نام پژوهشگر: جمال برزگری خانقاه
مهدی امامی میبدی محمدعلی فیض پور
در ادبیات اقتصاد صنعتی، دسته ای از بنگاه ها که از حیث تعداد، نماینده کوچکی از جامعه کسب و کار را تشکیل داده و با رشد فوق العاده بالای خود، سهم عمده ای را در خالص اشتغال ایجاد شده به خود اختصاص داده اند، تحت عناوین "رشدسریع" و یا "غزال ها" مشهور گردیده اند. تقریباً تمامی مطالعات این حوزه از دهه 1980، همگی بر نقش با اهمیت و کلیدی این بنگاه ها در کمک به رشد اقتصادی تأکید نموده اند. در ایران و با توجه به هدف گذاری سند چشم انداز کشور در افق 1404 در دستیابی به رشد اقتصادی 8 درصدی و نیز تأکید بر بخش صنعت به عنوان پیشقراول توسعه اقتصادی کشور، توجه به این بخش از بنگاه های صنعتی با رشدسریع در اقتصاد ایران و بررسی عوامل موثر بر آن ها می تواند از حیث سیاست گذاری (اشتغال زایی و رشد اقتصادی) حائز اهمیت باشد. موضوعی که هدف اصلی این پژوهش را تشکیل می دهد. داده های مورد برررسی در این مطالعه از سرشماری کارگاه های صنعتی با 10 نفر کارکن و بیشتر توسط مرکز آمار ایران طی دوره 84-1375 به تفکیک دو دوره کوتاه مدت (5 ساله) و میان مدت (بیشتر از 5 سال) استفاده شده است. برای شناسایی بنگاه های جدیدالورود با رشدسریع نیز روش های چهارگانه رشد مطلق، رشد نسبی سالیانه 10 درصد، رشد نسبی سالیانه 15 درصد و رشد برچ و معیارهای سه گانه اشتغال، ارزش تولیدات و ارزش افزوده به کار گرفته شده است. برای تخمین عوامل موثر با در نظر گرفتن شاخص های چهارگانه ویژگی های بنگاه، ویژگی های صنعت، ویژگی های مخارج و ویژگی های نیروی انسانی، از نرم افزار stata و مدل های پانل دیتا و پروبیت (تخمین 216 مدل) استفاده گردیده است. نتایج این مطالعه بیان گر آن است که عوامل موثر بر رشدسریع در میان دوره های مختلف مورد بررسی به طور قابل ملاحظه ای از یکدیگر متمایز است. این تمایز آشکار با تغییر روش های 12گانه محاسبه رشدسریع نیز صادق است. از حیث سیاست گذاری اقتصادی لازم است برای تعیین عوامل موثر بر رشدسریع، دوره های زمانی کوتاه مدت منطبق با مطالعات پیشین صورت گرفته در این زمینه مد نظر قرار گیرد. همچنین توجه به شرایط موجود در اقتصاد ایران برای انتخاب نوع معیار مورد بررسی و نیز روش محاسبه رشدسریع می تواند یافته های دقیق تری را ارائه نماید.
مهدیه ارجمندی جمال برزگری خانقاه
هدف اصلی بنگاههای اقتصادی همواره این بوده است که با حداقل منابع موجود حداکثر ستاده رابدست آورند این مسیله اشاره به بهبود کارایی و بهره وری در بنگاهها دارد.بنابراین وجود مدلی به منظور ارایه بازخورد در راستای بهبود عملکرد واحدهای مختلف سازمان ودستیابی به ابزاری جهت براوردن این نیاز مدیران بسیار ضروری و منطقی به نظر میرسد. در راستای ضرورت فوق این تحقیق در نظر دارد سعی و تلاشی در بکارگیری مدلی مناسب جهت ارزیابی عملکرد شرکت های تعاونی روستایی و کشاورزی داشته باشد دراین تحقیق که تجربه ای از بکارگیری مدل تحلیل پوششی داده ها در ارزیابی عملکرد شرکت های تعاونی روستایی و کشاورزی استان یزد می باشد سعی شده در ابتدای امر شاخص های ورودی و خروجی برای ارزیابی کارایی شرکت های تعاونی با استفاده از تحقیقات انجام شده و آزمونهای متعدد صورت گرفته پیرامون متغیرها ودر نظر گرفتن تفاوت تعاونی ها در اصول، اهداف و کارکردبا سایر بنگاههای اقتصادی ،شناسایی و سپس ذر مرحله بعد با جمع آوری اطلاعات مربوطه، کارایی این واحدها با مدلهای تحلیل پوششی داده ها، اندازه گیری می شود، که به طور کلی تعاونی های کشاورزی نسبت به ت عاونی های روستایی در استان یزد از کارایی بالاتری برخوردارند.
