نام پژوهشگر: شاهرخ زند پارسا
جواد جعفری شاهرخ زند پارسا
در این تحقیق تغییرات نیتروژن، فسفر و پتاسیم در دانه، برگ وساقه گندم زمستانه در سطوح مختلف آب و نیتروژن طی آزمایشی مزرعه ای در دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیراز در سال 1386 – 1385 مورد بررسی قرار گرفت. در مزرعه آزمایشی، چهار سطح نیتروژن 360، 240، 120 و 0 کیلوگرم نیتروژن برهکتار به ترتیب با عناوین 4n،3n، 2n و 1n است، مورد استفاده قرار گرفت. چهار تیمار آبیاری ( آب به کار رفته به نسبت 1/2، 1، 0/8 و 0/6 نیاز آبی بالقوه گندم رمستانه)با عناوین به ترتیب 4i، 3i، 2i و 1i لحاظ شد. نتایج نشان داد که تیمارهای 2n و 2i برای رسیدن به حداکثر ماده خشک تولیدی و عملکرد دانه مناسب بودند. مقدار 74% از نیتروژن جذب شده توسط قسمت های هوایی گیاه از برگ و ساقه به دانه منتقل شد. غلظت نیتروژن دانه با افزایش نیتروژن مصرفی افزایش یافت ولی بین تیمارهای 4n و2n در سطح 95% اختلاف معنی داری وجود نداشت. غلظت نیتروژن دانه با افزایش میزان آب مصرفی کاهش یافت. میزان فسفر و پتاسیم جذب شده توسط قسمت های هوایی گیاه که از برگ و ساقه به دانه انتقال می یافت به ترتیب 62% و 18% بود. غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم دانه ب استفاده از مقادیرجذب شده توسط قسمت های هوایی گیاه با رگرسیون خطی با شیب مثبت قابل تخمین زدن بودند.
شیوا قلی زاده سرابی علیرضا سپاسخواه
این تحقیق با هدف بررسی اثر کاربرد زئولیت کلسیمی- پتاسیمی و آب شور بر هدایت هیدرولیکی اشباع و معادله ی نفوذ آب در خاک در شرایط آزمایشگاهی با چهار مقدار کاربردی زئولیت و چهار سطح شوری در سه نوع بافت خاک (سبک، متوسط و سنگین) و سه تکرار انجام شد. جهت انجام آزمایش مقادیر زئولیت کاربردی صفر، 4، 8 و 16 گرم در کیلوگرم خاک و سطوح شوری 5/0، 5/1، 0/3 و 0/5 دسی زیمنس بر متر انتخاب شد. پارامتر های مورد نظر با روش آزمایشگاهی بار ثابت اندازه گیری شد و جهت ایجاد بار ثابت روی سطح نمونه ی خاک از بطری ماریوت استفاده شد. تجزیه ی شیمیایی هر سه بافت خاک نشان داد که اثر توام کاربرد آب شور و زئولیت بر خواص شیمیایی خاک در بافت های مختلف خاک متفاوت می باشد. همچنین مقدار کاربرد زئولیت در یک خاک به منظور ایجاد بهترین مقدار هدایت هیدرولیکی اشباع و هدایت هیدرولیکی نزدیک به اشباع، جدا از اثر شوری آب کاربردی نمی باشد. به این ترتیب برای خاک با بافت سنگین لوم رسی و خاک با بافت متوسط لومی به ترتیب مقدار 8 و 4 g/kg زئولیت در سطوح شوری پایین آب کاربردی و مقدار g/kg 16 زئولیت در سطوح شوری بالای آب کاربردی توانسته است مقدار این دو پارامتر را به طرز معنی داری افزایش دهد. از طرفی در خاک با بافت سبک لوم شنی کاربرد g/kg 8 زئولیت در سطوح شوری پایین آب کاربردی و کاربرد g/kg 16 زئولیت در سطوح بالای شوری آب کاربردی توانسته است مقدار این دو پارامتر را به طرز معنی داری کاهش دهد. همچنین در بررسی ضریب جذب آب در هر سه بافت خاک نیز مشاهده شد که تاثیر کاربرد زئولیت بر این ضریب جدا از اثر شوری آب کاربردی نمی باشد. از طرفی در بررسی تاثیر کاربرد زئولیت و آب شور بر مقادیر نفوذ تجمعی و سرعت نفوذ آب در خاک بر اساس معادله ی نفوذ دو جزئی فیلیپ، مشاهده شد که در خاک های دارای بافت لوم رسی و لوم شنی تاثیر ضریب جذب آب در خاک بر تغییرات نفوذ تجمعی و سرعت نفوذ آب در خاک نسبت به هدایت هیدرولیکی نزدیک به اشباع خاک بیشتر می باشد، در حالیکه در خاک با بافت لومی تاثیر هدایت هیدرولیکی نزدیک به اشباع خاک بیشتر از ضریب جذب آب در خاک بوده است. در نهایت جهت تعیین پارامترهای هدایت هیدرولیکی اشباع و نزدیک به اشباع، نسبت هدایت هیدرولیکی نزدیک به اشباع به هدایت هیدرولیکی اشباع، ضریب جذب آب در خاک و همچنین برای ارتباط بین ضریب جذب آب در خاک و هدایت هیدرولیکی نزدیک به اشباع نیز معادلاتی ریاضی ارائه گردید
علی حصیرچیان شاهرخ زند پارسا
اهمیت اندازه گیری رطوبت خاک در اراضی کشاورزی، بشر را ناگزیر از استفاده از ابزار مختلف در اندازه گیری آن ساخته و ضرورت ارزیابی عملکرد ابزارها نیز انکار ناپذیر می نماید. prism یکی از ابزارهای اندازه گیری رطوبت است که بر اساس اندازه گیری نوسانات موج الکترومغناطیس طراحی شده است. به منظور ارزیابی دستگاه prism جهت اندازه گیری رطوبت خاک، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز، در کرتی به ابعاد 6×5 مترمربع، بیست نقطه منظور شده به فواصل منظم یک متر و در اعماق 15، 30، 45 و 60 سانتی متر میزان رطوبت خاک با روش وزنی اندازه گیری شده و دستگاه prism در اندازه گیری آن ارزیابی گردید. همچنین در یک بشکه حاوی شن مقدار رطوبت حجمی با وزن کردن بشکه و قرائت prism داخل آن در زمان های مختلف بعد از خیس نمودن خاک ثبت گردید. رسم نمودار رطوبت حجمی اندازه گیری شده در اعماقِ مختلف، برای بیست نقطه ی مکانی در نظر گرفته شده مقابل اعداد قرائت شده از دستگاه برای همان نقطه و عمق متناظر آن؛ مجموعه نقاطی را تشکیل داده که برازش خطی این نقاط برای هر نقطه ی مکانی وعمق مشخص معادلاتی خطی را حاصل نموده است. مقایسه ی نتایج حاصل از نمودار های منتج شده از برازش نقاط نمودارهای مستقل برای هر نقطه ی مکانی با نمودارهایی که از برازش تمامی نقاط رطوبتی (به صورت مجموع) برداشت می شود، بیانگر آن است که واسنجی دستگاه مورد نظر در نقاط مکانی مجزا نتایج مقبول تری حاصل می نماید و به کارگیری روابط منتج شده از نمودار هایی با همه داده های نقاط در یک عمق و همه عمق ها نمی توانست مورد قبول باشد. کاربرد این دستگاه برای تعیین رطوبت خاک برای کارهای کشاورزی همچنان نیازمند مطالعات بیشتر می باشد.
