نام پژوهشگر: ناصر عباسپور
رقیه حسنی کلشتری ناصر عباسپور
در این تحقیق به بررسی اثر عصاره های گیاهی بر روی چهار جنس و گونه جلبک تک سلولی dunaliella salina , dunalliela tertiolecta , chlorella vulgaris و nannochloropsis oculata پرداخته شده است. آنالیزهای مربوط به پاسخ های فیزیولوژی جلبک ها تنها در تیمارهای 72 ساعته بر روی پارامترهای فیزیولوژی چون میزان رنگیزه ها، محتوای پرولین، پروتئین محلول، محتوای مالون دی آلدهید، قند محلول و پروفایل اسیدچرب انجام شدند. آنالیزهای مربوط به پاسخ های فیزیولوژی جلبک ها تنها در تیمارهای 72 ساعته بر روی پارامترهای فیزیولوژی چون میزان رنگیزه ها، محتوای پرولین، پروتئین محلول، محتوای مالون دی آلدهید، قند محلول و پروفایل اسیدچرب انجام شدند. بر اساس نتایج بدست آمده با افزایش غلظت هر دو عصاره گیاهی کاهش معنی داری در میزان رشد سلول ها و محتوی رنگیزه ها مشاهده شده است. و نیز باعث افزایش میزان مالون دی آلدهید، پرولین، قند، پروتئین، افزایش فعالیت آنزیم کاتالاز شده است. و پروفایل اسیدچرب نیز با اندکی آشفتگی به طور کلی میزان اسیدهای چرب اشباع و اسیدهای چرب با یک پیوند دوگانه کاهش یافته و میزان اسیدهای چرب غیراشباع با چندین پیوند دوگانه افزایش نشان داده است. مطالعات میکروسکوپی نیز نشان دادند که با افزایش غلظت عصاره های گیاهی سلول ها بی حرکت شده، چروکیده و بدشکل شدند و در عصاره آبی سیر در غلظت های بالاتر پدیده سفیدکنندگی در آنها مشاهده شد.با وجود اینکه این عصاره ها می توانند به عنوان مهار کننده های رشد جلبک های تک سلولی معرفی شوند اما برای استفاده از آنها در مقیاس وسیعتر مطالعات بیشتر ضروری به نظر می رسد.
مرجان آذرافشان ناصر عباسپور
شوری یکی از تنش های اصلی و شایع در جهان کنونی است که سبب کاهش تولیدات کشاورزی و نقصان رستنی های طبیعی در نواحی وسیعی از سطح کره زمین می شود. مراتع نیز که مکانی مناسب برای تولید گیاهان علوفه ای و مرتعی می باشند از این پدیده تاثیر می پذیرند.lotus corniculatus l یکی از گیاهان علوفه ای و مرتعی مهم می باشد.در تحقیق حاضر تاثیر شوری برروی سه واریته از این گیاه (کرج,جلفا واردبیل)بررسی شده است.گیاهان در شرایط هیدروپونیک کشت و 4 تیمار با سه تکرار از نمک nacl شامل (0,50,100,150) میلی مولار بر آنها اعمال شد. برای بررسی تاثیر تنش شوری, میزان یون های سدیم و پتاسیم وهمچنین نیترات و کلر در ریشه ,ساقه و برگ گیاه اندازه گیری شد.برای بررسی میزان تغییرات اسمولیت های سازگار نیز میزان پرولین,گلایسین بتائین ,قند محلول و پروتئین کل در گیاه سنجیده شد. نتایج نشان داد که تحت تنش شوری میزان یون های سدیم و کلر در هر سه واریته مورد مطالعه در تمام قسمت های گیاه افزایش یافته است که این افزایش در برگها بیشتربود. میزان یون های نیترات و پتاسیم نیز در تمام اندام های مورد مطالعه کاهش نشان داد.همچنین میزان پرولین و قند محلول در برگ و ریشه اندازه گیری گردید ونتایج نشان داد که شوری باعث افزایش میزان این دو اسمولیت در هر سه واریته مورد مطالعه شده است واین افزایش در برگها بیشتر بود. نتایج نشان داد که با افزایش میزان شوری میزان گلایسین بتائین برگ در هر سه واریته افزایش یافته است در حالیکه میزان پروتئین کل کاهش نشان داد. با توجه به میزان تجمع کلر و سدیم در اندام هوایی (به خصوص کلر) که شاخص مهمی برای تعیین ظرفیت محدود سازی جذب و انباشت یون های سمی(exclusion) در گیاه آهوماش زردبه هنگام تنش شوری محسوب می شود و همینطور میزان اسمولیت های سنتز شده توسط این گیاه, از بین سه واریته موردمطالعه به نظر می رسد که واریته های جلفا و کرج عملکرد بهتری تحت تنش شوری دارند و عملکرد واریته اردبیل ضعیف می باشد.
