نام پژوهشگر: علی محمد لطیف
علی محمد لطیف احمد رضا نقش نیلچی
رشد و توسعه ی محصولات دیجیتالی با مشکلاتی از قبیل کپی برداری غیرمجاز، توزیع غیرقانونی و جعل همراه بوده است. برای حل این مشکل، راه حل های متفاوتی از جمله رمزنگاری و واترمارکینگ پیشنهاد شده است که در سال های اخیر، سیستم های واترمارکینگ مورد توجه فراوان قرار گرفته اند. در سیستم های واترمارکینگ دیجیتالی با درج یک علامت به نام واترمارک در محصول دیجیتالی از آن محصول محافظت می شود. در هر کاربرد، ویژگی های مخصوص به آن کاربرد مورد نیاز می باشد، اما داشتن شفافیت و مقاومت و ظرفیت در کاربردها مورد نیاز می باشد. شفافیت و مقاومت و ظرفیت در اکثر سیستم های واترمارکینگ در تضاد با یکدیگر می باشند و دارا بودن هم زمان این سه ویژگی از نقاط برجسته ی تکنیک های واترمارکینگ می باشد. در تحقیقات اخیر تلاش های زیادی برای تامین توام این ویژگی ها، با تعیین محل درج واترمارک و تعیین قوت واترمارک، صورت گرفته است. نکته ی قابل توجه این است که در بعضی از این کاربردها، تامین هم زمان این ویژگی ها با داشتن دو درجه ی آزادی، یعنی محل درج واترمارک و قوت واترمارک، امکان پذیر نیست. در این پایان نامه از یک روش حوزه ی فرکانس مبتنی بر تبدیل پارامتریک اسلنت- هادامارد برای واترمارکینگ تصاویر دیجیتالی استفاده می شود. وجه تمایز تبدیل پارامتریک اسلنت- هادامارد نسبت به دیگر تبدیل ها، وجود پارامترهای این تبدیل می باشد که با تغییر مناسب این پارامترها، می توان ویژگی های سیستم واترمارکینگ را به طور هم زمان بهبود بخشید. در این تحقیق، از الگوریتم ژنتیک برای یافتن پارامترهای تبدیل جهت تامین هم زمان ویژگی های شفافیت و مقاومت و ظرفیت استفاده می شود. لازم به ذکر است در کاربردهای زمان حقیقی از این سیستم پیشنهادی، به دلیل زمان بر بودن الگوریتم ژنتیک استفاده نمی شود. درج واترمارک در حوزه ی فرکانس بدون وابستگی به محتوای تصویر میزبان باعث کاهش شفافیت سیستم واترمارکینگ می شود. لذا در این تحقیق یک مدل جدید، برای درج واترمارک به گونه ای که وابسته به محتوای تصویر میزبان باشد، ارائه می شود. علاوه بر این، چون در اکثر سیستم های واترمارکینگ کاربر نهایی انسان می باشد، استفاده از ویژگی های سیستم بینایی انسان در طراحی سیستم واترمارکینگ، باعث افزایش کارایی سیستم واترمارکینگ می شود. لذا در سیستم واترمارکینگ پیشنهادی پس از درج واترمارک، به عنوان یک عمل پس پردازش، با استفاده از یک سیستم فازی مبتنی بر ویژگی های سیستم بینایی انسان، شفافیت سیستم واترمارکینگ بهبود داده می شود. نتایج حاصل از آزمایش ها نشان می دهد در اثر این عمل پس پردازش در کاربردهای تایید، کارآیی آشکارساز واترمارک اندکی کاهش می یابد که برای جبران کاهش کارآیی می توان قوت واترمارک را بدون کاهش شفافیت افزایش داد. همچنین نتایج آزمایش ها در کاربرد انتقال کد نشان می دهد این عمل پس پردازش تعداد بیت های صحیح استخراج شده را کاهش ی دهد ولی نتایج نشان می دهد واترمارک استخراجی از نظر بصری قابل تشخیص می باشد. در بخش ارزیابی، جای وجود یک سیستم رتبه بندی تکینک های واترمارکینگ خالی است. بنابراین در این پایان نامه، در بین روش های ارزیابی سیستم ها، از سیستم ارزیابی مبتنی بر آنتروپی جهت رتبه بندی تبدیل های مختلف در واترمارکینگ تصویر استفاده می شود که علاوه بر ارزیابی و مقایسه تکنیک های مختلف واترمارکینگ در حوزه تبدیل، می تواند در بهبود روش های موجود مورد استفاده قرار گیرد. نتایج حاصل از این رتبه بندی نشان می دهد تبدیل پارامتریک اسلنت- هادامارد با استفاده از پارامترهای محاسبه شده توسط الگوریتم ژنتیک از جایگاه ممتازی برخوردار است.
کریم حسام پور علی محمد لطیف
این تحقیق نشان می دهد تکنیک های برنامه نویسی ژنتیک را می توان به طور کارآمدی برای انتخاب ویژگی های مناسب برای تشخیص اتوماتیک مدولاسیون به کار برد. برای تشخیص خودکار مدولاسیون به طور معمول تعدادی ویژگی از سیگنال دریافتی استخراج و به کار گرفته می شود؛ در این رابطه، انتخاب ویژگی مناسب تأثیر به سزایی در افزایش کارایی تشخیص خودکار مدولاسیون دارد. در این تحقیق مدل مورد نظر طراحی و در بسترهای نرم افزاری و سخت افزاری مربوطه پیاده سازی گردید. شبیه سازی با سیگنال های مدوله شده با مشخصه سیگنال به نویز پنج و ده دسی بل صورت گرفت. داده های آموزش و تست از داده های محیط کار واقعی تولید شدند. مجموعه ای از آزمایش ها در این پژوهش صورت گرفت که هدف از آن ها تعیین میزان کارایی برای سیگنال های مدوله شده با مدولاسیون های پرکاربرد و متداول مخابراتی بوده است. نتایج حاصل نشان می دهد به کارگیری ویژگی هایی که سیستم مورد نظر پیشنهاد می دهد، منجر به افزایش قابل توجه ای در تشخیص دقیق تر و سریع تر نوع مدولاسیون می شود. هم چنین در این پژوهش تعدادی از جداکننده های پرکاربرد جهت جداسازی مدولاسیون ها با استفاده از ویژگی های ایجاد شده توسط برنامه نویسی ژنتیک آزمایش شدند و ساختارهای مختلف آن ها مورد بررسی قرار گرفت که منجر به دستیابی به مقادیر مناسب تر برای سیستم مورد نظر گردید.