ملیحه فولادی دورهانی شاهرخ زند پارسا
علم فیزیک خاک درشناخت بسیاری از فرآیندهای مرتبط با خاک در کشاورزی و محیط زیست مهم می باشد. برای انجام این پژوهش، در 20 نقطه در استان فارس درپنج کلاس بافتی؛ لوم، لوم رسی، لوم شنی، لوم سیلتی و شن لومی هدایت هیدرولیکی نزدیک به اشباع در مزرعه اندازه گیری (ks) شده و از محل آزمایش ها، نمونه خاک دست خورده از عمق 30–0 سانتی متری تهیه شد. این نمونه ها برای انجام تجزیه های فیزیکی و شیمیایی به آزمایشگاه انتقال داده شدند. به این منظور ks به روش تک حلقه از طریق اندازه گیری دبی آب نفوذ کرده به خاک در 5 بار آبی متفاوت اندازه گیری شد. سطح ویژه خاک (ssa) بر روی نمونه های دست خورده به روش اتیلن گلیکول مونو اتیل اتر(egme) تعیین شد. ارتباط زیادی بین ssa و جزء رس خاک برقرار بود. با رگرسیون گیری چند متغیره بین پارامتر های فیزیکی و شیمیایی با ssa، درصد رس و ظرفیت تبادل کاتیونی، پارامتر های تأثیرگذارتری نسبت به مقدار ماده آلی بودند. همچنین ارتباط نسبتاً خوبی بین ssa و رطوبت خاک در مکش 01/0- مگاپاسکال مشاهده شد و جزء رس تأثیر مهمی در نگهداشت آب در خاک داشت. ارتباط خوبی بین مقدار سطح ویژه و پارامتر های منحنی مشخصه رطوبتی خاک با معادله ون گنوختن مشاهده شد (r2= 0.88). ارتباط نسبتاً خوبی بین ssa در واحد حجم خاک و ks مشاهده شد (r2=0.65). مقدار ssa به اندازه ذرات خاک بستگی داشت و معادله تجربی بین سطح ویژه و میانگین قطر هندسی ذرات، دقت قابل قبولی برای تعیین سطح ویژه داشت (r2=0.76). برآورد ks با استفاده از معادله تئوری کارمن – کوزنی واسنجی شده برای خاک های انتخابی دقت قابل قبولی نداشت. نتیجه حاصله این بود که می توان با اندازه گیری ssa را با دقت قابل قبولی برآورد کرد و در صورت عدم اندازه گیری ssa ،مقدار آن بر اساس مقدار اندازه گیری شده جزء رس برآورد و سپس مقدار ksبرآورد می شود.
الناز مصلایی پور علی اکبر کامگار حقیقی
یکی از ابزارهای موثر در زمینه مطالعات محیط زیست و علوم زمین، استفاده از فناوری دور سنجی و بهره گیری از داده های ماهواره ای است. سنجش از دور کاربردهای متنوع و فراوانی دارد که از جمله آنها مطالعه ی پوشش گیاهی است. در سه دهه گذشته نمایه های گیاهی کاربردهای وسیعی در بررسی منابع طبیعی و پایش پوشش گیاهی در مقیاس کوچک تا مقیاس منطقه ای و جهانی پیدا کرده اند. هدف از این تحقیق بررسی به دست آمده nmdi و شاخص خشکی savi ،evi ،ndvi ارتباط و همبستگی چند شاخص پوشش گیاهی در ناحیه شرق استان فارس می باشد. میانگین فصل تابستان شاخص های spi با شاخص modis از سنجنده 1386 در قسمتی از مراتع چهار - نام برده شده حاصل از تصاویر ماهواره ای مربوط به سال های آماری 90 مقایسه گردید. ارزش رقومی به spi شهرستان فسا، داراب، استهبان و نیریز به کار گرفته شد و با شاخص نشان از پوشش گیاهی پراکنده در مراتع این چهار شهرستان savi و evi ،ndvi دست آمده از شاخص های خشک و نیمه خشک بودن مناطق مورد مطالعه را نشان می دهد. همچنین میانگین ،nmdi و مقادیر شاخص های زمستان سال قبل از خود همبستگی بالایی را spi فصلی تابستان شاخص های نام برده شده در هر سال با نشان دادند. دلیل این امر آن است که عکس العمل پوشش گیاهی نسبت به بارندگی با تأخیر زمانی رو به جهت savi و evi روست و اثرات کمبود آب بر پوشش گیاهی تجمعی است. به نظر می رسد که دو شاخص پایش پوشش گیاهی مناطق خشک و نیمه خشک مناسب تر باشند.با این حال انتخاب مناسب ترین شاخص باید با دقت بالا و با توجه به خصوصیات منطقه صورت پذیرد.