زهرا پورمعصوم قره باغ ناصر عباسپور
شوری خاک یکی از تنش های غیر زنده شایع در سرتاسر جهان است و اثرات مضری بر تولید محصولات می گذارد. شوری یکی از اصلی ترین فاکتور های محیطی محدود کننده ی رشد گیاهی است. دانه ی سویا با نام علمی glycin max یکی از منابع مهم پروتئین و روغن مورد استفاده ی انسان است. در مطالعه انجام شده تاثیر تنش شوری بر روی چهار واریته از گیاه سویا(سحر، l17، ویلیامز و لینفورد) مورد بررسی قرار گرفت. گیاهان در شرایط هیدروپونیک کشت و 5 تیمار با سه تکرار از نمکnacl شامل (0، 25، 50، 75 و100) میلی مولار بر آنها اعمال شد. برای بررسی تاثیر تنش شوری، میزان یون های سدیم، پتاسیم، کلر و نیترات در ریشه، ساقه، دمبرگ و برگ گیاه اندازه گیری شد. میزان اسمولیت های سازگار نیز شامل قند های محلول، پرولین و گلایسین بتائین اندازه گیری شد. علاوه بر این محتوای نسبی آب برگ، نشت الکترولیت و کلروفیل a,b نیز اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که تحت تنش شوری میزان یون های سدیم و کلر در هر چهار واریته مورد مطالعه در تمام قسمت های گیاه افزایش یافته است. میزان یون های نیترات و پتاسیم در تمام اندام های مورد مطالعه در هر چهار واریته کاهش یافت. همچنین میزان پرولین و قند محلول در برگ و ریشه و میزان گلایسین بتائین در برگ اندازه گیری شد و نتایج نشان داد که شوری باعث افزایش میزان این اسمولیت ها در هر چهار واریته مورد مطالعه می شود. همچنین با افزایش شوری، محتوای نسبی آب برگ و میزان کلروفیل کاهش و میزان نشت الکترولیت افزایش نشان داد. با توجه به میزان تجمع کلر و سدیم در اندام هوایی که نشان دهنده ی حساس بودن گیاه سویا به تنش شوری است و همچنین میزان اسمولیت های سنتز شده توسط گیاه، از بین چهار واریته مورد مطالعه بنظر می رسد که واریته های سحر و l17عملکرد بهتری تحت تنش شوری دارند.
حسین نوری انگوران ناصر عباسپور
اثر غلظتهای مختلف نیترات بر جذب یونهای کلر، سدیم، پتاسیم، نیترات و نیز فعالیت آنزیم نیتراتردوکتاز تحت تنش شوری در خانواده لگوم، روی دو رقم )ویلیامز و ال 71 ( سویا بررسی شد. دانهرستها بعد از 5 روز به محلول هوگلند 00 میلیمولار( و همزمان ، 0 ، 0 ، یکهشتم انتقال یافته و بعد از 17 روز رشدونمو، اعمال تیمار شوری در غلظتهای ) 0 با گرسنگی نیترات به مدت یک هفته کامل صورت گرفت. سپس گیاهان هر دو رقم، تحت تیمار غلظتهای نیترات 10 ( میلیمولار همراه با شوری قرار گرفتند، بطوریکه در مدت 0 ساعت تیمار، نمونهبرداری از ،70 ، 5 ،7 ،0/0 ،0/0 ،0/7( محلولهای حاوی بشرهایی که گیاهان داخل آنها قرار داشتند، طی فواصل زمانی هر نیم ساعت یکبار انجام پذیرفت. در گیاهان و محلولهای مذکور آزمایشهای سنجش یونهای کلر، سدیم، پتاسیم و نیترات انجام گرفت و میزان آنزیم نیتراتردوکتاز در غلظتهای مختلف نیترات در گیاهان سنجیده شد. با افزایش غلظت نیترات تحت شوری، به ویژه در غلظت شوری 0 ، میزان جذب یون کلر کاهش یافت، و برعکس جذب یون نیترات افزایش پیدا کرد، که در این غلظت نسبت به غلظتهای دیگر معنیدار (p?0/05) بود. جذب یون سدیم، تحت تیمار نیترات کاهش یافت و برعکس جذب یون پتاسیم افزایش نشان داد، که این روال نیز در برخی غلظتها نسبت به سایر غلظتها معنیدار (p?0/05) بود. از طرف دیگر تحت تیمار شوری، جذب یونهای کلر و سدیم افزایش یافت و برعکس جذب یونهای پتاسیم و نیترات کاهش پیدا کرد. فعالیت آنزیم نیتراتردوکتاز تحت شوری در ریشه و اندامهوایی کاهش یافت که این کاهش در رقم ویلیامز نسبت به رقم ال 71 بیشتر بود. از طرف دیگر با افزایش غلظت نیترات، فعالیت آنزیم نیتراتردوکتاز افزایش یافت و بعد نیز ثابت گردید. که این افزایش در رقم ال 71 نسبت به رقم ویلیامز بیشتر بود. تحت شوری در رقم ویلیامز، افزایش یونهای کلر و سدیم و در رقم ال 71 میزان یونهای پتاسیم و نیترات افزایش داشت. از مجموع نتایج چنین برمیآید که هر دو رقم تحت تیمار نیترات در غلظت 00 میلیمول شوری، در مقایسه با غلظت صفر شوری، تفاوت معنیداری (p?0/05) را نشان دادند و از طرفی هم بین رقمهای مورد مطالعه به نظر رسید که رقم ال 71 در مقایسه با رقم ویلیامز، تحت تنش شوری و غلظت های نیترات مقاومت بالاتری داشت و یونهای سمی کمتری را جذب کرد.
