نام پژوهشگر: محمد تقی سبحانی

اندیشه های کلامی زید بن علی بن الحسین علیهم السلام
thesis سایر - دانشکده علوم حدیث 1390
  عبدالمجید اعتصامی   محمد تقی سبحانی

موضوعی که در این نوشتار مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته شده اندیشه های کلامی زید بن علی بن الحسین (علیهما السلام) در منابع مختلف شیعه، اهل تسنن, زیدیه وآثار منسوب به زید است. این مجموع? علمی تحقیقی بر آن است تا با انعکاس دیدگاه ها و باورهای کلامی زید از منابع پیش گفته، نظریه ها و اندیشه های ادعا شده در مورد زید را گرد آوری و بررسی کرده, زمینه را برای بررسی صحت و سقم این مدعیات فراهم سازد. با گردآوری چنین مجموعه اندیشه هایی از زید بن علی (علیه السلام)، می توان اصالت و یا عدم اصالت اندیشه های فرقه زیدیه و حتی برخی از اندیشه های شیعه و اهل سنت را مورد واکاوی قرار داد و در مورد اعتقادات و اندیشه های خود زید بازنگری مجدد نمود. برای پیش برد چنین هدفی، یعنی ارائه اندیشه های زید، آشنایی بیشتر با شخصیت فردی، علمی و اجتماعی زید و هم چنین آشنایی اجمالی با اوضاع جامعه در عصر زید قابل و لازم بررسی است؛ به خصوص که زید شخصیتی شهیر به لحاظ علمی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی بود و به علت انتساب به اهل بیت علیهم السلام مورد توجه خاص کثیری از مسلمانان من جمله مردم عراق بود. شخصیت های مهمی که هم عصر یا نزدیک به عصر حیات زید بودند و نیز قیام های شیعیان در آن دوران بر اهمیت و حساسیت دوران شکل گیری اندیشه های زید و حرکات سیاسی اجتماعی او می افزاید. با توجه به بعضی از قرائن تاریخی و روایی می توان ادعا نمود که زید در تشخیص مصادیق امامان و بعضی از مقامات امام با تردید و جهل مواجه می شود، ولی روی هم رفته او برای اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم) جایگاه ویژه ای معتقد است و در منابع شیعی و بیشتر در آثار او مشاهده می شود که او به منصوص بودن, افتراض طاعت برای امام, عصمت بعضی از امامان و مقام اصطفای الهی برای امام وبرائت از دشمنان اهل بیت علیهم السلام معتقد است به خلاف آن چه که منابع اهل سنت درمورد او ادعا کرده اند. قرائن زیادی که از منابع شیعی، زیدی و آثار زید استخراج شده ، نشان می دهد که شخصیت اعتقادی زید در این منابع، با شخصیت اعتقادی او در منابع اهل سنت، اختلاف اساسی دارد و چنین اختلافی در مقایسه با منابع شیعی و زیدی کمتر به چشم می خورد. تقریبا همه منابع در این امر با هم مشترکند که زید با اندیشه های مرجئ? زمان خود, جبریه, مفوضه و خوارج، علی رغم ارتباط با آن ها کاملا مخالف است. برخی منابع ادعا دارند که بعضی از اندیشه های کلامی زید مثل امر به معروف و نهی از منکر و یا اعتقاد به امامت مفضول، با عقاید معتزله هم خوانی دارد و لذا در تأثیر و تأثرات بین او و اهل اعتزال اقوال مختلفی نقل شده است. همین مسأله در مورد بعضی از آراء فقهی او و تعاملات او با امثال ابوحنیفه مطرح است.

منابع علم امام علیه السلام و پاسخ گوئی به شبهات پیرامون آن
thesis سایر - دانشکده علوم حدیث 1390
  مححد تقی شاکر اشتیجه   رضا برنجکار

چکیده: بدون شک امامان شیعه بنابر عقید? شیعه وسنی دارای مرجعیت دینی می باشند، اما شیعه معتقد است مرجعیت دینی و علمی پس از پیامبر تنها در اختیار ایشان می باشد، مهمترین سوالی که در اینجا مطرح می شود چرائی و دلیل این گفتار و ادعا است . شیعه با توجه به نقش امام پس از پیامبر خاتم که نقش هدایتی گسترده ای است و از ظاهر تا باطن جامعه و افراد آن را در بر می گیرد امام را دارای ارتباط و آگاهی از منابع عظیم الهی می داند، و دانش او را فراتر از علم عادی، دارای مجاری و مبادی غیبی و لدنی میداند . قرآن و روایات دلالت بر اثبات دیدگاه اتصال علم امام به خداوند سبحان می نمایند . سرچشمه و منابع علم امام گسترده و متعدد هستند که از مهمترین آنها روح القدس، جامعه ، مصحف فاطمه سلام الله علیها، صحف و کتب انبیاء ، عمود نور ، الف باب ، تحدیث ( نقر و نکت ) ، قرآن ، اسم اعظم می باشند امام بهره مند از روح بلند و مقدسی از جانب خداوند می گردد که این عطی? الهی امام را در انجام وظایف و شئون الهی او و ارتباط با ملکوت و آگاهی از حقایق پنهان و دریافت کامل شریعت محمدی در جهت هدایت رسانی یاری می کند . مطابق رهنمود آیات وروایات علم به احکام و حلال وحرام و همچنین علم به قرآن توسط پیامبر اکرم صلوات الله علیه وآله وسلم به ائمه اطهار منتقل گردیده است، لذا نقش امام نسبت به این علوم، نقشی تبیینی تفسیری و امام شاخصی برای رفع اختلافات و بروز علوم انتقالی از پیامبر می باشد. امام علاوه بر جایگاه کمال بخشی و تحقق بخشیدنِ استمرار ختم نبوت، نقش هدایت خاص یا همان امامت به معنای ویژ? آن را هم بر عهده دارد که این لذا امامت با ختم نبوت نه تنها تعارضی ندارد بلکه لازم? خاتمیت وجود و تبلور امامت می باشد . جایگاه و شان هدایتی مخصوص امام اقتضای علم و آگاهی مناسب با آن را می نماید. روایات ارتباط با ملائکه و طرق دیگر مجاری علم امام را در همین راستا تبیین نموده اند، مسائلی همانند شهود و عرض? اعمال به امام و خبر رسانی روزان? که آیات و روایات بر آن تاکید می کنند از مصادیق جریان این هدایت و نقش امام در آن می باشد. آیات استدلال شده بر نفی علم غیب در قرآن برای انبیاء و ائمه نیز با تمسک به قرائن متصل و منفصل آیات بر نفی علم غیب ذاتی و استقلالی واصیل دلالت می نماید، چرا که از جانب دیگر آیات و شواهد روائی و تاریخی فراوانی بر آگاهی انبیاء و ائمه علیهم السلام از غیب دلالت می کنند . کلید واژه ها : روح ، ملک ، شاهد ، هدایت ، علم غیب ، خاتمیت