آلاله احمدی تورج هنر
حوضچه های آرامش از متداولترین سازه های کاهنده انرژی است که جهت استهلاک انرژی آب در سرعت های فوق بحرانی و در پایین دست سازه های آبی نظیر سد ها و تنداب ها استفاده می شود. در این پژوهش آزمایشگاهی با بکار گیری حوضچه آرامش با شیب کف منفی و زبری کنگره ای شکل، روشی جدید جهت بهینه کردن هزینه و راندمان حوضچه آرامش پیشنهاد شده است. آزمایش ها با اعداد فرود بالادست پرش در محدوده 4/4 تا 39/7، شیب منفی صفر تا 02/0- و چهار زبری کنگره ای انجام شد. جهت ساخت زبری کف نیز از نیم لوله هایی تا قطر 50 میلیمتر استفاده گردید. نتایج به طور میانگین کاهش 35 و 49 درصدی در نسبت اعماق مزدوج و طول نسبی پرش، همچنین افزایش 21 و 14 درصدی در افت نسبی انرژی و ضریب تنش برشی بستر نشان داد.
ابوالفضل عزیزیان علیرضا سپاسخواه
در این پژوهش مدل یکپارچه آب و نیتروژن برای ذرت (msm) برای شرایط کاربرد آب شور اصلاح گردید. برای این منظور آزمایش مزرعه ای دو ساله ای در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزری دانشگاه شیراز انجام شد. سطوح آب آبیاری (i1 معادل 1.0etc باضافه 20 درصد آبشویی، i2 معادل 0.75i1 و i3 معادل 0.50i1) به عنوان کرت های اصلی، شوری آب آبیاری (s1=0.6، s2=2.0 و s3=4.0 ds m-1) به عنوان کرت های فرعی اول و نیتروژن (n1=0، n2=150 و n3=300 kg ha-1) به عنوان کرت های فرعی دوم در یک آزمایش کرت های دوبار خرد شده با سه تکرار بکار برده شد. نتایج نشان داد که ذرت، تحت تنش آبی و شوری دوره رشد سبزینه ای طولانی تری داشت. حساس ترین صفت تحت تنش آبی، شوری و نیتروژن عملکرد دانه بود. براساس شاخص بهره وری آب، کاربرد آب در سطوح کمتر آب آبیاری و نیتروژن کاربردی در تولید دانه ذرت موثرتر بود. بر اساس کارایی مصرف و بازیافت نیتروژن، کاربرد 150 kg n ha-1 در ناحیه مطالعاتی به ویژه در شرایط آب شور بهینه بود. نتایج نشان داد که مقاومت ذرت به شوری با کاربرد نیتروژن بیشتر نشد. همچنین نتایج نشان داد که تبخیر-تعرق و تعرق واقعی گیاه در تیمار i3 نسبت به i1 و در تیمار s3 نسبت به s1کمتر بود. تبخیر از سطح خاک با افزایش شوری افزایش معنی داری یافت. نتایج نشان داد که تیمار بهینه برای بهروری و کارایی مصرف آب در تولید دانه ذرت تیمار i2s1n3 بود. همچنین افزایش مصرف نیتروژن به بیش از 150 kg n ha-1 بهره وری و کارایی مصرف آب در تولید دانه را افزایش نداد. دانه ذرت حساسیت بیشتری به آب نسبت به ماده خشک آن دارد. همچنین نتایج حاکی از این بود که تابع کاهش جذب آب همائی و فدس نتایج قابل قبول تری از ضریب کاهش جذب آب و محصول دانه نسبت به روش های دیگر ارائه داد. نتایج همچنین نشان داد که نرخ رشد گیاه در تیمارهای i1 و i2 بیتشر از تیمار i3 و در تیمارهای s2 و s3 کمتر از تیمار s1 بود. همچنین کاربرد نیتروژن به طور متوسط نرخ رشد را افزود. نرخ خالص جذب در تیمارهای i2، s2 و n2 به بیشنه مقدار خود رسید.. نتایج نشان داد که شدت فتوستنز و هدایت روزنه ای در تیمار کم آبیاری نسبت به تیمار آبیاری کامل کاهش یافت. میزان کاهش فتوسنتز و هدایت روزنه ای در شرایط شوری نسبت به شرایط غیر شور مساوی بود. نتایج همچنین حاکی از تجمع بیشتر نمک در تیمار i2 نسبت به سایر تیمارهای آبیاری بود. کمبود یون پتاسیم ناشی از شوری مشاهده نشد. نتایج حاکی از مضرتر بودن یون سدیم نسبت به کلر برای ذرت آبیاری شده با آب شور بود. سطح بهینه آبیاری و نیتروژن برای ذرت در شرایط آب شور کمتر از شرایط غیر شور بود. بعلاوه، ذرت در شرایط کم آبیاری با آب شور برای عدم کاهش محصول به پتاسیم و نسبت پتاسیم به سدیم بیشتری نیاز دارد. نتایج همچنین نشان داد که مدل تجربی لجستیکی، ماده خشک و عملکرد دانه را با دقت قابل قبولی پیش بینی کرد. در اصلاح مدل msm مدل کاهش جذب آب همائی و فدس تخمین بهتری از تمام پارامترها در مراحل واسنجی و اعتبارسنجی مدل ارائه داد. نتایج شبیه سازی شده نیترات توسط مدل اصلاح شده نشان داد که کاربرد آب شور خطر آلوده شدن آب زیرزمینی با نیترات را افزایش می دهد.
