نام پژوهشگر: بهمن نوید شاد
میثم علی پور فتحکوهی بهمن نوید شاد
این تحقیق با هدف بررسی تاثیر اسید لینولئیک جفت شده (cla) بر صفات تولیدی، خصوصیات لاشه و مورفولوژی بافت روده کوچک در جوجه های گوشتی انجام شد. کلیه جیره های آزمایشی از نظر انرژی و پروتئین یکسان بودند، اما منابع چربی مورد استفاده به ترتیب حاوی 7% روغن سویا، 7% cla، 5/3% روغن سویا + 5/3% cla، 10% روغن هیدروژنه به همراه جیره شاهد بدون چربی افزودنی بود، که در مراحل رشد (11 تا 28 روزگی) و پایانی (29 تا 42روزگی) به جیره افزوده شدند. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار و 4 تکرار انجام شد، که هر تکرار شامل 20 جوجه نر و ماده بود. در 10 روز اول کلیه جوجه ها از جیره پایه بدون چربی تغذیه شدند. عملکرد جوجه ها در مراحل مختلف و در پایان دوره آزمایشی ثبت شد. در سن 42 روزگی از هر تیمار 2 جوجه نر انتخاب و پس از ذبح قطعاتی مانند: سینه، ران ها، چربی حفره شکمی، کبد، طحال بورس فابریسیوس، روده کوچک و طول روده کوچک جهت محاسبه قسمت های مختلف لاشه نسبت به وزن زنده جدا و توزین گردید، همچنین از قسمت های مختلف روده آنها (دودنوم، ژژنوم، ایلئوم) نمونه گیری، و در پایان نمونه گیری از هر نمونه ابعاد ارتفاع ویلی، تعداد سلول های گابلت، عمق کریپت و نسبت عمق کریپت به ارتفاع ویلی اندازه گیری شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری داده ها با نرم افزار آماری sas نشان داد که به طور کل عملکرد جوجه ها در تیمارهای حاوی چربی نسبت به تیمار شاهد، به طور معنی داری (01/0p<) بالاتر بود، اما تیمار 7%cla به طور معنی داری (01/0p<) در مقایسه با تیمار شاهد باعث کاهش عملکرد گردید. تیمارهای حاوی 10% روغن هیدروژنه و 7% روغن سویا عملکرد بهتری را نشان دادند. جوجه های تغذیه شده با جیره حاوی 5/3% روغن سویا + 5/3% cla منجر به افزایش طول ویلی، کاهش تعداد سلول های گابلت، کاهش ضخامت اپیتلیوم، افزایش عمق کریپت و افزایش نسبت عمق کریپت به ارتفاع ویلی گردید، به نظر می رسد تغییرات حاصله باعث بهبود هضم در طیور می شود.
محمدرضا ملایی کندلوسی فرزاد میرزایی آقجه قشلاق
به منظور بررسی اثر ساکارومایسس سرویزیه و اسید های آلی بر عملکرد رشد، قابلیت هضم مواد غذایی، مرفولوژی روده و فراسنجه های خونی جوجه های گوشتی، تعداد 192 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس 308 در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 3 تیمار و 4 تکرار و تعداد 16 قطعه جوجه در هر تکرار آزمایشی در طی یک دوره 42 روزه ارزیابی شدند. جوجه ها با یک جیره پایه حاوی سه نوع افزودنی ساکارومایسس سرویزیه، اسید آلی و یا مخلوط اسیدآلی و ساکارومایسس سرویزیه تغذیه گردیدند. برای تعیین قابلیت هضم ایلئومی مواد مغذی از روز 25 ام دوره پرورش جیره ها ی حاوی 3/0 درصد اکسید کروم در اختیار جوجه ها قرار گرفت و در روز 28 ام پرورش از هر تکرار 2 قطعه پرنده کشتار و محتویات ایلئومی آن ها مورد بررسی قرار گرفت. همچنین با استفاده از نمونه های برداشت شده از قسمت ژژنوم روده، ارتفاع ویلی، تعداد سلول های گابلت، ضخامت اپیتلیوم، عمق کریپت و نسبت عمق کریپت به ارتفاع ویلی اندازه گیری شد. برای ارزیابی فراسنجه های خونی، در روز 35 دوره پرورش از سیاهرگ بال دو پرنده در هر تکرار بعد از یک شب گرسنگی به صورت تصادفی خونگیری صورت گرفت. بر اساس نتایج حاصله، استفاده از 5/1 درصد مخمر ساکارومایسس سرویزیه، 15/0 درصد اسید های آلی و یا مخلوط آن ها در جیره تفاوت معنی داری با یکدیگر از نظر تاثیر بر مصرف خوراک، وزن زنده بدن، افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل خوراک در کل دوره پرورش نداشتند. کمترین میزان کل کلسترول سرم خون در جوجه-های تغذیه شده با مخلوط ساکارومایسس سرویزیه و اسیدآلی مشاهده گردید که از لحاظ آماری معنی دار بود (05/0p<). استفاده توام از مخمر و اسید آلی همچنین افزایش ارتفاع ویلی، کاهش ضخامت اپیتلیوم، کاهش تعداد سلول های گابلت، و افزایش عمق کریپت را در پی داشت. در مجموع جیره حاوی مخمر به دلیل کاهش عمق کریپت اثر سودمندی بر عملکرد داشت.
