نام پژوهشگر: جواد چراغی

اثرمکمل جیره ای ال-کارنیتین روی پاسخهای ایمنی جوجه های گوشتی تغذیه شده باجیره های حاوی نسبتهای متفاوت از پیه گاو و روغن سویا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام - دانشکده کشاورزی 1389
  مهناز عبداللهی   حسن درمانی کوهی

این آزمایش برای بررسی اثر نسبتهای متفاوت چربی حیوانی و چربی گیاهی مکمل شده با ال-کارنیتین بر پاسخ سیستم ایمنی جوجه های گوشتی نر انجام شد. در این آزمایش از288 قطعه جوجه نر سویه کاب در طرح بلوک های کامل تصادفی در قالب آزمایش فاکتوریل ( 4×3 ) استفاده گردید. از ال-کارنیتین در سه سطح (0،100،200 میلی گرم درکیلوگرم) و چربی در چهارنسبت سطح (0 درصد چربی حیوانی و100 درصد چربی گیاهی، 25 درصد چربی حیوانی و75 درصد چربی گیاهی، 50 درصد چربی حیوانی و50 درصد چربی گیاهی، 25 درصد چربی گیاهی و75 درصد چربی حیوانی) برای دوره آغازین (21-0 روزگی) و پایانی (43-21 روزگی) استفاده گردید. درکل آزمایش شامل 12 تیمار بودکه هرتیمار از3 تکرار و هرتکرار دارای 8 پرنده بود. پرندگان درتمام دوره آزمایش دسترسی آزاد به خوراک وآب داشتند. در روزهای 21 و43 پرورش، دو پرنده از هر قفس بطور تصادفی انتخاب و جهت اندازه گیری پارامترهای خون و سرم (هموگلوبین، هماتوکریت، گلبولهای سفید، نسبت لنفوسیت به نوتروفیل، igg و تیترآنتی بادی علیه واکسن های نیوکاسل وآنفلوانزا) مورد استفاده قرارگرفت. اندامهای لنفاوی (تیموس، طحال و بورس فابریسیوس) پرنده های انتخابی (دو پرنده از هر قفس) در انتهای دوره پرورش، پس از خون گیری و ذبح، جمع آوری و وزن شد و به صورت درصدی از وزن بدن مورد ارزیابی قرارگرفت. ال-کارنیتین بر تیتر آنتی بادی سرمی تولید شده علیه واکسن های نیوکاسل وآنفلوانزا اثر معنی داری نداشت(05/0 > p). مکمل جیره ای ال-کارنیتین روی فراسنجه های خون و سرمی (لنفوسیت، هماتوکریت ، نسبت نوتروفیل به لنفوسیت) تاثیر معنی داری نداشت (05/0 > p)، اما اثر آن روی درصد هتروفیل، هموگلوبین و igg معنی دار بود (01/0 p <). مکمل جیره ای ال-کارنیتین اثرمعنی داری روی وزن اندامهای لنفاوی (تیموس، طحال و بورس فابریسیوس) نداشت (05/0 > p).

اثر حفاظتی گرلین در برابر هپاتوتوکسیتی ناشی از اندوتوکسومی باکتریایی در کبد موش صحرایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1389
  وجیهه سبزی فرد   جواد چراغی