معصومه مظاهری تهرانی علی اکبر کامگار حقیقی
این پژوهش با هدف بررسی اثر زمان آبیاری تکمیلی بر رشد و عملکرد انگور رقم یاقوتی قرمز در موستان دیم سه سال بعد از جوان سازی و همچنین تعیین میزان آب تبخیر یافته از سطح خاک با استفاده از میکرولایسیمترها در قالب طرح بلوکهای کاملا تصادفی با 4 تکرار و 6 تیمار در دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیراز طی سال های زراعی 90-89 و 91-90 انجام شد. تیمارهای آزمایشی: آبیاری تکمیلی در فروردین، اردیبهشت، خرداد، تیر، شاهد (بدون آبیاری) و آبیاری تکمیلی در فروردین و اردیبهشت ماه بودند. مقدار آب مورد استفاده در هر بار آبیاری تکمیلی در تمام تیمارها یکسان و به مقدار 500 لیتر بود که با تانکر با کنترل حجم خروجی اعمال شد. میزان عملکرد، رشد برگ، زمان خزان، شدت فتوسنتز، دمای پوشش سبز، پتانسیل آب در گیاه، میزان رطوبت خاک و ماده خشک اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد آبیاری تکمیلی بر میزان عملکرد و پارامترهای فیزیولوژیکی گیاه موثر است و اثر زیادی بر روی میزان ماده خشک و گسترش شاخساره و تاج گیاه دارد و توصیه می شود در مهمترین مراحل رشد (خرداد و اردیبهشت) که به تنش آبی حساس است آبیاری تکمیلی انجام شود. همچنین تبخیر- تعرق واقعی گیاه با استفاده از معادله بیلان رطوبتی خاک تعیین شد و با استفاده از میکرولایسیمترهای نصب شده در کنار بوته ها، تبخیر از سطح خاک اندازه گیری شد و تعرق انگور با کاستن تبخیر از تبخیر- تعرق واقعی بدست آمد. مقدار تبخیر -تعرق واقعی گیاه در سال 90 برای تیمارهای 1 تا 6 به ترتیب 3/396، 8/395، 5/410، 8/387، 8/276 و 6/460 میلی متر محاسبه گردید. مقدار تبخیر در سال 90 در تیمارهای 1 تا 6 به ترتیب 104، 139، 130، 151، 71 و 184 میلی متر محاسبه شد. مقدار تبخیر در طول زمستان 1390 نیز محاسبه شد که برای تیمارهای 1 تا 6 به ترتیب 136، 138، 134، 159، 149، 159 میلی متر و مقدار بارشی که به اعماق پایین تر از 90 سانتی متر نفوذ کرده است برای این تیمارها به ترتیب 64، 58، 67، 51، 52 و 40 میلی متر می باشد. البته به دلیل زیاد بودن عمق ریشه انگور، این مقادیر از دسترس گیاه خارج نشده و به مصرف گیاه رسیده است و نفوذ عمقی محسوب نمی شود که اثر آن در تعیین تبخیر – تعرق لحاظ گردید. نتایج نشان می دهد حدود نصف بارندگی های زمستانی صرف تبخیر از سطح خاک شده که در دیمکاری مقدار قابل توجهی است و باید به کاهش تبخیر از سطح خاک توجه ویژه شود. همچنین روابطی بین ماده خشک، عملکرد و عملکرد بصورت خشک به تعرق و ماده خشک به تبخیر – تعرق واقعی گیاه، برازش داده شد.
زهرا سادات میرصفی شاهرخ زند پارسا
در این پژوهش، مدل eshpim5 برای برآورد پارامترهای هیدرولیکی [ضرایب معادله ون گنوختن(?،n)، رطوبت باقی مانده(?r)، رطوبت اشباع(?s) و هدایت هیدرولیکی اشباع(ks)] 8 سری خاک با استفاده از سطح ویژه هوا-مایع در اطراف ذرات خاک به روش معکوس ارائه شد. در این مدل مقادیر رطوبت و فشار آب خاک در لایه ها و زمانهای مختلف با استفاده از حل ضمنی معادله ریچاردز و به روش تفاضل محدود محاسبه گردید. در کرتی به ابعاد 2 در 2 متر، با اضافه نمودن آب، خاک تا عمق یک متر تقریباُ به حالت اشباع رسانیده شد و برای جلوگیری از تبخیر، سطح آن با پلاستیک پوشانیده و مقادیر رطوبت حجمی و فشار آب در اعماق مختلف در هر سری خاک به مدت 8 تا 10 روز اندازه گیری گردید. تابع هدف برابر مجموع مربعات تفاضل بین مقادیر پیش بینی شده و اندازه گیری شده رطوبت و فشار اب خاک تعریف شد. در مدل eshpim5، برای کمینه کردن تابع هدف، مقدار ksبا ثابت در نظر گرفتن سایر پارامترها، جداگانه از طریق سعی و خطای دستی با دقت 1/0 مقدار آن بهینه گردید. سپس با در نظر گرفتن مقدار بهینه شده ks ، با بهینه نمودن پارامتر n با دقت 1/0 مقدار تابع هدف کمینه گردید و به همین ترتیب با ثابت در نظر گرفتن مقادیر ks و n در نهایت مقدار ? نیز بهینه گردید و این اعمال تا دقت 0001/0 برای هر پارامتر ادامه داشت. مقدار ?s با استفاه از مقادیر اندازه گیری شده چگالی ظاهری خاک برآورد گردید و به علت کم بودن حساسیت تابع هدف به ?r مقدار آن بر اساس داده های اندازه گیری شده با سلول فشاری در آزمایشگاه یا مقدار گزارش شده آن بر اساس بافت خاک برآورد گردید. نتایج نشان داد که در اغلب خاک ها مقادیر تابع هدف به دست آمده کمتر از مقادیر به دست آمده در مدل های قبلی بود که در آنها هدایت هیدرولیکی خاک از معادله van genuchten (1980) برآورد شده بود. همچنین در تمامی خاک ها مقدار nrmse محاسبه شده برای مقادیر فشار آب در محدوده 02/0 تا 28/0 و برای مقادیر رطوبت حجمی خاک در محدوده 012/0 تا 063/0 قرار داشت.
