نام پژوهشگر: فرامرز هندسی

روشی جدید به منظور توزیع و پخش اطلاعات از واحدهای کنارجاده ای به شبکه های خودرویی شهری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1389
  مینا طاهری حسین آبادی   فرامرز هندسی

شبکه های اقتضایی بین خودرویی به عنوان زیرمجموعه ای از شبکه های اقتضایی سیار، در سال های اخیر پیشرفت هایی قابل توجه داشته اند. در این شبکه ها، تقاضاهایی مبتنی بر انتشار اطلاعات از یک مبدا به خودروهای درون جاده توسعه یافته است.کاربردهای مختلف در شبکه های اقتضایی بین خودرویی اعم از کاربردهای ایمنی و یا کاربردهای آسایش و راحتی مسافران بر توزیع اطلاعات از یک منبع اطلاعاتی به خودروهای درون جاده تکیه دارد. در این تحقیق، توزیع حجم زیادی اطلاعات از واحدهای کنار جاده ای به شبکه ی خودرویی تُنُک، بر اساس ارتباط موثر خودرو به خودرو مورد بررسی قرار خواهد گرفت. با توجه به ماهیت شبکه های خودرویی، توپولوژی این شبکه ها سریعاً در حال تغییر می باشد. بر این اساس، به جای تمرکز بر ساختارهای متمرکز، الگویی توزیع شده با پروتکل های ساده در نظر گرفته شده است. با به کارگیری کدگذاری بدون نرخ در واحدهای کنار جاده ای و استفاده از خودروها به عنوان حامل های اطلاعاتی، روشی موثر به منظور توزیع اطلاعات به تمامی گره های درون شبکه (حتی گره های متعلق به خوشه های جدا از هم) ارائه می گردد. در این تحقیق، ارتباط خودروها با یکدیگر از طریق مخابرات بی سیم کوتاه برد صورت می-گیرد. بر اساس روشی فرصت طلبانه، یک خودرو اطلاعات مربوط به منابع موجود در جاده را از طریق رویارویی با سایر خودروها کسب می کند. وجود بافرهای محدود در خودروهای حامل، مانعی جدید را بر سر راه توزیع اطلاعات در جاده ایجاد می کند. با در نظر گرفتن این محدودیت در خودروها، دو راه حل مناسب جهت توزیع اطلاعات در بزرگراه ها (شامل جاده ای با حجم ترافیک ثابت و معین و خودروهایی با سرعت ثابت) و در شبکه های شهری (شامل جاده هایی با حجم ترافیک متغیر و خودروهای با سرعت متغیر) ارائه می گردد.

ارسال صوت با استفاده از کدگذاری چند توصیفی در شبکه ای از چند ارائه دهنده gprs
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1389
  سیدمحمدرضا عظیمی   فرامرز هندسی

در اواخر دهه 90 سرویس gprs به منظور بهبود کیفیت استاندارد فراگیر gsm معرفی شد، این استاندارد با بهره گیری از سویچینگ بسته ای کیفیت مناسبی برای مخابره داده ها ارائه می کند اما به دلیل اینکه برای داده های غیربلادرنگ طراحی شده است، برای ارسال صدا دارای کیفیت مناسبی نیست. همزمان با ارائه سرویس gprs، شبکه اینترنت هم که دارای شبکه مبتنی بر سویچینگ بسته ای بود، در حال پیشرفت بود و برای ارسال صدا توسط آن، سرویس ارسال صدا روی پروتکل اینترنت معرفی شده بود. به دلیل مشابه بودن این دو شبکه، ایده ارسال صدا روی پروتکل اینترنت در شبکه gprs مطرح شد، که دارای مزیت افزایش تعداد مکالمات همزمان در شبکه gsm/gprs می باشد. اما این روش هم به نوبه خود دارای معایبی است. نرخ ارسال داده پایین در سطح لایه خط و سربار بالای پروتکل های gprs منجر به استفاده از فشرده سازی سرآیند و قرار دادن بیش از یک بلوک داده مربوط به لایه خط در هر بسته می گردد. اما در شرایطی که احتمال خطا کانال بالا است و در نتیجه نرخ از دست رفتن بسته ها بالا می باشد، کیفیت صدای دریافتی بسیار پایین خواهد بود. در این پایان نامه پس از بیان مفاهیم مربوط به ایده ارسال صدا روی پروتکل اینترنت در شبکه gprs و بررسی اجمالی روش های پیاده سازی کدگذاری چندتوصیفی، فرض شده است که کاربرها مجهز به یک دستگاه سیار چند واسطه ای-چند کانالی بوده و قادر به برقراری ارتباط همزمان با چندین ارائه دهنده سرویس هستند، به منظور ثابت ماندن نرخ ارسال از کدگذاری چند توصیفی در ایستگاه های سیار استفاده شده است. همچنین هر کدام از توصیف ها به وسیله یکی از ارائه دهندگان سرویس منتقل می شوند و برای تطابق با پروتکل های موجود در شبکه از یک گره دروازه در شبکه استفاده می شود تا بسته های جدید کدبرداری شوند و با توجه به مقصد کدگذاری مناسب با آن اعمال شود. اختصاص فرکانس در شبکه مربوط به هر کدام از ارائه دهنده های سرویس بدون تغییر باقی می ماند و کاربرهای مجهز به دستگاه سیار چند واسطه ای-چند کانالی مانند کاربران عادی gprs از منابع استفاده نشده سیستم gsm برای ارسال بسته های خود بهره می برند. در پایان با شبیه سازی نشان داده شده است که روش جدید کیفیت بهتری نسبت به روش معمول و در شرایطی که نرخ حذف بسته ها ارسال شده روی کانال بالا است، را فراهم می سازد.

چگونگی عملکرد اپراتورهای مجازی در شبکه های مخابرات سیار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده برق و کامپیوتر 1390
  علی سرهنگ پور   فرامرز هندسی

راه اندازی سرویس های نسل سوم مخابرات سیار در سال های آغازین قرن بیست و یکم، زمینه را برای ارائه انواع خدمات با نیاز به پهنای باند بالا فراهم نموده است. محدودیت در فضای فرکانسی قابل تخصیص به اپراتورهای نسل سوم، به طور بالقوه باعث انحصاری شدن بازار خدمات ارتباطی و همچنین استفاده غیر بهینه از این فضا می گردد. ایده اپراتورهای مجازی، امکان حضور اپراتورهایی را که فاقد زیرساخت رادیوی لازم برای ارائه خدمات هستند، فراهم می نماید. این اپراتورها، منابع مورد نیاز خود را از محل منابع در اختیار اپراتورهای اصلی تامین می نمایند. حضور اپراتورهای مجازی در کنار اپراتورهای اصلی، منجر به تنوع بخشیدن به خدمات قابل ارائه به مشتریان می گردد. همچنین این اپراتورها، زمینه رقابت در بازار تلفن همراه نسل سوم را فراهم می نمایند. استفاده بهینه تر از فضای فرکانسی از دیگر مزایای حضور اپراتورهای مجازی است. یکی از انواع اپراتورهای مجازی مورد توجه، اپراتورهایی هستند که به ارائه خدمات ارتباطی، با قیمت کمتر و کیفیت قابل قبول به مشترکان می پردازند. این اپراتورها، با تکیه به روش هایی از جمله خرید به صورت عمده و همچنین تکیه بر این واقعیت که اپراتور اصلی در ساعات غیر از اوج ترافیک، تمایل به فروش منابع استفاده نشده خود و کسب درآمد از آن دارد، تلاش می کنند که منابع مورد نیاز خود را با قیمت نازلی تامین نمایند. طراحی سازوکارهای لازم به منظور تبیین جنبه های اقتصادی و فنی تعامل اپراتورهای اصلی و مجازی، موضوع تحقیقات بسیاری بوده است. تحقیقات نشان می دهد که عمده هزینه های اپراتورهای مجازی را هزینه اجاره نمودن منابع، به خصوص فضای فرکانسی تشکیل می دهد. در نتیجه، پرداختن به نحوه انجام معامله بر سر تقسیم فضای فرکانسی میان اپراتورهای اصلی و مجازی، مورد توجه است. یکی از ایده های جالب توجهی که در این زمینه مطرح شده، ایده استفاده از نظریه بازی ها و به ویژه بازی حراج است. ساز و کار حراج، به شرطی که به شکل مناسبی طراحی گردد، امکان معامله ای با قیمت عادلانه، به شکلی که منافع اپراتور اصلی و مجازی را حفظ نماید فراهم خواهد کرد. در این پایان نامه، به یکی از روش های حراج پرداخته و با کمک شبیه سازی کارآمدی آن را بررسی می نماییم. به علاوه، در راستای اصلاح طرح حراج و افزودن به کارآمدی آن، پیشنهادی ارائه شده که کارآمدی این پیشنهاد نیز مورد بررسی قرار گرفته است.

بررسی سیستم های مکان یابی و تشخیص ترتیب و توالی مبتنی بر تکنولوژی rfid
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده برق و کامپیوتر 1390
  سید علی شمسی زاده   فرامرز هندسی

امروزه شبکه های ارتباطی بی سیم برای یافتن موقعیت مکانی اشیاء، انسان ها و یا حیوانات استفاده می شوند. از جمله ی این سیستم ها gps است. با توجه به نارسایی های این سیستم در درون ساختمان سیستم های مختلفی جهت موقعیت یابی اشیاء درون ساختمان معرفی شده اند. البته هر یک از این سیستم ها از جمله فرستنده و گیرنده های مبتنی بر امواج مادون قرمز و یا شبکه های 802.11 مزایا و معایبی دارند. اخیرا تکنولوژی rfid در سیستم های موقعیت یاب درونی به طرز گسترده ای استفاده می شوند. این سیستم ها علاوه بر توانایی در ارسال با رنج بالا، در یافتن موقعیت درونی دقت کافی را دارا می باشند. این تکنولوژی در واقع نوعی سامانه ی شناسایی بی سیم است که داده ها را بین یک تگ متصل شده به شئ مورد نظر و یک داده خوان تبادل می کند. با توجه به این که این سیستم ها بر مبنای تغییرات امواج الکترومغناطیسی و یا فرکانس های رادیویی کار می کنند، جهت تقویت سیگنال های موجود در محیط از آنتن نیز استفاده می شود. موضوع دیگری که در رابطه با عملکرد این سیستم مطرح می گردد اختلالات انتشار امواج رادیویی در محیط های داخلی است. این اختلالات به صورت چند مسیرگی، عدم وجود مسیر با دید مستقیم، پدیده های جذب، انکسار و بازتاب بروز می نمایند. به صورت کلی در سیستم های مکان یابی از سه دسته الگوریتم که در آن ها از روش های تخمین فاصله، تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از محیط پیرامون و یا از روش های مبتنی بر مجاورت بهره برده می شود، استفاده می گردد. طرح های مکان یابی مبتنی بر تکنولوژی rfid در دو دسته کلی بررسی خواهد گردید. در این نوع سیستم ها از مبانی مکان یابی داخلی استفاده و با مشخصه های تکنولوژی rfid تطبیق داده شده اند و بر طرح های مبتنی بر تخمین فاصله و یا طرح های مبتنی بر تجزیه و تحلیل محیط با استفاده از تگ های مرجع تکیه دارند. در این پایان نامه با ارائه دو روش در فضای ایده آل، روش پیشنهادی معرفی خواهدگردید. ابتدا با استفاده از یک داده خوان متحرک در محیطی ایده آل یک الگوریتم مکان یابی ارائه می گردد، سپس حرکت این داده خوان با ایده تغییر توان سیگنال ارسالی مدل سازی و روش دوم نیز در محیطی ایده آل ارائه خواهد شد. و سرانجام با ارائه رویکردی متفاوت و با استفاده از ایده های تگ های مرجع، تغییر سطح توان سیگنال ارسالی و تهیه نقشه رادیویی محیط، الگوریتم مکان یابی پیشنهادی ارائه خواهد شد. در پایان الگوریتم پیشنهادی شبیه سازی و کارآمدی آن با تغییر هر یک از پارامترهای کلیدی سیستم rfid ارزیابی خواهد گردید.