چکیده: لیپوپلی ساکارید باکتریایی(lps) بخشی از دیواره سلولی باکتری های گرم منفی است که بیشتر وقایع مربوط به عفونت را میانجی گری می کند. کبد نقش اصلی را در تولید پاسخ التهابی به lps دارد. این اندام سبب پاکسازی lps شده و در پاسخ به آن انواع مختلفی از سایتوکاین ها را تولید می کند. گرلین هورمونی پپتیدی بوده که عمدتاً توسط معده تولید شده و سبب تحریک ترشح هورمون رشد می گردد. با توجه به اثرات ضد التهابی گرلین در تحقیق حاضر اثر حفاظتی این هورمون بر هپاتوتوکسیتی ناشی از مصرف lps مورد ارزیابی قرار گرفت. مواد و روش ها: در این مطالعه از 40 سر موش صحرایی(محدوده وزنی 250–200 گرم) استفاده شد. ابتدا موش ها به چهار گروه ده تایی تقسیم شدند. گروه کنترل سرم فیزیولوژی، گروه دوم lps((10mg/kg، گروه سوم گرلین(4nmol/kg) و گروه چهارم گرلین و lps را بصورت داخل صفاقی به مدت 8 روز دریافت نمودند. دوز موثر گرلین با توجه به مطالعه مقدماتی انجام شده انتخاب شد. در پایان روز هشتم خونگیری از قلب صورت گرفت. به منظور تعیین هپاتوتوکسیسیتی غلظت آسپارتات آمینو ترانسفراز(ast)، آلانین آمینوترانسفراز (alt)، آلکالین فسفاتاز(alp) و گاماگلوتامیل ترانس پپتیداز(ggt) در هر چهار گروه ارزیابی گردید. یافته ها: تزریق lps سبب افزایش معنی داری در غلظت آنزیم هایalt، ast،alp و ggt در مقایسه با گروه کنترل گردید(p<0.001). درمان با گرلین بصورت معنی داری افزایش سطح آنزیم هایalt، ast، alp وggt ناشی از مصرف lps را برطرف نمود(p<0.001). با توجه به نتایج بدست آمده مشخص گردید که احتمالاً گرلین دارای اثر حفاظتی در برابر آسیب های کبدی ناشی از تزریق lps در موش ها است. به نظر می رسد این اثر حفاظتی از طریق اثرات ضد التهابی گرلین میانجی گری گردد. کلید واژه: گرلین، هپاتوتوکسیسیتی، لیپوپلی ساکارید

بررسی اثر عصاره ی گیاه اسکلروفولاریا استریاتا بر غلظت سرمی اوره، کراتینین،bun و اسیداوریک در موش صحرایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1389
  مهناز ظاهری   جواد چراغی

با توجه به گسترش روزافزون صنایع وکارخانه ها و به تبع آن انتشار مواد آلوده کننده در محیط زیست و استفاده گسترده از داروهای شیمیایی از جمله آنتی بیوتیک ها سلامت بشر با تهدیدی جدی روبرو است. با توجه به نقش کلیه ها در دفع بسیاری از داروها و مواد شیمیایی از بدن این اندام همواره در معرض آسیب های ناشی از مواد شیمیایی مختلف وجود دارد. در سال های اخیر استفاده از داروهای گیاهی در درمان و یا تخفیف نفروتوکسیستی ناشی از سموم مختلف توجه محققین را به خود جلب نموده است. در تحقیق حاضر برای اولین بار اثر حفاظتی عصاره ی گیاه اسکلروفولاریا استریاتا در برابر نفروتوکسیسیتی ناشی از جنتامایسین، کادمیوم و جیوه در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه پس از تعیین دوز موثر عصاره گیاه اسکلروفولاریا 64 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار(وزن 250–200 گرم) بطور تصادفی به هشت گروه مساوی(8=n) تقسیم شدند. گروه ct(سرم فیزیولوژیک)، گروه gm(جنتامایسین mg/kg 10)، گروه cd(کلریدکادمیوم mg/kg 3) گروه hg(کلرید جیوه mg/kg 5/1)، گروه ss(عصاره اسکلروفولاریا استریاتا mg/kg 400)، گروه gs(جنتامایسین+عصاره)، گروه cs(کلرید کادمیوم+عصاره)، گروه hs(کلریدجیوه+ عصاره) انتخاب شدند. در پایان روز هشتم نمونه های خونی تهیه و نفروتوکسیسیتی کلیوی توسط اندازه گیری غلظت سرمی اوره، کراتینین، ازت اوره خون(bun) و اسیداوریک ارزیابی شد. در مقایسه با گروه کنترل مصرف عصاره به تنهایی سبب کاهش معنی داری در مقدار اوره و bun خون گردید. درمان با عصاره افزایش اوره، کراتی نین، bun و اسیداوریک ناشی از کادمیوم را کاهش داد. در مقایسه با گروه کنترل کلریدجیوه مقدار اوره و bun خون را کاهش داد اما مقدار اسیداوریک و کراتی نین را بالا برد. درمان با عصاره نفروتوکسیسیتی ناشی از کلرید جیوه را کاهش داد. مصرف توام عصاره و جنتامایسین اگرچه در مقایسه با جنتامایسین اوره را کاهش داد اما مقدار آن را به حد طبیعی بازنگرداند. بطور خلاصه نتایج ما نشان داد که گیاه اسکروفولاریا استریاتا دارای اثر حفاظتی در برابر نفروتوکسیسیتی ناشی از جنتامایسین و فلزات سنگینی همچون کادمیوم و جیوه است.