سید بهنام موسوی تورج هنر
سرریزهای جانبی، سازههایی جهت انحراف و یا آبگیری میباشند که به طور گستردهای در شبکههای آبیاری و زهکشی و یا سیستمهای فاضلاب شهری مورد استفاده قرار میگیرند. تحقیق حاضر جهت اشکال خاصی از سرریزهای جانبی که به صورت معمول و متعارف نبوده بلکه به صورت کنگره ای می باشند، انجام پذیرفت. در واقع سرریزهای جانبی کنگره ای در پلان دارای طول تاج مستقیم نمیباشند. در این تحقیق سرریزهای جانبی کنگره ای به شکل ترکیبی ربع دایره-مثلثی و مثلث-ربع دایره ای مورد بررسی قرار گرفت. سرریزهای مورد آزمایش در سه ارتفاع و سه شعاع مختلف ساخته شده و علاوه بر به دست آوردن معادلات ضریب دبی برای هر کدام مقایساتی نیز با مطالعات پیشین صورت پذیرفت. برای این نوع سرریزهای جانبی کنگره ای افزایش ضریب دبی نسبت به نمونه سرریز جانبی خطی کلاسیک معادل بررسی شد. پارامترهای بدون بعد موثر بر ضریب دبی این سرریزها به طور جداگانه برای حالات اشکال ترکیبی مثلث-ربع دایره ای و ربع دایره-مثلثی مشخص گردید و همچنین معادلههای معتبر خطی و غیر خطی جهت تخمین ضریب دبی این سرریزها ارائه گردید. نتایج نشان میدهد که در هر دو نمونه سرریزهای جانبی کنگرهای مورد آزمایش، افزایش ضریب دبی نسبت به نمونه سرریز جانبی خطی کلاسیک معادل وجود دارد و در مقایسه با یکدیگر، تفاوت قابل توجهی بین سرریز جانبی کنگرهای مثلث-ربع دایره ای و ربع دایره-مثلثی وجود ندارد. همچنین نشان داده شد که این سرریزها در مقایسه با سرریز جانبی نیم دایره ای شکل ضریب دبی کمتری را دارند.
مرتضی عرب محمد علی زمردیان
اثر متقابل آبشستگی پایه و تکیه¬گاه پل در خاک چسبنده مساله آبشستگی موضعی در اطراف پایه و تکیه¬گاه پل در سال¬های اخیر به طور گسترده توسط محققین مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. این در حالی است که مطالعات اندکی از تاثیر فاصله پایه از تکیه¬گاه روی آبشستگی پایه و تکیه¬گاه پل موجود می¬باشد. با توجه به این که پل¬های زیادی در سطح جهان ساخته می¬شوند که دارای پایه¬هایی در فاصله نزدیک به تکیه¬گاه می¬باشند، بنابراین ضرورت می¬یابد این موضوع مورد بررسی قرار گیرد. در تحقیق حاضر به منظور بررسی تاثیر طول تکیه¬گاه و شکل پایه بر روی آبشستگی پایه و تکیه¬گاه، از تکیه¬گاه¬های 25، 5/37 و50 سانتیمتر و پایه¬های دایره¬ای، مربعی گرد گوشه و مربعی نوک¬ تیز در دو فاصله 5/17 و 35 سانتیمتر نسبت به سیلاب دشت استفاده شد. نتایج آزمایشات نشان داد که با نزدیک¬تر شدن پایه به تکیه¬گاه در بستر غیر چسبنده آبشستگی آن¬ها افزایش می¬یابد. همچنین کمترین آبشستگی مربوط به پایه دایروی و بیشترین آبشستگی مربوط به پایه مربعی نوک تیز بدست آمد. سپس به منظور کاهش آبشستگی به ترتیب 5%، 10% و 15% رس به خاک بستر اضافه و متراکم گردید. با توجه به نتایج آزمایشات مشاهده گردید هنگامی که 10% رس به رسوبات غیر چسبنده اضافه شود در شرایط اشباع بستر و تراکم 70% بعد از گذشت 24 ساعت از شروع آزمایش کوچکترین آبشستگی در اطراف پایه و تکیه-گاه پل ایجاد نمی¬گردد.
محبوبه شیروانی ایچی داور خلیلی
در این تحقیق وضعیت خشکسالی هواشناسی با استفاده از شاخص های spi وrdi برای 12 ایستگاه سینوپتیک در بخش های اقلیمی متفاوت در ایران مورد بررسی قرار گرفت، که این ایستگاه ها دارای طول دوره آماری مشترک 61 سال می باشند. برای محاسبه شاخص ها از آمار بارندگی ماهانه و تبخیر- تعرق پتانسیل گیاه مرجع ( محاسبه شده از روش هارگریوز سامانی) استفاده گردید. در ابتدا برای هر ایستگاه ماه های خشک تعیین شدند و از ادامه محاسبات حذف شدند. سپس شاخص spi با دو روش گشتاورها و حداکثر درست نمایی و شاخص rdi در 7 دوره آماری (1951- 1951، 1981- 1986، 1951- 1991، 1951- 1996، 1951- 2001، 1951- 2006 و 1951- 2011) محاسبه گردیدند. نتایج نشان داد که همه مناطق اقلیمی خشکسالی را تجربه می کنند، البته شدت و تکرار دوره های خشک در این مناطق متغیر است. همچنین در مقیاس های زمانی کوتاهتر دوره های خشکی نسبت به مقیاس زمانی طولانی تر، نوسانات بیشتری را نشان دادند. به منظور بررسی تفاوت بین دو روش گشتاورها و روش حداکثردرست نمایی و همچنن دو شاخصspi و rdi ، ابتدا ماه های خشک تعیین شدند. سپس پارامترهای آماری شاخص های خشکسالی با روش های یاد شده در هر دوره آماری محاسبه شدند و تغییرات این مقادیر با افزایش طول دوره آماری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در محاسبه شاخص spi در اکثر ایستگاه ها و مقیاس های زمانی، روش گشتاورها شاخص spi را با مقادیر بیشتری برآورد می کند. همچنین با افزایش مقیاس زمانی از سه ماهه به شش ماهه تا سالانه اختلاف بین دو روش کاهش می یابد. با توجه تخمین مناسب تر روش حداکثر درست نمایی، این روش پیشنهاد می شود. مقایسه بین دو شاخص spi و rdi بیانگر رفتار مشابه آنها در خشکسالی ها و ترسالی ها بوده، ولی در اکثر ایستگاه ها و مقیاس های زمانی، شاخصrdi خشکسالی را با مقادیر بیشتری برآورد می کند. بررسی روند تغییرات خشکسالی با افزایش طول دوره آماری نیز نشان داد که بطور کلی حداقل 30 سال داده مناسب می باشد، اما لازم است بررسی موردی صورت گیرد. همچنین بررسی روند تغییرات پارامترهای آماری تفاضل دو شاخص spi و rdi در دوره های آماری مختلف نشان داد که در اکثر ایستگاه ها مقادیر میانه و میانگین اختلاف دو شاخص تا حدود زیادی به همدیگر نزدیکند که بیانگر حالت نرمال شده شاخص ها می باشد که با افزایش طول دوره آماری نیز روند خاصی ندارند.