سیده مریم موسویان کلات ناصر عباسپور
زیادی املاح مختلف در خاک یا آب آبیاری، گیاه را با تنش شوری مواجه می سازد. شوری یکی از تنش های مهم محدود کننده ی تولیدات کشاورزی می باشد. شوری با تأثیر گذاشتن بر روی بیشتر فعالیت های فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی، رشد و نمو گیاه را تحت تأثیر قرار می-دهد. گیاه با قرار گرفتن در محیط شور با منفی شدن پتانسیل اسمزی محلول خاک و انباشتگی یون های سمی نظیر سدیم و کلر صدمه می بیند. به منظور بررسی تأثیر شوری ناشی از کلرید سدیم بر برخی صفات فیزیولوژیکی چهار رقم کلزا (brassica napus l.) به نام های طلایه، ساری-گل، زرفام و اپرا، آزمایشی در گروه زیست شناسی دانشگاه ارومیه انجام شد. گیاهان در محلول هوگلند با قدرت یک چهارم و شرایط گلخانه ای رشد یافتند. هنگامی که گیاهان به مرحله ی ? برگی رسیدند با غلظت های ? (شاهد)، 50، 75 و 100میلی مولار nacl تیمار داده شدند. ?? روز پس از شروع تیمار، مرحله ی برداشت انجام شد. سپس طول، وزن تر و وزن خشک اندام هوایی و ریشه و محتوای نسبی آب برگ اندازه گیری شدند. برای درک میزان مقاومت گیاهان مورد بررسی در این آزمایش به شوری، میزان اسمولیت هایی از جمله پرولین و قند محلول برگ و ریشه و محتوای گلایسین بتائین برگ اندازه گیری شد. همچنین میزان فتوسنتز، محتوای کلروفیل و کاروتنوئید نیز اندازه-گیری گردید. نتایج آزمایش ها نشان داد که افزایش شوری موجب کاهش محتوای نسبی آب برگ، طول ریشه و اندام هوایی، سطح برگ، وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه می شود. همچنین محتوای پتاسیم اندام هوایی و ریشه در هر 4 رقم کاهش یافت. در حالی که محتوای کلر و سدیم اندام هوایی و ریشه افزایش یافت. افزایش محتوای سدیم اندام هوایی بیشتر از ریشه بود و محتوای سدیم اندام هوایی در ارقام طلایه و ساری گل بسیار بیشتر از دو رقم دیگر بود. میزان فتوسنتز نیز در ارقام طلایه و ساری گل کاهش و در اپرا و زرفام افزایش یافت. در محتوای پرولین و گلایسین بتائین برگ، افزایش مشاهده شد. لازم به ذکر است که تغییرات القاء شده توسط شوری بر محتوای رنگیزه های فتوسنتزی، قند محلول و محتوای نیترات اندام هوایی و ریشه منظم نبوده و دارای نوسان می باشد. در این تحقیق، با توجه به نتایج بدست آمده به خصوص نتایج مربوط به تجمع یون ها می توان به این نتیجه رسید که در میان ارقام مورد مطالعه، ارقام اپرا و زرفام نسبت به دو رقم دیگر عملکرد بهتری تحت تنش شوری دارند و عملکرد رقم ساری گل ضعیف تر از سایر ارقام می باشد. کلمات کلیدی: تنش شوری، کلزا، کشت هیدروپونیک، یون، فتوسنتز، اسمولیت های سازگار.
لاوین بابایی ناصر عباسپور
خشکی یکی از مهم ترین و اصلی ترین تنش های غیر زنده است. اسید سالیسیلیک به عنوان یک مولکول پیام رسان قوی در واکنش به تنش های زنده و غیر زنده در گیاهان شناخته شده است. به منظور بررسی اثرات تیمار اسید سالیسیلیک روی برخی خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی دو رقم انگور (رشه و بیدانه سفید)، تحت شرایط تنش خشکی، پژوهشی به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. دوره های آبیاری شامل فواصل 5، 10 و 15روز و اسید سالیسیلیک شامل غلظت های صفر، 1 و 2 میلی مولار بود. نتایج نشان داد که با افزایش تنش خشکی، ارتفاع نهال، قطر تنه، تعداد و سطح برگ، تعداد و مجموع طول شاخه های جانبی، محتوای نسبی آب برگ، میزان کلروفیل a، b و کل، شاخص کلروفیل، تعرق، هدایت روزنه ای و فتوسنتز خالص کاهش معنی داری نسبت به تیمار شاهد پیدا کرد در حالی که طول ریشه، ضخامت برگ، تعداد روزنه، دمای برگ، میزان پرولین، قند های محلول، کاروتنوئید، مالون دی آلدهید، پروتئین کل و میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و گایاکول پراکسیداز، افزایش یافت. بر اساس نتایج به دست آمده میزان ارتفاع نهال، قطر تنه، تعداد برگ، ضخامت برگ، طول ریشه، تعداد و مجموع طول شاخه های جانبی، محتوای نسبی آب برگ، کلروفیل a، b وکل، کاروتنوئید، شاخص کلروفیل، پرولین، پروتئین کل، تعرق، هدایت روزنه ای و فتوسنتز خالص و میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و گایاکول پراکسیداز در رقم رشه بیشتر از رقم بیدانه سفید بود. سطح برگ، تعداد روزنه، میزان قند های محلول و مالون دی آلدهید، در رقم بیدانه سفید بیشتر از رقم رشه بود. محلول پاشی اسید سالیسیلیک موجب افزایش ارتفاع نهال، قطر تنه، تعداد و سطح برگ، ضخامت برگ، تعداد و مجموع طول شاخه های جانبی، قندهای محلول، کلروفیل a و کل، شاخص کلروفیل، کاروتنوئید، تعرق، هدایت روزنه ای، فتوسنتز خالص، پروتئین کل و میزان فعالیت آنزیم های کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و گایاکول پراکسیداز گردید. به طور کلی نتایج پژوهش حاضر نشان داد که کاربرد اسید سالیسیلیک با غلظت 2 میلی مولار می تواند اثر تنش خشکی بر رشد انگور را کاهش دهد و رقم رشه در مقایسه با رقم بیدانه سفید مقاومت بیشتری به خشکی نشان داد. کلمات کلیدی: انگور، تنش خشکی، اسید سالیسیلیک، فتوسنتزخالص، آنزیم های آنتی اکسیدانی.
