نام پژوهشگر: رحیم برزگر

بررسی تنوع ژنتیکی نمونه هایی از گونه های کدوی ایران با استفاده از خصوصیات مرفولوژیکی، مولکولی و بیوشیمیایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1392
  رحیم برزگر   غلامعلی پیوست

به منظور بررسی تنوع ژنتیکی تعدادی از نمونه های کدوی ایرانی از نظر خصوصیات مرفولوژیک، مولکولی و بیوشیمیایی، 50 نمونه کدو شامل 26 نمونه از گونه c. pepo، 12 نمونه از گونه c. maxima و 12 نمونه از گونه c. moschata از 13 استان جمع-آوری شدند. نمونه ها در قالب بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار کشت شدند. در بررسی خصوصیات مرفولوژیکی بر اساس دیسکریپتور upov، 19 صفت کمی و 17 صفت کیفی ارزیابی شدند. تجزیه خوشه ای نمونه ها به روش upgma و بر مبنای معیار تشابه گاور، نمونه های هر گونه را به مرفوتیپ های معین گروه بندی کرد. نتایج نشان داد که نمونه ها غالباً بر اساس صفات مربوط به میوه شامل شکل میوه، رنگ میوه، طول و قطر میوه و ... از یکدیگر تفکیک شدند. 14 جفت آغازگر ssr مورد استفاده، 100 درصد پلی مورف بودند و 115 آلل را تکثیر کردند. میانگین تعداد آلل های مشاهده شده 21/8 و بین 4 آلل درcmtm30 تا 10 آلل در cmtm61 متغیر بود. میانگین هموزیگوسیتی 85/0 و میانگین شاخص های تنوع شامل شاخص تنوع شانون و شاخص نی به ترتیب 869/1 و 722/0 بود. تجزیه خوشه ای به روش upgma و با استفاده از معیار تشابه جاکارد، توانست نمونه های مربوط به گونه های مختلف را تفکیک نموده اما قادر نبود مرفوتیپ های هر گونه را از یکدیگر تفکیک نماید. در بررسی تنوع بیوشیمیایی بین 26 نمونه از گونه pepo، میزان روغن، پروتئین، کربوهیدرات، بتاسیتوسترول، اسیدهای چرب، پتاسیم و روی در دانه های کدو اندازه گیری شد. میزان روغن از 1/26 تا 8/45 درصد، میزان پروتئین از 21 تا 5/28 درصد، میزان بتاسیتوسترول از 1/15 تا 5/26 میلی گرم در صد گرم روغن متغیر بود. تجزیه خوشه ای به روش حداقل واریانس وارد، 26 نمونه را به دو گروه تقسیم بندی کرد. گروه بندی بدست آمده از صفات بیوشیمیایی مستقل از گروه بندی آنها بر مبنای صفات مرفولوژیکی بود.

بررسی کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی آبخوان دشت تبریز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم طبیعی 1392
  رحیم برزگر   اصغر اصغری مقدم

در محدوده مطالعاتی، تیپ اصلی آب زیرزمینی na-cl می باشد. بررسی دیاگرام شولر نشان می دهد که کیفیت آب اکثر نمونه ها از نظر آشامیدن در رده متوسط تا کاملا نامطبوع قرار دارد و تنها یک نمونه در رده خوب می باشد. همچنین تمامی نمونه¬ها از نظر مصارف صنعتی دارای خاصیت خورنده می باشند. دیاگرام ویلکوکس نشان می دهد که کیفیت آب کشاورزی نمونه های آب زیرزمینی دشت تبریز در رده متوسط تا نامناسب قرار دارند. بررسی نمودارهای ترکیبی مختلف نشان می دهد که فرایندهای انحلال سنگها، تعویض یونی و تبخیر با نسبتهای مختلف در کیفیت آب زیرزمینی آبخوان دشت تبریز موثر است. منشا نیترات در آب زیرزمینی دشت تبریز ناشی از فعالیتهای انسانی می باشد. بیشترین غلظت نیترات نیز در انتهای محدوده ی شهر تبریز در منطقه قراملک است که اولا در منطقه شهری قرار گرفته و ثانیا تراکم کشاورزی در آن زیاد است. در بخش جنوبی رودخانه آجی چای غلظت نیترات در مقایسه با بخش شمالی آن به مراتب خیلی بیشتر است که این امر می تواند بعلت تمرکز مراکز صنعتی، نوع آبخوان و عمق کم آب زیرزمینی مربوط گردد. مقدار غلظت آرسنیک در آبخوان آزاد و در محل تغذیه از مرزهای دشت کم و در آبخوانهای تحت¬فشار و عمیق زیاد می باشد. نقشه¬های آسیب¬پذیری آب زیرزمینی منطقه نشان می¬دهند که عمده¬ترین قسمت دشت که دارای پتانسیل آلودگی بیشتری است در قسمتهای شرقی و جنوبی دشت می¬باشد. محدوده از نظر تقسیمات هیدروژئولوژیکی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه می باشد. رودخانه های مهم منطقه شامل رودخانه تلخه رود(آجی چای)، مهران رود و زینجناب رود است.رودخانه آجی چای با حجم آبی 144 میلیون مترمکعب مهمترین رودخانه منطقه است که در ابتدای مسیر خود شیرین بوده ولی بعلت عبور از سازندهای تبخیری و طبقات گچ و نمکدار بتدریج شور می شود بر اساس مطالعات انجام شده دشت تبریز دارای سیستم آبخوان چند¬لایه ای و سفره آزاد است که سفره¬های آب شور و شیرین در بعضی جاها کاملاً از هم مجزا هستند. نتایج بدست آمده از مطالعات قبلی نشان می دهد که تخلیه فاضلاب چرمشهر و اطراف آن به رودخانه آجی¬چای سبب بالا رفتن غلظت عناصر سنگین از قبیل آرسنیک ، کرم ، مس ، روی و ... در این رودخانه شده و به دلیل تغذیه سفره¬های آب زیرزمینی از این رودخانه سبب آلودگی سفره شده است ، همچنین برداشت بی¬رویه از آب زیرزمینی توسط پمپاژ برای کشاورزی نیز همین امر را برای سفره¬های این منطقه در پی داشته است. در محدوده مطالعاتی سفره¬های سطحی که از رودخانه آجی¬چای تغذیه می شوند دارای آب شور بوده و سایر سفره های عمقی که از جریان های سطحی و رواناب¬های دامنه¬های سهند تغذیه می شوند از آب شیرین برخوردار می باشند.

