 280 مرغدار فعال در سطح شهرستان شیراز است که با استفاده از جدول مورگان تعداد 162 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه گردآوری گردید و در نهایت تعداد 170 پرسشنامه تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار spss انجام گرفت. در مجموع چالش های رفتاری در صنعت مرغداری، در 3 گروه چالش مدیریتی- اقتصادی، چالش اجرایی- بهداشتی و چالش نگرشی خلاصه شدند. در ادامه با تجزیه و تحلیل چالش های مذکور و دلایل بروز هر یک از آن ها به ارائه راهبرهای اخلاقی- مدیریتی جهت ارتقای رفتار اخلاقی مرغداران و بهبود کیفیت محصولات تولیدی اقدام گردید. راهبردهای موثر بر رفع چالش های اخلاقی در مرغداری ها از دیدگاه مرغداران مورد مطالعه اولویت بندی شد که عبارتند از: تعهد، همدلی، اقتدار، قانون، دانش، نیاز، الگوسازی، تشویق، اقتصادی، مشاوره، فشار اجتماعی و تعلق اجتماعی. در پایان نیز جهت تحقق اخلاق حرفه ای مرغداران و ایجاد رفتار اخلاقی در واحدهای مذکور به تهیه و تدوین معیارهای اخلاقی اقدام گردید و پیشنهاداتی درباره اجرای این راهبردها بیان شده است.

افزایش حلالیت پروتئین های ماهی کپور با بکارگیری آنزیم اکتینیدین خالص شده از میوه کیوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1390
  ندا کریمی خرمی   مرضیه موسوی نسب

در این مطالعه آنزیم اکتینیدین توسط رسوب دهی و کروماتوگرافی تعویض یون و با استفاده از ستون deae-sephadex از میوه کیوی استخراج و خالص سازی گردید. یکی از فراکسیونهای دارای بیشترین فعالیت آنزیمی جهت بهبود خصوصیات عملکردی پروتئینهای ماهی کژور معمولی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان دادند که در هر دو نمونه هیدرولیز شده و هیدرولیز نشده، کمترین مقدار حلالیت در ph، 5 حاصل شد. حلالیت پروتئینهای تیمار شده بوسیله اکتینیدین در دامنه دمایی 60-20 درجه سانتی گراد بیشتر از پروتئینهای تیمار نشده بوسیله اکتینیدین بود. تیمار پروتئینهای ماهی بوسیله اکتینیدین سبب بهبود ظرفیت امولسیون کنندگی، ظرفیت نگهداری آب، توانایی تولید کف و پایداری آن گردید. هیدرولیز آنزیمی سبب تولید ژلهایی ضعیفتری گردید که درصد بالاتری آب باند نشده در مقایسه با پروتئینهای هیدرولیز نشده داشتند. آنالیز حرارتی dsc نمونه های ژل تولید شده، کاهش در دمای دناتوراسیون نشان دادند به طور کلی می توان گفت که نتایج این مطالعه نشان دادند که بسیاری از خصوصیات عملکردی پروتئینهای ماهیچه ماهی کپور معمولی می توانند با به کارگیری انزیم اکتینیدین بهبود یابند. این اثرات را می توان بر روی محصولات تهیه شده از پروتئینهای ماهی کپور مورد مطالعه قرار داد.

تشخیص خمیر مرغ در فرآورده های گوشتی خام و حرارت دیده با روش مولکولی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده دامپزشکی 1391
  لیلا لک زاده   شهرام شکرفروش

در این مطالعه از pcr معمولی و real time pcr با استفاده از ژن میتوکندریایی s rrna 12 مرغ برای جداسازی و تعیین مقدار خمیر مرغ در نمونه های غذایی استفاده گردید. نمونه ها شامل غلظت های مختلف dna مرغ، نمونه های تجاری سوسیس و همبرگر و نمونه های تجربی شامل غلظت های مختلف خمیر مرغ که تحت دماهای مختلف حرارت داده شدند، بودند. نتایج نشان داد که pcr با پرایمر اختصاصی گونه می تواند تا غلظت 01/0 نانوگرم dna مرغ را در نمونه تشخیص دهد و به صورت اختصاصی و سریع تقلب استفاده از خمیر مرغ را در سوسیس و برگرهای گوشت قرمز آشکار کرد و حرارتهای پخت شامل پاستوریزاسیون، جوش، استریلیزاسیون و سرخ کردن تاثیری در این تشخیص ندارد. همچنین با sybr green rt- pcr می توان میزان استفاده از خمیر مرغ را برای تعیین کیفیت فرآورده تعیین نمود.