علی اصغر حاتم نیا رضا درویش زاده
چکیده: توتون (nicotiana tabacum l.) از جمله گیاهان صنعتی مهمی است که در اقتصاد خیلی از کشورها اهمیت دارد و ایران به علت شرایط اقلیمی خاص و مناسب از دیرباز به عنوان یکی از مناطق مستعد جهت کشت انواع توتون محسوب می باشد. شوری یک پدیده پیچیده می باشد که تنها سبب اثرات اسمزی نمی شود بلکه همچنین سبب اثرات سمی یونی و بهم خوردن تعادل مواد غذایی می شود. به منظور درک پاسخ توتون به تنش شوری پارامترهای متفاوتی (رشد، محتوی نسبی آب، فتوسنتز، محتوی کلروفیل، محتوی یونی، محتوی پرولین، آنزیم های آنتی اکسیدانتی و آنالیز پروتئوم) در دو ژنوتیپ توتون شرقی (basma s.31 and spt 406) مورد بررسی قرار گرفتند. گیاهان توتون برای سه دوره زمانی متفاوت (2، 5 و 12 روزه) در معرض غلظت های مختلف شوری (0، 50، 100، 150 و 200 میلی مولار کلرید سدیم) قرار گرفتند. بر اساس نتایج بدست آمده وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه، و همچنین طول اندام هوایی و ریشه در ژنوتیپ basma s.31 نسبت به ژنوتیپ spt 406 کاهش بیشتری نشان داده است. در هر دو ژنوتیپ کاهش رشد اندام هوایی نسبت به ریشه شدیدتر می-باشد. محتوی سدیم و کلر اندام هوایی و ریشه هر دو ژنوتیپ تحت تیمار کلرید سدیم در یک الگوی وابسته به میزان و زمان تیمار افزایش می یابد، در حالی که محتوی پتاسیم کاهش می یابد. در برگ ها، انباشتگی سدیم و کلر در ژنوتیپ spt 406 بیشتر از ژنوتیپ basma s.31 بود، در حالی که در ریشه ها برعکس می باشد. بررسی ها نشان داده که پارامترهای فتوسنتزی در هر دو ژنوتیپ با افزایش شوری و مدت زمان شوری کاهش می یابد، اما میزان این کاهش در ژنوتیپ spt 406 در مقایسه با ژنوتیپ basma s.31 شدیدتر می باشد. کاهش میزان فتوسنتز خالص، هدایت روزنه ای و میزان تعرق در هر دو ژنوتیپ مرتبط با کاهش دی اکسید کربن بین سلولی در برگ ها می باشد که نشان می دهد تحت تنش شوری ممکن است محدودیت های روزنه ای نسبت به محدودیت های غیر روزنه ای عامل مهمتری باشد. در سطح ریشه، با افزایش شوری basma s.31 توانایی بالاتری را در محدود ساختن جذب و انباشتگی نمک به نمایش می-گذارد. به نظر می رسد که کاهش میزان فتوسنتز خالص ناشی از شوری در هر دو ژنوتیپ با توانایی محدود ساختن انتقال و انباشتگی نمک به برگ ها مرتبط می باشد. بنابراین، تحمل شوری با حفظ میزان فتوسنتز خاص و هدایت روزنه ای در ارتباط می باشد. محتوی پرولین اندام هوایی و ریشه ی هر دو ژنوتیپ تحت تیمار کلرید سدیم در یک الگوی وابسته به میزان و زمان تیمار افزایش می یابد، اما انباشتگی پرولین در ژنوتیپ basma s.31 بیشتر از ژنوتیپ spt 406 می باشد. هر دو ژنوتیپ تغییرات مشابهی در میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانتی (آسکوربات پراکسیداز، کاتالاز و گایاکول پراکسیداز) در برگ ها و ریشه ها تحت شوری نشان می دهند، به طوری که فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانتی تحت تنش شوری افزایش می یابد. علاوه بر این، بیشترین میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانتی 12 روز بعد از تیمار کلرید سدیم مشاهده شد. به منظور بررسی پروتئوم، گیاهان به مدت 12 روز در معرض سطوح شوری 0 و 200 میلی مولار کلرید سدیم قرار گرفتند. پروتئین ها از برگ و ریشه استخراج شده و به وسیله الکتروفورز دو بعدی جداسازی شدند. تحت تنش شوری در برگ های basma s.31 و spt 406 به ترتیب تعداد 19 (از 468 لکه شناسایی شده) و 16 لکه پروتئینی (از 460 لکه شناسایی شده) دارای بیان متفاوتی بودند. همچنین در ریشه ها، تحت تنش شوری در basma s.31 و spt 406 به ترتیب تعداد 15 (از 472 لکه شناسایی شده) و 18 لکه پروتئینی (از 484 لکه شناسایی شده) دارای بیان متفاوتی بودند. در حالی که سطوح برخی از پروتئین ها به وسیله تیمار نمک کاهش یافته است، اما افزایش انباشتگی تعدادی از پروتئین ها تحت تنش شوری نیز مشاهده شد. به طوری که تعداد لکه های پروتئینی که در برگ افزایش بیان داشته اند در ژنوتیپ basma s.31 بیشتر از ژنوتیپ spt 406 می باشد (به ترتیب 10 و 9 لکه پروتئینی). همچنین در ریشه ها، ژنوتیپ basma s.31 در مقایسه با ژنوتیپ spt 406 دارای تعداد بیشتری لکه پروتئینی است که افزایش بیان داشته اند (به ترتیب 7 و 6 لکه پروتئینی). تنش شوری به طور معنی داری فاکتورهای رشدی و پارامترهای فیزیولوژیک را در هر دو ژنوتیپ توتون کاهش می دهد، اما این اثرات مهاری در ژنوتیپ spt 406 شدیدتر از basma s.31 می باشد. به هر حال، تفاوت ها در فاکتورهای رشد و پارامترهای فیزیولوژیک بین ژنوتیپ ها می تواند به توانایی بیشتر ژنوتیپ basma s.31 در حفظ غلظت پتاسیم، ممانعت از جذب نمک، انتقال سدیم و کلر از ریشه ها به برگ ها و انباشتگی بعدی آنها در برگ تحت افزایش تنش شوری نسبت داده شود. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که basma s.31 در مقایسه با spt 406 ظرفیت بیشتری برای تحمل شوری دارد و در نواحی متاثر از شوری این ژنوتیپ پیشنهاد می شود. به هر حال، تعداد لکه هایی که افزایش بیان داشته اند و همچنین میزان افزایش بیان شان در برگ و ریشه basma s.31 بیشتر از spt 406 می-باشد، که این نتایج با نتایج مربوط به فاکتورهای رشد و پارامترهای فتوسنتزی همخوانی دارد.