بررسی امکان تلاقی بین گونه ای کدو مسمایی (cucurbita pepo l) و کدو حلوائی (d cucurbita moschata)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1393
  عباس جورکش   یوسف حمیداوغلی

کدوئیان شدیدا به تعدادی از حشرات و بیماری¬ها حساسند و منابع مقاومت برای آن¬ها به صورت غالب در گونه¬های وحشی و برخی گونه¬ها قابل دسترس است. اما این گونه¬ها به آسانی قابل تلاقی با یکدیگر و با واریته¬های مورد کشت نیستند. از این رو وجود منابع علمی درباره¬ی جنبه¬های مختلف دورگ¬گیری¬های دور الزامی است. لذا در این تحقیق به بررسی امکان تلاقی کدو مسمایی و کدو حلوائی پرداخته شد. بدین منظور هفت لاین از کدو مسمایی با شش لاین از کدو حلوائی به صورت متقابل با یکدیگر تلاقی داده شدند این آزمایش در تابستان 1392 در قالب بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه دانشگاه گیلان انجام شد. برای مطالعه امکان تلاقی ویژگی¬هایی مانند تعداد و درصد میوه¬های تشکیل شده و تعداد و درصد میوه¬های تشکیل شده با بذر سالم و برای مطالعه اثر دانه گرده بر میوه خصوصیات طول، قطر، وزن و حجم میوه و قطر گوشت و برای مطالعه اثر دانه گرده بر ویژگی¬های بذر خصوصیات طول، عرض، قطر و وزن صددانه و تعداد بذر سالم تشکیل شده و همچنین مقایسه بین منابع درون¬گونه¬ای و بین¬گونه¬ای برای این صفات انجام شد و برای یافتن خصوصیات کیفی برای شناسایی میوه¬های هیبرید در گرده¬افشانی باز بر اساس دیسکریپتور یوپف خصوصیات ظاهری رنگ اصلی پوست، شدت رنگ پوست، وجود رنگ ثانویه روی پوست، رنگ گوشت، شدت رنگ گوشت، شکل میوه در برش طولی و وجود گردن در طول میوه برای کدو مسمایی مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان دادند که از بین 880 تلاقی انجام شده بین دو گونه 199 میوه تشکیل شد که سهم کدو حلوائی 66/25 درصد بود که از این میزان 41/19 درصد میوه¬ها دارای بذر سالم بودند و سهم کدو مسمایی 44/19 درصد که از این بین 88/13 درصد میوه¬ها دارای بذر سالم بودند که نشان از عملکرد بهتر ارقام کدو حلوائی در مقابل ارقام کدو مسمایی به عنوان پایه مادری دارد. این تحقیق همچنین به تاثیر دانه گرده بر خصوصیات بذر و میوه اشاره می¬کند که در این بین اثر منابع بین¬گونه¬ای با منابع درون¬گونه¬ای بسیار متفاوت بوده و برای به دست آوردن بهترین نتایج بهتر است از ارقامی استفاده شود که دارای عملکرد بالاتر در مورد این صفات باشد. صفات ظاهری رنگ اصلی پوست و وجود رنگ ثانویه و شدت رنگ پوست بر اساس نتایج این تحقیق بیشتر از سایر صفات تحت تاثیر دانه گرده قرار گرفتند و می¬توان از آن¬ها به عنوان شاخص برای شناسایی میوه¬های هیبرید در گرده¬افشانی باز استفاده نمود.

تاثیر کودهای کندرها و اسید هیومیک بر ویژگی های کیفی و کمی نشای توپی گل حنای گینه نو (impatiens hawkeri)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده کشاورزی 1394
  لیلا محمدی   عبدالرحمان محمدخانی

تولید نشای گل ها برای فضای سبز شهری صنعتی گسترده است که نقش مهمی در علم باغبانی دارد. گل حنای گینه نو (impatiens hawkeri) گیاهی چند ساله گلدار گلدانی از خانواده balsaminaceae می باشد که به دلیل تنوع در رنگ و همچنین طول عمر مورد توجه قرار گرفته است. تولید یک گیاه با کیفیت، مستلزم داشتن تغذیه بهینه می باشد. به منظور بررسی اثر تغذیه در کیفیت نشای گل حنای گینه نو پژوهشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار طراحی شد. تیمارها شامل کود کندرها با فرمول کودی 12n-11p-18k-2.7mgo-8sدر پنج سطح صفر، 5/1، 3، 5/4 و 6 کیلوگرم بر متر مکعب و اسید هیومیک در سه سطح صفر، 2 و 4 کیلوگرم بر متر مکعب بودند که با بستر کاشت مخلوط شدند. بذور در سینی های نشا کشت با بستر کشت شامل 50 درصد پیت ماس، 40 درصد پرلایت و 10 درصد پوسته برنج (به صورت حجمی) کشت شدند.