محمد شیری حسین عبدی بنمار
دو آزمایش با هدف بررسی تغذیه منابع کربوهیدراتی با سرعت تخمیر متفاوت بر عملکرد تولید مثلی گوسفندان نژاد مغانی و بزهای خلخالی تحت چرا گردید. در آزمایش اول، تعداد 60 راس میش نژاد مغانی در قالب طرح کاملا تصادفی به چهار گروه تغذیه ای شامل 1) بدون تغذیه مکمل (شاهد) و 2) تغذیه روزانه 500 گرم دانه جو، 3) تغذیه روزانه 500 گرم مخلوط کنسانتره ای و 4) تغذیه روزانه 500 گرم دانه ذرت تقسیم شدند و هر گروه از جیره از روز هفتم الی چهاردهم برنامه همزمان سازی فحلی به عنوان مکمل تغذیه ای کوتاه مدت دریافت کردند. مخلوط کنسانتره حاوی دانه جو آسیاب شده و نشاسته با نسبت 1 به 1 بود. برنامه همزمان سازی با سیدرگذاری (cidr) انجام شده و میش ها با اسپرم های گوسفند نژاد رومانوف با روش لاپاراسکوپی تلقیح مصنوعی شدند. در آزمایش دوم، تعداد 45 راس بز نژاد خلخالی در قالب طرح کاملا تصادفی به سه گروه تغذیه ای شامل 1) بدون تغذیه مکمل (شاهد) و تغذیه روزانه 500 گرم دانه کامل جو، و 3) تغذیه روزانه 500 گرم مخلوط کنسانتره ای تقسیم و هر گروه از جیره از روز هفتم الی شانزدهم برنامه همزمان سازی فحلی به عنوان مکمل تغذیه ای کوتاه مدت تغذیه شدند. برنامه همزمان سازی با سیدرگذاری (cidr) انجام شده و بزها به صورت طبیعی جفتگیری کردند. میزان باروری میش ها در گروه اول 47 درصد، گروه دوم 60 درصد، گروه سوم 67 درصد و گروه چهارم 53 درصد بود. تفاوت معنی داری بین گروه های آزمایشی از نظر بروز فحلی پس از همزمان سازی و بازگشت به فحلی پس از تلقیح، شاخص بره-زایی، شاخص تزاید گله و درصد دو قلوزایی زایی وجود نداشت. غلظت گلوکز خون میش ها در روز صفر بین گروه های تیماری معنی دار نبود. اما غلظت گلوکز در روز چهاردهم پس از 7 روز تغذیه بین گروه شاهد و گروه های تغذیه شده معنی دار بود (05/0> p). غلظت اوره خون میش ها در روز صفر بین گروه های تیماری معنی دار نبود. اما غلظت اوره خون میش ها در روز چهاردهم معنی دار بود (05/0p <). میزان باروری بزهادر گروه اول 73 درصد، گروه دوم 80 درصد و گروه سوم 80 درصد بود. تفاوت معنی داری بین گروه های آزمایشی از نظر بروز فحلی پس از همزمان سازی و بازگشت به فحلی پس از تلقیح، شاخص بزغاله زایی، شاخص تزاید گله و درصد دو قلوزایی زایی وجود نداشت. غلظت گلوکز خون بزها در روز صفر بین گروه های تیماری معنی دار نبود. اما غلظت گلوکز در روز چهاردهم بین گروه شاهد و گروه های تغذیه شده معنی دار بود (05/0p<). غلظت اوره خون در روز صفر، روز هفتم و شانزدهم بین گروه های تیماری معنی دار نبود. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که اگرچه سرعت تخمیر مکمل تغذیه ای بر عملکرد تولید مثلی میش های نژاد مغانی و بزهای نژاد خلخالی تاثیر معنی داری نداشت. اما بر غلظت گلوکز و اوره خون تاثیر مثبتی داشته که می تواند نشان دهنده تاثیر مثبت بر متابولیسم انرژی دامها باشد.
