نام پژوهشگر: روزعلی باتوانی
امیر خاکی روزعلی باتوانی
هورمون لپتین پروتئین 167 اسید آمینه ایست که ثابت شده است بر تولید مثل پستانداران اثر مسقیم دارد. بنابراین هدف این مطالعه ارزیابی اثرات اضافه کردن غلظت های مختلف لپتین به رقیق کننده ی منی و محیط کشت آزمایشگاهی بلوغ (ivm) اووسیت بر کیفیت اسپرم (تحرک و پارامتر های تحرک، زنده مانی و آسیب به dna) و درصد بلوغ و آپوپتوز اووسیت در گاومیش های رودخانه ای بود. از پنج گاومیش نر سالم (پنج انزال از هر حیوان) موجود در مرکز اصلاح نژاد و پرورش گاومیش شمالغرب کشور استفاده شد. هر انزال در 37 درجه سانتی گراد در رقیق کننده ی تریس (به نسبت 1 به 10) حاوی 0 (کنترل)، 10، 20، 50، 100 و 200 ng/ml لپتین رقیق شدند. منی رقیق شده جهت رسیدن به تعادل در یخچال نگهداری و سپس در نی های فرانسوی 5/0 میلی لیتری ذخیره و در نهایت در نیتروژن مایع منجمد شد. جهت یخ گشایی منی، نی ها در بن ماری تنظیم شده در 37 درجه سانتی گراد به مدت 40 ثانیه قرار داده شدند. نمونه های منی بلافاصله بعد از اضافه کردن لپتین، در زمان تعادل و بعد از یخ گشایی بررسی شدند. جهت تهیه محیط ivm اووسیت های گاومیش 40 میکرولیتر از محلول سدیم پیرووات و 2 میلی لیتر از fbs را به 6/17 میلی لیتر محیط tcm199 اضافه شد. 500 میکرولیتر از محلول فوق برداشته و با هورمون های fsh، lh، و تیمار (غلظت های مختلف لپتین که شامل 0، 10، 50 و 100 ng/ml) جهت انجام ivm مخلوط شد. تخمدان ها را از کشتارگاه صنعتی ارومیه بلافاصله بعد از کشتار گاومیش ها جمع آوری کرده و در فلاسک خلاء حاوی نرمال سالین که در دمای 37 درجه سانتی گراد تنظیم شده و حاوی iu/ml 1000 پنی سیلین و mg/ml 1 استرپتو مایسین بود قرار داده و طی حداکثر 2 ساعت به آزمایشگاه انتقال داده می شدند. مایع فولیکولی فولیکول های حفره دار کوچک به قطر 6 – 2 میلی متر توسط سرنگ استریل10 سی سی با سر سوزن با قطر شماره 18 آسپیره شد. اووسیت های با کیفیت مناسب جهت بلوغ آزمایشگاهی اووسیت ها انتخاب شدند و مجموع? اووسیت سلول کومولوس به مدت 30 – 28 ساعت (متوسط 5 اووسیت در قطره های 50 میکرولیتری) زیر روغن معدنی در دمای 5/38 درجه سانتی گراد و رطوبت 95% به همراه 5% co2 در محیط ivm کشت داده می شدند. جهت بررسی آپوپتوز اووسیت ها از کیت تشخیص آپوپتوز annexin-v-pi استفاده شد. نتایج یافته های ما نشان داد که در منی تازه بلافاصله بعد از اضافه کردن لپتین تفاوت معنی داری در هیچ یک از پارامترهای منی مورد ارزیابی ایجاد نشد. در منی متعادل شده، اضافه کردن ng/ml 10 لپتین به رقیق کننده به طور معنی داری باعث حفظ تحرک و پارامترهای تحرک و زنده مانی اسپرم نسبت به گروه کنترل شد. با این وجود، اضافه کردن ng/ml 200 لپتین، به طور معنی داری این پارامترها را کاهش داد. در منی یخ گشایی شده تمامی غلظت های لپتین تحرک و زنده مانی اسپرم را کاهش دادند که این کاهش در غلظت های 100 و 200 ng/ml معنی دار بود. اضافه کردن لپتین به رقیق کننده ی منی هیچ تاثیر معنی داری بر آسیب dna اسپرم در تمامی گروه های مورد آزمایش نداشت. در گروه های تیمار با 0 (کنترل)، 10، 50 و 100 ng/ml لپتین، درصد بلوغ اووسیت های تازه به ترتیب 65/74، 81/83، 85/77 و 40/75؛ و در اووسیت های یخ گشایی شده 23/51، 21/58، 22/54 و 84/52 بود. درصد آپوپتوز در اووسیت های تازه به ترتیب 83/9، 54/9، 93/9 و 42/10؛ و درصد آپوپتوز اووسیت های یخ گشایی شده 66/16، 27/15، 38/15 و 80/15 بود. نتایج ما نشان داد که اضافه کردن ng/ml 10 لپتین می تواند بلوغ اووسیت های تازه و یخ گشایی شده را در شرایط آزمایشگاهی بهبود بخشد ولی تاثیری بر درصد آپوپتوز اووسیت ها ندارد. در نتیجه، یافته های ما پیشنهاد می کند که اضافه کردن ng/ml 10 لپتین به رقیق کننده ی منی می تواند سبب حفظ تحرک و زنده مانی اسپرم های منی متعادل شده نسبت به گروه کنترل شود و همچنین می تواند بلوغ اووسیت های تازه و یخ گشایی شده را در شرایط آزمایشگاه بهبود بخشد.