معناشناسی علم در قرآن با تاکید بر حوزه های معنایی
thesis سایر - دانشکده علوم حدیث 1390
  شعبان نصرتی   هادی صادقی

معناشناسیِ همزمانی، بر اساس نسبت های بینامتنی، واژگان مرتبط را تحلیل می کند. نسبت های راهگشا در معناشناسی همزمانی علم عبارتند از: نسبت صرفی، نحوی، همنشینی، جانشینی و تقابل. نسبت های صرفی و نحوی مشخص کننده انواع عالمان ـ خدا، انسان، فرشته، جنّ، حیوانات، موجودات بی-جان ـ متعلق علم، رابطه تعلیمی بین عالمان، مواد و شیوه های تعلیم است. همنشین های علم، به همنشین های توصیفی، ابزاری، تأثیرپذیر و تأثیرگذار تقسیم می شود. همنشین های توصیفی ـ احاطه، وسعت ـ مولفه های لازم برای تحقق علم را بیان می کنند. قلب، فواد، سمع و بصر همنشین های ابزاری علمند. این ابزار در سه سطح ابزار حسی ـ عین، اذن ـ ، ابزار عقلی حسی ـ سمع، بصر ـ و ابزار روحانی ـ قلب، فواد ـ نمود دارند. ایمان و واژگان مرتبط مهمترین همنشین تأثیرگذار و تأثیر پذیر علمند. جانشین های علم، هرکدام اشاره به لایه ای از معنایی علم دارند. عقل مهمترین جانشین علم است که علاوه بر معنای معرفتی، منبع علم نیز به حساب می آید. برای فهم درست معنای علم در نسبت مقابل ها، مقابل های علم و جانشینان آن بررسی می شود. جهل و ظن سهم ویژه ای به خود اختصاص می دهند. در تحلیل معناشناختی، جهل مقابل عقل و ظن لایه ای از علم است.

گستره علم امام در مقایسه روایات اصول کافی و بصائر الدرجات
thesis سایر - دانشکده علوم حدیث 1390
  عبدالرضا حمادی   محمد تقی سبحانی

از جمله مباحث امامت بحث از علم امام و گستره دانش اوست. این بحث همواره در طول تاریخ مورد بررسی دانشمندان شیعه بوده و کتاب های متعددی در این زمینه تالیف گردیده است. از جمله تالیفات روایی عصر غیبت صغرا دو کتاب بصائر الدرجات صفار و کتاب الحجه از مجموعه الکافی کلینی می باشد. بررسی دیدگاه این دو مولف نقش مهمی در شناخت فکری حوزه حدیثی قم ایفا می کند و برداشت اصحاب از روایات این موضوع را روشن می سازد. علی رغم ادعای برخی از مستشرقان، مقایسه میان دیدگاه این دو مولف نشانگر همسویی فکری ایشان است. گستره دانش امام یکی از بحث های جنجالی در مباحث امامت میان امت اسلامی و پیروان مکتب تشیع به شمار می رود. صفار و کلینی که میراث داران حوزه حدیثی قم می باشند با جمع آوری روایات این موضوع، دانش امام را در گستره خلقت و تقدیرات معرفی کرده اند. علم به حقایق گذشته، اتفاقات زمان حال و دانش تقدیرات آینده مجموعه ای پهناور از حقایق را تشکیل می دهند که در مجموعه علوم آل محمد: جای می گیرد. این دانش برگرفته از افعال خداوند متعال است و هر آنچه تحقق عینی یا تقدیری می یابد در صورت نیاز خداوند ائمه: را از آن آگاه می کند اما امام بر علم ذاتی پروردگار احاطه نمی یابد و همچنین، دانشی ذاتی از خود ندارد لذا علم غیب از ایشان نفی شده است. کلینی با ارائه نمونه هایی از این دست روایات در الکافی جهت اثبات چنین دانشی برای اهل بیت: تلاش کرد. در حالی که صفار به صورت تفصیلی روایات علم امام را جمع آوری نموده بود و یک روایت را با اسناد مختلف ارائه کرد تا موجبات وثوق به آنها را فراهم نماید. مجموعه روایات کافی در این بحث 85 حدیث و روایات بصائر الدرجات بالغ بر 423 حدیث می باشد. این پژوهش دیدگاه برخی در زمینه اختلاف میان دو کتاب کافی و بصائر الدرجات را نفی کرده و بر این نکته تاکید می کند که نه تنها کلینی از گفتمان حوزه حدیثی قم دست برنداشت بلکه آن را به گونه ای نظام مند و در قالبی جدید ارائه کرد. در این پژوهش تلاش شد تا چینشی جدید از روایات این بحث بر مبنای متعلق های علم ارائه گردد. این چینش برگرفته از روایات گستره علم بوده و معیار واحدی برای مقایسه باب ها و روایات دو کتاب فراهم می نماید. کلید واژه ها: گستره علم امام، علم امام، دیدگاه صفار در بصائر الدرجات، دیدگاه کلینی در الکافی، مقایسه دیدگاه کلینی و صفار.

نقش عناصر تاریخی در تبیین عقائد اهل بیت با بررسی مورد امامت
thesis سایر - دانشکده علوم حدیث 1391
  سید مصطفی مطهری   محمد تقی سبحانی

چکیده: بی تردید ارائه وتبیین آموزههای عمیق اسلام که ریشه درکتاب و سنت دارند، نیازمند بستری مناسب است که تحقق آن در ارتباط مستقیم باهمسویی یاعدم همسویی عناصر تاثیرگذار تاریخی است. وجود و تاثیر عناصر تاریخی یا همان اجزاء سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی اثر گذار برروند ارائه محتوا یعقائد شیعی وتبیین آن در دوره های مختلفی از حیات پیامبر وامامان، برعرضه دستگاهی معرفتی که تبیین معارف آن از یک سیر اجمالی تفصیلی و بدون پیدایش تغییر درمبانی آن برخوردار است، مهر تایید می نهد. براین اساس اندیشه های ناب اعتقادی شیعی بی آنکه بر آمده از امری خارج ازقرآن و سنت نبوی باشد و بالحاظ تمامی شئون آن تبیین شده است. در برابراینمهم، قضاوتیناتمامدرروشواستناد، ازدیربازتلاشداردتاچنینبنمایدکهاندیشههایبنیادینشیعیبرگرفتهازپدیدههایتاریخیمحضوبدونبنیانمرصوصاست. طرفداریازایندیدگاهرادردورهمعاصربرخینواندیشانونیزگروهفراوانیازمستشرقینبرعهدهدارند. نوشتهپیشروبراساسنظرنخستودربرابرنظردومـواشارهایگذرابهبرخیآثارقائلینبهآنـاستوارگردیده، تابابررسیعناصرتاریخیوچگونگیاثرگذاریآندرتفصیلیشدنتبیینعقائداهلبیت، فرایندنشرمعارفایشانرابهنمایشبگذارد.