اثر گیرنده های محیطی هیستامین بر میزان مصرف خوراک در جوجه های گوشتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام 1389
  زهرا شمسی بیرانوند   جواد چراغی

چکیده این تحقیق با هدف بررسی اثر گیرنده های محیطی هیستامین در حالات سیری و گرسنگی برمصرف خوراک و آب، در جوجه های گوشتی انجام شد. دراین مطالعه 32 قطعه جوجه ی گوشتی یک روزه نژاد راس خریداری وتا 4 هفتگی مطابق شرایط استاندارد پرورشی نگه داری و به صورت گروهی پرورش یافتند، و در 4هفتگی به صورت انفرادی نگه داری شدند. داده ها در قالب طرح اندازه گیری های تکرار شده در زمان تجزیه واریانس شدند و مقایسه میانگین ها با استفاده از آزمون lsmeans صورت گرفت. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار sas انجام شد. تیمارها شامل کلرفنیرامین (آنتاگونیست رسپتور h1) با دوز تزریقی mg/kg40،فاموتیدین(آنتاگونیست رسپتور h2) با دوز mg/kg5/2،هیستامین با دوز mg/kg1، و سالین بودند. تزریق مواد آزمایشی به صورت داخل صفاقی، و حجم تزریق بربی تمام مواد آزمایشی 5/0 میلی لیتر بود. نتایج مطالعه نشان داد، میزان دریافت خوراک در جوجه های گرسنه در مقایسه با جوجه هایی که دسترسی آزاد به خوراک داشتند،اختلاف معنی داری وجود دارد، به طوریکه، هیستامین در حالت گرسنگی و سیری موجب کاهش معنی داری(p<0/0001) در مصرف خوراک شد، ولی این اثر هیستامین در حالت سیری قابل ملاحظه تر بود. هم چنین آنتاگونیست گیرنده ی h1(کلر فنیرامین) در هر دو حالت گرسنگی و سیری کاهش معنی داری(p<0/0001) در مصرف خوراک ایجاد کرد. آنتاگونیست گیرنده ی h2(فاموتیدین) در حالت سیری در چند دقیقه اول موجب کاهش معنی دار(p<0/0001) مصرف خوراک شد، ولی در حالت گرسنگی اثری بر میزان مصرف خوراک نداشت.ارتباط با مصرف آب، اشتها برای آبنوشی، نیز توسط گیرنده های هیستامینی تحت تأثیر قرا گرفت. به نحوی که بلوک گیرنده های h1هیستامین توسط کلرفنیرامین موجب کاهش معنی داری(p<0/0001) در آبنوشی پرندگان تحت آزمایش گردید، ولی مهار گیرنده های h2 هیستامین توسط فاموتیدین، سبب افزایش معنی داری(p<0/0001) در آبنوشی، در حالت گرسنگی و سیری شد. تزریق هیستامین سبب افزایش معنی داری(p<0/0001) در آبنوشی در حالت گرسنگی گردید. این نتایج نشان داد گیرنده ی h1در افزایش آبنوشی دخالت دارد و احتمالاً هیستامین از طریق این نوع گیرنده ها تا حدودی توانسته افزایش جزیی در آبنوشی پرندگان را ایجاد نماید. نتایج حاصل از آزمایشات ما نشان داد، دو گیرنده ی h1و h2در میزان اشتها و دریافت خوراک و آب دخالت دارند که به نظر می رسد سهم گیرنده های h1 در مقایسه با گیرنده های h2 مهم تر است. واژه های کلیدی: جوجه گوشتی، دریافت خوراک، آبنوشی، کلر فنیرامین، فاموتیدین، هیستامین

اثر ضد دردی ضد التهابی عصاره الکلی ریشه و ساقه گیاه اسکروفولاریااستریاتا (تشنه داری) در موش سوری نر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1389
  سهیلا سلطان بیگی   جواد چراغی