نرگس رجب زاده علی محمد لطیف
کنترل کننده های pid از محبوب ترین مکانیزم کنترل حلقه بسته با فیدبک از سال ????بوده است، و به طور گسترده ای در کنترل کارخانه های صنعتی مورد استفاده قرار گرفته است. به دلیل توانایی های این کنترل کننده، از آن می توان به راحتی در اجرای فرآیندهای کنترل صنعتی بهره برد. کنترل کننده pid، تلاش می کند خطای بین خروجی اندازه گیری شده فرآیند و خروجی مورد نظر را تصحیح به طوری که تا آنجا که ممکن است پاسخ های گذرا و پایدار سیستم افزایش یابد. اگر چه این کنترل کننده ها به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرند، ولی همچنان تنظیم آن زمینه پژوهش در قلمرو مجامع دانشگاهی و صنعتی مهندسی کنترل می باشد، این در حالی است که تاکنون روش های مختلف پیشنهاد شده است. در میان آن ها، روش زیگلر و نیکولز به عنوان یک روش بسیار محبوب (زیگلر و نیکولز، ????) عنوان می گردد.الگوریتم رقابت استعماری (ica) یکی از الگوریتم های بهینه سازی تکاملی است که با الهام از فرایند اجتماعی و سیاسی از رقابت امپریالیستی است. در مقایسه با الگوریتم های بهینه سازی تکاملی متعارف، ica ثابت کرده است که دارای قابلیت های بهتری است. همانند سایر الگوریتم هایتکاملی، این الگوریتم با جمعیت اولیه تصادفی شروع می شود. هر فردی از جمعیت یک کشور نامیده می شود و آن ها را به صورت آرایه ای از مقادیر متغیر نشان می دهند.در رقابت استعماری، هر امپراتوری، تلاش می کند تا مستعمرات امپراتوری های دیگر را در اختیار گرفته و آن ها کنترل نماید. به تدریج قدرت امپراتوری ضعیف تر، کاهش یافته و در نتیجه یکی از آن ها قدرتمندتر خواهد شد. معمولاً این رقابت با انتخاب برخی ضعیف ترین مستعمرات از ضعیف ترین امپراتوری انجام می شود و در میان تمام امپراتوری ها برای تملک مستعمرات ایجاد رقابت می کند. در این رقابت، احتمال تملک مستعمرات فوق، بر اساس قدرت کلی هر کدام از امپراتوری ها تخمین زده می شود. هر امپراتوری که نتواند در این رقابت موفق شود و قدرت خود را افزایش ندهد (و یا حداقل از کاهش قدرت خود جلوگیری کند) حذف خواهد شد. رقابت امپریالیستی به تدریج در نتیجه افزایش قدرت امپراتوری های بزرگ و کاهش قدرت امپراتوری های ضعیف تر است. به تدریج قدرت امپراتوری ضعیف کاهش یافته تا آنجایی که موجب سقوط آنها خواهد شد. در پیاده سازی این مدل مستعمرات امپراتوری های سقوط بین امپراتوری های دیگر توزیع خواهد شد. روش فوق باعث همگرایی همه کشورها به یک کشور خواهد شد، به طوری که در نهایت تنها یک امپراتوری در جهان وجود داشته باشد و باقی کشورهای دیگر مستعمرات این امپراتوری محسوب خواهند شد.در این پایان نامه، بازوهای روباتیک را معرفی و سیستم های کنترلی و مهمترین ویژگی های آن را بررسی می کنیم.پس از تشریح الگوریتم رقابت استعماری با استفاده از آن به طراحی کنترل کننده pid برای سیستم مطرح شده که در این جا بازوی روباتیکی است، می پردازیم.نهایتاً با استفاده از نرم افزار matlab سیستم را تجزیه و تحلیل نموده و نتیجه گیری می کنیم
زهره طالبی نوش آباد علی محمد لطیف
در سال های اخیر امنیت محصول های دیجیتال در مقابل حمله های عمدی و غیرعمدی از مسائل مهم می باشد. رمزنگاری یکی از روش های تأمین امنیت می باشد که با استفاده از یک رابطه ریاضی برگشت پذیر انجام می گیرد. تصویر به عنوان یکی از پراستفاده ترین محصول دیجیتالی به دلیل ماهیت خاص خود، دارای الگوریتم های رمزنگاری ویژه می باشد. در اکثر روش های رمزنگاری تصویر از یک دنباله ریاضی برای درهم ریزی تصویر استفاده می شود. اکثر دنباله های ریاضی دارای یک رابطه بازگشتی هستند که دارای یک دسته ضرایب می باشند که با تغییر این ضرایب دنباله های عددی مختلفی را می توان تولید کرد. کارایی هر دنباله در رمزنگاری تصویر با استفاده از معیارهای ارزیابی استانداردی محاسبه می شود. به دلیل پیچیدگی سیستم و عدم وجود رابطه ی مستقیم ضرایب دنباله با معیارهای ارزیابی، انتخاب ضرایب مناسب دنباله برای رمزنگاری تصویر به آسانی امکان پذیر نیست. در این پایان-نامه با در نظر گرفتن یک فرم عمومی رابطه بازگشتی و تعریف تابع برازندگی مناسب، ضرایب رابطه ی بازگشتی توسط الگوریتم ژنتیک به گونه ای محاسبه می شوند که دنباله ی تولیدی کارایی مناسبی برای رمزنگاری تصویر داشته باشد. آزمایش ها نشان می دهد دنباله ی به دست آمده از الگوریتم ژنتیک نتایج رضایت بخش تری را نسبت به ضرایب سایر روش ها از خود نشان می دهند.