محمد رضا دینی ترکمانی مراد جعفری
نتایج به دست آمده از آزمایش های خواب بذرها نشان داد که از بین غلظت های مختلف اسید جیبرلیک بیشترین درصد جوانه زنی (84/81 درصد) با استفاده از 800 پی پی ام در مدت زمان 72 ساعت در محیط آب آگار بود. همچنین بهترین درصد جوانه زنی (18/73 درصد) در تیمار با اسید سولفوریک با غلظت 10 درصد به مدت 15 دقیقه به دست آمد. نتایج حاصل از pcr، وجود باندهای درخشانی از ژن های rola-b و rolb را در dna ریشه های موئین نشان داد. نتایج منفی آغازگر vird، دلیل بر عدم وجود هر گونه آلودگی باکتریایی در ریشه های موئین و موید صحت نتایج مثبت آغازگرهای دیگر و در نتیجه تأیید ورود ژن های باکتریایی به ژنوم گیاه سنبل الطیب بود. نتایج حاصل از اندازه گیری وزن تر ریشه ها نشان داد که بین لاین های مختلف ریشه های مویین اختلاف معنی داری در سطح احتمال 5 درصد وجود داشت. نتایج کروماتوگرافی نشان داد که اضافه کردن الیسیتورها به محیط کشت ریشه های موئین در بیشتر غلظت های بکار رفته در دو زمان تیمار (3 و 7 روز) منجر به افزایش معنی دار (p< 0.05) اسید والرنیک در مقایسه با ریشه های موئین شاهد (تیمار نشده) گردید. عصاره قارچ بطور معنی دار (p< 0.05) تولید اسید والرنیک را در تمامی غلظت ها در هر دو زمان مواجهه با الیسیتورها را افزایش داد. طوری که بیشترین انباشتگی اسید والرنیک وقتی مشاهده شد که ریشه های موئین با 1 درصد از عصاره قارچی در مدت زمان 7 روزه تیمار شدند (02/3 میلی گرم بر گرم ماده خشک که 13/13 برابر بیشتر از شاهد یعنی23/0 میلی گرم بر گرم ماده خشک بود). همچنین میزان اسید والرنیک بعد از اضافه کردن 100 میکرومول متیل جاسمونات در مدت زمان 7 روزه تا 94/1 میلی گرم بر گرم ماده خشک افزایش یافت که این میزان در حدود 6 برابر میزان اسید والرنیک به دست آمده از ریشه های موئین شاهد بود. از بین غلظت های آزمایش شده، اسید سالیسیلیک به طور اندک میزان اسید والرنیک را در غلظت 100 میلی گرم بر لیتر به میزان 55/0 میلی گرم بر گرم ماده خشک بعد از 7 روز و با غلظت 150 میلی گرم بر لیتر به میزان 43/0 میلی گرم بر گرم ماده خشک افزایش داد. اما میزان اسید والرنیک در تیمار با غلظت 50 میلی-گرم بر لیتر اسید سالیسیلیک به میزان 18/0 و 20/0 میلی گرم بر گرم ماده خشک به ترتیب در زمان های 3 و 7 روزه در مقایسه با ریشه های شاهد (23/0 میلی گرم بر گرم ماده خشک) کاهش یافت. به علاوه کلسیم و منیزیم بطور معنی دار (p< 0.05) میزان تولید اسید والرنیک را افزایش دادند. بیشترین میزان اسید والرنیک (83/1 میلی گرم بر گرم ماده خشک به عبارتی 9/7 برابر بیشتر از ریشه های شاهد) با بیشترین غلظت کلسیم (6 برابر میزان غلظت آن در محیط کشت پایه) در مواجهه با 7 روز به دست آمد. همچنین منیزیم مشابه با کلسیم بطور قابل توجه میزان تولید اسید والرنیک را افزایش داد (11/1 میلی گرم بر گرم ماده خشک یعنی 2/4 برابر بیشتر از ریشه های موئین شاهد). از بین غلظت های آزمایش شده این یون ها تنها کلسیم در غلظت 880 میلی گرم بر لیتر میزان اسید والرنیک را به میزان 21/0 بعد از 3 روز کاهش داد. بطور کلی نتایج نشان داد که غلظت و مدت زمان مواجهه با الیسیتورها دو عامل مهمی بودند که میزان تولید و انباشتگی اسید والرنیک را تحت تاثیر قرار دادند.