تحلیل و شبیه سازی پخش اطلاعات به کمک روش کدگذاری بدون نرخ در شبکه های اقتضایی بین خودرویی با ساختار توری و شرایط شبه واقعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده برق و کامپیوتر 1390
  مصطفی اصغرپورسالکویه   فرامرز هندسی

شبکه های اقتضایی بین خودرویی در عصر حاضر توجه فراوانی را به خود جلب نموده اند. یکی از اساسی ترین مسائلی که در این قبیل شبکه ها مطرح است، مساله پخش اطلاعات می باشد. پخش اطلاعات در شبکه های اقتضایی بین خودرویی می تواند کارکردهای متفاوتی داشته باشد. در این پایان نامه، کارکرد غیرحفاظتی پخش اطلاعات در این شبکه ها مورد بررسی قرار گرفته است. در چنین کارکردهایی از پخش اطلاعات به منظور درآمدزایی و اهداف تجاری استفاده می گردد. در این تحقیق با به کارگیری ایده ی کدگذاری بدون نرخ، پخش بهینه ی اطلاعات دراین قبیل شبکه ها مورد بررسی قرار می گیرد. پخش اطلاعات در شبکه های اقتضایی بین خودرویی می تواند از طریق یک واحد کنار جاده ای(rsu) و یا یک گره ی سیار (خودرو) در شبکه صورت گیرد. واحدهای اطلاع رسان، واحدهایی هستند که پیام مطلوب برای پخش در شبکه را توزیع می نمایند. ماهیت پیامی که در شبکه پخش می گردد، می تواند مبین نوع کاربرد در نظر گرفته شده برای شبکه ی اقتضایی بین خودرویی باشد. در این قبیل شبکه ها، خودروها علاوه بر داشتن توانایی صحبت و تبادل اطلاعات با واحدهای کنار جاده ای، امکان برقراری ارتباط با خودروهای در دسترس در محدوده ی تحت پوشش مخابراتی خود را نیز دارا می باشند. شعاع پوشش مخابراتی در نظر گرفته شده برای واحدهای اطلاع رسان و نیز خودروها 250 متر در نظر گرفته شده است. محتوای پیامی که در شبکه پخش می گردد از نوع پیام های تبلیغاتی و دارای حجم بالا می باشد. با توجه به تحرک خودروهای موجود در شبکه و سرعت بالای این خودروها، از راهکار کدگذاری اطلاعات به صورت بدون نرخ برای مقابله با شرایط محوشوندگی کانال استفاده شده است. فاصله ای که خودروی گردآوری کننده در لحظه ی کدگشایی پیام از واحد اطلاع رسان دارد را فاصله ی کدگشایی می نامند. در اینجا سعی می گردد با به کارگیری کدگذاری بدون نرخ، مقدار مناسبی برای فاصله ی کدگشایی به دست آید. بافر خودروها در این تحقیق به صورت محدود در نظر گرفته شده است و برای نزدیک تر کردن هر چه بیشتر سناریو به واقعیت، خودروها از یک روش دور ریزی برای اطلاعات بافر خود سود می برند. طبیعی است که پخش یک پیام تبلیغاتی مبین محل قرار گیری یک واحد اطلاع رسان در در تمام شبکه امری بی فایده می باشد. به همین دلیل، فرض محدود بودن بافر خودروها که باعث محدود شدن الگوی پخش اطلاعات پیرامون یک واحد اطلاع رسان می شود، به نظر فرضی ضروری می نماید. در فصل سوم، دو روش مختلف برای دورریزی مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاصل از این ارزیابی در همین فصل بیان گردیده است. بر اساس این تحلیل یکی از دو روش بررسی شده انتخاب گردیده و در شبیه سازی مورد استفاده قرار گرفته است. از آنجایی که پیامی که در شبکه توزیع می گردد دارای محتوای غیرحفاظتی می باشد، لذا همواره این امکان وجود دارد که لازم گردد پیام واحد اطلاع رسان تعویض گردد. در طول زمان شبیه سازی واحدهای اطلاع رسان پیام های خود را تعویض می نمایند و عملکرد خودروها در مواجهه با این تغییرات مورد بررسی قرار می گیرد. تاثیر پارامترهایی نظیر سرعت، تعداد بسته ی لازم برای رمزگشایی پیام، نرخ ارسال بسته ها توسط واحد اطلاع رسان مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت الگوی پخش اطلاعات پیرامون هر واحد کنارجاده ای استخراج می گردد. تحلیل های لازم برای توجیه این نتایج به طور کامل ارائه گردیده است.

طراحی توان آگاه شبکه های حسگر بدنی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده برق و کامپیوتر 1390
  سید تقی عدل   فرامرز هندسی

سیستم های پایش سلامت در دهه های اخیر رشد چشم گیری داشته اند. از آن جا که هزینه ی حفظ سلامت افزایش پیدا کرده است و جمعیت جهان رو به سالخوردگی می رود، به همین خاطر نیاز به پایش سلامت بیماران در خارج از بیمارستان افزایش پیدا کرده است. با توجه به تلاش هایی که برای آسودگی کاربران در تمامی سطوح زندگی می شود، هدف اصلی از شبکه های حسگر بدنی انتقال شرایط سلامتی کاربر به صورت بلادرنگ به خود شخص، بیمارستان و یا دکتر متخصص، بدون ایجاد زحمت برای او می باشد. این حسگرها توانایی اندازه گیری پارامترهای فیزیولوژی حیاتی مانند ضربان قلب، فشار خون، دمای بدن، میزان اکسیژن خون و سرعت تنفس و سایر علائم را دارند. اطلاعات پزشکی، به وسیله سیستم پایش سلامت، با استفاده از ارتباطات سیمی و یا بدون سیم به یک مرکز پزشکی منتقل می شوند. در این پایان نامه ضمن معرفی شبکه های حسگر پزشکی و محدودیت های این شبکه ها، پس از بررسی نیاز هایی که این شبکه ها باید تامین کنند، به ارائه راه حلی برای کاهش مصرف توان که از مهم ترین چالش های شبکه های حسگر بدنی است می پردازیم. در این راستا پروتکل دسترسی به رسانه ای ارائه می شود که علاوه بر کاهش دوره کاری، توانایی ارائه پاسخ مناسب به درخواست های آنی را دارد. همچنین با استفاده از این پروتکل انعطاف پذیری و قابلیت گسترش شبکه با اضافه شدن گره هایی با نرخ ارسال داده های متفاوت، نسبت به پروتکل های مشابه دیگر،افزایش می یابد. نتایج شبیه سازی ها نشان می دهد که با استفاده از این پروتکل duty cycle کاهش می یابد و موجب کاهش توان مصرفی حسگر ها می شود.

بررسی پروتکل های مسیریابی چندپخشی ناحیه ای در شبکه های اقتضایی بین خودرویی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - پژوهشکده فنی و مهندسی 1390
  زینب رضایی   فرامرز هندسی

شبکه های اقتضایی بین خودرویی به علت اینکه قسمتی از سیستم های حمل و نقل هوشمند محسوب می شوند در عصر حاضر توجه زیادی را به خود جلب کرده اند. شبکه های اقتضایی بین خودرویی زیر دسته ای از شبکه های اقتضایی سیار (manet) هستند. شبکه های اقتضایی سیار در واقع شبکه های بی سیم هستند که در آن ها گره ها با هم، هم سطح و هیچ نوع سلسله مراتبی در شبکه وجود ندارد و هر گره با گره دیگر به شرط آنکه مسیر ارتباطی بین آن ها وجود داشته باشد می تواند تبادل اطلاعات نماید ولی حرکت گره در شبکه های manet باعث می شود که توپولوژی شبکه مرتباً تغییر کند و در نتیجه باعث می شود که مسیریابی در این شبکه ها مورد توجه قرار گیرد. ولی ساختار خاص شبکه های vanet از جمله سرعت بالای گره ها و داشتن الگوی حرکتی مشخص باعث شده که این شبکه ها را از شبکه های manet متمایز سازد و در نتیجه نیازمند بکارگیری الگوریتم های مسیریابی متناسب با این شبکه ها باشیم .بسیاری از کاربردها در شبکه های اقتضایی بین خودرویی نیاز به انتقال اطلاعات به گروهی از خودروها در یک منطقه دارند که این مکان، منطقه پخشی نامیده می شود. در کاربردهای جدیدی که در شبکه های اقتضایی بین خودرویی از قبیل کنترل ترافیک، کاربردهای سرگرمی و... مطرح می شود، برخلاف کاربردهای ایمنی سازی، نیاز به انتقال اطلاعات به منطقه وسیع تری می باشد و به همین علت سربار انتقال اطلاعات مذکور پارامتر مهمی در این کاربردها محسوب می شود. در این پایان نامه برای کاهش سربار از تلفیق الگوریتم های مسیریابی مبتنی بر پروتکل aodv استفاده شده است. پروتکل aodv پروتکلی براساس تقاضا است به این معنی که فرستنده زمانیکه بسته داده برای ارسال داشته باشد شروع به کشف مسیر می کند. در این پروتکل برخلاف روش سیل آسا که برای کشف مسیر تا مقصد بسته های داده بصورت همه پخشی ارسال می شوند، ابتدا بسته کنترلی درخواست بصورت همه پخشی ارسال و پس از دریافت بسته پاسخ توسط مبداء بسته های داده بصورت تک پخشی ارسال می شوند. در نتیجه سربار شبکه در این روش کاهش قابل ملاحظه ای دارد. در سه روش منطقه پخشی پیشنهاد شده اطلاعات به صورت تک پخشی به منطقه مقصد منتقل و در منطقه مقصد بسته های داده به صورت روش سیل آسا منتشر می شوند و لذا سربار تحمیلی به شبکه کم می شود. در این الگوریتم ها که از کد گذاری بدون نرخ استفاده می کنند، امکان حمایت از سرویس های مطمئن نیز فراهم است. سپس الگوریتم منطقه پخشی مبتنی بر الگوریتم سیل آسا برای ارسال پیغام به ناحیه مقصد با استفاده از کدینگ بدون نرخ پیشنهاد شده و به کمک شبیه سازی سناریوهای نوعی، عملکرد آن از لحاظ تأخیر، سربار و تعداد پیغام های منتقل شده با روش های پیشنهادی مبتنی بر پروتکل aodv مقایسه شده است