سارا هرندی داریوش دموری
انجام حسابرسی در صورتی نیاز استفاده کنندگان گزارش های مالی به ارزیابی کیفیت اطلاعات را برطرف می سازد که رسیدگی های حسابرسان مستقل با کیفیت قابل قبولی صورت گیرد. در این راستا تحقیق حاضر درصدد بررسی میزان اثرگذاری کیفیت حسابرسی بر کیفیت افشا و گزارش اطلاعات مالی است. در این پژوهش برای سنجش کیفیت حسابرسی از دو متغیر شهرت حسابرس و تخصص وی در یک صنعت خاص و برای اندازه گیری کیفیت افشا از گزارش های ارایه شده توسط سازمان بورس اوراق بهادار در مورد کیفیت افشای شرکت های پذیرفته شده در بورس استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده های مربوط به 86 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی سال های 1386 تا 1390 حاکی از آن است که کیفیت افشا هم زمان با بکارگیری حسابرسان متخصص در صنعت بهبود می یابد. هم چنین نتایج این پژوهش حاکی از آن است که شهرت حسابرس تاثیر با اهمیت و معنی داری بر کیفیت افشای صاحبکار برجای نمی گذارد.
مجتبی ابوطالبی میرصالح سعید سعیدااردکانی
در این پژوهش تاثیر نگهداری وجه نقد وتمرکز مالکیت بر ارزشیابی وعملکرد شرکت مورد بررسی قرارگرفته است. به منظور اندازه گیری ارزش شرکت از معیار q توبین و برای اندازه گیری عملکرد شرکت از معیار ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل نمونه ای از 98 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به صورت شرکت- سال طی دوره زمانی 1383 تا 1390 می باشد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه های تحقیق از مدل رگرسیون چند متغیره مبتنی بر داده های تابلویی استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد که بین سطح نگهداشت وجه نقد و ارزش و عملکرد شرکت ارتباط منفی و معناداری برقرار است اما بین تمرکز مالکیت و ارزش و عملکرد شرکت ارتباط معناداری وجود ندارد..
سمانه جعفری دستجردی داریوش دموری
این پژوهش تحلیلی بر ارتباط کیفیت سود بر عدم تقارن اطلاعاتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و همچنین برای فرضیه دوم با تفکیک این شرکت ها به شش صنعت مختلف، تأثیر نوع صنعت بر ارتباط بین کیفیت سود و عدم تقارن اطلاعاتی نیز مورد سنجش و بررسی قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها از الگوی (اف - ال - او - اس) و برای سنجش عدم تقارن اطلاعاتی از معیار درصد شکاف قیمتی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها از آزمون های آماری آنالیز واریانس و رگرسیون چندگانه شامل آزمون حداقل مربعات و حداقل مربعات تعیم یافته استفاده شده است.روش آماری مورد استفاده در این پژوهش داده های تلفیقی (پانل دیتا ) می باشد.این تحقیق از نوع کاربردی و روش آن تحلیلی-استنباطی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی است. جامعه ی مورد بررسی، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه آماری شامل 130 شرکت در طی سال های 1385 الی 1390 می باشد. نتایج پژوهش در فرضیه اول نشان می دهد که بین میزان کیفیت سود و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه معناداری وجود دارد و با کاهش کیفیت سود، عدم تقارن اطلاعاتی افزایش می یابد. در این پژوهش، در فرضیه دوم تأثیر نوع صنعت در ارتباط بین کیفیت سود و عدم تقارن اطلاعاتی بررسی شده است که بدین منظوربرای آزمون این فرضیه، 130 شرکت نمونه به شش صنعت مجزا طبقه بندی شد، که این صنایع عبارت اند از: صنعت دارویی و شیمیایی، صنعت خودرو و ماشین آلات، صنعت کانی های غیرفلزی، صنعت مواد غذایی، صنعت کانی های فلزی و صنعت برق و موارد وابسته. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که نوع صنعت در رابطه بین کیفیت سود و عدم تقارن اطلاعاتی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر معناداری دارد.