برخی گیاهان در طب سنتی به عنوان تسکین دهنده درد استفاده می شوند. هدف از این پژوهش بررسی اثر ضد دردی و ضد التهابی گیاه گل میمون سازوئی است که به طور سنتی در بین مردم زاگرس نشین به عنوان ضد درد استفاده می شده است.در این تحقیق از 224 سر موش نر بالغ نژاد nmri با وزن 30 تا 25 گرم استفاده شد. در تست التهاب حیوانات به 7 گروه، شاهد، کنترل مثبت (دریافت کننده دگزامتازون با دوز mg/kg15) و پنج گروه دریافت کننده دوزهای 200، 400، 500 ،600و 800 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره الکلی ریشه و ساقه گیاه تقسیم شدند. برای ایجاد التهاب از گزیلن استفاده شد. جهت بررسی اثر ضد دردی عصاره، تست فرمالین مورد استفاده قرار گرفت. در این تست حیوانات به 7 گروه، شاهد، کنترل مثبت (دریافت کننده مورفین با دوز mg/kg10) و پنج گروه دریافت کننده عصاره الکلی ریشه و ساقه تقسیم شد. تزریقات به روش داخل صفاتی انجام شد. عصاره الکلی ریشه و ساقه گیاه باعث کاهش معنی دار التهاب در دوزهای 600 و 800 mg/kg (p < 0/001)نسبت به دگزا متازون شد و عصاره ریشه باعث کاهش درد در هر دو فاز اول و دوم گردید دوزهای 400، 500 و 800mg/kg(p < 0/001) بیشترین اثر ضد دردی را نسبت به مورفین داشتند و همچنین عصاره ساقه باعث کاهش درد در هر دو فازاول و دوم شد. دوزهای 500, 600و800 mg/kg بیشترین اثر ضد دردی را نسبت به مورفین داشتند. عصاره ریشه و ساقه گیاه گل میمون سازوئی دارای اثرات ضد التهابی و ضد دردی بود که به نظر می رسد مربوط به فلاونوئیدها و گلیکوزیدها می باشد .

کاهش تشکیل سنگ کلیه اگزالات کلسیم توسط باکتری ammoniphilus oxalaticus dim در رت ویستار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام - دانشکده علوم پایه 1391
  اقدس محسنی ماسوله   سلمان احمدی اسب چین

چکیده بیماری سنگ کلیه یک مشکل جهانی است و ابتلا به آن در سال های اخیر به طور قابل توجهی افزایش یافته است. هیپراگزالاریا یکی از مهمترین فاکتورهای تشکیل سنگ های اگزالات کلسیمی است که توسط سطح بالای اگزالات در ادرار مشخص می گردد حدود 80 در صد سنگ های کلیوی اگزالاتی هستند، یکی از راه های دفع این ماده از بدن انسان تجزیه توسط میکروارگانیسم های دستگاه گوارش، همانند اگزالوباکترفورمیژنز، لاکتوباسیلوس وبیفیدوباکتر می-باشد. اما هنوز سویه کارآمدی که دارای همه ویژگی های یک پروبیوتیک ایده ال جهت تجزیه اگزالات در بدن موجود زنده باشد یافت نشده است . در این پژوهش برای نخستین بار تاثیر باکتری اگزالوتروف اختصاصی آمونیفیلوس اگزالاتیکوس dim بر جلوگیری از تشکیل سنگ کلیه اگزالات کلسیم (القایی با اگزالات آمونیوم به مدت 35 روز) در رت های ویستار تشکیل دهنده ی سنگ مورد بررسی قرارگرفت. بررسی های آسیب شناسی بیانگر کاهش تشکیل کریستال های اگزالات کلسیم در گروه مصرف کننده باکتری نسبت به گروهی بود که تنها اگزالات آمونیوم دریافت می کردند. بررسی های بیوشیمیایی نیز بیانگر کاهش معنی دار اگزالات ادراری در گروه مصرف کننده باکتری بود. از باکتری مذکور جهت کاهش خطر هیپراگزالاریا (القایی با اتیلن گلیکول به مدت 14 روز) استفاده شد و نشان داده شد که قادر به تجزیه اگزالات تولیدی از این مسیر نمی باشد. میزان کلسیم و سیترات که از عوامل موثر در میزان اگزالات ادراری هستند سنجیده شد و نتایج نشانگر عدم تاثیرگذاری آن ها در پژوهش انجام شده بود. با توجه به اینکه هدف نهایی از این تحقیق کاربرد باکتری در نمونه های انسانی است، لازم است بررسی های آسیب شناسی در سطوح وسیع تر انجام گیرد. همچنین پیشنهاد می شود ژن آنزیم تجزیه کننده اگزالات در این باکتری شناسایی وجهت ساخت پروبیوتیک نوترکیب مورد استفاده قرار گیرد.