کامل مصطفی زاده محمدجعفر ناظم السادات
نوسان¬های چند دهه¬ای اقیانوس اطلس (amo) و النینو نوسان¬های جنوبی (enso)، از پدیده¬های بزرگ مقیاس اقیانوسی می¬باشند که تا اندازه زیادی با نوسان¬های آب و هوایی و اقلیمی پهنه¬های گرمسیری و فراگرمسیری در پیوند می¬باشند. این دو پدیده با دوره¬های نوسان دمای سطح آب پهنه¬ اقیانوس¬های اطلس و آرام شناخته می¬شوند. به گونه¬ای که پدیده نوسان¬های چند دهه¬ای اقیانوس اطلس، با نوسان¬های دمای سطح آب گستره¬های شمالی اقیانوس اطلس در بازه زمانی 40-20 سال و پدیده النینو نوسان¬های جنوبی با نوسان-های دمای سطح آب گستره¬های گرمسیری اقیانوس آرام در بازه زمانی زیر سالانه در پیوند می¬باشند.در این تحقیق پیوند میان این پدیده¬ها و برهمکنش آنها بر نوسان¬های بارش پائیزه (اکتبر- دسامبر) و زمستانه (ژانویه-مارس) 41 ایستگاه سینوپتیک و اقلیم شناسی جای گرفته در گستره¬های گوناگون ایران، در بازه زمانی 2010-1960 ارزیابی شد.داده¬های ماهانه نمایه نوسانات جنوبی (soi) در بازه زمانی (2010-1960) برای هر یک از ماه¬ها از پایگاه اطلاعاتی (http://www.bom.gov.au/index.shtml) گرفته شد و به عنوان نمایه enso به کار برده شد. سری زمانی نمایه amo نیز از پایگاه اطلاعاتی مرکز پیش بینی اقلیمی آمریکا، (http://gcmd.nasa.gov/records/gcmd_noaa_nws_cpc_amo.html) استخراج شد.در گام نخست فازبندی دو پدیده صورت گرفت و دوره¬های سرد و گرم enso (به ترتیب النینو و لانینا) و فازهای منفی و مثبت amo (به ترتیب با namo و pamo) فراهم گردید. همچنین دوره¬هایی که هر دو پدیده به گونه مشترک در فاز گرم و سرد جای گرفته¬اند به عنوان فازهای مشترک گرم و سرد (به ترتیب el-namo و la-pamo) محاسبه گردید.یافته¬ها نشان داد که جابجایی فازهای enso در فصل پائیز در بیشتر گستره¬های شمال باختر، باختر، جنوب باختر، مرکز و شمال خاور و برخی ایستگاه¬های جنوبی و خاوری کشور به اندازه زیادی می¬تواند پاسخگوی نوسان¬های بارش پائیزه و رخداد دوران¬های تر و خشک این پهنه¬ها باشد. در بیشتر بخش¬های کشور، جابجایی فازهای enso در فصل زمستان با نوسان¬های بارش این فصل در پیوند نمی¬باشد.جابجایی پائیزه فازهای amo در برخی ایستگاه¬های شمال، شمال خاور، شمال باختر و باختر کشور می¬تواند نوسان¬های بارش این گستره¬ها را توجیه کند. جابجایی زمستانه فازهای amo می¬تواند تا اندازه زیادی پاسخگوی نوسان بارش زمستانه و رخداد دوران خشک و تر برخی از گستره¬های شمال، شمال باختر، باختر، شمال خاور، مرکز و جنوب کشور باشد. به گونه¬ای که رخداد دوران تر همزمان با غالبیت فاز منفی و رخداد دوران خشک و کمبود منابع آبی با چیرگی فاز مثبت یا گرم این پدیده می¬باشد.همزمان با جابجایی پائیزه فازهای مشترک دو پدیده بارش¬های پائیزه در اکثر گستره¬های کشور شامل شمال، شمال خاور، شمال باختر، باختر، مرکز، جنوب، جنوب باختر دارای نوسان معنی¬دار بوده است و نشانگر آن است که برهمکنش پائیزه دو پدیده amo و enso می¬تواند تا اندازه زیادی پاسخگوی رخداد دوران تر و خشک پائیزه این گستره¬ها باشد. رخداد دوران تر پائیزه این گستره¬ها همزمان با چیرگی فاز el-namo و کاهش منابع آبی و رخداد دوران خشک پائیزه آنها همزمان با چیرگی فاز la-pamo است. جابجایی فازهای مشترک زمستانه دو پدیده نیز در بخش¬هایی از شمال، شمال خاور، شمال باختر، باختر، مرکز و جنوب کشور، پاسخگوی نوسان¬های بارش و رخداد دوران تر و خشک زمستانه می¬باشد. چیرگی فاز el-namo با افزایش میانگین بارش زمستانه و رخداد دوران تر و غالبیت دوران la-pamo با کاهش میانگین بارش و کمبود منابع آبی کشور در گستره¬های نامبرده می¬شود.