شبنم حیدرپور ناصر عباسپور
شوری یکی از محدودیت¬های کشت انگور در مناطق خشک و نیمه خشک به شمار می¬آید. در این مطالعه¬ی اکوفیزیولوژیکی، فاکتورهای فیزیولوژیکی دو ژنوتیپ انگور (صاحبی¬قرمز و دسترچین) رشد یافته در دو منطقه متفاوت از نظر شرایط اکولوژیکی و میزان شوری خاک، منطقه¬ی دول¬دیزج (نزدیک دریاچه¬ی ارومیه) و منطقه¬ی کوزه¬گران (دور از دریاچه¬ی ارومیه) بررسی گردید و پاسخ رشد این ژنوتیپ¬ها به سطوح مختلف شوری مطالعه شد. نتایج بررسی¬های میدانی نشان داد که میزان سدیم و کلر خاک، برگ و دمبرگ ژنوتیپ¬های مورد بررسی در طی ماه¬های مختلف رویشی در هر دو منطقه سیر صعودی داشت، اما بیشترین انباشتگی یون¬های سمی سدیم و کلر مربوط به منطقه دول¬دیزج بود. در طی ماه¬های مختلف رویشی محتوای پتاسیم در خاک، برگ و دمبرگ ژنوتیپ¬های هر دو منطقه سیر نزولی داشت و بیشترین انباشتگی این یون در ژنوتیپ¬های منطقه¬ی کوزه¬گران مشاهده شد.. نتایج نشان داد شوری موجب کاهش محتوای نسبی آب برگ، طول ریشه و اندام هوایی، سطح برگ، وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه شد. همچنین شوری باعث افزایش میزان یون¬های کلر و سدیم در ریشه و برگ دو ژنوتیپ انگور شد. در حالیکه میزان یون-های نیترات و پتاسیم کاهش یافت. میزان اسمولیت¬های سازگار در برگ و ریشه هر دو ژنوتیپ افزایش یافت. علاوه بر این با افزایش شوری محتوای آب نسبی، کلروفیل، فتوسنتز، تعرق و هدایت روزنه¬ای کاهش یافت. نتایج بدست آمده در این مطالعه به خصوص نتایج مربوط به تجمع یون¬ها نشان داد که هر دو ژنوتیپ مورد بررسی علائمی از حساسیت به شوری را نشان می¬دهند با این حال صاحبی در مقایسه با دسترچین توانایی تحمل بیشتری به شوری نشان داد
ساناز موسوی پورناکی ناصر عباسپور
شوری یکی از موانع و محدودیت های کشت انگور در مناطق خشک و نیمه خشک به شمار می آید. در این مطالعه ی اکوفیزیولوژیکی، فاکتورهای فیزیولوژیکی دو ژنوتیپ انگور (قره اوزوم و حسینی) رشد یافته در دو منطقه متفاوت از نظر شرایط اکوفیزیولوژیکی (دول دیزج و صوفی) بررسی گردید. همچنین پاسخ رشد این ژنوتیپ ها به سطوح مختلف شوری مطالعه شد. نتایج نشان داد که میزان سدیم و کلر خاک، برگ و دمبرگ در طی ماه های مختلف رویشی در هر دو منطقه سیر صعودی داشت اما بیشترین انباشتگی یون سدیم و کلر مربوط به منطقه دول دیزج بود. میزان انباشتگی پتاسیم خاک، برگ و دمبرگ ارقام مورد مطالعه در طی ماه های مختلف رویشی در هر دو منطقه سیر نزولی داشت. در مطالعه ی فیزیولوژیکی، گیاهان در شرایط هیدروپونیک کشت و 5 تیمار nacl (0، 25، 50، 75 و 100 میلی مولار) اعمال شد. برای بررسی تأثیر تنش شوری، میزان یون های سدیم، پتاسیم، کلر و نیترات در ریشه و اندام هوایی گیاه اندازه گیری شد. میزان اسمولیت های سازگار شامل قند های محلول، پرولین و گلایسین بتائین نیز اندازه گیری شد. علاوه بر این محتوای نسبی آب برگ، رنگیزه های فتوسنتزی و فتوسنتز نیز اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که تحت شرایط شوری میزان یون های کلر و سدیم در هر دو ژنوتیپ در تمام قسمت های گیاه افزایش یافت. میزان یون های نیترات و پتاسیم در تمام اندام های مورد مطالعه در هر دو ژنوتیپ کاهش یافت. همچنین میزان اسمولیت های سازگار در برگ و ریشه هر دو ژنوتیپ افزایش یافت. همچنین با افزایش شوری، محتوای نسبی آب، میزان کلروفیل و فتوسنتز کاهش می یابد. با توجه به نتایج بدست آمده در این مطالعه ژنوتیپ قره اوزوم تحمل نسبی بیشتری نسبت به ژنوتیپ حسینی در شرایط شوری دارا میباشد.
سیران عبدی ناصر عباسپور
خشکی از مهمترین فاکتورهای کاهش تولید محصولات کشاورزی در جهان به شمار می¬آید. تولید انگور سهم زیادی از بخش کشاورزی ایران را تشکیل می¬دهد، بنابراین انتخاب ارقام مقاوم به خشکی و همچنین استفاده از روشهایی جهت تقلیل اثرات منفی خشکی در این محصول ضروری به نظر می¬رسد. به منظور بررسی اثر سایکوسل بر برخی ویژگی¬های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی دو رقم انگور در شرایط تنش خشکی یک آزمایش گلخانه¬ای با سه فاکتور شامل سه سطح سایکوسل (0، 500 و 1000میلی¬گرم در لیتر)، دورهای مختلف آبیاری (5، 10 و 15روز یکبار) و در دو رقم نهال غیر پیوندی انگور (رشه و بیدانه سفید) به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داده است که با افزایش دور آبیاری، پارامترهای رشدی گیاه (ارتفاع نهال، قطر تنه، تعداد و طول شاخه¬های جانبی، تعداد و سطح برگ)، محتوای کلروفیل، میزان فتوسنتز خالص، تعرق و هدایت روزنه¬ای به طور چشمگیری کاهش یافته¬اند. تنش ملایم (دور آبیاری 10 روز) موجب افزایش کارایی مصرف آب نسبت به تیمار شاهد شد اما با تشدید تنش این میزان باز کاهش نشان داده است. در مقابل با افزایش فواصل آبیاری، دمای برگ، طول ریشه، ضخامت برگ، تعداد روزنه در واحد سطح، محتوای کارتنوئید، میزان تجمع متابولیت¬های سازگار (پرولین، قندهای محلول و پروتئین کل) و فعالیت آنزیم¬های آنتی اکسیدانی (گایاکول پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز و کاتالاز) و مالون¬دی¬آلدهید افزایش یافته است. افزایش در میزان قندهای محلول فقط در بیدانه سفید مشاهده شده است که نشان دهنده¬ی عدم شرکت قندهای محلول در تنظیم اسمزی در رقم رشه است. طبق نتایج بدست آمده محتوای نسبی آب برگ فقط تحت تنش شدید کاهش نشان داده است. محلول¬پاشی سایکوسل موجب کاهش صفات رشدی مانند ارتفاع گیاه، سطح برگ و افزایش وزن تر و خشک ریشه شده است. همچنین تیمار سایکوسل موجب افزایش میزان هدایت روزنه¬ای، فتوسنتز خالص، کارایی مصرف آب، محتوای کلروفیلa و کارتنوئید، میزان پرولین، قندهای محلول و پروتئین کل و فعالیت آنزیم¬های آنتی اکسیدانی آنزیم کاتالاز و گایاکول پراکسیداز شده است این در حالی است که این تیمار تاثیر معنی¬داری بر قطر نهال، تعداد برگ و همچنین میزان فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز نداشته است. به طور کلی، رقم رشه نسبت به بیدانه سفید مقاومت بیشتری به خشکی نشان داده است و تیمار سایکوسل بویژه در غلظت 1000میلی¬گرم در لیتر نیز تا حدودی می¬تواند اثرات مخرب خشکی را با افزایش نسبت ریشه به ساقه، فتوسنتز خالص، کارایی مصرف آب، حفظ محتوای نسبی آب برگ و همچنین افزایش در میزان متابولیت¬های سازگار و رنگیزه¬های گیاه تعدیل کند.