مقایسه میزان جامعیت و مانعیت اطلاعات بازیابی شده براساس نظام های ذخیره سازی پیش همارا و پس همارا در نرم افزارهای کتابخانه ای فارسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1390
  اکرم ابوسبا کاظمینی   مظفر چشمه سهرابی

هدف از پژوهش حاضر، تعیین و مقایسه میزان جامعیت و مانعیت بازیابی اطلاعات ذخیره شده به شیوه پیش همارا و پس همارا و شناسایی مشکلات مربوط به بازیابی اطلاعات براساس این دو نوع ذخیره سازی در نرم افزارهای کتابخانه ای فارسی است. پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای است و ابزار گردآوری اطلاعات، چک لیست محقق ساخته بود. جامعه آماری این پژوهش، سه نرم افزار کتابخانه ای پارس آذرخش، پیام مشرق، و نوسا هستند که براساس نمونه گیری دردسترس، نرم افزارهای افق (در کتابخانه مرکزی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان)، پیام (در کتابخانه مرکزی دانشگاه اصفهان)، و سیمرغ (در کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد) انتخاب شدند. داده ها پس از گردآوری با استفاده از روش های آمار توصیفی به ویژه میانگین حسابی، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که میزان مانعیت بازیابی در پایگاه کتاب های فارسی هر سه نرم افزار کتابخانه ای افق، پیام و سیمرغ و در کتابخانه های مذکور، بیشتر از میزان جامعیت است و در پایگاه پایان نامه های فارسی همین سه نرم افزار، مشاهده می شود که میزان مانعیت نسبت به میزان جامعیت، کمتر است. علاوه بر این، یافته ها نشان داد علی رغم اینکه بازیابی پس همارا باعث افزایش جامعیت می شود، مشکلاتی را نیز در زمان بازیابی ایجاد می کند که عمدتاً مربوط به نمایه ساز و نرم افزار است. مشکلات مربوط به نمایه ساز در پایگاه کتابها و پایان نامه های هر سه نرم افزار مورد بررسی عبارتند از: ذخیره کردن سرعنوان ها به شکل های مختلف، رعایت نکردن یکدستی در سرهم نویسی و جدانویسی واژه ها، رعایت نکردن فاصله یکدست بین یک کلمه با کلمه دیگر یا با علائم بعد از آن، استفاده از توصیفگرهای متفاوت برای موضوع مشابه، استفاده از توصیفگرهای یکسان ولی با ترتیب خطی متفاوت، ذخیره موضوعات مشابه به دو صورت عبارتی و کلیدواژه ای. مشکلات مربوط به نرم افزار نیز که در هر سه نرم افزار مورد نظر، مشترک است عبارتند از: تاثیر علائم (خط تیره، کاما، پرانتز و ...) به کار رفته در یک سرعنوان بر نتایج بازیابی که اگر این علائم به کلمه چسبیده باشند آن کلمه بدون علائم کوتاه سازی مانند $ یافت نمی شود، بازیابی کلیدواژه ها از همه سرعنوان ها که باعث بازیابی مدارک نامرتبط می شود، عدم امکان جستجوی عبارتی یک موضوع مگر اینکه آن عبارت عیناً در سرعنوان ها باشد. نتایج نشان می دهد که نسبت میزان مانعیت به میزان جامعیت بازیابی در موضوعاتی که به شیوه پیش همارا ذخیره شده اند برعکس نسبت میزان مانعیت به میزان جامعیت بازیابی در موضوعاتی است که به شیوه پس همارا ذخیره شده اند. پس می توان گفت، پیش همارایی و پس همارایی موضوعات در زمان ذخیره سازی، بر میزان جامعیت و مانعیت بازیابی تاثیر می گذارد.

مهندسی ترافیک در شبکه های اترنت شهری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر 1391
  فرهاد فغانی   قاسم میرجلیلی

پروتکل درخت پوشا (stp)، شیوه ای استاندارد برای پیش رانی فریم بدون برقراری حلقه در شبکه های اترنت شهری می باشد. ایده اصلی در استفاده از stp، تشکیل یک درخت پوشا با مسدود کردن برخی از پیوندها می باشد. با این روش، بین هر دو گره موجود در شبکه، تنها یک مسیر یکتا وجود خواهد داشت و لذا حلقه ای تشکیل نمی شود. در پروتکل درخت پوشا، فقدان یک روش مهندسی ترافیک باعث عدم وجود توازن بار بر روی پیوندها و سوئیچ ها و در نتیجه وجود ازدحام در شبکه به ویژه در نزدیکی گره ریشه خواهد شد. در این رساله، راهکار هایی جهت پیش رانی فریم ها ارائه شده است به نحوی که بتواند با اعمال روش های مهندسی ترافیک به ویژه توازن بار روی پیوندها و سوئیچ ها را در شبکه های اترنت شهری بهبود بخشد. این راهکارها عبارتند از: •eft: توپولوژی پیش رانی گسترش یافته •sss: راهکار سوئیچینگ میانبر •ifs: راهکار پیش رانی ایزوله شده •hfs: راهکار پیش رانی سلسله مراتبی تمامی راهکارهای ارائه شده مبتنی بر استفاده از پیوندهای مسدود شده در stp می باشند. در eft، هر گره تمایل دارد که فریم دریافتی را به گره های هم سطح خود تحویل دهد. این راهکار دارای پیچیدگی های زیادی است. در راهکار sss، هر گره قبل از پیش رانی فریم به روش سنتی stp، در لیست همسایگان متصل شده از طریق پیوندهای مسدود شده به دنبال گره مقصد می گردد. چنانچه گره مقصد وجود داشته باشد، فریم مستقیماً از طریق آن پیوند مسدود شده ارسال می شود. در این روش، جهت جلوگیری از ایجاد حلقه، برای هر درخواست ترافیکی حداکثر از یک پیوند مسدود شده استفاده می شود. با استفاده از راهکار ifs، شبکه در ابتدا بر اساس شماره درگاه های گره ریشه به زیرشبکه هایی تقسیم می شود. هنگامی که یک گره فریمی را دریافت می کند ابتدا فریم را به زیر شبکه گره مقصد تحویل می دهد. بر این اساس امکان استفاده از حداکثر دو پیوند مسدود شده برای هر درخواست ترافیکی به وجود می آید. در راهکار hfs نیز امکان استفاده از تعداد پیوندهای مسدود شده بیشتر، با استفاده از آدرس دهی سلسله مراتبی به وجود می آید. در این رساله نشان داده شده است که راهکار sss در توپولوژی تمام-توری با پیوندهایی با هزینه برابر و سوئیچ های یکسان، بهترین بازدهی را خواهد داشت. لذا این راهکار در این توپولوژی خاص، راهکاری مناسب برای دست یابی به حداکثر میزان بازدهی در مقایسه با سایر راهکارها خواهد بود. با توجه به شفافیت اجرایی sss توصیه می گردد این راهکار در تمامی راهکارهای دیگر نیز مورد استفاده قرار گیرد. سر انجام با استفاده از آدرس دهی سلسله مراتبی، عملکرد sss در روش hfs بهبود چشمگیری پیدا می نماید.

کدینگ شبکه برای مسیریابی تک پخشی در شبکه های بی سیم چند کاناله-چندواسطه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده برق و کامپیوتر 1391
  علیرضا شفیعی نژاد   فرامرز هندسی

شبکه های بی سیم امکانات مهمی نظیر تحرک، اتصال به اینترنت و حسگرهای توزیع شده را فراهم می کنند. با اینحال این شبکه ها به لحاظ محدودیت در ظرفیت و تحرک گره ها با مشکلات عملی جدی مواجه هستند. محدودیت نرخ گذردهی ناشی از طبیعت همه-پخشی لایه ی فیزیکی(رسانه بی سیم) است که باعث افزایش تداخل فرکانسی بین گره های مجاور شده و در نتیجه موجب نرخ گذردهی کمتر در مقایسه با شبکه های سیمی می شود. دو رویکرد متفاوت برای بهبود ظرفیت در این شبکه ها، کدینگ شبکه و استفاده همزمان از کانالهای فرکانسی متعامد هستند. در این رساله استفاده توامان ازکدینگ شبکه و کانالهای فرکانسی متعامد در شبکه های بی سیم چندکاناله-چندواسطه مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف، بهینه سازی همزمان تخصیص کانال، مسیریابی تک پخشی و کدینگ شبکه است. در این راستا ابتدا یک الگوریتم جدید به نام کدینگ ستاره برای چندین نشست تک پخشی همزمان مبتنی بر شنود فرصت طلبانه معرفی می شود. در ادامه تحلیل جامعی از این ساختار نظیر کران های بالایی و پایینی بهره ی کدینگ صورت گرفته است. در ادامه تأثیر کدینگ ارائه شده بر بهبود نرخ گذردهی در یک شبکه کلی در قالب یک چارچوب بهینه سازی خطی محاسبه شده است. چارچوب بهینه سازی به گونه-ای است که گزینه های متنوعی نظیر توپولوژی شبکه، مدل ترافیکی، راهبردهای مسیریابی و روشهای کدینگ را در مدلسازی سیستم مورد توجه قرار می دهد. کدینگ پیشنهادی از لحاظ بهبود نرخ گذردهی با کدینگcope مقایسه شده است. در ادامه امکان ترکیب روش پیشنهادی با سایر روشهای کدینگ به منظور رسیدن به کدینگ جامع تری مورد مطالعه قرار گرفته است. در ادامه بهینه سازی مسیریابی و کدینگ ستاره به شبکه چندکاناله-چندواسطه تعمیم داده شده است تا بهبود نرخ گذردهی با به کارگیری کدینگ شبکه برای یک توپولوژی خاص (انتساب انجام شده کانال) قابل محاسبه باشد. این کار امکان دستیابی به یک الگوریتم تخصیص کانال با ویژگیهای کدینگ آگاه و تداخل آگاه را هموار می کند. الگوریتم تخصیص کانال پیشنهادی به صورت یک حلقه ی کنترلی بسته با مقداردهی اولیه ی تصادفی عمل می کند. به هنگام سازی کانال فرکانسی لینک ها بر اساس جریانهای عبوری از لینکها انجام می شود که با حل سیستم بهینه سازی خطی به دست می آید. در ادامه کارآیی کدینگ در شبکه های بی سیم خطادار تحلیل شده است. در این راستا، تأثیر خطا در دریافتهای تک پخشی، همه پخشی و شنود به طور مشخص بر نرخ گذردهی و میزان گم شدن بسته ها مطالعه شده است. در ادامه چارچوب بهینه سازی به گونه ای تعمیم داده شده است که حالت ارسالهای نامطمئن را نیز پوشش دهد. در قسمت پایانی به عنوان یک قدم عملیاتی، پروتکلی برای کدینگ شبکه با نام incp پیشنهاد شده است. این پروتکل بر اساس رویکرد لایه ای طراحی و در بستر ns-3 برای شبکه های بی سیم پیاده سازی شده است. پروتکل incp به عنوان یک لایه ی مستقل در بالای لایه ی mac عمل می کند و ارتباط گسترده ای با لایه ی ip دارد. این پروتکل از فرصتهای کدینگی که در نتیجه برخورد چندین نشست تک پخشی در شبکه های بی سیم به وجود می آیند استفاده کرده و نرخ گذردهی شبکه را افزایش می دهد. بر خلاف بسیاری از کارهای قبلی که ماهیتی تئوری دارند، incp به جنبه های عملیاتی کدینگ شبکه از قبیل جریانهای یکباره، تأثیر لینک های خطادار، فعال بودن یا نبودن مکانیزم rts/cts، اندازه ی بسته های استفاده شده در کدینگ و کدکردن بسته های با اندازه ی متفاوت پرداخته شده است. همچنین نتایج پیاده سازی incp نشان می دهد که کدینگ شبکه با به کارگیری مکانیزم صف-بندی خود می تواند عدالت mac مربوط به ieee 802.11 را بهبود ببخشد. این بهبود برای توپولوژیهای مختلف شبکه، مسیریابی کوتاهترین مسیر و مسیریابی etx بررسی شده و نتایج نشان مید هد که در اکثر حالات قابل توجه است.