رضا احمدی جمال برزگری خانقاه
یکی از مهمترین مباحث مطرح شده در ادبیات تجاری و مالی، رشد شرکت است که با توجه به نقش آن به عنوان یک پیش شرط برای بقای شرکت، نوآوری و تغییرات تکنولوژیک می توان به اهمیت آن پی برد؛ این از آن رو است که با رشد شرکت تقاضا برای محصولات آن نسبت به سایر بخش ها و شرکت ها افزایش می یابد که همین امر فعالیت های اقتصادی جامعه را بالا برده و به رشد در سطح وسیع تر منجر می شود. این پژوهش به بررسی ارتباط بین ساختار مالی و رشد شرکت ها در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. مهمترین هدف این پژوهش بررسی این نکته می باشد که آیا رشد شرکت با نحوه تامین مالی ارتباطی دارد و تامین مالی داخلی و یا خارجی چه تاثیری بر رشد شرکت می گذارد. فرضیات این پژوهش در قالب مدل داده های ترکیبی مورد بررسی قرار گرفت که تعداد 186 شرکت را طی بازه زمانی 1385 الی 1390 در برداشت. این پژوهش از نوع توصیفی- رگرسیونی است، ادبیات نظری آن از روش کتابخانه ای حاصل شد و داده های آن از سازمان بورس اوراق بهادار و گزارش های شرکت ها به دست آمده است. نتایج تجربی نشان می دهد تامین مالی خارجی – بدهی کوتاه مدت – به طور معناداری بر رشد شرکت تاثیر گذار است با این حال نتایج در کل نمونه ضعیف است در حالی که در صنایع مختلف این نتیجه معنادار تر است. نتایج این پژوهش نشان داد در صنعت دارو و خودرو بدهی های کوتاه مدت و بلند مدت اهمیت بیشتری داشته است و در صنایع سیمان و کاشی سود انباشته و تغییرات سود انباشته اهمیت بیشتری دارد. نتایج پژوهش همچنین نشان داد اندازه و عمر شرکت نیز بر رشد شرکت تاثیر گذار است. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند مورد استفاده سیاست گذاران مالی و اقتصادی، تصمیم گیرندگان بازار سرمایه، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار و موسسات مالی سرمایه گذاری و سرمایه گذاران فردی واقع شود.
