نام پژوهشگر: علی اکبر رشاد
زکیه اسدی علی اکبر رشاد
پیش از به کارگیری«عقل» ـ به عنوان حجت باطنی الهی ـ برای "استذکار معارف فطری" یا "کسب معارف اکتسابی" در هر یک از حوزه های معرفتی از جمله عقاید، لازم است مبانی اولیه ای تبیین و تثبیت شده باشد تا اکتشاف معرفت با تکیه بر آنها و به مدد روش شناسی که از این رهگذر سامان می یابد صورت گیرد. اما تبیین این مبانی مهم به ویژه از منظر کتاب الهی و کلام معصوم، همان قدر که خطیر و دشوار و تأثیرگذار بوده ، متأسفانه در دین پژوهی مغفول مانده و مسکوت نهاده شده است. این پژوهش با نگاهی روش مند به «منظوم? معرفتی قرآن و حدیث» و بر اساس نظری? «اکتشاف دیالکتیک دینامیکال دین» می کوشد «ماهیت عقل» و نسبت آن را با «خدا»، «دین»، «انسان»، «معرفت شناسی» و «حوز? اعتقادات»، از منظر قرآن و حدیث به نحوی روش مند دریافته، مبانی بهره گیری از عقل را در استنباط قضایای حوز? معارف اعتقادی روشن سازد. تأمل و تعمق در تعریف بی نظیر معصوم از «عقل» و ربط مستقیم آن با «حفظ ودایع قلب» و نیز اطلاق عنوان «ودیعـ? قلب» به تمام مراتب «ولایت حق»، ما را به نظری? "میثاق محوری عقل" رهنمون می دارد که مرزی روشن میان عقلانیت و جاهلیت ترسیم می کند و افق های درخشانی از علم و عقیده و عمل متکی و منتهی به «عقلانیت» را در برابر دیدگان انسان می گشاید. در همین راستا وجود عقل در عالم خارج توسط "برهان میثاق" اثبات می شود. همچنین، بررسی مبادی پنج گان? «مصدرشناختی»، «دین شناختی»، «معرفت شناختی»، «مخاطب شناختی» و «موضوع/ متعلق شناختی» که نقش و نسبت عقل را با عناصر بنیادین در اکتشاف معارف اعتقادی توضیح می دهند، به اثبات «امکان» و «ضرورت» کاربست عقل، تبیین«نقش و جایگاه» آن در حصول معرفت و تعیین «گستر? کارکرد» آن در حوز? معارف اعتقادی می انجامد که تذکر و التزام به آنها عنصر تواضع و تسلیم قلب برای حق را که مهمترین مبنای عملی و ملاک کاربست عقل است، پدیدار می سازد.
موسی ضاهر علی اکبر رشاد
چکیده ندارد.
حسین خزایی غلامرضا گودرزی
معرفت علمی از سطوح و ابعاد مختلفی برخوردار است. روش و روش شناسی یکی از این ابعاد معرفتی است که در شکل گیری معرفت نقش اساسی دارد. از این منظر یکی از محورهای بنیادین درعلوم ، روش شناسی است. چراکه بهره گیری از این علوم، متضمن بهره گیری از روش های موجود در آنهاست. وتمامی نظریات و رویکردهای علمی، ناگزیر از یک روش بنیادین استخراج می شوند ودیگر این که روش کاربردی متناسب با خود را به همراه می آورند. روش شناسی بنیادین، بنیاد و اساس نظریات علمی را تشکیل می دهد