بررسی شخصیت علمی و اندیشه کلامی محمد بن سنان
thesis سایر - دانشکده علوم حدیث 1391
  امیرعطاالله جباری   محمد علی مهدوی راد

چکیده محمد بن سنان از اصحاب امامان کاظم، رضا و جوادع است. از او 975 روایت در کتب اربعه نقل شده است که وی را در زمر? روایان پر حدیث شیعه قرار می دهد. دربار? او نظرات متضادی وجود دارد؛ به گونه ای که برخی دانشمندان تضعیفش کرده و به مجرد حضور نامش در سند حدیث، آن را ضعیف و غیر قابل استناد می دانند. در مقابل، دانشمندان دیگر با بیان ادله و شواهدی، تضعیف او را نادرست و وی را از اصحاب ویژ? ائمه ع به شمار می آورند؛ از این رو بایسته است جایگاه و شخصیت رجالی او را روشن کنیم. با بیان دیدگاه های دانشمندان رجال دربار? محمد بن سنان و تحلیل دلائل تضعیف و توثیق او و ارائه دلائل و شواهدی تازه، نادرستی اتهام ها و توثیق وی را به نظاره می نشینیم. آن گاه با ارائه دلائلی مشخص می کنیم که روایات هر راوی بیانگر دیدگاه های اوست، و می توان از راه روایت ها به اندیشه ها و اعتقادات هر راوی پی برد؛ بنابراین با مراجعه به روایت های محمد بن سنان از دیدگاه ها و اندیشه های او آگاهی می یابیم. به این منظور، به روایات اخلاقی و فقهی ابن سنان در کتب اربعه مراجعه کرده، نشان می دهیم که او انسانی پای بند به احکام و دستورات عملی دین و فردی شریعت مدار بوده است. در ادامه با بررسی روایت های اعتقادی محمد بن سنان در منابع و جوامع متقدم حدیثی شیعه که روشن شدن دیدگاهش در موضوعات گوناگون کلامی و اعتقادی را در پی دارد، نادرستی اتهام غلو به وی ـ که اصلی ترین دلیل تضعیف اوست ـ آشکار می شود. آن گاه با جستاری در این آموزه های اعتقادی، مشخص می کنیم که دیدگاه سایر اصحاب جلیل القدر و ثقه، با نظرات او هم سو بوده و در یک راستا قرار می گیرد. در پایان نیز با جمع بندی نتایج به دست آمده در این پژوهش، در کنار نشان دادن جایگاه ممتاز محمد بن سنان نزد امامان و اصحاب خاص ایشان، توثیق و جلالت قدر او و دیدگاه های درست او را نتیجه می گیریم.

بررسی آراء اندیشمندان ایران در زمینه جهتداری علوم بعد از انقلاب اسلامی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  حسین سعدابادی   محمد تقی سبحانی

مسئله «جهتداری علم» از آن رو که یکی از مهمترین مسائل زیر بنایی در راستای مباحث «علم دینی» به شمار می رود از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این پژوهش سعی شده است تا با بررسی آراء و نظرات تعدادی از اندیشمندان مطرح بعد از انقلاب اسلامی یعنی آیت الله جوادی آملی، حجت الاسلام و المسلمین میر باقری و دکتر سروش درباره جهتداری علم، گامی هر چند کوتاه در زمینه تبیین مسئله جهتداری برداشته شود. در این تحقیق بیان خواهد شد که علی رغم اختلاف اساسی این اندیشمندان در برخی مبانی، همگی قائل به بحث جهتداری علم و لو به صورت اجمالی هستند؛ یعنی هر سه نفر برخی از امور پیشینی را به نحوی دخیل در علوم می دانند و سخنان ایشان دال بر این مدعاست. از جمله هر سه اندیشمند مذکور قائل به تأثیر گذاری شخصیت عالم در علم هستند. همچنین محیط تولید علم را در آن موثر می دانند. ایشان فرضیه ها را نیز از جمله اموری می دانند که در علم تاثیر می گذارد. از نگاه افراد مورد بررسی، فلسفه ای که عالِم به آن معتقد است نیز در علم تاثیرگذار است. در بین اندیشمندان مذکور تنها آقای میرباقری به تقدم اراده و اختیار فرد بر علم قائل است و بر آن تاکید دارد اما دیگر اندیشمندان نظر متفاوتی دارند. از دیگر نتایج این تحقیق این است که برخی از اندیشمندان مورد اشاره گاهی راجع به علم مطلوب در نظر خود سخن گفته اند و گاهی نیز راجع به علوم موجود مطالبی را بیان نموده اند و همین مطلب باعث شده تا در ظاهر نوعی دوگانگی و ناسازگاری در سخن ایشان بروز نماید که البته با توجه به مطلب مذکور (تفاوت علوم مطلوب و علوم موجود) این ناسازگاری بر طرف خواهد شد. و با توجه به همین مطلب آن دسته از مطالبی که در تضاد با مسئله جهتداری علم هست نیز مخلّ برای مسئله جهتداری نخواهند بود.

آراء و اندیشه های کلامی فضل بن شاذان
thesis سایر - دانشکده علوم حدیث 1390
  محمد سودی   محمد تقی سبحانی

بررسی اندیشه های متکلّمان بزرگ جهان تشیع، از جهات مختلفی حایز اهمیّت می باشد؛ چراکه این بررسی ها در وهل? نخست، راه پیموده شده توسط بزرگان را به دیگران می نمایاند و از دیگرسو، مسیر باقی مانده نیز روشن می شود. در مرحل? بعد، این بررسی ها به ما این امکان را می دهد که آگاهی از میزان پیشرفت علم کلام در زمان های مختلف و شیوه های متفاوت ارائه شده در هر زمان را به دست آوریم. در میان متکلمان بزرگ، اندیشمندان دور? حضور، به دلیل هم عصریشان با اهل بیت رسول خدا(ص) و عرض? دیدگاه های خود و دیگران به محضر حضرات معصومین(ع) و هم چنین به دلیل این که بسیاری از مسایل اولیّ? کلامی توسط آنها مطرح شده و یا مورد نقد و بررسی قرار گرفته است، در مقایسه با سایر اندیشمندان و متفکران حوز? علم کلام، از جایگاه ویژه ای برخوردارند. از این رو ما نیز درصدد برآمدیم تا با بررسی دیدگاه ها و اندیشه های کلامی یکی از این بزرگواران؛ یعنی جناب فضل بن شاذان(ره)گامی در این مسیر برداریم. بررسی اندیشه های کلامی جناب فضل بن شاذان (سوای موارد یاد شده) از جهت دیگری نیز دارای اهمیّت می باشد. او به گفت? خود، پرورش یافت? مکتب دو گروه از بزرگان اصحاب ائمه(ع) می باشد. گروه نخست متکلّمان زبردست و حاذقی چون هشام بن حکم و یونس بن عبدالرحمن است و گروه دوّم، محدّثان ارجمندی چونان أبن أبی عمیر، صفوان بن یحیی و ابن فضال می باشد. آشنایی با این بزرگواران و شاگردی در محضر و مکتب ایشان، از فضل متکلّمی ساخت که تمامی افکار و اعتقاداتش مطابق با اندیشه های امامان بزرگوار(ع)است. در نوشتار حاضر ضمن آشنایی اجمالی با زندگانی و شخصیّت علمی جناب فضل (ره)، با بررسی روایاتی که فضل به عنوان راوی در سند آن روایات قرار دارد، و همچنین با بررسی آثار کلامی منسوب به ایشان، با آراء و اندیشه های کلامی وی در مورد توحید، نبوت، امامت و فلسف? احکام آشنا خواهیم شد.