بهبود پروتکل ieee 802.11 با استفاده از شکل دادن به الگوی آنتن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده برق و کامپیوتر 1388
  اعظم سمیع قهفرخی   فرامرز هندسی

چکیده در دهه های اخیر با رشد چشمگیر شبکه های بیسیم اقتضایی امکان دسترسی به شبکه، بدون نیاز به کنترل کننده مرکزی و زیر ساخت سیمی فراهم شده است. تقاضا برای دسترسی به اطلاعات در هر زمان و مکان، ضرورت توسعه این گونه شبکه ها را غیر قابل انکار می نماید. این توسعه بدون افزایش ظرفیت شبکه و استفاده بهینه از پهنای باند امکان پذیر نمی باشد. علاوه بر محدودیت پهنای باند که در تمام شبکه های بیسیم وجود دارد، در این شبکه ها به دلیل استفاده از باتری، میزان توان مصرفی نیز محدودیت هایی ایجاد می کند. تاکنون راه حل های فراوانی برای یک و یا هر دو این مسایل ارایه گردیده است. در روش های ابتدایی فرض بر استفاده از آنتن های همه جهته است. آنتن های همه جهته با انتشار موج در تمام جهات باعث افزایش تداخل و کاهش ظرفیت کانال می شوند. دراین آنتن ها درصد بسیار اندکی از توان مصرفی صرف ایجاد ارتباط با گره مورد نظر می شود. بنابراین ارسال همه جهته علاوه بر هدر دادن ظرفیت کانال، با تلف انرژی باتری، طول عمر شبکه را نیز کاهش می دهد. نتیجه مطالعات اخیر نشان می دهد که استفاده از آنتن های جهت دار می تواند با کاهش تداخل در شبکه های بیسیم، ظرفیت را افزایش دهد. همچنین با کنترل توان ارسالی می توان علاوه بر افزایش ظرفیت و گذردهی شبکه، توان مصرفی را نیزکاهش داد. اما استفاده از آنتن های جهت دار در پروتکل های موجود باعث به وجود آمدن مشکلات جدید و در بعضی موارد کاهش گذردهی سیستم می گردد. برای حل این مشکلات باید در روش های قبلی تغییراتی اعمال گردد و یا پروتکل های جدیدی مطابق با این گونه آنتن ها طراحی شود. در این پایان نامه سعی بر آن است که با اعمال تغییراتی در پروتکل 802.11، از آنتن جهت دار برای افزایش گذردهی کانال و کاهش مصرف انرژی بهره برد. در روش پیشنهادی هر گره مجهز به یک آنتن با m بیم سوییچ شونده جداگانه است و در دو حالت همه جهته و جهت دار عمل میکند. اطلاعات مربوط به هر یک از همسایگان از قبیل شماره بیم مناسب برای ارسال وحداقل توان ارسالی و وضعیت شنوایی آن در جدولی به نام جدول همسایگان نگهداری می شود. این جدول در ابتدا خالی است و با دریافت سیگنال از هر یک از همسایگان گره به هنگام می شود و بر اساس آن ارسال صورت می گیرد. این اطلاعات بدون استفاده از تجهیزات سخت افزاری اضافی و یا اطلاعات لایه های بالاتر به دست میآیند. علاوه بر آن هر گره در جدول زوایا، بیشینه توان مجاز ارسالی و مدت زمان اشغال کانال در هر جهت را ذخیره می کند. در صورتی که توان موردنیاز ارسالی کمتر از بیشینه توان مجاز در آن جهت باشد، علی رغم اشغال کانال، ارسال صورت می گیرد. نتایج شبیه سازی در محیط ns-2 بهبود قابل توجهی نسبت به پروتکل ieee 802.11 نشان می دهد.

مسیریابی آگاه به کدینگ شبکه در شبکه های بی سیم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده برق و کامپیوتر 1392
  سمانه معصومی   پژمان خدیوی

شبکه های بی سیم امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته و استفاده از آن ها در حال افزایش است. این مساله باعث شده است که محققان شبکه در پی راه حل هایی برای بهبود عملکرد و افزایش گذردهی شبکه های بی سیم باشند. یکی از این راه حل ها کدینگ شبکه می باشد که از سال 2000 بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این پایان نامه برروی بهبود گذردهی شبکه ها ی بی سیم کار شده است. در ابتدا مختصری به معرفی کدینگ شبکه و بررسی مسیریابی آگاه به کدینگ شبکه که موضوع اصلی پایان نامه است پرداخته شده است، در این پایان نامه برروی بهبود عملکرد و افزایش گذردهی پروتکل cope کار شده که در نتیجه کارهای انجام شده برروی این پروتکل منجر به ارائه ی یک پروتکل جدید شده است. در پروتکل cope هنگامی که کانال را ایده آل و بدون خطا در نظر می گیریم عملکرد شبکه خیلی خوب خواهد بود اما در واقعیت کانال دارای نویز می باشد، که باعث ایجاد خطا در رسیدن بسته ها به مقصد می شود. به این دلیل ما ابتدا با در نظر گرفتن احتمال ناموفق بسته ها در ارسال تک پخشی و همه پخشی در ارسال ها احتمال موفقیت را بدست آورده سپس در پروتکل جدید علاوه بر دریافت بسته های محلی، ارسال های همه پخشی و شنود فرصت طلبانه را هم در زمره ی ارسال های نامطمئن قرار می-دهیم. به این ترتیب عدم دریافت بسته از طریق آن ها در قالب پارامترهایی مجزا مدلسازی شده اند و تحلیلی بر اساس دو معیار میزان گم شدن بسته ها و نرخ گذردهی انجام شده است و به محاسبه ی این دو معیار در پروتکل cope و پروتکل ارائه شده پرداخته-ایم، همچنین مقایسه ای را بر حسب این دو معیار انجام داده ایم. در ادامه پروتکل جدید به این صورت ارائه شده است که در سناریوی توپولوژی cope ساده یک گره فرعی اضافه شده که دائم در حال گوش دادن به ارسال های درون شبکه است و آن ها را دریافت و ذخیره می کند که در هنگام رخ دادن خطا بوسیله ی تاخیرهای ایجاد شده در گره فرعی و میانی از آن ها برای کد کردن و ارسال به مقصدها استفاده شود. به طور مثال وقتی دو بسته بدرستی به گره میانی ارسال می شوند در این گره با ایجاد فرصت کدینگ دو بسته کد شده و به مقصدها ارسال می شود، با وجود این که گره فرعی به کانال گوش می دهد و بسته ها را دریافت می کند ولی ارسال نمی کند تا زمان رخ دادن خطا که مثلا یکی از بسته ها به گره میانی نرسد و گره فرعی که دائم درحال گوش دادن است متوجه می شود که گره میانی فرصت کدینگی برای بسته ها ندارد، سپس گره فرعی که از طریق فرصت شنیدن آن 2 بسته را دریافت کرده با فرصت کدینگ ایجاد شده آن دو را کد می کند و به مقصدهایشان ارسال می کند. شبیه سازی آن با نرم افزار ns3 انجام و به مقایسه ی نتایج آن با پروتکل cope پرداخته شده ، و در نهایت مشاهده شد که گذردهی پروتکل ارائه شده بهبود یافته-است.

استفاده از روش های حذف تداخل برای افزایش گذردهی در شبکه های بی سیم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده برق و کامپیوتر 1392
  مجتبی خلیلی   نغمه السادات مویدیان

در سال های اخیر با رشد روز افزون استفاده از شبکه های بیسیم و افزایش تقاضا برای ارسال ترافیکهای چند رسانهای نیاز به طراحی هایی که بتوانند با استفاده از تکنیک هایی باعث افزایش گذردهی و استفاده ی مناسب از ظرفیت شبکه شوند احساس می شود. وجود تکنیک هایی در لایه ی فیزیکی که از تداخل بسته ها استفاده می کنند زمینه ی مناسبی برای طراحی های لایه های بالاتر آگاه از این تکنیک ها را فراهم آورده است. در این پایان نامه طراحی بین لایه ای با در نظر گرفتن تکنیک های sic و spc مورد بررسی قرار گرفته شده است. sic تکنیک مفیدی برای دریافت همزمان چند بسته در شبکههای بیسیم است. spc نیز روشی برای ارسال همزمان چند بسته از یک فرستنده است. استفاده از sic و spc باعث افزایش گذردهی و کاهش تأخیر در شبکه های بیسیم میگردد. در این پژوهش از sic و spc در فرمول بندی یکپارچهی کنترل نرخ ورودی، زمانبندی و مسیریابی استفاده می شود. برای این منظور از مدل گرافی استفاده شده است که تأثیر sic وspc را در تعیین مدل تداخل لحاظ کند و اجازه ی دریافت همزمان و نیز ارسال همزمان به چند گره را به یک گره بدهد. همچنین یک الگوریتم زمانبندی با استفاده از sic و spc که بر اساس مدل فیزیکی تداخل است ارائه شده است. در ادامه به منظور افزایش گذردهی در شبکه های بی سیم کدینگ شبکه با sic و spc ترکیب شده است. نتایج شبیهسازی نشان میدهد که استفاده از این تکنیکها، میتواند گذردهی سیستم را افزایش دهد و در حالتهای خاص گذردهی شبکه حتی تا دو برابر افزایش پیدا میکند.