شناسایی میکروارگانیسم های تولید کننده فیتاز از منابع طبیعی و تعیین ویژگی آنزیم های تولید شده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  لیلا منجذب مرودشتی   شهرام شکرفروش

فیتیک اسید، ماده ای ضد تغذیه ای است که در دانه غلات و حبوبات یافت می شود. این ماده از جذب عناصر معدنی و پروتئین ها در روده جلوگیری کرده و ارزش غذایی ماده مصرف شده را به شدت کاهش می دهد. بنابراین استفاده از روش هایی برای کاهش و حذف این ماده راهی در جهت احیای ارزش غذایی حبوبات وغلات به شمار می آید. آنزیم فیتاز با هیدرولیز فیتیک اسید این کار را به نحوی انجام می دهد که کمترین اثر نامطلوب بر روی ماده غذایی وارد گردد. بدین منظور این تحقیق با اهداف زیر انجام شد: - جداسازی باکتری ها و قارچ های موجود در طبیعت با توان تولید فیتاز و شناسایی این میکروارگانیسم ها تا سطح زیر گونه با استفاده از تکنیک های مولکولی 16s-rdna - بررسی میزان فیتاز تولید شده توسط این میکروارگانیسم ها - ارزیابی ویژگی های آنزیم تولیدی در این پژوهش از 24 منبع طبیعی مختلف که حضور میکروارگانیسم های تولید کننده آنزیم فیتاز در آن ها محتمل بود استفاده گردید. به منظور جداسازی این میکروارگانیسم ها از محیط کشتpsm (phytase screen medium) استفاده گردید. در ادامه تلاش شد با استفاده از روش phytase assay میزان فعالیت آنزیم تولید شده توسط هر گونه را اندازه گیری کرده و بهترین میکروارگانیسم را برای ادامه آزمایشات انتخاب شدند. اثر تیمار های مختلف از جمله ph و دما را بر روی فعالیت آنزیمی این میکروارگانیسم ها مورد بررسی قرار گرفت، که در نهایت هر کدام از آن ها در شرایط بهینه خاصی بیشترین فعالیت آنزیمی را از خود نشان دادند. این میکروارگانیسم ها با استفاده از آزمون های شناسایی شدند و چون امکان شناسایی صد در صد این میکروارگانیسم ها با استفاده از ویژگی های ژنوتیپی وجود نداشت از توالی ژن 16s-rdna به منظور شناسایی دقیق جدایه ها استفاده شد. با استفاده از آزمون pcr و بکارگیری یک جفت پرایمر قطعه ای از این ژن با 1200 جفت باز تکثیر شد. 8 عدد از جدایه ها جنس های مختلف bacillus ها ( 3 عدد bacillus licheniformis، 2 عدد bacillus pumilus ، یک عدد bacillus coagulans، یک عدد bacillus clausii، یک عدد bacillus cereus strain jbe0005 و یک عدد bacillus circulans) ، 2 عدد از آن مربوط به جنس های aeromonas ( یک عددaeromonas salmonicida و یک عدد aeromonas veronii)، یک عدد micrococcus varians، یک عدد enterobacter asburiae، یک عدد brevibacillus laterosporus و یک عدد staphylococcus xylosus شناسایی شدند، در نهایت نیز درجه حرارت و ph بهینه فعالیت آنزیم فیتاز تولید شده توسط این ایزوله ها تعیین گردید. ایزوله های قارچی با استفاده از روش مورفولوژی شناسایی شدند و 6 عدد از بهترین ایزوله ها (از نظر تولید آنزیم فیتاز) را با استفاده از روش مولکولی نیز مورد شناسایی قرار گرفتند; که بر ایـن اساس 5 عـدد از جدایه ها مربوط به جنس های مختلف aspergillus (از جمـله a. niger و a. oryza) ، 5 عدد مـربـوط به جنس penicillium (p. commune ، p. chrysogenum و ...) ، 3 عدد fusarium sp. ، 2 عدد rhysopus sp. ،2 عدد cladosporium sp. ، یک عدد paecilomyces variotii ، یک عدد theromyces sp. شناسایی شدند.