بررسی تطبیقی مسأله بداء در مدرسه کوفه و بغداد
thesis سایر - دانشکده علوم حدیث 1391
  یوسف مکتوبیان   محمد تقی سبحانی

بداء یکی از مهمترین آموزه های اعتقادی دین اسلام است تا جائی که در برخی از روایات، به عنوان شرط بعثت انبیاء معرفی شده است. اختلاف فراوانی که در باره ماهیت این مسأله بین متکلمان است، تعریف آن را بسیار دشوار می سازد. متکلمان مدرسه کوفه که مستقیماً از نعمت مصاحبت با منبع وحی برخوردار بوده، دیدگاهی متناسب با دیدگاه معصومین? داشته اند و برآن بودند که نسخ همان بداء است. اما متفکرین مدرسه بغداد به علت فاصله زمانی با عصر حضور و نیز به واسطه حاکمیت تفکرات معتزله، با تأویل آیات و روایات به باور بداء به معنی ظهور و اظهار از طرف خداوند و همسانی بداء با نسخ گرویدند به طوری که در مورد تساوی بداء با نسخ میان اندیشمندان امامیه در بغداد و معتزله تفاوتی به چشم نمی خورد و هر دو برای وقوع نسخ و بداء شروط چهارگانه ای را بیان می نمایند. پژوهش حاضر بر آن است تا با رویکردی تاریخی به بررسی تطبیقی بین این دو دیدگاه پرداخته و با استفاده از کتب آنان و روایاتی که نقل نموده اند به بیان اندیشه آنان بپردازد. نویسنده بر آن است تا بدین طریق، ماهیت بداء را از دیدگاه معصومین معرفی کند و با مقایسه نظرات متکلمان شیعه با متکلمان معتزلی به میزان تأثیر حرکت اعتزال بر کلام شیعه پی ببرد.

بررسی تطبیقی مسئله عقل و وحی در مدرسه کوفه و بغداد
thesis سایر - دانشکده علوم حدیث 1390
  سیداحمد حسینی بهارانچی   محمد تقی سبحانی

چکیده پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی مسئله عقل و وحی در دو مدرسه کوفه و بغداد می‏پردازد و بر آن است تا با رویکرد تاریخی بین این دو مدرسه مهم شیعه که اندیشه‏های آنها از قرن دوم تا پنجم بر افکار جامعه تشییع حکم فرما بود مقایسه‏ای انجام دهد. در سرتاسر این تحقیق و در گزارش هر دو مدرسه، دو مسئله مهم پی‏گیری شده است: 1- جایگاه عقل در نزد اندیشمندان این دو مدرسه، 2- بررسی آراء این اندیشمندان دربار? نحو? تعامل عقل و وحی. متکلمین کوفه که عمدتاً شاگردان امام باقر، امام صادق و امام موسی کاظم: هستند مستقیماً از نعمت مصاحبت با منبع وحی برخوردار بودند؛ اما این نکته آنها را از فعالیتهای عقلانی باز نمی‏داشت و در بسیاری از گزارشهای رسیده دربار? فعالیتهای کلامی آنها و همچنین در روایاتی که خود راوی آن هستند عقل گرایی و خردورزی به وضوح نمایان است؛ اما نکت? ویژه‏ای که در این مدرسه به چشم می‏خورد قائل بودن اندیشمندان آن به حجیت توأمان عقل و وحی است به این معنی که آنها برای عقل در مسائل اساسی کلامی حجیت ذاتی و استقلالی قائل بوده، اما معتقد به حجیت انحصاری آن نیستند بلکه معتقدند عقل برای رسیدن به هدف خویش نیاز دارد تا دست تمنا به سوی وحی در زمین? مواد مورد نیاز برای خردورزی و حتی گاهی در کیفیت و نوع استدلال دراز نماید و در غیر این صورت اگر چه رسیدن به سرمنزل مقصود برای او غیر ممکن و محال نیست لیکن راهی پر خطر و پرفراز و نشیب است. و اما در مدرسه بغداد شرایط اجتماعی و جایگاه تفکرات شیعه در بین مسلمانان به گون? دیگری رقم ‏خورد. متفکرین این مدرسه به علت داشتن فاصل? زمانی با دوران حضور ائمه: و نیز به واسط? حاکمیت تفکرات معتزله در آن دوران بر قاطب? مسلمین، تفکرات شیعه و متفکرین آن با معتزله و دیگر تفکرات مطرح در آن دوران در رقابتی تنگاتنگ به سر می‏بردند. از این روی اندیشمندان تشیع در مدرسه بغداد که مهمترین آنها مرحوم شیخ مفید، سیدمرتضی و شیخ طوسی هستند تمام تلاش خود را به کار می‏گرفتند تا در عین حفظ کیان تشیع و تبیین و دفاع از آموزه‏های آن(نقل‏ها و گزارشات رسیده از ائمه) به گونه‏ای با تفکرات حاکم تعامل برقرار نموده و عقلانی بودن آموزه‏های تشیع را در مباحث و مناظرات خود اثبات و تبیین نمایند. همین أمر باعث شد آنها دیدگاه خود در باب عقل و وحی را به گونه‏ای تبیین و مطرح کنند که متناسب با زبان علمی آن دوره باشد. به عبارت دیگر آنان در اصل نظریه‏ی عقل گرایانه‏ی شیعه تغییری ندادند بلکه با محدود ساختن دایره حجیت وحی در حوزه‏ی عقاید، زمینه‏ی حضور منابع وحیانی در کلام شیعه را کم رنگ کردند. به همین جهت در دو مدرسه‏ی کوفه و بغداد، عقل و وحی حجیت دارند لکن در میزان حجیت و همچنین نحوه‏ی استفاده‏ی دانشمندان این دو مدرسه از این دو منبع شناخت، اختلافات زیادی دیده می‏شود. ریشه‏های احتمالی این تفسیر حداقلی از جانب متکلمان بغدادی شیعه را اینگونه می‏توان برشمرد: ممکن ساختن برقراری ارتباط با اندیشه‏های رقیب به ویژه معتزله در زمانه‏ی حاکمیت اندیشه اعتزالی و انزوای کلام شیعه، کم رنگ شدن نظریه‏های متکلمین نخستین(در عصر حضور) و فقدان پشتوانه‏های نظری کافی برای حمایت و دفاع از دیدگاه آنان، فقدان فعالیتهای جدی حدیث پژوهی توسط اندیشمندان این مدرسه، پیچیدگی و دشواری نظریه‏های متکمان کوفه و فقدان زمینه‏های مناسب در آن عصر برای بازخوانی و تشریح آنها. تذکر این نکته به جا است که متکلمین بغداد در نوع برخورد با میراث به جای مانده از مدرسه کوفه رویه‏ای واحد نداشتند و به عنوان مثال شیخ مفید نسبت به سید مرتضی از این آموزه‏ها در تبیین‏های کلامی خویش بیشتر استفاده می‏کرد و به نوعی می‏توان گفت روش او به روش متکلمین کوفه نزدیک‏تر است؛ اما سید مرتضی جدای از مظنون بودن به بسیاری از گزارشهای رسیده از این مدرسه تحت عنوان عدم حجیت خبر واحد، ظاهر بسیاری از روایاتی نیز که صدور آن از جانب معصوم برای وی به اثبات رسیده بود را به خاطر هماهنگ نبودن با هندسه معرفتی مورد نظر خود به تأویل می‏برد. کلید واژه: عقل، وحی، مدرسه‏های کلامی، مدرسه کوفه، مدرسه بغداد، تعامل عقل و وحی