بررسی و اصلاح عملکرد پایانه rfid مبتنی بر پردازنده های 8 بیتی در شبکه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده برق و کامپیوتر 1392
  محمدرضا سلطانی کوپایی   فرامرز هندسی

با توجه به نیاز بشر در حفظ دارایی ها و سرعت بخشیدن به کار های روزانه خود، هوشمند سازی وسایل مورد استفاده و طرح ایده های جدید در این زمینه، تحقیقات زیادی را به خود جلب کرده است. از طرف دیگر، پیچیدگی و حجم بالای اطلاعات قابل کنترل در کتابخانه ها، امری است که بسیار مورد توجه قرار گرفته است. فناوری rfid می تواند تأثیر بالایی در این امر داشته باشد و برای سیستم های مدیریت کتابخانه، راهکار مناسبی را ایجاد کند. در این پایان نامه، مسائل و مشکلات فنی و امنیتی این فناوری مورد توجه قرار می گیرد. علاوه بر آن، سعی می شود تا با در نظر گرفتن پیچیدگی های ارتباطات معماری شبکه، زیرساختی جدید برای حل برخی از مسائل و مشکلات موجود نظیر انتقال سریعتر و مطمئن تر اطلاعات ارائه گردد. در این راستا بهبود هایی بر روی روش های انتقال اطلاعات نظیر رمزنگاری انجام گرفته است. به منظور ارزیابی زیرساخت ارائه شده، کتابخانه ای بعنوان نمونه موردی انتخاب، و راهکار ارائه شده در زیرساخت این کتابخانه، بررسی گردید. پیاده سازی مورد نظر بر اساس این زیرساخت با بکارگیری استانداردها، پروتکل ها و رمزنگاری مناسب انجام گرفت. این پیاده سازی نشان داد که زیرساخت مورد نظر توانسته است فاصله انتقال اطلاعات بین فرستنده و گیرنده های بکار رفته را به شکل چشم گیری افزایش دهد. استفاده از پردازنده 8 بیتی نیز، علاوه بر افزایش کارایی سیستم جهت بکارگیری الگوریتم های رمزنگاری قوی تر، توانسته است هزینه ساخت که یکی از چالش های این نوع از سیستم ها است را کاهش دهد. قابلیت تطبیق و انعطاف پذیری بالا از نقاط قوت دیگر این زیرساخت بود که در این پیاده سازی به دلیل بکارگیری سیستم های متنوع، یکپارچه سازی آن ها به خوبی نشان داده شد.

ارائه الگوی رفتار حملات کارمند داخلی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر 1392
  فرحناز فتحیان پور   فرامرز هندسی

در حال حاضر استفاده از سیستمهای کامپیوتری و ارتباطات اینترنتی جهت سهولت در انجام امور سازمانها بشدت توسعه یافته است. این روند باعث می¬شود که سازمان ها بیش از پیش نسبت به حملات داخلی و خارجی آسیب پذیر شوند. حملات داخلی به آن دسته از حملات اطلاق میشود که از طریق کارمندان داخلی انجام می¬شوند. کارمندان داخلی بر خلاف افراد خارجی به راحتی و بدون سوء ظن قادر به انجام فعالیت های غیر قانونی می¬باشند. تاکنون بیشترین تحقیقات صورت گرفته در زمینه امنیت کامپیوتر متوجه حملات خارجی بوده است این در حالیست که مخرب ترین نوع حملات می¬تواند ناشی از فعالیت های غیر قانونی کارمندان داخلی باشد. جهت بررسی عملکرد کارمند داخلی ابتدا نیاز به تعریفی جامع، یکپارچه، فراگیر و سازگار از کارمند داخلی می¬باشد. تاکنون تعاریفی درخصوص واژه کارمند داخلی مخرب ارائه گردیده است که اکثراً فراگیر و جهان شمول نبوده و فقط جهت طرح یک مسئله خاص و حل همان مسئله ارائه گردیده اند. عدم وجود یک تعریف جامع از کارمند داخلی منجر به پراکندگی و گسستگی تحقیقات صورت گرفته در زمینه شناسایی حملات کارمند داخلی گردیده است. بنابراین در این تحقیق یک تعریف جامع و سازگار از کارمند داخلی بر اساس مجموعه کاملی از ویژگیهای فردی که برای اولین بار در این تحقیق آورده شده است و همچنین استفاده از روشهای تصمیم گیری چند معیاره فرایند تحلیل سلسه مراتبی و فرایند تحلیل شبکه ای و مقایسه نتایج آنها با هم، فرایند رفتاری مدیران داخلی سیستمها از نقطه نظر پتانسیل مخرب بودن شبیه سازی و مورد شناسایی قرار گرفته است. مدلهای فوق از طریق طراحی ساختاری متناسب با تحلیل مسئله شناسائی پتانسیل کارمند داخلی و از طریق تعیین پنج گروه معیار اصلی شامل دانسته ها، قابلیتها، سطح دسترسی، معتمد بودن و انگیزه که خود به 17 زیر معیار تقسیم می¬شوند بر روی چهار شخصیت با ویژگیهای فردی متفاوت بکار گرفته شده و توانسته اند با درصد بسیار بالایی تأثیر معیارها بر روی میزان مخرب بودن کارمند داخلی و در نهایت پتانسیل نسبی مخرب بودن کارمندان داخلی را بخوبی شناسایی نمایند. نتایج نشان می دهند کارمندان داخلی که دارای ویژگیهای شجاعت، ریسک پذیری و مشکلات شخصی بالاتری می باشند بیشتر از دیگران پتانسیل تبدیل شدن به حمله کننده داخلی را دارند و لذا لازم است با دقت بیشتری رفتار آنها کنترل و مانیتور گردد.

یک روش جدید برای دست به دست کردن عمودی بین شبکه های wlan و umts
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر 1386
  مجید فولادیان   فرامرز هندسی

در چند سال اخیر شبکه های 3g و شبکه های بی سیم محلی (wlan)، توجه بخش های صنعتی و دانشگاهی را به خود جلب نموده اند. شبکه های سلولار3g، پوشش جهانی را فراهم می آورند، در حالی که شبکه های بی سیم محلی، برای دسترسی به اینترنت با پهنای باند بالا در hotspotها گسترش یافته اند. این دو شبکه ی بی سیم، مکمل یکدیگر هستند و برای اطمینان از اینکه کاربران بتوانند همیشه بهترین اتصال به شبکه را داشته باشند، می بایست این دو شبکه با هم ترکیب شوند. دست به دست کردن عمودی، که یک ارتباط را در طی سوئیچ بین شبکه های با دسترسی گوناگون، مثل شبکه های umts و wlan حفظ می کند، یک مشکل اساسی برای ترکیب این دو شبکه ی بی سیم محسوب می گردد. روش استفاده شده برای یک دست به دست کردن عمودی خیلی پیچیده تر از دست به دست کردن افقی است که در شبکه های همگن صورت می گیرد. در این رساله یک روش دست به دست کردن جدید ارائه شده است، که در آن با کاهش درگیری ha و cn، در طی جابه جایی های mn، تعداد علامت دهی و پردازش ثبت نام کاهش داده شده است. همچنین با اندازه گیری موقعیت کاربران و کاهش زمان روشن نگه داشتن واسط ها، میزان مصرف انرژی نیز کاهش یافته است. با استفاده از این روش، تأخیر دست به دست کردن و تلفات بسته ها در طول دست به دست شدن کاهش یافته و میزان بازدهی شبکه ی ترکیبی نیز افزایش می یابد. همچنین، قطعی ارتباط ناشی از وجود سیاه چاله ها در شبکه ی wlan، نیز در روش پیشنهادی به حداقل مقدار خود رسیده است. تأخیر دست به دست کردن و بازدهی شبکه در روش پیشنهادی، بااستفاده از شبیه ساز ns-2 شبیه سازی شده است.

کاهش تداخل در شبکه های rfid
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده برق و کامپیوتر 1387
  حامد ستودی نمین   فرامرز هندسی

چکیده سیستم شناسایی با استفاده از امواج رادیویی در زمان جنگ جهانی دوم مطرح شد ولی تا اوایل سال 2000 تغییر چندانی نیافت. اخیراً این تکنولوژی در بسیاری از موارد مانند کنترل ترافیک، کنترل موجودی و فهرست گیری در بسیاری از صنایع، در برچسب گذاری کالاها و موارد دیگر استفاده می شود. این تکنولوژی می تواند جایگزین بسیار مناسبی برای سیستم بارکد مرسوم باشد . سیستم rfid متشکل از برچسب خوان و برچسب است. اطلاعات در داخل برچسب ذخیره می شوند و برچسب خوان با استفاده از الگوریتمهای مختلف اطلاعات موجود در داخل برچسب را می خواند. با توجه به رشد این تکنولوژی و کاربردهای آن در زمینه های مختلف و استفاده از برچسب خوان در محیط هایی که نیاز به چندین برچسب خوان است تداخل بین برچسب خوان ها پیش می آید. برای حل برخورد بین برچسب خوان ها روش های مختلفی ارائه شده است که هرکدام از این روش ها مزایا و معایب خاص خود را دارند. مثلاً روش colorwave با استفاده از تقسیم بندی زمانی و اجتناب از همزمان بودن ارسال برچسب خوان های همجوار سعی بر حل مسئله تداخل دارد. الگوریتم hiq از روش یادگیری و یک کنترل کننده ی مرکزی برخورد را کاهش می دهد. در این پایان نامه یک روش جدید با استفاده از پروتکل rts/cts که در شبکه های 11.802 از آن استفاده شده است در سیستم های فرکانس بالا ارائه گردیده است. برای شبکه های rfid در rts/cts تغییراتی داده شده و از آنتن جهت دار برای برچسب و برچسب خوان استفاده گردیده و شبیه سازی با نرم افزار ns-2 صورت گرفته که سرعت بالا و بازده بیشتر حاصل گردیده است.