مریم نوروزی جمال برزگری خانقاه
تحقیق حاضر در راستای مبانی تئوریک مبحث بررسی ارزش اطلاعاتی جریان های نقدی و اقلام تعهدی جاری و غیرجاری در بازار سرمایه ایران پرداخته است. تحقیق حاضر تحقیق توصیفی و پژوهشی کاربردی است. با توجه به قلمرو مکانی و زمانی، جامعه آماری پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از 29/12/1386 تا 29/12/1391 بوده و بدین ترتیب نمونه آماری دراین تحقیق، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده بدون جایگذاری، 63 شرکت می باشد. جهت بررسی تاثیر میان متغیرهای این تحقیق ارزش اطلاعاتی جریان های نقدی، اقلام تعهدی جاری و غیرجاری به عنوان متغیر مستقل و ارزش بازار سهام به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد و رابطه هر یک از این شاخص ها با یکدیگر مورد بررسی قرار گرفت. به این ترتیب شش فرضیه تدوین شد و داده های مرتبط جمع آوری شد. جهت بررسی فرضیه ها در این پژوهش از نرم افزار spss 18 استفاده شده است. هم چنین، جهت بررسی ارتباط میان متغیرهای این تحقیق که عبارت بودند از ارزش اطلاعاتی جریان های نقدی، اقلام تعهدی جاری و غیرجاری و ارزش بازار سهام از آزمون رگرسیون خطی ساده و چندگانه و آزمون وی کرامر استفاده شد. با توجه به تجزیه و تحلیل های انجام شده بر روی متغیرها و شاخص های آنها دریافتیم که ارزش اطلاعاتی جریانات نقدی تاثیر معناداری بر ارزش بازار سهام دارد اما ارزش اطلاعاتی تعهدات جاری و غیرجاری تاثیر معناداری بر ارزش بازار سهام ندارد. علاوه بر این ارزش اطلاعاتی هریک از متغیرها مقایسه شد. در پایان تحقیق، ضمن ارائه تفصیلی نتایج و یافته ها، موارد مذکور جمع¬بندی شده و پیشنهادات کاربردی مرتبط با آن برای مدیران و کارشناسان و نیز ادامه و پی گیری تحقیقات مشابه در آینده ارائه شده است.
زینب دشتی رحمت آبادی جمال برزگری خانقاه
امروزه با توسعه مفهوم بازاریابی و رقابت، سازمان های تجاری از جمله شرکت های بیمه به این مطلب پی برده اند که برای رسیدن به اهداف خود و یا فرا رفتن از آن، باید رضایت مشتریان خود را جلب کنند. زیرا موتور تجارت نه محصول و بازار، بلکه مشتری است. از آنجا که شرکت های بیمه نیز در زمره سازمان های انتفاعی هستند، ناچارند به مشتری خاص خود یعنی "بیمه گذار" توجه کنند. زیرا بی توجهی به رضایت وی که نتیجه بی توجهی به خواسته ها و نیازهای اوست با موفقیت و شکست آن ها قرین است[1]. از این رو، این پژوهش با بررسی فاصله انتظاراتی بین بیمه گر و بیمه گذار به عنوان دو مؤلفه اصلی روابط بیمه ای، و نیز اولویت بندی عوامل موثر بر رضایت بیمه گذاران با استفاده از مدل کانو، سعی در ارائه راهکارها و پیشنهاداتی در جهت افزایش رضایت بیمه گذار و به تبع آن افزایش نفوذ بیمه و درآمدهای سازمان های بیمه ای دارد. داده های این پژوهش با همکاری نمونه آماری مورد نظر که شامل: بخشی از افراد فعال در شبکه فروش صنعت بیمه که با عنوان بیمه گر در نظر گرفته می شوند و نیز عده ای از استفاده کنندگان از خدمات بیمه ای این بیمه گران که به عنوان بیمه گذار تلقی می شوند، جمع آوری شده است. پرسشنامه این مطالعه، با بررسی های کتابخانه ای و با توجه به شاخص های مورد بررسی توسعه یافته است. نمونه گیری به روش نمونه گیری تصادفی بوده و حجم نمونه، متناسب با هر جامعه آماری با استفاده از فرمول کوکران و فرمول جامعه نامحدود محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد که بین انتظارات بیمه گر و بیمه گذار (تفسیر قوانین، آشنایی نسبت به وظایف و حقوق خود) فاصله معناداری وجود دارد. در بین عوامل موثر بر رضایت بیمه گذاران، در گروه الزامات اساسی، رفتار مؤدبانه و آراستگی کارکنان و در گروه الزامات عملکردی، امکان تغییر پوشش بیمه ای یا شرایط بیمه نامه و در گروه الزامات انگیزشی تبلیغات واضح و مناسب دارای اهمیت زیادی می باشند.