مقامات ائمه ع در مدرسه حدیثی کلامی قم(با تکیه بر آراء صفار، ابن ولید و صدوق)
thesis سایر - دانشکده علوم حدیث 1391
  جواد عابدی   محمد تقی سبحانی

چکیده از مسائلی که بین دانشمندان شیعه در اندیشه‏ی امامت مورد اتفاق می باشد با تعبیر شرائط و ارکان امامت یاد می شود. اما فراتر از این مسائل مورد اتفاق، ویژگی هایی برای جایگاه ائمه? در برخی روایات و آثار علمای شیعه نقل شده که بعضی از بزرگان علمی جزئیاتی از این گونه مطالب را نپذیرفته و به ظاهر محل اختلاف است. از این گونه ویژگی ها به مقامات و شئون ائمه? تعبیر می گردد. در بین اندیشمندان امامیه, صفار و شیخ صدوق با نقل روایات مسأله امامت و نظریه پردازی در آن، گام مهمی برداشتند. از بررسی کتب حدیثی این دو شخصیت و تبیین دامنه اشتراکات و اختلافات درباره شرایط و مقامات ائمه? دانسته می شود بین این دو اندیشمند تنها در بعضی از مقامات ائمه? برخی اختلافات وجود دارد. صفار نسبت به صدوق در مبحث علم امام، تعداد بیشتری روایت نقل کرده است و روایات مفصل و متعددی را ذیل عناوین ازدیاد علم, قذف، نقر و نکت علم, و نزول ملائکه در شب قدر نقل می نماید, اما صدوق گویا نسبت به نزول ملائک بر امام حساس بوده و به همین جهت روایاتی که بیان کننده این نوع ارتباط بین امام و ملائکه است، را نقل نمی کند. در بحث گستره علم امام، صفار و صدوق، آگاهی امام از علوم دینی را امری ضروری و جزء شرایط امامت می دانند اما در بقیه موارد، صدوق حساسیت کمتری نشان داده ولی صفار روایات متعددی را نقل نموده است. صدوق در آثار خود با نقل روایات متعدد و متنوع، مسأله عصمت را از جهات گوناگون مورد بررسی و تحلیل قرار داده و نظریه پردازی کرده است؛ اما صفار تنها به شکل گذرا چند روایت که به صورت صریح و یا به دلالت التزامی بر عصمت دلالت می کند را نقل می نماید, اگرچه زیربنای فکری خود را بر اساس عصمت ائمه? قرار داده و بر همین مبنا کتاب بصائر را تدوین نموده است. همچنین صدوق روایات سهوالنبی را در آثار خود نقل نموده و در ذیل آنها تحلیل خود را بیان می نماید؛ اما صفار این روایات را نقل نکرده زیرا در مقام بیان مسأله عصمت نبوده و یا در صحت صدور آنها تردید دارد. این دو شخصیت ضمن پذیرش ولایت تکوینی و تشریعی امامان اختلاف چشمگیری در این مسأله ندارند. واژگان کلیدی: مقامات ائمه، علم امام، عصمت امام ، ولایت تکوینی و تشریعی، صفار، شیخ صدوق

بررسی تطبیقی مساله امامت در مدرسه کوفه و بغداد با تاکید بر علم و عصمت امام
thesis سایر - دانشکده علوم حدیث 1391
  مجید مصباح   محمد تقی سبحانی

متکلّمان امامیّه ی در دو مدرسه کوفه و بغداد پیرامون مسائل مختلف، دارای دیدگاه های متفاوتی بوده اند و از جمله مهمترین اختلاف آنها در تعریف امامت و شوون آن یعنی علم و عصمت امام بوده است. امامت در دیدگاه متکلّمان اسلامی یعنی خلافت رسول خدا9 در امور دین و دنیا. طبق این تعریف گستره ی زعامت امام بر مسائل مربوط به حوزه دین و همچنین مسائل سیاسی و حکومت داری و تمامی امور مربوط به دنیا تسری و تعمیم می یابد. این تعریف مورد اتفاق بزرگان متکلّمین شیعه و سنّی است. متکلّمین امامیّه، مقام مفترض الطّاعه را برای امام قائل بوده اند. متکلّمان امامیّه در مدرسه ی کوفه پیرامون مسأله ی امامت و علم و عصمت امام دارای دیدگاه ویژه ای بوده و در این باب به نظریه پرداز ی های دقیقی پرداخته اند. آنان بر گستره حکومت امامت به امور دین و دنیا و زعامت امور سیاسی اعتقاد داشته و امام را اعلم زمان خویش می دانسته اند. از دیگر اندیشه های دفاعی متکلّمین کوفه، عصمت امام است که در روایات رسیده از آنان و همچنین مناظرات بزرگانی چون هشام بن حکم ، به خوبی تبلور یافته است. امام را معصوم علی الاطلاق و برخوردار از عصمت الهی در هر زمان و از هر گناهی، می دانسته اند. امامت، در مدرسه بغداد بر جانشینی رسول اکرم در امور مربوط به شرع و سیاستِ دنیا تعبیر می شود. متکلّمین مدرسه بغداد، مرجعیّت دینی و سیاسی را برای امام قائل هستند. افضلیت و اعلمیت را شرط لازم تصدی مقام امامت می دانند. ایشان شرط عصمت را برای امام لازم و منشأ آن را لطف خداوند دانسته، عصمت از ترک واجب و مستحب و عصمت از ارتکاب هر قسم گناهی و عصمت در تمام عمر را بر امام لازم دانسته اند. برخی از متکلّمان بغداد دلیل عصمت امام را امامت امام می دانند. مسأله سهوالنّبی و به دنبال آن سهوالامام در دو مدرسه کوفه و بغداد جایگاهی نزدیک به یکدیگر دارند؛ عده ای معتقد به سهوالامام و بعضی منکر آن و برخی قائل به اسهاء بوده اند. در بررسی و تطبیق دو مکتب کوفه و بغداد، اختلاف چندانی در نظرات و دیدگاههای ایشان به چشم نمی خورد و تنها اختلاف موجود در روش آنها می باشد. چرا که متکلّمان کوفه بر روایات تکیه بیشتری داشته اند و در مقابل متکلّمان مدرسه بغداد، به عقل و استدلالات عقلی در مسائل کلامی توجه ویژه ای داشته اند.