اثر افزودن نانومس و الیگوساکارید مانان به جیره جوجه های گوشتی بر گوارش پذیری مواد مغذی، فلور میکربی روده و عملکرد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  شهین ثابت سروستانی   محمد جواد ضمیری

در این پژوهش از 160 قطعه جوجه ی گوشتی سویه ی تجاری کاب 500 ( (cobb-500 برای بررسی اثر نانو اکسید مس و الیگوساکارید مانان به عنوان محرک های رشد طبیعی بر گوارش-پذیری مواد مغذی، فلور میکربی روده و عملکرد رشد استفاده شد. آزمایش به صورت فاکتوریل، در قالب طرح کاملا تصادفی اجرا شد. فاکتورهای آزمایشی شامل سطح های صفر و mg/kg 100 از مس و سطح های صفر و یک g/kg از مکمل الیگوساکارید مانان بود. جوجه های گوشتی به مدت دو هفته روی بستر پرورش داده شدند و سپس به طور تصادفی در 16 واحد آزمایشی قرار گرفتند. به ازای هر تیمار، چهار تکرار و در هر تکرار، 10 جوجه قرار گرفت. طول دوره ی پرورش 42 روز بود. داده ها با رویه یmixed از نرم افزار sas تجزیه و تحلیل شدند و میانگین تیمارها با آزمون میانگین حداقل مربعات و در سطح معنی داری 5 درصد بررسی شدند. اگر چه الیگوساکارید مانان در دوره ی رشد سبب بهبود نسبی در میانگین افزایش وزن روزانه و مصرف روزانه ی خوراک و در دوره ی پایانی سبب بهبود نسبی ضریب تبدیل غذایی شد، اما اثر مکمل الیگوساکارید مانان و نانو مس بر ویژگی های عملکرد معنی دار نبود. نانو مس به طور معنی داری جمعیت انتروباکتریاسه ها را در کلواک کاهش داد (05/0>p)، اما بر جمعیت باکتری های تولید کننده ی لاکتیک اسید اثر معنی داری نداشت. الیگوساکارید مانان اثر معنی داری بر جمعیت باکتری های تولید کننده ی لاکتیک اسید و خانواده ی انتروباکتریاسه نشان نداد (05/0p>). گوارش پذیری مواد مغذی (ماده ی خشک، پروتین خام، چربی خام، ماده ی آلی و خاکستر) به وسیله ی تیمارها تحت تاثیر قرار نگرفت.

بررسی ویژگی¬های میکروبی، فیزیکوشیمیایی و حسی ماست¬های تولید شده توسط باکتری¬های جدا شده از ماست¬های بومی ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  الهه امانی   محمدهادی اسکندری