میلاد باتقوا جمال برزگری خانقاه
عرضه اولیه شرکتها در بورس اوراق بهادار یکی از موقعیتهای مهم سرمایهگذاری برای سرمایهگذارانبالقوه حاضر در بازار سرمایه میباشد. این سرمایهگذاران برای تخمین قیمت سهام شرکتهای عرضه اولیه و تصمیم در مورد خرید یا عدم خرید سهام اینگونه شرکتها، واقعیات شرکتها، گزارشات آنها و سایر اطلاعات مرتبط را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میدهند. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر اجزای تعهدی و نقدی در ایجاد بازده غیرعادی سهام عرضه اولیه در بورس اوراق بهادار تهران است. روش تحقیق، روش همبستگی بوده که برای تأیید یا رد فرضیهها از تحلیل رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان میدهد بازدهی غیرعادی در شرکت های عرضه اولیه، بیشتر از شرکتهای غیر عرضه اولیه است. اما این تحقیق، تفاوت در بازدهی غیرعادی شرکتهای عرضه اولیه و غیر عرضه اولیه را ناشی از اطلاعات حسابداری یعنی اقلام تعهدی و جریان وجه نقد نمیداند. از طرف دیگر اقلام تعهدی با بازده غیرعادی ارتباط منفی دارد و نشان دهنده تأثیرگذاری منفی مدیریت سود بر بازده غیرعادی است و جریان وجه نقد بر بازده غیرعادی شرکتهای عرضه اولیه ارتباط مثبت دارد و نشان دهنده تأثیرگذاری مثبت وجه نقد و سرمایه در گردش در ایجاد بازدهی است.
روح اله محمدی جمال برزگری خانقاه
در اقتصاد پرچالش کنونی با فشارهای فزاینده محیطی و منابع خارجی محدود، سرمایه در گردش شرکت ها از اهمیت وافری برخوردار است و مدیریت بهینه سرمایه در گردش در دوره های اقتصادی مختلف، می تواند به عنوان یک مزیت رقابتی برای شرکت ها محسوب گردد و از سوی دیگر عملکرد مالی و ارزش اقتصادی آنها را بهبود بخشد. از این رو در پژوهش حاضر سعی شده است تا ارتباط بین مدیریت سرمایه در گردش و ارزش افزوده اقتصادی در چرخه های تجاری مختلف، مورد بررسی قرار گیرد. برای انجام پژوهش حاضر نمونه ای از 77 شرکت از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در دوره زمانی 1378 تا 1390 به شیوه حذف نظام مند انتخاب گردیده است. چرخه تبدیل وجه نقد، دوره وصول مطالبات، دوره پرداخت بدهی ها و دوره گردش موجودی کالا به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شدند و متغیر وابسته، ارزش افزوده اقتصادی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش رگرسیونی و مدل داده های ترکیبی (پانل) و برای آزمون فرضیه ها از آزمون های چاو، هاسمن و والد استفاده شده است. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها با استفاده از نرم افزارهای excel و eviews انجام گرفته است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد که در طول دوره رکود اقتصادی، ارتباط بین برخی از متغیرهای سرمایه در گردش و ارزش افزوده اقتصادی به عنوان معیار عملکرد افزایش می یابد. علاوه بر این یافته های پژوهش حاکی از این است که در طول دوره رونق اقتصادی، این ارتباط کاهش می یابد. در خصوص بعضی از متغیرهای سرمایه در گردش، دوره رکود و رونق اقتصادی تأثیر معناداری بر رابطه آنها با ارزش افزوده اقتصادی نداشته است. واژگان کلیدی: مدیریت سرمایه در گردش، ارزش افزوده اقتصادی، چرخه های تجاری، چرخه تبدیل وجه نقد
فاطمه السادات موسوی بیوکی جمال برزگری خانقاه
این مطالعه، با استفاده از عوامل خطر تقلب ذکر شده در بیانیه استاندارد حسابرسی شماره 99 آمریکا، سعی در ارزیابی اهمیت عوامل خطر در هشداردهی و افزایش توجه نسبت به احتمال وجود تقلب و همچنین بررسی میزان رواج این عوامل در صنایع استان یزد دارد. جامعه آماری این تحقیق، استفاده کنندگان صورت های مالی (شامل: حسابرسان، مدیران مالی، مسئولان تسهیلات در بانک ها، کارگزاران بورس و کارشناسان مالیات) در استان یزد هستند. حجم نمونه مورد بررسی، بر اساس فرمول نمونه گیری از جامعه نامحدود، 171 نفر برآورد گردید.نتایج رتبه بندی عوامل خطر با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی نشان می دهد که گزینه «عدم نظارت کافی بر کنترل های داخلی با اهمیت» از نظر میزان اهمیت و گزینه «منافع مدیریت در کمتر نشان دادن سود برای کاهش مالیات با استفاده از شیوه های نادرست» از نظر میزان رواج در صنایع استان یزد در اولویت اول قرار دارند.نتایج نشان می دهد که متغیرهای جمعیت شناختی سن، جنس، سطح تحصیلات، رشته تحصیلی، شغل، سابقه کاری و سهامدار بودن افراد در دیدگاه آن ها نسبت به اهمیت عوامل خطر تقلب، تأثیر معنی داری نداشته است.
