نام پژوهشگر: غلامحسین صالحی
غلامحسین صالحی حسین شریفی طرازکوهی
مبحث پناهندگی یکی از موضوعات مبتلابه حقوق بین الملل به شمار می رود؛ که در نگاه نخست وضعیت افرادی را نشان می دهد که در یک وضعیت نامساعد به سر می برند و حیات و تمامیت جسمی شان در معرض خطر قرار دارد. عده ای از افراد موفق می شوند که از کشور خود خارج شوند و به کشور دیگر نقل مکان نمایند و در آنجا به دنبال یافتن یک جای امن بگردند؛ اما در مقابل عده ای دیگری از افراد که به دلایل سیاسی تحت تعقیب می باشند، به ناگاه خود را در وضعیتی می بینند که ممکن است حیات، سلامتی یا آزادی شان در معرض خطر قرار گیرد، اما این افراد به دلیل موانعی که وجود دارد امکان خروج از کشور برایشان فراهم نیست. از آنجا که آن ها به وسیله دول متبوع خود تحت تعقیب می باشند؛ تنها مکانی که این امکان وجود دارد که آن ها در امنیت به سر برند و در حمایت دولتی دیگر قرار گیرند، اماکن دیپلماتیکی است که دولت ها بنا به یک قاعده عرفی بین المللی نمی توانند بدون اجازه مأموران دیپلماتیک به آن وارد شوند. در چنین مواردی مأموران دیپلماتیک می توانند بر مبنای قوانین پذیرفته شده کشور خود (مانند کشورهای آمریکای لاتین) و یا به موجب ملاحظات حقوق بشری به آن شخص پناهندگی اعطا کنند. توام با این جریان، یک چالش سیاسی، حقوقی میان دو دولت یعنی دولت اعطاکننده پناهندگی و دولت متبوع شخص پناهنده ایجاد می شود که حقوق بین الملل هنوز نتوانسته برای این معضل راه حلی بیندیشد؛ زیرا از یک طرف اصل حاکمیت دولت ها قرار دارد که یکی از اصول پذیرفته شده و بنیادین حقوق بین الملل است؛ که بر طبق آن، کشورها در درون سرزمین خود دارای صلاحیت و اقتدار می باشند که دولت ها نیز شدیداً روی این اصل پافشاری دارند. از سوی دیگر شخص و ملاحظات پیرامون حقوق بشر قرار دارد که بی گمان یکی از مسایل مهم و مورد تاکید حقوق بین الملل است. با توجه به سیر تاریخی، دکترین و رویه داخلی و بین المللی دولت ها، اعطای پناهندگی سیاسی در اماکن دیپلماتیک خواه بر مبنای کنوانسیون های منطقه ای (آمریکای لاتین)، خواه بر مبنا و دلایل بشردوستانه به معنی حمایت کردن از شخصی که در معرض یک خطر فوری قرار دارد، تنها زمانی قابلیت اجرا دارد که فرد تحت تعقیب، در معرض یک خطر جدی قرار گرفته باشد و هیچ راه دیگری برای اجتناب از اعطای پناهندگی سیاسی در اماکن دیپلماتیک وجود نداشته باشد.
غلامحسین صالحی جلال الدین رفیع فر
وجود آسیاب آبی در مناطقی از سرزمین بختیاری که دارای رودخانه و چشمه سارهای پراب و یا فصلی هستند یک امر ضروری بمنظور ادامه حیات و بقا محسوب می گردد. دراین مناطق این فن سنتی و کهن از دیرباز رسالت تامین "نان" و سایر ملزومات بان را برعهده دارد. آسیاب دارای کارکردهای متنوع و فواید گوناگونی است و شامل چندین نوع از انواع ساده و دستی تا گسترده و پیچیده ترآن، یعنی، نوع آبی در اغلب مناطق بختیاری از ازمنه کهن ساخته و حفظ و حراست شده است برای ساختن انواع آسیاب آبی، گروه ها و افراد انسانی مختلفی، درگردآوری وسایل و ابزار آن ایفای نقش می کنند. دامنهء تهیه و تدارک اینگونه ابزار متنوع و مورد نیاز، بیرون از مرزها منطقهء ایست و ساکنین محلی را نیز در برمیگیرد. برای ساختن آسیاب ، تخصص و مهارت و روش و الگوهای متعددی بکار برده می شوند که اهمیت وسعت و قلمرو آنها از محدودیت های فردی و شخصی فراتر می روند. شعاع فعالیت و تراوشات فرهنگی و اشاعهء آنها در رشد و پرورش و قرب فرهنگی اقوام و طوایف بسی گسترده و وسیع و پردامنه است . از طریق این فنون و متفرعات آن که هدفش حداقل برآوردن یک نیاز (زیستی - اقتصادی) بوده می توان تا اعماق لایه های اجتماعی و فرهنگی افراد و گروه های انسانی راه یافت ، به سخن دیگر، این فن و اهمیت و نقش آن، هم چون ملاطی تمام عناصر فرهنگی و حتی خرده فرهنگهای اینگونه جوامع را به سایر اجتماعات و طوایف دیگر پیوند می دهد و سبب جوشش فرهنگی آنها می گردد. نقش آسیاب آبی در جوامع قومی گوناگون و نحوهء برخورد اجتماعی و فرهنگی آنان با یکدیگر و ارتباطات اقتصادی وابسته به آن بسیار حائز اهمیت است . این موضوع در قلمرو مردم شناختی واجد اهمیت تعمق و تامل بسیار می باشد. زیرا این فن و سایر فنون پیوسته به آن تنها به کارکرد تبدیل غلات به آرد مورد نیاز آنان محدود نمیشود، بلکه موجب ایجاد روابط اجتماعی و بسط روابط خانوادگی، ازدواج - مبادلهء اقتصادی برخورد فرهنگی - جنگ و نزاع - صلح و اتحاد و همبستگی مردم وابسته به طوایف و تیره ها را نیز در برمی گیرد. از سوی دیگر سبب پیوند و جوشش خانواده ها و فامیل و در نهایت تردد و رفت و آمدهای آفراد و انسجام ایلی و طایفه ای را نیز شامل می گردد . این گونه مسائل اجتماعی منجر به انواع همکاریها و تعاون و همیاری بین اقشار مردم - اولادها و خانواده ها و فامیل می گردد.