با توجه به اینکه مهم¬ترین مسئله در تولید ماست انتخاب آغازگر است و حفظ آغازگر¬های بومی و افزایش استفاده از آنها در صنعت دارای اهمیت می¬باشد در این پژوهش به به بررسی ویژگی¬های تکنولوژیکی و ارگانولپتیکی ماست¬های تولید شده توسط آغازگرهای جدا شده از ماست¬های بومی ایران پرداخته شده است. 18 نمونه ماست با انتخاب 6 جدایه لاکتوباسیلوس دلبروکی زیرگونه بولگاریکوس و 3 جدایه استرپتوکوکوس ترموفیلوس تولید شد. نتایج نشان داد که همه جدایه¬های انتخاب شده با توجه به ویژگی¬های تکنولوژیکی و ارگانولپتیکی پتانسیل استفاده در صنعت لبنیات را دارا بوده¬اند. هر کدام از ترکیب¬ها توانایی مختلفی در تولید اسید داشتند بنابراین بر اساس ذائقه افراد مختلف از آنها می¬توان استفاده کرد. جدایه-های s88، 105 و 122 در ترکیب با سه جدایه استرپتوکوس ترموفیلوس قدرت تولید اسید بالاتری نسبت به جدایه¬های دیگر لاکتوباسیلوس دارا بوده¬اند. با توجه به میزان مختلف اگزوپلی¬ساکارید تولید شده توسط آنها می¬توان از آنها برای بهبود ویژگی¬های بافتی ماست و محصولات تخمیری استفاده کرد، لاکتوباسیلوس s88، 96 و 122 در ترکیب با سه جدایه استرپتوکوکوس ترموفیلوس اگزوپلی¬ساکارید بیشتری نسبت به سویه¬های دیگر تولید می-کنند. سویه¬های 109، p110 بیشترین فعالیت پروتئولیتیکی را نسبت به سویه¬های دیگر داشتند. خصوصیات بافتی همه نمونه¬ها بر اساس ویژیگی هر استارتر متفاوت بوده است.

بررسی فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره برگ زیتون (.olea europaea l) در پایداری اکسیداتیو روغن گیاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1393
  ستار بهمنی نیا   مریم عباس والی

امروزه به دلیل اثرات نامطلوب آنتی اکسیدان های سنتزی تمایل روزافزونی به استفاده از آنتی اکسیدان های طبیعی وجود دارد. به همین روی این تحقیق با هدف بررسی ویژگی های آنتی اکسیدانی عصاره برگ های چهار رقم زیتون (زرد، روغنی، شیراز و دزفول) استخراج شده به وسیله حلال های مختلف (متانول، اتانول و استن) به کمک امواج مایکروویو و مقایسه آن ها با یکدیگر، همچنین بررسی فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره متانولی در پایداری اکسیداتیو روغن آفتابگردان انجام شد. بر اساس نتایج بدست آمده به طور میانگین، میزان کل ترکیبات فنولی عصاره های متانولی (06/229 میلی گرم معادل اسید گالیک در گرم عصاره) بیشتر از مقدار کل ترکیبات فنولی عصاره های اتانولی (23/223 میلی گرم معادل اسید گالیک در گرم عصاره) و استونی (38/223 میلی گرم معادل اسید گالیک در گرم عصاره) بود. در روش مهار رادیکال dpph، درصد مهار رادیکال در همه عصاره ها و bht به طور معنی داری با افزایش غلظت افزایش یافت (05/0p<). در بیشتر موارد عصاره متانولی ارقام مورد مطالعه 50 icکمتری را نسبت به عصاره های اتانولی و استونی همان رقم نشان دادند و این بدان معنی است که درصد مهار رادیکال dpph عصاره های متانولی بیشتر از عصاره های اتانولی و استونی است. در این بین عصاره متانولی رقم روغنی با میزان 50 ic µg/ml76/2 ±27/46 دارای کمترین 50 icبود و با میزان 50 ic آنتی اکسیدان سنتزی bht که µg/ml 81/14±90/112 بود، تفاوت معنی داری را نشان داد (05/0p<) و این بدان معنی است که درصد مهار رادیکال dpph عصاره متانولی رقم روغنی بیشتر از bht می باشد. بر اساس نتایج نشان داده شده، قدرت احیاءکنندگی همه عصاره ها و bht با افزایش غلظت به طور معنی داری افزایش یافت (05/0 p<). در غلظت µg/ml 75، عصاره متانولی و در بین عصاره های متانولی، رقم روغنی بیشترین قدرت احیاءکنندگی را نشان داد (05/0 p<). در این روش عصاره های استونی، اتانولی و متانولی مورد آزمایش مربوط به هر چهار رقم به طور معنی داری قدرت احیاءکنندگی کمتری در غلظتهای مشابه، در مقایسه با bht از خود نشان دادند (05/0 p<). همچنین در طی دوره نگهداری در همه نمونه های روغن، با افزایش غلظت عصاره ها میزان عدد آنیزیدین به طور معنی داری کاهش یافت. نمونه روغن حاوی عصاره متانولی برگ زیتون رقم روغنی با غلظت 1000 µg/ml در همه روز های نگهداری عدد آنیزیدین کمتری نسبت به بقیه گروه ها داشت و در همه روز ها نمونه روغن بدون آنتی اکسیدان به طور معنی داری بیشترین عدد آنیزیدین را نشان داد. در طی دوره نگهداری در همه نمونه های روغن با افزایش غلظت عصاره ها میزان عدد پراکسید به طور معنی داری کاهش یافت. نمونه روغن حاوی عصاره متانولی برگ زیتون رقم روغنی با غلظت 1000 µg/ml در همه روز های نگهداری عدد پراکسید کمتری نسبت به بقیه گروه ها داشت و در همه روز ها نمونه روغن بدون آنتی اکسیدان به طور معنی داری بیشترین عدد پراکسید را نشان داد. نتایج گزارش شده از این تحقیق نشان داد که عصاره برگ زیتون می تواند بعنوان یک منبع فعال زیستی حاوی ترکیبات فنولی به عنوان یک نگهدارنده طبیعی که دارای خاصیت آنتی اکسیدانی نسبتا خوبی می باشد جهت محدود کردن اکسیداسیون لیپید ها در روغن ها استفاده گردد.