طراحی و آنالیز یک مکانیزم نوین برای ارزشیابی تحصیلی، برمبنای نظریه ی بازی ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده برق و کامپیوتر 1393
  سارا رنجبران   محمد حسین منشئی

این پایان نامه با نگاه تازه ای به مسئله ی ارزیابی تحصیلی، سعی در بهبود روش های متداول به صورت امتحان و افزودن ویژگی های سودمند دیگر از جمله امکان یادگیری دانشجویان در طول امتحان را دارد. بر این اساس دو شیوه ی نوین برای ارزیابی تحصیلی ارائه و سپس توسط نظریه بازی ها مدل سازی و مورد ارزیابی قرار می گیرد. نظریه ی بازی ها به عنوان قوی ترین ابزار ریاضی برای مدل سازی و تحلیل شرایطی که در آن منفعت یک شخص علاوه بر رفتار خود وابسته به انتخاب دیگران نیز می باشد مورد استفاده قرار می گیرد. در مدل پیشنهادی، برگزاری امتحان به صورت یک بازی میان دانشجویان و استاد طراحی شده است.در اولین مدل پیشنهادی، برگزاری امتحان به صورت یک بازی میان دانشجویان و استاد طراحی شده است. در مکانیزم ارائه شده بر اساس این مدل کهegm نامگذاری شده، از دسته ای از بازی ها با نام بازی های هدف معین (gwap) که مرتبط با شاخه ی هوش مصنوعی است استفاده شده است. در gwap یک بازی برای همکاری بین عناصر برای رسیدن به هدف مشخص طراحی می شود. از مهمترین ویژگی های egm این است که اولاً بار طراحی سوال بین دانشجویان توزیع می¬شود، در نتیجه زحمت استاد در طراحی سوال کاهش می¬یابد؛ ثانیاً مکانیزم در برابر تقلب مقاوم است و ثالثاً امکان یادگیری در طول امتحان فراهم می¬گردد. در دومین مدل پیشنهادی، ارزیابی به صورت یک حراج سوال بین دانشجویان انجام می گیرد، برای ارائه این مدل از حراج ترکیبی استفاده شده و پروتکلی به نام eaa پیشنهاد شده است.نتایج مدل پیشنهادی نشان می¬دهد که eaa موجب تشویق دانشجویان برای انتخاب سوالات متنوع ، با درجه ی سختی بالاتر و ایجاد رقابت می شود.

تحلیل ظرفیت بازدهی در شبکه های مش بی سیم بزرگ، بررسی اثر عدم برابری تعداد کانال های ارتباطی و رابط های بی سیم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر 1388
  محمد منصوری   مهدی مهدوی

باحرکت شبکه های بی سیم گوناگون به سمت نسل های بعدی خود، به منظور فراهم نمودن سرویس های بهتر برای کاربران این شبکه ها، فن آوری مهم شبکه های مش بی سیم پدیدار شده است. شبکه های مش بی سیم از دو نوع گره، یعنی مسیریاب مش و کلاینت ها، تشکیل شده اند. مسیریاب های مش، زیرساخت مش بی سیمی را فراهم می نمایند به گونه ای که کلاینت ها به این زیر ساخت همبندی ستاره متصل شده اند. بعضی از مسیریاب های مش دارای این قابلیت می باشند که بتوانند به عنوان دروازه نیز عمل کنند. در این حالت می توان قابلیت اتصال شبکه های بی سیم موجود و با تکنولوژی های مختلف را به زیرساخت شبکه مش بی سیم، فراهم نمود. برای افزایش انعطاف پذیری در شبکه بندی مش، مسیریاب های مش معمولا چند واسطه ارتباطی چندگانه مجهز می شوند. هر کدام از این واسط های می تواند از تکنولوژی های دسترسی بی سیم متفاوتی استفاده نمایند. در حالت کلی تعداد کانال های قابل استفاده در یک شبکه مش بی سیم می تواند نسبتاً زیاد باشد. به گونه ای که به لحاظ عملی، تخصیص دادن یک رابط بی سیم به ازا، هر کانال در گره های زیر شاخت، یعنی مسیریاب های بی سیم و دروازه هاف غیر ممکن باشد، تحقیقاتی که تاکنون بر روی تحلیل ظرفیت بازدهی در شبکه های مش بی سیم انجام گرفته است، با این فرض بوده که تعداد رابط های موجود در هر گروه زیرساخت، با تعداد کانال های در دسترس شبکه برابر است. این در حالی است که اگر تعداد رابط های بی سیم موجود در هر گره زیرساخت، با تعداد کانال های در دسترس شبکه برابر نباشد، در مقایسه با حالتی که برابر است، کاهش در ظرفیت شبکه به وجود خواهد آمد. در این پایان نامه، اثر عدم برابری تعداد کانال های در دسترس شبکه با تعداد رابط های بی سیم موجود در هر گره زیرساخت، بر روی ظرفیت مجانی شبکه های مش بی سیم بررسی شده است. همچنین تحقیقاتی که تاکنون بر روی تحلیل ظرفیت بازدهی در شبکه های مش بی سیم انجام گرفته است، با این فرض بوده که مکان گره های زیرساخت قابل کنترل است. در این تحقیق، ظزفیت مجانی شبکه های مش بی سیم در دو سناریوی مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. در سناریوی نخست فرض شده که مکان گره های زیرساخت فابل کنترل است، به این معنی که می توان هر جایگذاری مناسبی را برای گره های زیرساخت در نظر گرفت. در سناریوی دوم انگاشته شده که مسیریاب های بی سیم به صورت تصادفی در سطح دایره ای با مساحت واحد پخش شده اند.ولی مکان دروازه هاکما کان اختیاری است. این در حالی است که در هر دو سناریو، مکان کلاینت ها دارای توزیعی یکنواخت و تصادفی است. نتایج تحلیلی به دست آمده در این پایان نامه نشان می دهد که ظرفیت بازدهی در شبکه مش بی سیمی که در آن هر یک از گره های زیرساخت با m رابط بی سیم مجهز شده باشند و نیز تعداد c کانال ارتباطی در دسترس شبکه است، به نسبت m و c بستگی دارد. همچنین در این پژوهش نشان داده شده که در سناریوی نخست، اگر باشد (در این رابطه ng تعداد دروازه ها nr تعداد مسیریاب های بی سیم موجود در شبکه می باشد)، آنگاه حضور دروازه ها نمی تواند به طور موثر سبب افزایش ظرفیت شبکه شود. از طرف دیگر نتایج تحلیلی به دست آمده در سناریوی دوم، نشان می دهد اگر باشد، آنگاه رفتار مجانی ظرفیت شبکه، مستقل از تعداد رابط های بی سیم موجود در هر گره زیرساخت خواهد بود.

کاربرد حسگری فشرده در شبکه های حسگر بدنی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده برق و کامپیوتر 1393
  احسان کاظمی زاده   فرامرز هندسی

. پیشرفت های اخیر در زمینه الکترونیک و مخابرات بی سیم ، توانایی طراحی و ساخت حسگرهایی با توان مصرف پایین ، اندازه کوچک ، قیمت مناسب و کاربری گوناگون را فراهم کرده است . این حسگرهای کوچک که توانایی انجام اعمالی چون دریافت ، پردازش محدود و مخابره اطلاعات را دارد، موجب پیدایش ایده ای برای ایجاد و گسترش شبکه های موسوم به شبکه های حسگر بی سیم شده است. یکی از کاربرد های جالب توجه این شبکه ها در کنترل و ارتقاء وضعیت بهداشت و درمان کلیه افراد به ویژه سالخوردگان ، بیماران و کودکان می باشد. شبکه حسگر بدنی(bsn) یک شبکه حسگر بی سیم خاص منظوره است که با به کارگیری گره های حسگر بی سیم در محدوده بدن فرد، اندازه گیری پارامتر های بیولوژیکی وی را انجام می دهد و پایش سلامت او را از راه دور میسر می سازد. هدف اصلی در شبکه های حسگر بدنی انتقال شرایط سلامتی کاربر به صورت بلادرنگ به خود شخص ، بیمارستان یا دکتر متخصص بدون ایجاد زحمت برای فرد می باشد. پهنای باند، توان محاسباتی، توان مخابراتی،توان مصرفی، مقیاس پذیری، پردازش محدود، محاسبات محدود، ... از جمله چالش های شبکه های حسگر بدنی محسوب می شود . از آن جایی که اغلب این چالش ها ناشی از محدودیت در توان است و بهینه سازی مصرف انرژی ، طول عمر شبکه مورد استفاده را تعیین می کند ، این موضوع یکی از موضوعات مهم تحقیقاتی در شبکه های حسگر بدنی است. در این پایان نامه قصد داریم به بررسی راه حلی برای کاهش مصرف توان که از مهم ترین چالش های شبکه حسگر بدنی محسوب می شود، بپردازیم و کاربرد آن را در شبکه¬های حسگر بدنی مورد مطالعه قرار دهیم. در این راستا ضمن معرفی شبکه های حسگر پزشکی , نیاز ها و کاربرد های این شبکه , معرفی می شود. کلیه سنسورهای مورد استفاده در شبکه حسگر بدن , به عنوان پایه و اساس ایجاد محدودیت های توان , مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه به تغییرات پیوسته علائم حیاتی بدن , روش حسگری فشرده(compressed sensing) به عنوان روش پیشنهادی مطرح می شود. ضمن معرفی روش پیشنهادی, شبیه سازی برای تمام سنسورها انجام می گیرد. در ادامه برای رسیدن به هدف نهایی یک مطالعه میدانی حول سیگنال های پزشکی بازسازی شده برای بررسی خطای تشخیص پزشک که شاخصه ی مهم در مقایسه عملکرد سنسورهای شبکه حسگر بدن محسوب خواهد شد , پرداخته می شود . بررسی انجام شده در این پایان نامه نشان می دهد که علی رقم خطای زیاد در سیگنال بازسازی شده , خطای تشخیص پزشک در حد قابل قبول است.