بررسی تغییرات پارامترهای اسپرمی، هورمون های جنسی و شیوع رادیکال های آزاد اکسیژن در موش های صحرایی نر بالغ پس از تزریق لپتین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1389
  شیماء عباسی هرمزی   جواد چراغی

لپتین پروتئینی است با ??? اسید آمینه که توسط ژن ob کد می شود. عمدتا توسط بافت چربی سفید ترشح می شود و به نظر می رسدکه نقش مهمی در فرایندهای فیزیولوژی مثل جذب غذا و بالانس انرژی، هموستاز و سیستم نورواندوکرین و بلوغ و به خصوص در تنظیم تولید مثل دارد. لپتین به عنوان تنظیم کننده اولیه سیستم تولید مثل ، بلوغ و نورواندوکرین شناخته شده است. لپتین اثرات بیولوژیکی خودش را از طریق رسپتورهایش انجام می دهد(ob-r) که در خزندگان و نشخوارکنندگان روی سلول های بنیادی و سلول های لایدیگ قرار دارد و در انسان بر روی بافت بیضه قرار دارد و این مساله نشان می دهد که بیضه به عنوان بافت اصلی برای عمل لپتین است.لپتین تولید سوپراکسید دیسموتاز را در سلول های هوازی تحریک می کند و باعث افزایش استرس اکسیداتیو می شود وتولید اسپرم های غیر نرمال در موش های صحرایی تیمار شده با لپتین می شود. بنابراین هدف از این مطالعه ارزیابی اثر لپتین بر روی پارامترهای اسپرمی، هورمون های جنسی و تولید رادیکال های آزاد اکسیژن در موش های صحرایی بالغ است. در این مطالعه 65 موش صحرایی نژاد اسپراگو به سه گروه تیمار و یک گروه کنترل تقسیم شد.به موش های صحرایی تیمار شده به صورت روزانه لپتین با دوز 5،10 و 30 میکروگرم و محلول سالین به صورت داخل صفاقی برای مدت 7،15 و 42 روز تزریق شد. در پایان دوره تزریق، موش های صحرایی با استنشاق گاز co2کشته شدند و نمونه های بیضه موش های صحرایی جهت آنالیز ایمونوهیستوشیمی بررسی شد. نمونه های اسپرم موش ها با dcfh-da و آنالیز فلوسایتومتری بررسی شد و روش tunel برای ارزیابی شکست dna اسپرم استفاده شد.نتایج این مطالعه با استفاده از نرم افزار spss و آنوای دو طرفه و سطح معنی داری <0.05 بررسی شد و برای مقایسه میانگین بین گروه ها از روش توکی استفاده شد.رادیکال های آزاد اکسژن و شکست dna به طور معنی داری بالاتر یود نسبت به رت هایی که با دوز 10 .30 میکروگرم از لپتین به مدت 7 و 15 روز تزریق شده بود در مقایسه با رت های تیمار شده با دوز 5 میکروگرم و گروه کنترل . اگرچه سطح رادیکال های آزاد اکسژن و شکست dna در رت های تیمار شده به مدت 42 روز به طور قابل توجهی در همه گرو ها کاهش پیدا کرد.