تعیین فراوانی تیپ های مختلف کلستریدیوم بوتولینوم در مواد غذایی مستعد به آلودگی با استفاده از روش های میکروبیولوژی و مولکولی در استان فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده دامپزشکی 1392
  محمد وحید صادقی سروستانی   مهدی فاضلی

مسمومیت غذایی ناشی از کلستریدیوم بوتولینوم از مهمترین مسمومیتجهای غذایی است که در اثر مصرف مواد غذایی آلوده به ویژه فرآوردهجهای دریایی، انواع غذاهای کنسرو شده گیاهی و گوشتی و فرآورده های لبنی ایجاد می شود. بنابراین در این مطالعه تعداد 120 نمونه ماهی، 60 نمونه عسل، 80 نمونه کشک و 80 نمونه دوغ انتخاب شد. شناسایی بوتولیسم بر اساس جداسازی کلستریدیوم بوتولینوم و اگزوتوکسین های تولید شده صورت می گیرد. سروتیپ های e ,b ,a و f مهمترین تیپ های میکروارگانیسم بیماری زای انسانی است. هدف مطالعه حاضر بررسی مواد غذایی به عنوان پتانسیلی برای ایجاد مسمومیت غذایی و همچنین مقایسه روش های کشت، سنجش زیستی موش و pcr در شناسایی این میکروارگانیسم است. برای گروه های مختلف فنوتیپکی باکتری، محیط های tpgy و گوشت پخته جهت غنی سازی انتخاب گردید. روش mpcr برای تفریق تیپ های مختلف میکروارگانیسم به کار رفت. از پرایمرهای اختصاصی برای pcr استفاده شد و تحقیقات پیشین این روش را تکنیکی سریع و باارزش برای تشخیص تیپ های a(782جفت باز)، b (205 جفت باز) و e (389 جفت باز) معرفی کردند. از مجموع 340 نمونه با استفاده از روش mpcr، 10 مورد مثبت و از کشت فقط 4 مورد مثبت جداسازی شد که اختلاف معنی داری را نشان می دهد (p<0.05). نتایج این مطالعه نشان می دهد که روش مولکولی برای استفاده در آزمایشگاه های غذایی، جهت تشخیص کلستریدیوم بوتولینوم و سموم آن، روشی قابل اطمینان است.

