نام پژوهشگر: آفرین اخوان

مدلی برای ارتباط استراتژی های مدیریت دانش، عوامل کلیدی موفقیت، اقدامات مدیریت دانش و عملکرد دانشگاه ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده صنایع 1391
  آفرین اخوان   محمد صالح اولیاء

دانشگاه ها بطور سنتی سازمان های دانش محور محسوب می شوند، اما هنوز در بسیاری از دانشگاه ها فرایند های مدیریت دانش به طور رسمی طراحی و پیاده سازی نشده است. بنابراین سوالی که می تواند مطرح شود اینست که وجود استراتژی ها و عوامل حیاتی موفقیت تا چه میزان فرایندهای مدیریت دانش در دانشگاه ها را تقویت می کند و عملکرد دانشگاه ها را بهبود می بخشد. در این تحقیق سعی شده است مدلی جهت بررسی تاثیر استراتژی های مدیریت دانش بر عملکرد دانشگاه ها ارائه گردد. از مدل های پیشنهاد شده برای محیط های غیر آموزشی به عنوان راهنمایی جهت ارائه مدل جدید که عناصر مختلف مدیریت دانش را در نظر می گیرد استفاده شده است. استراتژی ها، عوامل حیاتی موفقیت، اقدامات مدیریت دانش و عملکرد سازمانی به عنوان عناصر مشترک در مدل های مختلف شناسایی شدند و امکان تعمیم و تفسیر هر عنصر به تنهایی و ارتباط آن ها در موضوع آموزش عالی از طریق تحلیل داده های کمی و کیفی بررسی گردید. داده های کیفی از طریق مصاحبه با 9 نفر از مدیران دانشگاه های دولتی جمع آوری و با روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل شد. سپس جهت جمع آوری داده های کمی از پرسشنامه محقق ساخته به عنوان ابزار تحقیق استفاده شد. پس از بررسی اعتبار پرسشنامه، 4500 پرسشنامه اصلاح شده بین اعضای هیئت علمی دانشکده های فنی و مهندسی 70 دانشگاه دولتی ایران توزیع شد. 332 پرسشنامه تکمیل شده از 27 دانشگاه دریافت شد که از این تعداد 314 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. روابط میان متغیرها با بکارگیری روش مدل سازی معادله ساختاری تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که استراتژی های مدیریت دانش فقط از طریق عوامل حیاتی موفقیت و اقدامات مدیریت دانش بر عملکرد دانشگاه ها تاثیر گذارند. تاثیرپذیری اقدامات مدیریت دانش از استراتژی های مدیریت دانش نیز بواسطه عوامل حیاتی موفقیت است. البته تاثیر استراتژی سیستم محور بر عوامل حیاتی موفقیت و عملکرد دانشگاه ها کمی بیشتر از تاثیر استراتژی انسان محور است گرچه این دو استراتژی تفاوت چندانی در اقدامات مدیریت دانش نشان ندادند. همچنین تاثیر عوامل حیاتی موفقیت بر اقدامات مدیریت دانش و عملکرد دانشگاه ها زیاد است. گرچه به صرف بستر سازی در دانشگاه ها در راستای مدیریت دانش، بدون صورت گرفتن اقدامات مدیریت دانش، عملکرد بهتر دانشگاه را در پی نخواهد داشت. مدل ارائه شده در این تحقیق می تواند به درک مولفه های مدیریت دانش در دانشگاه ها کمک نماید و راهنمای عملی جهت استقرار موفق مدیریت دانش در بخش آموزش عالی ایران را فراهم آورد.

ارائه مدلی ساختاری جهت بررسی تأثیر اقدامات مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی ( مورد مطالعه : شرکت پتروشیمی)
thesis موسسه آموزش عالی غیر انتفاعی و غیر دولتی جهاد دانشگاهی استان یزد - دانشکده مهندسی 1392
  ترلان کریمی   آفرین اخوان

امروزه دانش به عنوان یک سرمایه و دارایی غیر ملموس جایگاه مهمی در سازمان ها پیدا کرده است. به کارگیری هر چه بهتر و موثرتر دانش سازمانی به صورت سازمان دهی شده و مدیریت شده، پیشرفتی قابل توجه از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سازمان ها ایجاد می کند. بنابراین شناخت مدیریت دانش و به کاربردن آن می تواند راهنمایی برای مدیریت بهتر آن باشد. مدیریت دانش در سازمان ها از زوایای مختلف در تحقیقات گوناگون مورد بحث و بررسی قرار گرفته است، هدف این تحقیق بررسی اقدامات مدیریت دانش یعنی کسب و خلق دانش، ثبت و به روزرسانی دانش، به اشتراک گذاری دانش و بکارگیری دانش در شرکت پتروشیمی و ارائه رویکردی جامع در ارزیابی اثرات مجموعه اقدامات مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی می باشد. اقدامات مدیریت دانش شناسایی شده و شاخص ها در بخش این اقدامات و جنبه های مطرح در زمین? ارزیابی عملکرد سازمان با رویکرد کارت امتیازی متوازن استخراج گردیده است. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. پس از سنجش روایی و پایایی پرسشنامه، پرسشنامه های اصلاح شده بین کارکنان شرکت پتروشیمی توزیع گردید. از پرسشنامه های توزیع شده، بر اساس اطلاعات مربوط به 396 پرسشنامه، اثرات مجموعه اقدامات مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی بر مبنای مدل سازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از اثر مثبت و معنادار فرآیند کسب و خلق دانش بر روی عملکرد مالی، رشد و یادگیری سازمان، اثر مثبت و معنادار ثبت و به روزرسانی بر جنبه فرآیندهای داخلی و رشد و یادگیری، اثر مثبت و معنادار فرآیند به اشتراک گذاری دانش بر جنبه فرآیندهای داخلی و رشد و یادگیری و اثر منفی این فرآیند بر عملکرد مالی سازمان و همچنین اثر مثبت و معنادار فرآیند بکارگیری دانش بر عملکرد کلی سازمان بوده است. بر اساس نتایج حاصله در این تحقیق، اقدامات تأثیر گذار مدیریت دانش بر عملکرد سازمان شناسایی شده و می تواند کمکی به مدیران در جهت سرمایه گذاری های آتی باشد.