تاثیر کدینگ فواره ای در گذردهی و تاخیر شبکه های حسگر بی سیم زیر آب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده برق و کامپیوتر 1393
  مسعود قنبری   نغمه سادات مویدیان

خصوصیات منحصر¬به¬فرد کانال های زیر آب، همانند تأخیر انتشار زیاد و متغیر، پهنای باند محدود، تضعیف متغیر با فرکانس و مسافت و ... استفاده از روش های دستیابی بدون رقابت(همانند tdma,fdma,cdma) را برای این شبکه¬ها ناکارآمد کرده است. همچنین پروتکل¬های مبتنی بر رزروکانال(همانند fama,maca) نیز به دلیل مدت زمان دست¬دهی طولانی، انتخاب مناسبی برای شبکه¬های تاخیردار نیستند. از این رو به نظر می¬رسد، پروتکل های دست یابی تصادفی(همانند aloha,csma) بهترین گزینه برای زمانی است که تأخیر انتشار در مقایسه با زمان ارسال بسته، زیاد باشد. اگرچه این روش ها فارغ از تأخیر انتشار هستند ولی مشکل تصادم بسته¬ها همچنان وجود خواهد داشت که در ترافیک¬های بالا موجب کاهش گذردهی این پروتکل ها می¬گردد. از طرف دیگر افزودن ack به روش های فوق به منظور افزایش اطمینان در تحویل بسته ها و در کاربردهایی که این مسئله از اهمیت زیادی برخوردار است، موجب کاهش گذردهی شبکه به دلیل اتلاف زیاد زمان صرف شده در هنگام انتظار دریافت بسته ack می شود. لذا در شبکه های تاخیردار پیشنهاد می شود به جای استفاده از روش های مبتنی بر arq از روش های fec استفاده گردد. درکاربردهای زیر آبی نیز برای کاهش تعداد برخوردها در ترافیک¬های بالا به کمترین مقدار، می¬بایست تمهیدی اندیشیده شود تا حدالامکان از حداکثر ظرفیت کانال متناسب با ترافیک ورودی استفاده شود. لذا در این تحقیق، با تکه تکه کردن بسته های مورد نظر و استفاده از کُدگذاری جدیدی به نام fountain codes که از دسته روش های مبتنی بر fec می باشد، در الگوریتم non-persistent csma، روشی ارائه گردیده است که در آن قابلیت اطمینان دریافت بسته به طور مطلوبی بالا می¬رود. با توجه به اینکه به کمک روش کُدگذاری به کاررفته، هر تعداد دلخواه سمبل کد شده می توان ایجاد نمود، لذا متناسب با نرخ خرابی کانال می توان تعداد بسته های کد شده را تغییر داد.گفتنی است، روش ارائه شده به دلیل مقاومت در برابر خرابی کانال، در ترافیک¬های متوسط و بالا، نسبت به روش های مبتنی بر arq و fec، از گذردهی بالاتری برخوردار می باشد، همچنین تأخیر بسته های تحویل داده شده در مقصد توسط این روش نیز نسبت به روش های مبتنی بر arq بسیار کمتر است.

بررسی الگوریتمهای تقسیم پهنای باند و شبیه سازی یک روش نمونه در محیط نرم افزار opnet
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده برق و کامپیوتر 1386
  محمدرضا نصوحی   فرامرز هندسی

امروزه گسترش کاربردهای اینترنت موجب افزایش تعداد کاربران آن شده است. به نحوی که رقابت شدیدی برای استفاده از منابع موجود در سطح آن بین جریانهای داده به وجود آمده است. از طرفی برخی از برنامه های کاربردی برای داشتن عملکرد مطلوب نیازمند سهمی تضمین شده از پهنای باند هستند. بنابراین با توجه به محدود بودن منابع اینترنت، در صورتی که تخصیص منابع به جریانها به صورت عادلانه انجام نشود، افت کیفیت سرویس را در برنامه های کاربردی به همراه خواهد داشت. بخصوص در مورد شبکه های انتهایی که با پهنای باند محدودی به اینترنت وصل شده اند این قضیه آشکارتر می شود. لذا اجرای روشهای مدیریت ترافیک و تقسیم پهنای باند در شبکه ها ضروری به نظر می رسد. در این پایان نامه روشهای مختلف تقسیم پهنای باند در شبکه های داده که در سطوح مختلف انجام می شوند را بررسی می کنیم. ابتدا الگوریتمهایی که در سطح لایه شبکه اقدام به تخصیص منابع و تأمین کیفیت سرویس مورد نیاز می کنند را بررسی کرده و پس از مطالعه عملکرد آنها، چند الگوریتم در زمینه تقسیم پهنای باند که در سمت کاربران اجراء می شوند را مورد بررسی قرار می دهیم. در این الگوریتمها برای افزایش کیفیت سرویس برنامه های کاربردی و همچنین استفاده بهینه از کل پهنای باند در دسترس، اقدام به تقسیم پهنای باند بین جریانهای مختلف کاربر می شود. در این خصوص عملکرد یک الگوریتم نمونه را در محیط نرم افزار opnet شبیه سازی کرده و نتایج حاصل از آن را تجزیه و تحلیل می کنیم. همچنین در تکمیل عملکرد الگوریتم موردنظر، یک سیستم مدیریت پهنای باند مشترک طراحی و معرفی می شود. این سیستم دارای ساختاری سلسله مراتبی بوده و در دو سطح مختلف اجراء می شود. در سطح اول، تقاضای هر کاربر بر اساس پارامتر وزن آن بررسی و در صورت وجود پهنای باند کافی، پذیرفته و تضمین می شود. در سطح دوم مدیریت جریانهای یک کاربر بر اساس کل نرخ تخصیص یافته به آن انجام می شود. این مرحله از الگوریتم به صورت محلی در کامپیوتر هر کاربر پیاده سازی و اجرا ء می شود. همچنین عملکرد الگوریتم به گونه ای است که علاوه بر تضمین یک حداقل نرخ برای هر کاربر، یک نرخ اضافی نیز به صورت بهترین تلاش برای هر کاربر در نظر می گیرد. نتایج شبیه سازی الگوریتم ویژگیهای یاد شده را به خوبی نشان می دهد.

چندپخشی ویدئو با استفاده از کدگذاری چندتوصیفی و کدگذاری بدون نرخ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده برق و کامپیوتر 1394
  محمد رامین نباتی   فرامرز هندسی

انتقال ویدئو در شبکه های مبتنی بر سوئیچ بسته از قبیل شبکه اینترنت با مشکلات و چالش های متعددی روبرو است. چرا که سرویسی که شبکه اینترنت فراهم می سازد، نوعی از سرویس است که اصطلاحاً به آن سرویس بهترین تلاش گفته می شود. در این سرویس نه تنها هیچ گونه تضمینی در مورد پهنای باند، تاخیر و نرخ خطا ارائه نمی شود، بلکه این پارامترها نامشخص بوده و به صورت پویا تغییر می کنند. علاوه بر اینها مسائل دیگری از قبیل چندپخشی بهینه ویدئو دراینترنت و تقسیم عادلانه پهنای باند بین جریان های ویدئو و جریان های مربوط به کاربردهای دیگر، از جمله مسائل موجود در پخش ویدئو در اینترنت می باشند. در این پایان نامه پس از بیان مفاهیم اولیه در مورد چندپخشی ویدئو و کدگذاری چندتوصیفی و بدون نرخ، به معرفی الگوریتمی برای چندپخشی ویدئو بر روی شبکه اینترنت خواهیم پرداخت. در روش پیشنهادی تلاش شده است با استفاده از ترکیب دو کدگذاری چندتوصیفی و بدون نرخ، ضمن مقاوم سازی ویدئو در برابر گم شدن بسته ها در شبکه، امکان ارائه ویدئو با کیفیت های مختلف را برای کاربران ناهمگون موجود در شبکه فراهم نماییم. در روش پیشنهادی از تقسیم فریم های ویدئو به دو گروه فریم های زوج و فریم های فرد برای تولید دو توصیف از ویدئو استفاده شده است. همچنین برای کدگذاری بدون نرخ از روش کدگذاری raptor استفاده شده است. برای چندپخشی ویدئو نیز الگوریتمی طراحی شده است که با گرفتن فیدبک از کاربران، مقدار سربار ارسالی توسط فرستنده را با توجه به میزان خطای موجود در شبکه کنترل می نماید. در این الگوریتم تعداد پیغام های فیدبک در داخل شبکه تا جای ممکن پایین نگه داشته شده است تا باعث ایجاد ازدحام در شبکه و یا در فرستنده نشود. در پایان نتایج شبیه سازی های انجام شده نشان می دهد که در روش پیشنهادی نسبت به روش معمول چندپخشی ویدئو بر روی شبکه، بهبود قابل توجهی در میزان کیفیت ویدئوی دریافتی توسط کاربران مشاهده می-شود.

ردیابی هدف با استفاده از دست به دست دهی اجباری در شبکه های حسگر بی سیم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده برق و کامپیوتر 1388
  نادیا حاجی خیادانی   فرامرز هندسی

امروزه، شبکه های حسگر، به عنوان یک تکنولوژی جذاب، در امور تحقیقاتی و کاربردی مطرح هستند. شبکه های حسگرفرصت بی نظیری را در نظارت و کنترل محیطی از خانه های مسکونی گرفته تا شهرها و ...، فراهم می آورند. به علاوه، این شبکه ها در امور نظامی، پزشکی, محیط زیستی و ... کاربردهای مهمی دارند. یکی از مهمترین کاربردهای این شبکه ها، ردیابی اهداف وارد شونده به محیط تحت نظارت شبکه می باشد. حرکت هدف مورد نظر، در یک مسیر دلخواه، ولی پیوسته صورت می گیرد. مکان هدف، در فواصل زمانی مختلف نمونه برداری می شود و براساس این نمونه برداری ها، مسیر هدف تعیین می شود. تا کنون الگوریتم های متعددی برای ردیابی هدف در این شبکه ها ارائه شده است. از آنجا که، محدودیت منابع انرژی از مهمترین مسائلی است که در شبکه های حسگر بی سیم وجود دارد، هدف الگوریتم های مختلف، افزایش دقت و کاهش مصرف انرژی است. در اکثر روش ها یک پیشاهنگ انتخاب می شود که وظیفه پردازش و ارسال اطلاعات را بر عهده دارد. چون یک و تنها یک پیشاهنگ در هر لحظه از زمان وجود دارد، از ارسال چندین داده ی یکسان برای یک هدف، اجتناب می شود. بنابراین، مصرف انرژی در شبکه کاهش می-یابد. در الگوریتم های موجود، در بیشتر موارد، حسگری به عنوان پیشاهنگ برگزیده می شود که به مسیر هدف نزدیک تر باشد. با این حال، ممکن است پیشاهنگ انرژی کافی نداشته باشد و در نتیجه، یک دست به دست دهی باید صورت گیرد. به این ترتیب، با افزایش تعداد ارتباطات، مصرف انرژی در شبکه افزایش می یابد. از سوی دیگر، در هنگام دست به دست دهی، امکان دارد که گره مناسبی یافت نشود. بنابراین، ممکن است شبکه مسیر هدف را گم کند و در نتیجه، دقت ردیابی کاهش پیدا خواهد کرد. در این پایان نامه، سعی بر این است که علاوه بر این که ردیابی از دقت مناسبی برخوردار باشد، از هدر رفتن منابع شبکه نیز جلوگیری شود. برای کاهش مصرف انرژی، سعی می شود تا جایی که امکان دارد، گره های کمتری فعال شوند و تعداد کمتری گره با یکدیگر ارتباط داشته باشند. برای ردیابی یک هدف، در هر لحظه از زمان، تنها یک گره به عنوان پیشاهنگ، فعال است. برای انتخاب پیشاهنگ، دو فاز در نظر گرفته می شود. فاز ابتدایی که در آغاز ورود هدف به شبکه انجام می شود و فاز دست به دست دهی اجباری که هنگامی انجام می شود که، یک پیشاهنگ در شبکه وجود داشته باشد. پیشاهنگ، مسیر حرکت هدف را تخمین می زند. پیش از آن که هدف از محدوده حس کنندگی خارج شود، پیشاهنگ به پیش بینی گام بعدی آن اقدام می نماید. سپس، وظیفه پیشاهنگی را به حسگر دیگری که بتواند وجود هدف را در گام پیش بینی شده حس نماید و بالاترین سطح انرژی را داشته باشد، واگذار می نماید. به عبارت دیگر، دست به دست دهی به صورت اجباری انجام می شود. روند دست به دست دهی اجباری تا خروج هدف از شبکه ادامه پیدا می کند. با این روش، هم ردیابی دقت مناسبی خواهد داشت، هم از تعداد ارتباط ها کاسته خواهد شد. بنابراین، مصرف انرژی در شبکه نسبت به الگوریتمهای موجود کاهش خواهد یافت.