ندا وهبی یحیی امام
به منظور بررسی اثر سه تنظیم کننده رشد کلرمکوات کلراید، سالیسیلیک اسید و جاسمونیک اسید بر ویژگیهای مورفو- فیزیولوژیک و بیوشیمیایی گندم (رقم روشن) تحت شرایط متفاوت تنش خشکی در گلخانه ((بدون تنش (به عنوان شاهد)، تنش ملایم، متوسط و شدید) و مزرعه ((بدون تنش (به عنوان شاهد)، تنش متوسط و شدید) مطالعه ای در گلخانه و مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در سال زراعی92-91 انجام شد. آزمایشهای گلخانه¬ای و مزرعه¬ای به ترتیب در قالب طرح کاملا تصادفی و طرح کرت¬های یک بار خرد شده بر پایه بلوک-های کامل تصادفی انجام شد. نتایج نشان داد که افزایش تنش خشکی طول ساقه، دم گل آذین و سنبله، تعداد دانه در سنبله، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، شاخص برداشت و سطح برگ پرچم را کاهش داد لیکن عدد اسپد، فعالیت آنزیم¬های آنتی اکسیدانی، پروتئین و پرولین را افزایش داد. تنظیم کننده های رشد سبب بهبود رشد و عملکرد دانه شدند و کاربرد تنظیم کننده های رشد در هر دو آزمایش گلخانه ای و مزرعه ای با ازدیاد عملکرد دانه همراه بود. بطور کلی نتایج نشان داد که گرچه تنش خشکی رشد و عملکرد دانه گندم را کاهش داد، لیکن تنظیم کننده های رشد توانستند بخشی از این نقصان را جبران کنند.
آرش مدرسی راد داور خلیلی
به لحاظ اهمیت آب های سطحی و کاربرد آن ها در صنایع مختلف، کشاورزی، مصارف شرب و غیره، نیاز است خشکسالی رودخانه ای و یا هیدرولوژیکی به دقت بررسی گردد. بدین منظور شاخص های مختلفی ارائه گردیده است که در میان آن ها شاخص خشکسالی هیدرولوژیکی sdi، تنها با به کارگیری داده های دبی رودخانه می تواند تخمین خوبی از خشکسالی هیدرولوژیکی را ارائه دهد. در این تحقیق با استفاده از داده های دبی روزانه 18 ایستگاه موجود در حوضه کرخه با بازه زمانی 42 ساله، خشکسالی هیدرولوژیکی بررسی گردید. استقلال داده ها با مقایسه نتایج دو آزمون - ? kendall و fisher بررسی شد که طی آن 7 ایستگاه حذف گردید. سپس روند توسط آزمون mann-kendall بررسی شد که تنها چهار ایستگاه دارای روند بودند ولی به علت اینکه مقادیر p آن ها بسیار نزدیک به p در سطح 99? بود، این ایستگاه ها حذف نگردیدند. سپس مقادیر شاخص خشکسالی sdi در دو حالت مختلف محاسبه شد. در حالت اول sdi به صورت سالانه بررسی گردید، ولی در حالت دوم به علت تفاوت فصلی در دبی های ایستگاه ها، خشکسالی به طور مجزا در فصل های تر (حالت طغیانی) و خشک (حالت یکنواخت) مورد تحلیل قرار گرفت. در نهایت با مقایسه مطالعات مشابه که در آن ها اثر فصلی بودن جریان در نظر گرفته نشده بود، مشخص گردید که عدم لحاظ کردن شرایط فصلی باعث به وجود آمدن خشکسالی و ترسالی های نادرست می شود. سپس با استفاده از زنجیره های مارکف احتمال وقوع خشکسالی کوتاه مدت بررسی گردید و مناسب ترین مرتبه زنجیره مارکف توسط سه آزمون logliklihood، bic وaic تعیین شد که هر سه آزمون، مرتبه یک زنجیره مارکف را مناسب دانستند. همچنین زمان بازگشت به وضعیت نرمال بررسی شد و نتایج نشان داد که در فصل خشک زمان بازگشت به حالت نرمال از فصل تر بیشتر می باشد و لذا می تواند صدمات شدیدتر خشکسالی را وارد نماید.
مریم مبارکی شاهرخ زند پارسا
منحنی مشخصه رطوبتی نشان دهنده ارتباط بین رطوبت و پتانسیل ماتریک خاک در قسمت غیر اشباع خاک است و اندازه گیری دقیق آن، نقش مهمی در محاسبات علوم آب و خاک دارد. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی روش کاغذ صافی جهت تعیین منحنی مشخصه رطوبتی خاک در مقایسه با روش صفحه ی فشاری بود. در این پژوهش، نمونه های دست خورده خاک در 10 نقطه در استان فارس در 5 کلاس بافتی لوم، لوم رسی، لوم سیلتی، لوم شنی و شن لومی از عمق 30-0 سانتی متری سطح زمین تهیه گردید. نمونه های خاک در دستگاه سلول فشاری تحت فشارهای 0/033، 0/3، 0/5، 1 و 1/5 مگا پاسکال قرار گرفته و مقادیر رطوبت حجمی نمونه های خاک در این فشارها اندازه گیری گردید. با در نظر گرفتن مقادیر رطوبت نهایی در آزمایش های سلول فشاری و اعمال سه سطح شوری مختلف خاک، مقادیر پتانسیل کل و ماتریک آب خاک با استفاده از روش کاغذ صافی اندازه گیری گردید. همچنین رابطه بین رطوبت وزنی کاغذ صافی و پتانسیل های اسمزی محلول های نمک (nacl) مورد بررسی قرار گرفت و دو منحنی واسنجی متفاوت برای اندازه گیری پتانسیل کل و ماتریک آب خاک ارائه شد. مقدارnrmsd (ریشه میانگین مربع اختلافات نرمال شده) بین مقادیر پتانسیل ماتریک اندازه گیری شده با سلول فشاری و کاغذ صافی در نمونه خاک های با بافت سنگین و سبک به ترتیب بین 20-10 و 30-20 درصد بوده و تطابق نسبتاً خوبی بین آن ها مشاهده گردید. در اکثر موارد، قدر مطلق مقادیر پتانسیل ماتریک در روش کاغذ صافی، بیشتر از روش صفحه ی فشاری بود.