امین پناه علی محمد لطیف
ما در این رساله تاثیر الگوریتم های شبکه عصبی را برای مدیریت خصوصیات غیرخطی در بحث موقعیت یابی و نقشه برداری به طور همزمان برای یک ربات متحرک مورد بحث قرار می دهیم و این رساله متد فیلتر ترکیبی موقعیت یابی و نقشه برداری به طور همزمان، موقعیت یابی و نقشه برداری به طور همزمان کالمن فیلتر unscented شبکه عصبی برای یک ربات متحرک ارائه خواهد داد، تا خطای ذاتی موقعیت یابی و نقشه برداری به طور همزمان کالمن فیلتر unscented که به سبب فرآیند خطی سازی و نویز فرضی به وجود می آید را تصحیح کند. الگوریتم ارائه شده شامل دو گام: شبکه های عصبی و الگوریتم کالمن فیلتر unscented است. 1- بررسی مقالات ارائه شده و درک کامل زیرساخت ها و فن آوری های استفاده شده. 2- بررسی و تحلیل مسئله تخمین حالت در رباتیک و به کارگیری از تکنولوژی های مناسب برای رفع چالش فوق. 3- آشنائی باکاربردهایموقعیت یابی و نقشه برداری به طور همزمان درحوزههایمختلف. 4- آشناییباروش هایپرکاربرد و جدیدبرای مسئله موقعیت یابی و نقشه برداری به طور همزمان. 5- یادگیری شبکه های عصبی و تأثیر بکار گیری آنها در مسئله موقعیت یابی و نقشه برداری به طور همزمان. 6- یادگیری مفهوم کالمن فیلتر unscented. 7- ارائه یک مدل مبتنی بر کالمن فیلتر unscented و شبکه های عصبی برای موقعیت یابی و نقشه برداری به طور همزمان ، شبیه سازی برخی رویکردها برای نشان دادن و بررسی مدل ارائه شده. هدف از این پایان نامه: • بهبود مسئله موقعیت یابی و نقشه برداری به طور همزمان • یافتن راه حل های جدید برای مسائل نویز غیرگوسین • برطرف کردن یکی از چالش های موقعیت یابی و نقشه برداری به طور همزمان (دقت تخمین و پیش بینی) تجزیه و تحلیل رویکردهای موجود در این پایان نامه متد موقعیت یابی و نقشه برداری به طور همزمان فیلتر ترکیبی ارئه شده با کالمن فیلتر بی ردپا برای یک ربات متحرک ارائه داده شده است، تا خطای ذاتی موقعیت یابی و نقشه برداری به طور همزمان کالمن فیلتر بی ردپا که به سبب فرآیند خطی سازی و نویز فرضی به وجود می آید را تصحیح شود. الگوریتم ارائه شده شامل دو بخش: شبکه عصبی و الگوریتم کالمن فیلتر بی ردپا است. نتایج شبیه سازی برای دو مورد ناوبری نشان داده که الگوریتم ارائه شده در مقایسه با موقعیت یابی و نقشه برداری به طور همزمان کالمن فیلتر بی ردپا موثرتر و بهتر است و همچنین نشان داده شد که برای محیط های وسیع تر نیز این الگوریتم ارائه شده دارای نتایجی مطلوب است و تنها نیاز به این می باشد که از سنسورهائی با برد مسافتی بالاتر استفاده کرد. برای بررسی تاثیر الگوریتم ارائه شده، شبیه سازی در نرم افزار متلب نشان داد که موقعیت یابی و نقشه برداری به طور همزمان کالمن فیلتر بی ردپا دارای خطاهای بیشتری نسبت به موقعیت یابی و نقشه برداری به طور همزمان فیلتر ترکیبی ارئه شده می باشد. بعلاوه، نتایج تائید می کند که موقعیت یابی و نقشه برداری به طور همزمان فیلتر ترکیبی ارئه شده برای ناوبری ربات در شبیه سازی انجام شده پایدارتر است. همانطور که در شبیه سازی فیلتر های ترکیبی مشاهده شده است، فیلتر ترکیبی ارئه شده با استفاده از شبکه لایه ای-بازگشتی دارای کارائی بهتری نسبت به فیلتر ترکیبی ارئه شده با استفاده از شبکه عصبی المان می باشد. هر چه محیط مورد کاوش گسترده تر شود، فیلتر ترکیبی ارئه شده با استفاده از شبکه عصبی لایه ای-بازگشتی دارای کارائی بهتری نسبت به فیلتر ترکیبی ارئه شده با استفاده از شبکه عصبی المان خواهد بود. به این نکته بایستی توجه شود که مدت زمان اجرا الگوریتم در هر دو نوع فیلتر ترکیبی ارئه شده بیشتر از مدت زمان اجرای الگوریتم در فیلتر های کالمن توسعه یافته و بی ردپا می باشد.
سمیه علی اکبری دهکردی محمد قاسم زاده
در این پروژه تعیین هوشمندانه و اتوماتیک قوانین و پارامترهای مناسب یک سیستم فازی حذف نویز تصاویر با دو روش ترکیبی فازی-عصبی و فازی-ژنتیک مورد بررسی قرار گرفت و دو فیلتر نوین حذف نویز ارائه گردید. بکارگیری سیستم های فازی، فازی-عصبی و الگوریتم ژنتیک قبلاً برای حذف نویز تصویر مورد توجه پژوهشگران بوده است. لزوم و اهمیت انجام این تحقیق نیاز به روش های جدید حذف نویز با حفظ جزئیات تصویر اولیه بوده است. هنگام استفاده از مفهوم منطق فازی در مسائل مختلف تعیین بهینه قوانین و پارامترهای توابع عضویت مورد استفاده در سیستم استنتاج فازی مسئله اصلی است. در روش فازی-عصبی پیشنهادی از یک سیستم فازی-عصبی تطبیقی برای حذف نویز فلفل نمکی از تصاویر دیجیتال استفاده شده است. این سیستم فازی-عصبی به کمک یک تصویر آموزشی پارامترهای بهینه سیستم استنتاج را بدست می آورد. روش فازی-ژنتیک پیشنهادی نیز متکی بر انتقال سلول تصویری به یک محیط بدون نویز و تعیین قوانین و پارامترهای بهینه برای سیستم فازی مورد نظر با استفاده از الگورتیم ژنتیک می باشد. در متدلوژی بکار گرفته شده، ابتدا میانه های هشت همسایگی سلول های تصویری برای تعیین پارامترهای ورودی سیستم فازی محاسبه می گردند. برای تعیین اتوماتیک و هوشمندانه قوانین و پارامترهای توابع عضویت سیستم فازی مورد نظر، یک الگوریتم ژنتیک طراحی و بکار گرفته می شود. کرومزوم های الگورتیم ژنتیک مورد نظر قوانین فازی یاد شده و پارامترهای توابع عضویت سیستم فازی مورد نظر می باشند. فیلترهای پیشنهادی پیاده سازی گردیدند و بر روی تصاویر استاندارد مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج آزمایش ها حکایت از قابلیت این روش ها در حذف نویز تصاویر با حفظ جزئیات دارد. تحلیل های منطقی و نتایج آزمایشی همچنین نشان می دهند که مزیت اصلی این فیلترها توانایی آن ها در حذف نویز با چگالی بالا می باشد.