کاهش اثر تداخل در یک سیستم سیار سلولی با استفاده از شکل دادن به نماد آنتن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1377
  علیرضا ملایی   فرامرز هندسی

در این پایان نامه ابتدا سیستمهای مخابرات سیار سلولی به طور خلاصه بررسی می شوند. مفاهیم اصلی و کاربردی در اینگونه سیستمها و همچنین موانعی که در گسترش چنین سیستمهایی محدودیت ایجاد می کند، مورد بحث قرار می گیرند. سپس با توجه به تصادفی بودن قسمت اعظم پدیده های موجود در مخابرات ، مروری به فرایندهای تصادفی و انواع آن می شود. بعد از آن بعنوان کاربردی از این فرایندها به خلاصه در مورد سیستمهای صف بحث خواهد شد. به دنبال آن، انواع مدلهای ترافیکی و همچنین روشهای محاسباتی در ترافیک مورد بحث قرار خواهد گرفت . سپس در مورد ظرفیت در سیستمهای سلولی، روشهای افزایش آن و اینکه کاهش اثر تداخل هم ارز با افزایش ظرفیت می باشد، بحث خواهد شد. پس از آن روشهای مختلفی برای کاهش اثر تداخل بررسی و مقایسه شده و پیشنهاد جدیدی جهت کاهش اثر تداخل مطرح می گردد. در پایان روش پیشنهاد شده که عبارت است از کاهش اثر تداخل با توجه به ترافیک منطقه ای با تغییر شکل دادن نماد آنتن، توسط شبیه سازی بررسی گردیده و نتایج این روش ارائه می گردد. در مقایسه با روشهای دیگر کاهش تداخل بنظر می رسد که این روش ، روش موثری در کاهش تداخل باشد. در آخر پیشنهاداتی برای ادامه کار داده می شود.

نقد و بررسی رمزنگار des
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1368
  فرامرز هندسی   محمدرضا عارف

دراین رساله به نقد و بررسی یکی از مهمترین رمزنگارهای داده های کامپیوتری (des) می پردازیم . بدین منظور نخست ساختار رمزنگار فوق را معرفی نموده و خواص مطلوب و نامطلوب آنرا مورد بررسی قرار می دهیم. سپس با بیان مسئلهء امضاء دیجیتال، چند روش مناسب بهره گیری از des درامضاء دیجیتال را معرفی می نمائیم.همچنین حملات وارد بر des را بیان نموده و با معرفی جملهء جدیدی بر سیستم فوق، سعی در شکستن آن می نمائیم. در انتها، الگوریتم جدید fde را بمنظور برطرف نمودن نواقص des و بهره گیری از مزایای آن، طراحی می نمائیم.

تحلیل رمزنگار ‏‎fde‎‏ و پیاده سازی نرم افزاری سریع آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1380
  علیرضا شفیعی نژاد   فرامرز هندسی

‏‎fde‎‏ یک رمزنگار قالبی کلیدمتقارن می باشد. این رمزنگار ساختار شبه ‏‎des‎‏ دارد و طراحی آن عمدتا با هدفهای افزایش کلید به 128 بیت، پیچیده کردن الگوریتم تولید کلید، اصلاح تابع دور و موازی سازی محاسبات عمل رمز انجام گرفته است. در تابع دور ‏‎fde‎‏ از هشت عدد جعبه جانشینی ‏‎sbox‎‏ با اندازه 4*6 برای انجام عمل درهمریزی استفاده شده است. این ‏‎sbox‎‏ ها در طراحی اولیه مشخص نشده اند.

تعویض کانال اجباری با تاخیر کم در سیستمهای سلولی دیتا
thesis 0 1380
  نغمه السادات مویدیان   فرامرز هندسی

یکی از فاکتورهای مهم در کیفیت سرویس دهی تامین ارتباط با تاخیر کم در شبکه های بی سیم واحد سیار می باشد. هدف از ارتباط کم تاخیر ایجاد یک سرویس فاقد مختل شدگی برای واحد سیار می باشد. تاخیر در سرویس می تواند ناشی از تعویض کانال در حین یک ارتباط فعال باشد. به منظور جلوگیری از اختلال روشهای متعددی ذکر شده است. در اغلب روش ها سعی بر این است تا از گم شدن بسته های دیتا در زمان تعویض کانال جلوگیری شود . این کار با ذخیره بسته های دیتا در ایستگاه سرویس دهند اول و ارسال مجدد آنها به ایستگاه سرویس دهنده جدید واحد سیار صورت می گیرد. با این روش هر چند از گم شدن بسته های دیتا جلوگیری می شود ولی باعث ایجاد تاخیر در دریافت بسته های دیتا در واحد سیار می گردد. در این پایان نامه سعی بر این است تا علاوه بر رفع مشکل اختلال در زمان تعویض کانال که شامل جلوگیری از گم شدن بسته های دیتا و تاخیر کم در ارسال بسته های دیتا می باشد، از هدر رفتن منابع شبکه نیز جلوگیری شود. در این روش در ابتدا مسیر حرکت واحد سیار دنبال می شود و در نزدیکی مرز سلول ، سلول بعدی تخمین زده می شود.سپس بسته های دیتا کمی قبل از ورود واحد سیار به سلول جدید ، به ایستگاه اصلی این سلول تحویل داده می شود. بدین سورت قبل از ورود واحد سیار به سلول جدید بسته های دیتا به این سلول ارسال شده است. سپس واحد سیار اجازه پیدا می کند تا با این سلول تعویض کانال کند. به عبارت دیگر تعویض کانال بصورت اجباری انجام می شود. با این روش نه تنها از تاخیر و گم شدن بسته های دیتا جلوگیری می شود، بلکه از هدر رفتن منابع شبکه نیز جلوگیری بعمل می آید.

تغییر ناحیه تحت پوشش سلولها به روش کنترل توان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1362
  خاطره قاسمی   فرامرز هندسی

در این پایان نامه ابتدا به مروری کامل بر انواع روشهای دسترسی چند گانه در سیستمهای سلولی بویژه سیستمهای دسترسی چند گانه با تقسیم کد و جنبه های مختلف طراحی سیستمهای مبتنی بر آن در فصل دوم می پردازیم. در فصل سوم اهمیت کنترل توان به عنوان روشی برای کاهش تداخل در سیستمهای سلولی بخصوص در سیستمهای سلولی مبتنی بر تقسیم کد بررسی شده وانواع روشها و الگوریتمهای کنترل توان و نحوه کنترل توان در سیستم ‏‎is-95‎‏ ارائه می شود. فصل چهارم به روشهای توزیع دینامیکی کاربران در سطح شبکه اختصاص دارد . چند نمونه از الگوریتم های تغییرناحیه پوشش سلولها ارائه شده و در انتها ی آن الگوریتمی جدید برای کنترل توان و توزیع کاربران موجود در شبکه در ارتباط معکوس پیشنهاد خواهد شد. نتایج شبیه سازی الگوریتم پیشنهادی در فصل پنجم مورد بررسی قرار می گیرد . نشان داده می شود که با استفاده از این الگوریتم مقدار سیگنال به تداخل که معیار کیفیت ارتباطها در نظر گرفته شده است در تمام سلولهای موجود در سیستم تقریبا یکسان شده و در صورت لزوم با غیر فعال کردن تعدادی از کاربران سیستم کیفیت ارتباطها مشابه و از حد مطلوبی بالاتر می رود. میزان خطای بیت به عنوان معیار دیگری برای کیفیت ارتباطها در نظر گرفته شده و در نهایت نشان داده می شود که با اعمال این الگوریتم ، می توان نواحی جغرافیایی که دارای کاربران غیر فعال بیشتری است را مشخص کرده و برای آن مناطق تقاضای ایستگاه ثابت اضافی نمود.

بررسی و ارزیابی پروتکل های چند پخشی امن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1380
  پژمان اسلامی   فرامرز هندسی

امروز با توسعه روزافزون کاربردهای شبکه ضرورت صرف جویی در پهنای باند مضاعف شده و در این راستا سرویس چند پخشی جایگاه ویژه ای یافته است بطوریکه برقراری امنیت در کاربردهای بر اساس این سرویس اجتناب ناپذیر است. تاکنون چندین پروتکل چند بخشی امن پیشنهاد شده است. با توجه به تنوع پروتکل های پیشنهاد شده بررسی و مقایسه پروتکل ها ضروری به نظر می رسد تا بتوان برای هرکاربرد مناسب ترین پروتکل چند پخشی امن را بکار برد. در این راستا این پایان نامه به بررسی و ارزیابی پروتکل های چند پخشی امن می پردازد در میان پروتکل های ارائه شده برای حل مسئله چند پخشی امن ‏‎iolus‎‏ از ویژگیهای متمایزی برخوردار است که در این پایان نامه مورد بررسی قرار می گیرد. با این حال دراین پروتکل محدودیتهای قابل ملاحظه ای وجود دارد . در ‏‎iolus‎‏ امکان اینکه اعضای یک گروه چند پخشی بتوانند اصالت مبدا داده ها را وارسی و تایید کنند وجود ندارد در حالیکه در بسیاری از کاربردها نیاز به احراز اصالت مبدا داده ها می باشد. همچنین در این پروتکل هیچ مکانیزمی برای کاهش و جلوگیری از حملات سیلاب و تکرار داده ها وجود ندارد یکی از محدودیتهایی که در این پروتکل وجود داد این فرض است که بعضی از عناصر گروه ( به نام ‏‎gsi‎‏ها ) فقط زمانی می توانند گروه را ترک کنند که هیچ ‏‎gsi‎‏ فرزندی نداشته باشند در این پایان نامه برای مشکلات ذکر شده فوق راه حلهایی ارائه می شود