ارزیابی نیازمندی های مشتریان خدمات بازاریابی شبکه ای با استفاده از مدل یکپارچه شده کانو-qfd (مطالعه موردی شرکت نیوشانیک)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و هنر - دانشکده فنی 1393
  علی سطوتی ادب   آفرین اخوان

در دنیای رقابتی امروز تنها سازمان ها و شرکت هایی می توانند به رقابت بپردازند و به ایجاد سودآوری دست بزنند که بتوانند به نیازمندی های مشتریان خود توجه کنند و در این راستا رضایت مندی آن ها را فراهم نمایند. این مساله خود موجب ایجاد وفاداری مشتریان به محصولات و خدمات ارائه شده آن سازمان و شرکت می گردد. شرکت های بازاریابی شبکه ای که عمر زیادی از قانونی شدن آن ها نمی گذرد نیز به عنوان سازمان هایی که در دنیا نقش بسیار مهمی را در اقتصاد و شکوفایی ظرفیت های بالقوه کشور ایفا می نماید بایستی در جهت بررسی نیازمندی های مشتریان در خدماتی که به مشتریان و توزیع کنندگان ارائه می دهند، گام هایی موثر و مفیدی را بر دارند آن هم در حالیکه تاکنون این صنعت توسط جامعه علمی کشور مورد بررسی تکنیکی قرار نگرفته است. از این رو در این تحقیق نخست، مهم ترین نیازمندی های مشتریان شناسایی شد سپس این نیازمندی ها با استفاده از مدل کانو دسته بندی شد دسته بندی نیازمندی های مشتریان به صورت الگوی سلسله مراتبی، با تکنیک ahp و از دیدگاه خبرگان رتبه بندی گردید. در مرحله بعد با استفاده از تحلیل تکنیک qfd مشخص شد نیازمندی های مشتریان چگونه الزامات فنی را رتبه بندی می کند. در آخر نیز به منظور ارزیابی جایگاه شرکت در صنعت مربوطه، مقایسه ای به کمک چهار تن از کارشناسان صنعت، بین سه شرکت فعال در این حوزه به کمک تاپسیس انجام گرفت تا نقاط قوت و ضعف شرکت با توجه به الزامات خدمت رسانی مشخص شود. شرکت مورد مطالعه نیوشانیک می باشد که جزو شرکت های فعال در زمینه توزیع شبکه ای محصولات است. از نتایج حاصل از این پژوهش نه تنها مدیران و کارشناسان شرکت نیوشانیک، بلکه دیگر شرکت های فعال در این حوزه هم برای ارزیابی و بهبود عملکرد خود می توانند بهره بگیرند. از آنجایی که تاکنون ابزار سنجش مناسبی برای ارزیابی نیازهای توزیع کنندگان و مشتریان بازاریابی شبکه ای طراحی نشده است، لذا از ابزار حاصله از این تحقیق می توان برای تحقیقات کاربردی در این زمینه استفاده کرد.

بررسی عملکرد مجتمع صنعتی فولاد اسفراین بر اساس نقشه استراتژی، به کمک فرآیند تحلیل شبکه ای فازی (fanp) و کارت امتیازی متوازن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و هنر - دانشکده فنی 1394
  محسن خانی   حسن حسینی نسب

درگذشته بازده مالی شرکت ها تنها عامل مورد بررسی در ارزیابی عملکرد آن ها بود، اما با پیچیده شدن ساختارهای سازمانی و محیط به شدت رقابتی امروز، سازمانها باید به بحث روشهای ارزیابی متوازن توجه ویژه ای کنند و توجه خود را از ابعاد مالی و دارایی های ملموس و قابل اندازه گیری به دارایی های ناملموس تغییر دهند. در مجتمع صنعتی اسفراین به دلیل وجود نقص هایی که در روش های پیشین ارزیابی عملکرد وجود دارد، عملکرد به درستی ارزیابی نمی شود. لذا مدیران نمی توانند با توجه به ارزیابی صورت گرفته تصمیمات درستی را اتخاذ نمایند. به منظور برطرف کردن این مشکل از روش مدل کارت امتیازی متوازن (bsc) استفاده می شود.