ژیلا زند بهمن نوید شاد
مطالعه حاضر به منظور ارزیابی اثرات سطوح مختلف گیاه دارویی ترخون بر عملکرد رشد، صفات لاشه، سیستم ایمنی و جمعیت میکروبی ایلئوم با استفاده از 432 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: جیره بدون افزودنی ( شاهد)، جیره حاوی 0/5 درصد گیاه ترخون، جیره حاوی 1 درصد گیاه ترخون و جیره حاوی 5/1 درصد گیاه ترخون. عملکرد جوجه ها در مراحل مختلف و در پایان دوره آزمایش ثبت شد. در روز 34 آزمایش، خونگیری از ورید بال جهت اندازه گیری عیار پادتن بر علیه نیوکاسل و آنفولانزا انجام گرفت. در روز 38 پرورش به دو پرنده از هر تکرار محلول رقیق شده 0/5 درصد srbc به میزان 2/5میلی لیتر تزریق گردید و یک هفته بعد نمونه خون از طریق ورید بال تهیه شد و سپس سطوح تیتر آنتی بادی علیه srbc و مقدار ایمنوگلوبولینm و ایمنوگلوبولین g در سرم تعیین شد. در پایان دوره از هر تکرار 2 قطعه پرنده (نر وماده) کشتار و محتویات ایلئومی از آن ها جمع آوری شد همچنین وزن قطعاتی مانند سینه، ران ها، چربی حفره شکمی، کبد، قلب، طحال و بورس فابریسیوس تعیین شد. نتایج نشان داد که استفاده از گیاه ترخون در همه سطوح، بدون تاثیر معنی دار بر مصرف خوراک، ضریب تبدیل خوراک پرنده ها را در دوره پایانی پرورش به طور معنی داری بهبود بخشید(0/05>p ). وزن قلب در پرنده های تغذیه شده با جیره های حاوی ترخون در مقایسه با جیره شاهد کاهش یافت (0/05> p). جیره حاوی 1/5 درصد گیاه ترخون تولید آنتی بادی ایمنوگلوبولین m سرم را نسبت به تیمار شاهد افزایش داد. مکمل کردن جیره با هر کدام از سطوح گیاه ترخون در مقایسه با تیمار شاهد باعث کاهش معنی دار جمعیت اشریشیا کلی جوجه ها شد. نتایج حاضر حاکی از آن است که گیاه ترخون با کاهش جمعیت میکروبی مضر دستگاه گوارش موجب بهبود عملکرد رشد آن ها می شود. با توجه به یافته های این پژوهش سطح بهینه مصرف 1 درصد می باشد
مهدی یک کلام بهمن نوید شاد
هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر استفاده از پری بیوتیک (فرمکتو) در جیره جوجه های گوشتی در دو سطح تراکم گله شامل تراکم بالا و ترکم پایین بر صفات تولیدی، عملکرد رشد ، میکروفلور روده و راندمان اقتصادی بود. این آزمایش با استفاده از 936 قطعه جوجه یکروزه سویه راس (308) در قالب آزمایش فاکتوریل 2×2با 4 تیمار، 4 تکرار بطور کاملا تصادفی به مدت 59 روز انجام گردید. گروههای تراکم پایین با جیره حاوی و بدون پری بیوتیک به تعداد 10پرنده در هر متر مربع و گروه تراکم بالا با جیره حاوی و بدون پری بیوتیک به تعداد 16پرنده در هر متر مربع مورد ارزیابی قرار گرفتند . نتایج حاصله نشان داد که سرعت رشد جوجه های گوشتی طی دوره پرورش تحت تاثیر مصرف پری بیوتیک فرمکتو قرار نگرفت (05/0≤p). اما اثر تراکم گله بر میزان مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی جوجه های گوشتی معنی دار بود بطوریکه در گروه با تراکم گله پایین میزان مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی بالاتری مشاهده گردید (05/0 >p). اثر متقابل مشاهده شده بین مصرف مکمل پری بیوتیکی و تراکم گله نیز از نظر آماری معنی دار نبود (05/0≤p) . مصرف پری بیوتیک اثر محسوسی بر قیمت تمام شده هر کیوگرم افزایش وزن نداشت اما نگهداری جوجه ها در تراکم بالاتر منجر افزایش 17 درصدی در سود خالص حاصل از هر کیلوگرم وزن جوجه های گوشتی شد. همچنین استفاده از پری بیوتیک در جیره¬ها یا تراکم گله اثری بر سطوح تیتر آنتی بادی علیه srbc ، igm، بیماری نیوکاسل و آنفولانزا ایجاد ننمود. (05/0≤p). تنها مورد معنی دار مربوط به سطح بالاتر igg در اثر مصرف فرمکتو است (05/0 >p). مصرف فرمکتو بطور معنی داری جمعیت لاکتوباسیلوس ها و همچنین اشریشیا کلی را افزایش داده است (05/0 >p).