نگار امیدی گرگری عباس بانج شفیعی
آلاینده های مختلف هوا از راه های متفاوت به گیاه هان آسیب می رسانند. آلودگی هوا بر رشد و کیفیت درختان در فضای سبز شهری تاثیر بسزایی دارد، زیرا صدمات مزمنی در اثر جذب مداوم آلاینده ها ایجاد می شود. امروزه ایجاد فضای سبز مناسب در مناطق شهری باعث کاهش صدمات زیان آور آلودگی های محیطی می گردد. یکی از عناصر مهم در ایجاد فضای سبز، کاشت درختان مقاوم است. شناسایی گونه های گیاهی مقاوم به آلاینده های هوا می تواند در بالا بردن کیفیت هوای شهرها موثر باشد. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر آلودگی هوا بر میزان هیدرات های کربن، پرولین و کلروفیل درختان چنار (platanus orientalis) ، ون (fraxinus rotundifolia) و افرای زینتی (acer negundo) در سطح شهر ارومیه انجام شد. برای این منظور پنج پارک بوستان با درجه آلودگی متفاوت در سطح شهر ارومیه در دو مرحله (مرداد ماه 92 و اردیبهشت ماه 93) مورد بررسی قرار گرفت. در هر پارک بوستان پنج پایه تقریبا همسال از هر گونه انتخاب شدند. نمونه های برگ از هر پایه در سه مقطع ارتفاعی و از شاخه های بیرونی برداشت شدند و میزان برخی از پارامترهای فیزیولوژیکی از جمله پرولین، هیدرات های کربن و رنگیزه های اصلی (کلروفیلa ، bو کل) و فرعی در دو مرحله اندازه گیری شدند و ارتباط آن ها با غلظت آلاینده های هوا شامل o3،nh3 ،so2 ، co و pm10 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که در هر دو زمان میزان هیدرات های کربن و پرولین گونه های مورد مطالعه در مناطق آلوده بیشتر از منطقه ی شاهد و میزان رنگیزه ها کمتر از منطقه ی شاهد بود. فاکتورهای فیزیولوژیکی در هر دو مرحله با بیشتر آلاینده ها همبستگی معنی داری داشتند بطوری که در مرداد 92 بیشترین همبستگی را با ذرات معلق و در اردیبهشت 93 با آلاینده ی مونوکسیدکربن نشان دادند. در نهایت گونه ی افرای زینتی با هیدرات های کربن بیشتر در منطقه آلوده نسبت به منطقه شاهد و نیز بیشترین انباشت پرولین و گونه چنار با مقدار کلروفیل بیشتر در منطقه آلوده، به عنوان گونه ی مقاوم تر شناخته شدند.
شکوفه مهدوی کلاته نو ناصر عباسپور
گوجه فرنگی از محصولات مهم زراعی است که مقاومت نسبی به شوری دارد (6/1> <ec1/3). با این وجود در محیط شور رشد گیاه و تولید گیاه به طور چشمگیری کاهش می یابد. شوری یکی از مهمترین تنش های محیطی است که اثرات عمده ای بر روی خصوصیات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی گیاهان دارد و هر ساله باعث ایجاد خسارات فراوانی در محصولات کشاورزی می گردد. به منظور بررسی تاثیر شوری ناشی از کلرید سدیم بر برخی صفات فیزیولوژیکی سه رقم گوجه فرنگی به نام های ارلی اوربانا، کالجی کانیون و سوپراستون، آزمایشی در گروه زیست شناسی ارومیه انجام شد. درمطالعه ی فیزیولوژیکی،گیاهان در شرایط هیدروپونیک (محلول هوگلندباقدرت یک دوم) رشدیافتند. هنگامیکه گیاهان به مرحله ی 8 برگی رسیدند با غلظت های 0 (شاهد)، 30، 60، 90 و 120 میلی مولار naclتیمار شدند و پس از 14 روز تیمار، گیاهان برداشت شدند. سپس طول، وزن تر و خشک اندام هوایی وریشه و محتوای نسبی آب برگ اندازه گیری شدند. برای بررسی تأثیر تنش شوری، میزان یون های سدیم، پتاسیم،کلر و نیترات در ریشه، ساقه، دمبرگ و برگ گیاه تعیین شد. میزان اسمولیت های سازگار شامل قند های محلول، پرولین و گلایسین بتائین نیز اندازه گیری شد. علاوه بر این میزان رنگیزه های فتوسنتزی، فتوسنتز، هدایت روزنه ای و تعرق نیزاندازه گیری گردید. نتایج آزمایش ها نشان داد که افزایش شوری موجب کاهش محتوای نسبی آب، طول ریشه و اندام هوایی، وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه شد. همچنین نتایج نشان داد که تحت شرایط شوری میزان یون های کلر و سدیم در هر سه رقم در تمام قسمت های گیاه افزایش یافت. در حالیکه میزان یون های نیترات و پتاسیم در تمام اندام های مورد مطالعه در هرسه رقم کاهش یافت. همچنین میزان اسمولیت های سازگار در برگ و ریشه هر سه رقم افزایش یافت. علاوه براین با افزایش شوری کلروفیل، فتوسنتز، میزان تعرق و هدایت روزنه ای کاهش یافت .در این تحقیق ،با توجه به نتایج بدست آمده به خصوص نتایج مربوط به تجمع یون ها نشان داد که هر سه رقم مورد بررسی علائمی از حساسیت به شوری را نشان می دهند با این حال ارلی اوربانا در مقایسه با رقم های دیگر توانایی تحمل بیشتری به شوری نشان داد