بررسی اندیشه های کلامی علی بن ابراهیم قمی
thesis سایر - دانشکده علوم حدیث 1392
  محمد ارزانی   محمد تقی سبحانی

چکیده علی بن إبراهیم فرزند إبراهیم بن هاشم، اولین نشر دهنده حدیث کوفه در قم، از محدثان بزرگ امامیه درنیمه دوم قرن سوم است. نقش وی در انتقال میراث حدیثی بر کسی پوشیده نیست اما مطالعه آثار و اندیشههای وی نشان میدهد علی بن إبراهیم تنها یک محدث صرف نیست بلکه دارای یک منظومه فکری و کلامی است . بررسی دیدگاههای او در مسائل مختلف کلامی نشان دهنده گرایش وی به جریان کلامی هشام بن حکم در کوفه است. به بیان دیگر علی بن إبراهیم علاوه بر جنبه محدث بودن به عنوان یکی از حلقه های واسطه ای است که تعالیم جریان فکری کوفه را به مدرسه قم پیوند زده و منتقل نموده است . بر این اساس در این تحقیق ضمن بیان شواهد و دلایل کلامی بودن شخصیت علی بن إبراهیم به آرای کلامی ایشان در حوزه های خداشناسی، راهنما شناسی و فرجام شناسی پرداخته ایم. کلید واژه: علی بن إبراهیم، کلام امامیه، خداشناسی، راهنما شناسی، فرجام شناسی. ?

آراء و اندیشه های کلامی شهید ثانی(ره)
thesis سایر - دانشکده علوم حدیث 1392
  مهدی حسن زاده   محمد تقی سبحانی

چکیده در فرهنگ ما همواره شهید ثانی به دانش فقه مشهور بوده و ابعاد فکری و کلامی ایشان، چنان که باید مورد تحقیق قرار نگرفته است. شهید از منظر فقهی کاملاً همسو و هماهنگ با مدرسه فقهی حلَه هست و در قالب و قامت شارح و مفسر بزرگ آثار فقهی چند تن از شاگردان مدرسه حلَه نمودار می شود. اما از منظر کلامی و اعتقادی میان ایشان و متکلمین رسمی مدرسه حلَه و فقهای آن تفاوتی چشمگیر وجود دارد که جز با رجوع به میراث کلامی شیعه در گذشته های دورتر قابل تحلیل نیست. این پژوهش با ورود به عمق آثار و جمع آوری اندیشه های کلامی شهید ثانی نشان داده است که شهید ثانی به مباحث عقلی، اعتقادی و معرفت شناسی علاقه وافر داشته و در این راه از کوچکترین سعی و تلاشی فرو گذاری نکرده است. در این بین بیشترین دغدغ? شهید ثانی مباحث روش شناسی و ایمان شناسی است که در تمام دوران حیات علمی ایشان نمود داشته است و در آثار کلامی و غیر کلامی ایشان بروز کرده است. همچنین نشان داده ایم که این تفاوت شهید با طریقه و روش دیگر متکلمین و فاصله گرفتن ایشان به مبانی معرفت شناختی کلام اسلامی و شهید ثانی باز می گردد.

جایگاه ادله نقلی در کشف آموزه های اعتقادی
thesis سایر - دانشکده علوم حدیث 1392
  مهدی نصرتیان اهور   رضا برنجکار