میثم قاسم پور علی محمد لطیف
در این پژوهش برای پیشبینی بیماری سرطان سینه مدلی با استفاده از تکنیک دادهکاوی شبکه های عصبی جمعی ارائه شده است. مجموعه داده مورد استفاده دارای 699 رکورد مربوط به بانک اطلاعاتی بیماران سرطان سینه موجود در انبارداده ی یادگیری ماشین دانشگاه ایروین،کالیفرنیا آمریکا است و شامل ریسک فاکتورهای ضخامت انبوه، یکنواختی اندازه سلول، یکنواختی شکل سلول، چسبندگی لبه ها، حجم سلول بافت اپیتلیال، هسته های عریان، کروماتین بلاند، هسته عادی و تقسیم هسته سلول به دوقسمت می باشد. مدلهای تولید شده در این تحقیق با استفاده از آنالیز منحنی roc مقایسه و بهترین مدل با سطح زیر منحنی 961/0 انتخاب گردید. مدل نهایی داری دقت 67/96%، حساسیت 10/97% و ویژگی 65/95% است که نشان میدهد
محمد علی افضل علی محمد لطیف
چکیده پیش بینی آینده در عرصه پویای اقتصاد و بازار سرمایه یکی از مهم ترین مسائل مورد بحث در علوم مالی بوده است به این ترتیب که داده های گذشته تجزیه و تحلیل می گردد تا از آن الگویی قابل تعمیم به آینده حاصل گردد در اغلب روش ها پیش بینی فرض بر این است که روابط بین متغیرها در اینده نیز ادامه خواهد داشت .روش های کلاسیک مانند رگرسیون گر چه توفیقات نسبی در این زمینه ها داشته اند اما نتایج آن نتوانسته است پژوهشگران این عرصه را راضی نماید. این تحقیق بر آن است تا قیمت آتی سهام بازار سرمایه (فولاد مبارکه ) را با ادغام علم تحلیل تکنیکال و anfis به دست آورد اندیکاتور های علم تکنیکال برای معامله گران بازار سرمایه بسیار بااهمیت می باشد و همچنین anfis دارای خصوصیات بی نظیر مانند توانایی یادگیری و توانایی تشخیص محرک های مشابه (قابلیت تعمیم) و مقاومت در مقابل خطا می تواند کاندیدای مناسبی برای این پیش بینی می باشد با نگاهی کلی به این پژوهش می توان به این نتیجه رسید که anfis با سری زمانی ارقام علم تکنیکال اطلاعاتی را پیرامون نتایج آتی فراهم می سازد که تصمیمات بعدی را تحت تأثیر قرار می دهد . کلیدواژه: تحلیل تکنیکال، اندیکاتور ها ،پیش بینی ، anfis
اکبر فلاحتی مروست علی محمد لطیف
هدف از ارائه این پایان نامه مدلی است که بتوان به وسیله آن یک انسان یا یک حیوان را از داشتن بیماری تب مالت بدون نیاز به پزشک یا دامپزشک فقط از طریق یکسری اطلاعات و آزمایشات اطلاع داد. ولیکن عموما تعیین دقیق بیماری تب مالت تنها براساس علائم بالینی عموماً کاری ساده نیست چنان که نزدیک بودن شدید علائم در تشخیص بیماری پزشک (دامپزشک) را دچار تردید میکند. در این پایان نامه با توجه به اهمیت موضوع با استفاده از رویکرد منطق فازی مدل ارائه میشود که طی آن بتوان وجود و یا عدم وجود بیماری را محاسبه وتعیین کرده وعدم قطعیت طبیعی مربوطه درخصوص تشخیص نوع بیماری را تا حد کافی کاهش داد.
مهدیه دهقان اسفندیار اختیاری
پروسه اساسی درنساجی و پوشاک ریسندگی، نخ است که مجموعه ای از الیاف کوتاه را به نخهای ریسیده شده بلند مناسب برای بافندگی تبدیل می کند. در پروسه ریسندگی رینگ، رشته های لیف کشش دیده،nip غلتک جلو را ترک و داخل ناحیه تاب می شوند. در مثلث ریسندگی الیاف کشش دیده بتدریج کم عرض شده و با حرکت الیاف به سمت پایین و رسیدن به نقطه تشکیل نخ سطح مقطع تغییر کرده و از دو بعد به سه بعد تبدیل می شوند. به عبارت دیگر الیاف توسط تاب با نخ پیوند می خورند و باعث ایجاد نیروی کششی ریسندگی می شوند. کشش لیف در مثلث ریسندگی موقعی که الیاف از مثلث ریسندگی به سمت نخ انتقال می یابند رخ می دهد. زیرا طول لیف، بزرگتر از ارتفاع مثلث و مسیر طول لیف در مثلث ریسندگی می باشد. منطقه تاب، بین nip غلتک جلو و نقطه تاب بعنوان مثلث ریسندگی یا مثلث تاب تعریف می شود. الیاف داخل مثلث ریسندگی در ساختمان نخ قرار می گیرند. هندسه و عملکرد مکانیکی مثلث ریسندگی نقش مهمی در تعیین شکل فیزیکی نخها بازی می کند. بنابراین مثلث ریسندگی یا دینامیک شکل نخ روی ساختمان و خصوصیات نخ اثر بسزایی دارد. در این تحقیق توزیع کشش الیاف در مثلث ریسندگی با سه روش عملی، تئوری و استفاده از پردازش تصویر در سه شکل مختلف مثلث ریسندگی با سه نوع نخ مختلف محاسبه شده است. نتایج بیانگر این است که شکل مثلث ریسندگی، نمره و تاب نخ روی توزیع کشش الیاف در مثلث ریسندگی موثر است. همچنین بین سه روش محاسبه توزیع کشش در مثلث ریسندگی همبستگی قوی وجود دارد.
محمدکاظم کاشفی علی محمد لطیف
در این رساله نسبت به بررسی شرایط و عوامل مختلف دخیل در فرآیند تولید کاشی و سرامیک با توجه به میزان ضایعات و کیفیت محصولات خروجی با استفاده از الگوریتم gmdh در شبکه عصبی مصنوعی اقدام شده است که در ابتدا بدون در نظر گرفتن میزان اثرگذاری عوامل بر یکدیگر و در نهایت بر روی خروجی مورد نظر و با هدف کاهش ضایعات در عین افزایش میزان تولید و کیفیت، اطلاعات مربوطه دریافت شده که از بین تمامی اطلاعات موجود، تعداد 18 مورد به عنوان اطلاعات ورودی که شامل انواع مواد اولیه مورد استفاده و تنظیمات در بخش های مختلف می باشد، مورد آزمایش و بررسی قرار گرفته است. با توجه به اینکه الگوریتم gmdh نسبت به شناسایی عوامل کلیدی و تأثیرگذار از بین تمامی عامل های موجود و همچنین ارائه شرایط بهینه تنظیمات برای آنها به منظور رسیدن به شرایط مناسب کلی سیستم عمل می نماید و قابلیت پیش بینی شرایط سیستم به صورت کوتاه مدت و بلند مدت به صورت همزمان برخلاف سایر روش های پیش بینی که عمدتاً تنها به صورت پیش بینی فقط کوتاه مدت یا فقط بلند مدت عمل می کنند را دارا می باشد، از آن به عنوان ابزار پایه جهت شناسایی گلوگاهها و عوامل مهم در خط تولید مذکور استفاده شده که در نتیجه 7 عامل را به همراه تنظیمات بهینه مربوطه از بین 18 مورد اشاره شده با درجه اهمیت بالا به عنوان مبنای اعمال تغییرات معرفی نموده و نوع ترکیب آنها در یک شبکه عصبی با 7 ورودی و دولایه پنهان و یک خروجی بدست آمده که میزان ضایعات و مجموع تولید غیر از درجه 1 را از میزان میانگین در حدود 15% به میزان تقریبی 1% کاهش می دهد. بدین منظور در این تحقیق به ترتیب نسبت به شناسایی تمامی عوامل دخیل موجود در خط تولید و جدا نمودن عوامل غیر قابل تغییر و ثابت از بین آنها که با توجه به عدم امکان اعمال تغییر، بررسی آنها تأثیر ثابت بر سیستم می گذارد، دریافت اطلاعات در یک بازه زمانی 6 ماهه و درج در جدول استاندارد به عنوان ورودی الگوریتم، کدنویسی الگوریتم در برنامه matlab و سپس شناسایی عوامل گلوگاهی تأثیرگذار و شرایط بهینه تنظیمات مربوطه با استفاده از الگوریتم gmdh اقدام شده که از 70% اطلاعات به عنوان داده های آموزش شبکه و از 30% به عنوان داده های آزمایش آن استفاده شده است. همچنین تابع ریاضی حاصل شده در این روش به صورت یک سری زمانی از نوع توابع ولترا بوده که ضرایب این سری با استفاده از روش رگرسیون و تحت نرم افزار minitab بدست آمده است. درواقع خروجی شبکه عصبی gmdh، حاصل از محاسبات ناشی از سری زمانی ولترا می باشد.