اثر افزودن اسانس رزماری، زیره سیاه ایرانی، آویشن شیرازی و آویشن باغی بر اکسیداسیون روغن زیتون بکر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1394
  ملیحه کرامت   محمود امین لاری

هدف از این مطالعه ارزیابی اثر اسانس های رزماری، زیره سیاه ایرانی، آویشن شیرازی و آویشن باغی بر اکسیداسیون روغن زیتون بکر طی دوره نگهداری تسریع شده بود. اثر اسانس آویشن شیرازی و باغی بر اکسیداسیون روغن زیتون بکر مشابه با bht بود. اسانس رزماری و زیره سیاه ایرانی در کاهش سرعت اکسیداسیون روغن زیتون بکر نسبت به bht و اسانس آویشن شیرازی و باغی عملکرد ضعیف تری داشتند، اما نسبت به آلفا- توکوفرول و بتا-کاروتن موثرتر بودند. به شکل کلی، اسانس های رزماری، زیره سیاه ایرانی، آویشن شیرازی و آویشن باغی منابع آنتی اکسیدان های طبیعی مناسبی جهت افزایش زمان ماندگاری روغن زیتون بکر می باشند.

بررسی اثر افزودن ریز جلبک های اسپیرولینا و کلریلا بر اکسیداسیون روغن زیتون بکر طی دوره نگهداری تسریع شده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1394
  نصیره علوی   محمود امین لاری

هدف از این پژوهش، بررسی اثر غلظت های مختلف ریزجلبک های اسپیرولینا و کلریلا، به عنوان آنتی اکسیدان های طبیعی، بر پایداری اکسیداسیونی روغن زیتون بکر طی 6 هفته نگهداری تسریع شده، بود. هم چنین فعالیت آنتی اکسیدانی ریزجلبک ها با بتا-کاروتن، آلفا-توکوفرول و bht مقایسه گردید. اندازه گیری سطح اکسیداسیون هر 7 روز با استفاده از شاخص هایی مانند عدد پراکسید (تعیین محصولات اولیه اکسیداسیون)، عدد پارا-آنیزیدین (تعیین محصولات ثانویه اکسیداسیون) و عدد توتوکس (تعیین سطح کل اکسیداسیون) ارزیابی شد. نتایج نشان داد عدد پراکسید، عدد پارا-آنیزیدین و عدد توتوکس در نمونه های روغن زیتون بکر حاوی غلظت های مختلف اسپیرولینا و کلریلا به طور معنی داری کمتر از نمونه های کنترل، آلفا-توکوفرول و بتا-کاروتن بود. هم چنین دوره القای نمونه های روغن حاوی غلظت های مختلف اسپیرولینا (09/19 تا 71/20 روز) و کلریلا (33/20 تا 55/22 روز) به طور معنی داری بیشتر از نمونه های کنترل، بتا-کاروتن و آلفا-توکوفرول (به ترتیب94/16، 34/16 و 77/17روز) بود. در مقایسه با اسپیرولینا و کلریلا در غلظت های مختلف، bht فعالیت آنتی اکسیدانی بهتری از خود نشان داد. به طور کلی، اسپیرولینا و کلریلا فعالیت آنتی اکسیدانی قابل قبولی در روغن زیتون بکر نشان دادند.

بررسی خصوصیات فیزیکوشیمیائی و میکروبی سس ماهی تولید شده به روش صنعتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1387
  عیسی شکیب   شهرام شکرفروش

چکیده ندارد.

اثر افزودن نانوسیلور در جیره ی جوجه های گوشتی بر سیستم ایمنی و جمعیت فلور میکروبی روده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1388
  سینا الهیاری   مسعود عرب ابوسعدی