بررسی اثرات سینرژیستی عصاره دانه capparis spinosa l و برگ توت سفید morus alba l بر گلوکز، اوره، اسید اوریک و چربی های خون در موش های دیابتی شده و مقایسه آن با داروهای ضد دیابت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - انتخاب کنید 1392
  پری نظری   سهیلا ابراهیمی وسطی کلایی

دیابت یکی از بیماری های شایع در تمام کشورهای دنیا می باشد. در پژوهش حاضر تأثیر ضد دیابتی و ضد چربی عصاره هیدروالکلی دانه های کبر capparis spinosa l. و آبی برگ توت سفید morus alba l. به صورت جدا و توأم بر موش های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین مورد بررسی قرار گرفت. سپس این اثرات با داروی ضد دیابت گلیبن کلامید مقایسه گردید. در همین راستا دوز موثر عصاره در موش و اثر حفاظتی عصاره این گیاهان مطالعه شد.از موش صحرایی(محدوده وزنی 250–200 گرم) برای دریافت عصاره هیدروالکلی c.spinosa و آبی m.alba استفاده شد. موش ها به 6 گروه(cntrl+, cntrl-, e.200,e.400 ,e.800,gl ) تقسیم شدند. در بررسی حاضر عصاره آبی برگ m.alba و هیدروالکلی دانه های c.spinosa به صورت جدا و توأم میزان قند خون را در موش های دیابتی شده کاهش داد. عصاره آبی برگ m.alba بهترین اثر کاهش مقدار قند خون در سطح معنی دار 05/0 >p موش دیابتی شده گروه e.200 (غلظتmg/kg 200 وزن بدن) داشت. بنابراین در عصار? c.spinosa و m.alba ممکن است ماده(یا مواد) موثره خاصی وجود داشته باشد که مشابه انسولین عمل کرده و باعث کاهش قند خون می گردد. غلظت 400 میلی گرم بر کیلو گرم عصار? هیدروالکلی دانه های c.spinosa و آبی برگ m.alba به صورت جدا و توأم hdl را تا (mg/dl 55/60) افزایش و ldl را تا (mg/dl 7/22) کاهش داد. بهترین اثر را میزان 400 میلی گرم بر کیلو گرم عصاره آبی برگ توت سفید داشت به طوری که hdl را (mg/dl 26/63) افزایش و ldl (mg/dl18/24)را تا حد مقدار طبیعی کاهش داد. همچنین عصار? هیدروالکلی c.spinosa و آبی برگ m.alba. به صورت جدا و توأم میزان کلسترول و تری گلیسرید ها را کاهش می دهد و این کاهش با افزایش غلظت عصاره همزمان بود. عصاره توام برگ توت سفید و دانه کبر در غلظت 400 میلی گرم بر کیلو گرم بهترین اثر را در کاهش مقدار اوره سرمی و bun داشت. از پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که احتمالاً یک سری مواد در عصاره هیدروالکلی c.spinosa و آبی m.alba وجود دارد که خاصیت پایین آورنده اوره سرمی و bun را دارد. بنابراین می توان امیدوار بود با تحقیقات بیشتر از این گیاهان بتوان در درمان بیماران دیابتی و کاهش چربی ها خون بهره گرفت.

اثر ضد دردی و ضد التهابی عصاره هیدروالکلی برگ گیاه پنیرک(malva neglecta) در شرایط آزمایشگاه بر روی موش نر و مقایسه ی عصاره ی برگ تنها با عصاره ساقه، میوه و گل این گیاه در رابطه با این اثرات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1394
  عطا مرادنژاد   جواد چراغی

اثر ضد دردی و ضد التهابی عصاره هیدرو الکلی برگ گیاه پنیرک( malva neglecta) در شرایط آزمایشگاه بر روی موش نر و مقایسه عصاره برگ تنها با عصاره ساقه، میوه و گل این گیاه در رابطه با این اثرات.

ارزیابی مقایسه ای دو نوع ترکیب آنتی آفلاتوکسین (آلی و معدنی) روی عملکرد جوجه های گوشتی تغذیه شده با جیره های آلوده با آفلاتوکسین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام - دانشکده کشاورزی 1388
  علی اکبر فرهمندمنش   شهاب قاضی