ابوالفضل فیاضی بارجینی علی محمد لطیف
با پیشرفت هایی که امروزه در دنیای رایانه و به خصوص در زمینه بینایی ماشین صورت گرفته، بسیاری از کارهایی که در صنایع مختلف انجام می شود، من جمله فرآیندهای نظارتی و دسته بندی محصولات، توسط ماشین های خودکار و به کمک رایانه انجام می پذیرد. در کارخانجات تولید کاشی و سرامیک، همواره درجه بندی کاشی و دسته بندی آن از نظر کیفی حائز اهمیت بوده است. تشخیص اینکه آیا کاشی دارای نقص می باشد یا نه و این که اگر معیوب است، طبق استانداردها در کدام رده کیفی قرار می گیرد پیوسته توسط عامل انسانی انجام می شود و با توجه به روال خسته کننده و تکراری کنترل کیفیت توسط چشم، از دقت چندان خوبی برخوردار نیست. لذا همانند دیگر صنایع، هدف ایجاد سیستمی است که به صورت خودکار و هوشمند این مهم را برآورده کند.گام اول در این مسیر این است که سیستم به قابلیت بینایی، تشخیص عیوب کاشی و تصمیم گیری در مورد نحوه درجه بندی، مجهز شود. برای تشخیص عیوب کاشی روش های گوناگونی مطرح شده که در این پایان نامه، یک روش جدید مبتنی بر تکنیک بخش بندی تصاویر با الگوریتم رشد ناحیه، که این تکنیک از مراحل سخت در پیش پردازش تصویر می باشد، مطرح و پیاده سازی شده است. در این روش، الگوریتم رشد ناحیه، خود، نقطه هسته را می یابد و نیاز به تعیین هسته برای شروع الگوریتم نیست. روش پیشنهادی با استفاده از الگوریتم رشد ناحیه و تکنیک های دیگر در زمینه پردازش تصویر از جمله عملگرهای ریخت شناسی تصاویر و استفاده بهینه از فضاهای رنگی تصویر،به خوبی پیش رفته و نتایج قابل قبولی را ارائه می دهد.
محمد رضا دشتی رحمت آبادی علی محمد لطیف
برای تهیه یک مدل سه بعدی از تصاویر، مراحلی باید طی شود که هر مرحله به مرحله قبلی خود وابستگی داشته و از نتایج آن استفاده می کند. ابتدایی ترین کار این است که دوربین ما کالیبره شود و پارامترهای دوربین از قبیل فاصله کانونی و ضریب اعوجاج لنز بدست آید. مرحله بعدی استخراج نقاطی در تصاویر است که منحصر به فرد بوده و برای تطبیق دادن تصاویر با یکدیگر استفاده می شود. این نقاط توسط الگوریتم سیفت استخراج می شود و سپس با مقایسه این نقاط در دو تصویر با کمک تابع مقایسه ای، نقاط یکسان در دو تصویر مشخص گشته و بعد از آن محاسبه تغییر زاویه دوربین بین آن ها انجام می گیرد. بعد از پیدا شدن زوایای چرخشی در هر تصویر، نقاط ابری، از تلاقی مثلث گونه زوایا و نقاط دو تصویر ایجاد می شود. در آخر، مدل سه بعدی با استفاده از نقاط ابری و بافت هر نقطه بر روی آن، نگاشت می شود.
رحیمه قا سم زاده علی محمد لطیف
در شبکه های حسگر بی سیم به دلیل وجود تعداد زیادی حسگر در شبکه و عدم امکان دسترسی به آنها، تعویض و شارژ باتری آنها عملی نیست، بنابراین مصرف بهینه انرژی در این شبکه ها از اهمیت بالایی برخوردار است. به همین سبب در طراحی این شبکه ها مسئله اساسی، محدود بودن منبع انرژی حسگرها و ارائه روش هایی جهت بهینه کردن مصرف انرژی که باعث افزایش عمر شبکه می شود به شدت مورد نیاز است. یکی از عمومی ترین پروتکل ها برای کاهش مصرف انرژی حسگرهای بی سیم، پروتکل leach است. این روش از خوشه بندی حسگرهای بی سیم استفاده می کند که خوشه ها هر یک شامل یک گره اصلی به نام سرخوشه و تعدادی گره فرعی به نام عضو هستند. ایجاد کنترل روی تعداد و مکان سرخوشه ها و همچنین اندازه خوشه ها از نظر تعداد اعضا همواره به عنوان یک چالش مطرح بوده است. در این پروژه ، پروتکلی به نام sfla–leach پیشنهاد می گردد که تعداد و محل سرخوشه ها را به طور بهینه تعیین می کند. انتخاب سرخوشه ها بر اساس الگوریتم جهش قورباغه است که معیار برازش، بر اساس انرژی مصرف شده گره های شبکه در هر دور از عملیات محاسبه می شود. در نهایت پروتکل پیشنهادی با leach،leach-c weec و bn-leach مقایسه می گردد، نتایج نشان می دهد که طرح پیشنهادی نسبت به تمام پروتکل های فوق، از لحاظ طول عمر حسگرهای بی سیم افزایش یافته و همچنین مرگ اولین گره نسبت به سه پروتکل ابتدایی بهبود می یابد.