حامد سهرابیانی جمال برزگری خانقاه
پژوهش حاضر به بررسی فاصله انتظاراتی بین حسابداران و استفاده کنندگان صورت های مالی از اصول اخلاق حرفه ای حسابداری می پردازد. با توجه به این که اصول و موازین اخلاقی هر حرفه از مولفه های اصلی تشکیل دهنده حسن شهرت آن می باشد و از طرفی یک حرفه زمانی می تواند به حیات خود ادامه دهد و نزد جامعه مقبولیت داشته باشد که از حسن شهرت کافی نزد جامعه برخوردار باشد. اما ممکن است نوع برداشت و ادراک اعضای حرفه حسابداری و استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری از اصول اخلاقی حسابداری، متفاوت از هم باشد. بنابراین تحقیق حاضر تلاشی در جهت بررسی فاصله ادراکی این دو گروه از اخلاقی حرفه ای حسابداری می باشد.
سعیده سعیدی نیا محمدعلی فیض پور
بررسی سرمایه مورد نیاز برای ایجاد هر شغل در صنایع تولیدی ایران که می توان آن را به عنوان ترکیب سرمایه و نیروی کار در تولید تفسیر نمود، هدف اصلی این پژوهش را تشکیل می دهد. این نیز در سه گروه بنگاه های موجود، بنگاه های جدیدالورود پیگیری شده سال 1375 و بنگاه های جدیدالورود هر سال محاسبه گردیده و علاوه بر آن عوامل متعدد بر سرمایه مورد نیاز برای ایجاد هر شغل که در این پژوهش در پنج گروه ویژگی های بنگاه، ویژگی های صنعت، ویژگی های نیروی انسانی شاغل، ویژگی های مخارج و ویژگی محیطی تقسیم بندی شده اند، نیز مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته است. تخمین روابط نیز با استفاده از روش رگرسیونی پانل دیتا و داده های مقطعی صورت گرفته است. نتایج این پژوهش حاکی از تاثیر عوامل مختلف بر میزان سرمایه مورد نیاز برای ایجاد هر شغل با توجه به سه گروه داده است. در گروه بنگاه های موجود مشاهده گردیده که متغیرهای سهم شاغلان در بنگاه های با اندازه متوسط (ویژگی بنگاه)، سهم شاغلان در بنگاه های با تکنولوژی پایین (ویژگی صنعت) و سهم شاغلان در بنگاه های قرار گرفته در استان های توسعه یافته و کمتر توسعه یافته صنعتی (ویژگی محیطی) به شدت سرمایه مورد نیاز برای ایجاد هر شغل را تحت تاثیر قرار داده اند. بررسی ها و تخمین مدل در گروه بنگاه های جدیدالورود پیگیری شده سال 1375 نیز بیانگر آن بوده که متغیرهای بنگاه های با مالکیت دولتی و بنگاه های با مدیریت خصوصی (ویژگی های بنگاه)، بنگاه های حاضر در برخی فعالیت های صنعتی و بنگاه های حاضر در ساختارهای رقابت انحصاری، انحصار چند جانبه باز و انحصار چند جانبه (ویژگی های صنعت)، سهم شاغلان مهندس (ویژگی نیروی انسانی شاغل) توانسته اند به شدت متغیر سرانه سرمایه را تحت تاثیر قرار دهند. توجه به گروه بنگاه های جدیدالورود هر سال نیز نشان می دهد که با توجه به شرایط متفاوت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و ... در هر سال، عوامل متفاوتی نیز بر سرانه سرمایه تاثیرگذار بوده و با دقت در سال 1384 به عنوان سال پایانی دوره مورد بررسی و همچنین سال ابتدایی برنامه چهارم توسعه مشاهده می شود که تنها متغیر سهم شاغلان مهندس (ویژگی نیروی انسانی شاغل) به میزان زیادی سرمایه مورد نیاز برای ایجاد هر شغل را تحت تاثیر قرار داده و دو متغیر بنگاه های با اندازه کوچک (ویژگی بنگاه) و بنگاه های قرار گرفته در استان های کمتر توسعه یافته صنعتی (ویژگی محیطی) به میزان اندکی بر میزان سرانه سرمایه تاثیر داشته اند.