محمد قاسم زاده حسن کلایی محمدرضا باغبان اسلامی نژاد
هدف از این تحقیق بررسی امکان تولید سلولهای زایا (gcs) از سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان (bm-mscs) در محیط آزمایشگاه بوده است. در این مطالعه سعی شده است تا به کمک برخی مکمل ها bm-mscهای قوچ را به gcهای نر تمایز داد. مکمل ها بر اساس اطلاعات موجود در منابع دربار? نقش آنها در تمایز سلولهای زایا (gcs) در بدن پستانداران، انتخاب شدند. ابتدا bm-mscها از نمون? مغز استخوان قوچ جدا شده و پس از تائید بنیادی مزانشیمی بودن، در گروه های جداگانه به مدت 21 روز تحت تیمار با رتینوئیک اسید (ra در سه غلظت 1، 5 و 10 میکرومولار)، tgfb1 ( ng/ml 10)، bmp4 (ng/ml 100)، bmp8b (ng/ml 100) و سولفات روی (znso 4 14/0 میکرومولار) برای القای تمایز به gcها قرار گرفتند و در انتهای دور? تیمار از نظر بیان ویژگی های gcها مورد ارزیابی قرار گرفته و با گروه کنترل بدون تیمار مقایسه شدند. ارزیابی ها شامل بررسی های ریخت شناسی، ارزیابی بیان ژنهای vasa، itgb1، piwil2 ، oct4 و dazl به کمک rt-pcr و real-time rt-pcr ، ارزیابی بیان مارکر اختصاصی gcها، pgp 9.5 به کمک ایمونوسیتوشیمی و همچنین بررسی تغییرات فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز، بودند. بررسی نتایج بدست آمده نشان داد که هر سه غلظت ra قادر به القاء تمایز به gcها در bm-mscها هستند و غلظت 10 میکرومولار موثرتر از دو غلظت دیگر است. tgfb1پس از 21 روز تیمار، به خوبی می تواند سلولهایی (2/6%) با ویژگی های مشابه با gcها در محیط کشت به وجود بیاورد. bmp4 و bmp8b عملکرد تقریباً ضعیفی برای القاء تمایز در bm-mscها از خود نشان دادند و درصد سلولهای با ویژگی های مشابه gcها در پایان 21 روز تیمار به ترتیب 37/0% و 51/0% بود. در مورد گروه تیمار شده با znso 4 ، بررسی ها نشان داد که یون روی قادر به ایجاد تمایز در bm-mscها نیست اما یک اثر تنظیمی بر بیان برخی از ژنهای اختصاصی gcها دارد. در کل، از این نتایج می توان اینگونه استنتاج کرد که هرچند مطالعات بیشتری برای دستیابی به تولید gcها در آزمایشگاه ضروری است اما به نظر می رسد که این امر در آینده قابل دستیابی است.
حبیب دستمالچی ساعی ملاحت احمدی
چکیده ندارد.
افشین دواساز تبریزی روزعلی باتوانی
چکیده ندارد.
صالح طباطبایی وکیلی روزعلی باتوانی
چکیده ندارد.