علی ابراهیمی علی محمد لطیف
خطوط لوله به عنوان امن ترین و همچنین اقتصادی ترین روش جهت انتقال گاز و میعانات در طول مسیرهای طولانی می باشند. تصاویر رادیوگرافی به عنوان ابزاری برای تشخیص عیوب جوشکاری انجام شده در خطوط فلزی در اختیار مفسرین قرار می گیرد لذا بررسی جوش در خطوط لوله گاز و نفت همیشه یکی از مهم ترین زمینه های آزمون های غیر مخرب بوده اند. در حال حاضر در بسیاری از کشورها برای تفسیر فیلم های رادیوگرافی حاصل از آزمون های غیر مخرب از مفسرین خبره استفاده می شود مفسران با مشاهده تصاویر رادیوگرافی می توانند میزان خلل و فرج موجود در سطح جوش را تشخیص دهند به دلیل تعداد محدود این افراد و در دسترس نبودن آن ها در برخی موارد مشکلات زیادی به وجود آمده است. برای انجام تفسیر توسط انسان می بایست فیلم های رادیوگرافی جمع آوری و به محل کار و یا سکونت مفسر ارسال گردد تا طی چند روز نسبت به بررسی آن ها اقدام و نتیجه را اعلام کند. ضمن اینکه تعداد زیاد فیلم عملاً امکان تفسیر صحیح در مدت زمان محدود را امکان پذیر نمی سازد. هدف از این پایان نامه ارائه روشی است که بتوان با استفاده از آن فیلم های رادیوگرافی را به سرعت تفسیر و عیوب جوش موجود در آن ها را شناسایی و مشخص نمود. جداسازی عیوب در تصاویر رادیوگرافی جوش ها با عمل بخش بندی تصاویر امکان پذیر است. یکی از روش های بخش بندی تصاویر روش رشد ناحیه است. ویژگی اصلی این روش عملکرد مناسب آن در تصاویری مانند تصاویر رادیوگرافی است که از تنوع موضوع کمتری برخوردار هستند . این روش با تعیین یک پیکسل در تصویر به عنوان نقطه آغازین و گسترش ناحیه اطراف این نقطه با توجه به شباهتی که بین پیکسل ها وجود دارد بخشی از تصویر را از بقیه آن جدا می کند. در اکثر پیشنهاداتی که برای بهبود عملکرد این روش مطرح شده است مختصات نقطه آغازین توسط کاربر تعیین شده است. در این پایان نامه بر اساس هیستوگرام تصویر شروع و پایان محدوده جوش به صورت خودکار تعیین می شود. سپس الگوریتم های مختلف برای شناسایی عیوب بر روی تصویر اعمال می گردد. نتایج شبیه سازی نشان می دهد روش پیشنهادی کاستی های روش های گذشته را پوشش داده است و تشخیص عیوب جوش توسط کامپیوتر را به تشخیص انسانی نزدیک نموده و در مواقعی بهتر از عملکرد انسانی عمل می کند.
وحیده میریزدی محمد قاسم زاده
پیش بینی کوتاه مدت بار الکتریکی نقش اساسی در بهره برداری بهینه از سیستم های قدرت، ایفا می کند و عملکرد اقتصادی و قابل اطمینان یک شبکه ی قدرت وابستگی قابل ملاحظه ای به دقت پیش بینی بار دارد. در این پژوهش با استفاده از تعریف یک پارامتر ویژه به عنوان ورودی شبکه عصبی به بهبود نتایج پیش بینی بار کوتاه مدت شهر مشهد می پردازیم. به دلیل اهمیت ورودی های شبکه عصبی دقت در انتخاب ورودی ها امری ضروری است. زیرا انتخاب ورودی های نامناسب سبب بروز خطا در عملکرد سیستم می شود. در عمل پیش بینی کوتاه مدت بار الکتریکی به دلیل تأثیر عوامل متعدد و متنوع غیر خطی نظیر شرایط آب و هوایی و تغییرات دوره ای، از پیچیدگی خاصی برخوردار است. ازاین رو علاوه بر داده های گذشته ی بار و پارامترهای دما از پارامتر ویژه ای که از منحنی بار به دست آمده و اثر عوامل دوره ای بر آن اعمال شده است، استفاده می کنیم و تأثیر این متغیر را به بوته ی آزمایش خواهیم گذاشت. نتایج به دست آمده نشان می دهند که تأثیر متغیر جدید باعث بهبود عملکرد شبکه شده است و می تواند پیش بینی را با دقت بالاتری انجام دهد. بنابراین می توان از این متغیر برای پیش بینی های آینده استفاده کرد.
زینب مهرنهاد علی محمد لطیف
رشد و گسترش شبکه های کامپیوتری و اینترنت باعث ایجاد تغییرات فراوان در زندگی و فعالیت شغلی افراد و سازمان ها شده است. بنابراین امنیت اطلاعات یکی از مسائل ضروری و مهم در سال های اخیر گردیده است. یکی از متداول ترین روش های حفاظت اطلاعات، رمزنگاری است. رمزنگاری محتویات رسانه را با استفاده از کلید و عملیات ریاضی برگشت پذیر تغییر می دهد. در مقصد رمزگشایی رسانه توسط کلید با عملیات معکوس رمزنگاری صورت می گیرد. کلید رمزنگاری به عنوان عنصر اصلی در عملیات رمزنگاری محسوب می شود؛ به طوری که بدون داشتن کلید حتی با دانستن الگوریتم عملیات رمزگشایی امکان پذیر نیست. رمزنگاری داده ها با توجه به پیشرفت های اخیر تحول یافته و الگوریتم های نوینی به همین منظور طراحی گردیده است. تصاویر دیجیتال امروزه در بین رسانه های دیجیتال، کاربرد و اهمیت زیادی پیدا کرده اند. تصاویر دیجیتال می توانند دربرگیرنده اطلاعات تجاری، نظامی، سیاسی و یا پزشکی باشند و لذا محرمانگی این اطلاعات تصویری اهمیت زیادی دارد.در سال های اخیر با توجه به رفتار تصادفی اتوماتای سلولی روش های گوناگونی برای رمزنگاری تصاویر با استفاده از اتوماتای سلولی ارائه شده است. اتوماتای سلولی به طور ذاتی خاصیت برگشت پذیری ندارد و فقط برخی از قوانین اتوماتا خاصیت برگشت پذیری دارند. با توجه به این که تعداد این قوانین محدود است، الگوریتم هایی که از این قوانین استفاده می کنند از امنیت بالایی برخوردار نمی باشند. بنابراین برای حل این مشکل نوع دیگری از اتوماتا به نام اتوماتاهای برگشت پذیر معرفی شدند. در واقع ساختار اتوماتا به گونه ای معرفی می شود که خاصیت برگشت پذیری داشته باشد. در این پایان نامه یک ساختار جدید برای رمزنگاری تصاویر با استفاده از اتوماتای سلولی برگشت پذیر ارائه می شود. رمزنگاری تصویر در روش پیشنهادی با استفاده از سه اتوماتای سلولی در سه مرحله صورت می گیرد. بدیهی است مراحل رمزگشایی تصویر با توجه به برگشت پذیری اتوماتای پیشنهادی به صورت معکوس قابل اجرا است. نتایج آزمایش ها نشان می دهد روش معرفی شده می تواند تصویر را به گونه ای رمز کند که تصویر رمز شده از لحاظ بصری قابل درک نباشد. هم چنین مقادیر عددی معیارهای کمی ارزیابی، نتایج مطلوب تری نسبت به روش های موجود داشته است.