تعداد 312 قطعه جوجه¬ی یک روزه از نژاد a++ به طور تصادفی به 39 واحد آزمایشی تقسیم و در هر واحد 8 جوجه قرار داده شد و از جیره¬های آزمایشی حاوی 4 سطح نانو ذرات نقره (mg/kg 90 و 60 ،30 ،0) به شکل زئولیت نقره به صورت اختیاری به مدت 42 روز استفاده کردند و در روز هفدهم آزمایش، سه سطح باکتری مقاوم به آنتی¬بیوتیک نالیدیکسیک اسید (شاهد، سالمونلا تایفیموریوم و اشرشیاکلی) به جوجه¬ها خورانده شد. یک، سه و پنج روز پس از خوراندن باکتری¬ها، از مدفوع نمونه برداری شده و در محیط حاوی آنتی بیوتیک نالیدیکسیک اسید کشت شدند. برای بررسی اثر نقره بر تیتر آنتی بادی آنفلوانزا، نیوکاسل و برونشیت، در سه هفته¬ی متوالی پایانی پرورش از جوجه¬ها خون¬گیری شد. میزان خوراک مصرفی به صورت هفتگی و افزایش وزن در پایان هفته¬های دوم، چهارم و ششم اندازه گیری شدند. در این تحقیق به هیچ وجه از آنتی بیوتیک استفاده نشد. سطوح مختلف نانو ذرات نقره اثری بر تعداد باکتری سالمونلا تایفیموریوم نداشت (p>0.05) اما با افزایش سطح نقره در جیره از تعداد باکتری اشرشیاکلی کاسته شده و در طول زمان، نرخ رشد آن¬را کاهش داد (p<0.05). در دوره¬های مختلف پرورش، مصرف mg/kg 30 نقره بیشترین مصرف غذا را باعث شد اما می توان احتمال داد که سطوح پایین نقره نیز در طولانی مدت اثر افزایشی مصرف غذا را از دست خواهند داد و برابری مصرف غذای تیمار mg/kg 30 نسبت به شاهد بعد از 42 روزگی را نیز می توان انتظار داشت. باکتری اثری بر مصرف غذا نداشت. در دو هفته¬ی اول، در تیمار حاوی mg/kg 60 نقره 33/5 درصد افزایش وزن دیده شد (p<0.05) اما در هفته¬های بعدی و طول دوره، تفاوتی بین تیمارها وجود نداشت. مصرف باکتری بدون نقره باعث کاهش معنی داری در میزان افزایش وزن در مقایسه با شاهد در هفته¬ی ششم و طول دوره به ترتیب 3/16 و 6/10 درصد در هفته¬ی ششم و 40/8 و 56/5 درصد در طول دوره برای سالمونلا و اشرشیاکلی شد (p<0.05). بیشترین افزایش وزن به تیمارهای حاوی mg/kg60 و 90 نقره همراه با دریافت باکتری مربوط ¬شد. مصرف زئولیت نقره به تنهایی باعث شد تا بهترین ضریب تبدیل در دو هفتگی مربوط به تیمار حاوی mg/kg 90 نقره باشد (46/7 درصد کمتر از شاهد) و در هفته¬های بعدی و طول دوره، تیمارهای mg/kg60 و 90 تفاوتی با شاهد نداشتند. مصرف باکتری باعث بدتر شدن ضریب تبدیل شد. دریاف همزمان نقره و باکتری باعث شد تا با افزایش سطح نقره در جیره ضریب تبدیل بهتری به دست آید. بهترین ضریب تبدیل در طول دوره در تیمار mg/kg 90 زئولیت نقره همراه با دریافت باکتری مشاهده شد (6/5 و 5/7 درصد به ترتیب برای اشرشیاکلی و سالمونلا) . استفاده از mg/kg 90 زئولیت نقره در شراط آلودگی شدید می تواند باعث بهبود عملکرد مرغ های گوشتی شود. زئولیت نقره اثری بر تیتر آنتی بادی نداشت .(p<0.05) با توجه به نتایج این مطالعه، شاید بتوان این آثار سودمند را به اثر یون نقره بر فلور دستگاه گوارش نسبت داده و علایم نامطلوب آن را به سایر جنبه های متابولیکی مربوط به مس و سلنیوم نسبت داد. تا بررسی عوارض احتمالی مصرف زئولیت نقره، استفاده از آن به صورت تجاری توصیه نمی شود.