استنباط آموزه های اعتقادی، با منابع مختلف همچون عقل و نقل امکان پذیر است. برخی از مسائل علم کلام از حوزه های اختصاصی استنباط عقلی است و برخی دیگر از قلمرو اختصاصی نقل محسوب می شود و بعضی دیگر از جمله مسائل مشترک میان منبع عقل و نقل است. تعیین جایگاه ادله نقلی در کشف و استنباط آموزه های اعتقادی، یکی از دغدغه های مهم در عرصه پژوهش علم کلام است. طبیعتا بحث حاضر، بحث روش شناسی تلقی می شود. به همین جهت نباید انتظار غیر روش شناسی از بحث مذکور داشت. هدف اصلی، تبیین جایگاه، محدوده و قلمرو ادله نقلی در آموزه های اعتقادی است. ادله نقلی با دو کارکرد استقلالی و غیر استقلالی در اعتقادات تاثیرگذار است. در رساله حاضر سعی بر تبیین این دو کارکرد است. به همین جهت برای رساله، چهار فصل در نظرگرفته شده است تا در سایه آن بتوان به حوزه های مختلف این بحث پوشش داد. در فصل اول، بعد از ذکر کلیات، به بحث مفهوم شناسی اشاره شده است. در این بخش به ذکر مفاهیمی همچون: معرفت، دین، عقیده، معرفت دینی، معرفت اعتقادی، عقل، فطرت، دلیل، دلیل عقلی و نقلی، باور و آموزه اشاره شده است. در فصل دوم به مبانی معرفت شناختی حجیت ادله نقلی اعتقادی اشاره شده است. این فصل به منزله اثبات مقتضی برای معرفت بخش بودن ادله نقلی است. بدون بحث حاضر، ورود در تبیین نقش و جایگاه ادله نقلی عبث و بیهوده است. برای اثبات معرفت بخشی ادله نقلی، ابتدا به اثبات واقع نما بودن این ادله اشاره شده است. امری که در صورت عدم اثبات آن، هیچ معرفتی قابل دست یابی از نقل نیست. پس از اثبات واقع نمایی، به کیفیت دسترسی مکلف به واقع و احراز آن اشاره شده است. این امر در ذیل توجیه پذیری ادله نقلی اعتقادی تبیین می گردد. رابطه واقع نمایی و مبحث توجیه به منزله رابطه مقام ثبوت و اثبات است. واقع نمایی به مقام ثبوت و نفس الامر توجه دارد ولی توجیه پذیری به مقام اثبات و علم مکلف به احراز واقع. در تبیین مولفه توجیه پذیری، با رویکرد وثاقت گرایی همراهی شد. امری که در بیشتر تحقیقات معرفت شناختی اولا بسیار کمرنگ بدان پرداخته شده است؛ ثانیا به علت نپرداختن به مولفه های مختلف تاثیرگذار در این مبحث، استقبال آنچنانی از آن صورت نگرفته است و با وجود بکارگیری عملی در تحقیقات، عملا روش دیگری را به عنوان روش متفکران اسلامی معرفی می گردد. در فصل سوم به نقش استقلالی (تعبدی) ادله نقلی اشاره می شود. در این فصل به دو چالش عمده کارکرد تعبدی ادله نقلی اشاره می شود. اولین چالش فراروی ادله نقلی اعتقادی، رخ دادن دور است. تمسک به ادله نقلی اگر در همه محدوده اعتقادات با مشکل دور همراه باشد، قطعا نمی توان آن را منبع استنباط گزاره های اعتقادی دانست. در این رساله اشاره شده است که رخ دور در برخی از اصول مثل اصل اثبات خدا و نبوت قابل قبول است؛ ولی در بسیاری از فروع توحید، فروع نبوت، اصل امامت، عدل و معاد چنین مشکلی وجود ندارد. دومین مشکل پیش روی کاربست ادله نقلی در اعتقادات، بحث بر روی اعتبار یا بی اعتباری ظنون در اعتقادات است. به گمان برخی از متفکران، اکثر ادله نقلی بکارگرفته شده در اعتقادات از جنس ظنون هستند و ظنون را اعتقادات بی ارزش تلقی می کنند و به ناچار سهم نقل از کشف آموزه های اعتقادی را فرومی کاهند. در رساله حاضر به این بحث به صورت مفصل پرداخته شده است؛ زیرا عمده چالش پیش روی ادله نقلی، همین مبحث تلقی می شود. در تبیین اعتبار حجیت ظنون اعتقادی ابتدا می بایست به بحث مقصود اصلی در اعتقادات اشاره شود تا در سایه اتخاذ مبنا در آن، به بحث از ظنون اعتقادی وارد شد. مبحث مقصود اصلی در اعتقادات در کتب کلامی مطرح نشده است و صرفا به صورت پراکنده در مباحث اصول فقه بدان اشاره شده است. پس از اثبات امکان به کارگیری ظنون در اعتقادات، به تعیین محدوده کاربست ادله نقلی در اعتقادات و همچنین شیوه های این کاربست، آسیب های پیش روی بکارگیری ادله نقلی در اعتقادات، گونه های ادله نقلی اعتقادی و تعارض میان معرفت برآمده از ادله نقلی با سایر معارف اشاره شده است. در فصل سوم به کارکرد غیر استقلالی ادله نقلی اشاره شده است. ادله نقلی می توانند در منابع دیگر همچون عقل و فطرت تاثیرگذار باشند. در تبیین تاثیر وحی در عقل، ابتدا به نیازمندی عقل به وحی اشاره و سپس به معناشناسی اثاره پرداخته شد. در نهایت نیز مبحث کیفیت اثاره گری تبیین گردید. وحی با دانش افزایی، بیان لغزشگاههای و آسیب شناسی کاربست عقل در اعتقادات، و بیان محدودیت های عقل در شناخت برخی از امور، دست به اثاره عقول می زند. در تبیین تاثیر وحی بر فطرت، به اقسام فطرت و ادله قرآنی و روایی دال بر وجود فطرت در انسان اشاره شد. سپس به گونه شناسی ادله نقلی ناظر به فطرت و کارکرد توصیه ای آن اشاره گردید. در انتها نیز به شیوه های تذکری وحی پرداخته شد. وحی با تبیین اصل معرفت فطری و موطن و موقف آن، تبیین مفاد پیمان اخذ شده از انسان، آموزش کیفیت دعا کردن، ارائه دین صحیح به بندگان، از بین بردن موانع فطرت و حتی ایجاد حالت های تکوینی التجاء و اضطرار، به تذکر دادن نسبت به معرفت به خدا مبادرت می ورزند.

مبانی و اصول اسلامی اخلاق رسانه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1393
  آفرین قائمی   محمدعلی شمالی

اخلاق و منش و روش هر انسانی، در هر عرصه¬ای که به فعالیّت بپردازد، جلوه¬های مبانی عقیدتی و گرایش¬های قلبی و درونی او است. بدین ترتیب شعار جدایی رسانه و عرص? هنر و تخیّل از اخلاق و عقل و دین، جز حربه¬ای برای سکولاریزاسیون نمودن نهاد رسانه نبوده و نیست. طبق آموزه¬های اسلامی یک مسلمان متعهّد در همه-جا و در هر حال خود را در محضر ربوبی دیده و هم? همّ و غمّ خود را مصروف جلب رضای إلهی و کسب توشه برای آخرت خود با تبلیغ و دفاع از حریم دین و انسانیّت می¬نماید. حال چه در فضای رسانه ایفای نقش بنماید یا هر عرص? دیگر فردی، خانوادگی یا اجتماعی. «رسانه» به معنی پیامی است که از طریق وسائل ارتباط جمعی به جهت اطّلاع رسانی و القاء فرهنگ و معارف و اخلاق، در قالب¬های خبری، فیلم و سریال سینمایی یا مستند، مسابقات و موسیقی و مانند این¬ها، با محتواهای متنوّع و آمیخته با نوعی زیبایی و هنر و جذّابیّت، به مخاطبان در گستر? جهانی، ارائه می¬گردد. لکن به جهت تغلیب استعمال امروزه به خود وسائل ارتباطی و پیام¬رسانی اعمّ از الکترونیکی مثل: سینما، رادیو و تلویزیون، ماهواره؛ یا مطبوعاتی مثل: روزنامه¬ها، مجلّات، گاه¬نامه¬ها اطلاق می¬گردد. نقش رسانه¬ها در تبلیغات، الگوسازی رفتاری، سبک¬زندگی، اخلاقیّات، فرهنگی و حتّی تأثیرات سیاسی در عرص? داخلی و بین¬المللی بسی برجسته شده است. سرمایه¬داران سودجوی غربی عمد? رسانه¬های غربی را تحت سیطره داشته و صهیونیزم بین¬الملل در پی جهانی¬سازی، بلکه آمریکایی¬سازی دنیا، یعنی سیطر? فرهنگ لیبرال محافظه¬کار آمریکایی بر سراسر جهان از طریق همین رسانه¬ها می¬باشند. از این سو جهانی¬شدن، یعنی بهره¬وری از صنایع و فنون جدید دنیا و در تعامل قرار گرفتن بین¬المللی، برای جهانیان یک ضرورت شده است. رسانه¬های فعّال در ایران اسلامی، به جهت نبود متون و کارگاه¬های آموزشی متناسب با فرهنگ اسلامی، در اغلب موارد با آموزه¬های غربی دمساز شده، نظریّه¬های ارتباطی آنان را أخذ و عملکرد رسانه¬ای غرب را الگوی خود قرار داده؛ با همان سبک به آموزش مخاطبین می¬پردازند. ثمر? این روند، تعارض و تضادّ داده¬ها و عملکرد رسانه¬ها با آموزه¬ها و داده¬های شیعی و فرهنگ ملّی ایرانی در بسیاری از موارد است. استفاد? مدام و بی¬رویّه و الگوگیری شدید مخاطبان از رسانه¬ها، سبب خودباختگی یا دوگانگی هویّت در مخاطبان و بخصوص نسل نو، چه در حیط? بینش¬ها و گرایش¬ها و چه در حیط? عملکردها و رفتارها و حالات شده است. بدین جهت، از آن¬جا که فرهنگ حاکم بر نوع رسانه¬های جهان، حتّی ایران اسلامی، لیبرالیزم غربی می¬باشد، در این رساله بطور فشرده به بررسی مبانی و اصول اخلاق از منظر لیبرالیزم پرداخته شده تا با شناسایی دشمن، شاخصه¬های آن اخلاق منحطّ مثل: فردگرایی، آزادی حیوانی، اقتدار و خشونت¬گرایی، نژادپرستی و طبقه-گرایی، انسان¬محوری، تجمّل¬گرایی و مصرف¬زدگی و بالاخره سکولاریزم از عرص? رسان? اسلامی زدوده شوند. سپس با شناسایی مبانی اسلامی اخلاق رسانه مانند خدامحوری، آخرت¬گرایی، اصالت روح و معنویّت، تمسّک به آموزه¬های وحیانی و الگوهای برین انسانیّت برای وصول به قلّ? رفیع خلافت إلهی؛ نیز با بکارگیری اصول و قواعد اخلاق اسلامی، مثل: زهد و قناعت، رعایت حریم خصوصی افراد و مصالح امّت اسلامی و جامع? ایرانی، رعایت امانت و صداقت و مانند این¬ها، اخلاق کریمانه جایگزین اخلاق غربی گردد. کلید واژه¬ها: اخلاق، اسلام، رسانه، مبانی اخلاق، اصول اخلاق، اخلاق رسانه و لیبرالیزم .