مهسا غیور علی محمد لطیف
رمزنگاری عبارت است از بهم ریختگی اطلاعات به نحوی که برای کسی قابل فهم نباشد. فناوری رمزنگاری امکان مشاهده، مطالعه و تفسیر پیام های ارسالی توسط افراد غیر مجاز را سلب می نماید و هدف از آن حفاظت داده ها در شبکه های عمومی نظیر اینترنت است. تمرکز بیشتر روش های امنیت انتقال فایل، بر اساس رمزنگاری داده و اطلاعات در طول مسیر انتقال از طریق شبکه های عمومی مانند اینترنت است. اطلاعاتی که در حال انتقال بین سازمانهاست بوضوح در معرض خطر ربوده شدن در هر کدام از محلها قرار دارد. حساسیت اطلاعات ممکن است بسیار متغیر باشد، در بعضی موارد، ممکن است علاوه بر محافظت داده روی اینترنت، نیاز به محافظت از آن رویlan نیز باشد. مشخصاً، محافظت از اطلاعات در مقابل حملات lan مستلزم رمزنگاری داده ی انتقالی روی خود lan است. به این ترتیب، به هرحال، نیاز به بسط امنیت و رمزنگاری در خود شبکه های محلی است و تنها اطمینان به راه حلهای محیطی کفایت نمی کند و به این ترتیب بر پیچیدگی مسأله امنیت افزوده می شود. برخلاف پیامهای متنی، داده های تصویری ویژگی های خاص خود را همانند حجیم بودن، اضافات زیاد و همبستگی زیاد بین نقاط تصویر دارند که باعث می شود که اجرای روش های رمزنگاری سنتی روی تصاویر بسیار سخت و کند باشد. در برخی موارد، کاربردهای تصویر نیازهای خاصی دارند، همانند بلادرنگ بودن، نگهداری همسان، یکنواختی شکل تصویر، فشردگی داده ها برای انتقال و نظایر آن. اینها همه و همه باعث ایجاد مشکلاتی درهم سازی تصویر می شود. در مجموع سه روش به منظور درهم نگاری تصویر وجود دارد:1- نگاشت 2- جایگزینی 3- ترکیبی از هر دو. در روش اول با تغییر موقعیت پیکسلها درهم سازی صورت می گیرد که می توان از روشهایی همچون shift و shuffle نام برد. در روش جایگزینی، مقادیر پیکسلها با مقادیر جدید بر اساس یک قاعده ایی خاص جایگزین می شود، نمونه ی آن روش arnold است]8.[ مشکل اصلی بیشتر روشهای درهم سازی قابلیت پیاده سازی آنها تنها بروی تصاویر خاکستری بوده و قابلیت پشتیبانی از تصاویر رنگی را ندارند]8و4[. از سویی دیگر برای انتقال سریع داده در شبکه معمولا فشرده سازی صورت می پذیرد که موجب عدم صحت الگوریتمهای درهم نگاری می شود. مشکل دیگر الگوریتمهای درهم نگاری عدم سرعت مناسب است که آنها را برای کاربردهای بلادرنگ همچون ویدیو کنفرانس و ... عملا بلااستفاده میکند. عموما یک خاصیت ایده آل برای یک تصویر رمز، حساسیت زیاد آن نسبت به تغییرات جزیی در تصویر اصلی، یعنی تغییر شکل است. در واقع مهاجم تلاش میکند یا ایجاد تغییرات در تصویر اصلی ، تغییرات حاصل در تصویر رمز شده را مشاهده کند و به این ترتیب رابطه ی معنا داری میان تصویر اصلی و تصویر درهم نگاری شده بیابد. مطابق تئوری اطلاعات شانون، سیستم رمزنگاری و تصویر رمز شده در صورتی ایمن خواهد بود که هیچ اطلاعاتی در مورد تصویر رمز نشده ندهد. برای برآورده شدن این نیاز تصویر رمز شده باید تا حد امکان تصادفی باشد، بنابراین یک تصویر رمزشده ی ایده آل، باید هیستوگرام متعادلی داشته باشد و هر دو نقطه مجاور باید از نظر آماری کاملاً غیرهمبسته باشند این هدف، تحت تعداد محدودی دورهای جابجایی و پخشی به سادگی قابل دستیابی نیست]5.[ مساله ای که ما به آن میپردازیم ارائه ی روشی جدید در درهم نگاری تصویر و غلبه بر مشکلاتی از این دست که در درهم سازی تصویر وجود دارد، است. بدین منظور از الگوریتم پروانه ایی استفاده می کنیم که در شبکه های کامپیوتری به منظور پردازش موازی اطلاعات و افزایش سرعت محاسبات در نودها بکار می رود. به دلیل ماهیت این الگوریتم میتوان از آن به منظور درهم نگاری تصویر بهره جست، این الگوریتم از نوع روش نگاشت است، که همزمان می توان بمنظور بهبود امنیت، روش جایگشت را نیز یروی آن اعمال نمود. یکی از مزیتهای این روش قابلیت استفاده از آن در تصاویر مربعی و غیر مربعی است و از سویی دیگر کد کردن و دیکد کردن تصویر بدون خللی در تصویر اصلی و نیز تصویر رمز شده صورت میگرد.
ندا گورابیان یزدی علی محمد لطیف
طراحی جدول زمان بندی یک مسئله پیچیده و وقت گیر برای مسئولین شناخته می شود، یک نمونه از مسائل زمان بندی، برنامه ریزی دروس دانشگاهی است که در طول سال در دو نوبت صورت می گیرد . انجام خودکار زمان بندی گامی در جهت کاهش بارکاری کارکنان و از سوی دیگر ارائه یک نمونه بهینه و مطلوب برای امتحان روش های برنامه ریزی و ارضای محدودیت ها در هوش مصنوعی می باشد. در این پژوهش، ابتدا روش جدول زمان بندی و سپس الگوریتم هارمونی موردبررسی و مطالعه قرارگرفته که در مسئله بهینه سازی جدول زمانی دروس برای یک دانشکده کامپیوتر استفاده شده است. در این رویکرد روند تکاملی پاسخ ها در مرحله ی اول استفاده از حافظه ی اولیه ی و ترکیب مقادیر موجود در آن حافظه و به دست آوردن نتیجه ی بهتر و جایگزینی آن در حافظه ی موجود در یک الگوریتم هارمونی می باشد که نهایتاً منجر به تولید یک جدول زمان بندی دروس خوش کیفیت خواهد گردید . در مرحله پیاده سازی، به کمک الگوریتم هارمونی روند کاربر روی جدول دانشگاهی مشخص شده است . اساس کار الگوریتم، حفظ کروموزوم های بهتر جمعیت و اعمال عملگرهای هارمونی بر روی بقیه کروموزوم ها به منظور بهبود آن ها می باشد . در آزمون ها، مقایسه بین الگوریتم ژنتیک عادی و الگوریتم هارمونی، طی چند مرحله، نقاط قوت و ضعف الگوریتم هارمونی را مشخص کرده ایم که می توان گفت الگوریتم هارمونی در اجرای کاری خود زمان زیادی را صرف می کند ولی جواب بهینه تری را می دهد. ایده های مطرح شده در این رساله قابل اجرا بر روی زمان بندی واقعی دانشگاه خواهد بود.