فاطمه انتظاری جمال برزگری خانقاه
جامعه آماری تحقیق کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادر تهران بوده است، نمونه آماری با استفاده از روش حذفی سیستماتیک انتخاب شده و تعداد کل نمونه ها 57 مورد هست. به منظور جمع آوری داده های موردنیاز از اطلاعات صورت های مالی و یادداشت های شرکت-ها برای یک دوره 5 ساله (1387 تا 1391) و برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی (pls) استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد سرمایه گذاری فناوری اطلاعات به طور مستقیم بر عملکرد شرکت ها تأثیرگذار است، درحالی که تأثیر سرمایه گذاری فناوری اطلاعات از طریق قابلیت فرایند عملیاتی بر عملکرد شرکت ها به طور معناداری کاهش می یابد.
مجتبی رضایی میرقاید جمال برزگری خانقاه
نظام مالیات بر ارزش افزوده به عنوان نظام مالیاتی ای نوپا در ایران، با استناد به مطالعات پیشین و آمار و ارقام حاصله از عملکرد این نظام مالیاتی، با مشکلات و چالش های عدیده ای در بخش های مختلف مواجه است. حسابرسی و ممیزی مالیات بر ارزش افزوده به عنوان بخش مرتبط با رسیدگی به پرونده های مالیاتی مودیان و مهم ترین بخش در ارتباط با تحقق درآمد مالیاتی دولت در این نظام مالیاتی امروزه با چالش هایی دست و پنجه نرم می کند که آن را از هدف نهایی یعنی دستیابی به کل درآمد مالیاتی بالقوه بازمی دارند. بنابراین این پژوهش با هدف شناسایی، بررسی و رتبه بندی چالش های حسابرسی و ممیزی مالیات بر ارزش افزوده سعی در برداشتن گامی جهت از پیش-روی برداشتن این چالش ها و دستیابی به نظام مالیاتی ای کارآمد تر دارد. جامعه ی آماری این پژوهش را خبرگان و متخصصین بخش مالیات بر ارزش افزوده در سطح شهرستان یزد تشکیل می دهند. در این پژوهش از روش دلفی جهت تصمیم گیری گروهی استفاده شده است. این روش شامل سه مرحله پرسش نامه بوده است. پرسش نامه نخست جهت ایجاد طوفان مغزی و پرسش نامه های دوم و سوم به ترتیب با هدف شناسایی و رتبه بندی چالش های پیش روی حسابرسی و ممیزی مالیات بر ارزش افزوده میان پاسخ دهندگان توزیع شد. در تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه ها، چالش های پیش روی حسابرسی و ممیزی مالیات بر ارزش افزوده با استفاده از آزمون دوجمله ای شناسایی و با استفاده از آزمون فریدمن رتبه بندی شدند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهند که حسابرسی و ممیزی مالیات بر ارزش افزوده با مشکلات و چالش هایی در زمینه های سازمانی، قانونی و عمومی روبرو است و چالش های سازمانی دارای بیشترین اهمیت در حسابرسی و ممیزی مالیات بر ارزش افزوده و چالش های قانونی و عمومی به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند، همچنین طبق یافته های حاصله، میان ویژگی-های فردی و جمعیت شناختی پاسخ دهندگان و دیدگاه آنان نسبت به چالش های پیش روی حسابرسی و ممیزی مالیات بر ارزش افزوده ارتباط معنا داری وجود ندارد.