معناشناسی وحی در قرآن و روایات تفسیری با تاکید بر حوزه های معنایی
thesis سایر - دانشکده علوم حدیث 1393
  سبحان مروجی   محمد تقی سبحانی

در معناشناسی حوزه ای با تحلیل نسبت های صرفی، نحوی، هم نشینی و جانشینی در مورد واژگان کانونی می توان میدان های معنایی وابسته به آن واژه کلیدی را بهدست آورد و به معنای موردنظر متکلم رسید. ازجمله واژگان کانونی قرآنی که حوزه معنایی وسیعی را در قرآن به خود اختصاص داده است، واژه وحیاست. با تحلیل معناشناختی وحی، اطلاعاتی فراتر از معنای لغوی و آنچه تاکنون مفسران به آن توجه کرده اند بهدست می آید. در این نگاه، ما وحی را فرآیندی فرا بشری و عمومی می یابیم که گیرنده این وحی، تنها انبیا نمی باشند همان طور که ارسال آن منحصر به خداوندنیستهرچند بخشی از تکلم خدا را با بشر شاملمی شود؛اما دراین بین، فرآیند وحی کتابی از همه پیچیده تر و مرموزتر است که شناخت عمق آن جز در سایه چنین تحلیلی امکان پذیر نیست. کلیدواژه ها: معناشناسی وحی، جانشین های وحی، هم نشین هایوحی، مقابل های وحی، فرآیند وحی، وحی گفتاری، وحی معنایی.

آرای کلامی شیخ حر عاملی
thesis سایر - دانشکده علوم حدیث 1392
  محسن گلشاهی   محمد تقی سبحانی

پژوهش حاضر به بررسی آرای کلامی شیخ حرّ عاملی می‏پردازد، شیخ حرّ عاملی یکی از علمای بزرگ امامیه است که در حوزه های مختلف علمی از جمله اعتقادات، صاحب فکر و اندیشه است، روش شیخ حر، روشی نص گرایانه است و جزء اخباریان به حساب می‏ آید، نص گرایان در طول تاریخ کلام، اگر چه جریانی پر طرف دار و تاثیر گذار بوده اند، اما در قرون اخیر هم زمان با تلاش عقل‏گرایان در ارائه روش فلسفی و جایگزنی آن در علم کلام، روش آنان دچار نوعی فراموشی شده و از اساس مورد بی اعتنایی قرار گرفته است، آنان با هدف صیانت از آیات قرآن و احادیث معصومین و بهره گیری حداکثری از آن در اثبات مسائل کلامی و حل مشکلات اعتقادی، آثاری تولید کرده اند که امروز از آن آثار صرفا به عنوان کتب حدیث و جوامع روایی یاد می‏شود، بی آن که روش تدوین آن مورد توجه باشد. این تحقیق در راستای بررسی و تحلیل دیدگاه های اعتقادی نص‏گرایان و متد آنان در پیش‏برد علم کلام شکل یافته و گوشه ای از تلاش های علمی آنان در کلام امامیه و احیای علوم اهل بیت ? را به نمایش می گذارد. شیخ حرّ عاملی علاوه بر فقه، در زمینه هایی چون حدیث، کلام، رجال، درایه، اصول، منطق، ریاضی، شعر و ادب و غیره دارای تألیفات ارزنده ای است. عمق خاطر، قوت استدلال و تخصص او در حوزه های گوناگون علوم اسلامی باعث شده در ارائه مفاهیم و معارف دینی همه جانبه نگر و دارای بیانی روشن باشد و آشنایی با تفکر او تصویر مناسبی از روش نص گرایی و منابع شناخت در نظر نص گرایان را نیز به دست دهد، چرا که وی علاوه بر طرح و حل مباحث کلامی، به تبیین روش آنان در حل مسائل نیز پرداخته و حیطه حجیت عقل و نقل از منظر آنان را روشن ساخته است. در این تحقیق ابتدا به دیدگاه شیخ حرّ نسبت به کلیات علم کلام و روش او در استفاده از منابع پرداخته شده است، سپس موضع وی در قبال منابع شناخت بررسی شده و دیدگاه های اعتقادی وی در اهمّ مسائل کلامی کنکاش شده است. مهم ترین نتایج این تحقیق اثبات این مطلب است که شیخ حرّ جزء متکلمان و صاحبان اندیشه و اثر در علم کلام است و با روشی اجتهادی و به دور از تعصب، موضع عقل‏گرایان را به چالش کشیده و بهره گیری از کتاب و به خصوص سنت را تقویت کرده است.