الهام شریف علی محمد لطیف
واترمارکینگ روشی برای جلوگیری از جعل و تکثیر غیر مجاز داده هایی نظیر صوت ، تصویر و فیلم است . در دنیای امروز و با پیشرفت سریع رسانه های دیجیتالی و گروهی ، امکان دستیابی به داده های مختلف با حق نشرهای گوناگون فراهم آمده که این نکته تهدیدی برای حقوق مالکان این آثار است . مباجث زیادی مثل ظرفیت ، شفافیت و مقاومت در واترمارکینگ مطرح است که گاه با یکدیگر در تعارض قرار می گیرند . در این پروژه تلاش شده تا با استفاده از معیاری تحت نام قوت واترمارک مصالحه ای بین دو مسئله مقاومت و شفافیت ایجاد شود . این امر در گذشته با استفاده از الگوریتم های تکاملی ای نظیر ژنتیک ، رقابت استعماری ، جستجوی ممنوع و تکامل تفاضلی انجام شده و ما در اینجا با استفاده از الگوریتم جهش قورباغه سعی در بهبود دست یابی به این مقدار داریم و این مسئله را در حوزه کسینوسی و با بهره گیری از فرکانس میانی انجام می دهیم .
الهام رضائی مهدی رضائیان
با پیشرفت اتوماسیون، توسعه ی سیستم های صنعتی جدید و همچنین افزایش نیاز به وجود امنیت در کاربرد های مختلف شخصی و سازمانی، تکنیک های شناسایی و احراز هویت بیومتریک در زندگی روزمره ی افراد بسیار اهمیت پیدا کرده است. سیستم های بیومتریک مبتنی بر هندسه ی دست، نقش مهمی در نرم افزار های احراز هویت دارند. روش های سنتی احراز هویت مبتنی بر هندسه ی دست کارائی محدودی داشتند و برای کاربرد هایی با کاربران محدود مناسب بودند. در روش پیشنهادی، روشی مبتنی بر هندسه ی دو بعدی و سه بعدی انگشتان و کف دست برای احراز هویت کاربران ارائه شده است. در این روش، ویژگی های دو بعدی و سه بعدی انگشتان و کف دست برای تأیید هویت کاربران مورد استفاده قرار گرفته است. در این روش ویژگی های دو بعدی کف دست و انگشتان از تصاویر دو بعدی استخراج شده اند. ویژگی های سه بعدی از داده-های سه بعدی سطوح دست استخراج شده و سپس این ویژگی ها و ویژگی های دو بعدی با استفاده از پارامتر های ارائه شده تطبیق داده می شوند. این روش بر روی پایگاه داده تصاویر بدون تماس دو بعدی و سه بعدی دانشگاه پلی تکنیک هنگ کنگ با 177 کاربر ارزیابی شده است. این پایگاه داده شامل ده تصویر از دست راست هر کدام از کاربران است که در حالتی آزاد و بدون تماس در دو بازه ی زمانی تصویر برداری شده اند. نتایج به دست آمده از پیاده سازی روش پیشنهادی برای ترکیب ویژگی های کف دست با ویژگی های انگشتان، دقت بیش از %97 را برای سیستم احراز هویت نشان داده است، که در مقایسه با سایر روش های هندسه ی دست تا حدودی بهبود یافته است.
سیده آزاده طباطبائی علی محمد لطیف
امروزه با رشد گسترده کاربران اینترنت، سرویس های اینترنتی زیادی از قبیل پست الکترونیکی، موتورهای جستجو و شبکه های اجتماعی به صورت رایگان ارائه شده است. با توسعه سرویس های اینترنت، از کار انداختن خدمات توسط برنامه های مخرب خودکار، مانند ربات های اینترنتی (bots) و script ها، تبدیل به مشکل اصلی سرویس های اینترنتی شده است. کپچا، یک روش تأیید انسان بودن کاربر است که آزمون هایی را برای تشخیص این که آیا کاربر یک انسان است یا یک برنامه کامپیوتری مخرب، تولید و ارزیابی می کند. پاسخگویی به این آزمون ها برای انسان راحت و برای ربات های اینترنتی مشکل است. روش های کپچای کنونی سعی در افزایش سختی این آزمون ها برای برنامه های خودکار با استفاده از افزایش تحریف و پارازیت دارند. در نتیجه حل آن برای انسان نیز مشکل خواهد شد. در این پایان نامه یک کپچای تصویری با استفاده از ایجاد تغییرات بر روی اعضای چهرهی انسان ارائه می شود. در این روش اعضای چهرهی انسان با استفاده از الگوریتم تشخیص چهرهی ویولا-جونز پیدا شده و بر روی یکی از اعضای چهره، اعوجاج بشکه ای اعمال می شود. سپس با انجام تغییراتی بر روی تصویر برای بالا بردن امنیت کپچا، به کاربر ارائه می شود و کاربر باید عضو دارای اعوجاج را تشخیص داده و بر روی آن کلیک کند. ارزیابی ها نشان می دهد که این روش به دلیل آشنایی کامل کاربران با چهرهی انسان و آسان بودن روش پاسخ گویی به آن و هم چنین ناتوانی برنامه های کامپیوتری مخرب در حل آن، نسبت به سایر روش ها از کارایی بالاتری برخوردار است.
حسن نقی پور خاناپشتانی علی محمد لطیف
در صنایع مختلف، ازعملیات بسته بندی به عنوان مهم ترین بخش ارائه محصول یاد می شود. در صنعت پسته نیز امر بسته بندی یکی از مهم ترین مراحل کار را تشکیل می دهد. عملیات جداسازی پسته توسط نیروی انسانی صورت می گیرد. پسته بر اساس میزان باز بودن شکاف پوسته به سه دسته خندان، کم خندان و نا خندان تقسیم می شود. در این پایان نامه با استفاده از بینایی ماشین و با استفاده از ویژگی های رنگ پسته، این محصول مورد ارزیابی قرار می گیرد و از نظر اندازه و میزان خندان بودن به 7 دسته طبقه بندی می شود.