هدف از این مطالعه ارزیابی مقایسه ای دو نوع ترکیب آنتی آفلاتوکسینی با منساء آلی (پلی ذرب) و معدنی (زئولیت) بر عملکرد جوجه های گوشتی تغذیه شده با جیره های آلوده با آفلاتوکسین بود. برای این منظور از 252 قطعه جوجه ماده هیبرید راس 308 تجاری استفاده شد. این آزمایش در قالب فاکتوریل به صورت طرح بلوک های کاملا تصادفی با 12 تیمار و هر تیمار در 3 تکرار و هر تکرار در 7 مشاهده انجام شد. برای این منظور از 3 سطح آفلاتوکسین (0 و 5/0 و 1 قسمت درمیلیون از جیره)، 2 سطح پلی ذرب (0 و 1 گرم در هر کلیوگرم از جیره) و 2 سطح زئولیت (0 و 3 گرم در هر کلیو گرم از جیره) استفاده شد. جوجه ها از روز دوم تا پایان 42 روزگی از آب و جیره های آزمایشی بر پایه ذرت و سویا بصورت آزاد استفاده نمودند. وزن جوجه ها و میزان مصرف خوراک بصورت هفتگی توزین و بر اساس داده های حاصل، ضریب تبدیل خوراک محاسبه گردید. در روز 43 آزمایش از هر واحد آزمایشی دو جوجه به عنوان نمونه انتخاب و لاشه آنها تجزیه شد. داده های این آزمایش توسط نرم افزار sas(رویه glm ) مورد آنالیز قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل، اثرات مربوط به بلوک تنها در مرحله پایانی دوره آزمایشی (21-42 روزگی) بر میانگین افزایش وزن و میزان مصرف خوراک معنی دار بود(05/0>p). در طی دوره ها با افزایش سطح مصرف آفلاتوکسین در جیره از میزان افزایش وزن بدن و مصرف خوراک در مقایسه با تیمار شاهد کاسته و بر میزان ضریب تبدیل غذایی افزوده شد. وجود افلاتوکسین در جیره منجر به کاهش در اوزان نسبی سینه، پشت، بورس فابریسیوس، سنگدان و تیموس و افزایش در اوزان نسبی کبد، قلب، طحال و کلیه ها شد (05/0>p). استفاده از پلی ذرب در سطح یک گرم در هر کیلوگرم از جیره منجر به افزایش معنی دار در وزن بدن، مصرف خوراک و وزن نسبی سنگدان و بهبود ضریب تبدیل غذایی در مقایسه با تیمار شاهد گردید(05/0>p). مصرف زئولیت به میزان 3 گرم در کیلوگرم از جیره منجر به افزایش میزان مصرف خوراک و وزن نسبی سنگدان در مقایسه با تیمار شاهد شد (05/0 > p) ولیکن تأثیر معنی داری بر میزان افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل غذایی نداشت (05/0 > p). استفاده از پلی ذرب در غلظت جیره ای یک گرم در هر کیلوگرم از جیره های آلوده به آفلاتوکسین در مقایسه با جیره های آلوده به آفلاتوکسین ولی فاقد پلی ذرب و زئولیت، منجر به افزایش در وزن بدن، میزان مصرف خوراک و اوزان نسبی سینه، ران، پشت، بورس فابریسیوس و تیموس شد (05/0 > p). این اثر در موارد ضریب تبدیل غذایی و اوزان نسبی کبد، قلب، طحال و کلیه ها نیز معنی دار اما کاهشی بود (05/0 > p). استفاده از زئولیت به میزان 3 گرم در هر کیلوگرم از جیره های آلوده به آفلاتوکسین در مقایسه با جیره های آلوده به آفلاتوکسین ولی فاقد پلی ذرب و زئولیت منجر به افزایش معنی دار در وزن بدن، میزان مصرف خوراک و بهبود در ضریب تبدیل غذایی شد (05/0>p). همچنین در این تیمار ها اوزان نسبی قلب، طحال، بورس فابریسیوس و تیموس نیز افزایش یافت (05/0>p). اثرات متقابل پلی ذرب و زئولیت در مقایسه با تیمار شاهد منجر به افزایش معنی دار در افزایش وزن بدن، میزان مصرف خوراک و وزن نسبی سنگدان گردید (05/0>p) و بر ضریب تبدیل غذایی و اوزان نسبی سایر اندام ها تأثیری نداشت (05/0<p). اثرات متقابل پلی ذرب و زئولیت در جیره های آلوده با آفلاتوکسین منجر به بهبود نسبی در صفات مورد اندازه گیری شد (05/0> p).