طیبه ریاحی مدوار ناصر عباسپور
گوجه فرنگی با نام علمی lycopersicon esculentum از تیره سیب زمینی (solanaceae) و نسبتا به شوری مقاوم است. شوری یکی از عوامل اصلی محدود کننده کشت محصولات کشاورزی در مناطق خشک و نیمه خشک به شمار می آید. در این مطالعه، اثر تنش شوری در غلظتهای مختلف (صفر به عنوان شاهد،90،60،30 و 120 میلی مولار) nacl در سه رقم گوجه فرنگی (چف، سوپر-چف کانیون و فرعون) به مدت 14 روز در قالب طرح کامل تصادفی و در 3 تکرار در محیط کشت هیدروپونیک مطالعه شد. برای بررسی تاثیر شوری، میزان سدیم، پتاسیم، کلر و نیترات در ریشه، ساقه، دمبرگ و برگ گیاه اندازه گیری شد. علاوه بر این شاخص-های رشدی، رنگیزه های فتوسنتزی و فتوسنتز اندازه گیری شد. میزان اسمولیت های سازگار شامل قندهای محلول، پرولین و گلایسین بتائین نیز اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که تحت تنش شوری میزان یونهای سدیم و کلر در هر سه رقم مورد مطالعه در تمام قسمت های گیاه افزایش یافته است. میزان یون های نیترات و پتاسیم نیز در تمام اندام های مورد مطالعه کاهش نشان داد. نتایج نشان داد با افزایش شوری میزان شاخص های رشدی، رنگیزه های فتوسنتزی و فتوسنتز در هر سه رقم کاهش می یابد. همچنین تغییرات القا شده توسط تنش شوری موجب افزایش محتوی پرولین و قند محلول در برگ و ریشه و باعث افزایش محتوی گلایسین بتائین در برگ هرسه رقم شده است. در این مطالعه رقم سوپر چف کانیون و فرعون تحمل نسبی بیشتری نسبت به رقم چف در شرایط شوری دارا می باشند.
فریبا مرسلی آقاجری رضا حیدری
تنش شوری به عنوان یکی از عوامل محدود کننده رشد محصول در بسیاری از مناطق به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک جهان می باشد. با توسعه نشانگرهای مولکولی و تجزیه qtl، انتخاب برای صفات کمی و تحمل به تنش های محیطی تسهیل شده است. با توجه به این که سازوکارهای مربوط به جذب، انتقالات یونی و مکانیسم های تحمل به تنش شوری در مراحل مختلف رشد گیاه متفاوت بوده و ژن های مختلفی تحمل به شوری را کنترل می کنند فلذا این مطالعه در سه بخش جداگانه شامل شناسایی جایگاه های ژنی کنترل کننده جوانه زنی و رشد و نمو گیاهچه های لاین های خالص نوترکیب آفتابگردان در پنج سطح مختلف شوری (صفر، 2، 4، 6 و 8 دسی-زیمنس بر متر) در شرایط کنترل شده، شناسایی جایگاه های ژنی کنترل کننده صفات مختلف آگرو-مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاهان بالغ لاین های خالص نوترکیب آفتابگردان در دو سطح شوری (صفر و 6 دسی زیمنس بر متر) در شرایط مزرعه ای، و بررسی تأثیر سطوح مختلف تنش شوری (صفر، 2، 4، 6 و 8 دسی زیمنس بر متر) بر پارامترهای بیوشیمیایی و الگوی الکتروفورزی پروتئین های محلول دو لاین مقاوم و حساس (c86 و c64) انجام گرفت.
آرزو بشارت ناصر عباسپور
رسوراترول یک ترکیب پلی فنولی از گروه استیلبن ها است که بوسیله گیاهانی مانند انگور ساخته می شود و یک ماده محافظتی قلب همراه با اثرات مفید زیادی بر سلامت انسان است. در این مطالعه، غلظت رسوراترول در گوشت میوه، پوست میوه، برگ و ساقه انگور بیدانه سفید طی رشد و رسیدن و تحت تأثیر اسید جیبرلیک تعیین شد. بدین منظور ضمن بررسی اثر جیبرلیک اسید بر وزن، اندازه، رنگ، درصد قند، درجه بریکس، پتاسیم و کلر حبه انگور، غلظت رسوراترول با استفاده از دستگاه hplc اندازه گیری شد. تفاوت آماری معنی داری (05/0>p) بین وزن، اندازه، رنگ، درصد قند و درجه بریکس نمونه شاهد و تیمار شده با جیبرلیک اسید مشاهده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که مقدار رسوراترول بصورت معنی داری (05/0>p) تحت تأثیر اسید جیبرلیک تغییر می نماید و غلظت آن در قسمت های مختلف مورد مطالعه متفاوت بوده و بیشترین غلظت آن در پوست میوه بدست آمد. بر اساس نتایج، میزان تجمع رسوراترول در پوست میوه در مراحل اولیه رشد (2 هفته پس از گل دهی) بسیار قابل توجه بوده اما در مراحل بعدی یعنی حدود 5 هفته پس از مرحله گل دهی و تا رسیدن کامل میوه سیر نزولی نشان می دهد. این نوسان غلظت در پالپ (گوشته میوه)، برگ و ساقه نیز مشاهده شد.
معصومه فزونی ناصر عباسپور
چکیده ندارد.