سهراب مینائی سعید برومند نسب
محدودیت کیفی منابع آب و شوری چالش پیش روی توسعه روشهای آبیاری بارانی در مناطق گرم و خشک است. در این پژوهش اثرات تغییر مدیریت آبیاری بارانی و شوری آب آبیاری بر صفت ها گیاه و شاخص کارایی مصرف آب برای ذرت در شرایط اقیلم اهواز بررسی شد. ابتدا سامانه آبیاری بارانی با دو خط آبپاش موازی احداث شد. بهترین فشار و زاویه گردش آبپاش ها برای توزیع یکنواخت آب و ایجاد گرادیان یکنواخت شوری آب برای این سامانه تعیین شد. در این پژوهش اثر چهار تیمار مدیریت آبیاری " سطحی"(s)، "آبیاری بارانی روزانه"(d)، "آبیاری بارانی شبانه(n)" و "آبیاری بارانی روزانه همراه با پس آبیاری با آب شیرین برای شستشوی برگها "(f) در 5 سطح شوری بین شوری s1 تا s5 بر روی عملکرد و اجزاء عملکرد ، شاخص بهره وری آب، شوری خاک و جذب یونها توسط گیاه ذرت مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد اثر مدیریت آبیاری در کشت بهاره، بر شاخص عملکرد، ارتفاع گیاه و بهره وری آب در سطح 1 و 5 درصد معنی دار و اثر متقابل مدیریت آبیاری با شوری بر ارتفاع بوته معنی داری شد. در کشت تابستانه، اثر مدیریت آبیاری بر کلیه شاخص ها و صفت ها در سطح 1 تا 5 درصد اثر معنی دار شد. اما اثر متقابل مدیریت آبیاری و شوری بر هیچ یک از صفت ها و شاخص ها معنی دار نبود. اکثر صفت ها و شاخص های مورد بررسی ذرت برای دو فصل کشت بهاره و تابستان در مدیریت آبیاری s و f نسبت به مدیریت آبیاری d شرایط بهتری داشت. نتایج نشان داد شوری نیمرخ خاک طی دوره رشد، بخصوص در لایه های 30-0 و 30-60 سانتی متریعمق خاک، در تیمارهای مدیریت آبیاری بارانی و بویژه تیمار آبیاری روزانه، بیش از آبیاری سطحی افزایش یافت. مقدار جذب یون سدیم )+ (naو پتاسیم(k+) با افزایش شوری آب آبیاری و با گذشت زمان از ابتدای فصل کشت افزایش یافته، اما نسبت جذب یون پتاسیم به سدیم (k+/na+) روند کاهشی داشت. نتایج آنالیز واریانس نشان داد، اثر مدیریت آبیاری بر جذب یون سدیم )+(na و پتاسیم(k+) و نسبت جذب یون پتاسیم به سدیم (k+/na+) در سطح 1 و 5 درصد معنی دار شد. اثر متقابل مدیریت آبیاری و شوری فقط بر سدیم )+(na معنی دار شد. شاخص سطح برگ تیمارهای مدیریتی f و s بیشتر از سایر تیمارها در سطح شوری متناظر با آنها بود. با افزایش شوری مقدار شاخص سطح برگ روند کاهشی دارد و مدیریت آبیاری روزانه (d)شاخص سطح برگ کمتری نسبت به سایر مدیریت های آبیاری داشت.
حامد جمشیدی شاهرخ زند پارسا
چکیده ندارد.
نجمه یرمی شاهرخ زند پارسا
چکیده ندارد.
حامد جمشیدی داور خلیلی
خشکسالی یکی از بلایای طبیعی است که در مقایسه با سایر بلایا از نظر شدت، طول مدت، گسترش منطقه، خسارتهای اقتصادی و اثرات بلند مدت آن از اهمیت چشمگیری برخوردار می باشد. هدف یک شاخص خشکسالی تعیین ساده و کمی ویژگی های اصلی از آن است که شامل شدت، تداوم، فراوانی و گستردگی مکانی می باشد. این تحقیق بر روی 41 ایستگاه سینوپتیک که در بخش های مختلف از ایران قرار گرفته اند و دارای آماری بیش از 30 سال می باشند انجام شد. به منظور پایش خشکسالی و تحلیل خصوصیات آن در ایستگاه های مورد نظر از شاخص های خشکسالی هواشناسی spi و rdi بهره گرفته شد در طول این بررسی از داده های بارندگی و پارامترهای تبخیر- تعرق گیاه مرجع به روش پنمن- مونتیت طی دوره آماری 2005-1967 استفاده شد. در این تحقیق، ابتدا مقادیر شاخص های spi و rdi برای سری های زمانی 3، 6 و سالانه برای تمامی ماههای سال در ایستگاه های مورد نظر محاسبه و سپس شدیدترین مقادیر این شاخص ها و زمان وقوع آنها در طول دوره آماری محاسبه شد. همچنین تداوم دوره های خشک با شدت های کمتر از 1- محاسبه شد. علاوه بر آن تعداد دوره های خشک، بیشترین تداوم و زمان مربوط به آنها برای هر دو شاخص در سری های زمانی مختلف محاسبه شد. نتایج نشان داد که معمولا مقادیر خشکسالی با شدت های کوچکتر از 2- در شاخص rdi در ماههای مشابه کمتر از شاخص spi می باشد. همچنین تعداد ماههای با طبقه بندی خشکسالی بسیار شدید در شاخص rdi بیشتر از شاخص spi بدست آمد در صورتی که فراوانی وقوع ماههای با شدت کوچکتر از 0/5- کمتر از شاخص spi بدست آمد، در شدت های کمتر از1- در بعضی از ایستگاه ها مقادیر بالاتر فراوانی وقوع مربوط به شاخص rdi بود. نتایج این تحقیق حساسیت شاخص rdi را بیشتر از شاخص spi نسبت به شرایط آب و هوایی نشان می دهد بطوری که نمی توانیم نقش تبخیر– تعرق در محاسبات خشکسالی را نادیده بگیریم. همچنین نتایج نشان داد که هر دو شاخص بطور مشابه رفتار می کنند ولی شاخص rdi به دلیل استفاده از پارامتر تبخیر – تعرق بالقوه گیاه مرجع در یک شرایط آب و هوایی حساس تر است. بر اساس یافته های از این تحقیق پیشنهاد می شود که از شاخص rdi به عنوان شاخص مناسب در سیستم های پایش خشکسالی جهت برنامه ریزی و مدیریت منابع آب در ایران استفاده گردد