فهیمه دهقانی اشکذری جمال برزگری خانقاه
این پژوهش به رابطه عدم تقارن اطلاعاتی با شکاف نسبی بازده واقعی و بازده مورد انتظار شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد . بدین صورت که عدم تقارن اطلاعاتی به عنوان متغیر مستقل و شکاف نسبی بازده واقعی و بازده مورد انتظارشرکت ها به عنوان متغیر وابسته می باشدو پژوهش از نوع کاربردی و روش آن توصیفی _همبستگی می باشد. برای آزمون فرضیه از روش رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر داده های ترکیبی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار می باشند و نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری حذفی سیستماتیک و با اعمال شرایط متغیرهای پژوهش به تعداد 164 شرکت طی دوره 1388-192 انتخاب شده است . نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان می دهد بین عدم تقارن اطلاعاتی با شکاف نسبی بازده واقعی و بازده مورد انتظار شرکت ها رابطه منفی وجود دارد ، به این معنی که عدم تقارن اطلاعاتی نشانه های منفی در ارتباط با ارزش و قیمت سهام شرکت می فرستد که نمی تواند برای شرکت مطلوب باشدو عدم تقارن اطلاعاتی بر ریسک سرمایه گذاری تاثیر گذار می باشد و در بازار بورس اوراق بهادار تهران، با افزایش عدم تقارن اطلاعاتی (کاهش شفافیت اطلاعات) ، بازده آتی شرکت ها کاهش می یابد .
مریم یوسفی داریوش فرید
چکیده : پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر عدم استقرار کامل نظام مالیات بر ارزش افزوده در کشورمان صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شاغل در معاونت مالیات بر ارزش افزوده استان اصفهان که بیش از 4سال سابقه خدمت دارند( 80 نفر )، در سال 1394 می باشد که از این جامعه 62 نفر بر اساس فرمول کوکران به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. روش پژوهش، تحلیلی و از نوع تبیینی بوده است. در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. این پرسشنامه ها دارای روایی سازه (به روش تحلیل عاملی ) بوده و روایی صوری و محتوایی آن نیز به روش دلفی (با انتخاب 5نفر از خبرگان مالیاتی وارسال ودریافت بازخوردها طی 4راند) به تایید رسیده است. پایایی آن به روش ضریب آلفای کرانباخ (0.895) به دست آمده است. داده های حاصل از این پژوهش به وسیله ی آزمون های تی تک متغیره (آزمون مقایسه میانگین جامعه با یک عدد ثابت ) و آزمون رتبه بندی فریدمن تحلیل گردیده است. نتایج تجزیه و تحلیل های آماری نشان داد که تمامی متغیرهای مستقل پژوهش به شکل معناداری بر عدم استقرار کامل مالیات بر ارزش افزوده تاثیر دارند ودر نتیجه کلیه فرضیه های تحقیق موردتایید قرار گرفت . مهمترین متغیر (ازنظرجامعه موردبررسی) عوامل درون سازمانی-قانونی وکم اهمیت ترین متغیر عوامل درون سازمانی-مرتبط با کارکنان می باشد. واژگان کلیدی : مالیات ، ارزش افزوده ،مالیات بر ارزش افزوده،موانع استقرار