نام پژوهشگر: فاطمه راکعی
فاطمه مزبان پور فاطمه راکعی
این رساله شعر را به عنوان روایتی از زبان در نظر می گیرد. و سعی دارد براساس نظریات فرمالیست های روس به تحلیل سطح واژگانی و معنایی شعر زنان شاعر (پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد، دکتر فاطمه راکعی) پرداخته و سپس تأثیر متغیر جنسیت را در انتخاب واژگان و معنا ی شعر شاعران زن بررسی می کند. در حوزه ی واژگان: قدیمی، تابو، زنانه، و ترکیبات واژگانی جدید و در حوزه ی معنا: استعارات و کنایات را استخراج کرده و به تحلیل و بررسی آنها پرداختیم. نتایجی که از این رساله بدست آمد، نشان می دهد که: در شعر پروین حضور واژگانی چون نخ، سوزن، تابه، مطبخ، دیگ، نخود، ماش... که در حوزه ی زندگی و دیدگاه زنانه معنا می یابند نشان زنانگی شعر پروین در حوزه ی واژگان است. در حوزه معنا، پروین اشعار مادرانه ی زیادی دارد پروین نقش مادری را مکمل یک زن می داند و این هم نشان از تأثیر زنانگی او در اشعارش است./ فروغ در حوزه ی واژگان، جنسیت گراست. بسامد بسیاری از واژگان فروغ واژگانی با بار جنسیتی اند. واژگانی چون زهدان، بکارت، بوسه، هم آغوشی، هوس... شعر او را از دیگر شاعران جدا می کند. و تأثیر جنسیت بر انتخاب واژگان او را ثابت می کند. فروغ اولین شاعری ست که تحلیل دوگانه ی زن – مرد را در شعر خود مطرح می کند او در شعر خود همان قطب زنانه ای ست که از تمناهای خود می گوید را به خوبی می بینیم. این توجه فروغ را به زنانگی خویش از بعد جنسی و عاطفی می رساند و تأثیر جنسیت در سطح معنایی اشعار او را به اثبات می رساند./ تأثیر جنسیت راکعی را در حوزه ی واژگان زنانه و نام های زنانه می توان دید که نگاه غیر مردانه ی او را به هستی نمایان می سازد. او از منِ زنانه ی خویش نمی گوید او به مقوله ی زن به معنای عام توجه دارد. زنانی با کاراکترهای متفاوت. وجه غالب اشعار او من مادرانه ی راکعی ست. او به این بُعد توسعه داده و در مقیاسی جهانی مادریت را مطرح می کند. در شعر راکعی مخاطب جهان زنانه را جهانی متعارف متکی برسنت ها و کلیشه های زنانگی می بیند. در این رساله تأثیر متغیر جنسیت بر اشعار شاعران زن (پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد، فاطمه راکعی) بررسی و اثبات شد که جنسیت افراد علاوه بر زبان معیار، بر زبان ادبی نیز تأثیر دارد. کلمات کلیدی: زبان زنانه – جنسیت – شعر – معنا – واژگان
فاطمه راکعی یدالله ثمره
هدف از این تحلیل کشف و شناخت آندسته از اصول، قواعد و ضوابطی است که حافظ در سرودن شعر از آنها مدد گرفته است . تحلیل آوایی، دستوری و معنایی 49 غزل از دیوان حافظ (نسخه تصحیح شده فروغی، قزوینی و دکتر غنی) موضوع کار این رساله می باشد. در هر سه زمینه فوق نتایج بدست آمده با نتایج ارائه شده در پژوهشهای سابق با همین عنوان هماهنگی دارد.